eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️فضیلت و مراقبات روز مباهله - بیست و چهارم ذی‌الحجّه◾️ ▪️روزی که رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم با نصاراى نجران مباهله كردند و پيش از مباهله عبا بر دوش مبارک گرفته، حضرت اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام را زير عبا جا داده و فرمودند: پروردگارا هر پيامبرى را اهل بيتی بوده است، كه مخصوص‌ترين خلق نسبت به او بودند، خدايا اينان اهل بيت من هستند، از ايشان شک و گناه را برطرف ساز و پاک كن ايشان را پاک كردنى كامل، پس جبرئيل نازل شد و آيۀ تطهير را در شأن ايشان فرود آورد، آنگاه رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم آن چهار بزرگوار را براى مباهله به بيرون بردند، چون نگاه نصارى بر ايشان افتاد، و حقيقت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده كردند، جرأت بر مباهله را از دست داده و استدعاى مصالحه و قبول جزيه كردند. ▪️همچنین در اين روز حضرت اميرالمؤمنين علی عليه‌السّلام در حال ركوع انگشتر خود را به سائل دادند، و آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ» در شأن آن حضرت نازل گشت. ▪️روز بیست و چهارم ذی‌الحجّه آداب بسیار ارزشمند و ثواب‌های بسیار زیادی دارد: ▪️اوّل: غسل ▪️دوّم: روزه ▪️سوّم: خواندن دو رکعت نماز، که در وقت و کیفیت و ثواب مانند نماز روز عید غدیر است و البتّه “آیت الکرسی” در نماز مباهله باید تا “هم فیها خالدون” خوانده شود. بدین کیفیت: ▪️دو رکعت نماز، حدود نیم ساعت مانده به اذان ظهر بخواند، در هر رکعت: ▪️یک بار سوره «حمد» ▪️ده بار سوره «توحید» ▪️ده بار «آیت الکرسی» (تا هم فیها خالدون) ▪️ده بار سوره «قدر» ▪️براساس روایات، خواندن این نماز ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره را دارد و باعث برآمدن حوائچ دنیوی و اخروی با سهولت و عافیت می‌شود، ان‌شاءالله ▪️چهارم: خواندن دعای مباهله ▪️این دعا شبیه به دعای سحر ماه رمضان است، و شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس آن ‌را با اختلاف نقل کرده‌اند، روایت شیخ طوسی در کتاب"مصباح" در مفاتیح الجنان نقل شده است: ▪️اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ بَهَائِک بِأَبْهَاهُ وَ کلُّ بَهَائِک بَهِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِبَهَائِک کلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ جَلالِک بِأَجَلِّهِ وَ کلُّ جَلالِک جَلِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیح الجنان مراجعه شود) ▪️از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که می‌فرمایند، امام باقر علیه السّلام فرمودند: ▪️اگر بگویم اسم اعظم خداوند در دعای روز مباهله می‌باشد، راست گفته‌ام و اگر مردم می‌دانستند این دعا چه اثری در اجابت دعا دارد، با تمام توان برای آموختن آن تلاش می‌کردند. من نیز (امام باقر علیه السّلام) برای برآورده شدن حاجاتم این دعا را می‌خوانم و به نتیجه می‌رسم. آن، همان دعای مباهله است که این آیه در شأن آن نازل شد: "بگو بیایید فرزندان ما و شما، زنان ما و شما، نفس‌های ما و نفس‌های شما را گرد آوریم و آنگاه مباهله نماییم....". این دعا را جبرئیل برای رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم آورد و فرمود: با وصی، دو نوه و دخترت علیهم السّلام، با آنان مباهله کن و این دعا را بخوان! ▪️دعایی که قرار بود پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در ماجرای مباهله بخوانند تا بر گروه مقابل، عذاب نازل شود، همین دعاست. ▪️پنجم: دعایی که شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس پس از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار، روایت کرده‌اند. اول آن دعا “الحمد للّه ربّ العالمین” است. ▪️ششم: صدقه به تهيدستان به خاطر پيروى از امیرالمؤمنین علی علیه السّلام، مولای همه‌ی مردان و زنان با ايمان ▪️هفتم: زیارت امیرالمومنین علیه السّلام ▪️هشتم: خواندن زیارت جامعه @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نماز و دعای روز مباهله به نقل از اقبال‌الاعمال سیّد بن طاووس◾️ ▪️دو رکعت نماز با حمد و هر سوره که بخواهد بخواند و پس از سلام نماز هفتاد بار استغفار کند؛ سپس از جا برخیزد و دست‌ها را به دعا بلند کند و نگاهش را به آسمان بیندازد و بگوید: ▪️الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ، وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ. ▪️الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَرَّفَنِي ما كُنْتُ بِهِ جاهِلًا، وَ لَوْ لا تَعْرِيفُكَ إِيّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكِينَ، اذْ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ‏ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»، فَبَيَّنْتَ لِيَ الْقَرابَةَ، وَ قُلْتَ‏ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»، فَبَيَّنْتَ لِيَ الْبَيْتَ بَعْدَ الْقَرابَةِ. ▪️ثمَّ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ بِتَفَضُّلِكَ عَلى‏ خَلْقِكَ وَ ارَدْتَ مَعْرِفَتَهُمْ بِالْبَيْتِ وَ الْقَرابَةِ، فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ‏ «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ». ▪️فلَكَ الشُّكْرُ يا رَبِّ وَ لَكَ الْمَنُّ حَيْثُ هَدَيْتَنِي وَ ارْشَدْتَنِي، حَتّى‏ لَمْ يَخْفَ عَلَيَّ الْأَهْلُ وَ الْبَيْتُ وَ الْقَرابَةُ، حَتّى‏ عَرَّفْتَنِي نِسائَهُمْ وَ أَوْلادَهُمْ وَ رِجالَهُمْ. ▪️اللّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ الَيْكَ بِذلِكَ الْمَقامِ الَّذِي لا يَكُونُ اعْظَمُ فَضْلًا مِنْهُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا اكْثَرُ رَحْمَةً بِمَعْرِفَتِكَ ايَّاهُمْ‏، فَلَوْ لا هذا الْمَقامُ الْمَحْمُودُ الَّذِي أَنْقَذْتَنا، وَ دَلَلْتَنا الَى اتِّباعِ الْمُحَقِّقِينَ مِنْ اهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَ عِتْرَتِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الْمَنُّ وَ الشُّكْرُ عَلى‏ نَعْمائِكَ وَ أَيادِيكَ. ▪️اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الَّذِينَ افْتَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَ ثَبَّتَّنا بِالْقَوْلِ الَّذِي عَرَّفُونا، وَ اجْزِ مُحَمَّداً وَ آلَهُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مِنّا افْضَلَ الْجَزاءِ، وَ أَدْخِلْنا فِي شَفاعَتِهِمْ دارَ كَرامَتِكَ، يا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ. ▪️اللّهُمَّ هؤُلاءِ اهْلُ الْكِسَاءِ وَ الْعَباءِ يَوْمَ الْمُباهِلَةِ، وَ مَنْ دَخَلَ مِنَ الانْسِ وَ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ، اجْعَلْهُمْ شُفَعاءَنا، اسْأَلُكَ بِحَقِّ ذلِكَ الْمَقامِ انْ تَغْفِرَ لِي وَ تَرْحَمَنِي وَ تَتُوبَ عَلَيَّ، انَّكَ انْتَ التوَّابُ الرَّحِيمُ. ▪️اللّهُمَّ انِّي اشْهِدُكَ انَّ أَرْواحَهُمْ وَ طِينَتَهُمْ واحِدَةٌ، وَ هُمُ الشَّجَرَةُ الَّتِي طابَ أَصْلُها وَ أَغْصانُها وَ أَوْراقُها. ▪️اللّهُمَّ فَارْحَمْنا بِحَقِّهِمْ، فَإِنَّكَ اقَمْتَهُمْ حُجَجاً عَلى‏ خَلْقِكَ، وَ دَلائِلَ عَلى‏ ما يُسْتَدَلُّ بِوَحْدانِيَّتِكَ، وَ باباً الَى الْمُعْجِزاتِ بِعِلْمِكَ الَّذِي يَعْجُزُ عَنْهُ الْخَلْقُ غَيْرُهُمْ، وَ انْتَ الْمُتَفَضَّلُ عَلَيْهِمْ حَيْثُ اقَمْتَهُمْ مِنْ بَيْنِ خَلْقِكَ وَ نَقَلْتَهُمْ مِنْ عِبادِكَ. ▪️فجَعَلْتَهُمْ مُطَهَّرِينَ أُصُولًا وَ فُرُوعاً وَ مَنْبَتاً، ثُمَّ اكْرَمْتَهُمْ بِنُورِكَ، حَتّى‏ فَضَّلْتَهُمْ مِنْ بَيْنِ اهْلِ زَمانِهِمْ وَ الاقْرَبِينَ الَيْهِمْ، فَخَصَصْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ انْزَلْتَ عَلَيْهِمْ كِتابَكَ، وَ أَمَرْتَنا بِالتَّمَسُّكِ بِهِما. ▪️اللّهُمَّ فَانّا قَدْ تَمَسَّكْنا بِكِتابِكَ وَ بِعِتْرَةِ نَبِيِّكَ، الَّذِينَ اقَمْتَهُمْ لَنا دَلِيلًا وَ عَلَماً، وَ أَمَرْتَنا بِاتِّباعِهِمْ، اللّهُمَّ انّا قَدْ تَمَسَّكْنا فَارْزُقْنا شَفاعَتَهُمْ حِينَ يَقُولُ الْخاطِئُونَ‏ «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ. وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ». ▪️اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الصَّادِقِينَ بِهِمْ، وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِشَفاعَتِهِمْ، وَ لا تُضِلَّنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ. ◾️اقبال الاعمال، سیّدین طاووس، طبع جدید، ص ۳۵۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هفتم ● پس به اين عنايت ، تحمل شهادت و اداى آن هر دو شهادت اس
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت ششم بخش اول ● توضيحى درباره رابطه بين عادل بودن خداى سبحان و شهادت او به وحدانيت خودش توضيح اينكه : ما انسانها اگر عدالت را در شاهد، معتبر مى دانيم براى اين است كه شاهد همواره ملازم بر صراط مستقيم و صراط فطرت باشد، به دو سوى انحرافى ((افراط)) و ((تفريط)) منحرف نشود، و فعل خود را كه همان شهادت است در غير موضع به كار نبرد، و در نتيجه شهادتش خالى از دروغ و زور باشد، پس ملازم صدق بودن ، و بر طبق فطرت راه پيمودن باعث عدالت آدمى مى شود، پس خود نظام حاكم بر عالم و نظامى كه در بين اجزاى عالم است ، و همه فعل خدايند، محض عدالت است . تكرار مى كنيم وقتى رفتار ما بر طبق نظام فطرت ، ما را عادل مى كند، خود نظام كه همان فعل خدا است عين عدالت است ، و اگر احيانا به حوادثى بر مى خوريم كه خوش آيند ما نيست ، و يا بر خلاف ميل و طمع ما است ، و به دنبالش اعتراض سر داده ، در مورد آن حادثه مناقشه مى كنيم ، حقيقتش اين است كه ما در اعتراض و مناقشه خود چيزهايى مى گوئيم كه از عقل ما تراوش مى كند، و يا غرائز ما متمايل به آن است ، و معلوم است كه حكم عقل ما، و تمايل غرائز ما نيز از نظام عالم گرفته شده ، ولى وقتى به بحث مى پردازيم ، و به سبب حادثه پى مى بريم ، شبهه ما زائل مى شود، و اگر نتوانيم به سبب حادثه پى ببريم ، حداقل به جهل خود پى مى بريم ، پس آنچه در دست ما است ((جهل به سبب )) است ، نه ((علم به نبود سبب ))، پس نظام جهان هستى (كه عين فعل خداى سبحان است )، عين عدالت است (دقت فرمائيد). و اگر در اين ميان معبودى باشد كه جاى خدا را پر كند، و ما را در موردى از خدا بى نياز سازد، قطعا نظام عالم نمى توانست عادل به طور مطلق باشد، بلكه نظام هر اله بالنسبه به خودش ، و در دايره قضا و علمش عادل بود. و كوتاه سخن اينكه خداى سبحان كه شاهدى است عادل ، شهادت مى دهد بر اينكه معبودى جز او نيست ، اين شهادت را همانطور كه گفتيم با فعل خودش كه همان نظام عالم است ادا مى كند، و به طورى كه از ظاهر آيه مورد بحث برمى آيد با قول خودش هم ادا كرده ، و فرموده : ((شهد اللّه انه لا اله الا هو)). پس آيه مورد بحث در مشتمل بودنش بر، شهادت خدا بر يكتائى خود، نظير آيه شريفه زير است ، كه مى فرمايد: ((لكن اللّه يشهد بما انزل اليك ، انزله بعلمه ، و الملائكة يشهدون ، و كفى باللّه شهيدا. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️⁠اندیشیدن، لذت بخش است ▪️لذت اندیشیدن، از اندیشیدن به دست می‌آید. اندیشیدن خودکفا بوده و خودکفائی بدون مقام حضور، معنی معقول و محصل ندارد. اندیشیدن، برای «منِ اندیشنده» فعالیت دائمی است ولی این اندیشیدن، به یک اعتبار، از خفا به ظهور رسیدن است و به اعتبار دیگر از مقام حضور به حصول درآمدن است. ◾️ابن سینا در مورد اندیشیدن بر اعتبار دوم سخن می‌گوید. بسیاری از اندیشمندان دیگر برای اعتبار اول اهمیت قائل می‌شوند. البته تعدد اعتبار به یگانه بودن حقیقت لطمه وارد نمی‌آورد. اندیشیدن، همواره اندیشیدن است. ▪️کسانی که از «تسلّای فلسفه» سخن می‌گویند و می‌کوشند به نزدیک شوند، اندیشیدن را بخش می‌دانند. کسی که به تسلای فلسفه باور دارد، به وجود شرور و بدی یا باور ندارد یا آن را مغلوب خوبی می‌شناسد. ▪️تفکر عمیق فلسفی و ژرف اندیشی بسیار، با روند عادی زندگی چندان سازگار نیست. ژرف اندیش، روند عادی زندگی را تحمل می‌کند و از خود بردباری نشان می‌دهد، ولی کسانی که به روند عادی دل بسته‌اند و جز به آن سبک و اسلوب نمی‌اندیشند، به اندیشه‌های ژرف فلسفی خصومت می‌ورزند و با فلاسفه به مخالفت بر می‌خیزند. ▪️آگاهی تاریخی نشان می‌دهد که شماری از فلاسفه به دست این گونه اشخاص کشته شده‌اند و یا اینکه در تبعید و آواره شدن از خانه و کاشانه خود با سختی‌های بسیار روبرو گشته‌اند. ◾️متن: مقدمه کتاب «فلسفه چیست؟ یک پرسش فلسفی است» نوشته دکتر دینانی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی◾️ ▪️از غریب ترین ایام زندگی ما ایام است. خیلی از ما عالمانه حرف می‌زنیم و عوامانه فكر می‌كنیم در نتیجه آن اركان ولایت را تقریباً از دست می‌دهیم در حالی که آن اجزای غیر ركنی را خیلی محترم می‌شمریم مانند اول ذیحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امیر با فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) است اینها جزء واجبات غیر ركنی است. ▪️در نماز یك واجب ركنی داریم، یك واجب غیر ركنی، در خصوص امامت و ولایت نیز همین طور است؛ جزء واجبات ركنی است، جزء واجبات ركنی است ، با سالروز ازدواج فرق می‌كند. ▪️در حالی که نه رسانه‌ها از او نام می‌برند و نه حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر ركنی را خیلی دامن می‌زنیم، آنها هم واجب هست، اما مثل اجزای نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غیر ركنی است، اما ركوع و سجود واجب ركنی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️سیّد بن طاووس در إقبال الأعمال عمل دیگری را هم برای روز بیست و چهارم ماه ذی‌الحجّه نقل کرده است. می‌گوید؛ روز بیست وچهارم روزه و غسل را مراعات کنید؛ آن روز یک لباس تمیز بپوشید؛ خودتان را معطّر کنید و از خانه بیرون بیایید. در خانه نمانید؛ بلکه به زیارتگاهی یا محلّ خلوتی، یا بالای کوهی، یا دشت سبزه زاری، جای خلوتی بروید. اگر به زیارتگاه رفته‌اید، آنجا زیارت کنید. یا اگر جای خلوت دیگری هم بودید، زیارتی بخوانید. ▪️زیارت جامعه کبیره، بهترین زیارت است برای این که در آن روز خوانده شود. و بعد از آن، دو رکعت نماز و بعد هم هفتاد بار استغفار. و بعد از اینها بلند شوید و بر روی پاها بایستید؛ دستها را بلند کنید و نگاهتان را هم به سمت آسمان بدوزید و دعایی را نقل کرده است بخوانید. دعا با این عبارات شروع می‌شود؛ «اَلْحَمْدُ ِللهِ رَبِّ الْعالَمِينَ فاطِرِ السَّماواتِ وَ اْلأرْضِ‏ ...» . @mohamad_hosein_tabatabaei
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیسی است لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌ گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌ آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از عطر خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پاره ی تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم علی روح محمد باشد یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانه ی او طوفان کرد راهبان را به سر سفره ی خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀۲۴ ذی الحجه، سالروز واقعه‌ی عظیم الشأن گرامی باد🍀 ☑️از اعمال این روز بزرگ: ☘غسل ☘روزه ☘۲ رکعت نماز همانند نماز عید غدیر ☘خواندن دعای مباهله ☘زیارت جامعه کبیره بارها گفت محمد که علی جان من است هم به جان علی و نام محمد صلوات @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت ششم بخش اول ● توضيحى درباره رابطه بين عادل بودن خداى سبحان و شهادت او ب
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت ششم بخش دوم ● وجه اينكه ملائكه و صاحبان علم هم در كنار خدا شهادت مى دهند و اما اينكه در آيه مورد بحث فرموده : ((ملائكه هم شهادت مى دهند بر اينكه معبودى جز خدا نيست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 179 توجيهش اين است كه خداى تعالى در آيات مكى كه قبل از اين آيات نازل شده ، خبر داده به اينكه فرشتگان ، بندگان محترم خدايند، و او را در آنچه دستور مى دهد نافرمانى نمى كنند، و هر چه مى كنند به امر او است او را تسبيح نموده و در تسبيح خود شهادت مى دهند به اينكه معبودى جز او نيست . اينك آن آيات : ((بل عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون )) و ((الملائكه يسبحون بحمد ربهم )). در آيه مورد بحث مى فرمايد: ((صاحبان علم شهادت مى دهند به اينكه جز او معبودى نيست ))، براى اينكه هر صاحب علمى از آيات آفاقى و انفسى خدا، يكتائى خدا را به يقين درك مى كند، زيرا اين آيات تمام مشاعرشان را پر مى كند، و در عقول آنان رسوخ مى نمايد. از آنچه گفته شد چند نكته روشن گرديد: اول اينكه : مراد از شهادت به طورى كه از ظاهر آيه شريفه بر مى آيد شهادت ((قولى )) است نه ((عملى ))، هر چند كه شهادت عملى خدا بر يكتائى و عدالتش نيز در جاى خود صحيح و حق است ، چون عالم وجود با نظام واحدش شهادت مى دهد بر اينكه معبودى واحد دارد، و با تمامى جزء جزء وجودش كه همان اعيان موجودات است شهادت مى دهد كه اگر معبودى غير از او بود نظامى چنين متصل و به هم پيوسته نمى داشت . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین   ☑️قسمت ۲۶    ▪️اهل بیت علیهم السلام در اعلی ترین مرتبه ی سیر بشری، نور
  ☑️قسمت ۲۷ ▪️«وَ مٰا أَمْرُنٰا إِلاّٰ وٰاحِدَةٌ»(قمر/۵۰) از این امر واحد بر اساس روایت تعبیر کردیم به نور واحد. این نور واحد نورالانوار عالم وجود است. مبدأ و علت خلقت است. پیرامون «حُسِینٌ مِنّي» مطالبی عرض شد که به این نور واحد بر می‌گردد. چون تمامی مخلوقات عالم امکان از این نور واحد منشعب شده‌اند. از جمله‌ی این مخلوقات جسم، نفس، خیال و عقل مبارک امام حسین علیه‌السلام است. ▪️عصمت نیز درجاتی دارد؛ یک عصمتی را انسان کامل مستقیم از ذات حق متعال دریافت کرده است، یک عصمتی هم از معصوم