کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش سوم كلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَاب وَجَدَ عِند
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم
بخش چهارم1⃣
● رزقى كه همواره نزد مريم بوده رزق معمولى و عادى نبوده است
و در اين جمله ، ((رزقا)) را بدون الف و
لام آورده و اين اشاره است به اينكه رزق نامبرده ، طعام معهود در بين مردم نبوده ، همچنان كه بعضى هم گفته اند: هر وقت زكريا به مريم سر مى زد، ميوه زمستانى را در تابستان و ميوه تابستانى را در زمستان نزد او مى ديد.
مويد اين حكايت اين است كه اگر رزق نامبرده از طعام هاى معمول آن روز و طعام موسمى بود، نكره آمدن ((رزقا)) اين معنا را مى رساند، كه زكريا هيچ وقت اطاق مريم را خالى از طعام نمى ديد بلكه همواره نزد او رزقى را مى يافت ، و در اين صورت زكريا از پاسخ مريم قانع نمى شد، براى اينكه پاسخ مريم اين بود كه اين رزق از ناحيه خداست ، و از ناحيه خدا بودن رزق اختصاص به رزق مريم ندارد، رزق همه مردم از ناحيه خدا است و جا داشت دوباره زكريا بپرسد اين رزقى كه خدا روزيت كرده به وسيله چه كسى به تو رسيده ، چون ممكن است افرادى از مردم كه به معبد آمد و رفت دارند برايش آورده باشند، حال چه اينكه هدف خدائى در نظر داشته باشند و چه هدفى شيطانى .
پس از اينكه مى بينيم زكريا از پاسخ مريم قانع شده ، معلوم مى شود رزق نامبرده رزق معمولى نبوده است .
علاوه بر اين كه دعاى زكريا بعد از پاسخ مريم كه عرضه داشت : ((پروردگارا از درگاه
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 274
خودت فرزندى بمن عطا فرما)) دلالت دارد بر اينكه يافتن رزق نامبرده در نزد مريم را كرامتى الهى و خارق العاده تشخيص داده و در نتيجه به طمع افتاده كه او هم از خداى تعالى بخواهد فرزندى طيب روزيش كند.
پس معلوم مى شود رزق نامبرده رزقى بوده است كه بر كرامت خدائى نسبت به مريم دلالت مى كرده ، كه جمله : ((يا مريم ...)) هم به بيانى كه خواهد آمد بر اين معنا اشعار دارد.
در اين آيه با اينكه مى توانست بفرمايد: ((وجد عندها رزقا و قال يا مريم انى لك هذا...)) با نياوردن لفظ ((واو)) جمله را از وسط پاره كرد، خواست تا بفهماند كه زكريا همه اين حرفها را يكباره به مريم گفت ، و او هم پاسخى داد كه وى را قانع ساخت ، و يقين كرد كه اين طعامها كرامتى است از خدا نسبت به مريم ، در اينجا بود كه او نيز كرامت الهى را طمع كرده ، از حضرتش درخواست فرزندى طيب كرد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#اینگونه_بود ...
◾️خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️وسط نماز جماعت هفتهشت نفرۀمان،
صدای مهیبی بلند شد؛
شعلههای زرد و نارنجی از داخل بخاری نفتی زبانه کشید.
دستپاچه و هراسان نماز را شکستیم و پریدیم بیرون.
آتش فرونشست.
آقا آرام نشسته بود آن جلو...
رسیده بود به سلام آخر نماز...
◾️به شیوه باران، ص٣١◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️باصره و سامعه و ذائقه و لامسه و شامِّه و شهوت و غضب به علاوهی عقل یا محبّت یا ایمان که آن هفت تا را منظّم میکند، هشت در بهشتند؛ امّا اگر عقل یا محبّت یا ایمان در کنار آنها نباشد، هفت در جهنّم هستند.
▪️طبق آیهی شریفهی اِن مِنکُم اِلاّ وارِدُها: هیچ یک از شما نیست مگر اینکه وارد جهنّم میشود؛ همه وارد جهنّم میشوند؛ حتّی مؤمنین. امّا مؤمنین برای خاموش کردن و خیر به دیگران رساندن وارد جهنّم میشوند. ندیدی وقتی غم و غصّهی دنیا داری و به جلسهی رفقا میروی یا بزرگی را میبینی، چطور خنک و آرام میشوی؟ لذا از ائمّه علیهم السّلام که سؤال کردند آیا شما هم وارد جهنّم میشوید؟ در پاسخ فرمودند: ما از جهنّم عبور کردیم، در حالی که جهنّم خاموش بود. اولیای خدا و مؤمنین حقیقی وقتی پا به جهنّم میگذراند، خاموش میشود.
▪️امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: اِنَّهُ لَیسَ بَینَ الحَقِّ وَ الباطِلِ اِلاّ اَربعَ اَصابِعٍ. اَلباطِلُ اَن تَقُولَ سَمِعتُ وَ الحَقُّ اَن تَقُولَ رَأَیتُ: همانا بین حقّ و باطل جز به اندازهی چهار انگشت فاصله نیست؛ باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم. فاصلهی دنیا و آخرت و جهنّم و بهشت چهار انگشت است؛ دنیا و جهنّم، شنیدم است و آخرت و بهشت، دیدم. دیدهای که با شمس نبوّت و ماه ولایت باز شود، چه خوب است.
▪️سؤال شب اوّل قبر مربوط به کمّلین است؛ چه کمّلین خوب و چه کمّلین بد. علّتش هم این است که برای آنچه بزرگتر است، آماده شوند؛ چه عطای بزرگتر و چه کتک بزرگتر. وقتی بزرگ مملکتی بخواهد چیزی بدهد، آن را به کمّلین میدهد، کوچولوها هم از کمّلین بهره میبرند. وقتی هم بخواهد بزند، کمّلین را میزند، به کوچولوها هم اثر میکند. در عالم برزخ هم همینطور است.
✔️ #مصباح_الهدی/ ص ١٥٧ و ١٥٨
◾️شرح و توضيح #مصباح_الهدی مبحث چهاردهم: #بهشت_و_دوزخ ٥/ استاد مهدی طيّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه طباطبایی ره:
▪️کسانی هستند که در اثر صفای فطرت، سعادت خود را دلبستگی به لذایذ گذران و زندگی چند روزه این جهان نمی بینند و سود و زیان و شیرین و تلخ این سرا پیش ایشان جز پنداری فریبنده نیست.
اینان وقتی که از راه وحی آسمانی قرآن می شنوند که خدای تعالی از پرستش بت ها نهی می کند و ظاهر آن مثلا نهی از سر فرود آوردن در برابر بت است، به حسب تحلیل از این نهی می فهمند که غیر از خدا را نباید اطاعت کرد، زیرا حقیقت اطاعت همان بندگی و سر فرود آوردن است و از آن بالاتر می فهمند که غیر از خدا نباید بیم و امید داشت و از آن بالاتر می فهمند که به خواست های نفس نباید تسلیم شد و از آن بالاتر می فهمند که نباید به غیر خدا توجه نمود.
✔️منبع: بنده خاص
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم1⃣ ● رزقى كه همواره نزد مريم بوده رزق معمولى و عادى نبوده ا
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم
بخش چهارم2⃣
● رزقى كه همواره نزد مريم بوده رزق معمولى و عادى نبوده است
هنالك دَعَا زَكرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَب هَب لى مِن لَّدُنك ذُرِّيَّةً طيِّبَةً ...
طيب هر چيز، آن فردى است كه براى چيز ديگر سازگار و در برآمدن حاجت آن دخيل و مؤثر باشد، مثلا شهر طيب آن شهرى است كه براى زندگى اهلش سازگار، و داراى آب و هوائى ملايم ، و رزقى پاكيره باشد،و كار و كسب و ساير خواسته ها براى اهلش هم فراهم باشد كه خداى تعالى درباره چنين شهرى مى فرمايد: ((و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه )).
همچنين عيش طيب ، و حيات طيب ، آن عيش و حياتى است كه ابعاض و شئون مختلفش با هم سازگار باشد، بطورى كه دل صاحب آن عيش به زندگى گرم و بدون نگرانى باشد، و يكى از مشتقات كلمه ((طيب )) بر وزن سيب است كه به معناى عطر پاكيزه است ، پس ذريه طيبه آن فرزند صالحى است كه مثلا صفات و افعالش با آرزوئى كه پدرش از يك فرزند داشت مطابق باشد.
پس انگيره زكريا از اينكه گفت : ((رب هب لى من لدنك ذرية طيبة )) اين بود كه در اين درخواست كرامتى بود كه از خداى تعالى درباره خصوص مريم مشاهده كرد، كرامتى كه دلش را از اميد پر كرده و اختيار را از دستش ربود و وادارش ساخت كه چنين درخواست عظيم و كرامت مهمى را بكند، لذا بايد گفت : منظورش از ذريه طيبه فرزندى بوده كه نزد خدا كرامتى شبيه به كرامت مريم و شخصيتى چون او داشته باشد، و به همين جهت است كه خداى تعالى عين همين درخواست را درباره اش مستجاب نمود، يحيى (عليه السلام ) را باو داد كه
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 275
شبيه ترين انبيا به عيسى (عليه السلام ) است و جامع ترين پيغمبرى است كه همه صفات كمال و كرامتهاى موجود در مريم و عيسى را واجد بود، و بخاطر همين جامعيت فرزند زكريا بود (به بيانى كه خواهد آمد ان شاء اللّه ) خدا او را يحيى ناميد و درباره اش فرمود: ((مصدقا بكلمه من اللّه و سيدا و حصورا و نبيا من الصالحين )) و اين صفات نزديكترين صفات است براى انسانى كه شبيه به مريم و فرزندش عيسى (عليه السلام ) باشد.
فَنَادَتْهُ الْمَلَئكَةُ وَ هُوَ قَائمٌ يُصلى فى الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشرُك بِيَحْيى ...
ضميرهاى غايب در ((نادته ))، و در ((هو قائم )) و در ((يصلى )) و ضمير خطاب در ((يبشرك )) همه به كلمه ((زكريا)) بر مى گردد، و كلمه بشارت كه ريشه كلمه ((يبشر)) به معناى خبر خوشى است كه شنونده را مسرور سازد.
و جمله : ((ان اللّه يبشرك )) دلالت دارد بر اينكه نامگذارى فرزندش بنام يحيى از ناحيه خداى سبحان است ، همچنان كه آيات ديگرى كه نظير اين آيه است بر اين معنا صراحت دارد، از آن جمله در سوره مريم مى فرمايد: ((يا زكريا انا نبشرك بغلام اسمه يحيى لم نجعل له من قبل سميا)).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته اول : مقدمه
▪️تفسیر المیزان ، تفسیر قرآن به قرآن است ؛ که این نوع تفسیر روش اهلبیت
علیهم السلام است ، چون قرآن خودش نور و تبیان (بیان کننده) می باشد ، لذا غیر از قرآن چگونه می تواند قرآن را واضح و روشن نماید؟
✔️باکمی تصرف از مقدمه تفسیر المیزان
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته دوم:
▪️هر سوره یک غرض خاص دارد ، و بسم الله هر سوره برای آن غرض است ، لذا بسم الله هر سوره با سوره دیگر تفاوت دارد.
✔️المیزان ج ۱ ص ۲۶
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته سوم:
▪️خدا را اله گفته اند چون معبود است ، و یا بخاطر آن است که عقول بشر در شناخت آن واله و حیران است .
✔️المیزان ج ۱ ص ۲۸
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته چهارم:
▪️چرا باید خدا را منزه از حمد خودمان بدانیم ؟
زیرا فقط خود خداوند به افعال و صفات جمیل خود احاطه دارد ، لذا وقتی حمد او را می کنیم ، گویی به اندازه فهم خود به افعال و اوصاف الهی احاطه داریم ، و در اندازه وسع خودمان آن حمد را می گوییم ، لذا اول باید سبحان الله بگوییم و سپس حمد را ، زیرا جمال الهی حد و مرزی ندارد و فقط خودش به خود آگاه است.
✔️المیزان ج ۱ ص ۳۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
#صبر
▪️یکى از روحیّات دیگر که در پى ثبات در توحید و نیل به مرتبهى اطمینان و یقین در سالک پدید مىآید، صبر است.
▪️در برخوردارى از ایمان و طى مراحل سلوک، صبر نقش کلیدى دارد. امام سجّاد علیه السّلام مىفرمایند: اَلصَّبرُ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا ایمانَ لِمَن لا صَبرَ لَهُ: صبر در رابطه با ایمان به منزلهى سر در رابطه با پیکر است و کسى که صبر ندارد، ایمان ندارد.
#تعریف_صبر
▪️صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض ننمودن و جزع و بىتابى نکردن. بنا به ضرب المثل مشهور، «صبر تلخ است و لکن برِ شیرین دارد.»
▪️با توجّه به اینکه صبر بر آنچه خدا مىکند و آنچه فرمان مىدهد، از مقامات متوسّطین است، کاربرد واژهى صبر درمورد پیامبر اکرم و ائمّهى اطهار علیهم السّلام، به احتمال قوى به معناى صبر بر فراق محبوب ازلى و صبر عَنِ الله است.
◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#صبر - ۱
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه طباطبایی(ره) می فرمود :
▪️ما بزرگترین و مهم ترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اَطوار و شؤون زندگی ما مهم تر از آن نیست؛ (آن است) که خودمان را درست بسازیم...
▪️کاری مهم تر از خود سازی نداریم...
▪️ما، ابد در پیش داریم...
▪️هستیم که هستیم: « وَ إنَّمَا تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إلَی دَارٍ »
▪️شما برای معدوم شدن و نابود گشتن آفريده نشدهايد بلكه برای بقاء و ابديّت بوجود آمديد؛
▪️و اينست و جز اين نيست كه بواسطۀ مُردن از خانهای به خانۀ دگری كوچ میكنيد...
✔️[رمز موفقیت علامه طباطبایی، ص ۱۴۴]
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته پنجم:
▪️خدای رحمان یعنی خدای کثیرالرحمه
و خدای رحیم یعنی خدای دائم الرحمه که مخصوص مومن است در عالم آخرت ، که عالمی فناناپذیر و باقی و دائم است.
✔️المیزان ج ۱ ص ۳۰
@mohamad_hosein_tabatabaei