«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
ای که به عشقت اسیر، خیل بنیآدمند!
سوختگان غمت، با غم دل خرّمند
هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت
با خبران غمت بی خبر از عالمند
در شکن طرّهات، بسته دل عالمی است
وآن همه دلبستگان، عقدهگشای همند
یوسف مصر بقا، در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با درهمند
تاج سر بوالبشر، خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد، فخر بنی آدمند
در طلب اشک ماست، رونق مرآت دل
کاین دُرر با فروغ، پرتو جام جمند
چون به جهان خرّمی، جز غم روی تو نیست
باده کشان غمت، مست شراب غمند
عقد عزای تو هست، سنّت اسلام و بس
سلسلهی کائنات، حلقهی این ماتمند
گشت چو در کربلا، رایت عشقت بلند
خیل ملک در رکوع، پیش لوایت خمند
خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را
زان که شهیدان او، جمله مسیحا دمند
هردم از این کشتگان، گر طلبی بذل جان
در قدمت جان فشان، با قدمی محکمند
سرّ خدای ازل، غیب در اسرار توست
سرّ تو با سرّ حق، خود ز ازل توأَمند
محرم سرّ حبیب، نیست به غیر از حبیب
پیک و رسل در میان، محرم و نامحرمند
در غم جسمت ” فؤاد ” ، اشک خوبه چرا؟
کاین قطرات عیون، زخم تو را مرهمند
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
▪️امام حسین علیه السلام تجلی خداست،تجلی امام حسین علیه السلام هم همدوش تجلی خداست. محرم که می شود تجلی امام عالم را عوض می کند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
❞ عینصاد:(استاد علی حائری صفایی)
☑️﮺ حسین علیه السلام هدف و حکومتی را در نظر دارد که جامعهی انسانی را از دامپروری مرفّه جدا میکند و آدمی را برای حضور حق میسازد.﮺
▪️یزید مهاجم است، نقش فعال حسین را میشناسد و زمینه سازی های او را میفهمد، نامههایی که رد و بدل میشود و آتشهایی که بر افروخته میشود، همهی اینها را در نظر دارد و این است که میخواهد آب را از سرچشمه ببندد و از حسین بیعت بگیرد و یا این که حسین را بگیرد و حسین هم با توجه به این که هنوز تنور داغ نشده از بیعت و درگیری کناره میگیرد.
▪️حتی در روز عاشورا پس از آن همه خون و فتنه باز پیشنهاد کناره گیری میدهد و آنها را نمیپذیرند. همین نکته نشان میدهد که شهادت هدف نیست اگر چه انتخاب هست. حسین برای کشته شدن نیامده ولی از کشته شدن هم وحشت ندارد، تا بتواند به خاطر ایجاد زمینه و تشکیل حکومت حق میماند و اگر نتوانست از کشته شدن پنهانی و بی سرو صدا به شهادتی در زمین نینوا و به وسعت تمامی تاریخ، روی میآورد و این شهادت را انتخاب میکند.
▪️تحلیلهایی که از داستان نینوا میشود باید به این همه توجه داشته باشد که حسین هدف و حکومتی را در نظر دارد که جامعهی انسانی را از دامپروری مرفه جدا میکند و آدمی را برای حضور حق میسازد، اما از خروج مدینه تا مکه و از مکه تا کوفه و نینوا، بهترین فرض را در هر مرحله انتخاب میکند چون دشمن در تعقیب است و فرصت نمیدهد، مگر این که به کوههای یمن فرار کند و یا به قلع و قمع مهرههای یزید و حتّی ترور شخصیتهای شام، قناعت کند و حکومتی را با این شکل پایه ریزی نماید.
☑️تقیه | ص ۲۰۰
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
▪️شخصی در مکاشفه دید امام حسین علیه السلام مشغول جمع کردن خارهای بیابان هستند. از ایشان میپرسند شما چه میکنید؟
▪️میفرمایند: راه سالکان خدا را هموار میکنم.
#سیدهاشم_حداد
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
☑️همراهی با امام حسین علیهالسّلام در ظاهر و باطن در محرّم و صفر
▪️در این ایام همراه قافلۀ اباعبدالله الحسین علیه السّلام باشیم. با دل همراه امام حسین علیه السّلام باشیم.
▪️از روز هشتم ماه ذیالحجّه که اباعبدالله علیه السّلام از مکه به سمت کربلا حرکت کردند یک دوست اهل بیت علیهم السّلام و یک عاشق و شیدای اباعبدالله الحسین علیه السّلام یک لحظه از ایشان جدا نیست
▪️هر روز صبح که سر از خواب بر میدارد فکر میکند الان امام حسین علیه السّلام کجاست؟ بین راه مکه تا کربلا به کدام منزل رسیدند؟ چکار میکنند؟ اهل بیت علیهم السّلام چه میکنند؟ این همراهان و یاران صدیق و اصحاب پاکباز اباعبدالله علیه السّلام در چه حال و هوایی هستند؟ یک لحظه نمیتواند از یاد انها خارج شود... منزل به منزل همراه امام حسین علیه السّلام است.
▪️در سیر باطنی هم همینگونه است. مقتدا و پیر و مرشد سالک الی الله اباعبدالله علیه السّلام است. در باطن هم منزل به منزل با امام حسین علیه السّلام همراه است...
▪️سالک الی الله در این ایّام، هم توجّهاش به سِیر ظاهری اباعبدالله علیه السّلام است و هم در سیر باطنی منازل سلوک را طی میکند..
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا...
☑️حسین اندازه میشناسد
▪️راستى كه حسين، گل گل عشق است. حسين آتش عشق است. حسين ساقى، حسين جام، حسين هستى، حسين مى، حسين شور و شعور است، زندگى است، لطف است، خبير است، دقيق است.
▪️حسين اندازه مى شناسد، براى همه حساب باز مى كند براى خدا، براى دين خدا، براى عالِم، براى جاهل، براى دشمن، براى دوست، براى اهل بيت، براى اصحاب، جلوتر بيا! براى استخوان هاى نرم شيرخوارش و براى دل مادرش حساب كرده است، مگر او را پنهانى در پشت خيمه ها دفن نكرد؟ مگر براى پاهاى كوچك بچه ها، تيغ هاى بيابان را نشكست و خارهاى اطراف خيمه ها را نكند؟!
▪️مگر براى اينكه عريان نماند و چشم زينب بر تن چاك چاك و عريان او ننشيند، لباس كهنه به تن نكرد؟ مگر براى نگهدارى كاروان اسارت، دل زينبِ دل سوخته را، دريا نساخت؟ مگر صبر و حلم و صلابت را در جام زينب نريخت؟
▪️مگر زبان در كام على اكبر نگذاشت؟ مگر باكام سوخته و تفتيده ى خود كام على اكبر را شيرين و سرشار نكرد؟ مگر بر شيار لبهاى خشك او گلهاى رضا وتسليم و عبوديت، نشكفت؟
❛❛ عینصاد(استاد علی حائری صفائی)
☑️چهل حدیث | ص ۲۱۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
✔️حضرتآیتالله صمدی آملی:
▪️جناب مختار ثقفی در ۱۴ رمضان سال۶۷(ق) در غربتگاه کوفه، تنها، با دهان روزه و تشنهلب، با تنی خسته و دلی شکسته و بدنی غرقه به خون، به دیدار مولایش امام حسین(علیه السلام) شتافت.
هر گاه در محضر مولای عظیمالشّأنم علامهحسنزادهآملی روحیفداه یادی از مختار میشد میفرمودند:
《هر چه دلم را میشکافم میبینم که مختار "اهلولایت" بود.》
▪️این کلام مولایم مرا بدین فکر برد که به چه جهت مختار "اهلولایت" بود؟
آیا بجهت قیام علیه حکومت فاسد اموی بود؟
یا بجهت جهاد و قیام به شمشیر برای احیای سیره علوی بود؟
بجهت شهادتش در راه خونخواهی شهدای کربلا بود؟
آیا چون مختار توانست جنایتکارانی همچون شمر، حرمله، سنان، عمرسعد، خولی، عبیدالله بن زیاد و ... را مجازات نماید در لسان رضویمشهد حضرت مولایم علامه روحیفداه "اهل ولایت" شد؟ ....
قرآن -- که "تبیان لکلّ شیء" است --پاسخ به هر مسألهای را که در آن غور نمایید میدهد.
▪️عزیزان میدانید که قرآن "کتابولایت" و عصاره علم تمام هستی و جامع تمام کتب آسمانی است. در وسط این "کتابولایت" سوره کهف است که به "سورهولایت" معروف است. در قلب "کتابولایت" و در دل "سورهولایت"(کهف) کلمه 《وَلیتلطّف》تجلّی نموده است و این یعنی ولایت با 《تَلطیف سِر》 همراه است. قرآن که کتابولایت است در واقع کتاب "تلطیفسر" است. این یعنی تمام هستی به تلطیفسر ظهور و تجلّی نموده است. پس هر که "اهلِقرآن" و "اَهلُالله" و "اهلولایت" است 《اهل تَلطیف سِرّ》است.
▪️معنای "اهلولایت" بودن مختار رجعت به 《تلطیفسِر》 داشتن اوست. اینکه مختار "اهلولایت" است به جهت خونخواهی قاتلان مولایش یا به تشکیل حکومت و... نبوده است بلكه تمام هنر مختار از روز بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) تا روز شهادت خودش این بوده كه در تمام فراز و نشیبها و تعقیب و گریزها، زندان رفتنها، شکنجهها، تبعیدها، اختلاط و نزدیکی به آل زبیر، نزدیکی به خوارج مکه و حضور در جلسات خصوصی، علنی و مخفیانه با سران احزاب، گروههای اعتقادی، رؤسای قبایل و طوایف، در مذاکره با فقها و روحانیون و خوانین متنفّذ و در نشستهای عمومی با مردم و ...، در تمام این شش سال، اوّلین همت و تمام توجه مختار این بوده است که به اندازه سر سوزنی برای مولایش و ولینعمتش و اربابش-- امام سجاد(علیه السلام) و خاندان رسالت-- حاشیهسازی، مخاطره و دردسرساز نشود.
▪️یعنی مختار به حدّی بایست جان به لب میآورد و به گونهای زیرکانه، کَیّسگونه و با تلطیف عجیبی این همه اقدامات نظامی و تحرکات سیاسی در حد و اندازههای کل جهان اسلام را به عمل میآورد كه ذرهّای امویان جنایتکار و آلزبیر خبیث و سران خوارج و اشراف عرب و فُقهای جهان اسلام را به سمت و سوی امام سجاد(علیه السلام) تحریک و متوجه نکند!
هنر بزرگ مختار این بود که تمام کارهای بزرگ این شش سال را با 《تلطیفسر》 انجام داد بدون اینکه در ذهن مخالفین مختار و دشمنان قیام مختار اندک سوء ظنّی نسبت به امام ایجاد شود. "اهلولایت" بودن مختار به این اصل باز میگردد که تمام توفیقات او در حالی انجام شد که اندک مخاطرهای به مولایش وارد نیامد. اما در این سالها چه بر مختار گذشت... !!
به نظر میرسد بزرگترین عامل مظلومیّت مختار، عدهای از《شیعیان بیبصیرت مدعی بصیرت و مدعی فهم و فقاهت》بودند. چرا که مختار به هرحال برای این قیام نیاز به همراهی شیعیان داشت و از سویی ناصیه شیعیان بلاد در دست عدهای رؤسای قبایل و فقهای سادهلوح و مقدسمآبی بود که اندک کیاست و زیرکی نداشتند و با اندک مذاکره با مختار سریع به نامه نوشته و یا حضوری رجوع نموده و تاییدیه حرکت مختار را به دستخط امام میخواستند. و به دفعات در میانه راه، مختار را بدین جهت که تاییدیه لسانی یا حکم و اجازه مکتوب از امام ندارد، قیام او را دچار شک و شبهه و مخاطره مینمودند. این در حالی بود که مختار نمیخواست قیام خویش را منتسب به امام سجاد نماید. کُتل و طوفان سهمگین مختار این بود که عدهای شیعه《مقدّس ِبیعقل》 که گویا نمیدیدند مختار در آنِ واحد بایست در چندین جبهه مجاهده نماید و مدیریت کند: ۱) بنیامیه در شام ۲) آل زبیر در حجاز ۳) عثمانیمذهبيون بصره ۴) اشراف منافق و ثروتمند عرب در کوفه ۵) مهار دعوای پوسیده جاهلی عرب و عجم.
و لذا چه تهمتها و افترائات و دشنامها و کارشکنیها و خیانتها به سوی مختار سرازیر شد؛ آن هم از سوی شیعیان و حتی برخی از بنیهاشم --که میل ندارم نامی از آنان ببرم_.
▪️مصیبتهایی که مختار از دوستان جاهل دید، کم از بلای امویان و زبیریان نبود. آلزبیر و اُمویان مختار را به وادی موت احمر و
شهادت کشاندند امّا،《شیعیان مقدّس جاهل》بلایی بر سر مختار در آوردند که زهر "موت اسود" را جرعه جرعه در کامش ریختند و در نهایت همین جهله مقدّس مدّعیفهم کمر قیام را شکستند.
مختار میگفت: ثمره قیام این شدکه سایهای از دردهای علی را دیدم.
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عزت حسین علیهالسلام
▪️اضطراب و تزلزل و حزن و خوف، با عزت سازش ندارد و كسى كه مرگ خواهى و احساس رفتن دارد، و كسى كه حضور تحول را مى بيند، قرار نمى گيرد؛ كه يكى از سياست بازهاى سالهاى سى مى گفت: من از اين كه بچه هاى كوچك را مى بينم كه پر شور حركت مى كنند، ناراحتم؛ چون اينها به من مى گويند: شما برويد كه ما آمده ايم ... و ديگر جايى براى شما نيست.
▪️آيا اين شاخكهاى حساس كه نه تنها رقيب ها، كه حتى فرزندهاى كوچك را مزاحم مى بيند، مى تواند در اين دنياى متحول و پر از مزاحم هاى ريز و درشت آرام و مطمئن و عزيز و مسلط باشد. اينها در متن قدرت و در هنگام ذلت، در هر دو حالت ديدنى هستند، بخصوص آنجا كه از خلوتى و لحظه هاى وقوفى برخوردار شوند. آن وقت آن همه ادعا و تفرعن، به ذلت وترس و هق هق گريه م ىآميزد و در اين رنگ، مات مى شود.
▪️عزت حسين را در هنگامى كه بى رمق افتاده و دشمن بر روى سينه اش سنگينى مى كند، مى توانى ببينى؛ كه هيچ از دست نداده و احساس غبن و فريب ندارد: «رضا بقضائك تسليما لامرك ... لا معبود سواك ...». عزت على اكبر را، پس از شنيدن پيام شهادت، مىشنوى كه: «اولسنا على الحق ... اذاً لا نبالى.»
▪️اين پاى شكر و صبر و اين همراهى و دستيابى به خواسته ها و اين احتساب و بهره بردارى از درد و رنج ديگر، جايى براى اضطراب وتزلزل و حزن و خوف نمى گذارد و معنايى به ذلت نمى دهد؛ كه امن و اقتدار و اطمينان اين دلهاى بزرگتر از هستى و عظيم تر از رنج و گسترده تر از زمان و بالاتر از تحولهاى مستمر، ديدنى و يافتنى و دوست داشتنى است.
❛❛ عینصاد(استاد علی حائری صفائی)
◾️از معرفت دینی تا حکومت دینی | ص ۵۷◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
▪️جمله «وَ الشَفآءَ فی تُرْبَتِهِ؛ و شفا را در تربت او [قرار دادی]» که در زیارت امام حسین علیهالسلام است، آخرین و شدیدترین مرحله درد و بیماری را که همه اطبا از مداوای آن عاجزند، شامل میشود.
☑️رحمت واسعه، ص ٢٢٧ (مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه السلام)
◾️حضرت آیتالله بهجت برای شفای بیماریها میفرمودند◾️
▪️آب زمزم و تربت سیدالشهداء علیهالسلام را مخلوط کنید و هر روز مقدار اندکی به نیت شفا بهطور منظم میل کنید، تا زمانیکه بهبودی حاصل شود؛ همچنین به همین نیت صدقه به افراد متعدد بدهید، اگرچه مقدارش زیاد نباشد.
☑️بهجتالدعاء، ٣۴٩
#پی_نوشت:
▪️حضرت آیتالله بهجت میفرمودند: آب زمزم و تربت سیّد الشهدا، هر کجا مصرف شود، اثر دارد. چیزی که هست، ممکن است برآورده شدن حاجت، مصلحت نباشد [در عوض،] خداوند متعال، چیزی بهتر از آن را عنایت میکند.
@mohamad_hosein_tabatabaei