eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■سخنرانی ابن زیاد در مسجد کوفه در تمجید از یزید بن معاویه و تطمیع مردم با پول ■بسیج لشگر ده هزار نفری برای مقابله با امام حسین علیه السّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■پیوستن شَبَثِ بنِ رِبعی از دعوت کنندگان امام حسین علیه السّلام به کوفه همراه با هزار نفر لشگر سواره نظام به سپاه عمر سعد @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■اَعظَمَ اللّهُ اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَینِ عَلیهِ السّلامُ ، وَ جَعَلَنا وَ ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیّهِ الاِمامِ المَهدِیِّ مِن الِ مُحَمَّدِِ عَلَیهِمُ السّلامُ■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■..برنامه ی نظام هستی بر بالا رفتن انسان و ارتقای وجودی اوست.خویشتن را نیک مراقبت کن تا از قافله ی انسان سازی جا نمانی و به تعبیر قرآن نازنین " ولاتکن من الغافلین " که هر کس غفلت زده شود از موحّدین نخواهد بود چه اینکه حق تعالی فرمود: "ولا تکن مع الکافرین" و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود: "الناس أعداء ماجهلوا" یعنی ؛ مردم نسبت به آن چه که جاهل اند دشمنی می کنند. ■پوینده ی طریق حق را شایسته نیست که اگر به کلامی آگاهی نیافته ، منکر بدان باشد و با اهل علم دشمنی ورزد و چگونه او را رسد که با یافته های خود ، نیافته ها را سنگ محک بزند که حق تعالی فرمود " وما اوتیتم من العلم الا قلیلا" و فرمود :" و فوق کل ذی علم علیم ". قرآن مأدبه و طعام الهی است که وی را ظهرها و بطن هاست.جناب ملاصدرا در "مفاتیح الغیب" کلامی فرمود که ترجمه ی آن این است که: " قرآن غذای همه ی مردم براختلاف مراتب آنهاست و لکن غذاگیری آن ها به اندازه ی منازل و درجاتشان می باشد و در هر غذایی لُبّ و مخّ و نخاله و تِبن است" . ■●شرح نفس شفاء/ص۵۳۲ استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۵) ■امام حسین علیه‌السلام در کربلا همه ‌چیزش را فدا کرد.
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۶) ■«وَ قَالَتْ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ اِبْنِ نَبِيِّكَ قَالَ فَأَقَامَ اَللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ قَالَ بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا» ملائکة‌الله خدا را آغشته به خاک و خون می‌بینند. وقتی همه ملائکة‌الله ضجه زدند، خدا امام زمان را در کربلا ظاهر کرد یعنی خورشید از مغرب طلوع کرد. در روایت داریم که در آخر الزمان که حضرت می‌خواهد ظهور کند، خورشید از مغرب طلوع می‌کند... ■پس باید منتظر باشیم... باید در بین الطلوعین باطنمان بنشینیم. این نظم نظام وجود دستخوش تغییر نمی‌شود. خورشید ظاهری از مشرق در می‌آید و در مغرب نیز غروب می‌کند اما در باطن، تا شمس ولایت امام زمان علیه السلام از مغرب باطن و وجود من و شما ظاهر نشود، ظهور تحقق پیدا نمی‌کند. ظهور وقتی محقق می‌شود که جمیل از دل جلال ظاهر شود، نور از دل ظلمت من و شما بیرون آید؛ يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً. آنگاه امام زمان را نشان داد و گفت بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا... گفت من با این (امام زمان ارواحنا فداه) از این ( قاتلین آل الله) انتقام می‌گیرم، یعنی با جمال از جلال انتقام می‌گیرم. انتقام جمال از جلال چیست؟ ظهور جمال است... عالَم را جمال بگیرد و غرض حق متعال از خلقت محقق شود. امام چنین حقیقتی است! امام، غرض خدا را از خلقت تحقق داده است و می‌دهد. امام سجاد علیه السلام قائم بود... امام باقر علیه السلام قائم بود. اهل بیت علیهم السلام همگی قائم هستند. در اینجا نکته‌ای زیبا به شما بگویم، وقتی حضرت زینب به مجلس ابن زیاد ملعون وارد شدند، آن ملعون به حضرت زینب طعنه زد که کار خدا را در مورد حسین و خاندانش چگونه دیدی؟! ایشان فرمودند: ما رأيت إلا جَمیلا... تفاسیر عرفانی فراوانی برای این جمله آمده است که همه آنها حق است و صحیح است اما زیباتر این است که بگوییم حضرت زینب سلام الله علیها امام زمان علیه السلام را دید. کسی که امام زمانش را می‌بیند، همه‌ی غمهایش می‌رود. نمی‌رود؟! همه‌ی دردها و غصه‌های ما ناشی از چیست؟ ناشی از این است که امام زمانمان را نمی‌بینیم، گیر کارمان این است لذا غم داریم... ■¡تو که یک گوشه‌ی چشمت غم عالَم ببرد... ■او غم را می‌برد لذا در کربلا که غم بر اهل‌بیت علیهم السلام زیاد شد، حتی بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، خدا او را به اهل‌بیت علیهم السلام نشان داد... حضرت زهرا عشق آفرین است... او عشق را خودش آفریده که همان حسنین علیهما السلام و زینب کبری است.... اما او هم در کربلا بی‌قراری کرد. وقتی که وارد گودال قتلگاه شد فرمود: «بنی... قتلوك، ذبحوك، و من الماء منعوك...». عشق را ذبح کردند و آب را از عشق مضایقه کردند. خدا امام زمان را به ایشان نشان داد. این آقا کیست که آن مصیبت بزرگ به او تسلی پیدا می‌کند؟ ●چنین معشوقه‌ای در شهر وآنگه دیدنش ممکن ●هر آن کز پای بنشیند به غایت بی بصر باشد
سلام علیکم تشکر میکنم از دوستان گرداننده کانال استاد طیب، از بابت ارسال گفتگوهای بایگانی کانال خوبتون ، ان شاءالله توفیق روزافزون برای همه دوستانی که در اشاعه فرهنگ ناب شیعه گام برمیدارند. عزاداریهاتون مقبول درگاه حق و بندگی خدا روزیتون✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■اَعظَمَ اللّهُ اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَینِ عَلیهِ السّلامُ ، وَ جَعَلَنا وَ ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیّهِ الاِمامِ المَهدِیِّ مِن الِ مُحَمَّدِِ عَلَیهِمُ السّلامُ■ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت پنجم بخش سوم1⃣ بحث علمى ● بحث علمى (تحليل علمى ربا و مفاسد اجتماعى و اختصادى آن با اشاره اى به : تاريخچه ملكيت ، قيمت گذارى ، پول ، معاملات ...) در مباحث قبلى مكرر خاطرنشان ساختيم كه انسان در زندگيش همى و هدفى جز اين ندارد كه آنچه مى كند به نحوى باشد كه كمالات وجوديش را به دست آورد، و به عبارتى ديگر حوائج ماديش را برآورده سازد، پس انسان عملى را كه انجام مى دهد به وجهى ارتباط و تعلق به ماده دارد، ماده اى كه حاجت زندگيش را بر مى آورد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 657 پس انسان مالك عمل خويش است ، قهرا آن ماده اى را هم كه روى آن عمل كرده ،مالك است ، حال چه اينكه عمل او فعل باشد يا انفعال ، چون در نظر يك انسان اجتماعى ، عمل او عبارت است از رابطه اى كه او با ماده دارد، و بر آن رابطه اثر، بار مى شود، ساده تر بگويم : وقتى انسان در ماده اى عمل مى كند، آن ماده را به خود اختصاص مى دهد، و اين همان ملكيت اعتبارى يعنى جواز تصرف است ، اين عقيده اى است كه يك انسان اجتماعى به آن پايبند است و عقلا هم همين را جايز مى دانند، و انسان را در اين اعتقادش تخطئه نمى كنند. ليكن از آنجائى كه يك فرد از انسان نمى تواند با عملكرد خودش تمامى حوائج زندگى خود را برآورد، همين معنا او را واداركرده تا اجتماعى تعاونى تشكيل دهد و در نتيجه هر انسانى از دستاورد عمل خود استفاده كند، و مازاد آنرا در اختيار ديگران قرار داده ، در مقابل ، از دستاورد ديگران ، ساير حوائج خود را برآورد، در نتيجه ناگزير شد تا با همنوعان خود مبادله و معاوضه را آغاز كند، و سرانجام ، قرار بر اين شد كه ، هر فرد از انسان در يك و يا چند رشته عمل كند، و از اين راه و يا راهها چيرهائى را مالك شود، و از آنهاآنچه خودش احتياج دارد مصرف كند، و بقيه را با مازاد از دستاوردهاى ديگران معاوضه نمايد، و نياز خود را از آنها تامين نمايد، و اصل و ريشه معاملات و معاوضات همين است . ليكن چند چيز باعث شد تا در مساله معاملات اشكال پديد آيد، يكى اينكه كالاهائى كه در اثر عملكرد انسانها به دست مى آيد يك جور نيست ، و به تمام معنا با هم تفاوت دارند، دوم اينكه احتياج انسانها به همه آنها يكسان نيست نسبت به بعضى احتياج شديد و نسبت به بعضى ديگر كم است ، سوم اينكه همه آن كالاها هميشه به يك اندازه موجود نيست ، بعضى از آنها كمتر يافت مى شود، مثلا انسان ميوه را مى خواهد براى خوردن ، و الاغ را براى بار بردن ، و آب را براى نوشيدن و طلا و جواهرات را براى زينت دادن و به گردن انداختن و يا انگشتر نمودن و آن را در انگشت كردن و... و اينها هر كدام براى خود ارزش و قيمتى جداگانه دارد، و نسبتشان به يكديگر مختلف است . اين اشكال بشر را وادار كرد تا براى هر چيزى قيمتى معين كند، و معيار قيمت را پول قرار داد، يعنى درهم و دينارى درست كرد، و بهاى هر چيزى را با آن سنجيد، و اين عمل را در اصل با فلزات كمياب مانند طلا و نقره انجام داد، آن را اصل و معيار همه ارزش ها كرد، و بقيه كالاها و اجناس را با آن سنجيد، همچنان كه همه وزن ها (مثل گرم و مثقال و غيره ) با يك معيار كلى (كيلو) سنجيده مى شود، در نتيجه يك واحد از پول طلا معيارى شد كه بهاى تمامى كالاها را با آن معين و نسبت اشياء به يكديگر را نيز باهمان معيار معلوم كنند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 658 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei