#روزه_خاص_الخاص
#مراتب_روزه_را_چنین_گفتهاند:
□○ ۱- روزه عوام، که پرهیز از ۹ مورد مبطلات روزه است.
□○ ۲- روزه خاص، که امساک از گناه است؛ چشم ما، زبان ما و خلاصه همه اعضا و جوارح ما باید روزه دار باشند و معصیتی با آنها صورت نگیرد.
□○ ۳- روزه خاص الخاص، که امساک از ماسوی الله است. شخص در این مرتبه از روزه، غیری در عالم نمیبیند لذا در مورد روزه مستحبی داریم که اگر به او تعارف شد، نباید رد کند و باید بخورد. اگر نخورد، آن صورت الهیه (آب یا غذای تعارف شده و...) را نفی کرده است. وقتی که شما میخواهی جان خود را هیولای اولای همهی صُوَر الهی قرار دهی و خدا را در هیچ صورتی مقید نکنی و او را در هر صورتی، با هر صورتی، قبل از هر صورتی و بعد از هر صورتی ببینی، امساک دیگر چه معنایی دارد؟! مثلا شما روزه مستحبی گرفتهاید و کسی به شما نان تعارف میکند. میگوید بفرمایید میل کنید و شما میگویی نه! این امساک از چیست؟ امساک از صورت الهیه نیست؟! پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: اَبِیْتُ عِنْدَ رَبِّیْ یُطْعِمُنِي وَ یَسْقِیْنِي. من نزد رب خودم بیتوته کردهام، او به من میخوراند، او به من مینوشاند... در آن نان، خرما، شربت و آبی که به شما تعارف میکنند، ربوبیت حق متعال نهفته است. ربوبیت خدا، خودش را در کجا نشان میدهد؟! در مربوب... لذا عالم، شرح ربوبیت حق متعال است. اگر میخواهی رب را ببینی، او کجاست؟! رب در مربوب است... همین الآن، نفس ناطقه شما مظهر ربوبیت حق متعال است. رب را در خودت ببین...
○دیده دل باز کن که جان بینی
○آنچه نادیدنی است آن بینی
□○وقتی او قائل است که لَیسَ في الدّارُ غَیرُه دَیَّار و روزهی خاص الخاص، امساک از غیر اوست، و قائل است که در عالم اصلاً غیری نیست، چرا باید دست خدا و آن غذایی که مظهر ربوبیت حق متعال است را رد کند؟! وقتی رد میکند یعنی در روزهی عوام به سر میبرد... اکنون شاید بپرسید روزهی ماه رمضان چطور؟! نه... نمیتواند بخورد. حتی اگر شخص، عارف بالله باشد و در مقامات عرفانی در سطح بسیار بالا باشد، باید از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن امساک کند و بعد از اذان مغرب بخورد؛ این تشریع الهی است. امر الهی است و چون فریضه است و قرب فریضه انسان را ارتقاء وجودی میدهد، روزه ماه رمضان جامع جمال و جلال الهی و جامع تنزیه و تشبیه الهی است.
□○خدا، ماه رمضان و روزهی ماه رمضان را مظهر تنزیه و تشبیه قرار داده است و میخواهد من و شما را موحد بار بیاورد. به عارف میگوید تو در هر چیز مرا میبینی، روزه خاص الخاص این است که غیر مرا نبینی. وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُم (حدید/۴). هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ، در عین حال که در هرچیزی هستم اما تَنَزَّهَ عَنْ مُجانِسَةِ مَخْلُوقاتِهِ. در عین حالی که با همه هست بی همه است. هیچ کمالی در عالم نیست الا اینکه به او باز میگردد، چون بَسیط الحَقِیقةُ الأَشْیاءَ کُلّها است، بسیط مطلق است و جز حق متعال چیزی در عالَم نیست که کمال داشته باشد، همه نقص اند چون مقید هستند. کلی و مطلق، کمال است؛ جزئی کمال نیست. امام باقر علیهالسلام فرمودند: إِنَّمَا یجِیءُ وَ یذْهَبُ الزَّائِلُ. زائل جزئی است. جزئی نه کاسب است و نه مکتسب، نه میدهد و نه میگیرد اما کلی، دائمی و برقرار است.
□○حق متعال در ماه رمضان به عارف میگوید: شما به حیثی که جزئی هستید هیچ کمالی ندارید. هر کمالی هم هست مال من است. شما در هر چیزی دارید کمال را میبینید و این خیلی خوب است اما در عین حال باید بدانی که من از هر آنچه کمال در عالم است بالاترم. لذا در عین حالی که اشتغال به تشبیه داری و حق و کمالات حق را در همه مخلوقات و موجودات میبینی، باید قائل به تنزیه باشی که خدایا تو برتر از همه اینها هستی. در عین حالی که همه اینها ظهور تو و برای تو هستند و غیری در میان نیست، تو از همه اینها بالاتری. خدا مخلوقات را از بهر اظهار کمال خودش برای خودش خلق کرد. خودش خلق کرده است و خودش دارد خودش را مشاهده میکند به همین خاطر گفت: الصُّومُ لِي وَ أَنَا اجْزِي بِه. من روزه را مظهر اتم توحید و مایهی عروج و رفعت به مقام توحید قرار دادم. روز را مقام تنزیه و جلال قرار دادم لذا همهاش نفی کردهام، گفتهام نخور، این کار را انجام نده و... و در شب که مظهر کثرت و جمال است [کثرت از شئون جمال و وحدت از شئون جلال است] گفتم بخور، آب بنوش و... . لذا عارف از باب تشریع الهی در ماه رمضان، صبح نمیخورد اما شب میخورد. میشود نخورد و روزه را به سحر وصل کرد؟! خیر! باید افطار کنی! باید خدا را با جمیع شئونش ببینی لذا انسان موحد حواسش جمع است...
#ح_م