eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ □فردی بود به نام که سنّی بود و فقیر؛ ولی در حرف‌زدن و مطالبه‌ی حقّش انسان جسوری بود. مردم به او می گویند: برو به دربار متوکّل و حقّت را از او بگیر؛ او هم می‌رود. روزی که می‌خواهد به قصر متوکّل برود و او را ببیند، در مسیر مطّلع می شود که متوکّل، علی‌بن‌محمّد، امام‌هادي علیه السلام، را احضار کرده است تا ایشان را اعدام کند. او هم در کنار جمعیّت می‌ایستد؛ درحالی‌که حضرت سوار اسب بودند و یال اسبشان را نگاه می کردند و اطراف را نگاه نمی‌کردند. می گوید: از دور که نگاهم به حضرت افتاد، مهر ایشان به دلم نشست –با اینکه سنّی بود- و در دلم شروع به دعا کردم خدایا! ایشان را از دست متوکّل نجات بده تا ایشان را نکشد. همین‌طور که در دلم دعا می کردم، اسب امام‌هادی علیه السلام به من رسید و ایشان رویشان را به‌سمت من برگرداندند و فرمودند: خدا دعای تو را اجابت کرد و خدا به تو غِنا و خانواده ی بزرگی عطا خواهد کرد. حضرت این جمله را گفتند و راهشان را به‌سمت قصر ادامه دادند. عبدالرحمن‌اصفهانی می‌گوید: من به اصفهان برگشتم و بعد از اندک مدّتی خدا ثروت بسیار هنگفت و خانواده ی بسیار بزرگی نصیب من کرد و این از کرامات امام‌هادی علیه السلام بود و لذا بعد از اینکه من این اتّفاق را دیدم، شیعه شدم. □○مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۴۲ استاد مهدی طیب - جلسه ی ۸۵/۱۰/۱۴○□ @mohamad_hosein_tabatabaei