🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■در روایات آمده است که پیکر ائمّه علیهم السّلام سه روز بیشتر در قبر باقی نمیماند و بعد از سه روز به روحشان ملحق میشود و نیز آمده است که روح شیعیان از جنس بدن ائمّه علیهم السّلام است و نیز اینکه قبر حقیقی ائمّه علیهم السّلام در درون قلب دوستان آنهاست. قُبُورُنَا فى قُلُوبِ مَن والانا، قُبُورُنا قُلُوبُ شیعَتُنا.
■دوستان حقیقی ائمّه علیهم السّلام که به مشاهد مشرّفه میروند، قبر امام را همراه خود به داخل حرم میبرند و لذا سایر زائران هم بیبهره نمیمانند. شبها هم که این دوستان حقیقی در خانههای اطراف حرم رو به حرم میخوابند و سینههایشان رو به قبر مطهّر است، پیکر امام را در حرم شکل میبخشند و زائران بیبهره نمیمانند.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●قوس نزول و صعود در هستی - سفر چهل روزۀ قافلۀ اسرا و سلوک حسینی علیه السّلام - ۱●■
■اربعینی که از کربلا آغاز شد و به کربلا خاتمه پیدا کرد و در میانۀ آن، بیست روز بعداز عاشورا، قافلۀ اسرا به شام رسید و بیست روز پس از ورود به شام، مجدّداً به کربلا بازگشت، خدمتتان اشاره کردهایم که این رفت و برگشت، در جهان بینی عارفان تداعیگرِ قوس نزول و قوس صعود است.
■عارفان آفرینش همۀ هستی را تجلّی حقّ متعال میدانند و این تجلّی را در قوس نزول شاهدند که مقام احدیّت به قائم مقامیِ ذات التعیّن حقّ متعال نقش تجلّی را عهدهدار شد.
■در تجلّی اوّل که فیض اقدس بود، عالم لاهوت شکل گرفت؛ ابتدا اسماء و صفات الهی در علم حقّ متعال پدیدار شدند و در شعاع آن اسماء و صفات، اعیان ثابته که صورت علمی عالم خلقت است، در علم حقّ متعال پدیدار و ظاهر شد.
■با تجلّی دوّم که فیض مقدّس است، آن صور علمیّه، در جهان بیرون محقّق شدند و مراتب عوالم شکل گرفت. ابتدا عالم جبروت و جبروتیان، بعد عالم ملکوت، چه ملکوت اعلی، چه ملکوت اسفل و نهایتاً به عالم ناسوت یا عالم ملک رسید که همین عالم طبیعت و عالم خاک است و نهایتاً به مادّه بدون صورت و صفت یا هیولا رسید که انتهای قوس نزول است.
■آن گاه از انتهای قاعدۀ هستی و اسفل سافلین دوباره حرکت به سمت مبدأ اولیّه آغاز شد؛ از دل جماد گیاه رویید؛ از گیاه حیوانات پدید آمدند؛ حیوانات به بشر منتهی شدند.
■پیکره و جنبۀ طبیعی بشر با حیوانات مشترک و نفس حیوانی و غرائز او، شهوات او، غضب او و پیکر جسمانی او شبیه حیوانات است؛ امّا پتانسیل و استعداد و گوهری در وجود انسان است که میتواند با اختیار خود راه عروج را در پیش گیرد و با سیر و سلوک الی الله مراتب را یک به یک به سمت مبدأِ اوّلیه طی کند.
#إنّا_لله_و_إنّا_إليهِ_رَاجعُون
■و در انتهای مسیر، به قلّۀ هستی راه پیدا کند و در ذات حقّ متعال فانی شود. این مسیر قوس نزول و قوس صعود بود که قبلاً مفصّل راجع به آن صحبت کردهایم.
■ولایت و توحید دو روی یک حقیقت هستند. توحید مقام بطون است و ولایت مقام ظهور. لذا همیشه تقارنی بین این دو وجود دارد. نمونۀ آن را در دو حدیث قدسی میتوان دید. یکی در حدیث سلسله الذّهب که علیّ بن موسی الرّضا علیه السّلام در شهر نیشابور نقل کردند که:
■کلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی
■کلمهی لا إلهَ إلّا الله دژِ استوار من است و هر کس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود.
■قرینِ این حدیث قدسی، حدیث قدسی دیگری داریم که:
■ولَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی
■ولایت علی بن ابیطالب دژِ استوار من است و هرکس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود.
■از جمله مواردی که تقارنِ بین ولایت و توحید را میشود دید، سفر چهل روزۀ قافله اسراست.
■در سفر مِنَ الْکَرْبَلاءِ اِلَی الشّام، یا مِنَ الْحُسَیْنِ اِلَی الْیَزِید، آیا حرکتِ از اَحسنِ تقویم به اَسفَلِ سافلین و تداعیگر قوس نزول نیست؟
■و بازگشت از شام به کربلاء، سیر مِنَ الشّامِ اِلَی الْکَرْبَلاء، یا مِنَ الْیَزِیدِ اِلَی الْحُسَیْن، آیا به یادآورنده قوس صعود نیست؟
#ادامه_دارد....
■استاد مهدی طیّب■
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... ■●قوس نزول و صعود در هستی - سفر چهل روزۀ قافلۀ اسرا و سلوک حسینی علیه السّل
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهل روزه قافلۀ اسرا و سلوک حسینی علیه السّلام - ۲●■
■سالکانی که سلوک حسینی دارند، در این چهلّۀ بین عاشورا تا اربعین، به عشق و محبّت اباعبدالله الحسین علیه السّلام مسیر سلوک را به قافله سالاری زینب کبری طی میکنند و در پایان این چهل روز به انتهای سیر و سلوک عارفانۀ خود در مکتب اباعبدالله علیه السّلام نائل میشوند.
■در انتهای این راه سالکِ سَبیلِ حسینی به ارشاد زینب کبری از پوسته و حجب بیرون میآید؛ چشم باطنش به جمال اباعبدالله الحسین علیهالسّلام گشوده میشود؛ به زیارت وجود نورانی اباعبدالله الحسین علیه السّلام نائل میشود.
■روایات متعدّدی که در بحث زیارت اربعین داریم، حقیقتش اینجاست. گرچه زیارت ظاهری اربعین هم خیلی بزرگ است؛ خوشا به سعادت کسانی که امروز موفّق شدند در سرزمین کربلا مرقد مطهّر اباعبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کنند؛ امّا حقیقت آن روایات، این زیارت ظاهری نیست؛ این سایهای و رقیقهای از آن حقیقت است.
■لذا در روایات داریم: مَنْ زَارَ الْحُسَیْنِ علیه السّلام ، نه آنکه مَنْ زَارَ مرقد الْحُسَیْنِ علیه السّلام؛ کسی که خود اباعبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کند. خود اباعبدالله علیه السّلام را زیارت کردن نتیجۀ همین اربعین و چهلّه نشینی است که با ارشاد زینب کبری سلام الله علیها، تحت جاذبۀ عشق اباعبدالله الحسین علیه السّلام انجام میشود و در انتهای آن، دیدۀ دل سالک سَبیل حسینی باز میشود و در آیینۀ قلب خود، جمال اباعبدالله الحسین علیهالسّلام را زیارت میکند؛ زائر حقیقی اربعین چنین سالکی است.
■امیدواریم خدای متعال توفیق چنین سلوکی را بدهد که بتوانیم به ارشاد زینب کبری سلام الله علیها چنین چهلّهای بنشینیم و به زیارت حقیقت حسینی نائل شویم.
■امیدواریم به برکت این روز بزرگ و به برکت صاحب این روز بزرگ و به برکت صاحب عزای این روز بزرگ، خدای متعال عنایت فرماید و امر فرج منتقم خون اباعبدالله الحسین علیهالسّلام، وجود مقدّس بقیّة الله الاعظم ارواحنافداه را اصلاح فرماید و در ظهور آن حضرت تعجیل فرماید و پرچم یا لَثاراتَ الحُسَین را به دست باکفایت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه به اهتزار درآورد و توفیق سربازی و جانبازی در رکاب آن حضرت را در آن قیام عظیم خونخواهانۀ حسینی به همۀ ما عنایت فرماید.
■امیدواریم خدای متعال ما را درس آموز مکتب و سالک مَسلک اباعبدالله الحسین علیه السّلام قرار دهد و با جاذبۀ عشق حسینی توفیق طیّ این طریق را به همۀ ما نصیب فرماید.
■استاد مهدی طیّب■
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت ۲۰ ■جناب زهیر بن قین بجلی میگوید، حسین جان! من فقط همین
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت ۲۱
■خدا به امام حسین علیه السلام فرمود که تو از تمام اسماء گذشتی و به مقام «أَوْ أَدْنیٰ» و احدیت رسیدهای. تو ظل ذات شدهای. عرفای ما پیرامون امام و انسان کامل این را بیان کردهاند که او به مقام احدیت رسید و سایهی خدا شد. خدا گفت حسین جان بگو از من در این خلوتگه انس چه میخواهی؟وقتی خدا خواست حسین را به مقام اضمحلال در ذات خودش ببرد، که ما آنجا نمیتوانیم بین خدا و حسین تفاوتی قائل بشویم. خدا گفت اینجا مرتبهای است که آرزوی همه انبیا بوده است و من جز جدت، مادرت، پدرت و برادرت کسی را به این مقام راه ندادم. این جا مقام مستأثرهی من، مقام مکنون مخزون من است که کسی اینجا نیامده است. این جا خلوت خانهی من است. امام عرضه داشت خدایا هر امتحانی برای من پیش آوردی سعی کردم رضایت تو را بجویم اما این بار میخواهم شما مرا راضی کنی. حق تبارک و تعالی فرمود: چه میخواهی؟ دیگر از این فنای در ذات و تماشای جمال خودم قشنگ تر در عالم نیست که به تو بدهم و اگر میبود میدادم کما اینکه گفتم اگر عاشقم را بکشم خونبهای او خودم هستم «وَ أَنَا دِیتُهُ»... نفرمود اسم الله را به او میدهم فرمود أنا دیته!! الله که علی اکبر بود. وقتی علی اکبر را شهید کردند امام حسین گفت الله را کشتند. امام زمان هم میفرماید که بر الله جرئت کردند. اباعبدالله الحسین علیه السلام گفت: میخواهم از اینجا به این عاشقان و فانیان پیر و جوان که به عشق من آمدهاند نگاه کنم! یکی از پیرمرد هایی که در کربلا بود، از صحابه بود. از شدت پیری ابروهایش جلوی چشم هایش را میگرفت. اباعبدالله دید او با پشت خمیده مشغول به جمع کردن این ابروهایش است که جلوی چشمش را نگیرد و با یک دستمال ابروهایش را به پیشانی میبندد و یک شال هم برداشت و کمرش را سفت کرد که برود به جنگ. اباعبدالله شروع کرد به گریه کردن و گفت از تو ممنونم!! «شُکراً لِسَعیک». من از سعی تو متشکرم. عاشق بودند و خوش به حالشان...
■امام حسین علیه السلام فرمود اینها به عشق من از تمام هستی شان گذشتند. من بدون اینها در این خلوتخانه خوش نیستم لذا امام صادق علیه السلام میفرماید: «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ» وقتی به آنجا رفت مدام در حال تماشای اینها بود. عاشق و معشوق یکی میشوند لذا امام حسین علیه السلام در شهدای کربلا فقط خودش را نگاه میکرد. «وَ یَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ»... این ما را امیدوار میکند. زائر چه کسی است؟ کسی است که عند المزور حضور داشته باشد و یک مصداق آن این است که در کربلا حضور داشته باشد یا در مجلس عزای اباعبدالله شرکت کرده و اشک بریزد. بلکه زائر کسی است که فانی در مزور باشد. وقتی توسل میکنی او حاضر میشود، همین که بر امام حسین گریه میکنی، تجلی ذات نصیب تو میشود. در روایت داریم که وقتی عزاداری بر امام حسین علیه السلام گریه میکند، امام حسین در برابر او نشسته است، وقتی امام حسین به تو نگاه کند یعنی ذات حق متعال بر تو تجلی کرده است، بر هرکسی ذات تجلی کند، به غیر حساب وارد بهشت میشود. میگوید او عاشق حسین من بود، من در ازل با حسینم شرط گذاشتم که او و اصحابش را بغیر حساب به جنت ذاتم وارد کنم! طوبی لهم و حسن مآب
●بنازم به بزم محبت که آنجا
●گدایی به شاهی مقابل نشیند
#ح_م
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#حديث
■امام صادق عليه السّلام فرمودند:
هر گاه یکی از برادران دینی شما از دیدار ما یا زیارت قبر ما بازگشت، پس به استقبال او بروید و به او سلام و تبریک و تهنیت بگویید، به خاطر موهبتی که خداوند به او بخشیده است، همانا در این صورت، شما هم پاداشی مثل او خواهید داشت.
■اذا انصرف الرجل من اخوانکم من زیارتنا او زیارة قبورنا فاستقبلوه و سلموا علیه و هنئوه بما وهب الله له فان لکم مثل ثوابه.
■●بحارالانوار، ج ٩٩، ص ٣٠٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت ۲۱ ■خدا به امام حسین علیه السلام فرمود که تو از تمام اسم
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت ۲۲
■امام صادق علیه السلام میفرماید: «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ». رب امام حسین علیه السلام خود ذات است. هر موجودی رب خودش را دارد. رب یکی اسم علیم حق متعال است، رب کسی اسم جمیل حق متعال است و... . خدا بی منتها اسماء و صفات دارد و هر موجودی به اقتضاء عین ثابتهی خودش تحت ربوبیت یکی از این اسماء الله است. مثلا گل به واسطهی اسم لطیف و اسم جمیل حق متعال ربوبیت میشود اما رب امام خود خداست با همهی کمالات بی منتهایش و امام عِنْدَ رَبِّه است اعنی به کمال مطلق راه پیدا کرده است. او همهی حدود را رد کرده و از همهی قیود و مواقف گذشته و به بالاترین مرتبهی ممکنهی کمال بشری راه یافته است که بالاتر از آن نیست. آنجا فقط خداست، آنجا خلوت خانهی حق متعال است و جز خدا هیچ حقیقتی آنجا نیست، توحید محض است. حضرت امام صادق علیه السلام میفرماید که اباعبدالله الحسین علیه السلام در آن موطن به محل شهادتش و شهادت لشکریانش، به کربلا مینگرد. خود زمین کربلا که در عراق است، ویژگی های منحصر به فردی دارد و در واقع یک جایگاه عرشی است. روایات بسیار عجیبی در کامل الزیارة در باب استحباب زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا داریم، «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ!»
■امام حسین علیه السلام به محل شهادتش نگاه میکند. همچنین امام به آن شهدایی که در آستان او فانی شدند هم نگاه میکند؛ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ. این نگاه کردن و نظر امام که مثل نگاه کردن من و شما به همدیگر نیست، خداوند به حضرت موسی گفت: «وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي» (طه/۳۹). من تو را با نگاه خودم پرورش میدهم لذا نظر امام حسین علیه السلام، جلوهی ذات حق متعال است. خدا به برخی از بندگانش تجلی به ذات میکند و به برخی، تجلی به صفات و به برخی تجلی به افعال. نگاه امام حسین علیه السلام، نگاه ویژه و خاص خدا و تجلی ذاتی است و از ورای همهی پردهها و حجاب ها است. وقتی شما میگویی حسین دارد نگاه میکند، با اینکه بگویی خدا نگاه میکند یکی است چون آنجا دیگر بینونت و فرقی بین حسین و خدا نیست. آنجا حسین خداست و خدا هم حسین است. آنجا مقام وحدت است. در مقام وحدت صرف، میفرماید که امام حسین به کسانی که در او فانی شدهاند نگاه میکند. او با نگاهش هر لحظه بر اینها جلوه میکند، هر لحظه... جلوات حق متعال که تمام شدنی نیست! خدا در هر لحظه بی منتها جلوه دارد و جلوههای او بی شمار هستند؛ «وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا»
■امام حسین علیه السلام دارد به کسانی که در او فانی اند مینگرد بلکه شما بفرما او دارد به خودش نگاه میکند. او خودش را دوست دارد. شهدای کربلا به مقام فناء فی الله رسیدند. ناقص در کامل مضمحل میشود و از خودیت او دیگر چیزی باقی نمیماند. قطره قطره است اما وقتی که وارد دریا میشود دیگر دریا میشود، دیگر از تعین قطرهای چیزی باقی نمیماند. عاشق نیز در پی همین است. او به دنبال این است که وقتی در محضر معشوق قرار میگیرد، از او نامی در میان نباشد. باری پیغمبر صلوات الله علیه و آله به خودش توجه کرد، توجه پیغمبر به خودش غیر از توجه من و شما به خودمان است؛ بهتر است بگوییم پیامبر به اسماء و صفات خود و به کمالاتش نگاه کرد، گفت «لَيتَ رَبّ محمد لم يخلق محمداً»، کاش هرگز مرا خلق نمیکردی که با وجود شما من خودم را ببینم... وقتی حضرت مریم به فرزند خودش توجه کرد، گفت ای کاش مرا خلق نمیکردی و اصلا من جزو فراموش شدگان بودم! «يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا» (مریم/۲۳). حضرت مریم سیدهی نساء زمان خودش بوده، او بتول و طاهر بوده، مستغرق در حق متعال بوده لذا تا توجهش به عیسی جلب شد گفت ای کاش مرده بودم...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت ۲۲ ■امام صادق علیه السلام میفرماید: «إِنَّ الْحُسَیْنَ ب
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت ۲۳
■عاشق اینگونه است، عاشق نمیخواهد در نزد معشوق، هیچ تعینی از او مانده باشد... آنقدر که معشوق را دوست دارد، میخواهد به رنگ معشوق درآید و به رنگ او نیز در میآید؛ «رَقّ الزُّجاجُ وَرَقَّت الخَمرُ، فَتشابَها فَتَشاكل الأَمرُ. فَكَأَنَّها خَمرٌ وَلا قَدح، وَكَأَنَّها قَدحٌ وَلا خَمرُ»
●از صفای می و لطافت جام
●در هم آمیخت رنگ جام، مدام
●همهجا مست و نیست گویی می
●یا مدام است و نیست گویی جام
■اینقدر این شیشهی شراب شفاف است، وقتی به او مینگرم نمیدانم این شیشه است یا شراب! در عالم مجرد، ظرف و مظروف یکی میشود. میگوید که در قیامت، هنگامی که به حوض کوثر تشریف بردید، ساقی کوثر به شما جام میدهد که جام و شراب آن یکی است. خود کاسه شراب است و شراب کاسه است، نه اینکه یک شراب باشد و یک کاسه. ما چون در عالم دنیا هستیم مجبوریم از الفاظ استفاده کنیم تا معنا منتقل شود. خلاصه اینکه رنگ عاشق و معشوق یکی میشود، شخصی اگر نگاه کند دچار اشتباه میشود، میگوید که اینها چقدر شبیه هم هستند! عاشق به رنگ معشوق درآمده است. این یکرنگی و به رنگ معشوق درآمدن میسور نمیشود مگر اینکه عاشق هرچیزی غیر از معشوق را به کناری نهد...
■در شب عاشورا در کربلا، امام حسین علیه السلام به اصحاب دستور داد که تنویر کنند، نوره بکشند. جناب بریر بن خضیر همدانی و عبدالرحمن بن عبدربه، پشت خیمهی امام حسین علیه السلام بودند که به داخل خیمهی حسینی بروند و آنجا تنویر کنند... اینها همه حرف است! اینان در صف ایستاده بودند و امام حسین علیه السلام نیز داخل خیمه بود. امام نیز ابتدا تنویر میکرد و در تنویر امام نیز حرفهاست... حضرت ختمی مرتبت فرمود: «لَیَغانُ عَلی قَلبی وَ أنّی لاستَغفراللّه کُلّ یَوم سَبعین مَرّة»، قلب مرا غباری میگیرد و من هر روز هفتاد مرتبه استغفار میکنم. حضرت امام رحمة الله علیه در تفسیر این روایت فرمود این اسماء و صفات الهی برای ایشان غبار بود، این اسماء و صفات برای من و شما، برای پیامبران و... کمال است، اینها باید ملبس به اسماء الله شوند. پیغمبر میفرمود که با توجه به این اسماء الله دلم میگیرد. وقتی که حضرت علی اکبر علیه السلام فرمود، يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي، این عطش، عطش بی حدی بود. من میخواهم از این اسماء بگذرم. اینکه حضرت عباس علیه السلام فرمود قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ، خواست بگوید که من از این اسم الحی خسته شدهام. او ساقی بود، وقتی هر کدام از آن شهدای کربلا به مقامی میرسیدند که مستحق رسیدن به فنا میشدند، عباس بن علی اینها را به آن مقام میرساند. او باب الحسین بود. او به همهی شهدای کربلا حیات داده بود. حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به واسطهی حضرت عباس به این شهدا جلوه میکرد. شأن امام خیلی بزرگ است... درست است که شهدای کربلا بی نظیر بودند اما خب حساب امام چیز دیگری است، نمیشود امام را با کسی قیاس کرد. اگر اباعبدالله الحسین میخواست بدون حجاب بر اصحاب خودش جلوه کند، ایشان نمیتوانستند تحمل کنند... وقتی حضرت به اینها نگاهی میکرد اینها آرام و قرار نداشتند. همواره میگفتند:
●زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
●ما را به جام بادهی گلگون خراب کن
■امام حسین نیز به اینها میگفت صبراً بنی الکِرام! صبر کنید! آنها نیز نمیتوانستند صبر کنند. تا حضرت به اینان جلوهای میکرد به رقص در میآمدند! اینکه جناب سعید بن عبدالله تیرها را در آغوش میکشد، عابس بن شبیب لباس هایش را میکند و عریان به میدان میرود،
●وقت آن آمد که من عریان شوم
●جسم بگذارم سراپا جان شوم
■این نشان از عریانی باطنی جناب عابس دارد. در بزم عاشقی جنون برپا بود... در معرکه شور عاشقی برپا بود... اینها هرکدامشان حالی داشتند، دلیلش نیز تعدد جلوات امام بود. معشوق یک جلوه ندارد بلکه جلوه ها دارد. به هرکسی یک جوری رخ خود را نشان میدهد؛ یکی را به غمزه تیر به قلبش میزند، دیگری را با خال لب شهید میکند، به یکی بوسه میدهد و جانش را میستاند، امام صادق علیه السلام در مورد شهدای کربلا فرمود همهی اینها را خود الله، خود امام حسین قبض روح کرد. اصلا شأن ملک الملک نبود که اینها را قبض روح کند...
#ح_م
■● #انتشار_برای_اولین_بار
به مناسبت ایام #اربعین
«پذیرایی از زوار به سفارش خود حضرت سیدالشهدا علیهالسلام»
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره●■
■از عجایب امور است و ما اصلاً در هیچ کسی این مطلب را سراغ نداریم، حتی مثل این مطلب را از خود حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله ـ که افضل است و این [قضیۀ کربلا] هم از مصائب اوست ـ سراغ نداریم؛ اینکه چهار فرسخ را از صاحبانش بخرد و نقداً وجه را بپردازد، بهشرط اینکه تا سه روز، زوار او را پذیرایی بکنند. آقایی میگوید: در طایفۀ ما سندش مانده است که به خط کوفی است. ظاهراً به بنده هم داده، قاعدتاً بنده هم داشته باشم. به خط کوفی است، ما نمیتوانیم چیزی از آن استفاده کنیم.
■بالأخره، چه عرض بکنیم؟! آیا در عالم چنین چیزی سراغ داریم که همیشه، همیشه، زوار کسی تا سه روز حق داشته باشند مهمان باشند و زیارت بکنند؟! از عجایب است این مطلب.
■●رحمت واسعه، ص۵۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei