سلام علیکم همراهان فهیم
دوستان تلگرامی همراه کیش مهری
تلگرام من فعلا از دسترس خارجه ✋
□عیسی (علیه السلام) در ادبیات عرفانی نماد قلب است. زیرا قلب خاستگاه حیات شی است و معجزه حضرت عیسی نیز احیای مردگان بوده است.
□البته قلب حیوانی تنها مایه حیات حیوانی است؛ زیرا حواس پنجگانه و حرکت ارادی را در بدن پدیدار میکند. این قلب با انتشار حیات حیوانی، بدن را زندگی میبخشد.
□اما قلب آدمی (حقیقی)، حیاتی الهی به قوای نفس میبخشد که گونه ژرفتری از ادراک را به ارمغان میآورد. تپشهای قلب آدمی، حیات تازهای به قوا میبخشد که آنها را به ادراک حقیقت توانا میسازد.
□اما قلب آدمی چگونه شکوفا میشود؟ خداوند تبارک و تعالی این نکته را در داستان حضرت عیسی (علیه السلام) روشن کرده است.
□تولد عیسی نتیجه نزول جبرائیل (علیه السلام) نزد حضرت مریم (سلام الله علیها) است؛ «فتمثل لها بشراً سویاً... قال إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا».
□این واقعه آفاقی یک حقیقت أنفسی را روشن میکند که هرگاه جبرائیلِ عقل برای مریمِ نفس تمثل یافت، عیسای قلب متولد میشود.
□اکنون ما باید بکوشیم تا عقل جبرئیلی را بر نفس خویش حاکم کنیم تا قلب آدمیِ ما شکوفا گردد.
□جبرائیل (علیه السلام) فرشته وحی است و نزول جبرائیل بر نفس، بهمعنای پیروی از وحی است. اگر شریعت وحیانی را بر نفس خویش حاکم کردیم آنگاه قلب، رفتهرفته شکوفا شده و حیات الهی را به قوای نفس سرازیر میکند.
□سپس قلب ما نیز، همانگونه که عیسی (علیه السلام) به بنیاسرائیل گفت، به قوای گونان نفس میگوید: «إنّی عَبْدُاللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا... وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ... وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَياً».
#استاد_محمود_امامی
#ولادت_عیسی_علیه_السلام
🍀بهمناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح (علی نبینا و آله و علیهالسلام)🍀
○«اقتدای حضرت عیسی علیهالسلام به امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف»
حضرت آیتالله بهجت قدسسره○
□ظاهراً روایت است که بعد از ظهور حضرت حجت ـ صلواتاللّهعلیه ـ و نزول حضرت عیسی ـ علی نبیّناو آله و علیهالسّلام ـ حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف برای نماز به حضرت عیسی می فرماید: «تقدّم!» (پیش بایست!)
□او هم می گوید: «انتم أمّة محمّد یؤمّ بعضکم بعضاً؛ شما از امت [حضرت] محمد صلیاللهعلیهوآله هستید و باید یکی از خود شما بر سایرین امامت کند».
□او میفرماید: «تقدّم» و این می گوید: «أنتم أمّة محمّد یؤمّ بعضکم بعضاً».
□معلوم میشود تقدّم امام با امامت امام، ملازمت دارد؛ کأنّه شرطیت مقصودش هست، نه تکلیف.
□البته قاعده این استکه [حتی اگر حضرت عیسی جلو میایستاد] به همین شریعت [اسلام] نماز میخواند. مقتدا و مقتدی و امام و مأموم به همین شریعت هستند، نه اینکه او همانطور که در شریعت خود نماز میخواند برای ما هم همانطور نماز بخواند.
□معلوم است که [حتی] اگر [ایشان هم امام] باشد این برای ما صحت ندارد. لکن او هم این کار را نمیکند.
□اینکه خود این [مطلب که] امامت مسلمان باید بر مسلمان باشد، این را میخواهد [تأکید کند]. با اینکه او میگفت تقدم؛ این میگوید: «أنتم أمّة محمّد یؤمّ بعضکم بعضاً».
معنایش این است که تقدم و امامتِ امام یک مطلب است.
□○بیانات در درس خارج فقه کتاب الصلاة، ٢٠ آبان ١٣٧۵○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش پنجم ● مراد از هفت حرف در روايتى كه مى گويند: قرآن بر هفت حرف ناز
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم
بخش ششم1⃣
● بحث روايتى
منظور از تفسير به راءى كه از آن نهى شده است
ديگر در تفسير صافى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) روايت كرده كه فرمود: ((هركس قرآن را به رأى خودش تفسير كند خدا مجلسى از آتش برايش فراهم كند)).
مؤلف : اين معنا را هم شيعه نقل كرده و هم سنى ، و در معناى اين حديث احاديثى ديگر نيز از آن جناب و از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نقل شده .
از آن جمله در كتاب منيه المريد از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آيه ) روايت كرده كه فرمود: ((هر كس درباره قرآن بدون علم چيزى بگويد خدا جايگاه او را آتش قرار دهد)).
مؤلف : اين روايت را ابو داود هم در سنن خود نقل كرده .
و نيز در همان كتاب از آن جناب روايت آورده كه فرمود: ((كسى كه درباره قرآن بدون علم ، چيزى بگويد روز قيامت با افسار و دهنه اى از آتش ، لگام شده مى آيد)).
و باز در همان كتاب از آن جناب روايت كرده كه فرمود: ((كسى كه درباره قرآن به رأى خود سخن گويد، و درست هم گفته باشد، باز به خطا رفته است )).
مؤلف : اين روايت را ابو داوود و ترمذى و نسائى هم آورده اند.
و باز در همان كتاب از آنجناب آمده كه فرمود: ((از مهمترين خطرى كه من مى ترسم متوجه امتم شود، و بعد از من ايشان را گمراه كند، اين است كه قرآن را بر غير مواضعش تطبيق دهند
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 117
و در تفسير عياشى از ابى بصير، از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود، ((كسى كه قرآن را به رأى خود تفسير كند، اگر هم تصادفا تفسيرش درست از آب در آيد اجر نمى برد، و اگر به خطا رود از آسمان دورتر خواهد شد))، (يعنى دوريش از خدا بيش از دوريش از آسمان خواهد بود).
و در همان كتاب از يعقوب بن يزيد از ياسر از حضرت رضا (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: ((راى دادن درباره كتاب خدا كفر است )).
مؤلف : در اين معنا رواياتى ديگر نيز در كتابهاى كمال الدين و توحيد و تفسير عياشى و غير آنها وارد شده است .
و اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: ((هركس قرآن را باخود تفسير كند...))، منظور از رأى اعتقادى است كه در اثر اجتهاد به دست مى آيد، گاهى هم كلمه ((راى )) بر سخنى اطلاق مى شود كه ناشى از هواى نفس و استحسان باشد، و بهر حال از آنجا كه كلمه نامبرده در حديث اضافه بر((ها)) شده ، فهميده مى شود كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نخواسته است مسلمانان را در تفسير قرآن از مطلق اجتهاد نهى كند، تا لازمه اش اين باشد كه مردم را در تفسير قرآن مأمور به پيروى روايات وارده از خودو از ائمه اهل بيتش (عليهم السلام ) كرده باشد، آنطور كه اهل حديث خيال كرده اند. علاوه بر اينكه اگر منظور آن جناب چنين چيزى بوده باشد روايت نامبرده با آيات بسيارى كه قرآن را عربى مبين مى خواند، و يا به تدبر در آن امر مى كند، و همچنين با روايات بسيارى كه دستور مى دهد هر روايتى را بايد عرضه به قرآن كرد، منافات خواهد داشت .
بلكه خواسته است از خودسرى در تفسير نهى كند، چون گفتيم كلمه ((راى )) را بر ضمير((ها)) اضافه كرده ، و اين اضافه اختصاص و انفراد و استقلال را مى رساند.
پس خواسته است بفرمايد مفسر نبايد در تفسير آيات قرآنى به اسبابى كه براى فهم كلام عربى در دست دارد اكتفا نموده ، كلام خدا را با كلام مردم مقايسه كند، براى اينكه كلام خدا با كلام بشرى فرق دارد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 118
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت علامه حسنزاده آملی حفظهالله○□
□پیامبر فرمود:
#بهترين وقتى
كه در آن خداى عزوجل را مىخوانيد
#سحرهاست.
□سپس آن جناب به قول حضرت يعقوب(علیه السلام)
كه به فرزندانش گفته بود:
《سوف استغفرلكم ربى :
به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مىطلبم،》
□اشاره كرد و فرمود:
حضرت يعقوب
#خواسته فرزندانش را كه
#طلب آمرزش بود تا
#سحر تاخير انداخت.
○شد گاه وصل دلدار، قم ایها المزمل
○آمد زمان دیدار، قم ایها المزمل
○وقت سفر رسیده ، یعنى سحر رسیده
○بیدار باش بیدار، قم ایها المزمل
○مستانه گریه سر كن ، غم از دلت بدر كن
○هشیار باش هشیار قم ایها المزمل
○بزم طرب بپا كن ، ناى و چلپ بپا كن
○مىخوان سرود دیدار قم ایها المزمل
○در خلوت شبانه ، با دلبر یگانه
○نجوى بود سزاوار قم ایها المزمل
○دست دعا بر آور، شور و نوا بر آور
○با سوز و آه بسیار، قم ایها المزمل
○بر ماه و بر ستاره ، بارى نما نظاره
○اندر دل شب تار قم ایها المزمل
○اینك نه وقت خواب است كاین خواب تو حجاب است
○از نیل فیض دادار قم ایها المزمل
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○دستوری از حضرت علامه حسن زاده آملی○□
□ای عزیز ، در حال قبض ، ذکر “یا باسط” به عدد اسم “قابض” بسیار نافع است که بسط می آورد ؛ چنان که جهت حلّ باید به عدد عقد خواند ، و جهت عقد باید به عدد حل.
□ای عزیز ، در قبض صابر باش که آب را برای تشنه آفریدند ؛ همانگونه که تو تشنهء آبی ، خودِ آب هم تشنهء توست.
تشنه بسوی آب و خود تشنهء تشنه است آب
گدا خدا خدا کند، خدا گدا گدا کند
□صابر باش که اگر دیر شود مسلّماً دروغ نخواهد شد. زودزود نمیدهند تا کم کم ظرفیت حاصل شود.
□هزارویک کلمه□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□راه مؤمن راه جملۀ انبیاست
□سیرِ همهی انبیاء برای تک تک شما وجود دارد ...
□○استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباحالهدی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■به موازات عظمت و بزرگی فاطمهی زهرا سلام الله علیها که خزانهی الهی است، یک شخص به همان اندازه در جانب ظلمت، از این امّت بلند شد و دست به خزانهی الهی زد و در حقّ ایشان ظلمی کرد که همهی امّت تا ابد باید ننگ و سرافکندگی آن را تحمّل کنند.
□عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی□
□○کتاب مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش ششم1⃣ ● بحث روايتى منظور از تفسير به راءى كه از آن نهى شده است
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم
بخش ششم2⃣
● بحث روايتى
منظور از تفسير به راءى كه از آن نهى شده است
ما وقتى يك جمله كلام بشرى را مى شنويم از هر گوينده اى كه باشد بدون درنگ قواعد معمولى ادبيات را درباره آن اعمال نموده كشف مى كنيم كه منظور گوينده چه بوده ، و همان معنا را به گردن آن كلام و گوينده اش مى گذاريم ، و حكم مى كنيم كه فلانى چنين و چنان گفته ، همچنان كه اين روش را در محاكم قضائى و اقرارها و شهادتها و ساير جريانات آنجا معمول مى داريم ، بايد هم معمول بداريم ، براى اينكه كلام آدمى بر اساس همين قواعد عربى بيان مى شود، هر گوينده اى به اتكاى آن قواعد سخن مى گويد، و مى داند كه شنونده اش نيز آن قواعد را اعمال مى كند، و تك تك كلمات و جملات را بر مصاديق حقيقى و مجازى كه علم لغت در اختيارش گذاشته تطبيق مى دهد.
و اما بيان قرآنى به بيانى كه در بحث هاى قبلى گذشت بر اين مجرا جريان ندارد، بلكه كلامى است كه الفاظش در عين اينكه از يكديگر جدايند به يكديگر متصل هم هستند، به اين معنا كه هر يك بيانگر ديگرى ، و به فرموده على (عليه السلام ) شاهد بر مراد ديگرى است .
پس نبايد به مدلول يك آيه و آنچه از بكار بردن قواعد عربيت مى فهميم اكتفا نموده ، بدون اينكه ساير آيات مناسب با آنرا مورد دقت و اجتهاد قرار دهيم به معنائى كه از آن يك آيه به دست مى آيد تمسك كنيم ، همچنان كه آيه شريفه : ((افلا يتدبرون القرآن و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافا كثيرا)) به همين معنا اشاره نموده و مى فرمايد تمامى آيات قرآن بهم پيوستگى دارند، كه بيانش در بحثى كه پيرامون اعجاز قرآن داشتيم و نيز در خلال بحث هاى ديگر گذشت .
بنابر آنچه گفته شد تفسير به راءى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از آن نهى فرموده عبارت است از طريقه اى كه بخواهند با آن طريقه رموز قرآن را كشف كنند، و خلاصه نهى از طريقه كشف است ، نه از مكشوف ، و بعبارتى ديگر از اين نهى فرمود كه بخواهند كلام او را مانند كلام غير او بفهمند، هر چند كه اين قسم فهميدن گاهى هم درست از آب درآيد، شاهد بر اينكه مراد آن جناب اين است ، روايت ديگرى است كه در آن فرمود: ((كسى كه در قرآن به راءى خود سخن گويد، و درست هم بگويد باز خطا كرده )) و معلوم است كه حكم به خطا كردن حتى در مورد صحيح بودن جز بدين جهت نيست كه طريقه ، طريقه درستى نيست ، و منظور از خطا كردن خطاى در طريقه است ، نه در خود آن مطلب ، و همچنين حديث عياشى كه در آن فرمود: ((اگر هم سخن درست بگويد اجر نمى برد)).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 119
مويد اين معنا وضع موجود در عصر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است ، چون در آن ايام قرآن كريم هنوز تاليف و جمع آورى نشده بود، آيات و سوره هاى آن در دست مردم متفرق بود، و به همين جهت نمى توانستند تك تك آيات را تفسير كنند، چون خطر وقوع در خلاف منظور، در كار بود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●«لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب/۳۱)●■
■اسوهی حسنهای که در باطن و حقیقت رسول الله مستکن و مستقر است، حقیقت عصمت کبرای فاطمی میباشد.
■حقائق، اسوهی رقائقاند و مقام احدی فاطمی دارای رتبهی امومت و مرجعیت اولی بوده و حجت بر حجج الهیه است. بدین وجه حضرت رسول ختمی صلی الله علیه و آله، آن ناموس و محبوبهی ذات اقدس غیب الغیوبی را امّ ابیها خطاب فرمود...
■کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ص ۱۵۴■
#ح_م
■فاطمه، اسم مکنون مخزون■
■«فاطمة» إسمٌ مُسْتقرٌ فِي ذاتِ الله وَ هِي اسمٌ مَکنُونٌ مَخْزُونٌ وَ مَمْسُوسٌ فِي ذاتِ الله وَ لَا یَخْرُجُ مِنهُ إلی شَیءٍ أبَدا.
■«فاطمة» مَحبوبةَ ذاتِ الغَیبیة و سِرُّ الحَقیقةِ المُحمدیة صلی الله علیه و آله و رُوح الوِلایَة المُرتَضویَّة و اُسْوَة الخِلافَة المَهدویة و اُمّ الأئِمَة الهاشِمیة.
■و هی بَقیَّة النبوة و شَمس الرِّسالة و مَعدِن العِصمَة و الحِکمة، صُورَة النَّفس الکُلّیة و جَوادِ العالمِ العَقلیّةِ و بِضعَةِ الحَقیقَةِ النَّبویّةِ و مَطلَع الأنوارِ العَلَویّة، شَفیعَة کُبری یَوم القیامَة، طاهِرَة مُطَهَّرَة زَکیّة، التَّقیة النَّقیة، المُحَدثة العَلیمَة، الکَلِمة التّٰامَّة و الجوهَرةِ القُدسیَّة فی تَعیُّنِ الإنسیّة.
■اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ و اشهد ان سیدتنا فاطمة عصمةالله الکبری و حجةالله علی الحجج.
■●علی، نقطه آغاز وجود
ص ۲۷۴، نکته ۱۰۲●■
#ح_م