□خداوندا ، زمستان سرد و مرگبار جامعه بشری را به بهار ظهور حجّتت مبدّل فرما!
□و #عید_نوروز جهان بشری را برسان!
□و همه ی انسان ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره مند فرما!
□و در آن #نوروز همگانی، از همه ی انسان ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه، پذیرائی نما!
#آمین_یا_ربّ_العالمین
□○استاد مهدی طيب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀نوروز است و بهار طبیعت فرا رسیده است. جان تازهای که در طبیعت جریان یافته است جانهای لطیف را به وجد میآورد. انسان با مشاهدهی این همه زیبایی و تازگی، خالق بی همتا را شکر میکند که جهان را چنین زیبا و با نظمی حقیقتا حیرتانگیز خلق کرده است. چه خوب است که با تفکر و تدبر در این بهار نظام طبیعت، نوروز در باطن انسان نیز تجلی کند و بهاری که طبیعت را چنین شکوفا کرده است در باطن نیز رخ دهد. باطن انسانی هرگز متوقف نیست و میتواند پیوسته در ربیع و در شکوفایی باشد. این مهم نیز میسر نمیباشد مگر با توجه به امام که امام ربیع است، «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام». باطن انسان با توجه به امام که ربیع انام است بهاری میگردد و این شکوفایی متوقف به ایام سال و نوروز ظاهری نیست بلکه به نظر لطف انسان کامل، این بهار در جان پیوسته رخ میدهد. امید است که بهار طبیعت فرصتی باشد تا انسان با تفکر و تدبر در آیات الهی و توجه به فیاض هستی که همان امام است، بهار و نوروز را در جان خود پیاده کند تا عید بر او مبارک باشد بلکه خود او مبارک گردد.
#ح_م
سلام علیکم همراهان فهیم کیش مهری
عیدتان مبارک و در پناه حضرت حق ان شاء الله!
#یاعلی✋
◾️منجیباوری در آراء و مکاتب بشری - بخش اوّل◾️
▪️اعتقاد به جامعهای سرشار از عدالت، آزادی، امنیّت، رفاه، اخلاق و فضیلت، از جنبههای فطری وجود آدمی است. از نظر روانشناختی انسان به جامعهی ایدهآل سرشار از ویژگیهای مزبور کشش درونی دارد و این از خواستههای فطری بشر به شمار میآید. اين خواستهی فطری به شكلهای گوناگون در فرهنگهاي مختلف ظهور نموده است. شاید هیچ قوم و تمدّنی را نتوان یافت جز آنکه آیندهی درخشانی را پیشاروی خود انتظار میکشد.
▪️انتظار ظهور یک منجی در آخرالزّمان در بسیاری از جوامع بشری و نیز در مکاتبی كه جنبهی دينی و معنوی هم ندارند، ديده میشود. به نمونههایی از این باور در جوامع بشری اشاره میکنیم.
▪️ايرانيان باستان معتقد بودند «گرزآسپه» كه در كابل زندگی میكند و صد هزار فرشته نگهبان اويند، روزی ظهور خواهد كرد و ادارهی امور جهان را در دست خواهد گرفت و جهان را اصلاح خواهد کرد. گروه ديگري از ايشان معتقد بودند «كيخسرو» پس از سامان دادن كشور، تاج خود را به پسرانش داد و به كوهستان رفت و در آنجا خوابيد و از دیدهها غايب شد تا روزی ظاهر شود و اهريمنان را نابود گرداند و از گيتی براند.
▪️نژاد اسلاو معتقدند فردی از مشرق زمين ظهور خواهد نمود و قبايل اسلاو را متّحد و آنها را بر همهی دنيا مسلّط خواهد کرد و حكومتی جهانی تشكيل خواهد داد.
▪️اهالی صربستان معتقدند شخصی به نام «ماركو كرالوويچ» قيام خواهد کرد و حكومتی جهانی تشكيل خواهد داد.
▪️ساكنان جزيرهی انگلستان بر اين عقيدهاند كه «آرتور» (شاه آرتور) از جزيرهی آوالون ظهور میكند و نژاد ساكسون را بر همهی دنيا غالب میگرداند.
▪️اَسِنها معتقدند پيشوايی در آخرالزّمان ظهور خواهد كرد و درهای ملكوت آسمان را به روی بشر خواهد گشود.
▪️اقوام سَلت بر این عقیدهاند كه پس از آشوبهای عظيمی كه در جهان رخ میدهد، شخصی به نام «بوريان بورويهم» ظهور خواهد کرد و حكومتی جهانی تشكيل خواهد داد.
▪️اقوام اسكانديناوی بر اين عقيدهاند كه شخصی به نام «اودين» با قدرتی الهی پس از جنگهای عظیم بشری ظهور میكند و بر جهانيان پيروز میشود.
▪️يونانيان بر اين باورند كه فردی به نام «كالويبرگ» ظهور خواهد كرد و نجات بخش جهان خواهد بود.
▪️اقوام اروپای مركزی معتقدند فردی به نام «بوخص» در آخرالزّمان ظهور خواهد كرد.
▪️اهالی چين معتقدند شخصی به نام «كِرِشنا»، منجی جهان خواهد بود.
▪️اهالی آمريكای مركزی بر اين باورند كه فردی به نام «كوتزلكول» پس از بروز حوادثی، در آخرالزّمان قيام خواهد كرد. او بر جهان چیره میشود و نجاتبخش جهان خواهد بود.
▪️مصريان باستان اعتقاد داشتند كه در آخرالزّمان سلطانی با نيروی غيبی ظهور میكند و بر جهان مسلّط میشود.
▪️نژاد ژرمن معتقدند فردی از آن نژاد قيام خواهد كرد و آنان را بر جهان حاكم خواهد کرد.
ادامه دارد....
◾️جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#منجیباوری - ۱
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️منجیباوری در آراء و مکاتب بشری - بخش اوّل◾️ ▪️اعتقاد به جامعهای سرشار از عدالت، آزادی، امنیّت،
◾️منجیباوری در آراء و مکاتب بشری - بخش دوّم◾️
▪️نمونههایی که اشاره شد، نشان میدهد انتظار ظهور منجی در تمامی جوامع بشری وجود دارد. بر همین اساس در جامعهشناسی اصلی بهنام «فتوریزم» مطرح شده که دقیقاً به این حقیقت اشاره دارد.
▪️چنانکه ذکر شد ردّپای باور به آیندهای روشن برای جهان بشری در مکاتب مادّی و زائیدهی اندیشهی بشر نیز به چشم میخورد. در آثار بسياری از نويسندگان و انديشمندان به چنین آيندهای برای جوامع بشری تصريح شده است.
▪️افلاطون فیلسوف بزرگ یونانی در قرن چهارم یا پنجم پیش از میلاد مسیح علیه السّلام در کتاب «جمهوریت» اندیشهی مدینهی فاضله را مطرح کرد.
▪️قدّیس آگوستین کشیش و متفکّر مسیحی در قرن چهارم یا پنجم میلادی با تألیف کتاب «شهر خدا» آرمانشهری آسمانی و بهشتی را در برابر شهرهای زمینی سرشار از بیعدالتی مطرح کرد.
▪️فارابی فیلسوف بزرگ ایرانی و شارح آثار افلاطون، در قرن نهم یا دهم میلادی جامعهی سعادتمندی را که بر طبق سنّت و قانون اداره میشود، مطرح ساخت.
▪️توماس مور صدراعظم و مشاور پادشاه انگلستان در قرن پانزدهم یا شانزدهم میلادی در کتابی که به نام «جزیرهی خیالی» نوشت، بحثی را تحت عنوان «اتوپیا» (جامعهی ایدهآل نهایی) مطرح نمود.
▪️ولتر فیلسوف فرانسوی «اِلدورادو» را مطرح کرد که همان جامعهی ایدهآل سرشار از عدالت و رفاه است.
▪️توماس كامپانلا، ریاضیدان و فیلسوف ایتالیایی در قرن شانزدهم یا هفدهم میلادی در کتاب خود به نام «کشور آفتاب» جامعهی آرمانی و ایدهآلی را ترسیم نموده است که انسانیّت، فضیلت، نیکی و عدالت در آن حکومت میکند.
▪️ویکتور هوگو شاعر و نویسنده فرانسوی در قرن نوزدهم میلادی در آثار خود نظریّهی حکومت جهانی را مطرح کرده است.
▪️جورج برنارد شاو اندیشمند و نویسندهی انگلیسی قرن نوزدهم و بیستم میلادی در آثارش انتظار ابرمردی را میکشد که صلح و عدالت و همزیستی را به ارمغان میآورد.
▪️برتولت برشت، نویسنده و نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس وتئوریسین معروف آلمانی، در قرن بیستم میلادی، در آثارش «جورجیا» را مطرح کرده که همان جامعهی ایدهآل مورد نظر او است.
▪️آلبرت انيشتين دانشمند و متفکّر شهیر معاصر میگويد: ملل جهان از هر نژاد و رنگی كه باشند، میتوانند و بايد در زير يك پرچم واحد بشری، در صلح و صفا و برابری و برادری زندگی كنند.
▪️برتراند راسل فيلسوف معاصر انگليسی مینويسد: اكنون از لحاظ فنّی مشكل بزرگي در راه يك امپراطوری جهانی وجود ندارد. ناچار يا بايد حكومت واحدی را قبول كنيم و يا آنكه به عهد بربريّت برگرديم و به نابودی نژاد انسانی راضی شويم. به اين معنا كه اگر بشر خواستار اين است كه جنگ عظيم جهانی سوّم رخ ندهد و منابع عظيم سلاحهای مرگباری که در اختیار ارتشهای فوق مدرن دنیاست، فعّال نشود و ريشهی بشريّت را از جا نكند و آثار تمدّن را محو ننمايد، تنها راهحل آن تشكيل حكومت واحد جهانی است. اين امر در جامعهی امروز كاملاً امكانپذير است. با وجود ابزارهاي ارتباطجمعي کنونی اگر مديريّت واحدی برقرار شود، ايجاد حكومت جهانی امری عادّی خواهد بود.
▪️امروزه تمامی مدّعيان فكر و انديشه در حلّ مشكلات جهان بشری به بنبست رسيدهاند و معتقدند كه بشر آخرين راهحلها را در اين زمينه تجربه میكند و تنها راه نجات از اين بحران عظيم، تشكيل حكومت واحد جهانی و نجات دنيا از رقابت قدرتهاست.
◾️جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#منجیباوری - ۲
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️اینکه در حدیث آمده است که شنا و اسب سواری و تیراندازی را به فرزندانتان بیاموزید، مقصود از شناوری این است که یاد بدهید در دریای عمیق دنیا شنا کنند و در آن غرق نشوند، منظور از اسب سواری هم این است که یاد بدهید چگونه مرکب بدن را برانند که سرکشی نکند و اختیار آنها را به دست نگیرد و آنقدر این سوی و آن سوی نکشاند که آنها را خسته و درمانده کند و آخرالامر هم بر زمین بزند و بکشد. غرض از تیراندازی هم این است که یاد بدهید چگونه تیر دعا را به هدف بزنند. اگر این سه کار را یاد گرفتی، دیگر فرمان خدا را ببر و به این کاری نداشته باش که چه چیزی گیرت میآید و روزیات زیاد یا کم میشود.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️کتاب مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️منجیباوری در آراء و مکاتب بشری - بخش دوّم◾️ ▪️نمونههایی که اشاره شد، نشان میدهد انتظار ظهور من
◾️منجیباوری در مذاهب و مسالک معنوی غیرآسمانی◾️
▪️در مذاهب متعدّد هندی که کتابهای مقدّسشان منشأ آسمانی ندارد نیز جلوههای منجیباوری دیده میشود و پیروانشان در انتظار ظهور منجی به سر میبرند. ذیلاً به برخی از آنها اشاره میکنیم. بشارتهای این کتابها بسیار صریح و شگفت است.
▪️در كتاب «شاكمونی» كه از پيامبران هندوان است، میخوانيم:
پادشاهی و دولت دنیا به فرزند سیّد خلایق دو جهان، کَشِن {در زبان هندی (سانسکریت) «کَشِن» نام پيامبر اسلام صلّی الله علیه و آله وسلّم است} بزرگوار تمام شود و وی کسی باشد که بر کوههای مشرق و مغرب دنیا حکم براند و فرمان کند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان کارکنان او باشند و جنّ و انس در خدمت او شوند و از سودان که زیر خط استواست تا ارض تِسعین که زیر قطب شمالی است و ماوراء بحار را صاحب شود و دین خدا یک دین شود و دین خدا زنده گردد و نام او ايستاده (قائم) باشد و خداشناس باشد.
▪️در يكي ديگر از كتب مقدّس هنديان به نام «ديد» آمده است:
پس از خرابی دنیا پادشاهی در آخرالزّمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد و نام او منصور باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود آورد و همهکس را از مؤمن و کافر بشناسد و هرچه از خدا خواهد، برآید. {تعبیر «منصور» در مورد منجی آخرالزّمان همان است که در سخن امام محمّد باقرعلیه السّلام آمده است که فرمودند: اَلْقٰائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ: قائم منصور به رُعب (که خداوند در دل دشمنانش میافکند) و مؤیَّد به نصرت (و یاری الهی) است.}
▪️در كتاب «اسک» هندوها آمده است:
دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخرالزّمان که پیشوای ملائکه و پریان و آدمیان باشد و حقّ و راستی با او باشد و آنچه در دریا و زمینها و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمانها و زمین آنچه باشد خبر دهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نيايد. {این مطابق همان روایاتی است که میفرمایند پس از ظهور همهی ذخایر آسمان و زمین خود را بر حضرت مهدی علیه السّلام عرضه میکنند و آشکار میشوند.}
▪️در كتاب «پاتيكل» از پيامبران بزرگ هنديان آمده است:
چون مدّت روز تمام شود دنیای کهنه نو شود و زنده گردد و صاحب مُلک تازه پیدا شود از فرزندان دو پیشوای جهان كه یکی ناموس آخرالزّمان و دیگری صدّیق اکبر، یعنی وصیّ بزرگتر وی که پَشَن {به زبان سانسكريت «پَشَن» نام حضرت علی علیه السّلام است} نام دارد و نام آن صاحبملک تازه، راهنما (هادی يا مهدی) است؛ به حقّ پادشاه شود و خلیفه ی رام{ به زبان سانسكريت «رام» بهمعنی خداست؛ خلیفهی رام یعنی خلیفةالله.} باشد و حکم براند و او را معجزهی بسیار باشد. هرکه بر او پناه برد و دین پدران او اختیار کند، سرخ روی باشد در نزد رام (نزد خدا آبرو دارد) و دولت او بسیار کشیده شود و عمر او از فرزندان ناموس اکبر بیشتر باشد (عمر طولانی امام زمان ارواحنافداه) و آخر دنیا به او تمام شود و از ساحل دریای محیط و جزایر سراندیب و قبر آدم و جبالالقمر تا شمال هیکل زهره تا سیفالبحر و اقیانوس را مسخّر گرداند و بتخانهی سومنات را خراب کند و جگرنات {به زبان سانسكريت «جگرنات» نام بتی است كه هندوها آن را مظهر خدا میدانند.} به فرمان او به سخن آید و به خاک افتد؛ پس آن را بشکند و به دریای اعظم اندازد و هر بتی كه در هرجا باشد، بشکند. {مطابق روایات اسلامی حضرت مهدیارواحنافداه ریشهی کفر را از جهان برمیکنند.}
▪️در كتاب «جوک» هنديان آمده است: سرانجام دنيا به كسي برمیگردد كه خدا را دوست دارد و از بندگان خاصّ او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد.
▪️در کتاب «اوپانشاد» آمده است: «کالکی» مظهر دهم ویشنو، در انقضای کلّی یا عصر آهن سوار اسب سفیدی در حالیکه شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنبالهدار در دست دارد، ظاهر میشود و شریران را تماماً هلاک میسازد و خلقت را از نو تجدید و پاکی را رجعت خواهد داد.
▪️فرق و مذاهب گوناگون هندیان و پيروان آيين هندو منتظر آمدن «دهمين آواتار ويشنو» هستند. در كتب متعدّد ايشان نظير مهابهاراتا، پورانهها و ... بشارت ظهور دهمين آواتار ويشنو وجود دارد كه او خواهد آمد و دنيا را سرشار از عدل و داد خواهد نمود.
▪️در کتاب«ریک ودای» برهمانیها آمده است: ویشنو در میان مردم ظاهر میگردد... او از همهکس قویتر و نیرومندتر است... در یک دست (ویشنو) شمشیری بهمانند ستارهی دنبالهدار و در دست دیگر انگشتری درخشنده دارد. هنگام ظهور وی خورشید و ماه تاریک میشوند و زمین خواهد لرزید.
▪️پيروان آيين بودا نيز منتظر ظهور «بودای پنجم» هستند و معتقدند كه او با ظهور خود دنيا را سرشار از معنويّت و صلح و صفا و زیبایی میکند.
◾️جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#منجیباوری - ۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀یک نکته از این معنی
گفتیم و همین باشد....🍀
🍀امید که با لطف خداوند منان، سال ۱۴۰۰ سال سلامتی و شادی و امنیت و آرامش و صلح و دوستی و عدالت و فضیلت و معنویت برای شما و خانواده محترمتان و تمامی انسانهای نیک اندیش و پاک رفتار در همۀ عالم باشد و هر چه زودتر طعم خوش زندگی در جهانی با این ویژگی ها را با ظهور عمومی و آفاقی منجی عالم بشریّت و برپایی حکومت آسمانی آن حضرت، همگان بچشند.
🍀بحرانهای جهانی بشارت می دهند که بین الطلوعین ظهور عمومی و آفاقی حضرت بقیه الله الاعظم به سرعت در حال طی شدن است و در آستانه طلوع خورشید درخشان مهدوی قرار داریم.
🍀پس باید چشم به راه بود و لحظه شماری کرد و برای نقش آفرینی در جمع یاران حضرت مهدی ارواحنافداه و زندگی در جامعه مهدوی کسب آمادگی کرد.
☑️(فتوقعوا الفرج صباحا و مساء)
یک نکته از این معنی
گفتیم و همین باشد.
🍀استاد مهدی طیب🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت اول)🍀
🍀در عصر اسلامی چگونه شد؟ در زمان خلافت حضرت علی، عدّه¬ایی از ایرانیان که در عراق مقیم بودند، روزی حلوای خاصی پختند و با تشریفات خاصّی خدمت حضرت امیرالمؤمنین ع آوردند. حضرت فرمودند که مناسبت این حلوا با این تشریفات آوردن برای من چیست؟ آنها گفتند: امروز، روز نوروز است و ما ایرانیان برطبق همان رسمی که برای پادشاهمان در نوروز هدیه می¬بریم، امروز هم چون نوروز بود برای شما آوردیم. حضرت فرمودند: «نِيرُوزُنا [نَيْرُوزُنا]كُلَّ يَوْمٍ» . در این جمله، لطافت خاصّی هست. فرمودند: نوروز ما در همه¬ی روز¬هاست؛ از یک سو، کمی جنبه¬ی شوخی دارد؛ یعنی اگر نوروز روزی است که برای انسان حلوا می¬برند، پس ما هر روز نوروز می¬گیریم؛ شما برای ما حلوا بیاورید. از سوی دیگر هم می¬خواستند این روز را از اهمیت بیندازند که نوروز روز چندان مهمی هم نیست و هر روز را به این اعتبار می¬توان نوروز گفت.
🍀جالب است که در روز جشن مهرگان هم که آن هم یکی از جشن¬های قدیمی ایرانیان است، همین ایرانیان مقیم عراق برای امیرالمؤمنین ع هدیه¬ای آوردند. حضرت فرمودند: «مَهْرِجُونا كلَّ يَوم» جشن مهرگان همه¬ی روز-هاست؛ یعنی به هرحال، این روز را تحویل نگرفتند.
🍀یک بار دیگر هم عده¬ای از زرتشتی¬ها که اهل جزیه بودند، در نوروز آمدند هدایایی برای امیرالمؤمنین ع آوردند. اینها در تاریخ ثبت شده و سند¬هایش هم موجود است. حضرت امیرالمؤمنین ع هدایا را رد نکردند؛ ولی فرمودند این چیز¬هایی که اینها آوردند، قیمتش را محاسبه کنید و از جزیه¬ایی که به حکومت می¬پردازند، کسر کنید و این را بابت جزیه حساب کردند؛ یعنی شأن مستقلی برای این هدایا به¬عنوان تحفه¬های نوروزی قائل نشدند. این سه موردی است که درباره¬ی امیرالمؤمنین ع نقل شده است.
🍀اوّلین کسی که بعد از ظهور پیغمبر اسلام ص در دوره¬ی اسلامی، به¬نوعی نوروز را به رسمیت شناخت، معاویه بود. معاویه تصویب کرد که نوروز برگزار شود. علتش هم این بود که خوشش می-آمد باج و خراجی از مردم بگیرد؛ مردم مجبور شوند بیایند و به او هدیه بدهند. اوّلین کسی هم که رسم نوروز و آوردن تحفه¬های نوروزی را کاملاً رایج کرد، حجاج بن یوسف بود. می¬خواهم تاریخچه¬ی نوروز را ببینید چگونه است. حجاج را هم که با سفاکی¬ها و خصوصیاتش می¬شناسید. و بعد¬ها عمر بن عبدالعزیز که معروف بود به شایسته¬ترین خلیفه اموی و شخص سالم و عادلی بود؛ در جنبه¬های ظاهری حکومتیش، فرد بدجنس و ظالمی نبود، عمر¬بن عبدالعزیز که به خلافت رسید، رسم نوروز را در جامعه¬ی اسلامی، دوباره لغو کرد. تا اینکه دوره¬ی امویان تمام شد و رسید به عصر عباسیان. با توجه به اینکه در شکل گیری حکومت بنی عباس، ابومسلم خراسانی که ایرانی بود به¬عنوان یکی از مهره¬های بسیار مؤثر نقش داشت و بعد هم که عباسیان بر سر کار آمدند، برامکه که یک خاندان بزرگ ایرانی بودند، در حکومت آنها حضور جدی داشتند، در زمان عباسیان دوباره رسم جشن گرفتن و عید گرفتن نوروز احیاء شد و رونق گرفت. این از نظر تاریخی. خواستم داستان نوروز را بدانید.
ادامه دارد...
🍀استاد مهدی طیب - ۸۶/۰۱/۱۶🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت اول)🍀 🍀در عصر اسلامی چگونه شد؟
🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت دوم)🍀
🍀و اما به لحاظ #روایی، در بحث نوروز دو روایت داریم. یک حدیث منتسب به امام صادق ع است. فردی به نام معلّی بن خنیس نقل می کند که امام صادق ع فرمودند: نوروز روزی است که در آن روز خدای متعال از بندگان میثاق گرفت بر خداوندگاری خودش و رسالت رسول ص. نوروز روزی است که برای اوّلین بار، خورشید طلوع کرد و باد وزیدن گرفت. نوروز روزی است که زهره آفریده شد. نوروز روزی است که کشتی نوح بعد از آن توفان بر کوه جودی نشست. نوروز روزی است که برای اوّلین بار جبرائیل بر پیغمبراسلام ص نازل شد. نوروز روزی است که مکّه به دست مسلمانان فتح شد و امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب ع بر دوش پیغمبراکرم ص گام نهاد و بت ها را از داخل کعبه به زیر افکند. نوروز روزی است که ابراهیم خلیل بت ها را شکست. نوروز روزی است که پیغمبر اکرم ص در غدیرخم، علی ع را به جانشینی خودش منصوب کرد و از مردم برای حضرت علی ع بیعت گرفت. نوروز روزی است که در آن روز عثمان کشته شد. نوروز روزی است که پیامبر اکرم ص علی ع را به سمت جنّیان فرستاد تا برای پیغمبرص از آنها بیعت بگیرد. نوروز روزی است که علی بن ابیطالب ع به خلافت رسید و برای بار دوم از مردم بیعت گرفت. نوروز روزی است که علی بن ابیطالب ع بر خوارج پیروز شد و خوارج را در هم شکست. نوروز روزی است که مهدی ما قیام خواهد کرد و دجال را خواهد کشت. بعد فرمودند که نوروز روزی است که ما اهل بیت ع منتظر فرج آل محمد ع در آن روز هستیم. بعد فرمودند: مردمان عجم نوروز را نگاه داشتند و شما حفظ نکردید. این در واقع، مهم ترین سند حدیثی است که در اعتبار نوروز به آن استناد می شود. فکر می کنم بدون اینکه من توضیحات را شروع کنم، خیلی چیز ها راجع به این حدیث در ذهن شما آمده باشد. چند نکته را عرض می کنم.
🍀۱- اوّل اینکه این حدیث سند محکمی ندارد؛
🍀۲- دوم اینکه در کتاب مؤثقی هم نقل نشده؛ یعنی این سند از کتاب یک عالم معتبر دینی نشأت نگرفته؛
🍀۳-سوم اینکه شخصی به اسم معلّی بن خنیس در علم رجال به عنوان فردی موثق و مورد اعتماد و برخوردار از عدالت در نقل حدیث، شناخته نشده است.
🍀۴-نکته ی بعد اینکه روز هایی که در این حدیث، با عبارت نوروز روزی است که ذکر شده است، به هیچ وجه با روز اوّل فروردین ایرانی قابل جمع نیست. ببینید روزی که خدا در عالم ذر از انسان ها میثاق گرفت بر توحید و بر نبوت، آن روز که هنوز دنیا خلق نشده بود؛ کره ی زمینی نبود؛ خورشیدی نبود که اوّل فروردین و بهار طبیعت باشد؛ یا نخستین روزی که خورشید طلوع کرد و نخستین روزی که زهره آفریده شد، خوب معلوم است که اگر حدیث هم حدیث معتبری می بود این روز ها دیگر نمی تواند روز اوّل فروردین تلقی شود یا از نظر تاریخی، مثلاً، روز غدیر خم معلوم است که هیجده ذیحجه سال دهم هجرت بوده است. محاسبه ی این روز ها به تاریخ شمسی کاری ندارد. بروید محاسبه کنید. روز اول خلافت امیرالمؤمنین علی ع، روز پیروزی حضرت علی ع در جنگ خوارج، روز قتل عثمان، این روز ها روز اوّل فروردین ایرانیان نیست. جالب اینجاست که هم غدیرخم هیجده ذیحجه است و هم قتل عثمان در ماه ذیحجه است. فاصله ی این دو حادثه هم درست بیست و پنج سال است. هر سال قمری نسبت به سال شمسی ده یا یازده روز کوتاه تر است. بیست و پنج تا یازده روز تقریباً می شود دویست و هفتاد و پنج روز. یعنی اگر حادثه ی اوّل در اوّل فروردین بوده، حادثه ی دیگر دویست وهفتاد وپنج روز عقب تر از فروردین رخ داده است. دویست وهفتاد وپنج روز عقب تر که نمی تواند دوباره اوّل فروردین باشد. اینها دیگر خیلی روشن است. روز های مختلفی که نقل شده است، نیز به همین ترتیب هستند. پس روز هایی که در این حدیث آمده، از نظر تاریخی هم قابل تطبیق با روز اوّل فروردین ایرانیان نیست.
ادامه دارد...
🍀استاد مهدی طیب - ۸۶/۰۱/۱۶🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران، قسمت هفتم بخش نهم ● رفع تناقض بين دو دسته روايات با اين بيانى كه گذشت بين د
● آيات 18 - 10، سوره آل عمران، قسمت اول، بخش اول
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً وَ أُولَئك هُمْ وَقُودُ النَّارِ(10)
كدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شدِيدُ الْعِقَابِ(11)
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا ستُغْلَبُونَ وَ تُحْشرُونَ إِلى جَهَنَّمَ وَ بِئْس الْمِهَادُ(12)
قَدْ كانَ لَكُمْ ءَايَةٌ فى فِئَتَينِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَتِلُ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرَى كافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْى الْعَينِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ إِنَّ فى ذَلِك لَعِبرَةً لاُولى الاَبْصرِ(13)
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُب الشهَوَتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَطِيرِ الْمُقَنطرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسوَّمَةِ وَ الاَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَلِك مَتَعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسنُ الْمَئَابِ(14)
قُلْ أَ ؤُنَبِّئُكم بِخَيرٍ مِّن ذَلِكمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَ أَزْوَجٌ مُّطهَّرَةٌ وَ رِضوَنٌ مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ(15)
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَاب النَّارِ(16)
الصبرِينَ وَ الصدِقِينَ وَ الْقَنِتِينَ وَ الْمُنفِقِينَ وَ الْمُستَغْفِرِينَ بِالاَسحَارِ(17)
شهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلَئكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكيمُ(18)
● ترجمه آِیات
آنانكه كافر شدند بطور محقق بدانند كه اموال و اولادشان به هيچ
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 137
بى نيازشان نمى كند و ايشان آرى هم ايشانند كه آتش افروز دوزخند (10)
ايشان عادتى نظير عادت آل فرعون و امتهاى قبل از ايشان دارند كه آيات خدا را تكذيب كردند، و خدا به جرم گناهانشان آنان را بگرفت و خدا شديد العقاب است (11)
به كسانى كه كافر شدند بگو بزودى شكست خواهيد خورد و به سوى جهنم محشور مى شويد كه بد جايگاهى است (12)
شما اگر اهل عبرت بوديد در همان برخوردى كه دو طايفه مؤمن و كافر داشتند برايتان آيتى و عبرتى بود، يك طايفه در راه خدا مى جنگيدند و طايفه ديگر كافر بودند، كفار مؤمنين را دو برابر ديدند و همين باعث شكستشان شد، خدا هر كه را بخواهد به نصرت خود يارى مى كند و در اين عبرتى است براى صاحبان بصيرت (13)
علاقه به شهوات يعنى زنان و فرزندان و گنجينه هاى پر از طلا و نقره و اسبان نشان دار و چارپايان و مزرعه ها علاقه اى است كه به وسوسه شيطان بيش از آن مقدار كه لازم است در دل مردم سر مى كشد با اينكه همه اينها وسيله زندگى موقت دنيا است ، و سرانجام نيك نزد خدا است (14)
به اين دلدادگان بگو آيا مى خواهيد شما را به بهتر از اينجا خبر دهم ؟ كسانى كه از خدا پروا داشته باشند نزد پروردگارشان بهشت هائى دارند كه از زير سايه آن نهرها جارى است و ايشان در آن ، زندگى جاودانه و همسرانى پاك داشته و خدا از آنان خشنود است و او به بندگان بينا است (15)
بندگانى كه مى گويند: پروردگارا ما ايمان آورديم پس گناهانمان را بيامرز و از عذاب آتش محفوظمان بدار (16)
بندگانى كه خويشتن دار و راستگو و اهل عبادت و انفاقگر و استغفار كنندگان در سحرگاهانند (17)
خدا خود شاهد است بر اينكه معبودى جز او نيست ، ملائكه و صاحبان علم نيز شهادت مى دهند به يگانگى او و اينكه او همواره به عدل قيام دارد، معبودى جز او كه عزيز و حكيم است وجود ندارد (18)
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيات 18 - 10، سوره آل عمران، قسمت اول، بخش اول إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أ
● آيات 18 - 10، سوره آل عمران، قسمت اول ، بخش اول
● بیان آیات
در سابق گفتيم : مسلمانان در روزهائى كه اين سوره نازل مى شد، مبتلا به توطئه گرى هاى منافقينى بودند كه در داخل جماعتشان رخنه كرده ب ودند، يك عده ساده لوح هم وجود داشتند كه آنچه را منافقين و يا دشمنان اسلام به منظور واژگونه كردن امور و تباه ساختن دعوت اسلام شايع مى كردند باور نموده و دچار وسوسه مى شدند.
اين گرفتاريهاى مسلمين از داخل بود، گرفتاريهائى هم از خارج داشتند، و آن اين بود كه همه دنيا كه يا مشرك بودند، و يا يهود، و يا نصارا، عليه دعوت اسلام قيام كرده بودند و
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 138
براى خاموش كردن نور دين ، و ابطال دعوت مسلمين ، و بى اثر كردن تلاشهاى آنان دست به دست هم داده ، به هر وسيله ممكن (قلما و قدما) تمسك مى كردند، و گفتيم كه غرض اين سوره دعوت مسلمين است به توحيد كلمه ، و صبر، و ثبات ، تا از اين راه امورشان اصلاح شود، و فسادهائى كه در داخل اجتماعشان هست ، و هجوم هايى كه از خارج به ايشان مى شود، رفع گردد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei