eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️امام حسین علیه السّلام در مورد علّت رفتنشان به کربلا به هر کس مطابق عقلش چیزی فرمود، ولی علّت اصلی‌اش معلوم نشد؛ امام حسین علیه السّلام به خداوند گفت من می‎خواهم قربان شما بشوم. ▪️می‎گویند امام حسین علیه السّلام شهید شد تا گناهکاران امّت بخشیده شوند. آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچّه‎ی چهارده ساله‎اش را به کشتن می‎دهد که گاوش را نجات دهد؟ نخیر، امام حسین علیه السّلام خودش دوست داشت در راه محبوبش جان‌فشانی کند و به ملاقاتش برود. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران، قسمت ششم بخش نهم ● بالاترين لذتها در دنيا و آخرت كدام است ؟ و در كافى ، و
● آيات 25 - 19 آل عمران ، قسمت اول بخش اول إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ وَ مَا اخْتَلَف الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب إِلا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ وَ مَن يَكْفُرْ بِئَايَتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سرِيعُ الحِْسابِ(19) فَإِنْ حَاجُّوك فَقُلْ أَسلَمْت وَجْهِىَ للَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُل لِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب وَ الاُمِّيِّينَ ءَ أَسلَمْتُمْ فَإِنْ أَسلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا وَّ إِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك الْبَلَغُ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ(20) إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(21) أُولَئك الَّذِينَ حَبِطت أَعْمَلُهُمْ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ وَ مَا لَهُم مِّن نَّصِرِينَ(22) أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِّنَ الْكتَبِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتَبِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَ هُم مُّعْرِضونَ(23) ذَلِك بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسنَا النَّارُ إِلا أَيَّاماً مَّعْدُودَتٍ وَ غَرَّهُمْ فى دِينِهِم مَّا كانُوا يَفْترُونَ(24) فَكَيْف إِذَا جَمَعْنَهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْب فِيهِ وَ وُفِّيَت كلُّ نَفْسٍ مَّا كسبَت وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ(25) ● ترجمه آیات همانا دين نزد خدا تنها اسلام است ، و اهل كتاب در آن اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقانيت آن يقين داشتند و خصومتى كه در بين خود داشتند وادار به اختلاف كفر بورزد بايد بداند كه خدا سريع الحساب است (19). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 188 حال اگر همينها بر سر دين با تو بگو مگو كردند بگو من و پيروانم سراسر وجودمان را تسليم خدا كرديم و به اهل كتاب و مشركين بى كتاب يك كلمه بگو اسلام مى آوريد يا نه ؟ اگر اسلام آوردند راه سعادت خود را يافته اند و اگر نياوردند تو وظيفه خودت را انجام داده اى چون بيش از ابلاغ ، وظيفه اى ندارى و خدا بيناى به (اعمال ) بندگان است (20) به كسانى كه به آيات خدا كفر مى ورزند و پيامبران را به ناحق مى كشند و افرادى را كه به عدالت وادارشان مى كنند به قتل مى رسانند، بشارت به عذابى دردناك بده (21) اينان همانهايند كه اعمال خيرى هم كه دارند هم در دنيا بى نتيجه مى ماند و هم در آخرت و از انواع ياوران ، هيچ نوع ياورى ندارند (22) مگر نديدى كسانى را (علماى اهل كتاب را) كه مختصر اطلاعى از كتاب آسمانى خود دارند، چگونه مردم را به كتاب خدا مى خواندند تا در بين آنان حكومت كند اما خودشان از كتاب خدا روى گردانده و زير بار نرفتند (23) و اين بدان جهت بود كه مى پنداشتند: آتش دوزخ به آنان نمى رسد مگر چند روزى معدود و افتراهائى كه خودشان در دين خود تراشيده بودند مغرورشان ساخت (24) پس چه حالى خواهند داشت روزى كه هيچ شكى در آمدنش نيست ، زمانى كه همه آنان را جمع مى كنيم و هر انسانى بدانچه كرده بدون كم و زياد مى رسد و به احدى ستم نمى شود (25). ● بیان آیات اين آيات در بيان حال اهل كتاب است كه آخرين طوائف سه گانه اى است كه گفتيم در اين سوره به شرح حال آنان مى پردازد، و مقصود مهم و اصلى از ذكر طوائف نامبرده ، همين طايفه است ، و قسمت عمده اين سوره درباره همين طايفه يعنى يهود و نصارا نازل شده ، و يا بالاخره به ايشان مربوط مى شود. إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ ... در سابق معناى اسلام از نظر لغت بيان شد، و گويا همان معناى لغوى در اينجا مراد باشد، به قرينه اينكه اختلاف اهل كتاب را نقل مى كند، كه بعد از علم به حقانيت اسلام و تنها به خاطر دشمنى اى كه با يكديگر داشتند آن را نپذيرفتند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله ) در يك محفل خانوادگی ... ▪️حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله) در يك محفل خانوادگی، فرزندان و برادرزاده‌های خود را جمع كرد و برای آنها سخنرانی كرد و آنها را نصيحت كرد. ▪️اين بيان نورانی امام حسن مجتبی (علیه السلام)هم برای اين عزيزان سودمند است و هم برای همه ما كه فرزند داريم، ميخواهيم آنها را پرورش دهيم، ▪️فرمود: «إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين» فرمود: «بَنيَّ وَ بَني أَخِي»؛ يعنی فرزندان ما و برادرزاده‌های من! شما الآن نوجوان هستيد، سنّ‌ شما كم است، در آينده جزء بزرگان جامعه هستيد و به تعبير امروز, آينده‌سازان هستيد « يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كِبارُ قَومٍ آخَرين فَتَعلَّمُوا العِلمَ» بكوشيد از عمرتان حداكثر استفاده را ببريد، دانشمند و عالِم با عمل باشيد، ▪️بعد فرمود هيچ كدام از شما طوری نباشد كه دفترچه خاطرات نداشته باشيد، همه شما يك دفترچه داشته باشيد، هر جا رفتيد مطلب علمی, سودمند, اخلاقی شنيديد تاريخ آن را, مطلب آن را در همان دفترچه يادداشت كنيد، ▪️«فَتَعلَّمُوا العِلمَ» و اگر كسی نتوانست، مطلبی را در حافظه بسپارد، برابر آنچه در آن دفترچه علمی نوشت، در اتاق مطالعه گذاشت، هر وقت خواست به آ‌ن مراجعه می‌كند و از آن بهره می‌برد. ▪️اين سفارشی بود كه امام مجتبی (سلام الله) به فرزندان خود و به برادرزاده‌های خود فرمود كه: «َبنيَّ وَ بَني أَخِي إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين». ◾️دیدار با جمعی از دانش آموزان مشهد مقدس ۱۳۹۳/۲/۲۰ حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️عرفات در حجّ شیعه، معرفت امام حسین علیه السّلام است و حج بدون درک و وقوف عرفات درست نیست. ▪️سالی یک بار عاشورا شیعیان را می‎میراند و زنده می‎کند و مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا را عملی می‎کند. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيات 25 - 19 آل عمران ، قسمت اول بخش اول إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ وَ مَا اخْتَلَف
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش دوم ● مراد از ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) در نتيجه معناى جمله مورد بحث چنين مى شود كه : ((دين نزد خداى سبحان يكى است و اختلافى در آن نيست و بندگان خود را امر نكرده مگر به پيروى از همان دين و بر انبياى خود هيچ كتابى نازل ننموده مگر درباره همان دين ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 189 و هيچ آيت و معجره اى به پا نكرده مگر براى همان دين كه آن دين عبارت است از اسلام ، يعنى تسليم حق شدن ، و بعقيده هاى حق معتقد گشتن ، و اعمال حق انجام دادن )) و به عبارتى ديگر: ((آن دين واحد عبارت است از تسليم شدن در برابر بيانى كه از مقام ربوبى در مورد عقائد و اعمال و يا در مورد معارف و احكام صادر مى شود)). و اين بيان هر چند به طورى كه در قرآن حكايت شده در شرايع رسولان و انبياى او از نظر مقدار و كيفيت مختلف است ، ليكن در عين حال از نظر حقيقت چيزى به جز همان امر واحد نيست ، اختلافى كه در شريعت ها هست از نظر كمال و نقص است ، نه اينكه اختلاف ذاتى و تضاد و تنافى اساسى بين آنها باشد، و معناى جامعى كه در همه آنها هست عبارت است از تسليم شدن به خدا در انجام شرايعش ، و اطاعت او در آنچه كه در هر عصرى با زبان پيامبرش از بندگانش مى خواهد. پس دين همين اطاعتى است كه خدا از بندگان خود مى خواهد، و آن را براى آنان بيان مى كند، و لازمه مطيع خدا بودن اين است كه آدمى آنچه از معارف را كه به تمام معنا برايش روشن و مسلم شده اخذ كند، و در آنچه برايش مشتبه است توقف كند، بدون اينكه كمترين تصرفى از پيش ‍ خود در آنها بكند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️یاد کردن از عزای امام حسین علیه السلام چه در خوشحالی ، چه در غم ، همه وقت شیرین و خوب است . فضا شکاف است . اصلا عزای امام حسین علیه السلام یک تجلی دارد که دیوارهای بسته را می شکافد و باز می کند . کشتی اش خیلی سریع است . آنقدر سرعت دارد که کشتی های دیگر احتیاط می کنند . امير المؤمنين علیه السلام، ائمه علیهم السلام کشتی هایشان را در شریعه نگه می دارند تا کشتی امام حسین علیه السلام بیاید و برود ، از بس که سریع می رود . کشتی امام حسین علیه السلام خیلی سریع است ؛ یعنی در این دستگاه ، زود گناه ها بخشیده می شود و زود خلق را صاف می کنند . تا دل هایشان به گریه می افتد دیگر هیچ چیز برایشان باقی نمی گذارد؛ پاکشان می کند . البته اگر باز حرف بزنند ، غیبت کنند ، تهمت بزنند، آن چیز دیگریست و اِلّا آن وقت که دلش می شکند ، امام حسین علیه السلام یک نوری دارد که مال خداست ، آن را در قلب می ریزد . دل شکسته خیلی سریع از گرداب بیرون می آید . آن نور برای قضای حاجات خیلی سریع است . « سَفينَةُ الْحُسَيْنِ اَسْرَعَ ». اسرع یعنی سریع تر. حتى عرض کردم که کشتی های دیگر خودشان را کنار نگه می دارند که این کشتی غرقشان نکند. خیلی با خدا سرعت دارد. ◾️شیخ محمد اسماعیل دولابی کتاب طوبای محبت، جلد پنجم مجلس سوم، کشتی حسین صفحه ۹۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش دوم ● مراد از ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) در نتيجه معناى
