eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●برشی از یک کتاب ●■ ■صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُم ختم نمی شود . اگر مرد میدانِ صداقتی ، نیک در خویش بنگر که تو را نیز با اُنسی این گونه هست یا خیر ! اگر هست که هیچ ، تو نیز از قبله دارانِ دایره طوافی ، و اگر نه ... دیگر به جای آن که با زبان بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با به زیارت عاشورا برو . ضحاک بن عبدالله مشرقی را که می شناسی ! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آن که صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود . فرزندِ است و شک زاییده و این هر سه ، خوف و شک و شرک ، راهزنان طریق حق اند ... که اگر با مرگ اُنس نگیری خوف راه تو را خواهد زد و را در رها خواهی کرد . ■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص۸۴ و ۸۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■روز ورود قافلۀ اسرا به شام، بعد از سه روز متوقف کردن آنها پشت دروازه شهر برای آذین بستن و جشن گرفتن به خاطر اسارت گرفتن خاندان اهل بیت پیامبر خدا ... @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●خاطره‌ علامه طباطبایی از استاد عرفانش●■ ■مرحوم آیت الله می‌گفت: علامه طباطبایی‌ قدس‌سره خودشان برای من تعریف کردند که شب جمعه‌ای در مسجد سهله در نجف اشرف، بنده از دور مراقب آیت الله سیدعلی آقای قاضی‌ قدس‌سره بودم که ایشان چه می‌کنند و چه حرکات و سکناتی دارند، دیدم آقای قاضی در تمام مقامات مسجد شریف سهله مشغول نماز و عبادت و قرائت قرآن و تهجد و نمازهای نافله و مستحبی هستند. من تعجب کردم که این پیرمرد از عبادت خسته نمی‌شود؟ تا این‌که نماز صبح را خواندند در حالی‌که من هنوز خودم را به ایشان نشان نداده بودم. بعد از طلوع آفتاب مرحوم قاضی تعقیبات نماز صبح را انجام دادند و سپس از مسجد خارج شدند و آمدند بر روی میزهایی که در بیرون مسجد سهله قرار دارد، نشستند. ایشان آن‌جا مشغول چای خوردن شدند و در این لحظه من خودم را به ایشان نزدیک کردم، دیدم شروع کردند به خواندن شعر هاتف اصفهانی و دست خودشان را هم تکان می‌دادند که «یکی هست و نیست غیر او/ وحده لا اله الا هو». این شعر، حال آقای قاضی را منتقلب کرده بود و حال روحی ایشان جا آمده بود. ■●به نقل از: نویسنده کتاب گلشن شیدایی،‌ محمد رضا رمزی اوحدی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■امام حسين عليه السّلام فرمودند: شب را صبح کردم، در حالی که بالای سرم خداوند عالم و مقابلم آتش جهنم را دارم. مرگ در پی من است، حساب من در گرو عمل خود بوده، آنچه را که دوست دارم نمی‌یابم و آنچه را که نمی‌خواهم نمی‌توانم از خودم دور کنم. کارها در دست دیگری است؛ اگر او بخواهد عذابم می‌کند و اگر بخواهد می‌بخشد. چه کسی از من نیازمندتر است؟! ■اصْبَحْتُ وَلِی رَبٌّ فَوْقی وَالنَّارُ امامی وَ الْمَوْتُ یطْلُبُنی وَالْحِسابُ مُحْدِقٌ بی وَ انَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلی لا اجِدُ ما احِبُّ وَلا ادْفَعُ ما اکرَهُ وَالْامُورُ بِیدِ غَیری فَانْ شاءَ عَذَّبَنی وَانْ شاءَ عَفا عَنّی فَای فَقیرٍ افْقَرُ. ■●من لا يحضره الفقيه، ج ٤، ص ٤٠٤●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●در این وادی حضور عافیت واماندگی دارد ●مده از کف به صد دست تصرف پایِ در گل را @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۷) ●چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت ●چون به عشق آمد قلم بر خ
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۱۸) ■معشوق غیور است. اقتضاء غیرتش این است که عاشق به غیر او به کسی دل نبندد و نگاه نکند لذا اولین کاری که می‌کند، دستور می‌دهد که این غیر را از دلت بزدا؛ جاروب کن تو خانه سپس میهمان طلب؛ «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ فِي حَرَمِ الله غيَرَ الله». غیر را در قلبت راه نده، اگر راه دادی من نمی‌آیم. آن دل یا جای من است یا جای غیر. البته به شما بگویم که غیری هم وجود ندارد، ما خودمان غیر را ساختیم! قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ؟! ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ که خودتان ﻣﻰﺗﺮﺍﺷﻴﺪ ﻣﻰﭘﺮﺳﺘﻴﺪ؟! ما اینهمه چیز تراشیده‌ایم‌. می‌گوید این فکرت را که غیر می‌بینی پاک کن. اگر دلت را پاک کنی خیالت راحت می‌شود و در همه جا چهره‌ی دل آرای حق متعال را می‌بینی. ■چرا اصلا عاشق باید به سمت معشوق برود؟! چون معشوق کمال مطلق است. معشوق علت است و ما معلولیم، معلول دوست دارد به علت و به کمال مطلق برسد، این ویژگی در فطرت همه موجودات قرار داده شده است. لذا خدا می‌گوید که ای جناب عاشق، اگر می‌خواهی سمت من بیایی، باید به غیر توجه نکنی. خدایا چه کنم که به غیر توجهی نکنم؟ می‌گوید که من تو را امتحان می‌کنم... چگونه؟ با بلا... من تو را با بلا امتحان می‌کنم... ●عشق از اول سرکش و خونی بود ●تا گریزد آنکه بیرونی بود ●این دل ای جان منبع درد و بلاست ●شاهد دل البلاء للولاست ■اعوذ بك من الکرب و البلاء... بلا قهر و جلال خداست تا اغیار را بسوزاند و تعلقات ما را از بین ببرد تا جا برای خودش باز شود. ●گر دلت را زین بلا نبود ولا ●کورکورانه مرو در کربلا ■کربلا وادی بلا است، می‌خواهد همه‌ی عاشق هایی که آنجا هستند را بسوزاند و فقط حسین باقی بماند. جز حسین نباید در دل کسی باشد. اگر باشد، ولو اینکه آدم خوبی باشد، جایش کربلا نیست. بودند افرادی که بزرگ بودند. همین جناب طرماح همان کسی است که نامه‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام را برد و با معاویه آنچنان تند برخورد کرد اما در امتحان امام حسین رد شد. او شیعه بود و فرد مخلصی بود اما خلوص محض چیز دیگری است. گفت که من می‌آیم منتها بروم و این آذوقه را به عیالم بدهم و برگردم و برگشت اما دیگر کار از کار گذشته بود... هر چند جناب فاضل دربندی در یکی از کتب خود ایشان را جزو شهدای کربلا نام برده است، و ان شاء الله که ایشان جزو شهدای کربلا باشد اما اگر نباشد، بالاخره یک تعلقی بود به نام خانواده و آذوقه و اینها که همین تعلق کار دست او داد. در کربلا خالص ها را راه دادند. امام حسین علیه السلام فریاد هل من ناصر ینصرنی سر داد و خطاب او به همه‌ی انسان ها بود اما لبیک گفتن کار هر اوباش نیست... ●این خرابات فنای است ای پسر ●عقل را نبود در این سر دم گذر ●چون روی غافل در این ره بی دلیل؟ ●زانکه بال اندازد اینجا جبرئیل ●برکش از این سرزمین پای هوس ●نیست شاه و شیر را خویشی به کس
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■ماه محرّم طی شد. ماه صفر هم در حال طی شدن است. به خودمان برگردیم. کمی فکر کنیم. ببینیم توشه‌ای که از این دو ماه می‌گیریم چیست؟ قبل از ماه محرّم چه کسی بودیم و در مکتب محرّم و صفر چه تحوّلی در ما اتّفاق افتاد؟ ■وقایع را نقل کردن، مصائب را یادآوری کردن، اشک ماتم بر دیدگان جاری کردن، همۀ اینها بسیار ارزشمند است؛ امّا همۀ اینها مکتبی است که باید از ما انسان متعالی و حسینی بسازد...
■نظر علامه طباطبایی درباره و ■ ■پرسیدم: بهترین دیوان‌ها و اشعار عرفانی کدام است؟ حضرت علامه (ره) فرمودند: «دیوان ابن فارض در عربی، در فارسی دیوان حافظ به عنوان بهترین و از کتب شعری -به حساب- مثنوی مولوی. مثنوی در واقع «دیوان» نیست، کتابی است عرفانی. دیوان مولوی همان دیوان معروف به «دیوان شمس تبریزی»، است. کتاب مثنوی «دیوان» نیست، اخلاق است و عرفان. مثنوی، کتاب جالب است، مرحوم آقای قاضی، به مثنوی خیلی معتقد بود و مثل اینکه غالب ِجاهایش ا حفظ بود» ■●اقیانوس علم و معرفت در احوالات علامه سید محمدحسین طباطبائی، محمد کریم پارسا، تهران: دانشگاه علامه طباطبائی، ۱۳۹۶»●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■اگر نیامده بود و این دفتر را نگذاشته بود بشریت چیزی کم داشت بشریت باید یاد بگیرد و با زبان اصلی بخواند . ■ شش دفتر است به اینجا که رسید مولانا دیگه اشتر من خوابید اشتر بود و داشت می‌رفت این مثنوی سلوک مولانا است فقط نبوده می‌گوید : مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا / پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا ■این سلوک است سوار بر اشتری بوده که به کعبه مقصود می‌رفته و دفتر هفتم را نمی‌گوید و سروده نمی‌شود یعنی می‌رسد به وادی که حرف نیست لفظ و گفت و صوت را بر هم زنم / لحظه‌ای بی این سه با تو دم زنم. می‌رسد به جایی که حیرت است و سلوک است و است و تخلص مولاناست سکوت یعنی چه تنها کسی می‌تواند کند که حرفی برای گفتن داشته باشد دیوار و میز که حرفی ندارد سکوت ندارد یا نمی‌خواهی بگویی یا نمی‌توانی بگویی بنا به مصلحت. خیلی حرفهای گفتنی دارد و رسید به جایی که نباید بگوید در تفسیر گفته هر کتابی که می‌خواندم خسته می‌شدم اما هر چه می‌خواندم به هیجان می‌آمدم. ■حکیم دکتر دینانی■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●برشی از یک کتاب ●■ ■عجبا که در پنج قرن پیش یک مرد بوقلمون صفت که معلوم نیست شیعه است یا سنّی به نام ملاحسین کاشفی (کتابی می نویسد به نام روضه الشهداء) این مرد ، واعظ است و چون اهل سبزوار و بیهق بوده و آنجا مرکز تشیع بوده ، ذکر مصیبت هم می کرده است . این مرد تا توانسته ساخته و پرداخته و حتی اسمهایی در این کتاب هست از اصحاب و از مخالفین که معلوم است است و ظاهراً از خود ساخته . بعد این کتاب چون فارسی بوده به دست مرثیه خوان ها می افتد و سند و مدرک آنها می شود که این کتاب را از رو می خوانده اند و به همین مناسبت آنها را (روضه خوان) گفته اند ، و این کتاب بعد بجای همه کتاب های درست ، منبع و ماخد روضه های شده است . این کتاب در اواخر قرن نهم یا دهم نوشته شده است زیرا ملاحسین کاشفی در ۹۱۰ وفات کرده است . ■●حماسه حسینی ، مرتضی مطهری ، ص ۶۰۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●" آسمان زیباست "●■ ■آسمان بسیار زیباست اما بسی زیباتر است آن کس که این زیباترین سایبان آبی را آفرید. ■ای دوست شکَر خوش تر یا آنکه شکَر سازد خوبی قمر خوش تر یا آنکه قمر سازد ای عقل ندانی تو کز پیه کشی روغن بنگر تو در آن عقلی کز پیه بصر سازد ■نقاش وجود اینهمه صورت که بپرداخت تا نقش ببینی و مصّوِر بپرستی ■●برگرفته از کتاب " در قلمرو زرین " ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام●■ ■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی الثّانی مِن شروطِ لاإلهَ إلّا الله ، رَیحانةِ مُحمَّدٍ رَسولِ اللهِ ،رابِعُ الخَمسةِ العبائیَّةِ ، عارفِ الأسرارِ العِمائیَّه ، مَوضِعِ سِرِّ الرَّسولِ ، حاوی کلیّاتِ الأصولِ ، حافظِ الدّین ، و عَیبَة العِلْمِ ، و مَعْدَن الفضائل ، و بابِ السِّلمِ ، و کَهْفِ المَعارِفِ ، و عَین الشّهودِ ، رُوح المَراتِبِ و قَلْبِ الوُجودِ ، فِهْرِسِ العلومِ اللّدُنّی ، لؤلؤِ صَدَفِ أنتَ مِنّی ، النّور اللّامعُ مِن شجرةِ الأیمَنِ ، جامِعِ الکمالَیْنِ ، أبی محمّدٍ الحسنِ ، علیه الصّلوةُ و السّلامُ. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۸) ■معشوق غیور است. اقتضاء غیرتش این است که عاشق به غیر ا
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت(۱۹) ■هوس اصلا به این وادی راهی ندارد. باید همه‌ی هوی و هوس و تعلقات بسوزد. جبرئیل در آنجا راه ندارد! عقل هم در آنجا راه ندارد. عقل هم بعضی مواقع تعلق است. آنجا باید محض شوی. ●گر دلیلت نیست زین ره رو برون ●زآنکه آید زین بیابان بوی خون ●در طریق عشق کاوّل خونی است ●هرکه بی رهبر رود بیرونی است ●و آنکه بیرونی است او ای نور عین ●کی دهد جان در ره مهر حسین؟! ■بیرونی را در اینجا راه نمی‌دهند. باید درونی باشی... ■به طواف کعبه رفتم به درون رهم ندادند که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟! ■امام حسین علیه السلام می‌گوید فقط کسانی به این حریم بیایند که فقط حسین در دلشان باشد... جز حسین نباشد، او همه تعلقات را از آنها گرفت. اینکه همه تعلقاتشان را دادند، فکر نکنید تعلقات آنها از این دست تعلقات متعارف من و شما بود. در میان آنان کسی بود که به او خبر دادند که پسرت را در سرحدات در آذربایجان اسیر کرده‌اند. او در آنجا مطلبی گفت. امام حسین علیه السلام فرمود که من بیعتم را از تو برداشتم. پولی نیز به او داد و گفت برو و پسرت را آزاد کن. آن شخص سریعاً متنبه شد و گفت یا اباعبدالله! گرگهای بیابان مرا زنده زنده بدرند اگر از شما جدا شوم... امام زمان علیه السلام در زیارت شهدای کربلا به او به این دلیل که چنین پاسخی گفته، سلام داده است. من شما را رها کنم و بروم برای آزادی فرزندم؟! من اصلا تعلقی به فرزندم ندارم! تعلقات اینها چه بود؟ علم بود... امام حسین علیه السلام از اینها علمشان را گرفت! عرفان را از اینها گرفت. در آن مرتبه‌ی بالای اخلاص که به مقام مخلَصین می‌رسیم، اسماء الله حجاب راه تو می‌شوند... او از حضرت عباس بن علی علیهما السلام قدرت را گرفت، یکی از عرفا اینگونه گفت که حضرت زینب یا ام کلثوم، هرکدام از اینها اگر اراده می‌کردند، می‌توانستند تمام این دشمنان را مضمحل کنند‌. خیلی سخت است که قدرت الله باشی، حیات و ممات دشمنانت به اراده‌ات بند باشد ولی کاری نکنی! مظهر اسم قادر باشی آن هم نه قادر مقید بلکه قادر مطلق!! امروزه تا کسی به مقام و قدرتی می‌رسد می‌خواهد نسل افراد دیگر را که رقیب یا دشمن او بوده‌اند را از زمین بر کند!! در اطراف ما تا دلتان بخواهد از این گونه افراد هستند، در دوره‌ی قبل تو کذا بودی، در دوره‌ی بعد من قدرت دارم ببین با تو چه می‌کنم!! تازه آن شخص شیعه‌ی امیرالمؤمنین است و قتل و جنایتی هم نکرده! فقط رقیب او بوده.... ■در کربلا، عباس بن علی که قدرت الله است، مظهر توحید است، به اراده‌ای می‌تواند شمر ملعون را بکشد‌. این‌ها که از خبائث روزگار هستند اما چنین نکرد. برای آن‌ها اسماءالله تعلق بود... این ها همه چیزشان را در راه اباعبدالله الحسین دادند. وقتی عاشق همه چیزش را در راه معشوق داد، معشوق در عوض خودش را به عاشق می‌دهد. خدا به امام حسین علیه السلام می‌فرماید: «وَ أَنَا دِیتُهُ...». قمار خیلی قشنگیست! عاشق و معشوق یک قماری می‌کنند باهم. عاشق در راه معشوق همه‌‌ی هستی‌اش را می‌دهد، جان هم که اصلا ناقابل است. چون عبور از تعینات گاها سخت تر از از جان گذشتن است! ●گر فنا را بذل جان فهمیده ای ●صحبت اهل فنا نشنیده ای ●ترک هستی نی همین جان دادن است ●بل تعین های خود بنهادن است ●ای بسا کس ترک جان کرد و نرست ●نامد اسرار فنا او را به دست ●بس تعین هاست بهر مرد راه ●جان بود زآنها یکی بی اشتباه لذا عاشقِ طالبِ وجود منبسط خطاب به آن حقیقت بی قید و بی تعین می‌گوید: ●جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم ●این متاعیست که هر بی سر و پایی دارد
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ‍ ■اسرار اربعین■ ■اربعين كه به معنای چهلّمين روز يک واقعه است، بيانگر اسرار عجيبی می‌باشد. در نظام آفرينش عدد چهل نقش خاصّی دارد. اسرار رياضی در عالم خلقت وجود دارد كه آگاهی بر آن‌ها در اختيار همه نيست. صاحبان علوم غريبه روی اسرار رياضی عالم خلقت كار كرده و به نكته‌های شگفتی دست پيدا كرده‌اند. آن‌ها كه با علم جفر آشنا هستند و رياضيات علوم غريبه را می‌دانند، برای اعداد نقش‌های تعيين كننده‌ای در عالم قائلند. عدد چهل از جمله‌‌ اعداد پر عظمت در حوزۀ علوم غريبه است. در آفرينش هم اگر نگاه كنيم چهل عدد خاصّی است..... ■در تشريع هم عدد چهل نقش ويژه‌ای دارد. امام صادق عليه‌السّلام فرمودند: بر بندۀ خدا در كار شريعت و ديانت تا قبل از اينكه به چهل سالگی برسد، كار آسان است و خدای متعال بر او سخت نمی‌گيرد، رفتارهای او را خيلی نكته‌ سنجانه تحت كنترل قرار نمی‌دهد. (همان‌طور كه می‌دانيد هر كدام از ما دو ملک داريم كه موكّل ما هستند و مأمور ثبت اعمال ما و گزارش آن به درگاه الهی‌اند) وقتی فرد به چهل سالگی می‌رسد، آنوقت خداوند عزّوجل به آن دو ملكی كه بر آن عبد موكّل‌‌ هستند؛ وحی می‌كند: من به اندازۀ كافی به بندۀ خود عمر عطا كردم. از اين به بعد كه چهل سالش تمام شد، ديگر بر او سخت بگيريد، به شدت رفتارهای او را كنترل كنيد. ريز و درشت رفتارها و گفتارها و اعمال كوچک، بزرگ، اندک و فراوانش را به دقّت حفظ و ثبت كنيد. اين نشان‌دهندۀ اين است كه در وادی شريعت هم خدای متعال برای چهل سالگی جايگاه ويژه‌ای قائل است و کار بر كسانی که هنوز به چهل سالگی نرسيده‌اند، آسان است. ■در حوزۀ سلوک عرفانی هم، اربعين جايگاه ویژه‌ای دارد. در این خصوص نمونه‌هایی در قرآن و احاديث وجود دارد که نمونۀ بارز آن داستان ميقات حضرت موسی عليه‌السّلام است. در قرآن كريم فرمود: ما با موسی آن پيامبر اولوالعزم الهی سی شب قرار ملاقات و ديدار گذاشتيم، بعد با ده شب آن را تكميل كرديم. كه آن سی شب مربوط به ماه ذی‌القعده است و آن ده شب، ده شب اوّل ماه ذی‌الحجّه است. اين قرار ملاقات موسی و خدای متعال به چهل شب تكميل شد. اين چهلّه‌نشينی كه در اهل سلوک است، يك نقطۀ الهام بخش آن همين است. در واقع موسی يک چهلّه طی كرد تا به ديدار و گفتگوی با خدا متعال نائل شد. ■و امّا چهلّمين روز شهادت اباعبدالله عليه‌السّلام، اربعين است. يعنی در دهم محرّم واقعۀ عاشورا رخ داد و در بيستم ماه صفر، روز اربعين فرا می‌رسد. اربعين اختصاص به اباعبدالله الحسين عليه‌السّلام دارد. در هيچ روايت و حديثی نداريم كه برای معصومی اربعينی ذكر شده باشد. اين يك سنّت اختصاصی و ويژه برای حضرت اباعبدالله الحسين علیه‌السّلام است...... ■استاد مهدی طیّب■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■اگر کسی در مَشاهد مشرّفه غافل باشد و غافلانه رفتار کند، خیلی بدتر و ناپسندتر از غفلت در جاهای دیگر است. لذا فرمودند: زُر فَانصَرِف: زیارت کن و بازگرد. هر وقت یک ولی خدا را ملاقات کردی، او را ببین و زود برگرد. برای اینکه ممکن است بمانی و غافل شوی و طوری عمل کنی که اهانت‎آمیز باشد. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف مهدی طیب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●رحلت سلمان فارسی در هشتم ماه صفر●■ ■ان‌شاءالله ایرانی تبار بودن سلمان فارسی ما را بر سر غیرت بیاورد و ببینیم که یک ایرانی می‌تواند منّا اهل بیت و محرمِ اسرار و رموز اهل بیت علیهم السّلام شود. ■●استاد مهدی طیّب ۸۸/۱۱/۰۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■سوال نکن، شاید خدا به تو بفهماند. گدایی نکن، شاید خدا غنی ات کند. به قلبت فشار نیاور شاید خدا مشکلت را حل کند. چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی یک شاید کنار زندگی ات بگذار... ■●حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۹) ■هوس اصلا به این وادی راهی ندارد. باید همه‌ی هوی و هوس
🏴🏴🏴🏴🏴 ... قسمت ۲۰ ■جناب زهیر بن قین بجلی می‌گوید، حسین جان! من فقط همین یک جان را دارم، ای کاش هزار جان داشتم تا هزار مرتبه در راه تو کشته شوم. یا به امام حسین علیه السلام می‌گوید، اگر مخیر باشم بین زندگی جاوید و شهادت در راه تو، حاضرم هزار مرتبه در راه تو کشته شوم. معشوق می‌گوید حالا که این گونه ای من هم خودم را به تو می‌دهم. اباعبدالله الحسین خودش تمام هستی اش را تحویل خدا داده بود. خدا هم در عوض تمام هستی اش را به حسین داد. لذا حسین شد خدا! تو بگو خدا یا حسین فرقی نمی‌کند. حسین مَثَل الله است، خدا نماست. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دعای رجبیه می‌فرماید: «لاَ فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُكَ ». اگر آن عارف بزرگ در درجه‌ی بالای معرفت بود، نمی‌گفت که دستگاه امام حسین علیه السلام خیلی شلوغ است اما دستگاه خدا خلوت است. بنده‌ی خدا نمی‌دانست که بین امام حسین و خدا بینونتی نیست. بساط خدا را اتفاقا حسین علیه السلام شلوغ کرده ‌است و عاشقان را به سمت خدا آورده! کربلا نمایشگاه این حقایق است و حضرت اباعبدالله آن را پیاده کرد تا حقایق را برای ما آشکار کند. امام حسین علیه السلام به مقام «دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌» رسید. آن جایی که مقام «أَوْ أَدْنیَ‌» است بین خدا و حسین مرزی نمی‌توان مشخص کرد. نه این که مرزی نیست اما خیلی باریک است. در مورد اسم جامع الله حرف نمی‌زنیم. حسین که از الله گذشت. الله اسم است و بحث ما از ذات خداست، از آن مقام غیب الغیوبی. خدا حسین را تا مقام ذات خودش برد و او را مظهر ذات کرد. مظهر اسم الله شدن مرتبه ایست اما مظهر ذات خدا شدن مرتبه‌ی دیگریست. ■عباس بن علی مظهر اسم الله است، امام حسین از این مظهر می‌گذرد. عباس کسی است که اباعبدالله بعد از شهادتش می‌فرماید: «الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِيلَتِی‌». مرتبه‌ی زینب کبری مرتبه‌ی عصمت الله الاتم است و او در مقام امامت نشسته‌ است. او منصب امامت در بیرون را ندارد اما به مقام امامت رسیده است که وصی امام می‌شود. شریکةالحسین از القاب حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. امام حسین از او هم گذشت. خدا فرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا». امام پاسخ داد اشکال ندارد. خدا به او گفت حسین تو از اسماء جزئی و کلی، ائمه سبعه‌ی اسماء گذشتی. من و شما کافیست به یکی از این اسماء دست پیدا کنیم تا در عالم تصرف کنیم! حضرت عیسی دو اسم از اسماء داشت و با آن دو اسم مرده زنده می‌کرد، بیماران را شفا می‌داد. حضرت موسی دو یا سه اسم داشت و با آن‌ها دریا را می‌شکافت. امام حسین از تمام حجاب‌ها علی الاطلاق گذشته است یعنی قدرت مطلق در دستان اوست اما آن را به کار نمی‌برد. دستان امیرالمؤمنین را که قدرت الله است، می‌بندند و او کاری نمی‌کند. فاطمه زهرا سلام الله علیها مظهر اسم لطیف خداست اما اجازه می‌دهد در بسوزد و اسم لطیف خدا پایمال شود که نشان دهند ما توجهی به این اسماء الله نداریم.... #ح-م
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■حرکت کاروان اسرای کربلا از شام به سمت کربلا■ ■ترس یزید پس از سوگواری‌ها و روشنگری‌های اُسرای اهل بیت علیهم السّلام در شام و دستور خروج کاروان اسرا از شام در نهم ماه صفر @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●اربعین حسینی؛ اربعین حسینیان●■ ■در آستانۀ اربعین اباعبدالله الحسین علیه السّلام قرار داریم. ■سیر از کربلا تا شام و از شام تا کربلا که یک اربعین طول کشید، سیر مِنَ الحسین اِلی الیزید و مِنَ الیزید اِلی الحسین علیه السّلام، سیر مِنَ الکربلا اِلی الشام و مِنَ الشام اِلی الکربلا، سمبل و نمادی از حرکت قوس نزول و قوس صعود است... ■در قوس نزول از مبدأ احدیّت راه آغاز می‌شود و به حضیض عالم مُلک و عالم ناسوت ختم می‌شود. ■و در قوس صعود از همین قاعدۀ هستی که عالم مُلک و ناسوت است سیر آغاز می‌شود و به مقام احدیّت ختم می‌شود. سیر مِن الله اِلی الله ... ■به تعبیری هر انسانی سیری را طی می‌کند؛ از احسن تقویم به اسفل سافلین. و بعد از اسفل سافلین این سیر مجدداً آغاز می‌شود به سمت احسن تقویم ... به همان جایی که سیر از آنجا آغاز شده بود، اِنّا لله وَ اِنّا اِلیهِ راجعون ... سیر مِنَ الحسین اِلی الیزید و مِنَ الیزید اِلی الحسین علیه السّلام، نمادی از همین سیر است..‌. ■●استاد مهدی طیب۸۷/۱۱/۲۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei