کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش پنجم ● ثابت نبودن و احيانا متغير بودن احكام اجتماعى و فروعى ، مو
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول
بخش ششم1⃣
● بررسى معناى ((تأويل )) در آيات قرآنى و اقوالى كه در اين باره گفته شده است
كلمه ((تأويل )) از ماده ((اول )) است و اين ماده به معناى رجوع است ، كه وقتى به باب تفعيل مى رود معناى برگرداندن را مى دهد، پس تأويل متشابه به معناى برگرداندن آن به يك مرجع و ماخذ است ، و تأويل قرآن به معناى ماخذى است كه معارف قرآن از آنجا گرفته مى شود.
خداى تعالى كلمه ((تأويل )) را در چند مورد در كلام مجيدش آورده ، از آن جمله فرموده : ((و لقد جئناهم بكتاب فصلناه على علم ، هدى و رحمه لقوم يومنون ، هل ينظرون الا تاءويله يوم ياتى تأويله يقول الذين نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق )) يعنى در آنچه خبر مى دادند و مى گفتند: مولاى حقيقى ما خدا است ، بر حق بودند، و آنچه بغير خدا مى پرستيديم باطل بود، و نيز اعتراف خواهند كرد كه نبوت ، حق بود و دين خدا حق بود، و مسأله بعثت از قبور حق بود.
و خلاصه كلام اين است كه در آن روز حقيقت همه آن معارفى كه انبيا آورده اند ظاهر مى شود.
از اين بيان فساد اين گفتار روشن مى شود كه بعضى گفته اند: ((تأويل در آيه مورد بحث به معناى حقايق خارجيه است كه خبر صحيح با آن مطابق باشد، مانند امورى كه در روز قيامت رخ مى دهد، كه اخبار انبيا و رسل و كتب آسمانى مطابق با آنها و آنها مطابق (به فتح با) با اينها است )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 36
وجه فسادش اين است كه اگر معناى تأويل اين باشد، تنها آياتى تأويل خواهد داشت كه درباره صفات خدا و بعضى از افعال او و پاره اى از حوادث قيامت باشد، و اما آيات مربوط به احكام و تشريع ، اينها از آنجا كه همه از باب انشا يعنى امر و نهى است ، ديگر مطابق و غير مطابق ندارد، تا مطابقتش با حوادث قيامت تأويل خوانده شود.
و همچنين است آيات ارشادى كه بشر را به فضايل اخلاقى امر، و از رذايل اخلاقى نهى مى كند، چون تأويل اين گونه آيات و فلسفه احكامش همراه خودش هست ، و نيز آياتى كه قصص انبيا و امتهاى گذشته را شرح مى دهند كه تأويل آنها به اين معنائى كه براى تأويل گفته اند، در سابق گذشته و ديگر در قيامت تأويل ندارد، علاوه بر اين كه در آيه شريفه ، كلمه ((تأويل )) را اضافه به همه كتاب كرده ، نه به يك قسم خاصى از آياتش
و نظير آيه مورد بحث ، آيه شريفه ((و ما كان هذا القرآن ان يفترى ... ام يقولون افتراه ... بل كذبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لما ياتهم تأويله كذلك كذب الذين من قبلهم فانظر كيف كان عاقبه الظالمين )). است ، بطورى كه ملاحظه مى فرماييد تمامى قرآن را داراى تأويل مى داند، چون مى فرمايد: ((با اينكه هنوز تأويل قرآن نيامده )).
و به همين جهت است كه بعضى از مفسرين گفته اند: تأويل عبارت است از امر عينى خارجى كه گفتار تأويل دار بر آن امر خارجى اتكا دارد، و معلوم است كه اين امر خارجى در هر موردى معناى خاص به خود را دارد مثلا تأويل در مورد اخبار عبارت است از همان چيزى كه از آن خبر داده شده ، و حادثه اى كه در خارج واقع شده ، مانند قصص انبيا و امتهاى گذشته ، و يا واقع مى شود، مانند آياتى كه از صفات خدا و اسماى او و عده هايش و همه حوادثى كه در قيامت رخ مى دهد.
و تأويل در مورد انشاء (يعنى امر و نهى و امثال آن ) عبارت است از مصلحتى كه آمر را واداشته تا براى به دست آوردن آن مصلحت ، امر كند، و مفسده اى كه براى جلوگيرى از آن ، نهى نمايد، مثلا تأويل در آيه : ((و اوفوا الكيل اذا كلتم و زنوا بالقسطاس المستقيم ذلك خير و احسن تاويلا)) همين است كه با برقرارى وزن عادلانه در هر كالاى كشيدنى و پيمان كردنى ، امر اجتماع بشرى ، استقامت يابد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○نظر علامه طباطبایی درباره پوشش #اسموکینگ توسط زنان○□
❓□آیا با پوشیدن لباس های کیپ بدن به نام اسموکینگ بدون این که نازک و بدن نما باشد، حجاب اسلامی رعایت می شود؟
#علامه_طباطبایی:
به لباس هایی که بدن را بهتر نشان دهد و مزید بر جمال باشد، ستر و پوشش نمی گویند و حجاب اسلامی نخواهد بود، بنابراین، لباس هایی که حجم و اندام بدن زن در آن نمایان باشد، از نظر شرع ساتر محسوب نمی گردد.
❓□اگر زنان مواضع زینت خود را با این گونه لباس های کیپ بدن بپوشاند بر آن (لا یبدین زینتهن) صدق می کند؟
#علامه_طباطبایی:
جمال زن خودش زیباست، و تجمل او نیز لازمه ی خودش است، و (و لا یبدین) یعنی زنان باید مواضع زینت (زیبایی اندام) خود را بپوشانند و جمال خود را نشان ندهند؛ بنابراین، پوشیدن این گونه لباس های کیپ که اسکلت و بر آمدگی های بدن را از پس و پیش نشان داده، و بیشتر موجب تحریک شهوت می شود، ستر و حجاب اسلامی نیست.
□○در محضر علامه طباطبایی، ص۴۱۷-۴۱۶○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□حاجی آن کسی است که مقام ولایت را دریابد و به دور او طواف نماید و الّا گشتن به دور سنگ و چوب زحمت چندانی ندارند و اکثری بدان دسترسی پیدا می کنند
□عزیزی به حضرت آقا عرض کرد می خواهم به حج بروم.
آقا فرمود: کدام حج می خواهی بروی؟
اگر واقعا میخواهی حاجی شوی باید به دور ولایت طواف کنی
مقام شامخ ولایت در نظام هستی کعبه ی عالم و قطب عالم است و انسان در هنگام نماز اگرچه جسمش را به سوی کعبه ی ظاهری در جانب مکه می کند، اما باید جان و روحش را متوجه مقام ولایت کند که ولایت آب حیات نظام احسن عالم است وجناب خضر از این منبع حیات ارتزاق نموده که باقی و برقرار گشته است.
□بزرگترین ریاضتی که برای جناب سالک است تقرّب به مقام شامخ ولایت است که انسان باید از مجرا و مجلای یک استاد کامل مکمّل خود را به حقیقت مطلقه ی ولایت اتصال دهد.
□●شرح دروس معرفت نفس|جلد دوم_ص۱۵۹
استاد صمدی آملی حفظه الله●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●از مهمترین اعمال این ماه، عمل به روایت زیر است●□
□شیخ مفید از امام ابو جعفر (علیه السلام) نقل کرده اند که فرمودند:
خداوند توسط جبرئیل پنج هدیه در ده روز اول این ماه برای عیس بن مریم (علیه السلام) فرستاده و فرموده: عیسی! با این پنج دعا، دعا کن زیرا در روزهای ده گانه یعنی ده روز ذی حجه عبادتی محبوبتر از آن نزد خداوند نیست.
□ #اول: اشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر.
□ #دوم: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، أحداً صمداً لم یتخذ صاحبة و لا ولداً.
□ #سوم: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، احدا صمدا لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احدا.
□ #چهارم: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شیی ء قدیر.
□ #پنجم: حسبی الله و کفی سمع الله لمن دعا لیس وراء الله منتهی أشهد لله بما دعا و أنه بری ء ممن تبرء و ان لله
الاخره و الاولی.
□حواریون از عیسی (علیه السلام) پرسیدند: ای روح الله کسی که این کلمات را بگوید چه پاداشی دارد؟
□فرمود: کسی که صد بار، اولی را بگوید زمینیان عملی بهتر از عمل او در آن روز ندارند و در روز قیامت خوبیهای او از همه بندگان بیشتر خواهد بود
□وکسی که دومی را صد بار بگوید گویا تورات و انجیل را دوازده بار خوانده و پاداش آن را بدست آورده باشد. عیسی (علیه السلام) پرسید: ای جبرییل ثواب آن چیست؟ گفت: هیچ فرشته ای در آسمانهای هفتگانه قدرت حمل یک حرف از تورات و انجیل را ندارد مگر این که من و اسرافیل برانگیخته شویم زیرا او اولین بنده ای است که لا حول و لا قوه الا بالله گفت.
□و کسی که صد بار، سومی را بگوید، خداوند بخاطر آن برای او ده هزار نیکی نوشته، ده هزار گناه او را پاک کرده، ده هزار درجه او را بالاتر برده و هفتاد هزار فرشته را که دستهای خود را بلند کرده و بر کسی که آن را گفته است صلوات می فرستند، فرود می آورد. عیسی گفت: جبرییل! ملائکه جز بر پیامبران بر کسی دیگر صلوات می فرستند؟ جبرییل گفت: کسی که به آنچه از سوی خدا توسط پیامبران آمده است ایمان آورده و تعبیر نکند، پاداش پیامبران به او داده می شود.
□و کسی که صدبار، چهارمی را بگوید فرشته ای که با خدا ارتباط دارد او را می یابد آنگاه خداوند به گوینده آن با نگاه رحمت می نگرد و کسی که خدا با نگاه رحمت به او بنگرد، بدبخت نخواهد شد.
□عیسی گفت: جبرئیل! ثواب پنجمی چیست؟ او گفت: این دعای من است و من اجازه ندارم آن را برای تو توضیح بدهم."
□●برگرفته از كتاب #المراقبات ميرزا جواد اقا ملكی تبريزی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" خاطرات ازلی "○□
□به یاد آوریم که غرور را نخستین بار در چهرهٔ شیطان دیدیم و تواضع و فروتنی را در چهرهٔ پدر و مادرمان که چقدر آن یک زشت و این یک زیبا بود. در آن دادگاه که شیطان و آدم و حوا را محاکمه کردند آدم و حوا خود را شکستند و گفتند: ای پروردگارِ ما، ما به راه خطا رفتیم، پس خداوند به آدم و حوا کلماتی آموخت که با آن کلمات توبه کردند و مقام اِصطفیٰ یافتند و یار برگزیده شدند. اما شیطان به گناه خویش اعتراف نکرد بلکه به مقتضای ذاتش که از آتش بود سرکشید و بحث و ماجرا پیش آورد که اولا از آن روی آدم را سجده نکردم که من از او برتر و بالاترم، آخر او از خاک است و من از آتش.
دیگر آنکه گناه را به خداوند منسوب کرد و گفت: تو خود مرا بدین گناه اغوا کردی و بدین خاطر من نیز به عزّت و سرکشی (و ناز و استغنای) تو سوگند که همهٔ آنها را به سرکشی خواهم کشاند مگر آن دسته از بندگان تو که پاک و خالص برای تو باشند.
□○برگرفته از کتاب " در صحبت سعدی "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○بسمه تعالی○
□در اعمال روز اول ماه ذی الحجه آمده است که هرکس از دشمن و ستمگری وحشت دارد این دعا را بخواند: «حسبی حسبی حسبی من سوالی علمک بحالی.»
□حقیر دشمن تر و ستمگرتر از نفس خود نمی شناسم که اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک.
□لذا از شر این دشمن ترین دشمنان و ستمگر ترین ستمکاران به محضر ربوبی عرضه میدارم:
«حسبی حسبی حسبی من سوالی علمک بحالی.»
اول ذی الحجه ۱۴۳۹
تهران
#ح_م
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
□خدا به پیامبر اکرم میفرماید: «عَسَىٰ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا» (تحریم/۵) ای پیغمبر اگر این دو زن تو را اذیت میکنند طلاقشان بده تا خدا زنانی در عوض اینان به تو بدهد که مؤمنه هستند، اهل قنوت و توبه هستند و... . این ها مشخصات زنان خوب است. یکی از آن دو زن پیغمبر بیوه و دیگری باکره بود. «ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا» یعنی ای پیغمبر، ما به جای این دو نفر به تو یک زن بیوه و یک زن باکره میدهیم؛ ما به تو آسیه را میدهیم که بیوه بود اما قانت و راکع بود. در عوض زن دیگرت، به تو مریمی را میدهیم که بتول است لذا وقتی که این تمثل بشر، یعنی حقیقت نور واحد، در ظَهر حضرت مریم ظهور پیدا کرد به صورت بشری شاب تمثل کرد یعنی بشر را تمثل کرد؛ حضرت مریم به علم الهی میدانست که او در عالم همسری نخواهد داشت مگر یک پیامبر... لذا به محضر حق متعال عرصه داشت: «قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا» (مریم/۲۰) در تمثل ممکن است آن صورت مثالیه انسان را از کنه مطلب غافل کند و حضرت مریم از باب ادب مع الله اینگونه فرمود. حضرت ابراهیم نیز وقتی که در خواب دید فرزندش را ذبح میکند، خوابش را تصدیق کرد و تعبیر نکرد زیرا او خلیل است و از این که به محضر حق متعال بی ادبی کند خوف دارد؛ «لَقَد صَدَّقتَ رُؤياکَ». حضرت مریم هم این بشر سوی را دید که انسان کامل بشر سویا است لذا در روایات هم داریم که وقتی به نماز میایستید سویا و مستوی القامه بایستید و خمیده نباشید. اینگونه که انسان در نماز متواضع نمیشود. در مقابل حق متعال صاف بایستید.
□«قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا» حضرت مریم میپرسد من چگونه میتوانم فرزندی داشته باشم در حالی که بشر یعنی حضرت ختمی مرتبت مرا لمس نکرده است؟ من ستمکار نمیشوم. لذا خدا در جواب او میفرماید: «قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا» (مریم/۹) جناب مریم این انسان کامل است. این نور واحد است که در هر زمانی حضور دارد. «أنا آدم الأول، أنا نوح الأول». این حقیقت زمان و مکان برنمیدارد. برای او بسیار آسان است که در عصر تو نیز ظهور کند و تو را مس کند لذا قرآن میفرماید: «مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى لِلْبَشَرِ» (مدثر/۳۱) که مفسرین میفرمایند این بشر همان پیغمبر است. «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر». من بشرم. نه این که بشریت من مثل بشریت شماست. روایات متعددی پیرامون ظاهر انسان کامل داریم، اهلبیت علیهم السلام عین من و شما از پدر و مادری متولد میشوند اما جسمشان مُتروِّح است. جناب عبدالصمد همدانی در بحر الممالک میفرماید ظاهر انسان کامل، مرتبهی اعلای ما انسانهای عادی است. بشریت من مرتبهی مثال شماست لذا به مرتبهی مثال من وحی میشود. ظاهر من مثل باطن شماست. جناب مریم میفرماید مرا هنوز بشری لمس نکرده است. خدا میفرماید او انسان کامل است و میتواند در تمام عوالم ظهور کند که یکی از معانی اشمخ رجعت همین است. حضرت علی بن موسی الرضا در عین حالی که در ملأ اعلای نظام هستی است و ممسوس فی ذات الله است، در حرمش هم حضور دارد. در عالم ظاهر و باطن حضور دارد چرا که او کون جامع است. او در عوالم وجودی تردد دارد؛ اصلا تمامی عوالم وجودی شأن او هستند. این بشر در چهرهی حضرت مریم تمثل پیدا کرد و در حقیقت ائمه اطهار علیه السلام به طور اتم ظهور پیدا کرد لذا پیغمبر در حدیثی بسیار عرشی خطاب به امیرالمؤمنین می فرماید: «كُنْت مَعَ الأنْبياء سِرًّاً و مَعي جَهراً». در این جهر صحبتهاست. یا علی! تو نور واحدی هستی که با همهی انبیاء در سرّشان بودی و صورت انبیاء تجلی حقیقت توست و با من سرّا و جهرا یعنی به صورت اتم همراه بودی و در حقیقت من ظاهر شدی. من تجلی تام و اتم حسینم «وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»... اما در نشئهی ظاهر هر یک از ائمه علیهم السلام خصوصیتی دارند که مطابق با آن از هر کدام باید چیزی خواست. اگر رزق میخواهی به در خانهی امام جواد برو. اگر گرفتاری برو در خانهی حضرت موسی بن جعفر. اگر عشق میخواهی برو در خانهی اباعبدالله الحسین علیهم السلام... او مقصد العشاق است. اگر محبت میخواهی از حسین بخواه که او مطلب المحبین است...(۴۵)
#ح_م
■●صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام محمد باقر علیهالسلام●■
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلهِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی باقرِ العلومِ ، شخصِ العِلمِ و المعلومِ ، ناطقهِ الوجودِ ، ضرغامِ آجامِ المعارِفِ ، المُنکشِفِ لِکُلِّ کاشفِ ، الحیاهِ السّاریَهِ فی المجارِی ، النُّورِ المُنبَسِطِ علی الدُّراری ، حافظِ معارجِ الیقینِ ، وارثِ علومِ المُرسَلینِ ، حقیقهِ الحقائقِ الظُّهوریَّهِ ، دَقیقهِ الدّقائق النُّوریَّهِ ، الفُلکِ الجاریَّه فی اللُّجَجِ الغامرَهِ ، المُحیطِ عِلمُهُ بِالزُّبُرِ الغابِرَهِ ، النَّباء العَظیمِ و الصِّراطِ المُستَقیمِ ، المُستَنَدِ لِکُلِّ وَلیٍّ ، مُحَمَّد بنِ عَلیٍّ علیه السلام.
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا باقر العلوم🏴
■●سه قدم مهم #تسلیم، #تطهير_و_تنوير_قلب براى رسيدن به معرفت امام معصوم در کلام امام باقر علیه السلام●■
■أبو خالد كابلى روايت می كند كه گفت پرسيدم از حضرت أبو جعفر امام محمّد باقر از (نور در) قول خداى عزّ و جلّ: فَامِنُوا بِاللَهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنزَلْنَا.
[سوره تغابن ايه ۸]
«پس ايمان بياوريد به خدا و فرستاده او و نورى كه ما فرو فرستاده ايم.»
■فقَالَ: يَا أَبَا خَالِدٍ! النُّورُ وَ اللَهِ نُورُ الائِمَّةِ مِنْ ءَالِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ إلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ؛ وَ هُمْ وَ اللَهِ نُورُ اللَهِ الَّذِى أَنْزَلَ...■
■«پس فرمود: اى أبو خالد! سوگند به خدا آن نور، نور امامان از آل محمّد صلّى الله عليه و آله تا روز قيامت می باشد. و ايشانند سوگند به خدا نورى كه خدا نازل نموده است. و ايشانند سوگند به خدا نور خدا در آسمانها و در زمين.
■اى أبو خالد! سوگند به خدا نور امام در دلهاى مؤمنين از خورشيد تابناك در روز، روشنتر است.
■۱-و ايشانند سوگند به خدا كه دلهاى مؤمنين را نور می بخشند (تنویر قلوب). و خداوند عزّ و جلّ از هر كس كه بخواهد نورشان را محجوب می كند و بنابراين دلهايشان تاريك می شود
■۲-به خدا سوگند اى أبو خالد! بنده اى از بندگان خدا ما را دوست ندارد و ولايت ما را نمی پذيرد، تا آنكه خداوند دلش را پاك (تطهیر) نمايد،
■۳-و خداوند دل بنده اى را پاك نمی كند مگر آنكه امور خويشتن را به ما واگذار كند (تسلیم) و با ما از در صلح و سلامت بيرون آيد؛ و چون بنده اى با ما به مسالمت درآيد خداوند وى را از حساب شديد مصون می دارد و از بزرگترين دهشت روز بازپسين در امن و امان نگه می دارد».
■● #الله_شناسى، ج ۱، ص ۶۶و۶۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#حديث
■امام محمّد باقر عليه السّلام فرمودند: هيچ قطره ای در نزد خداوند عزوجل دوست داشتنی تر و محبوب تر از قطره ی اشكهايی كه در تاريكی شب و از خوف خدا با اخلاص كامل ريخته می شود نيست.
■ما مِن قَطرَةٍ احَبَّ الي اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِن قَطرَةٍ دُمُوعٍ في سََوَادِ اللَّيلِ مَخَافَةً مِنَ اللهِ لا يریدُ بِها غَيرهُ.
■وسائل الشیعه، ج ٨، ص ٥٢٤■
@mohamad_hosein_tabatabaei