دریافت شده است. عصمت چهارده معصوم علیهم‌السلام از حق متعال است اما عصمت حضرت علی اکبر، حضرت ابوالفضل العباس، حضرت فاطمه معصومه و حضرت زینب سلام الله علیهم اجمعین از معصوم است. در برخی از روایات داریم که معصوم به غیر معصومی می‌فرماید: «بِنَفْسي أنت»؛ جانم به فدای تو. قاعده‌ی عالم این است که دانی، فدای عالی بشود و معصوم وقتی سخن می گوید، سخنش از روی تعارف نیست. اگر معصوم مبتنی بر تعارف حرف بزند، بر عصمتش خلل و خدشه وارد می‌شود. هم فعل و هم قول معصوم حجت محض و مبتنی بر اتصال به وحی است. مراد از وحی بحث عام آن است. یعنی مبتنی بر اتصال به غیب نظام هستی است. چون معصوم عقل کل است، هر کاری که انجام می دهد از روی حکمت است. چرا در این جا، معصوم که بالاترین فرد عالم امکان است، می‌خواهد خودش را فدای دانی بکند؟ ▪️این «بِنَفْسي أنتَ یا أخي» که اباعبدالله علیه‌السلام خطاب به حضرت ابوالفضل علیه‌السلام می‌فرمایند یا این که حضرت موسی بن جعفر علیهما‌السلام به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها می‌فرمایند: «فِداها أبُوها» یعنی چه؟ ▪️انسان کامل دارای مراتب است. مرتبه ی اعلی او مرتبه‌ی نور واحد است. به حیث این که او در مرتبه‌ی نور واحد قرار دارد، تمام عالم فدای انسان کامل است. همه‌ی مخلوقات نظام وجود حول محور او می‌چرخند و به طواف وجودی او در طواف هستند. و به حیثی که انسان کامل در مرتبه‌ی عالم طبیعت است، می‌بیند که حضرت معصومه سلام الله علیها در مرتبه‌ی عالم عقل کل هبوط دارد. از حضرت معصومه سلام الله علیها در غیاب حضرت موسی بن جعفر علیه السلام سوال می‌کنند. بی بی نظام هستی تمام سوالات این سائلین را جواب می‌دهند. در راه این افراد با حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برخورد می‌کنند. دوباره از حضرت سوال‌ها را می‌پرسند. حضرت می‌فرمایند: «دخترم به شما چه جوابی داد؟» وقتی جواب را می‌گویند، امام می‌فرماید: «فداها ابوها». من هم می‌خواستم همان جوابها را بدهم. حضرت می‌بیند که دخترش به مرتبه‌ی عصمت رسیده، صاحب مقام عقل کل است، علم را از مشکات امامت گرفته. فلذا حضرت در مرتبه‌ی ظاهر می‌فرماید فداها ابوها. یعنی این مرتبه‌ی دانی من فدای این مرتبه‌ی عالی من. سخن اباعبدالله درباره‌ی حضرت عباس علیه‌السلام نیز همین گونه است. ▪️در هر صورت ائمه‌ی اطهار علیهم السلام نور واحد هستند. در این مقام نور واحد همگی اشتراک دارند. «کُلُّنا نُورٌ واحِدٌ». این نور واحد مبدا خلقت است. این نور واحد ازلی و ابدی است. حجت حق متعال است. تا خدا بوده و هست که تا و إلی بر نمی‌دارد، این نور واحد هم هست. قدیم است به قدم حق متعال. یا قدیم الاحسان به حق الحسین... از عالم هم این نور واحد برداشته شدنی نیست. این نور واحد در قالب مخلوقات ظهور دارد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
بخش نهم: ☑️مطرح کردن بیعت ▪️مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ ه
بخش دهم: ☑️حلال و حرام، واجبات و محرمات1⃣ ▪️مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما) الآیَة. مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا. مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذالِکَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَالله لایُضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ. مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ. مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ. ▪️هان مردمان! همانا حج و عمره از شعائر و آداب و رسوم خدایی است. پس زائران خانه ی خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند. هان مردمان! در خانه ی خدا حج گزارید؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید. هان مردمان! مؤمنی در موقف (عرفات، مشعر، منا) نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج [با پرونده ی پاک ] کار خود را از سر گیرد. هان مردمان! حاجیان دستگیری شده اند و هزینه هی سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید. و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد. هان مردمان! خانه ی خدا را با دین کامل و دانش ژرفی آن دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و بازایستادن [از گناهان ] برنگردید. هان مردمان! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزّوجل امر فرموده. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. خداوند عزّوجل او راپس از من امانتدار خویش در میان آفریدگانش نهاده. همانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او، پرسش هی شما راپاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند. ▪️أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ فی عَلِی أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی الله الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی. مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیْهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ فَإِنِّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِکَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذالِکَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّی اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ. ▪️هان! روا و ناروا بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم و در این جا یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا بازدارم. از این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آن چه از سوی خداوند آورده ام درباری علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند. و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند. هان مردمان! شما را به هرگونه روا و ناروا راهنمایی کردم و از آن هرگز برنمی گردم. بدانید و آگاه باشید! آن ها را یاد کنید و نگه دارید و یکدیگر را به آن توصیه نمایید و در آن [احکام خدا] دگرگونی راه ندهید. هشدار که دوباره می گویم: بیدار باشید! نماز را به پا دارید. و زکات بپردازید. و امر به معروف کنید و از منکر بازدارید. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️در ایام جوانی شبی در بیابان راه می‎رفتم و با خود فکر می‎کردم این چیست که یک ساعت علی علی می‎گوییم و ساعت بعد، عمر عمر می‎گوییم و از پول دنیا حرف می‎زنیم. (عُمرِ دنیا یعنی عُمَر. یک یا علی که گفتی، عُمَر و عُمر دنیا و دنیا و جهنّم، همه‎اش رفت که رفت.) به خودم می‎گفتم مگر قدّ علی و عمر، یکی در خوبی و دیگری در بدی، هم‎اندازه است که یک بار علی علی می‎گوییم و یک بار لعن به عُمَر می‎کنیم؟ به خودم گفتم آیا می‎شود ولو یک سر سوزن هم که هست، علی بلندتر باشد؟ گفتم خدایا می‎شود یک خرده هم که شده، علی بلندتر باشد؟ دیدم همه‎ی پیغمبران گفته‎اند علی بلندتر است. من عرض کردم خدایا من همان یک خورده را که عمر آنجا وجود ندارد، دوست دارم. آنجا صلواتی است که در مقابلش لعن نیست. اصلاً یاد غیر از علی را نمی‎کنی که لعنش کنی. این داغ را بر دل غیر می‎گذاری که حتّی با لعن کردن هم که شده، یادش کنی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei