eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●شهادت جانسوز رئیس مذهب، حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهما‌السلام را به محضر حضرت حجة بن الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض می‌کنیم●■ 🏴صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهما‌السلام 🏴 ■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی اُستادِ العالَمِ و سَنَدِ الوجودِ ، مُرتَقی المَعارِجِ و مُنتَهَی الصُّعُودِ ، البَحرِ المَوّاجِ الأزَلی ، و السِّراجِ الوَهّاجِ الأبَدی ، ناقِدِ خَزائِنِ المعارفِ و العلومِ ، مَحتدِ العقولِ و نهایة الفُهُومِ ، عالِمِ الأسماء ، دلیلِ طُرُق السَّماءِ ، الکَونِ الجامِعِ الحقیقی ، و العُروةِ الوُثقی الوَثیقی ، بَرزَخِ البرازخ و جامِعِ الأضداد ، نورِ اللهِ بِالهِدایة و الإرشاد ، المُستَمِعِ القرآنِ مِن قائِلِهِ ، الکاشِفِ لأسرارِهِ و مَسائِلِهِ ، مَطلَع شَمسِ الأبَدِ ، جَعفر بن محمَّد ، علیه صلوات الله المَلِکِ الأحَد @mohamad_hosein_tabatabaei
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری می‌شناسند؟ - بخش اوّل●■ ■گرچه مذهب شیعه همان مکتب رسول خدا است؛ و آموزه‌های همه‌ی ائمّه در تبیین این مکتب، سهیم و دَخیل است؛ امّا اینکه امام صادق عليه السّلام به عنوان رئیس مذهب مشهورند، به دلیل موقعیت فوق‌العاده‌ای است که برخلاف پدران بزرگوار و فرزندان معصومشان، در اختیار آن حضرت قرار گرفت. ایشان در یک دوره‌ی انتقالی، بیشترین فراغت را برای نشر و تبیین و ترویج و تعلیم معارف قرآن و اهل بیت، در اختیار داشتند. ■دوران امام باقر و امام صادق علیهما السّلام، دوره‌ی انتقال حکومت از بنی‌ امیّه به بنی عبّاس، یا به تعبیر دقیق‌تر از بنی مروان به بنی عبّاس بود و درگیری‌های قدرت‌های سیاسی با یکدیگر، فرصت و فراغت به آنها نمی‌داد که کنترل فوق‌العاده و اختناق شدیدی را که در زمان سایر ائمّه علیهم السّلام اعمال می‌کردند، در آن زمان هم اعمال کنند. ■به همین خاطر بعد از دوران اختناقی که خصوصاً بعد از واقعه‌ی عاشورا پیش آمد و حکومت‌های ظالم اموی، کوچک‌ترین مَنفَذی را برای تبیین معارف قرآن و اهل بیت علیهم السّلام باقی نگذاشتند؛ امام باقر علیه السّلام و بعد از ایشان امام صادق عليه السّلام این فرصت را پیدا کردند که این معارف را تبیین و ترویج کنند. ■شاید حدود هشتاد درصد احادیثی که در کتب حدیثی شیعه به ما رسیده است، از این دو امام بزرگوار، امام باقر و امام صادق علیهما السّلام، نقل شده است؛ به خاطر فرصت و فراغت ایشان. واِلاّ این گونه نیست که ائمّه‌ی دیگر در مقام و مرتبه‌ی علمی، چیزی کمتر از این دو امام بزرگوار داشتند. چنین فرصت و فراغتی در اختیار دیگر ائمّه‌ی ما قرار نگرفت. این است که مکتب تشیّع، به نام امام صادق شناخته شد. ■شاید به لحاظ دیگری هم مذهب تشیّع به جعفری مشهور شد و آن این که مذاهب فقهی چهارگانه‌ی اهل سنّت (حَنَفی، مالکی، شافعی، و حَنبلی) هم تقریباً در عصر امام صادق علیه السّلام شروع به شکل گیری کردند. اَبوحَنیفه، معاصر امام صادق علیه السّلام بود و دو سال شاگردی و طلبگی ایشان را کرده بود؛ تا پایان عمر هم می‌گفت: «لَوْلا السَّنَتانِ لَْهَلَکَ اْلنُّعمان» اگر آن دو سال که من به درس امام صادق علیه السّلام رفتم، نبود؛ هلاک شده بودم. اینکه چه شد کسانی که شاگرد امام صادق علیه السّلام بودند، رو در روی امام ایستادند؛ برای خودشان مذهبی بنیان گذاری کردند و عدّه‌ای را به دور خود جمع کردند؛ نکاتی است که در کتاب «حدیث دوست» به آنها اشاره شده است. ■چون این مذاهب از زمان امام صادق علیه السّلام به بعد شکل گرفتند و این چهار مذهب به اسم بنیان گذارانشان شناخته شدند؛ یعنی پیروان احمد حَنبَل را حنبلی مذهب؛ پیروان ابوحنیفه را حنفی مذهب؛ پیروان مالک بن انس را مالکی و پیروان امام شافعی را شافعی می‌گویند؛ پیروان مکتب تشیّع را هم، پیروان مذهب جعفری نام می‌نهند. .... ■استاد مهدی طیّب۹۱/۰۶/۱۶■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری می‌شناسند
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری می‌شناسند؟ - بخش دوّم●■ ■بنا به اعتقاد ما، تشیّع یعنی استمرار آموزه‌های رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم، و چیزی جدای از آن نیست. ■تشیّع در زمان حیات رسول الله آغاز شد. حتّی واژه‌ی شیعه را خود پیغمبر ذیل آیه‌ی شریفه: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» در مورد یاران و همراهان امیرالمؤمنین علیه السّلام به کار بردند. اهل سنّت، در کتاب معتبر حدیثی‌شان از پیغمبر اکرم،‌ نقل کرده‌اند که فرمودند: «ﻳَﺎ علی ﺃَﻧْﺖَ ﻭَ ﺷِﻴﻌَﺘکَ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ» ای علی؛ تو و شیعیانت، بهترین خلایق خدا هستید. ■بنابراین واژه‌ی شیعه، توسّط خود پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وضع و به کار برده شد و تشیّع از زمان حیات ایشان مطرح بود. ■در دوران حیات پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، عدّه‌ای از اصحاب پیامبر دور امیرالمؤمنین علیه السّلام جمع و با ایشان محشور بودند. کَمااینکه عدّه‌ای هم دور ابابکر و عمر و عثمان بودند. در واقع دو تیپ مختلف در بین صحابه‌ی پیغمبر دیده می‌شد. از همان زمان حیات رسول الله، کسانی با امیرالمؤمنین علیه السّلام هم روحیه و همراه بودند و بعد از رحلت رسول الله هم شیعه خوانده شدند. پس تشیّع در زمان پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وجود داشت و در زمان امیرالمؤمنین علیه السّلام، در زمان حسنین و در زمان امام سجّاد و امام باقر علیهم السّلام استمرار پیدا کرد؛ منتها به دلیل اینکه چهار مکتب فقهی اهل تسنّن در آن زمان شکل گرفت و به نام رؤسای آن مذاهب خوانده شد؛ مکتب تشیّع هم مکتب جعفری نام گرفت. ■بخش عمده‌ای از آموزه‌های مکتب تشیّع را امام صادق عليه السّلام در جلسات درس عظیمی که دایر می‌کردند، بیان فرمودند. حاصل این آموزه‌های حضرت، چهارصد کتاب شد که شاگردان ایشان تألیف کردند. این چهارصد کتاب «اصول أربَعَةُ مِأة» نام گرفت. بعدها نیز مطالب همان کتاب‌ها تدوین شد و کتابی مثل کافی و کتاب‌های حدیثی بعدی شیعه را شکل داد. به این لحاظ این مذهب را مذهب جعفری و امام صادق علیه السّلام را رئیس این مذهب می‌دانند. والّا رئیس مذهب ما خود رسول الله و امیرالمؤمنین علیهما السّلام هستند و تشیّع چیزی جدا از اصل آموزه‌های پیغمبر و قرآن کریم نیست. منتها شیعه این آموزه‌های قرآن و سنن نبوی را از زلال‌ترین، پاک‌ترین و ناب‌ترین مَجرا، که اهل بیت پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم هستند، دریافت کرده است. ■بنا به ضرب المثلی که در بین عرب است؛ که «أهل البَيتِ أْدریٰ بِْما فِْی‌اْلبَيتِْ» اهل خانه بیشتر می‌دانند که در خانه چه می‌گذرد. شیعه معتقد است أهل البَيتِ پیغمبر نسبت به آموزه‌های پیامبر أْدریٰ هستند و لذا این آموزه‌ها را مستقیماً از اهل بیت علیهم السّلام دریافت کرده است. ■شهادت امام صادق علیه السّلام را به محضر فرزند برومند و بزرگوار آن حضرت، بقیة الله الأعظم امام عصر أرواحُنافِداه و همه‌ی پیروان، ارادتمندان، سرسپردگان و دوستداران ایشان، تسلیت عرض می‌کنم و امیدوارم خدای متعال ما را شاگردان شایسته‌ای برای مکتب امام صادق علیه السّلام قرار دهد. ■●استاد مهدی طیّب۹۱/۰۶/۱۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●توصیه‌های امام صادق علیه السّلام به شیعیان●■ ■قَالَ الاِمام الصادق علیه السّلام: "أُوصِيكُمْ بِتَقْوَی‌الله، وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ لِمَنِ ائْتَمَنَكُمْ، وَ حُسْنِ الصَّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتُمُوهُ، وَ أَنْ تَكُونُوا لَنَا دُعَاةً صَامِتِينَ." ■فَقَالُوا: يَا ابْنَ رَسُولِ‏ الله، وَ كَيْفَ نَدْعُو إِلَيْكُمْ وَ نَحْنُ صُمُوتٌ‏؟ ■قَالَ: "تَعْمَلُونَ بمَا أَمَرْنَاكُمْ بِهِ مِنَ الْعَمَلِ بِطَاعَةِ اللهِ وَ تُعَامِلُونَ النَّاسَ بِالصِّدْقِ وَ الْعَدْلِ، وَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ، وَ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ لَا يَطَّلِعُ النَّاسُ مِنْكُمْ إِلَّا عَلَى خَيْرٍ، فَإِذَا رَأَوْا مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ عَلِمُوا اَفَضْلَ مَا عِنْدَنَا فَتَنارَعُوا إِلَيْهِ." : ■شما را توصیه می‌کنم به تقوای الهی. تقوی الله غیر از تقوای از معاصی است؛ تقوی الله یعنی غیر خدا را به دل راه ندادن، از غیر خدا پرهیز کردن. ■و توصیه می‌کنم به اینکه هر کس که شما را امین دانست و امانتی به شما سپرد، آن امانت را ادا کنید؛ خیانت در امانت نکنید. این امانت چه می‌تواند باشد؟ اقیانوس عظیمی است. فکر کنید ببینید چه امانت‌هایی خدا، پیغمبر، ائمّه و اولیای دین نزد ما گذاشته‌اند؛... تا افراد معمولی و ساده‌ای که ممکن است یک شیء مادی را امانت نزد ما گذاشته باشند. ■سوّمین توصیه‌ی من به شما شیعیانم این است که با کسانی که مصاحب و رفیق می‌شوید شرط رفاقت و مصاحبت را به خوبی ادا کنید. مصاحبان و دوستان خوبی باشید. شرط دوستی و رفاقت را به خوبی ادا کنید. ■و توصیه می‌کنم به شما که دعوت‌ کنندگانی به سوی ما باشید با سکوت، صامت؛ یعنی چه؟ یعنی با حرف به سوی ما دعوت نکنید، با عملتان افراد را دعوت کنید نه با حرفتان. ■رفتار زیبا و شایسته‌ی شما سبب شود که افراد بگویند عجب انسان‌های قشنگی هستند، اینها کجا رفته‌اند که این قدر قشنگ شده‌اند؟ چه کسی اینها را تربیت کرده که اینقدر خوب بار آمده‌اند؟ دعوت کنندگانی به سوی ما باشید با سکوت. ■عرض کردند ای پسر رسول خدا! ای امام صادق! چگونه دعوت کنیم درحالی‌که ساکت هستیم و سخن نمی‌گوییم؟ ■فرمودند: این‌طور که به آنچه از طاعت الهی که ما اهل بیت شما را به آن امر کردیم عمل کنید. و با مردم هم با صداقت و عدالت رفتار کنید. امانتی را هم که به شما سپرده می‌شود به شایستگی ادا کنید. ■و اینکه مردم را به نیکی‌ها، زیبایی‌ها و شایستگی‌ها امر کنید و از آلودگی‌ها و پلیدی‌ها نهی کنید. ■و اینکه مردم جز به خوبی از شما خبردار نشوند. یعنی هر خبری از شما می‌شنوند خبر خوبی‌ها، شایستگی‌ها و رفتارهای زیبای شما باشد. ■وقتی مردم شما را دیدند که این طور هستید؛ آن وقت فضیلتی که در نزد ما هست را می‌فهمند. یعنی در مکتب ما اهل‌بیت چه گوهرهای بزرگی است و کسی بیاید سر به ما بسپرد و خودش را در اختیار ما قرار دهد چه موجود برجسته و والایی می‌شود. ■وقتی رفتارهای زیبای شما را دیدند آن وقت ارزش مکتب ما را درک می‌کنند. آن موقع دست و سر می‌شکنند برای اینکه هر چه زودتر بیایند به ما بپیوندند و پیرو ما اهل‌بیت شوند... ■استاد مهدی طیّب■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش ششم ● چه كسى دنيا و متاع دنيوى را در نظر انسان زينت مى دهد؟
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش هفتم ● دو گونه بودن جلوه گرى دنيا در نظر مردم و بهر حال تزيين و جلوه گرى دنيا در نظر مردم دو جور تصور مى شود، يكى براى اينكه بنده خدا باين وسيله يعنى به وسيله دنيا به آخرت برسد، و خشنودى خداى را در مواقف مختلف زندگى و با اعمالى گوناگون و به كار بردن مال و جاه و اولاد و جان به دست آورد. و اين خود سلوكى است الهى و پسنديده ، كه خداى تعالى اين گونه مشاطه گريها را به خودش نسبت داده ، و در آيه هفتم سوره كهف بيان شريفش ‍ گذشت . و نيز در آيه : ((قل من حرم زينة اللّه التى اخرج لعباده و الطيبات من الرزق )) مى فرمايد: ((بگو چه كسى زينت دنيائى را كه خدا براى بندگانش درست كرده و نيز رزق پاكيزه را حرام نموده است ؟)). قسم ديگر جلوه گرى دنيا در نظر خلق زينت گرى دنيا است به اين منظور كه دلها شيفته دنيا شده ، و متوجه آن و غافل از ماوراى آن شود، و از ذكر خدا بى خبر گردد، اين قسم جلوه گرى تصرفى است شيطانى و مذموم كه خداى سبحان آنرا به شيطان نسبت داده ، و بندگان خود را از آن برحذر داشته ، و همچنان كه گذشت فرموده : ((و زين لهم الشيطان ما كانوا يعملون )). و نيز از قول شيطان حكايت فرموده كه عرضه داشت : ((رب بما اغويتنى لازينن لهم فى الارض ، و لاغوينهم اجمعين . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 152 و نيز فرموده : ((زين لهم سوء اعمالهم )) و آياتى ديگر نظير اينها. اين قسم جلوه گرى هم گاهى و از جهتى به خدا نسبت داده مى شود، البته در طول نسبتى كه به شيطان دارد. و اين بدان جهت است كه شيطان و هر سببى از اسباب خير و يا شر آنچه عمل مى كند و هر دخل و تصرفى كه در ملك خدا دارد به اذن خود او است ، تا اراده خدا و مشيت او نافذ شود، و با نفوذ امر او، امر صنع و ايجاد منتظم گردد، و در نتيجه رستگاران با اراده و اختيار خود رستگار شوند، و مجرمين هم با سوء اختيار خود از رستگاران ، ممتاز و جدا گردند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴شهادت جانسوز رئیس مذهب، حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهما‌السلام را به محضر حضرت حجة بن الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض می‌کنیم @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تحفه ایی از گنجینه ی معارف امام صادق علیه السلام ▪️خدمتگزار امام صادق علیه السلام می‌گوید: سَمِعْتُهُ يَقُولُ لِدَاوُدَ بْنِ سِرْحان‏: شنیدم که امام صادق علیه السلام به داود‌بن‌سرحان می‌فرمودند: يا داوُدُ اَبْلِغْ مَوالِیَّ عَنِّی السَّلامَ وَ اَنِّی اَقُولُ: ای داود سلام مرا به دوستان و دوستداران من برسان و به آنها بگو که من می‌گویم: رَحِمَ اللهُ عَبْداً اِجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذاكَرَ اَمْرَنا: رحمت خدا بر آن بنده‌ای که با دیگری جمع می‌شود، با دوستش، با برادرش، با خواهر ایمانیش جمع می‌شود، فَتَذاكَرَ اَمْرَنا، و می‌نشینند در مورد امر ما، برنامه‌ی ما، مکتب ما، با هم سخن می‌گویند. فَاِنَّ ثالِثَهُما مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُما: که سومیِ این دو نفر، مَلَکی است که حاضر می‌شود و استغفار می‌کند برای این دو مؤمنی که با هم نشسته‌اند و در مورد امر ما، در وادی ولایت، با هم سخن می‌گویند. ▪️وَ مَا اجْتَمَعَ اثْنانِ عَلیٰ ذِكْرِنا اِلّا باهَی اللهُ تَعالیٰ بِهِمَا الْمَلائِكَةَ: و هیچ دو نفر مؤمن یا مؤمنه‌ای با هم جمع نمی‌شوند در گفتگو کردن در باب مکتب ما، آرمان و برنامه‌ی ما، شخصیّت و مقام ما اهل‌بیت، مگر اینکه خدای متعال به این دو، بر ملائکه مباهات و فخر می‌کند، که چنین بندگان عزیز و عظیمی دارم. ▪️فَاِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّکْرِ: پس وقتی با هم جمع شدید، مشغول ذکر شوید. مشغول یاد ما و یاد خدای متعال شوید. نشستن‌هایتان، خالی از گفتگو در رابطه با مکتب و آرمان ما، مقام و ولایت ما اهل‌بیت نباشد ▪️و این آموزه‌ای است برای همه‌ی ما که اگر میهمانی تشکیل می‌شود، اگر دید و بازدیدی داریم، اگر به دیدار دوستی می‌رویم، اگر با یک دوست اهل‌بیت علیهم السلام جایی جمع می‌شویم، ولو شده یک جمله، یک یادآوری در حیطه ی امر ولایت و شخصیّت اهل‌بیت علیهم السلام داشته باشیم. ▪️این توصیه‌ی امام صادق علیه السلام است که فرمودند: فَاِذاَ اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّکْرِ: وقتی با هم جمع شدید، مشغول یاد ما شوید؛ یک یادآوری کنید؛ نکته‌ای در رابطه با شخصیّت ما، سیره‌ی ما، زندگانی ما، نقش ما در عالم هستی و در رهبری مؤمنان، با هم داشته باشید. ▪️فَاِنَّ فِی اجْتِماعِکُمْ وَ مُذاکَرَتِکُمْ اِحْياؤُنا: چرا که با همین جمع شدن و گفتگو کردنتان در این باب، ما را زنده می‌کنید؛ مکتب و آرمان ما را زنده می‌کنید؛ نمی‌گذارید که یاد ما فراموش شود؛ آرمان و مکتب ما فراموش شود. این نشستن‌های شما مؤمنان با همدیگر و گفتگو کردنتان در امر ولایت، باعث زنده ماندن راه و مکتب ولایت خواهد شد. ▪️وَ خَيْرُ النّاسِ مِنْ بَعدِنا مَنْ ذاکَرَ بِاَمرِنا وَ دَعا اِلیٰ ذِکْرِنا: و بعد از ما ائمّه، بهترینِ مردم کسانی هستند که در رابطه با امر ولایت ما، با هم به مذاکره می‌پردازند و دیگران را دعوت به یاد ما می‌کنند؛ کسانی را که غافل و بی‌توجهّند، به یاد ما اهل‌بیت: دعوت می‌کنند. ▪️خب این یک روایت، که ارزش این نشستن‌هایمان را کنار هم بدانیم. بدانیم چه توفیق بزرگی خدا نصیب همه‌ی ما کرده که می‌آییم با هم می‌نشینیم و یادی از اهل‌بیت علیهم السلام و مکتب و آموزه‌های آن بزرگواران می‌کنیم. ◾️استاد مهدی طیب - ۸۷/۰۲/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️مراتب صبر ▪️برای صبر ده مرتبه می‌توان برشمرد که چهار مرتبه‌ی آن در آستانه‌ی سلوک مصداق دارد و شش
☑️آثار و پیامدهاى صبر - بخش اوّل (مراتب صبر مبتدیان) ▪️نفس با صبر پیشه کردن، به‌ تدریج به آنچه خلاف میلش است عادت مى‌کند و بدین وسیله ترقّى مى‌کند. این امر در هر مرتبه از صبر به‌ نحوى واقع مى‌شود. ▪️۱- مبتلا بودن به معاصى و غوطه‌ورى در لذّت‌ها و شهوت‌هاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال باز مى‌دارد، از نیل به مقصود محروم مى‌کند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار مى‌سازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى و لذّت‌جویى‌هاى حیوانى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ مى‌کند. این صبر همچون مرهمى است که بر روى دُمَل چرکینى قرار مى‌دهند تا آن دُمَل برسد و آماده‌ى تخلیه شود. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است. ▪️۲- انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیه‌ى خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحت‌طلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز مى‌بایست دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، کبر و غرور، فخر و مباهات، و ریا و خودنمایى را پذیرا شود. این صبر همانند دارویى است که روى دُمَل چرکین رسیده و آماده‌ى تخلیه قرار مى‌دهند تا چرک آن را بیرون بکشد. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است. ▪️۳- در جریان زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسان‌هاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیّت‌ها و ناملایماتى براى آنها پیش مى‌آورد. ▪️امام صادق علیه السّلام مى‌فرمایند: ما اَفلَتَ المُؤمِنُ مِن واحِدَةٍ مِن ثَلاثٍ وَ لَرُبَّمَا اجتَمَعَتِ الثَّلاثُ عَلَیهِ. اِمّا اَن یَکونَ مَعَهُ فِى الدّارِ مَن یُغِلقُ عَلَیهِ البابَ یُؤذیهِ، اَو جارٌ یُؤذیهِ، اَو شىءٌ فى طَریقِهِ وَ حَوائِجِهِ یُؤذیهِ. وَ لَو اَنَّ مُؤمِناً عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَبَعَثَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ شَیطاناً یُؤذیهِ وَ یَجعَلُ اللهُ لَهُ مِن ایمانِهِ اُنساً لا یَستَوحِشُ مَعَهُ اِلى اَحَدٍ ▪️مؤمن نمى‌تواند خود را از یکى از سه چیز برهاند و گاهى هر سه براى او جمع مى‌شود. یا شخصى با او در خانه است که در بر او مى‌بندد و آزارش مى‌کند، یا همسایه‌اى اذیّتش مى‌کند و یا چیزى در راهش و در مسیر نیازمندى‌هایش او را اذیّت مى‌کند. و اگر مؤمنى بر سر کوهى باشد، خداى عزّوجلّ شیطانى را برمى‌انگیزد تا او را اذیّت کند. و خدا از ایمانش براى او مونسى قرار مى‌دهد که از وحشت به کسى پناه نبرد. ▪️از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمى‌شود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمى‌زند، لذا مصائب و بلایایى که خداوند در زندگى انسان‌ها به‌وجود مى‌آورد، حکمت‌هایى دارند. ▪️حکمت گرفتارى‌هایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار مى‌دهد، به تناسب ویژگى‌هاى افراد، متفاوت است. امیرالمؤمنین علیه السلام مى‌فرمایند: اِنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلمُؤمِنِ امتِحانٌ وَ لِلاَنبیاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلاَولیاءِ کَرامَةٌ ▪️بلا و گرفتارى براى ظالم، به خاطر تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، به‌منظور امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایه‌ى بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است. ▪️[ مصائب، شدائد، محرومیّت‌ها و گرفتارى‌هایى که خداوند به اقتضاى ربوبیّت خویش، در زندگى شخص مؤمن به‌وجود مى‌آورد، حکمت‌هاى فراوانى دارد که در بخش برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن به پاره‌اى از آنها اشاره خواهیم کرد.] ▪️۴- دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش مى‌آید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطه‌ور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و هدر ندادن عمر در لذّت‌جویى‌هاى مادّى و نیز کنترل خود از طغیان و سرکشى در اثر احساس بى‌نیازى، برخوردارى و توانمندى، مستلزم تحمّل دشوارى‌هایى است که چهارمین مرتبه‌ى صبر را تشکیل مى‌دهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبه‌ى دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۳ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️خاندان آل الله علیهم السلام هستند. این که بگوییم میلاد آنها مبارک باشد سخن صحیحی نیست بلکه اینها خود مبارک هستند. «أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا» (نمل/۸)، آنکه در آتش و حول آن به سر می‌برد مبارک است. من و شما نیز باید مبارک باشیم؛ باید به دل آتش بزنیم و بسوزیم. آنگاه که سوختیم بالذات مبارک می‌شویم. یا باید چنین کنیم یا خود را پیرامون آتش قرار دهیم و به مبارکیِ آتش مبارک گردیم. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ» (مریم/۳۱) من ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ مبارکم. انسان باید اینگونه باشد. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَات» (اعراف/۹۶). ﺍﮔﺮ مردم اهل ﺍیمان ﻭ تقوای الهی باشند، از درون آنها ظهور می‌یابد و خود آنها می‌شوند. برکت نیز از اسماء الله است. حق متعال تبارک و تعالی است. اسماء جلال خدا، تعالی و اسماء جمال خدا تبارک است لذا مبارک است؛ اصلا مبارک ترین حقیقت عالم وجود انسان کامل است و عالم از این مبارک‌تر به خود ندیده است.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش هفتم ● دو گونه بودن جلوه گرى دنيا در نظر مردم و بهر حال تزي
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مستند به خدا است ، پس حب مال و لذايذ دنيوى مستند به خداى تعالى است با بيانى كه گذشت روشن شد كه مراد از فاعل جلوه گرى كه در آيه : ((زين للناس حب الشهوات ...)) نامش برده نشده ، خداى سبحان نيست . براى اينكه هر چند علاقه به شهوات نسبتى به خدا دارد اما با اين تفاوت كه علاقه صحيح و صالح به طور استقلال ، و علاقه مذموم و غافل كننده بطور اذن به او مربوط مى شود الا اينكه در آيه شريفه به خاطر اشتمالش بر علاقه هائى كه يقينا منسوب به خدا نيست و بيانش مى آيد، ناگزير رعايت ادب قرآن اقتضا مى كند كه اين جلوه گرى را به غير خدا (چون شيطان و يا نفس ) نسبت دهيم . درستى سخن بعضى از مفسرين كه فاعل جلوه گرى را شيطان دانسته اند از اينجا روشن مى شود، براى اينكه حب شهوات امر مذمومى و ناپسندى است و خدا آنرا در نظرها زينت نمى دهد، و همچنين حب كثرت مال كه آن نيز امرى است مذموم آنچه مستند به خدا است همان حسن الماب و جنات است ، كه در آخر اين آيه و آيه بعديش به خدا نسبت داده شده است . با اين بيان فساد نظريه بعضى از مفسرين روشن مى شود كه گفته اند: از آنجا كه زمينه سخن در اين آيه شريفه بيان طبيعت بشر است به هيچ وجه نمى توان حب ناشى از اين طبيعت و هر چيز ديگرى را كه از آن ناشى مى شود به شيطان نسبت داد، تنها امورى از قبيل ((وسوسه )) كه عملى زشت را در نظر زيبا جلوه مى دهد مى توان به شيطان نسبت داد. سپس همين مفسر گفته : ((به همين جهت قرآن كريم تنها تزيين اعمال را به شيطان نسبت مى دهد، و مى فرمايد: (( و اذ زين لهم الشيطان اعمالهم )))). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 153 و نيز مى فرمايد: (( و زين لهم الشيطان ما كانوا يعملون )) و اما حقايق و طبايع اشيا، مستند به او نمى شود بلكه تنها مستند به خالق حكيمى است كه شريكى ندارد، همچنان كه خداى عزوجل فرموده : ((انا جعلنا ما على الارض زينه لها لنبلوهم ايهم احسن عملا)). و نيز فرموده : ((كذلك زينا لكل امة عملهم )) كه در همه اين موارد سخن از امتها است ، كه در حقيقت سخن از طبايع جامعه ها است اين بود گفتار آن مفسر. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مست
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول2⃣ ● فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مستند به خدا است ، پس حب مال و لذايذ دنيوى مستند به خداى تعالى است وجه فساد گفتارش اين است كه هر چند استناد داشتن حقايق و طبايع اشيا به خالق حكيم و بى شريك سخن درستى است ، و ليكن اينكه گفته است در آيه شريفه سخن از طبيعت بشرى و انگيزه هاى آنست ، اشتباه كرده ، براى اينكه توجه فرموديد كه گفتيم اين سوره در مقام بيان اين نكته است كه خداى سبحان ، قيوم بر تمامى شئون خلايق ، و بر تدبير آنها، و ايمان و كفر، و اطاعت و عصيان آنها است خلايق را خلق نموده و بسوى سعادتشان هدايت فرمود، و كسانى كه در دين او نفاق ورزيدند، و يا به آيات او كافر شدند، و يا با ايجاد اختلاف در كتاب آسمانى بغى و فساد كردند، و خلاصه تمام كسانى كه شيطان را اطاعت و هواى نفس را پيروى نمودند، نتوانستند خدا را بستوه آورده ، و بر او غالب شوند و قيوميت او را تباه كنند، بلكه همچنان تمام عالم در تحت قيمومت و قدرت تدبير اويند و او است كه امر خلق را به واسطه قانون عليت ، تدبير مى كند، تا راه براى اجراى سنت امتحان باز شود پس همانطور كه او خالق طبايع موجودات و قواى آنها است ، خالق تمايلات و افعال آنها نيز هست ، او است كه همه موجودات و مخصوصا انسان را به سوى جوار قرب و كرامت خود براه انداخته ، و اين راه را برايش گشوده ،و همو است كه به ابليس اذن داده و از وسوسه كردن مردم جلوگيريش نكرده ، و انسانها را هم از پيروى وسوسه هاى او مانع نشده ، هم انسان را و هم دشمن او را آزاد گذاشته ، تا امر امتحان تمام شود، و معلوم گردد كه چه كسانى ايمان دارند، و از همين طبقه گواهانى بگيرد، (تا فردا ديگران نگويند نمى توانستيم ايمان آوريم ). اين نكته را هم بايد بگوييم كه اگر در سوره مورد بحث اين مسأله را عنوان كرد براى اين بود كه دلهاى مؤمنين خرسند شود چون در روزهايى كه اين سوره نازل مى شد، مسلمانان ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 154 سخت در عسرت به سر مى برند، از داخل گرفتار نفاق منافقين و جهل جاهلان بودند (جاهلان بيمار دلى كه همواره طبل وارونه مى زدند، و امر را بر آنان تباه مى ساختند، و در اطاعت خدا و رسولش كوتاهى مى كردند) و از خارج از يك سو گرفتار دشوارى دعوت دينى بودند، و از ديگر سو كفار عرب هر روز از يك طرف عليه اين دعوت توطئه مى كردند، و از يك سو اهل كتاب و مخصوصا يهوديان دست از دشمنى بر نمى داشتند، و از سوى ديگر كفار روم و عجم با قدرت و لشگر خود چنگ و دندان نشان مى دادند، و همه اين كفار و حتى مسلمانانى كه راه كفار را مى رفتند، امر بر ايشان مشتبه شده بود، چون به دنيا و زخارف آن ركون و اعتماد كردند، و مقدمه را به جاى غايت و هدف گرفتند با اينكه هدف در بعد از دنيا و در ماوراى طبيعت است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️با رعایت اخلاقیات و رفتار صحیح اسلامی، افراد غیر مسلمان هم به اسلام و مسلمانها گرایش پیدا می کنند. ◾️آیت الله العظمی بهجت (ره) ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei