☑️باطن مناسک حج - #بخش_هفتم
▪️بعد فرمود:
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ
این ماجرای ذبح اسماعیل، آزمایش و ابتلای بسیار آشکار و بزرگی بود.
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
▪️و ما ذبح بزرگی را به جای اسماعیل فدا دادیم؛ که حضرت ابراهیم، آن را به جای اسماعیل قربانی کرد.
▪️صورت ظاهرش این است که جبرئیل، گوسفندی را برای ابراهیم از بهشت آورد و حضرت ابراهیم آن گوسفند را به جای حضرت اسماعیل قربانی کرد و سر بُرید.
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
▪️و ما این ماجرای ایثار حضرت ابراهیم و نام نیک او در وادی توحید و تسلیم حضرت حق را برای آیندگان باقی گذاشتیم. سَلام عَلی اِبراهيم: سلام بر ابراهیم باد.
كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِينَ
ما این گونه به محسنان جزا می دهیم.
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
او از عباد مؤمن ما بود.
▪️اینکه حاجی در سرزمین منا، بعد از رمی جمرۀ عقبه، قربانی میکند، تکرار این حادثهای است که قرآن به آن اشاره کرده؛ یعنی باید تعلّق را قطع کنی؛ آخرین پیوندهایی که با غیرخدا در وجودت هست، آنها را هم ببُری و قربانی کنی.
▪️اشارهای هم به تعبیر "ذبح عظیم" بکنم؛ چون قرآن در بیان این ماجرا فرمود
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
▪️ما قربانی شدن اسماعیل را با یک ذبح عظیم، جایگزین کردیم. بعضی از بزرگان اهل معرفت، اینجا دقّتی به خرج داده اند و گفتهاند این گوسفند، نمیتواند مصداق ذبح عظیم باشد. خدای عظیم، خدای بزرگ به هر چیزی عظیم نمیگوید؛ مثلاً میگوید: رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ؛ عرش خودش را عظیم میداند.
▪️یا خودش را عظیم اطلاق میکند؛ به یک گوسفند، ولو گوسفند بهشتی هم باشد، نمیگوید ذبح عظیم. اینکه قربانی شدن اسماعیل را با یک ذبح عظیم جایگزین کردیم، نباید مقصود گوسفند باشد. و از همین جا به واقعۀ کربلا منتقل شدهاند؛ که خدای متعال به جای قربانی شدن اسماعیل، قربانی شدن فرزند اسماعیل، اباعبدالله الحسین علیه السّلام را مقدّر کرد.
▪️ذبح عظیم، حضرت اباعبدالله علیه السّلام است؛ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ.
▪️حافظ هم خطاب به حضرت ابراهیم زیبا میگوید:
▪️مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
▪️چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
▪️پیر مغان در شعر حافظ، امیرالمؤمنین علی علیه السّلام است. ای شیخ الانبیاء! ای پیامبر پیر و کهنسال! تو وعده کردی اسماعیلت را در راه خدا ذبح کنی؛ ولی امیرالمؤمنین علیه السّلام حسینش را به قتلگاه و به قربانگاه فرستاد.
▪️به هرحال، جلوههای ماجرای قربانی حاجی، معلوم است؛ یعنی حاجی وقتی به قربانگاه میرود، دارد میرود که همۀ تعلّقاتش را قطع کند؛ همۀ تعلّقات. به هرچه دلبستگی دارد، آن دلبستگی را قطع کند. چون این دلبستگی حجاب اوست و تا وقتی این حجاب باقی است، او واصل به مقصود نمیشود؛ نمیتواند به کعبۀ مقصود راه پیدا کند.
▪️نظام عالم هستی مبتنی بر تکامل است؛ و تکامل و کمال هر موجود، در فانی شدن و قربان شدن اوست در برابر مافوق خودش. این قانون خلقت و هستی است؛ این قانون آفرینش است. در این عالم، همۀ موجودات، دارند رو به کمال میروند و کمال هر موجود، در فانی شدن در برابر برتر از خودش است.
▪️ببینید! خاک که جماد است، خاک بودن خودش را رها میکند و در وجود گیاه، فانی میشود و به کمال میرسد؛ حیات پیدا میکند. خودش را قربانی کرد؛ شخصیّت خاک بودن خودش را از دست داد و جزء پیکرۀ گیاه شد. این گیاه قربانی میشود؛ میشود غذای یک گوسفند، غذای یک حیوان. حیوان آن را میخورد و جزء وجودش میشود. ببینید! تکامل پیدا کرد. شخصیّت گیاهی خودش را قربانی کرد و کمال پیدا کرد؛ حالا شد یک حیوان. آن حیوان را، آن گوسفند را هم ذبح میکنند؛ میشود غذای من و شما؛ آن را میخوریم و جزء وجود انسان میشود. ببینید! شخصیّت حیوانی خودش را قربان کرد؛ فانی شد؛ شد انسان؛ شد همین بدنی که با آن نماز میخوانید؛ با آن عبادت میکنید؛ با آن عمل صالح انجام میدهید. این همان رسیدن به کمال از راه قربان شدن است.
▪️ببینید! در برابر موجود بالاتر از خود، فانی شد و به کمال رسید. قانون تکامل در عالم، این است. هیچ موجودی به کمال نمیرسد مگر اینکه قربان موجود برتر از خودش شود؛ فدای موجود برتر از خودش شود.
حال، اگر انسان بخواهد به کمال برسد، چه؟ ...
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei