▪️ابن شعبهی حرّانی در بخش كلمات قصار و حكمتهای كوتاه كتاب تحف العقول، از امام صادق علیه السلام نقل كرده است که حضرت فرمودند: «للهِ فِی السَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ»
▪️يعنی برای خدای متعال درگشايشها، آسايشها، راحتیها و درخوشیها نعمت تفضّل وجود دارد. خدای متعال تفضّل كرده است و از فضل و عنايات خودش رزق واسعهای به كسی داده است؛ سلامت جسمانی داده است؛ آسايش خاطر داده است؛ يا نعم معنوی داده است و او را برخورداركرده است. اگر اهل حالات باطنی است، حالات و مكاشفات و مشاهدات باطنی دوست داشتنی و لذّت بخشی به او داده است كه همه از سر تفضّل است. يعنی كسی از خدا طلبی ندارد؛ اگرخدا به كسی چيز گوارايی عطا كرد، از سر فضل است؛ نه از سر عدل. اگرخدا بخواهد به عدالت رفتاركند، احدی ازخلق، هيچ چيزی دريافت نخواهد كرد؛ چون هيچ كس از خدا طلبی ندارد. وقتی اصل وجود ما بدهی ما به خداست؛ موجودی كه خودش بدهی است، چگونه میتواند طلبی از خالق خودش داشته باشد!
▪️لذا آنچه ازجانب خدا عطا شده است؛ از نعمتهای گوارای مادی و معنوی، ظاهری و باطنی، همه از سر تفضّل و فضل بوده است؛ نه بر مبنای استحقاق و لياقت ما، نه برمبنای عدالت، همه از سر فضل است و عنايت.
▪️«وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ» امّا درسختیها، دشواریها، فقرها، بيماریها، کاستیها و تلخیها هم نعمت وجود دارد. نعمتی كه در دشواریها و محروميّتها و سختیهاست، نعمت تطهّر است. يعنی وقتی روح انسان به اين عالم آمد و آلودهی به تعلّقات مادّی شد؛ آلودهی توجّه به كثرات شد؛ آلودهی به غفلتها شد؛ آلودهی به معاصی و گناهان شد، اين روح نيازمند به تطهير و پاک شدن است و خدای متعال به قصد تطهير روح و جان انسان، دشواریها را برای او مقدّر میكند. بنابراين دشواریها و سختیها هم نعمت است و بدون اين نعمت، از طهارت باطنی محروم خواهيم ماند.
▪️بنابراين براساس ديدگاهی كه امام صادق عليهالسلام به ما میآموزند، هرچه میشود نعمت است. هرچه خدا میكند، نعمت الهی است؛ چه خوشیها و راحتیها و آسايشها و چه ناخوشیها و تنگناها و تلخیها؛ همهی آنها يكجا نعمت الهی است، «للهِ فِی السَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ» اگر انسان اينگونه درك كرد، درسختیها و تلخیها و كاستیها و محروميّتها بیتابی نمیكند. چون هيچ انسان عاقلی، وقتی نعمتی نصيبش شود ابراز تلخ كامی نمیكند؛ جزع و فزع و بیتابی نمیكند. بلكه نعمت مستلزم شكر و تشكّر و حمد است. از همين جاست كه اميرالمؤمنين علیه السلام میفرمايند: « نَحْمَدُهُ عَلىٰ آلائِهِ كَما نَحْمَدُهُ عَلىٰ بَلائِه» در بلايای الهی همان گونه حمد و سپاس خدا را به جا میآوريم؛ كه در آلاء و محبّتها و عطايای خدا. چون از نظر ما هر دو يكی است. هر دوی اينها نعمت هستند و لذا مستحق شكر و حمدند. پس «للهِ فِی السَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ»
◾️استاد مهدی طیب - ۳۰ شهریور ۹۰◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مستند «حُسن حَسن»
یکشنبه ۹ آبان تا چهارشنبه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۰
ساعت ۲۰
از شبکه معارف سیما
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم2⃣ ● خير و شر تكوينى و خير و شر تشریعی إِنَّك عَلى كلِّ شىْء
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم
بخش هفتم
● مراد از بيرون آوردن زنده از مرده و مرده از زنده
وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّت مِنَ الْحَىِّ
منظور از ((بيرون كردن زنده از مرده )) و به عكس ، به وجود آوردن از صلب پدر كافر، و بيرون آوردن كافر از صلب مؤمن است ، به دليل اينكه خداى تعالى ايمان را حيات و نور و كفر را مرگ و ظلمت خوانده ، و فرموده : ((او من كان ميتا فاحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس ، كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها)).
البته ممكن نيز هست كه منظور از ((مرده )) و ((زنده )) اعم از كفر و ايمان باشد، و شامل زنده كردن گياهان مرده ، و حيوانات و حتى زنده كردن زمين مرده نيز بشود، چون كلام خداى تعالى صريح و يا مثل صريح است در اينكه خداوند ميت را مبدل به حى وحى را مبدل به ميت مى كند، چون فرموده : ((ثم انشاناه خلقا آخر، فتبارك اللّه احسن الخالقين ، ثم انكم بعد ذلك لميتون )) و آياتى ديگر از اين قبيل .
و اما اينكه بعضى از طبيعى دانان گفته اند: هيچ ماده بى حياتى داراى حيات نمى شود، بلكه حيات كه سرانجام منتهى به جرثومه هاى آن مى شود، از يك جرثومه به جرثومه ديگر منتقل مى گردد، بدون اينكه به ماده اى مرده و بى شعور منتهى گردد. علت اين نظريه اش اين است كه وى منكر پديد آمدن حادث است . جوابش هم اين است كه مى بينيم و تجربه هم ثابت كرده كه حيات جارى در يك جرثومه با مردن جرثومه باطل مى شود، پس مبدل شدن حيات به موت ، كاشف از اين است كه بين زنده فلان جرثومه و مرگ آن ارتباطى هست ، كه توضيح بيشتر اين معنا، مقامى ديگر لازم دارد.
و آيه شريفه : ((تولج الليل فى النهار...)) تصرف خداى تعالى در ملك حقيقى و تكوينى عالم را توصيف مى كند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 213
همچنان كه آيه شريفه : ((توتى الملك من تشاء...)) تصرف او در ملك اعتبارى و قراردادى و توابع آن را توصيف مى كند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️به یکی از علمای عامه گفته شد: اختلاف ما با شما بر سر صحابۀ پیغمبر صلیاللهعلیهوآله است؛ ولی لزوم مودّت و محبت و دوستی اهلبیت علیهمالسلام مورد توافق فریقین(شیعه و سنی) است.
▪️بنابراین، ما میگوییم: اگر صحابه درواقع، مودّت و دوستی اهلبیت علیهمالسلام را دارا باشند، ما با شما در احترام به آنها موافقیم و اگر درواقع، مخالف با اهلبیت علیهمالسلام باشند و مودّت آنها را نداشته باشند، شما نیز باید مثل ما مخالف هرکس باشید که مودّت ذویالقربی[١] را ندارد.
☑️[١]. اشاره است به آیۀ ۲۳ سورۀ شوری: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛ بگو: برای رسالت خود از شما اجر و پاداشی نمیخواهم، جز آنکه به نزدیکانم مودت و مهربانی کنید».
◾️در محضر بهجت، ج٢، ص٣٦٦◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آثار میلاد رسول الله در جهان تکوین◾️
▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در بینالطّلوعین روز هفدهم ماه ربیع الاوّل سال عام الفیل از دامان پاک آمنه بنت وهب سلام الله علیها به عالم خاکی پا نهادند. در جهان تکوین مقارن با میلاد پیامبر علائم و آثار عجیبی رخ داد؛ چه آنچه مشهود اهل ظاهر بود و چه آنچه معلوم اهل باطن.
▪️سالهای گذشته حدیثی را از امام صادق علیه السّلام عرض کردهام که حضرت فرمودند: ابلیس در آغاز، میدانِ تاخت وتاز و جولانش هفت آسمان بود. با تولّد عیسی بن مریم از سه آسمان رانده شد و تنها در چهار آسمان میدان جولان داشت؛ امّا با تولّد پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم از چهار آسمان باقی مانده هم رانده شد و دیگر جز در افق دنیا مِیدانی برای جولان برای ابلیس نماند. این یکی از برکات عظیم میلاد رسول خدا است. با شهاب ثاقبی که در آسمان دیده شد، ابلیس از آسمان رانده شد و عرصه تاخت وتاز و جولان او به دنیا محدود شد. هنگام تولّد پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم کسانی که اهل گوشهای باطنی بودند؛ صدای ضجّهها و جیغ کشیدنهای ابلیس و یارانش را شنیدند.
▪️و امّا آنچه در ظاهر مشاهد شده، که در تواریخ نیز ثبت شده است؛ مقارن میلاد پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در بتکدهها بتها از جا کنده و واژگون شدند؛ سقف ایوان مدائن که کاخ یکی از دو اَبَرقدرت دنیای آن روز بود، تَرَک برداشت و چهارده کنگره این ایوان فرو ریخت. این هم نشان دهندهی این است که اسلام آمده تا اینگونه اقتدارهای مبتنی بر ستم را ویران کند.
▪️آب دریاچه ساوه فرو رفت و خشکید و در برابر آن، آب رود سماوه که بین کوفه و شام جریان دارد و آن زمان خشکیده، بی آب و یا بسیار کم آب بود، یکباره جوشید و به جریان افتاد و رود پر آبی شد.
▪️آتشکده فارس که متعلّق به زردشتیان بود و هزار سال بود که آتش آن خاموش نشده بود؛ با تولّد پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم، آتشِ این آتشکده هم خاموش شد. رئیس موبدان زردشتی هم رؤیایی دید؛ که خبر از همین اتّفاق عظیم به او میداد...
◾️استاد مهدی طیّب۸۷/۱۲/۲۲◾️
#مناسبتهای_ماه_ربیعالاول
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آداب سلوک عرفانی و غربت سالکان در آخرالزّمان◾️
☑️《شرحی بر حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که «ابن فهد حلّی» رضوان الله تعالی علیه در کتاب «التّحصین فی صفات العارفین» نقل کرده است و برای «اهل سلوک و اهل طریقت» بسیار آموزنده است.》
▪️قیامت برپا نمیشود مگر اینکه قبل از قیامت شرایط امّت به جایی میرسد که کسی که اطاعت خدا میکند و اهل طاعت و بندگی است، مورد بغض و کینۀ مردم واقع میشود. و کسانی که اهل معصیت و گناهند، مورد محبّت و علاقه و دوستی مردم واقع میشوند..
▪️مسلمان حقیقی در آن روزگار مثل فرد غریب رانده شدهای است. هیچ جا، جا ندارد.
▪️در آن روزگار، اسلام از بین میرود و از اسلام چیزی جز نام اسلام باقی نمیماند و قرآن هم از بین میرود و از قرآن چیزی جز خطوط نوشته شده بر کاغذ باقی نمیماند. نه از حقیقت اسلام خبری است، نه حقیقت قرآن.
▪️مردم آن روزگار طریق بندگی حق را ترک کردهاند. اهل عرفان و معنویت و سلوک و طریق الی الله نیستند. میل به دنیا کردهاند و آخرت را کنار گذاشتهاند؛ اصلاً صحبتی از آخرت نیست؛ حسابی برای آخرت باز نمیکنند؛ بهایی به وجود آخرت نمیدهند و وجود آخرت در تصمیمگیریها و انتخابها و رفتارشان هیچ تأثیری ندارد. اینها اهل شکمچرانی و خوردن غذاهای لذیذ و اهل پوشیدن لباسهای بسیار زینتیاند....
▪️مردها اهل خودنمایی و خودآراییاند و همانطور که زن خودش را برای شوهرش زینت میکند و خود را به او عرضه میکند، مردها اینگونه میشوند؛ خود را زینت کرده و به این و آن عرضه میکنند و زنها هم خود را با زیور و شنلهای زینتی میآرایند و خود را به رخ این و آن میکشند و در جمع خودنمایی میکنند...
▪️آن روز لباس آنها لباس فرمانروایان جبّار است؛ شبیه آنها لباس میپوشند و آنها را در چنین لباسهایی میبینی...
▪️همۀ مباهات و افتخارشان به پست و مقام و موقعیت شغلی و اجتماعیشان و به لباس زیبا و جامۀ فاخری است که بر تن کردهاند...
▪️در این شرایط اولیاء خدا عبای سادهای بر دوش افکندهاند و یا در دل عَناء و سختی و با حالتی که مردم آنها را خوار میپندارند، زندگی میکنند. در اثر بیداریهای دل شب رنگهای پریدهای دارند و پشتهایشان از شدّت شب زنده داری و به نماز ایستادن خمیده شده است...
▪️اگر در این جامعه یکی از اولیای خدا سخن حقّی بگوید، به او میگویند خاموش باش؛ تو رفیق شیطانی و در رأس گمراهی و ضلالتی...
▪️در آن جامعه قرآن را به غیر حقیقتی که قرآن دارد، تأویل میکنند و بر میگردانند در تأیید دنیاطلبیها و لذّتجوییها و زر و زیور به خود بستنها و فخرفروشی با لباس و جاه و جمال، به قرآن هم استناد میکنند. قرآن را به غیر آنچه تأویل حقیقی قرآن است، تأویل میکنند. میگویند خدا فرموده است چه کسی زینتهایی را که خدا برای بندگانش بیرون آورده است و غذاهای لذیذ و خوشمزه و روزیهای گوارا را برای بندگان خدا حرام کرده است؟ اینها حرام نیست؛ خدا حلال کرده است؛ ما هم از حلال خدا استفاده میکنیم. برای دنیاطلبی و تجمّل پرستیها چنین استناد قرآنی میآورند...
▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
ای اسامه، بر تو باد بر طیّ طریق حق، سلوک در مسیر حقّ متعال، سلوک الی الله. یعنی اهل طریقت باش. راه حق را طی کن و سلوک الی الله کن. و بر حذر باش از اینکه در اثر جذّابیتها و لذایذ دنیوی، خوشیهای نعمتهای دنیوی و شادیهای ناپایدار و نابود شوندۀ دنیا و عشق زایل دنیوی، از طریق و مسیر سلوک الی الله خارج شوی. نکند تحت تأثیر اینها پای از مسیر سلوک الی الله و طیّ طریق حق بیرون گذاری...
▪️اسامه عرض کرد: یا رسول الله، سادهترین شیوهای که میشود این طریق سلوک الی الله و طریقت حق را طی کرد، چه مسیری است؟ چگونه میتوان به سهلترین روش این راه را طی کرد؟
▪️پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به اسامه فرمودند:
اوّل: پیوسته شب زندهدار باشی ...
دوّم: تشنگی در فصل گرما ...
سوّم: بازداشتن نفس خویشتن از شهوات
چهارم: ترکِ پیروی از هوا و هوس ...
پنجم: .......
◾️استاد مهدی طیّب ۹۱/۱۱/۰۵◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️
▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: آفرین بر قومیکه جهاد اصغرشان تمام شد و جهاد اکبرشان باقی مانده است . جهاد اکبر یعنی جهاد با سلاح اخلاق. جهاد اصغر دورهاش طی شد، با اخلاق باید کُرهی زمین را تسخیر کنیم.
▪️جهاد اکبر مال اخلاقیات است؛ عفّت داشتن، زیاد حرف نزدن، غیبت نکردن و ... جهاد اکبر است.
◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#اخلاق
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۴۳ ▪️رشحهای از رشحات نور اهل بیت علیهم السلام در عالم ظهور کرده
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۴۴
▪️عالم طبیعت، عالم تزاحم و تضاد است از این رو ممکن است متضادها در کنار هم قرار بگیرند لذا میبینیم پیغمبر صلی الله علیه و آله در کنار عایشه قرار میگیرد، موسی و فرعون در کنار هم قرار میگیرند؛ این عالم، عالم رنگ است.
چون که بی رنگی اسیر رنگ شد
موسی با موسی در جنگ شد
▪️برای دوام فیض حق متعال باید این متضادها کنار هم باشند. باید امام حسین و یزید در عالم باشند. حق هرگز نمیتواند باطل را بپذیرد و باطل هم هرگز نمیتواند زیر بار حق برود کما این که تاکنون چنین بوده و الی یوم القیامة نیز چنین خواهد بود. حق و باطل در کنار هم قرار میگیرند تا بشر آزمایش شود. «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ» (دخان/۴۰) آخرت اما دار تزاحم و تضاد و دعوا نیست لذا در آخرت، افراد بر مبنای سنخیت در کنار هم قرار میگیرند: «السنخیة علة الانضمام».
▪️«النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ» (احزاب/۶) زوج هر کسی در آخرت کسی است که اهل او باشد. «إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا» (انشقاق/۱۳) در آخرت، هر کسی با اهل خودش شاد است اما مراد از اهل در اینجا اهل و عیال ظاهری نیست؛ ممکن است همسر کسی در دنیا، در آخرت اهل او نباشد. «إِذْ رَأَىٰ نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى» (طه/۱۰) چون دختر شعیب اهل موسی است، او میتواند از ملکوت عالم، قبسات انوار الهی را برایش بیاورد تا مایهی هدایت او باشد. اگر عیال شخصی اهل نباشند عاقبت امر آنها مثل زنان جناب نوح و لوط متفاوت از همسرانشان خواهد بود: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» (تحریم/۱۰)
▪️عالم آخرت، عالمی است که زوجیت در آن بر مبنای سنخیت است. این زوجیت نیز به معنای مذکر و مؤنث بودن نیست. لذا این که در قرآن آمده «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ» (احزاب/۶) به این معنی نیست که هر کسی در این دنیا همسر پیامبر بوده است ام المؤمنین محسوب شود. مادر مؤمنین کسی است که با پیغمبر زوجیت داشته باشد لذا تنها حضرت خدیجه سلام الله علیها و آنکه بر مشرب این بانوی مکرمه باشد میتواند با پیغمبر صلی الله علیه و آله زوجیت داشته و مادر ما باشد. امیرالمؤمنین زوج پیغمبر است لذا أم المؤمنین است. أم که فقط به معنای زن و مادر نیست بلکه «وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ» (زخرف/۴). اُم یعنی ریشه و اصل... یعنی هر کسی که چون پیغمبر اصل عالم است اُم است.
▪️«حُسَيْنٌ مِنِّی» یعنی همه خوبی ها از من ظهور کرده است چون حسین مظهر خوبی هاست. کسی که بتواند با پیغمبر اتحاد وجودی برقرار کند، پدر و مادر ماست. «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» لذا از آنجا که حضرت مریم و آسیه انسان هایی الهی بودند با پیغمبر سنخیت پیدا کرده و بر این اساس زوج پیغمبر در آخرت هستند اما آن دو زنِ دیگر در کثرت بودند و سنخیتی با آن عنصر لطیف نداشتند لذا در آخرت از ایشان جدا هستند...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره ☑️قسمت ۱۳ ▪️خداوند به آنها دستور داد تا آن بقره را ذبح کنند. این ذبح کردن
#شرح_مراتب_نفس_اماره
☑️قسمت ۱۴
▪️«السعید سعید فی بطن أمه الشقی شقی فی بطن أمه». همانگونه که خواجه عبدالله انصاری میفرماید که خدایا همه میخواهند عاقبت به خیر شوند، مرا اول به خیر بگردان، این که انسان در باطن خودش موحد باشد خیلی مهم است وگرنه هر قدر هم پیامبر به او تذکر دهد باز هم چپ میکند. هرچه به من و شما بخواهند بدهند در کودکی میدهند. «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» (مریم/۱۲) این صباوت اشاره به عین ثابتهی جناب یحیی دارد، فتدبر جدا. این آیه فقط درباره حضرت یحیی نیست بلکه درباره همهی ماست یعنی اگر در بزرگسالی و رشد اهل حکمت شدی بدان در کودکی است که به شما حکمت را دادهاند، وگرنه در بزرگسالی خبری نیست. در بزرگسالی وقتی به مقام رشد رسیدیم به ما علم تفصیل میدهند. لذا نطفه در دین اسلام موضوعیت دارد و پیرامون نحوه لقاح نطفه دستورات فراوانی وجود دارد. حضرت عیسی علیه السلام در گهواره میفرماید: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا» (مریم/۳۰) در این جَعَلَنِي تامل بفرمائید؛ این جعل الهی است یعنی عین ثابتهی من مقتضی نبوت و اسم تبارک الهی بود وجعلنی مبارک این ما کنت، پس بدان هرچه در کودکی به شما دادند، همانید. این به این معنی نیست که انسان در گذر زمان دیگر نمیتواند کسب کند بلکه خیلی سخت است. اگر در کهولت سن دیدی شخصی متحول شد و مثلا از جهل به علم آمد باز هم بدانید که این تحول به عین ثابتهی او بر میگردد و یا اینکه به سختی حاصل شد اعنی الدُّعَاءَ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ لَو أُبْرِمَ إِبْرَاماً. پس تغییر در عین ثابتهی فرد در عین ثابتهی او نوشته شده بود فافهم فتدبر ترشد ان شاء الله. لذا شما میبینید حضرت علی اصغر علیه السلام در شش ماهگی به مقامی رسیده است که به تعبیر یکی از بزرگان اوست که کفر را رسوا کرده است.
▪️قوم بنی اسرائیل کودکی خوبی نداشتند لذا هرچه حضرت موسی معجزه نشان داد باز از ایشان خواستند که برایشان یک بتی قرار دهد تا آن را عبادت کنند. حضرت موسی هم از خدا درخواست کرد« رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ»(اعراف/١٤٣) خدا هم پاسخ میدهد که «قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ». اول گفت نمیتوانی مرا ببینی و بعد به او امیدی داد که امکان دیدن من وجود دارد اما به اندازهی خودت. ما روایاتی داریم از ائمه که من خدایی که نبینم عبادت نمیکنم و هم چنین در حدیثی داریم که از امام سوال کرد در قیامت خدا را میبینیم، در دنیا چطور؟
▪️ظاهرا ابابصیر بود که از امام صادق علیه السلام سوال کرد که آیا میتوان خدا را در قیامت دید؟ ایشان فرمودند بله در این دنیا هم میتوان دید، همین الان هم داری میبینی. اگر جلوهی اتمّ او را ببینی، مثل این است که خودش را دیدهای. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مَنْ رآنی فَقَد رَأَی الحَقَّ»...
#ح_م