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش سوم ● اختلاف اهل كتاب ناشى از غرور و ستمگرى آنها بود و اما اختلافى كه اهل كتاب از يهود و نصارا در دين كردند، با اينكه كتاب الهى بر آنان نازل شده ، و خداى تعالى اسلام را برايشان بيان كرده بود، اختلاف ناشى از جهل نبود، و چنان نبود كه حقيقت امر برايشان مجهول بوده باشد، و ندانسته باشند كه دين خدا يكى است . بلكه اين معنا را به خوبى مى دانستند و تنها انگيره آنان در اين اختلاف ، حس غرور و ستمگريشان بود، و هيچ عذرى ندارند، و همين خود كفرى است كه به آيات مبين خدا ورزيدند، آياتى كه حقيقت امر را بر ايشان بيان كرد. آرى به آيات خدا كفر ورزيدند، نه به خود خدا، چون اهل كتاب خداى تعالى را قبول دارند، و معلوم است كه هركس به آيات خدا كفر بورزد خدا سريع الحساب است ، و به سرعت هم در دنيا و هم در آخرت به حسابش مى رسد، در دنيا گرفتار خزى و ذلت و محروم از سعادت حياتش مى كند، و در آخرت به عذاب دردناك دچارش مى سازد. دليل ما بر اينكه سريع الحساب بودن خدا را مخصوص آخرت نكرديم ، كلام خود خداى تعالى است ، كه بعد از دو آيه مى فرمايد: ((اولئك الذين حبطت اعمالهم فى الدنيا و الاخره ، و ما لهم من ناصرين )). از آنچه گفته شد دو نكته روشن گرديد: اول اينكه : مراد از نزد خدا بودن دين ، و حضور آن ، حضور تشريفى است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 190 حضور تشريفى است ، به اين معنا كه آنچه از دين نزد خدا است دين واحد است ، كه اختلاف در آن تنها به حسب درجات و استعدادات امتهاى مختلف است ، پس مراد از وحدت ، وحدت تكوينى نيست ، ساده تر بگويم مراد از دين فطريات بشر نيست ، و نمى خواهد بفرمايد دين خدا كه در فطرت بشر به وديعه سپرده شده يكى است . نكته دوم اينكه مراد از ((آيات اللّه )) در آيه مورد بحث ، آيات وحى و بيانات الهى است كه به انبياى خود القاء مى كند،نه آيات تكوينى كه بر وحدانيت او و معارف ديگرى نظير آن دلالت دارد. و اين آيه شريفه اهل كتاب را در برابر بغى و تجاوزهايشان تهديد به انتقام مى كند، همچنان كه آيات قبلى كه مى فرمود: ((قل للذين كفروا ستغلبون و تحشرون الى جهنم ...)) مشتمل بود بر تهديد مشركين و كفار، و چه بسا همين جهت باعث شده است كه در آيه بعدى اهل كتاب و مشركين را يك جا مورد خطاب قرار داده و با لحنى تهديدآميز بفرمايد: ((قل للذين اوتوا الكتاب و الاميين ءاسلمتم ...)). فَإِنْ حَاجُّوك فَقُلْ أَسلَمْت وَجْهِىَ للَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ ضمير در كلمه ((حاجوك )) به اهل كتاب برمى گردد، و اين به خوبى روشن است ، و مراد از محاجه كردن اهل كتاب ، احتجاج در امر اختلاف است ، به اينكه مثلا بگويند اختلاف ما از غرور و بغى و ستمگرى نيست ، و چنان نيست كه با روشن شدن حق ، در آن اختلاف كنيد، بلكه عقل و فهم ما و اجتهادى كه در به دست آوردن حقايق دين كرده ايم ما را به اين اختلاف كشانيده ، و در همين راهى كه انتخاب كرده ايم تسليم حق تعالى هستيم ، و آنچه هم كه تو اى محمد انتخاب كرده اى و به سوى آن دعوت مى كنى از اين قبيل است ، عقل ما اينطور و عقل تو آنطور حكم كرده ، و هر دو تسليم خدائيم و يا محاجه اى شبيه به اين كنند، دليل ما بر اينكه منظور از محاجه چنين چيزى است ، پاسخى است كه آن جناب مأمور شده بدهد، و بگويد ((اسلمت وجهى للّه ))، و در تتمه آيه بگويد: ((ءاسلمتم ، براى اينكه در اين دو جمله حجتى آمده كه طرف را به كلى خاموش مى كند، نه اينكه خواسته باشد طفره رفته و اصلا جواب ندهد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️به مناسبت فرارسیدن ۲۳ محرم ، سالگرد فاجعهٔ تخریب حرم مطهر امامین‌عسکریین علیهماالسلام در سال ۱۴۲۷ھ۔ق توسط پیروان سقیفهٔ ملعونه - وهابی‌ها و ناصبی‌ها - ‍ ‍ ☑️پاسخ شهید اول قدس سره شریف به روایات مورد استناد وهابیون پیرامون عدم بنای بر قبور تعمیر و تخریب قبور ☑️ شهید اول در کتاب ذکری الشیعة في أحکام الشریعة بعد از این‌ که روایاتی پیرامون بحث قبور و روایاتی که بعضا مخالفین به آن استناد میکنند را می‌آورد , در مورد اینکه آیا این قبور باید تخریب شود یا خیر و آیا نفی بنا بر قبور میکند یا خیر چنین مینویسند: ▪️هذه الأخبار رواها الصدوق والشيخان وجماعة المتأخرين في كتبهم، ولم يستثنوا قبرا، ولا ريب ان الامامية مطبقة على مخالفة قضيتين من هذه:أحداهما البناء، والأخرى الصلاة، وتانك ما في المشاهد المقدسة.فيمكن القدح في هذه الأخبار لأنها آحاد، وبعضها ضعيف الاسناد، وقد عارضها أخبار أشهر منها،وقال ابن الجنيد: لا بأس بالبناء عليه، وضرب الفسطاط يصونه ومن يزوره. أو تخصص هذه العمومات باجماعهم في عهود كانت الأئمة ظاهرة فيهم وبعدهم من غير نكير وبالأخبار الدالة على تعظيم قبورهم وعمارتها وأفضلية الصلاة عندها، وهي كثيرة ▪️این روایات را صدوق و شیخ طوسی و و جماعتی از متاخرین در کتاب خود نقل کرده‌اند و قبری را استثنا نکرده‌اند و شکی نیست که شیعه امامیه بر مخالفت در دو مسئله اجماع دارند: اول بنای بر قبور (انبیاء و ائمه علیهم‌السلام و صالحین) و دیگری نماز در کنار قبور و مخصوصا قبور ائمه علیهم‌السلام در شهرهای مقدس است، پس ممکن است که نسبت به اخباری که پیرامون تخریب قبور است ضعف وارد کنیم چون خبر واحد هستند و بعضی از این‌ها ضعیف السند است و روایات مشهورتر با این‌ها معارض است؛ ابن الجنید گفت: بنای بر قبور و ساخت خیمه‌ای که قبر و زائرین آن را حفظ کند اشکال ندارد. و با تخصیص این عمومات در زمان ائمه، اجماع مسلمین این کار را می‌کردند و هیچ انکاری هم نبود،‌ و به واسطه اخباری که بر تعظیم قبور ائمه و ساخت آن‌ها دلالت می‌کند و فضیلت نماز خواندن در آن (خوب است که این‌ها را بیان کنیم و تمام این روایات این‌ها را تخصیص می‌زند). ◾️ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة - الشهيد الأول - جلد ۱ صفحه ۴۲۰◾️ ☑️طبق کلام شهید اول مشخص شد که: ▪️ امامیه در مسئله بنای بر قبور ائمه و خواندن نماز کنار قبور ائمه با آن روایت اختلاف دارند و می‌گویند که آن روایت، این دو مسئله را شامل نمی‌شود. - اکثر این روایات خبر واحد هستند و ضعیف السند و با روایات مشهوره که مجوز بنای بر قبور و تکریم اینها داده است تعارض دارد. - نه ائمه و نه علما منکر این عمل نشدند و مردم این کار را می‌کردند حتی در زمان خود ائمه علیهم السلام و تقریر امام هم برای ما حجت است. ☑️علامه محمد باقر مجلسی اعلی الله مقامه الشریف در مورد آن‌‌ دسته روایات وارده در مورد کراهت از بنا و تعمیرقبور میفرماید: (هر چی می‌خواهی درباره کراهت بنای بر قبور بگو) اما این از قبور انبیاء و ائمه علیهم‌السلام استثنا شده است چون مسلمان‌ها بالاتفاق بر قبور اولیای الهی بنا می‌ساختند و منکر هم وجود نداشت و روایات هم در این مسئله تشویق کرده‌اند، بلکه حتی بعید نیست که قبور علما و صلحا را هم استثنا کنیم و باید به تعظیم شعائر الهی (ساخت بنای بر قبور انبیاء و ائمه علیهم‌السلام) توجه کنیم و بسیاری از مصالح دینی به این اقتضا می‌کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش سوم ● اختلاف اهل كتاب ناشى از غرور و ستمگرى آنها بود و اما
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش اول ● دين واحد است و بعد از آن هيچ حجتى نيست و معنايش با در نظر گرفتن ارتباطى كه به ما قبل خود دارد اين است كه ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) دين خدا يكى است ، و آن هم اسلام است و كتابهائى كه خدا نازل كرده در آن هيچ اختلافى ندارد، و هيچ عقل سليمى در اين شك نمى كند، و نتيجه اين وحدت دين ، اينست كه هيچ حجتى عليه تو در مسلمانيت وجود ندارد، ((فان حاجوك ))، حال اگر با تو احتجاج كردند، ((فقل اسلمت وجهى للّه و من اتبعن ...)). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 191 و اين است همان دين واحد، و بعد از خود دين ، ديگر هيچ حجتى در امر دين نيست . آنگاه از ايشان بپرس : ((ءاسلمتم )) آيا اسلام آورده ايد؟ اگر اسلام آورده باشند، و تسليم شده باشند، كه راه را يافته اند، و قطعا آنچه ما بر تو و بر انبياى قبل از تو نازل كرده ايم را قبول مى كنند، و ديگر نه هيچ حجتى عليه آنان هست و نه بعد از اين ، مخاصمه اى بين شما و ايشان خواهد بود و اگر اسلام نياورند، و از اسلام اعراض كنند، باز هم فائده اى در احتجاج و مخاصمه با ايشان نيست ، سر به سرشان نگذار، براى اينكه سزاوار نيست درباره امر واضح و ضرورى مخاصمه شود، اين مطلب كه دين عبارت است از تسليم خدا شدن چيزى نيست كه بر سر آن بگو مگو شو د، و تو هم به جز ابلاغ ، وظيفه اى ندارى . خداى سبحان در اين آيه بين اهل كتاب و اميين جمع كرده و فرموده : به اهل كتاب و اميين بگو: آيا تسليم خدا هستيد يا نه ... و اين بدان جهت است كه دين اختصاص به كسى ندارد، چه مشرك و چه اهل كتاب ، همه بايد تسليم خدا باشند. و نيز در آيه شريفه ، اسلام را متعلق بر كلمه ((وجه )) كرده ، و وجه هر چيزى آن طرفى است كه رو به تو باشد، ممكن هم هست وجه در اينجا به معناى اخص كلمه باشد كه همان چهره آدمى است ، چون چهره و صورت ، محل اجتماع همه حواس و يا بيشتر آن است ، و اگر چهره انسان تسليم خدا شود، ((شنوائى ))، ((بينائى ))، ((چشائى ))، ((بويائى )) و ((لامسه )) نيز تسليم شده و در حقيقت همه بدن تسليم شده است ، علاوه بر اينكه تسليم شدن چهره ، دلالت مى كند بر اقبال و خضوع در برابر امر الهى ، و اگر جمله : ((و من اتبعن )) را عطف بر ما قبل نمود، با اينكه مى توانست بفرمايد: ((اسلمنا ما مسلمانان تسليم امر خدا هستيم )) براى اين بود كه هم احترام رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله ) را حفظ كرده باشد، و هم تابعيت مردم از آن جناب را. وَ قُل لِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب وَ الاُمِّيِّينَ ءَ أَسلَمْتُمْ ... منظور از اميين مشركين است ، وعلت نامگذارى مشركين به اميين اين است كه قبلا نام اهل كتاب را برده بود و اهل كتاب مشركين را امى (بى سواد) لقب داده بودند. همچنان كه خداى تعالى از ايشان حكايت كرده كه گفتند: ((ليس علينا فى الاميين سبيل ))، براى ما اهل كتاب تعدى به حقوق ديگران اشكال ندارد و كلمه امى در لغت به معناى كسى است كه نمى تواند بخواند و بنويسد. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 192 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین  🏴   ☑️قسمت ۳۵ ▪️در جامعه‌ی کبیره اشاره شده است که این چهارده معصوم علیه
🏴   🏴   ☑️قسمت ۳۶ ▪️فعلی که از مصدر صادر می‌شود نحوه‌ای از آن مصدر است، یعنی نحوه‌ی تعین یافته از آن مصدر است. شراشر وجودی آن، مصدر است اما به هیئت خاص. مثلا ضَرب مصدر فعل ضَرَبَ است. از این مصدر ضارب، مضروب، ضَرَبَ و یضرب و... صادر می‌شود. این اسماء و افعال همان مصدر هستند اما به اشکال و معانی مختلف ظهور کرده‌اند. حال این صورت هم بسته به استعداد مخلوقات در عالم ظهور کرده است. هر مخلوقی به اندازه‌ی استعدادش، به تعبیر حکما به اندازه‌ی عین ثابته ش، این نور را در عالم ظهور داده است. تنها یک مخلوق در عالم است که استعدادش محدود به حد معینی نیست و او انسان است. ▪️تمامی مخلوقات تحت مقوله اند، یعنی محدود به حد معینی هستند و نمی‌توانند از حد خودشان فراتر روند الّا انسان که فوق مقوله است، یعنی مقید به عوارض نه گانه و جوهر و... نیست. فوق جوهر و فوق عوارض است. برای مثال اسب نمی‌تواند اسب تر شود و یا سگ نمی‌تواند سگ تر شود. اگر هم در قرآن به سگ اصحاب کهف اشاره شده است تعبیر و تفسیر خودش را دارد. آن سگ را باید پیدا بکنیم نه این که سگ انسان شود چون نمی‌شود، می‌خواهد این مطلب را به ما افاضه کند که اگر سگ وجود انسان که همان نفس اماره و بدخواه است با جنبه‌ی عقلانی و الهی انسان همراهی کند، او هم رنگ انسانیت می‌گیرد. یا در جایی دیگر داریم که جناب ذوالجناح به مرتبه‌ی عقل رسیده است که تفسیر خودش را دارد و ما در این بحث به دنبال استثنائات نیستیم. در هر صورت هیچ جمادی نبات نمی‌تواند بشود و هیچ نباتی حیوان نمی‌تواند بشود. همگی محدود به حد معین خویش هستند. ملائکة الله نیز حد معین دارند. ▪️تنها یک مخلوق در عالم است که فوق مقوله است و می‌تواند بی‌حد بشود و او انسان است. «إنَّ الله خَلَقَ آدَمَ عَلیٰ صُورَتِهِ». خداوند این انسان را شبیه به خودش خلق کرده است، یعنی هم ظاهری دارد و هم باطنی. انسان، برزخی بین ظاهر و باطن عالم است. یک دستش به سمت حق متعال و اعلی است و در سمت دیگر، دستش به سمت عالم طبیعت است. هم جنبه های عالم طبیعت را داراست، هم عالم خیال دارد و هم عالم عقل دارد. لذا از او به کون جامع تعبیر می‌کنند، یعنی جامع همه‌ی عوالم است. خداوند همه‌ی عوالم را در درون او قرار داده است. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: أَتزعم أَنَّكَ‏ جِرْمٌ‏ صَغِيرٌ وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ ▪️تو فکر می‌کنی یک جرم صغیری در حالی که عالم اکبری. خدا تمامی عوالم خویش را در درون تو قرار داده است. می‌توانی با ظاهرت با ظاهر عالم مرتبط شوی، با خیالت می‌توانی در عالم برزخ وارد شوی، با عقلت در عالم قیامت ورود کنی و با سرّت به سرّ عالم راه پیدا کنی. ما چون به این آب و گل خو کرده ایم، فکر می‌کنیم همه چیز همین است. دلا خو کرده ای در آب و در گل از این آب و گلت برگو چه حاصل دلا تو مرغ باغ کبریائی یگانه محرم سر خدایی
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... #شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۶ ▪️من و شما یک مس
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...   ☑️قسمت ۷ ▪️حضرت خضر و حضرت موسی در مجمع البحرین با هم قرار ملاقات داشتند. خدا به حضرت موسی علیه‌السلام فرمود که اگر طالب اسرار باطنی و سیر در باطن و علم به حقایق سرالقدر هستی به مجمع البحرین برو و آن‌جا بنده‌ای از بندگان ما را ملاقات کن. حضرت موسی با جناب یوشع بن نون عازم این سفر شدند و مسیری را طی کردند و دچار فراموشی   شدند و آن قضایایی که در قرآن بیان شده اتفاق افتاد... تا آن‌جایی که حضرت موسی فرمود: «آتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا»؛ غذای صبحگاهی ما را بیاور كه از این سفرمان خستگیِ بسیار دیدیم. غذایشان ماهی بریانی بود که همراه داشتند. یوشع بن نون گفت: «أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَآ إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَآ أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا» آیا ندانستی چون كنار آن سنگ جای گرفتیم، من ماهی را از یاد بردم و آن با وضعی شگفت‌انگیز راه خود را در دریا گرفت و رفت، و جز شیطان از خاطرم نبرد كه آن را به یاد داشته باشم. ▪️جناب موسی فهمید که آن بنده‌ی الهی همان‌ جاست. چون بنده‌ی الهی کسی است که شما را ولو بریان شده باشی یا بمیری و یا اسیر ظلمت شوی اگر به او متصل شوی، زنده ات میکند و راهی دریای  توحید می‌‌کند. به آن مکان رفتند و خضر را ملاقات کردند. فکر می‌کنید مکالمه‌ی بین خضر و موسی چه بوده‌است؟ در مورد اهل بیت علیهم السلام باهم صحبت کردند. نشستند با هم از امیرالمؤمنین علیه السلام صحبت کردند که بفرموده امام باقر علیه السلام، إِنَّ حَدِيثَنَا يُحْيِي اَلْقُلُوبَ. نگاه کنیم در این عصر غیبت، این حقایق بلندی که حضرت موسی، پیامبر اولوالعظم، برای فهمیدن آن‌ها به دنبال خضر می‌افتد، چه راحت نصیب من و شما شده‌است. ▪️موسی به خضر گفت به من اسرار بده. پاسخ داد: «علی، حسن و حسین و... علیهم السلام». در روایت داریم که وقتی به امام حسین علیه السلام رسیدند، چند ساعت خضر روضه‌ی امام حسین علیه السلام می‌خواند و باهم گریه می‌کنند. شما در مجمع البحرینی نشستی که محل جمع شدن غیب و شهود نظام هستی است و موسی ها و عیسی ها و سلیمان ها آرزوی رسیدن به این جا را داشتند. در قیامت، برخی از انبیاء هزاران هزاران سال در صف ایستاده‌اند تا یک بار حسین بن علی علیه السلام را ببینند اما در روایت داریم که وقتی شما برای امام حسین علیه السلام گریه می‌کنی، امام حسین علیه السلام شما را در آغوش ولایت و محبت خودش می‌گیرد. وقتی ابراهیم نبی را دعوت کردند که بیا از شهر بیرون برویم که اکنون عید ماست، نرفت و ماند و بت‌ها را شکست؛ «إذْ قالَ لِاَبیهِ وَ قَومِهِ ما ذا تَعبُدون» آن گاه به عموی خود و قومش گفت چه چیزی را می‌پرستید؟ «أئفکا آلهةً دونَ اللهِ تُریدون» آیا از در افتراء خدایانی دیگر به جای خدای عز و جل قصد می‌کنید؟ «فَنَظَرَ نَظَرَةً فی النُّجومِ فَقالَ إنّی سَقیمٌ» پس به آسمان ها نگریست و گفت من بیمار هستم. در روایت داریم که می‌فرماید وقتی به ستاره نگاه کرد آن ستاره جلوه ای از جانب امیرالمؤمنین علیه السلام بود که حقایق کربلا را به او نشان داد. دید سر امام حسین علیه السلام را دارند می‌برند، گفت:« إنّی سَقیمٌ». من مریض شدم. اگر در عزای امام حسین علیه السلام بیمار شدی، خیلی هنر نکرده‌ای. حساب درد و گریه عقلی حساب دیگری است... من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم ▪️یا بقیةالله الاعظم ما نیز بیمار هستیم. جناب ابراهیم کربلا را دید و بیمار شد، ما شنیده بیمار شدیم. ما «یُؤمِنُونَ بِالغَیب» هستیم. حضرت عیسی حواریون خود را جمع می‌کرد و به آن ها چه می‌گفت؟ می‌نشستند دور هم برای آنان روضه‌ی ابالفضل علیه السلام می‌خواند. حواریون و حضرت عیسی بن مریم بر مصائب کربلا گریه می‌کردند. اوج معاشقه شان گریه بر امام حسین علیه السلام بود. خود آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام وقتی به کربلا رسیدند و اسم کربلا را شنیدند، گریستند و بعد، فرزندان و برادران و خویشان خودشان را جمع کردند و ساعت ها به هم نگاه می‌کردند و روضه می‌خواندند و گریه می‌کردند...
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۱ ☑️درس موحّد زیستن ▪️یکی از مقامات بلند عارفان راستین، نگاه موحّدانه به جهان هستی است. آنان تنها فاعل حقیقی و تنها مؤثّر واقعی در عالم را خدای متعال می‌دانند و مخلوقات را مجاری و مظاهر فاعلیّت حضرت حق به شمار می‌آورند و لذا به احدی جز خدا چشم امید نمی‌دوزند و اتّکا و اعتماد نمی‌کنند و از احدی جز خدا ترس و پروا به دل راه نمی‌دهند. به جلوه‌هایی از این روحیّۀ توحیدی در نهضت حسینی اشاره می‌کنیم... @mohamad_hosein_tabatabaei