صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
☑️روز چهارم محرّم
▪️سخنرانی ابن زیاد در مسجد کوفه در تمجید از یزید بن معاویه و تطمیع مردم با پول
▪️بسیج لشگر ده هزار نفری برای مقابله با امام حسین علیه السّلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
◾️امام زمان علیه السّلام شبیه علیّ اکبر امام حسین علیهما السّلام هستند.◾️
▪️١- رفع الحسين سبابته نحو السماء و قال اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ»:
▪️هنگام به میدان رفتن علیّ اکبر، امام حسین علیه السّلام انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان گرفتند و فرمودند: خدایا شاهد باش که پسری برای مبارزه به سوی آنها می رود که شبیه ترین مردم به رسول تو است در خلقت و اخلاق و سخن گفتن. هرگاه مشتاق پیامبرت می شدیم، به چهره او نگاه می کردیم.
☑️«بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج٤٥، ص: ٤٢»
▪️٢.نظر أمير المؤمنين عليه السّلام الى ابنه الحسين عليه السّلام فقال: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ. یَخرُجُ حِينَ غَفلَةٍ مِنَ النّاسِ وَ إماتَةٍ مِنَ الحَقِّ وَ اِظهارٍ مِنَ الجَورِ.»:
▪️امیرالمؤمنین علیه السّلام به پسرش حسین علیه السّلام نگریست؛ سپس فرمود: همانا این پسرم همانگونه که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را آقا و سرور نامیدند، سرور و آقاست و بزودی از نسل او مردی همنام با پیامبرتان (حضرت مهدی علیه السّلام) قیام می کند که در خلقت و اخلاق شبیه پیامبراکرم است. او در زمان غفلت مردمان و میرانده شدن حق و غلبه ستم قیام می کند.)
☑️«إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۲۴»
▪️پس حضرت مهدی و حضرت علیّ اکبر علیهما السّلام هر دو شبیه پیامبر و همانند یکدیگرند.
◾️استاد مهدی طيب
#امام_زمان #حضرت_علی_اکبر◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین 🏴 ☑️قسمت ۳۱ ▪️فضائل علی علیه السلام را پیامبر صلّی الله علیه و آله
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین 🏴
☑️قسمت ۳۲
▪️عالم یکپارچه چه به صورت و چه به صوت، ظهور تکوینیهی ولایت کلیهی اهلبیت علیهم السلام است. امام صادق علیه السلام فرمودهاند: «وَ هِیَ مَجْمُوعُ صُوَرِ العَالَمینَ». تمام صورت های عالم را جمع کنی، مجموعه ی این صور، انسان کامل میشود؛ در واقع صورت انسان کامل میشود. انسان کامل کیست؟ او صورة الصور است. مخلوقات عالم هر کدام به اندازهی خودشان انسان کامل را ظهور داده اند. خداوند یک حقیقتی را در عالم خلق کرده است به نام انسان که او فوق عقل است. یعنی حد معینی ندارد. انسان هم چون ملائکه نیست که بعضی از آن ها مدام در حال رکوع اند «وَ هُم رُکَّع» و جز آن چیزی نمیدانند و یا بعضی دیگر مدام در حال سجده اند «وَ هُم سُجَّد». پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودهاند: «خَلَقَ اللهُ آدَمَ عَلي صُورَتِهِ». خدا انسانی خلق کرده است به صورت خودش. همچنین میتوانیم بگوییم ضمیر صورت به آدم بر میگردد و مراد از این صورت حقیقت خود آدم است که هر دو درست است. خدا آدم را مظهر، نمونه و مثال خودش خلق کرده است.
▪️امام صادق علیه السلام میفرماید: «نَحْنُ وَالله الأسْمَاءُ الحُسْنيٰ» مثل خدا ماییم. خداوند در حدیث قدسی فرموده: «عَبْدي أطِعنِي أجْعَلَكَ مِثْلي/ مَثَلي» هر دو تعبیر درست است؛ مِثل خداست یعنی حد معینی ندارد، بی منتهاست. سعهی وجودی او تمام شدنی نیست. یک پایش در فرش است و دیگری در عرش. یک حقیقت ممتد از فرش تا عرش است. این انسان، نمونهی حق متعال است. این انسان تنها حقیقتی است که میتواند نور واحد را همان گونه که هست در خودش ظهور دهد. سایر مخلوقات این چنین نیستند. گل زیبایی دارد. توانسته است شأنی از شئون جمال نور واحد را نشان دهد نه کل جمالش را. جمال انسان کامل مگر تمام شدنی است؟ «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ» این جمال، جمال مطلق است. هر چیزی که در عالم مظهر جمال است آیا جمال مطلق خدا را نشان میدهد یا شأنی از شئون جمال حق متعال را نشان میدهد؟ کوه شأنی از شئون قدرت حق متعال را نشان میدهد، کل قدرت خدا را که نشان نمی دهد.
▪️این حضرت زینب کبری سلام الله علیها است که میفرماید: «مَا رَأَیْتُ إلّا جَمیلاً». من جمیلْ بین هستم و میتوانم جمال مطلق نور واحد را مشاهده کنم. به جز انسان کامل هیچ مخلوق دیگری را یارای این نیست که بتواند جمال مطلق ببیند. شما تمام عالم را بگردید نمیتوانید مخلوقی بیابید که جمالش جمال اطلاقی باشد. اگر از وجهی جمیل است ده ها نقص و ایراد دارد. شما در عالم بگردید و مخلوقی بیابید که مظهر علم حق متعال باشد، چنین مخلوقی نداریم. هر کدام از مخلوقات، شأنی از شئون علم حق متعال را نشان میدهند...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴 ☑️قسمت ۲ ▪️حق متعال دو
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴
☑️قسمت ۳
▪️این جسم و این جسمانیات حجاب راه میشود و برای ما جنبهی ظلمت پیدا میکند. یکی از وظایف روح اداره کردن این جسم است که همین الان مشغول به آن است. در اصطلاح، باطن ما مدبر ظاهر ماست. ما میخوریم، راه میرویم و نیاز های خودمان را برطرف میکنیم که اینها مطلقا تحت تصرف روح است. اگر این روح نباشد ما هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. مگر مرده میتواند کاری انجام دهد در حالی که روح از او مفارقت کرده است؟! لذا تدبیر جسم از وظایف روح است اما این یک بعد روح است.
▪️روح را از آن حیث که مشغول به جسم و جسمانیت است، نفس گویند. این نفس میتواند اماره، لوامه، ملهمه یا مطمئنه باشد. اگر این روح وقت خودش را مطلقا صرف جسمانیات کند، «اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْض ِ» (توبه/۳۸) در زمین سنگین بشود و در عالم دنیا متوقف بشود؛ نفس اماره میشود. لذا ما در مسیر حق متعال حجاب های متعددی داریم. برخی از حجاب های ما ظلمانی است که همین جسم و جسمانیات هستند. برخی دیگر نورانی هستند که این ها خطرناک و رهزن هستند. حجاب های ظلمانی را همه میشناسند اما حجاب های نورانی کار را سخت میکند. حجاب ظلمانی عبارت است از خواسته های خارج از حد عقل و شرع. بالاخره ما زمانی نیاز داریم که بدنمان را تدبیر بکنیم. بدن نیاز به نظافت، غذا، مسکن، ازدواج و... دارد. این نیازها در حد عقلانیشان مورد قبول هستند. «وَ لٰا تَجْعَل طَبیعَتَك حٰاکِمَة عَلیٰ عَقْلَك». اگر همین نیاز های جسمانی را فراتر از حد عقل و شرع ببری، گرفتار نفس شدهای، گرفتار نفس اماره و هواهای نفسانی شدهای. بعضی ها ظلمتشان فوق ظلمات است... ظلمت بالای ظلمت. «أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا ۗ وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ» (نور/۴۰) یا مانند تاریکی هایى است که در دریایى ژرف است که موجى آن را مىپوشاند. روى آن موجى است بالاى آن ابرى است. تاریکی هایى است که بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است. هر گاه دستش را بیرون آورد، به زحمت آن را مىبیند، و خدا به هر کس نورى نداده باشد او را هیچ نورى نخواهد بود. این حجاب، حجاب ظلمانی است.
