کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️*قسم های قرآن به ولایت است*◾️ ▪️والطور و کتاب مسطور والذاریات ذروا والنجم اذا هوی ن و القلم و مای
#قسم_های_قرآن
▪️حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام در خطبه البیان در بیان حقیقت خویش میفرماید: «أنا البَعُوضَةُ الَّتي ضَرَب اللهُ بِها مَثَلاً». این بیان احاطه ی حقیقت ولایت کلیه است؛ «لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا» (کهف، ۴۹) ؛ «كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، ۱۲). در جامعه ی کبیره در بیان این مراتب میفرماید: «آيَاتُ اللهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِيكُمْ».
▪️ولایت مطلقه، انسان حقیقی است که تجلّی اعظم و اعظم تجلیات و مبدعات است. چون او مظهر اطلاقی ذات احدی است، لذا تمام مخلوقات از بزرگترین آن تا احقرشان شئون و آیات او و نزد او مساوی و جمله از متضادین و متقابلین و ذره و دُرّه و اکبر و اصغر فروع و تعینات اویند. «فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ» لذا متن جان او محل مشیت و نطق و عزم ذات ربوبی است و همه ی مخلوقات الهی آیات و عزائم و کلام و نور و برهان اویند یعنی جان او ظرف ظهور ذات الهی است پس همهی کلمات الهی جنود و شئون اویند و بین شأن و صاحب شأن بینونتی نیست لذا جایز است که صاحب شأن، شئون خود را حقیقتاً به خود نسبت دهد و بالعکس شأن در مقام فنا خود را به نام صاحب خود معرفی نماید از این رو بیان «أنا البَعُوضَة» و امثالهم بیان مراتب ولایت کلیهی الهیه است. کما اینکه در حالت و تجلّی دیگر میفرماید: «أنا محمد المصطفی، أنا الإسم الأعظم و أنا صاحب النّاقة التی أخرجها الله لنبیّه صالح».
▪️لذا همه ی قسمهای حضرت حق تعالی در قرآن، قسم به حقیقت محمد و علی و آل محمد و علی علیه السلام میباشد و جز این نور واحد و عزّ ابهج ذات هیچ حقیقت دیگری شأنیت آن را ندارند که مورد قسم الوهی واقع شوند و اگر هم به نام مخلوقین قسم واقع شده، قسم به حقیقت آنها راجع میباشد کما قال علی علیهالسلام: «أنا صاحب الطور و أنا صاحب الکتاب المسطور و أنا بیت المعمور». و قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «وَالطُّورِ، وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ، فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ، وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ»(۱ الی ۴)
▪️از این لطیفه متکلم و ناطق از زبان طیور و کل الاشیاء و علم و حیات و ارادهی ساری در آنها را دریاب و سر «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ» و... را فهم کن.
◾️علی، نقطه آغاز وجود
نکته سی و شش، ص ۸۳◾️
#ح_م
#علی_نقطه_آغاز_وجود
#غدیر_سند_ولایت_علی
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قسم_های_قرآن ▪️حضرت علی بن ابی طالب علیهما السلام در خطبه البیان در بیان حقیقت خویش میفرماید: «
#قسم_های_قرآن
▪️وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ
▪️وَطُورِ سِينِينَ
▪️وَهَٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ
▪️در تفسیر شریف بیان السعاده ذیل آیات اول سورهی تین از قمی نقل میکند که: «التِّين» رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ و «الزَّيْتُون» امیرالمؤمنین علیه السلام؛ و «طُورِ سِينِين» حسن و حسین علیهماالسلام؛ و «طور سینا» علی بن ابی طالب علیهماالسلام؛ و «هٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِين»، ائمه علیهم السلام میباشند. و از امام کاظم علیهالسلام روايت است: «التِّين» و «الزَّيْتُون» حسن و حسین علیه السلام؛ و «طور سینا» علی بن ابی طالب علیه السلام؛ و «هٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِين»، حضرت محمد صلی الله علیه و آله میباشند. و روایات متعدد دیگر که در تفسیر برهان و فرات کوفی بدین مضمون منقول، بیان شده است.
▪️وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ
▪️وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ
▪️وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ
▪️در تفسیر «کنز الدقائق و بحر الغرائب» ذیل آیات اول سوره ی بروج از حضرت محمد صلی الله علیه و آله به «شَاهِد» و ائمه ی اطهار علیهم السلام به «مَشْهُود» در روایات تعبیر شده است من جمله حدیث از حضرت ابوجعفر علیه السلام که: «رَسُولُ اَللهِ صَلَّى اَللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلشَّاهِدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنِ اللهِ وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَی النَّاسِ».
▪️و در تفسیر قمی در آخر حدیثی از ابن عباس و از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در خصوص آیهی «وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوج» میفرماید: «تَلَا رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله هَذِهِ الْآیَة {وَالسَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ} ثُمَّ قَالَ: أَتُقَدِّرُ -یَا ابْنَعَبَّاسٍ- أَنَّ اللهَ یُقْسِمُ بِالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ، وَ یَعْنِی بِهِ السَّمَاءَ وَ بُرُوجَهَا؟ قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، فَمَا ذَاکَ؟ قَالَ: أَمَّا السَّمَاءُ فَأَنَا وَ أَمَّا الْبُرُوجُ فَالْأَئِمَّة بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیٌّ علیه السلام وَ آخِرُهُمُ الْمَهْدِیُّ عجل الله تعالی فرجه الشریف.
▪️در تفسیر «بیان السعادة فی مقامات العبادة» آمده است: «سوگند به آسمان دارای برجهای دوازدهگانه؛ یا آسمان روح انسان که دارای مراتب و درجههایی است. «وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ»؛ روز موعود عبارت از قیامت کبرای روح انسانی است که جز با فنای تام محقق نمیشود. «وَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»؛ قسم به شاهد عالم پیغمبر و به مشهود او قیامت». هر دو لفظ را نکره آورد تا اشعار به این باشد که شناختن شاهد مقام احدیت ممکن نیست و مشهود نیز که مقام احدیت است، شناخته نمیشود...». و شاهد به محمد صلی الله علیه و آله و مشهود به روز قیامت و نیز هر دو به نبی صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و به ملک و روز قیامت و... تفسیر شده است.
◾️علی، نقطه آغاز وجود
نکته سی و شش، ص ۸۳◾️
#ح_م
#علی_نقطه_آغاز_وجود
#غدیر_سند_ولایت_علی
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قسم_های_قرآن ▪️وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ ▪️وَطُورِ سِينِينَ ▪️وَهَٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ
#قسم_های_قرآن
▪️فرات کوفی در تفسیرش ذیل آیات «وَالشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا، وَالْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا، وَالنَّهٰارِ إِذٰا جَلاّٰهٰا، وَاللَّيْلِ إِذٰا يَغْشٰاهٰا» به سندش حدیث کرده است که: «اَلشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا هُوَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَلله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلْقَمَرِ إِذٰا تَلاٰهٰا أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَلنَّهٰارِ إِذٰا جَلّاهٰا آلُ مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَاللَّيْلِ إِذٰا يَغْشٰاهٰا بَنُوأُمَيَّةَ». احادیث زیادی به مضمون مذکور در تفاسیری چون برهان، کنز الدقائق و شواهد التنزیل حسکانی سنّی مذهب نقل شده است.
▪️در تفسیر شریف لاهیجی از مجمع البیان و او از اصول کافی در تأویل آیه ی «وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ» (بلد، ۳) روایت کرده که مراد از والد امیرالمؤمنین علیه السلام است و از «مَا وَلَدَ» باقی ائمهی هدی علیهم السلام. حدیث فوق در تفسیر روان جاوید از قمی و او از اصول کافی نیز نقل گردیده است.
▪️در تفسیر کنز الدقائق در شرح آیات باهره ی سورهی فجر آمده است: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْفَجْرِ، وَالْفَجْرُ هُوَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، وَالَلَّيَالِي الْعَشْرُ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ مِنَ الْحَسَنِ إِلَی الْحَسَنِ، وَ الشَّفْعُ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةُ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ، وَ اَلْوَتْرُ هُوَ اَللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ، وَالَلَّيْلِ إِذٰا يَسْرِ هِيَ دَوْلَةُ حَبْتَرٍ فَهِيَ تَسْرِي إِلَی قِيَامِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ».
▪️«وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» (طارق، ۱)؛ قمی در تفسیرش به سندش از ابیبصیر و او از امام صادق علیه السلام در تأویل آیه حدیث میکند: «السَّمَاءُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام وَ الطَّارِقُ الَّذِی یَطْرُقُ بِالْأَئِمَّةِ علیهم السلام مِنْ عِنْدِ رَبِّهِمْ مِمَّا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ هُوَ الرُّوحُ الَّذِی مَعَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام یُسَدِّدُهُم. قُلتُ: وَالنَّجْمُ الثَّاقِبُ؟ قَالَ ذَاکَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله».
▪️در کتاب تفسیری برهان از مفضل بن عمرو او از حضرت جعفربن محمد سلام الله علیهما در ذیل سوره ی عصر؛ العصر را عصر خروج حضرت قائم علیه السلام روایت کرده است.
▪️در روایات در تأویل «ن وَ اَلْقَلَمِ» از «ن» به اسمی از اسماء رسول الله نام برده شده است و از «اَلْقَلَمِ» به عقل کلّی و امیرالمؤمنین علیه السلام تفسیر شده است. (تأویل الآیات الظاهر استرآبادی و تفسیر أثناعشری).
▪️و در تفسیر بیان السعادة در ذیل آیه ی اول سوره ی «ص» آورده است: «إنَّ ص مِن أسْماء الله، أو مَن أسماء النَّبی». و حقیقت «وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» (ص، ۱) و «یس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» (یس، ۱ و ۲)، حقیقت ولایت علویه و محمدیه علیهم السلام میباشد. همچنین در تفسیر آیات اول سوره ی نجم در بیان السعادة، نورالثقلین و تفسیر روان جاوید از «النَّجْمِ» به رسولالله و حضرت علی علیه السلام و از «مَا أَوْحَىٰ» و «مَا يَرَىٰ» و «آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ» به ولایت کلیهی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تفسیر و تأویل شده است. از همین سنخ دان قسم ذات ربوبی به نَفَس زدنهای اسبان تیزرو؛ «وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا» و جرقههایی که از برخورد سم اسبان با سنگ پدید میآید؛ «فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا» و تکاوران با مدادی؛ «فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا» را. شأن نزول سوره ی «والعادیات» دربارهی حضرت علی علیه السلام است. (رجوع شود به تفاسیر المیزان، بیان السعادة و...)
▪️جایی که ذات احدی به جان علی قسم میخورد، لاجرم حضرت رسول نیز باید از خدای خود تبعیت کند. لذا فرمود «الهی ترا قسم به جان علی، علی را بیامرز»
◾️علی، نقطه آغاز وجود
نکته سی و شش، ص ۸۳◾️
#ح_م
#علی_نقطه_آغاز_وجود
#غدیر_سند_ولایت_علی