eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●مراقبات شب اوّل محرّم●■ ■اين ماه، ماهِ حزن اهل بيت عليهم السّلام و شيعيان ايشان است و از حضرت امام رضا عليه السّلام روايت شده است كه چون ماه محرّم داخل مى‌شد، پدرم را كسى خندان نمى‌ديد و اندوه و حُزن پيوسته بر او غالب مى‌شد تا روز دهم. چون روز عاشورا مى‌شد، آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مى‌فرمود: امروز، روزى است كه حسين عليه السّلام شهيد شده است. ■برای شب اوّل محرّم سيّد بن طاووس در «اقبال الاعمال» چند نماز ذكر نموده: ■ : دو ركعت نماز بخواند و در هر رکعت: ●سوره «حمد» یک بار ●سوره «توحید» یازده بار ■از حضرت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كسی در اين شب اين دو ركعت نماز را به جا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد، مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خير كرده، و در آن سال محفوظ باشد و اگر بميرد به بهشت برود. ■ : دو ركعت نماز بخواند: ●در ركعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انعام» ●در رکعت دوّم سوره «حمد» و سوره «يس» ■ : صد ركعت نماز بخواند: ■در هر ركعت سوره «حمد» و سوره «توحيد» ■و نيز سيّد براى هلال اين ماه دعاء مَبْسُوطى ذكر فرموده و اگر ممكن شود احياء بدارد اين شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●دومین معجزه ماندگار پیامبر(صلی الله علیه وآله)●■ ■«مباهله»، دومین معجزه ماندگار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است. طبق این سنت همیشه جاری، آنجا که شمشیر «برهان» برنده نیست و حتی نمی‌توان با «جدال احسن» خصم را خلع سلاح کرد، می‌توان به سلاح «مباهله» تجهیز شد تا به مدد آن حق از باطل و آب از سراب بازشناخته شود. ■علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیه (۶۱) سوره آل عمران معتقد است حکم مباهله، مخصوص نصرانی های نجران نبوده و بلکه حکمی عمومی است و پیامبر (صلی الله علیه وآله) حتی در زمان خودشان علاوه بر مسیحیان، با یهودیان نیز مباهله کرده است. ■●ترجمه تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۳۷۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●تیغ تیز نقد علامه بر برداشت غلط از یک آیه مهم توسط یک مفسر سنی●■ ■در آیه مباهله، عده ای از مفسران سنی مانند نویسنده المنار اصرار دارد كه مراد از ﴿نَدعُ اَبناءَنا واَبناءَكُم﴾ آن است كه ما همه مؤمنان را فرامی‏خوانیم و شما نیز همه همكیشان خود را فرا بخوانید، بنابراین افرادی خاص منظور نبوده ‏اند!! ■علامه طباطبایی كه قلم و بیانشان آمیخته به عفّت بود، در اینجا صریح‏تر و بی ‏آنكه از المنار نام ببرند، سخن آن را به تفصیل نقل كرده و فرموده‏ اند: «این‏گونه مطالب را هرگز نباید در كتاب‏های علمی نوشت، زیرا عالم اگر هم تجاهل كند، نبايد حقّی را كه همگان تصديق میكنند، انكار كند و در برابر این همه روايت شيعه و سنّی عناد ورزد و واقعه ‏ای را كه بیش از ۶۰ مفسّر اهل سنّت نقل كرده ‏اند، ساخته و پرداخته شیعه و به انگیزه ترویج تشیّع بشمرد. ايشان می‏افزاید: این سخن سست و باطل را نقل كرديم، تا روشن شود كه كينه و عصبيّت چه اندازه انسان را به پستی و نادانی میكشاند و نیز برای شناختن شرّ و اجتناب از آن.» ■●المیزان، ج۳، ص۲۷۸ ـ ۲۷۷●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند●■ ■درس‌ دیگری که در عرصه‌ی عرفان و اخلاق از می‌توان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است. ■یکی از ویژگی‌های عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوه‌گاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینه‌هایی در تالار آینه‌ی عالمند که جلوه‌های حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است. ☑️امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام در تعبیر زیبایی می‌فرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود. ■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش از بهر نظاره صد هزار آینه پیش در هر یـک از آن آینـه‌ها بنمـوده بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش ☑️خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست . ☑️حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌فرمایند: ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ: به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم. ■به تعبیر زیبای باباطاهر: به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم ■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوه‌ی حُسن و جمال معشوق ازلی را می‌بیند و به او عشق می‌ورزد. ■به تعبیر زیبای سعدی: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست ■اين نگرش سبب می‌شود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند. به تعبیر زیبای حافظ شیرازی: منم که شهره‌ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیـده نیـالوده‌ام به بد دیدن ■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد می‌شود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع می‌شود. ☑️در حدیث قدسی است که خدای متعال می‌فرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بنده‌ی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمی‌دهم و برای او هیچ حادثه‌ای پیش نمی‌آورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کرده‌ام. ■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او می‌شود و لذا عارف هر چه پیش می‌آید را نیک و زیبا تعبیر می‌کند. در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است: به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است ■عارف از بدبینی و منفی‌بافی و تعبیر سوء و یأس‌آفرین مبرّاست. ☑️منسوب به پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است. ■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد می‌کند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید می‌آید، بزرگترین گناه کبیره است. ☑️در راستای همین نگاه عارفانه،‌ علیه‌السّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از می‌آمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند: ☑️اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من این‌گونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد." ■●كتاب ، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●اعمال روز اوّل محرّم●■ ■روز اوّل محرم، آغاز سال قمری است و در آن دو عمل وارد است: ■ : روزه ■در روايت رَيّان بن شبيب از حضرت امام رضا عليه‌السّلام روایت شده است كه هر كسی اين روز را روزه بدارد و خدا را بخواند، خداوند دعاى او را مستجاب كند، چنان‌كه دعاى زكريّا را مستجاب نمود. ■ : از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل شده است كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم روز اوّل محرم دو ركعت نماز مى‌خواندند و چون فارغ مى‌شدند، دست‌ها را بلند كرده و اين دعا را سه مرتبه مى‌خواندند: ■اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِی إِلَيْكَ يَا كَرِيمُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا ذَخِيرَةَ مَنْ لا ذَخِيرَةَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا كَنْزَ مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يَا حَسَنَ الْبَلاءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا عِزَّ الضُّعَفَاءِ يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى يَا مُنْجِیَ الْهَلْكَى يَا مُنْعِمُ يَا مُجْمِلُ يَا مُفْضِلُ يَا مُحْسِنُ، ■أنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَكَ سَوَادُ اللَّيْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِيُّ الْمَاءِ وَ حَفِيفُ الشَّجَرِ يَا اللَّهُ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْرا مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لا يَعْلَمُونَ وَ لا تُؤَاخِذْنَا بِمَا يَقُولُونَ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبَابِ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ■شيخ طوسى فرموده كه مستحب است روزۀ دهه اوّل محرّم، ولكن روز عاشورا امساک نمايد از طعام و شَراب تا بعد از عصر. آن وقت به قدر كمى تربت تناول نمايد و سيّد بن طاووس روايت كرده است فضيلت روزۀ تمام ماه را و آنكه روزۀ او نگه می‌دارد صائم آن را، از هر گناهی. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●اندک اندک جمع مستان می‌رسند●■ ■اباعبدالله علیه السّلام یوم‌التّرویة از مکّه خارج شدند و به سوی کوفه حرکت کردند. در بین راه خبر شهادت مسلم به حضرت رسید. ■اباعبدالله علیه السّلام می‌خواهند یارانشان ناب‌ترین یاران باشند. چون این حرکت، حرکت جاوید تاریخ است و ناخالصی در آن نمی‌پذیرند؛ لذا صداقت کامل هم به خرج می‌دهند. ■معمولاً هر فرمانده و رهبری در آغاز یک مبارزه می‌گوید، فعلاً باید از چیزهایی که سبب می‌شود یاران ما کم شوند، اجتناب کنیم؛ مثلاً اگر خبری پخش شود که ممکن است عدّه‌ای از ما جدا شوند؛ فعلاً جلوی آن خبر را بگیریم تا تعداد بیشتری همراه ما باشند. ■امّا اباعبدالله علیه السّلام بلافاصله همراهانشان را جمع کردند و فرمودند: خبر شهادت مسلم و هانی به من رسید؛ بدانید پیشاروی ما شمشیرهای آخته است. اگر کسی برای پیروزی و قدرت و امکانات مادّی و دنیوی همراه من راه افتاده، برگردد. با صداقت تمام! حضرت تمام راه را آمدند؛ منزل به منزل، منزل به منزل... ■کاروان با عِزّت و احترام خاصّی حرکت می‌کند؛ به سوی میعادگاه عاشقان می‌خرامد؛ گام به گام! ■این گروه برجسته‌ای که باید برای همۀ تاریخ، بیان‌کنندۀ معنای واژۀ عشق و واژۀ ایمان باشند، گام به گام به محلّی نزدیک می‌شوند که باید این حماسۀ عظیم آفریده شود. ■شاید این روزها این غزل مولانا خیلی زیاد به یاد انسان بیاید: ●اندک اندک جمع مستان می‌رسند ●اندک اندک می پرستان می‌رسند ●دلنوازان نازنازان در ره‌اند ●گلعذاران از گلستان می‌رسند ●اندک اندک زین جهان هست و نیست ●نیستان رفتند و هستان می‌رسند ●جمله دامن‌های پر زر همچو کان ●از برای تنگ‌دستان می‌رسند ●لاغران خسته از مَرعای عشق ●فربهان و تندرستان می‌رسند ●جان پاکان چون شعاع آفتاب ●از چنان بالا به پَستان می‌رسند ●خرّم آن باغی که بهر مریَمان ●میوه‌های نو ز مَستان می‌رسند ●اصلشان لطفست و هم واگشتِ لطف ●هم ز بستان سوی بستان می‌رسند... ■●استاد مهدی طیّب ۸۶/۱۰/۲۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
■در عرفان و در بین اهل تصوف خرقه پوشی رایج بوده که قدمت آن در برخی اقوال به جناب حضرت آدم ابوالبشر و به نظری جناب خضر و به عقیده ای به انبیاء و خاتم انبیاء علیهم السلام و از طریق ایشان به امام العارفین و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام بر می‌گردد. برخی نیز آنرا به شبلی، اویس قرنی و معروف کرخی نسبت می‌دهند. در تأویل آن گفته‌اند خرقه سرّ ولایت است یا اشاره به مقام فقر و زهد است و یا مظهر خشوع و تسلیم در مقابل ولی خدا. اغلب رنگ آن کبود بوده که کنایه از مصیبت و ماتم است که بر سالک به جهت بُعد از حق متعال و افتادن در سجن کثرات دست می‌دهد. البته این خرقه چون نشان و مظهری از حقیقت باطنی بوده همواره گرفتار ریاکاران متوقف در ظاهر نیز بوده لذا عارفان حقیقی چون حافظ بدان متعرض شدند که ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد.... یعنی این خرقه ،خرقه سالوس و ریا و آلوده به نفاق است و غیر از آن خرقه ای است که نماد و صنم یک امر باطنی است. گاهی در وجد و سماع عرفانی خرقه می‌دریدند که اشاره به رهایی از قیود بود و.... ■غرض، در اولین روز محرم الحرام سال ۱۴۴۰ هجری قمری گویم عشاق را خرقه‌ای است غیر خرقه صوفیان و سالکان که آنرا خرقه عشق می‌نامم و آن پیراهن مشکی عزای سالار و سرور شهیدان عالمین اباعبدالله الحسین علیه السلام است. این خرقه سید همه خرقه هاست و مادامی که بر تن شماست شما را تطهیر می‌کند. آن خرقه نشانی بیش نبود اما این خرقه هم نشان است و هم ضمان، هم ظاهر است و هم باطن، هم لباس تقوی است و هم جامه عزا. بالاتر از سیاهی رنگی نیست که اقرب رنگها به بی رنگی است نزدیک است که بی رنگ شود از اینرو گفته اند نور ذات سیاه است والله اعلم بالصواب ●هفت رنگ است زیر هفت اورنگ ●نیست بالاتر از سیاهی رنگ ■اما آدمی را یاد بی رنگی و بی حدی می اندازد. چون به یاد سید الشهدا پوشیده می‌شود دل را جلا می‌دهد و نام حسین را صدا می زند و اعلام عزا بپا می‌کند. عاشقان این خرقه هم از شوق مقام مولایشان و هم از شدت حزن مصائب امامشان خرقه درانی می‌کنند و جامه چاک می‌دهند. این خرقه از ریا و آلودگی و نفاق بدور است و نه تنها مستوجب آتشی ندارد بلکه مستوجب خاموشی هر آتشی است صغیرا او کبیرا قلیلا او کثیرا. ■هم سرّ ولایت است و هم نشان فقر و زهد و تسلیم. بر عشاق سید و سالار عشاق باد به پوشیدن این خرقه تا اربعین اش که خود دستور العمل اربعینی است.
■●روز سوّم ماه محرّم و مراقبۀ آن●■ ■روز سوّم ماه محرّم بنابر آنچه در روایات آمده، روزی است که حضرت یوسف سلام الله علیه از زندانی که به جرم پاکدامنی و عفاف به آن زندان محکوم شده بود، آزاد شد. بنابراین روز آزادی است. ■ان‌شاءالله آن یوسف درون ما هم، آن حقیقت باطنی ما هم، که در زندان شهوت و غضب، در زندان وهم و خیال، در زندان نفس و شیطان و هوی و دنیا اسیر است، از این زندان آزاد شود. ■به شکرانۀ این نعمت آزادیِ پیامبر خدا، از زندانِ ملحدان و کافران و مشرکان و بت‌پرستان و دنیاپرستان و هوس پرستان، روزه این روز مستحب است. ■پیش‌تر گفتیم که روزۀ دهۀ اوّل محرّم و حتّی بنا به برخی روایات روزۀ تمام ماه محرّم مستحب است، البته به جز روز عاشورا و یا بر اساس برخی روایات روز تاسوعا. ■چرا که بنی امیّه به شکرانۀ پیروزی بر اباعبدالله الحسین علیه السّلام، روز عاشورا یا روز تاسوعا و عاشورا هر دو روز را روزه می‌گرفتند. پس بهتر است این دو روز یا لااقل روز عاشورا را روزه نگرفت، ولی از خوردن و آشامیدن امساک کرد تا زمان عصر، و آنگاه چیزی میل کرد که روزه نباشد. ■روزۀ این روز آثار بسیار ارزشمندی هم دارد، بنا بر آنچه که در روایات آمده است، کسی که این روز را روزه بگیرد، خداوند کارهای دشوار و مشکل را بر او آسان می‌کند و اگر گرفتار اندوه و غم باشد، خدا غم و حزن او را بر طرف می‌کند و بنابر حدیث منسوب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، کسی که این روز را روزه بدارد، خدای متعال دعای او را مستجاب می‌کند. ■●استاد مهدی طیّب ۸۹/۰۹/۱۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■در دهه‎ی اوّل محرّم تجلّی امام حسین علیه السّلام عالم را عوض می‎کند. در شب تاسوعا و عاشورا اگر کسی چشم باطنش بینا باشد، می‎بیند که هر مؤمن و کافری در عالَم محزون است. وقتی صاحب خلقت محزون می‎شود، مخلوقات غمناک نشوند؟ آیا ممکن است همه‎ی شیعیان مضطرب باشند و دیگران محزون نشوند؟ اهل دنیا هم در این ایام در امر دنیایشان به زحمت می‎افتند و در اثر آن محزون می‎شوند. ■تجلّی امام حسین علیه السّلام هم‌دوش تجلّی خداست. ■امام حسین علیه السّلام تجلّی خداست. در حدیث هست که کسی که آن حضرت را با معرفت زیارت کند (و یا در روز عرفه زیارت کند)، یُخالِطُهُ اللهُ بِنَفسِهِ: خداوند بنفسه با آن زائر مخلوط می‎شود. این عبارت را هیچ یک از علما جرأت نکرده است باز کند و تشریح نماید. ■امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا می‎برد. وقتی با امام حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفته‎ای. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
■علامه طباطبایی(رحمه الله علیه): «در دوازده سالی که نجف بودم، به جز عاشورا، هیچ روزی درس را تعطیل نکردم. یک سال عاشورا درس را تعطیل نکرده بودم که به چشم درد شدیدی گرفتار شدم! طوری که نزدیک بود کور شوم. از عظمت امام حسین(علیه السلام) ترسیدم و از آن پس تصمیم گرفتم روز عاشورا را تعطیل کنم». ■●خاطرات فقیه اخلاقی، احمدی میانجی، ص۱۴۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●مکاشفه عجیب علامه در روز عاشورا●■ ■حجت الاسلام آقا تهرانی به نقل از شیخ هادی مروی که از خود مرحوم شیخ احمد پایانی شنیده بود، داستانی از مرحوم علامه طباطبایی در روز عاشورا نقل کرد که شرح آن به صورت زیر است: «مرحوم پایانی می گفت: صبح عاشورایی بود و دلم خیلی گرفته بود، گفتم بروم حرم حضرت معصومه توسلی کنم و اشکی بریزم شاید دلم باز شود، به حرم رفتم و زیارت کردم اما هنوز سنگینی غمی را روی سینه خود حس می کردم. ■به طرف قبرستان ابوحسین (معروف به قبرستان قم نو که مرحوم رسول ترک و کربلایی کاظم در آن دفن هستند) رفتم. آن زمان همه‌اش قبر نبود. دیدم گوشه قبرستان پیرمردی ایستاده و مشغول کاری است، توجهم به او جلب شد به طرفش که رفتم دیدم مرحوم علامه طباطبایی است که سر و پای برهنه مشغول خواندن زیارت عاشورا است. ■برای اینکه مزاحم حال معنوی ایشان نشوم رفتم پشت سر ایشان و مشغول به همراهی شدم، تا اینکه ایشان زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام خواندند و نمازش را هم به جا آوردند. بعد از نماز رفتم جلو و اظهار ادب کردم، علامه فرمودند: آشیخ احمد امروز چه روزی است؟ گفتم: روز عاشورا است. فرمودند:امروز چه خبر است؟ گفتم نمی دانم آقا. فرمودند: امروز روزی است که زمین و آسمان بر حسین (علیه السلام) خون گریست، می خواهی ببینی؟ فرمودند: این گونه گریه می کنند و دست برد و یک کلوخ برداشت و در دست فشرد. ناگهان دیدم خون از وسط کلوخ بیرون زد و از میان انگشتان علامه جاری شد. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●"دوزخ، برزخ، بهشت"●■ ■فردوسی شاعری است که کودکان و میانسالان و کهن سالان پارسی گو و پارسی دان و پارسی خوان از زن و مرد گوش دل به داستان های پر رمز و راز او از پیکار پیوستهٔ آدمی با دیو سپرده اند و همراه او در دوزخ و برزخ و بهشت زندگی سیر می کنند، گاه در ژرفای دوزخ با حیوانی عجیب الخلقه رو به رو می شوند که چون ضحاک دو مار حرص و جاه از دوش او رُسته و آن دو مار هر دم خواهند که مغز او را طعمهٔ خود کنند و آن حیوان نادان شهری را به خاک و خون کشیده و مغز جوانان شهر را خوراک مستمر این دو اژدهای آدمخوار کرده است. ■و گاه در راه های پیچ در پیچ و پُر فراز و نشیب برزخ، جهان پهلوانی را چون رستم تماشا می کنیم که با دیوهای بی شاخ و دُم دست در کمر است، دیوهایی که نامشان سپید است و کارشان سیاه، عربده می کشند تا صدای حقی را خاموش کنند و زمین و آسمان را به غبار می آلایند تا چشم ها را ببندند، اما رستم نعره ای چون رعد بر می آورد که خواب از چشم ها و بند از دل‌های دیوان می برد. ■این فریاد است که از ورای قرون پشت دیوان سیه رو و سیه کار را می لرزاند و چنان تاجی از کرامت بر سر آدمی می نهد که فرشتگان به سجود می آیند و شیطان زیر لب می گوید: آه از آن اشتباه، باید سجده می کردم. و گاه تماشاییان خود را در بهشت می یابند، آنجا که تهمورثِ دیوبند و جمشید زرّین تخت چون سلیمان دیوها را به خدمت آدمیان گرفته و اقلیمی ساخته اند: سراسر باغ، سراسر بهار، سراسر جوانی و شادابی و سراسر شادی و دست افشانی، رهیده از هراس بیماری و گرسنگی و ایمن از هول مرگ. ■بدین سان توان گفت که فردوسی دوزخ را " حاکمیت دیو بر آدمیان " و برزخ را " پیکار آدمیان با دیوان " و بهشت را " پادشاهی انسان بر دیوان و ددان " دانسته است. ■●برگرفته از پیشگفتار کتاب " گنجینه آشنا " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
●روز اوّل محرّم● ■بستن راه به امام حسین علیه السّلام توسط حرّ بن یزید ریاحی ■آب‌ دادن امام حسین علیه السّلام به سپاهیان حر ■اقتدای حر و لشگرش به امام حسین علیه السّلام در نماز ●روز دوّم محرّم● ■ورود امام حسین علیه السّلام به کربلا ■نامه نوشتن امام حسین علیه السّلام به سلیمان بن صرد خزاعی و اشراف کوفه ●روز سوّم محرّم● ■ورود لشگر عمر سعد با چهار هزار سواره نظام به کربلا ●روز چهارم محرّم● ■سخنرانی ابن زیاد در مسجد کوفه در تمجید از یزید بن معاویه و تطمیع مردم با پول ■بسیج لشگر ده هزار نفری برای مقابله با امام حسین علیه السّلام ●روز پنجم محرّم● ■پیوستن شَبَثِ بنِ رِبعی از دعوت کنندگان امام حسین علیه السّلام به کوفه همراه با هزار نفر لشگر سواره نظام به سپاه عمر سعد ●روز ششم محرّم● ■رسیدن لشگر عمر سعد به سی هزار نفر ■مذاکره امام حسین علیه السّلام با عمر سعد ■نامۀ خولی به ابن زیاد @mohamad_hosein_tabatabaei
■●برشی از یک کتاب ●■ ■علّت پیروزی معاویه به جهت ده سال جنگ عُمر بود که جامعه را و عمل زده کرد . اگر جامعه سطحی شد و از میان رفت حتماً شکست خورده اید . در امام حسین (علیه السلام) نباید را صرف آهن ها و دُهُل ها و دیگ ها بکنیم . این ها ما را از این نهضت می کنند . کنار سینه زدن و اشک ریختن برای اباعبدالله(علیه السلام) باید را حفظ نمود . مسلّم این حکمت بدون اشک و شیدایی و عزاداری نمی شود ، ولی آن و این اگر ما را با حسین(علیه السلام) متحد می کنند . ■●کربلا مبارزه با پوچی ها ، اصغر طاهرزاده ، ص ۸۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
🚩 کودکی در عهدِ مهد، استاد عشق داده پیران کُهن را یادِ عشق @mohamad_hosein_tabatabaei
  ■خدا به پیامبر اکرم می‌فرماید: «عَسَىٰ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا» (تحریم/۵) ای پیغمبر اگر این دو زن تو را اذیت می‌کنند طلاقشان بده تا خدا زنانی در عوض اینان به تو بدهد که مؤمنه هستند، اهل قنوت و توبه هستند و... . این ها مشخصات زنان خوب است. یکی از آن دو زن پیغمبر بیوه و دیگری باکره بود. «ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا» یعنی ای پیغمبر، ما به جای این دو نفر به تو یک زن بیوه و یک زن باکره می‌دهیم؛ ما به تو آسیه را می‌دهیم که بیوه بود اما قانت و راکع بود. در عوض زن دیگرت، به تو مریمی را می‌دهیم که بتول است لذا وقتی که این تمثل بشر، یعنی حقیقت نور واحد، در ظَهر حضرت مریم ظهور پیدا کرد به صورت بشری شاب تمثل کرد یعنی بشر را تمثل کرد؛ حضرت مریم به علم الهی می‌دانست که او در عالم همسری نخواهد داشت مگر یک پیامبر... لذا به محضر حق متعال عرصه داشت: «قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا» (مریم/۲۰) در تمثل ممکن است آن صورت مثالیه انسان را از کنه مطلب غافل کند و حضرت مریم از باب ادب مع الله این‌گونه فرمود. حضرت ابراهیم نیز وقتی که در خواب دید فرزندش را ذبح می‌کند، خوابش را تصدیق کرد و تعبیر نکرد زیرا او خلیل است و از این که به محضر حق متعال بی ادبی کند خوف دارد؛ «لَقَد صَدَّقتَ رُؤياکَ». حضرت مریم هم این بشر سوی را دید که انسان کامل بشر سویا است لذا در روایات هم داریم که وقتی به نماز می‌ایستید سویا و مستوی القامه بایستید و خمیده نباشید. این‌گونه که انسان در نماز متواضع نمی‌شود. در مقابل حق متعال صاف بایستید.  ■«قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا» حضرت مریم می‌پرسد من چگونه می‌توانم فرزندی داشته باشم در حالی که بشر یعنی حضرت ختمی مرتبت مرا لمس نکرده است؟ من ستمکار نمی‌شوم. لذا خدا در جواب او می‌فرماید: «قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا» (مریم/۹) جناب مریم این انسان کامل است. این نور واحد است که در هر زمانی حضور دارد. «أنا آدم الأول، أنا نوح الأول». این حقیقت زمان و مکان برنمی‌دارد. برای او بسیار آسان است که در عصر تو نیز ظهور کند و تو را مس کند لذا قرآن می‌فرماید: «مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى‌ لِلْبَشَرِ» (مدثر/۳۱) که مفسرین می‌فرمایند این بشر همان پیغمبر است. «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر». من بشرم. نه این که بشریت من مثل بشریت شماست. روایات متعددی پیرامون ظاهر انسان کامل داریم، اهل‌بیت علیهم السلام عین من و شما از پدر و مادری متولد می‌شوند اما جسمشان مُتروِّح است. جناب عبدالصمد همدانی در بحر الممالک می‌فرماید ظاهر انسان کامل، مرتبه‌ی اعلای ما انسان‌های عادی است. بشریت من مرتبه‌ی مثال شماست لذا به مرتبه‌ی مثال من وحی می‌شود. ظاهر من مثل باطن شماست. جناب مریم می‌فرماید مرا هنوز بشری لمس نکرده است. خدا می‌فرماید او انسان کامل است و می‌تواند در تمام عوالم ظهور کند که یکی از معانی اشمخ رجعت همین است. حضرت علی بن موسی الرضا در عین حالی که در ملأ اعلای نظام هستی است و ممسوس فی ذات الله است، در حرمش هم حضور دارد. در عالم ظاهر و باطن حضور دارد چرا که او کون جامع است. او در عوالم وجودی تردد دارد؛ اصلا تمامی عوالم وجودی شأن او هستند. این بشر در چهره‌ی حضرت مریم تمثل پیدا کرد و در حقیقت ائمه اطهار علیه السلام به طور اتم ظهور پیدا کرد لذا پیغمبر در حدیثی بسیار عرشی خطاب به امیرالمؤمنین می ‌فرماید: «كُنْت مَعَ الأنْبياء سِرًّاً و مَعي جَهراً». در این جهر صحبت‌هاست. یا علی! تو نور واحدی هستی که با همه‌ی انبیاء در سرّشان بودی و صورت انبیاء تجلی حقیقت توست و با من سرّا و جهرا یعنی به صورت اتم همراه بودی و در حقیقت من ظاهر شدی. من تجلی تام و اتم حسینم «وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»... اما در نشئه‌ی ظاهر هر یک از ائمه علیهم السلام خصوصیتی دارند که مطابق با آن از هر کدام باید چیزی خواست. اگر رزق می‌خواهی به در خانه‌ی امام جواد برو. اگر گرفتاری برو در خانه‌ی حضرت موسی بن جعفر. اگر عشق می‌خواهی برو در خانه‌ی اباعبدالله الحسین علیهم السلام... او مقصد العشاق است. اگر محبت می‌خواهی از حسین بخواه که او مطلب المحبین است...(۴۵)