eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴   ▪️قسمت ۴ ▪️عده‌ای هست
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 🏴   ☑️قسمت ۵ ▪️اباعبدالله علیه السلام در کربلا می‌فرمایند: «اللّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مَن الکَربِ وَ البَلٰاءِ» کرب به معنی سختی است و سختی و ظلمت جایی است که قید آن جا باشد. هرجا که قید نباشد آن جا کربی وجود ندارد. امام حسین علیه السلام در کربلا می‌خواهد با همه‌ی قیود مبارزه کند. همه‌ی قید ها و حجاب ها را کنار زدن کار بسیار دشواری است لذا می‌فرماید: «اللّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مَن الکَربِ وَ البَلٰاءِ». ما باید چه کار کنیم که از ظلمات نفس رها شویم؟ «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» (یوسف/۵۳). تا لحظه‌ای که بمیریم نفس امّاره ما را رها نمی‌کند. لذا می‌فرماید خدایا من به تو پناه می‌برم. کجا؟ در روضه‌ی امام حسین علیه السلام معارف حقه‌ی اهل‌بیت علیهم السلام را می‌آموزم. دیگران چشم، گوش و سینه‌ی خود را با چیزهای دیگر پر می‌کنند اما خرقه‌ی من می‌شود پیراهن امام حسین علیه السلام تا از ظلمات رها بشوم. این پیراهن مشکی خرقه‌ی عشاق است. خرقه از قدیم الایام بوده، بعضی ها آن را به حضرت آدم، پیامبران و یا امیرالمؤمنین علیه السلام بر می‌گردانند. خرقه یک نشان ظاهری بوده که ایشان می‌پوشیدند که دلالت می کرد بر این که اینها در مسیر ولایت اهل‌بیت علیهم السلام هستند یا تسلیم یک ولی خدا هستند منتها یک نماد ظاهری بیش نبود لذا خرقه‌ی سالوس داریم. حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری کآتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست ▪️برخی در باطن هیچ ولایت، سر، تسلیم، زهد و فقری نداشتند اما خرقه می‌پوشیدند لذا در اشعار حافظ خرقه‌ی ریایی، خرقه‌ی سالوس و خرقه‌ی نفاق دیده می‌شود. نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد ▪️اما خرقه حسینی مستوجب آتش نیست بلکه مستوحب خموشی آتش است. این خرقه که شما می‌پوشید، هم ظاهر است و هم باطن، هم نشان است و هم ضمان. همین پیراهن ظاهری امام حسین علیه‌السلام شما را از انحراف ضمانت می‌کند. لذا می‌گوید وارد مجلس امام حسین شوید. اهل‌بیت علیهم السلام دوست دارند من و شما نایستیم و رشد کنیم. ▪️پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْط». مردان و زنان با همدیگر ازدواج كنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستی كه من مباهات می‌كنم به واسطه‌ی شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه سقط شده! این حدیث خیلی لطیف است. یک ظاهری دارد و یک باطنی. تأویل باطنی آن مطرح می‌شود. ما یک نکاح ظاهری داریم و باید نسل شیعه زیاد بشود. این ظاهر قضیه است اما یک نکاح باطنی هم وجود دارد دیگر. بشریت جنبه‌ی ظاهری ماست و انسانیت جنبه‌ی باطنی ما. اصالت ما با انسانیت است. ما اصالتا انسانیم. جسم ما ازدواج بکند اما روحمان ازدواج نکند؟ لذا روح هم باید ازدواج بکند. روح با حقایق، معقولات، تفکر و تأمل در نظام هستی ازدواج می‌کند. هر چه شما بیشتر فکر کنید و بفهمید، به اندازه‌ی فهمتان انسان هستید. پیغمبر می‌فرمایند من به این مباهات می‌کنم. من مباهات می کنم به این که «عُلَمٰاء أُمَّتي أفْضَلُ مِنْ أَنْبیٰاء بَني إسرٰائیل» من مباهات می‌کنم وقتی در قیامت می‌بینم که خیلی از انبیاء به دنبال یک شیعه‌ی امیرالمؤمنین در قرن ۱۴ باید باشند. فهمی که این شیعه دارد فراتر از خیلی از انبیاء گذشته است. راه نبوت تشریعی بسته است، راه نبوت انبائی که بسته نیست. نبوت انبائی آن است که عقل شما چنان رشد کند که بتوانید در نظام هستی سیر کنید. لذا پیغمبر به ما مباهات می‌کند وَ لَوْ بِالسِّقْط. بچه ای که سقط می‌شود، بچه‌ای است که به تکامل نرسیده است. بچه‌ای که هنوز جا دارد برای کامل شدن اما کامل نشده است، یعنی برزخ. بچه‌ی ۶ ماهه‌ای که سقط می‌شود، شکل انسان را دارد دیگر. پیغمبر می‌فرماید خودتان را به شکل انسان به برزخ برسانید باقی با ما. دست و پا و سر و گوشی در بیاورید مابقی با ما. اگر حتی به برزخ سقط بشوید ما به آن هم مباهات می‌کنیم...
۳ شهریور ۱۴۰۰
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️کسی که بر امام حسین گریه کند، حسّاس می‎شود و وقتی اولیاءالله و عباد خدا که بدنشان نرم است، او را در بغل می‎گیرند، او این را احساس می‎کند و لذّت می‎برد. ▪️در این امّت، امام حسین علیه السّلام خالق گریه است. در بارگاه قرب که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است ▪️و در عین اینکه خالق گریه است، ذات مؤمنین را می‎خنداند. عصر عاشورا بعد از همه‎ی عزاداری‎ها و گریه‎ها، بچّه‎ها و جوان‌ترها، اگر بزرگ‌ترها مانعشان نشوند، بی‌‎اختیار شوخی می‎کنند و می‎خندند، در حالی که عصر عاشورا آغاز مصائب اهل حرم و بازماندگان شهدای کربلاست و باید مغموم باشند. این بهجت و سرور ذاتی مال امام حسین علیه السّلام است. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
۳ شهریور ۱۴۰۰
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴   ☑️قسمت ۵ ▪️اباعبدالله
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...   ☑️قسمت ۶ ▪️من و شما یک مسیر طویل و درازی در پیش داریم. یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ اَلسَّلِیمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ يَقُولُ: «...آهِ مِنْ قِلَّةِ اَلزَّادِ وَ طُولِ اَلطَّرِیقِ وَ بُعْدِ اَلسَّفَرِ وَ عَظِیمِ اَلْمَوْرِدِ». امیرالمؤمنین علیه السلام چون مار گزيده به خود مى‌پيچيد و چون اندوهگينان مى‌گريست و مى‌گفت: آه از اندک بودن توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه. راه ما، راه خیلی طولانی‌ای است. در این سفر نباید وقوف داشته باشیم. باید سیر کنیم، تا کجا؟ تا ابدیت... این دنیا سخت‌ترین مرحله‌ی زندگی من و شماست. خرم آن روز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم از پی جانان بروم ▪️رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الدُّنْيَا سِجْنُ المُؤْمِنِ وَ جنَّةُ الكَافِرِ». به کافر در این مرتبه خوش می‌گذرد چون کافر وقوف دارد. به همین مرتبه‌ی دنیا بسنده کرده و خودش را در همین حدّ حیوانیت بلکه پایین‌تر از آن نگه داشته‌است. اما ما ابدیت در پیش داریم. من و شما باید در عالم برزخ سر کلاس درس امیرالمؤمنین حاضر بشویم. من و شما باید در عالم قیامت و حتی فراقیامت سر کلاس درس اباعبدالله الحسین علیه السلام حاضر شویم. هر اتفاقی که قرار است آن جا بیفتد به وفق این دنیا است: «الدُّنْیا مَزْرَعةُ الآخِرَةِ». لذا مبارزه‌ی با نفس بسیار مهم است. ▪️«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً...» (بقره/۶۷) و هنگامى که موسى به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مى‌دهد که: ماده گاوى را سر ببرید». باید دید این مرتبه‌ی حیوانیت چیست. خدا در قرآن از بقره، گوساله سامری، کلب به عنوان مظهر نفس یاد کرده ‌است. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند که خدا این حیوانات را خلق کرد تا تمثیل اعمال شما باشند. یعنی ای انسانی که در مرتبه‌ی خوردن و خوابیدن و چریدن ماندی، باطن شما گاو است. ای انسانی که همیشه عصبانی و بدخلق هستی، باطن شما گرگ است. آقایی که همیشه در شهوت غوطه‌ور هستی، باطن شما خروس است. اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا هم همین کار را کرده‌ است، او باطن ها را آشکار نموده است. باید دید این یزید و شمر کجای باطن ما قرار دارند. به تعبیر شهید مطهری آن شمر  ۱۴۰۰ سال پیش مرد و الان هم دارد عذاب می‌کشد. اما یزید و شمر من و شما کجاست؟ ابالفضل العباس من و شما کجاست؟ ۷۲ شهید کربلا مظهر ۷۲ لشکر عقل هستند و اسم اعظم هم ۷۳ حرف است و ماء هم به عدد ابجد ۷۲ است، این شهیدان کجایند؟ این ها همه رمز است که باید درون خودمان پیدا کنیم و پیاده کنیم. راهش هم امام حسین علیه السلام است... بنده به اندازه سعی خودم خیلی گشته‌ام، بسیار مطالعه کرده‌ام و در الفاظ و اصطلاحات غوطه‌ور شده‌ام، این در و آن در زدم، پیش افراد و اشخاص زانو زدم، نهایتا به در خانه اباعبدالله الحسین علیه السلام رسیدم. این در است و دگر دوم در نیست این ره است و دگر دوم ره نیست ▪️به در خانه‌ی امام حسین علیه السلام رسیدم، دیدم جمله‌ی انبیاء و اولیاء دم این در نشسته اند و بر حلقه و کوبه‌ی این در و خانه متمسک اند. وقتی اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا آمدند همه‌ی این حضرات هم در کربلا حاضر شدند....
۴ شهریور ۱۴۰۰
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین  🏴   ☑️قسمت ۳۴ ▪️قال سیّد الکونین صلوات الله علیه: «حُسَینٌ مِنّي وَ أنا
🏴   🏴   ☑️قسمت ۳۵ ▪️در جامعه‌ی کبیره اشاره شده است که این چهارده معصوم علیهم السلام اصل حق، فرع حق و هم معدن حق هستند. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ»، یعنی امیرالمؤمنین علیه‌السلام معیت قیومه با حق دارد. علی علیه السلام با حق و حق با اوست. قیام حق به علی و قیام علی به حق است، یعنی این ها یک حقیقت هستند و دوتا نیستند. فعلیت در مقابل قوه است. قوه یعنی استعداد و استعداد که شکوفا شود فعلیت می‌شود. برای مثال تخم مرغ نسبت به مرغ قوه است، یعنی هنوز صورت فعلیت یافته‌ی مرغ را پیدا نکرده است. این تخم مرغ قوه است و قابلیت و استعداد مرغ شدن را دارد؛ مرغ می‌شود و به فعلیت مرغ بودن می‌رسد هرچند تخم مرغ نیز به خودی خود فعلیت است. هر چیزی که در عالم است، به فعلیت رسیده؛ «کُلُّ موجُودِِ مَرحُومٌ»، هر چیزی که موجود شده است به فعلیت رسیده است. رحمت حق متعال شامل حال او شده است و او از کتم غیب و عدم پا به عرصه‌ی وجود گذاشته است، نه از عدم به معنای هیچ بلکه از مرتبه‌ی اعلای عالم وجود. از عدم این شکل به این شکل درآمده است. «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا» (انسان/۱) آیا انسان را آن هنگام از روزگار به یاد آید که چیزى درخور یاد کردن نبود؟ به من و شما روزگاری گذشت که اصلا شیء قابل ذکری نبودیم. بودیم اما قابل ذکر نبودیم. وقتی که نطفه‌مان منعقد شد، قابل ذکر شدیم. هم در علم الهی به صورت علمی حضور داشتیم هم جسممان در این عالم طبیعت بود. در همین آب و غذا و هوا بودیم که پدر و مادر ما از آن ها خوردند، آن ها جمع شدند و نطفه ی انسانی شدند. علقه، مضغه، جنین و کودک شد تا جایی که این کودک به سن رشد و بلوغ رسید و نهایتا پیر شد. ▪️همه‌ی فعلیت های عالم را جمع کنیم، انسان کامل می‌شود. یکی از تعاریف عقل کل این است که حقیقتی است که جامع همه‌ی فعلیت های مادون خویش است. همه ی فعلیت ها را جمع بکنیم، می‌شود عقل کل، خلیفة الله، انسان کامل... «هِیَ المُخْتَصَرُ مِنَ العُلُومِ فی اللَّوحِ الْمَحْفُوظِ»، لوح محفوظ همین نظام هستی است که تمام مخلوقات در آن مندرج هستند. این صورت انسانی، خلاصه، عصاره، اصل و ریشه‌ی آن است. این صورت انسانیه بسته به قابلیت قوابل ظهور می‌کند. این صورت اکبر بی‌نهایت مظهر دارد. «وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (نحل/۱۸) این صورت های بی نهایت عالمین همه اشعه های این صورت انسانیه هستند منتها این حقیقت در هر صورتی به اندازه‌ی قوه و استعداد او ظهور می‌کند. خورشید از این بیشتر نمی‌تواند این حقیقت را نشان دهد، به اندازه‌ی خودش نشان می دهد. ملائکة الله هم به اندازه‌ی خودشان می‌توانند این حقیقت را نشان دهند. «وَ هُم رُکَّع» ، «وَ هُم سُجَّد» یکی جبرئیل است که کار آن فقط افاضه‌ی فیض است. دیگری عزرائیل است که می‌میراند. یکی اسرافیل است که در صور می‌دمد و یکی نیز میکائیل است که رزق می‌دهد. آن که میکائیل است جبرئیل نیست. آن که جبرئیل است عزرائیل نیست. آن که عزرائیل است اسرافیل نیست و همگی مظهر انسان کامل هستند. هر کدام از این موجودات عالم علوی محدود به حد معینی هستند.
۴ شهریور ۱۴۰۰
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️امام حسین علیه السّلام در مورد علّت رفتنشان به کربلا به هر کس مطابق عقلش چیزی فرمود، ولی علّت اصلی‌اش معلوم نشد؛ امام حسین علیه السّلام به خداوند گفت من می‎خواهم قربان شما بشوم. ▪️می‎گویند امام حسین علیه السّلام شهید شد تا گناهکاران امّت بخشیده شوند. آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچّه‎ی چهارده ساله‎اش را به کشتن می‎دهد که گاوش را نجات دهد؟ نخیر، امام حسین علیه السّلام خودش دوست داشت در راه محبوبش جان‌فشانی کند و به ملاقاتش برود. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
۴ شهریور ۱۴۰۰
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران، قسمت ششم بخش نهم ● بالاترين لذتها در دنيا و آخرت كدام است ؟ و در كافى ، و
● آيات 25 - 19 آل عمران ، قسمت اول بخش اول إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ وَ مَا اخْتَلَف الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب إِلا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ وَ مَن يَكْفُرْ بِئَايَتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سرِيعُ الحِْسابِ(19) فَإِنْ حَاجُّوك فَقُلْ أَسلَمْت وَجْهِىَ للَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُل لِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب وَ الاُمِّيِّينَ ءَ أَسلَمْتُمْ فَإِنْ أَسلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا وَّ إِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك الْبَلَغُ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ(20) إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(21) أُولَئك الَّذِينَ حَبِطت أَعْمَلُهُمْ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ وَ مَا لَهُم مِّن نَّصِرِينَ(22) أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِّنَ الْكتَبِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتَبِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَ هُم مُّعْرِضونَ(23) ذَلِك بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسنَا النَّارُ إِلا أَيَّاماً مَّعْدُودَتٍ وَ غَرَّهُمْ فى دِينِهِم مَّا كانُوا يَفْترُونَ(24) فَكَيْف إِذَا جَمَعْنَهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْب فِيهِ وَ وُفِّيَت كلُّ نَفْسٍ مَّا كسبَت وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ(25) ● ترجمه آیات همانا دين نزد خدا تنها اسلام است ، و اهل كتاب در آن اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقانيت آن يقين داشتند و خصومتى كه در بين خود داشتند وادار به اختلاف كفر بورزد بايد بداند كه خدا سريع الحساب است (19). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 188 حال اگر همينها بر سر دين با تو بگو مگو كردند بگو من و پيروانم سراسر وجودمان را تسليم خدا كرديم و به اهل كتاب و مشركين بى كتاب يك كلمه بگو اسلام مى آوريد يا نه ؟ اگر اسلام آوردند راه سعادت خود را يافته اند و اگر نياوردند تو وظيفه خودت را انجام داده اى چون بيش از ابلاغ ، وظيفه اى ندارى و خدا بيناى به (اعمال ) بندگان است (20) به كسانى كه به آيات خدا كفر مى ورزند و پيامبران را به ناحق مى كشند و افرادى را كه به عدالت وادارشان مى كنند به قتل مى رسانند، بشارت به عذابى دردناك بده (21) اينان همانهايند كه اعمال خيرى هم كه دارند هم در دنيا بى نتيجه مى ماند و هم در آخرت و از انواع ياوران ، هيچ نوع ياورى ندارند (22) مگر نديدى كسانى را (علماى اهل كتاب را) كه مختصر اطلاعى از كتاب آسمانى خود دارند، چگونه مردم را به كتاب خدا مى خواندند تا در بين آنان حكومت كند اما خودشان از كتاب خدا روى گردانده و زير بار نرفتند (23) و اين بدان جهت بود كه مى پنداشتند: آتش دوزخ به آنان نمى رسد مگر چند روزى معدود و افتراهائى كه خودشان در دين خود تراشيده بودند مغرورشان ساخت (24) پس چه حالى خواهند داشت روزى كه هيچ شكى در آمدنش نيست ، زمانى كه همه آنان را جمع مى كنيم و هر انسانى بدانچه كرده بدون كم و زياد مى رسد و به احدى ستم نمى شود (25). ● بیان آیات اين آيات در بيان حال اهل كتاب است كه آخرين طوائف سه گانه اى است كه گفتيم در اين سوره به شرح حال آنان مى پردازد، و مقصود مهم و اصلى از ذكر طوائف نامبرده ، همين طايفه است ، و قسمت عمده اين سوره درباره همين طايفه يعنى يهود و نصارا نازل شده ، و يا بالاخره به ايشان مربوط مى شود. إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ ... در سابق معناى اسلام از نظر لغت بيان شد، و گويا همان معناى لغوى در اينجا مراد باشد، به قرينه اينكه اختلاف اهل كتاب را نقل مى كند، كه بعد از علم به حقانيت اسلام و تنها به خاطر دشمنى اى كه با يكديگر داشتند آن را نپذيرفتند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
۸ شهریور ۱۴۰۰
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله ) در يك محفل خانوادگی ... ▪️حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله) در يك محفل خانوادگی، فرزندان و برادرزاده‌های خود را جمع كرد و برای آنها سخنرانی كرد و آنها را نصيحت كرد. ▪️اين بيان نورانی امام حسن مجتبی (علیه السلام)هم برای اين عزيزان سودمند است و هم برای همه ما كه فرزند داريم، ميخواهيم آنها را پرورش دهيم، ▪️فرمود: «إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين» فرمود: «بَنيَّ وَ بَني أَخِي»؛ يعنی فرزندان ما و برادرزاده‌های من! شما الآن نوجوان هستيد، سنّ‌ شما كم است، در آينده جزء بزرگان جامعه هستيد و به تعبير امروز, آينده‌سازان هستيد « يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كِبارُ قَومٍ آخَرين فَتَعلَّمُوا العِلمَ» بكوشيد از عمرتان حداكثر استفاده را ببريد، دانشمند و عالِم با عمل باشيد، ▪️بعد فرمود هيچ كدام از شما طوری نباشد كه دفترچه خاطرات نداشته باشيد، همه شما يك دفترچه داشته باشيد، هر جا رفتيد مطلب علمی, سودمند, اخلاقی شنيديد تاريخ آن را, مطلب آن را در همان دفترچه يادداشت كنيد، ▪️«فَتَعلَّمُوا العِلمَ» و اگر كسی نتوانست، مطلبی را در حافظه بسپارد، برابر آنچه در آن دفترچه علمی نوشت، در اتاق مطالعه گذاشت، هر وقت خواست به آ‌ن مراجعه می‌كند و از آن بهره می‌برد. ▪️اين سفارشی بود كه امام مجتبی (سلام الله) به فرزندان خود و به برادرزاده‌های خود فرمود كه: «َبنيَّ وَ بَني أَخِي إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين». ◾️دیدار با جمعی از دانش آموزان مشهد مقدس ۱۳۹۳/۲/۲۰ حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
۸ شهریور ۱۴۰۰
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️عرفات در حجّ شیعه، معرفت امام حسین علیه السّلام است و حج بدون درک و وقوف عرفات درست نیست. ▪️سالی یک بار عاشورا شیعیان را می‎میراند و زنده می‎کند و مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا را عملی می‎کند. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
۸ شهریور ۱۴۰۰
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيات 25 - 19 آل عمران ، قسمت اول بخش اول إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ وَ مَا اخْتَلَف
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش دوم ● مراد از ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) در نتيجه معناى جمله مورد بحث چنين مى شود كه : ((دين نزد خداى سبحان يكى است و اختلافى در آن نيست و بندگان خود را امر نكرده مگر به پيروى از همان دين و بر انبياى خود هيچ كتابى نازل ننموده مگر درباره همان دين ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 189 و هيچ آيت و معجره اى به پا نكرده مگر براى همان دين كه آن دين عبارت است از اسلام ، يعنى تسليم حق شدن ، و بعقيده هاى حق معتقد گشتن ، و اعمال حق انجام دادن )) و به عبارتى ديگر: ((آن دين واحد عبارت است از تسليم شدن در برابر بيانى كه از مقام ربوبى در مورد عقائد و اعمال و يا در مورد معارف و احكام صادر مى شود)). و اين بيان هر چند به طورى كه در قرآن حكايت شده در شرايع رسولان و انبياى او از نظر مقدار و كيفيت مختلف است ، ليكن در عين حال از نظر حقيقت چيزى به جز همان امر واحد نيست ، اختلافى كه در شريعت ها هست از نظر كمال و نقص است ، نه اينكه اختلاف ذاتى و تضاد و تنافى اساسى بين آنها باشد، و معناى جامعى كه در همه آنها هست عبارت است از تسليم شدن به خدا در انجام شرايعش ، و اطاعت او در آنچه كه در هر عصرى با زبان پيامبرش از بندگانش مى خواهد. پس دين همين اطاعتى است كه خدا از بندگان خود مى خواهد، و آن را براى آنان بيان مى كند، و لازمه مطيع خدا بودن اين است كه آدمى آنچه از معارف را كه به تمام معنا برايش روشن و مسلم شده اخذ كند، و در آنچه برايش مشتبه است توقف كند، بدون اينكه كمترين تصرفى از پيش ‍ خود در آنها بكند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
۹ شهریور ۱۴۰۰
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️یاد کردن از عزای امام حسین علیه السلام چه در خوشحالی ، چه در غم ، همه وقت شیرین و خوب است . فضا شکاف است . اصلا عزای امام حسین علیه السلام یک تجلی دارد که دیوارهای بسته را می شکافد و باز می کند . کشتی اش خیلی سریع است . آنقدر سرعت دارد که کشتی های دیگر احتیاط می کنند . امير المؤمنين علیه السلام، ائمه علیهم السلام کشتی هایشان را در شریعه نگه می دارند تا کشتی امام حسین علیه السلام بیاید و برود ، از بس که سریع می رود . کشتی امام حسین علیه السلام خیلی سریع است ؛ یعنی در این دستگاه ، زود گناه ها بخشیده می شود و زود خلق را صاف می کنند . تا دل هایشان به گریه می افتد دیگر هیچ چیز برایشان باقی نمی گذارد؛ پاکشان می کند . البته اگر باز حرف بزنند ، غیبت کنند ، تهمت بزنند، آن چیز دیگریست و اِلّا آن وقت که دلش می شکند ، امام حسین علیه السلام یک نوری دارد که مال خداست ، آن را در قلب می ریزد . دل شکسته خیلی سریع از گرداب بیرون می آید . آن نور برای قضای حاجات خیلی سریع است . « سَفينَةُ الْحُسَيْنِ اَسْرَعَ ». اسرع یعنی سریع تر. حتى عرض کردم که کشتی های دیگر خودشان را کنار نگه می دارند که این کشتی غرقشان نکند. خیلی با خدا سرعت دارد. ◾️شیخ محمد اسماعیل دولابی کتاب طوبای محبت، جلد پنجم مجلس سوم، کشتی حسین صفحه ۹۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
۹ شهریور ۱۴۰۰
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش دوم ● مراد از ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) در نتيجه معناى
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش سوم ● اختلاف اهل كتاب ناشى از غرور و ستمگرى آنها بود و اما اختلافى كه اهل كتاب از يهود و نصارا در دين كردند، با اينكه كتاب الهى بر آنان نازل شده ، و خداى تعالى اسلام را برايشان بيان كرده بود، اختلاف ناشى از جهل نبود، و چنان نبود كه حقيقت امر برايشان مجهول بوده باشد، و ندانسته باشند كه دين خدا يكى است . بلكه اين معنا را به خوبى مى دانستند و تنها انگيره آنان در اين اختلاف ، حس غرور و ستمگريشان بود، و هيچ عذرى ندارند، و همين خود كفرى است كه به آيات مبين خدا ورزيدند، آياتى كه حقيقت امر را بر ايشان بيان كرد. آرى به آيات خدا كفر ورزيدند، نه به خود خدا، چون اهل كتاب خداى تعالى را قبول دارند، و معلوم است كه هركس به آيات خدا كفر بورزد خدا سريع الحساب است ، و به سرعت هم در دنيا و هم در آخرت به حسابش مى رسد، در دنيا گرفتار خزى و ذلت و محروم از سعادت حياتش مى كند، و در آخرت به عذاب دردناك دچارش مى سازد. دليل ما بر اينكه سريع الحساب بودن خدا را مخصوص آخرت نكرديم ، كلام خود خداى تعالى است ، كه بعد از دو آيه مى فرمايد: ((اولئك الذين حبطت اعمالهم فى الدنيا و الاخره ، و ما لهم من ناصرين )). از آنچه گفته شد دو نكته روشن گرديد: اول اينكه : مراد از نزد خدا بودن دين ، و حضور آن ، حضور تشريفى است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 190 حضور تشريفى است ، به اين معنا كه آنچه از دين نزد خدا است دين واحد است ، كه اختلاف در آن تنها به حسب درجات و استعدادات امتهاى مختلف است ، پس مراد از وحدت ، وحدت تكوينى نيست ، ساده تر بگويم مراد از دين فطريات بشر نيست ، و نمى خواهد بفرمايد دين خدا كه در فطرت بشر به وديعه سپرده شده يكى است . نكته دوم اينكه مراد از ((آيات اللّه )) در آيه مورد بحث ، آيات وحى و بيانات الهى است كه به انبياى خود القاء مى كند،نه آيات تكوينى كه بر وحدانيت او و معارف ديگرى نظير آن دلالت دارد. و اين آيه شريفه اهل كتاب را در برابر بغى و تجاوزهايشان تهديد به انتقام مى كند، همچنان كه آيات قبلى كه مى فرمود: ((قل للذين كفروا ستغلبون و تحشرون الى جهنم ...)) مشتمل بود بر تهديد مشركين و كفار، و چه بسا همين جهت باعث شده است كه در آيه بعدى اهل كتاب و مشركين را يك جا مورد خطاب قرار داده و با لحنى تهديدآميز بفرمايد: ((قل للذين اوتوا الكتاب و الاميين ءاسلمتم ...)). فَإِنْ حَاجُّوك فَقُلْ أَسلَمْت وَجْهِىَ للَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ ضمير در كلمه ((حاجوك )) به اهل كتاب برمى گردد، و اين به خوبى روشن است ، و مراد از محاجه كردن اهل كتاب ، احتجاج در امر اختلاف است ، به اينكه مثلا بگويند اختلاف ما از غرور و بغى و ستمگرى نيست ، و چنان نيست كه با روشن شدن حق ، در آن اختلاف كنيد، بلكه عقل و فهم ما و اجتهادى كه در به دست آوردن حقايق دين كرده ايم ما را به اين اختلاف كشانيده ، و در همين راهى كه انتخاب كرده ايم تسليم حق تعالى هستيم ، و آنچه هم كه تو اى محمد انتخاب كرده اى و به سوى آن دعوت مى كنى از اين قبيل است ، عقل ما اينطور و عقل تو آنطور حكم كرده ، و هر دو تسليم خدائيم و يا محاجه اى شبيه به اين كنند، دليل ما بر اينكه منظور از محاجه چنين چيزى است ، پاسخى است كه آن جناب مأمور شده بدهد، و بگويد ((اسلمت وجهى للّه ))، و در تتمه آيه بگويد: ((ءاسلمتم ، براى اينكه در اين دو جمله حجتى آمده كه طرف را به كلى خاموش مى كند، نه اينكه خواسته باشد طفره رفته و اصلا جواب ندهد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
۱۰ شهریور ۱۴۰۰
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️به مناسبت فرارسیدن ۲۳ محرم ، سالگرد فاجعهٔ تخریب حرم مطهر امامین‌عسکریین علیهماالسلام در سال ۱۴۲۷ھ۔ق توسط پیروان سقیفهٔ ملعونه - وهابی‌ها و ناصبی‌ها - ‍ ‍ ☑️پاسخ شهید اول قدس سره شریف به روایات مورد استناد وهابیون پیرامون عدم بنای بر قبور تعمیر و تخریب قبور ☑️ شهید اول در کتاب ذکری الشیعة في أحکام الشریعة بعد از این‌ که روایاتی پیرامون بحث قبور و روایاتی که بعضا مخالفین به آن استناد میکنند را می‌آورد , در مورد اینکه آیا این قبور باید تخریب شود یا خیر و آیا نفی بنا بر قبور میکند یا خیر چنین مینویسند: ▪️هذه الأخبار رواها الصدوق والشيخان وجماعة المتأخرين في كتبهم، ولم يستثنوا قبرا، ولا ريب ان الامامية مطبقة على مخالفة قضيتين من هذه:أحداهما البناء، والأخرى الصلاة، وتانك ما في المشاهد المقدسة.فيمكن القدح في هذه الأخبار لأنها آحاد، وبعضها ضعيف الاسناد، وقد عارضها أخبار أشهر منها،وقال ابن الجنيد: لا بأس بالبناء عليه، وضرب الفسطاط يصونه ومن يزوره. أو تخصص هذه العمومات باجماعهم في عهود كانت الأئمة ظاهرة فيهم وبعدهم من غير نكير وبالأخبار الدالة على تعظيم قبورهم وعمارتها وأفضلية الصلاة عندها، وهي كثيرة ▪️این روایات را صدوق و شیخ طوسی و و جماعتی از متاخرین در کتاب خود نقل کرده‌اند و قبری را استثنا نکرده‌اند و شکی نیست که شیعه امامیه بر مخالفت در دو مسئله اجماع دارند: اول بنای بر قبور (انبیاء و ائمه علیهم‌السلام و صالحین) و دیگری نماز در کنار قبور و مخصوصا قبور ائمه علیهم‌السلام در شهرهای مقدس است، پس ممکن است که نسبت به اخباری که پیرامون تخریب قبور است ضعف وارد کنیم چون خبر واحد هستند و بعضی از این‌ها ضعیف السند است و روایات مشهورتر با این‌ها معارض است؛ ابن الجنید گفت: بنای بر قبور و ساخت خیمه‌ای که قبر و زائرین آن را حفظ کند اشکال ندارد. و با تخصیص این عمومات در زمان ائمه، اجماع مسلمین این کار را می‌کردند و هیچ انکاری هم نبود،‌ و به واسطه اخباری که بر تعظیم قبور ائمه و ساخت آن‌ها دلالت می‌کند و فضیلت نماز خواندن در آن (خوب است که این‌ها را بیان کنیم و تمام این روایات این‌ها را تخصیص می‌زند). ◾️ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة - الشهيد الأول - جلد ۱ صفحه ۴۲۰◾️ ☑️طبق کلام شهید اول مشخص شد که: ▪️ امامیه در مسئله بنای بر قبور ائمه و خواندن نماز کنار قبور ائمه با آن روایت اختلاف دارند و می‌گویند که آن روایت، این دو مسئله را شامل نمی‌شود. - اکثر این روایات خبر واحد هستند و ضعیف السند و با روایات مشهوره که مجوز بنای بر قبور و تکریم اینها داده است تعارض دارد. - نه ائمه و نه علما منکر این عمل نشدند و مردم این کار را می‌کردند حتی در زمان خود ائمه علیهم السلام و تقریر امام هم برای ما حجت است. ☑️علامه محمد باقر مجلسی اعلی الله مقامه الشریف در مورد آن‌‌ دسته روایات وارده در مورد کراهت از بنا و تعمیرقبور میفرماید: (هر چی می‌خواهی درباره کراهت بنای بر قبور بگو) اما این از قبور انبیاء و ائمه علیهم‌السلام استثنا شده است چون مسلمان‌ها بالاتفاق بر قبور اولیای الهی بنا می‌ساختند و منکر هم وجود نداشت و روایات هم در این مسئله تشویق کرده‌اند، بلکه حتی بعید نیست که قبور علما و صلحا را هم استثنا کنیم و باید به تعظیم شعائر الهی (ساخت بنای بر قبور انبیاء و ائمه علیهم‌السلام) توجه کنیم و بسیاری از مصالح دینی به این اقتضا می‌کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
۱۰ شهریور ۱۴۰۰