□○معنای درست قناعت
استاد علی صفایی حائری○□
□اگر ما دنيا را و زيبايىاش را ببينيم ولى خودمان را نبينيم و محبوبى به نام خدا را نبينيم و دنيايى را كه يوم الآخر ماست، غيب ماست، نبينيم براى ما معنا ندارد بگوييم ولش كن. مىگويد ولش كنم كه چه؟ ولش كنم كه تو بردارى؟! يا ولش كنيم تا آنها بردارند و بيايند سوار ما شوند؟ نه. محكم بگير و با آن كار كن.
ما معتقد نيستيم كه امكانات چه وسوسه قدرت و چه فتنه علم اگر در دل متوجهى قرار گرفت، فساد به بار مىآورد. ما اين را نمىگوييم كه در اين رابطه قناعت كنيم. نه. قناعت برداشت كم است نه رها كردن. قناعت اين نيست كه تو دنيا را رها كنى و اين نيست كه دنيا را ولش كنى، نه. برداشتت را كم كن، كوششت را زياد كن. با اين ديد آن موقع ديگر تو مىتوانى به شوهرت خدمت كنى، به همسرت محبّت كنى ولى بر اساس حساب و كتاب.
□و اين نگاهى كه دارى، نه به خاطر محبتهاى اوست، نه. حتى وقتى كه همسر تو به تو بدى مىكند تو مىتوانى به او خوبى كنى. ببينيد، تفاوت از اينجاست.
□من يك موقع فقط اين را در نظر مىگيرم و مىخواهم به خاطر اينكه كسى به من خوبى كرده به او خوبى كنم، اين يك معامله است، سوداگرى است. يك موقع من خوبى مىكنم تا او خوبى كردن را ياد بگيرد، حتى اگر به من بدى كرده باشد. اين درس است اين فهم است.
□○ #روزگارستمگر ، ص ۱۲۳○□
@mohamad_hosein_tabatabaei