▪️حجاب دیگر، حجاب نورانی است و بالاتر از آن حجاب اسماء و صفات حسنیٰ الهی که برای خواص الهی است. در راه مانده حتی حق ندارد در اسم الله هم متوقف شود، یعنی وقتی اسماء الهی بر او تجلی کرد هم نباید بایستد؛ «القِیدُ کُفْرٌ وَلو بِالله» قید کفر است و لو به اسم الله... انسانی که می خواهد آزادمرد باشد در قید الله هم نباید باشد. یعنی چه؟ یعنی در قید اسماءالله نباشد چون الله اسم جامع است. به خدایی برسد که هیچ قیدی را نمیپذیرد. خدا مقید به چیزی است؟ بی قیدترین حقیقت نظام هستی خداست. هیچ قیدی را نمیپذیرد، حتی این جمله که خدا بی قید است هم قید خدا نیست. الله غیر از خداست. الله اسم خداست لذا قید است. عارف عاشق، قید را نمیخواهد؛ مثل مولایش اباعبدالله الحسین علیه السلام... بزرگ ترین نمایش امام حسین علیه السلام در کربلا مبارزه با قیود بوده است. او که قیود ظلمانی چون یزید و امثالهم در مقابلش داشت و با آنان جنگید، قیدهای نورانی هم داشت که آن قیدها را هم کنار زد. مظاهر اسماء و صفات حسنی الهی را که حضرت عباس علیه السلام و امثالهم بودند هم کنار زد. حضرت عباس علیه السلام و حضرت علی اکبر مظهر اسم الله هستند. ایشان الله نما هستند. آیینه ای هستند که تمام قد خدا را نشان میدهند. دیدیم که امام حسین علیه السلام در کربلا از این قیدهایش هم گذشت...
#ح_م
◾️چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟◾️
▪️علقمه گوید از امام باقر علیهالسلام پرسیدم که اگر بعضی بخواهند برخی دیگر را در شهادت امام حسین علیهالسلام تسلیت بدهند چه بگویند؟ حضرت فرمودند: بگویند: «أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عليهمُ السَلامُ»
▪️خداوند متعال اجرهای عزاداری ما را به سبب مصیبتی که از حسین علیهالسلام به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را در رکاب ولیّ دمّ ایشان امام مهدی عجلالله فرجه، از آل محمد علیهمالسلام، از طلبکنندگان خون آن حضرت قرار دهد.
◾️کامل الزیارات، ص ۱۷۵◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حسين جانم
ای که نزدیک ترینی به من حتی زِ خودم
از "منِ" دور ز ِخود بر"تو" ی نزدیک سلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
امشب دل زهـرای اطهر را شکستند
در کـربلا بر روی مهمــان، آب بستند
امشب شب بیتابی طفل رباب است
اطــراف گهــواره صدای آب آب است
پــــریده رنـگ از روی گـلهای مدینه
از تشنگی خشکیده لبهای سکینـه
ای زادۀ امالبنین، بنمــــا نظــــاره
گشته نفس در سینۀ طفلان شراره
امشب حرم، جز خون دل، آبی ندارد
طفل سه ساله، در بدن تابی ندارد
لــب تشنـه، اولاد امیـرالمــؤمنیـن اســت
ای اهل کوفه! شرط مهمانی چنین است؟!
@mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیـعِ الصَّغیرِ 🏴
فَتَقَدَّم إِلَى الْخَیْمَةِ وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ...
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 #استنصار_انسان_کامل 🏴
#بسمه_تعالی_شانه
▪️حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار میکرد یعنی میفرمود: «هل من ناصر ینصرنی؟» امام به سبب جامعیتش که مظهر اسم جامع الله است و کون جامع است، در تمام مراتب هستی حضور احاطی و قیومی دارد. وقتی امام استنصار میکرد، تمام ارکان هستی لبیک میگفتند. در روایات منقول به لبیک جماد و نبات و وحوش و دریاها و ملائکه و جنیان و.... اشاره شده است اما امام حسین علیه السلام اجازه نصرت به آنها نمیداد چون در اینصورت اعمال ولایت تکوینی بود که مقصد و غرض اولیاء نمیباشد بلکه استنصار امام از جهت امتحان و ارتقاء انسانهاست و در حوزه ولایت تشریعی او محقق میشود.
▪️وقتی آن حضرت استنصار میکند، طلب نصرت خود را مطرح میکند یعنی میفرماید: «...ینصرنی» برخلاف حضرت عیسی علیه السلام که فرمود: «مَنْ أَنْصَارِي إِلَى الله» (صف،۱۴) یعنی نصرت خود را در راستای صیرورت به الله بیان میفرماید چون او مظهر اتم الله نمیباشد اما حضرت سیدالشهداء علیه السلام مظهر اتم الله است لذا میفرماید: «هل من ناصر ینصرنی؟»
▪️این سخن مشابه سلام قرآن به حضرت یحیی و عیسی بن مریم علیهم السلام است که در مورد حضرت یحیی میفرماید: «سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَیًّا» (مریم، ۱۵) اما در مورد حضرت عیسی در مقام قرب فریضه میفرماید: «والسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» (مریم، ۳۳) امام حسین علیه السلام در مقام حضرت احدیت مظهر ذات و تجلی اعظم اوست؛ نصرت او نصرت حق است و بین نصرت او و نصرت الله بینونتی نیست. همهی پیامبران اصحاب خود را به جهت این ذوات مقدس دعوت به یاری کردند یعنی عیسی به حواریون گفت من انصاری الی الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام؟ این بیان تأویل آن آیهی شریفه است. البته مراد از نصرت امام تبعیت از او در جهت تحقق اهداف او که استکمال نفس انسانی است میباشد ورنه او ناصر بالذات است و کسی را نمیرسد که او را یاری کند بلکه همه از او استعانت میجویند: «اِیَّاكَ نَسْتَعِیْنُ». تمام موجودات در حضرت امکان به لسان استعدادی و به وفق عین ثابتهشان از حقیقت ولایت مطلقه طلب ظهور در تعینات خلقی را دارند و این مقام امام است که در گوش اعیان ندای لاهوتی کن را میخواند و آنها را جهت ظهور در تعینات خارجی یاری میکند.
▪️استنصار امام هفت لبیک میخواهد تا ناصر در منصور فانی شود. هدف امام از استنصار نیز این است که روح انسانها را به کمال ممکنهشان برساند لذا برخی در لسانشان لبیک گفتند اما در قلوبشان لالبیک سر دادند: «يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ» (فتح، ۱۱)، نامه نوشتند و خواستار نصرت امام شدند اما لبیکشان از حلقومشان بالاتر نرفت. لبیک به استنصار امام باید قلبی باشد تا نفس استکمال یابد و شفاعت امام شامل حال او شود. بذل جان مرتبهای بلند از پاسخ به استنصار امام است اما بالاتر از آن قطع و قمع تعلقات و تعینات است.
جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم
این متاعی است که هر بی سر و پایی دارد
▪️در کربلا برخی هر هفت استنصار امام را لبیک گفتند و در عین حسینی مستغرق گشتند. تک مردانی چون حضرت عباس بن علی و زینب کبری و علی اکبر سلام الله علیهم به طرق مختلف لبیک هفتمین را گفتند و حسین شدند، یکی ارباً ارباً شد و بر حلقوم عاشقی تیر سه شعبه خورد و رعنای دیگری زیر سم ستوران رفت و مثل زینبی با وداع از معشوق ازلی خود، لبیک آخر را سرود و ما رأیت إلا جمیلا سر داد و منصور منصور شد...
خامشند و نعرهی لبیکشان
میرسد تا تخت عرش و عرشیان
▪️بدان، استنصار امام ازلی و ابدی است و مختص به سال ۶۱ هجری نیست؛ قبل از آن یحیی لبیک گفت و سرش را در طشت طلا گذاشتند و بعد از آن قاسم سلیمانی لبیک گفت و ارباً ارباً شد. بکوش خودت را به کربلا برسانی و ندایش را با جان و دل لبیک بگویی و تو هم منصور شوی...
🏴فَأَسْأَلُ الله أنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثارِكَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُور
#ح_م
جمعه ۴ محرم الحرام ۱۴۴۳ه ق
☑️مقام باکین1⃣
▪️گریه هر کسی بستگی به حال و مقام او دارد، لذا در درجات هرکس با دیگری فرق میکند، چه آن که میان بکاء اهل دنیا و اهل آخرت فاصله بسیار است.
▪️گریستن برای فقدان چیزی و از دست دادن متاع، با گریه برای محبت الهی، بسیار فاصله دارد. حال کسی در کاری که کرده غالب است که همانند «زن فرزند مُرده» گریه میکند.
▪️این بکاء، درس دادنی نیست. کسی که برای جیب خالی کردن خود را به اشک ریختن وادار میکند و واقعاً به خاطر حرفه اش اشک هم جاری میشود این حیله خاص است.
▪️اگر پیامبر اشک بریزد، با یک آدم عادی اصلاً قابل قیاس نیست. انسان کامل اشرف موجودات است ولی انسان عادی به خاطر مسئله ای ناقص و بی ارزش میگرید.
▪️شعیب پیامبر از محبت حق اشک ریخت، تا اینکه چشمش از دیدن افتاد. دیگری از محبت به مظاهر دنیوی میگرید و به چشمش آسیب وارد میشود.
▪️بهلول نبّاش، از عمل زشت خود آنقدر گریه کرد، تا اینکه آیاتی درباره عمل شنیع او و پذیرفتن توبهاش وارد شد. پیامبر(صلی الله علیه واله) به مردم فرمود:« گناهان خود را همچون بهلول تدارک کنید.»
▪️گریه امام سجاد(علیه السلام) بعد از صحنه کربلا تا قریب چهل سال را، کسی نمیتواند ادراک کند و یا همانند او شود؛ این بکاء خاص وجود نازنین آن حضرت بوده؛ لذا امام سجاد (علیه السلام) را یکی از بکّائین گفته اند.
▪️اینجا گرچه کمیت مورد نظر بوده ولی کیفیت بکاء را هیچ اندازه و قدری نتوان کرد.
▪️اگر حضرت آدم گریست از ترک اولایی بود که امر ارشادی را نتوانست پیاده کند و سالها گریه کرد، آیا این حال و مقام او برای کسی قابل درک است؟ نه! سوز و کیفیت را نشود بیان کرد یا نوشت، تا کسی به آن پی ببرد.
◾️مقامات معنوی؛ مقام باکین
استاد سید علی اکبر صداقت◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حسين جانم
ای که نزدیک ترینی به من حتی زِ خودم
از "منِ" دور ز ِخود بر"تو" ی نزدیک سلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
السلام علیك یا قمر العشیره...
أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي...
السلام علیک یا قمر العالمین نور الله ابافاضل العباس
یادم ز وفای اشجع الناس آید
از چشم ترم سوده ی الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید
@mohamad_hosein_tabatabaei