eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 242-228 بقره قسمت هشتم بخش سوم ● نتايجى كه از آنچه گفته شد به دست مى آيد همانطور كه در اول بحث وعده داده بوديم ، تمامى سعى خود را در اختصار گوئى بكار برديم ، و از همه آنچه كه گفتيم ، چند نتيجه به دست مى آيد: اول اينكه : بشر در آن دوران درباره زن دو طرز تفكر داشت ، يكى اينكه زن را انسانى در سطح حيوانات بى زبان مى دانست ، و ديگر اينكه او را انسانى پست و ضعيف در انسانيت مى پنداشت ، انسانى كه مردان ، يعنى انسان هاى كامل در صورت آزادى او از شر و فسادش ايمن نيستند، و به همين جهت بايد هميشه در قيد تبعيت مردان بماند، و مردان اجازه ندهند كه زنان آزادى و حريتى در زندگى خود كسب كنند، نظريه اول با سيره اقوام وحشى و نظريه دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب تر است . دوم اينكه : بشر قبل از اسلام نسبت به زن از نظر وضع اجتماعى نيز دو نوع طرز تفكر داشت ، بعضى از جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانی مى دانستند، و معتقد بودند زن جزء اين هيكل تركيب يافته از افراد نيست ، بلكه از شرايط زندگى او است ، شرايطى كه بشر بى نياز از آن نمى باشد، مانند خانه كه از داشتن و پناه بردن در آن چاره اى ندارد، و بعضى ديگر معتقد بودند زن مانند اسيرى است كه به بردگى گرفته مى شود، و از پيروان اجتماع غالب است ، و اجتماعى كه او را اسير كرده ، از نيروى كار اومى كند، و از ضربه زدنش هم جلوگيرى مى نمايد. سوم اينكه : محروميت زن در اين جوامع همه جانبه بود، و زن را از تمامى حقوقى كه ممكن بود از آن بهره مند شود، محروم مى دانستند، مگر به آن مقدارى كه بهره مندى زن در حقيقت به سود مردان بود، كه قيم زنان بودند. چهارم اينكه : اساس رفتار مردان با زنان عبارت بود از غلبه قوى بر ضعيف و به عبارت ديگر هر معامله اى كه با زنان مى كردند بر اساس قريحه استخدام و بهره كشى بود، اين روش امت هاى غير متمدن بود، و اما امت هاى متمدن علاوه بر آنچه كه گفته شد اين طرز تفكر را هم داشتند كه زن انسانى است ضعيف الخلقه ، كه توانائى آن را ندارد كه در امور خود مستقل باشد، و نيز موجودى است خطرناك كه بشر از شر و فساد او ايمن نيست و چه بسا كه اين طرز تفكرها در اثر اختلاط امت ها و زمان ها در يكديگر اثر گذاشته باشند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 405 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□● ... آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □یکسال و اندی از فوتش می‌گذشت و هنوز نتوانسته بودیم سنگ‌نشانی بر مزارش بگذاریم. □ذهنم مشغول این بود که بر روی آن، چه باید نوشت و چه کسی باید بنویسد؟ اما راه به جایی نبردم؛ با دوستان مشورت کردم. متن‌هایی را هم آوردند یک نفر خوشنویس داوطلب شده بود که سنگ را بنویسد. □سردرگمی من را که دید، گفت: «چه می‌خواهید بنویسید؟! چگونه معرفی‌اش کنید؟ مگر او را شناخته‌اید؟!» حرفش حساب بود، آنقدر که حساب و کتاب‌هایم را به هم ریخت. گفتم: «بالاخره جمله‌ای باید نوشت»؛ گفت: «آن را بنویس که خودش می‌نوشت.» □سنگ مزارش را آماده کردند، عبارتی را نوشتیم که رضایت داد بر رساله‌اش بنویسیم: «اَلعَبد، محمدتقی بهجت» سنگ را دیدم؛ تازه فهمیدم او زنده است. خود، آنچه می‌خواست، سنگ را هم همان‌گونه مدیریت کرد. □●(این بهشت، آن بهشت، ص٩۵-٩۶؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت)●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی●■(۱) ■محور ارزيابی كمال‌ها در اسلام، همانا شهادت است كه ارج دانش انديشوران را با آن ارزيابی می‌نمايند، گرچه مِداد و مُركّب عالِم متعهّد كه بر صفحه زرين كتاب، رقم ميخورد، مايه صلاح دل و نجاح روح است، ليكن اگر در مسير حفظ ارزش‌های نباشد، هرگز با آن مقياس نخواهد شد، چه رسد به اينكه بر آن فزونی گيرد. ■از اينكه مركّب قلم‌انديشوران با شهادت در راه حقّ مقايسه شده است، معلوم می‌شود كه وظيفه يك باهوش در صحنه ، فقط يكی از دو چيز است؛ يا پيروزی بر هوا و سلطه بر اغراض نفسانی و غرايز حيوانی يا شهادت در راه تهذيب و تسليم خواسته‌های اهريمن درون و بيرون نشدن و به دام اسارت هوس تن ندادن. ■●سروش هدايت جلد۱ -صفحه۷۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی●■(۱) #شهادت_در_راه_تهذیب_نفس ■محور ارزيابی كمال‌ها در اسلام
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی:●■(۲) ■اگر دانشمندی توان چيرگی بر دشمن درون را پيدا كرد و در ميدان روح بر نَفْس مُسَوّله و نَفْس اَمّاره فايق آمد، به فيض فوز عظيم نايل آمده است و اگر هم بر اميال باطل خود پيروز نشد، لااقل اسير آن هم قرار نگرفت و تا پايان عمر در جنگ با دشمن و گريز از او بسر برد و سرانجام بدون تسليم شدن رحلت كرد، همانند قَتيل در معركه نبردْ پاداش را خواهد داشت. ■●سروش هدايت جلد۱ -صفحه۷۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□ای دوست من □اگر میخواهی یارت خریدارت شود باید که دائما درحال حضور و مراقبت باشی و در این یکی دو روز دنیا هرگز آزاری به خلائق نرسانی #شرح_دروس_معرفت_نفس □استاد صمدی آملی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۴) سوره توحید□ □و لم یکن له کفوا احد4⃣ #تفسیرالمیزان □و اما اينكه #كفو نداشتنش متفرع
□بیان آیات (۴) سوره توحید□ □و لم یکن له کفوا احد4⃣ □بنابر اين روشن شد كه در دو آيه، متفرع بر صمديت خداى تعالى است، و مال خداى تعالى و آن به اثبات خدا در و و او است، به اين معنا كه خداى تعالى در ذاتش است و چيزى به او نيست، نه در ذاتش و نه در صفات و افعالش، پس ذات خداى تعالى به ذات خود او و براى ذات خود او است، بدون اينكه بغير خودش باشد و بدون اينكه محتاج باشد، به خلاف خداى تعالى كه در ذات و صفات و افعال خود خداى تعالايند، و او است كه به و ساحت كبريايى و عظمتش موجودى را با صفات و افعال خلق مى كند، پس حاصل مفاد سوره اين است كه، خداى تعالى را به صفت و توصيف مى كند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
#علامه_طباطبایی(ره) : □کلید اشیاء در مراقبه است ، تا در مراقبه نباشد و درست صورت نگیرد بقیه کارها و دستورات در سیر و سلوک ، هیچ و بی اثر است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●راه درمان وسواس●■ : ■خواهران و برادران، بسياری از شما دارای وساوس هستيد تنها راه علاج وسواس عدم اعتناء وعدم تمرکز روی مساله ای است که درگیر آن شده اید. ■اين افكار كه به ذهنتان مي آید، رویش توقف نكنيد ، روی آنها متمرکز نشوید، ذهنتان را به موضوع دیگری مشغول کنید ■در وسواس ، شيطان سر نخ را به انسان میدهد، اگر سرنخ را گرفتید و کشیدید ، تا قيامت بايد این قرقره ی نخ را بكشيد که موجب مختل شدن زندگی خودتان و بقیه میشود! ■متاسفانه بعضی برای درمان اين وساوس به دعانويس ها و مدعيان دروغی مراجعه میکنند و آنها هم با دریافت مبالغ زیاد ، دستور العمل میدهند! بدانید تمام اینها دروغ گو و دکان دار هستند! علاج وسواس در عدم اعتناء است. @mohamad_hosein_tabatabaei
: □○توزيع ثروت و نفى اختلاف طبقاتى○□ □○«وَ أَنْ‌ نُخَلِّصَ‌ أَمْوَالَنَا مِنَ‌ التَّبِعَاتِ‌» ؛ ثروتهايمان را بايد از گرفتارى‌ها آزاد كنيم؛ چون وقتى كه ثروت متورّم و جمع شد، گرفتارى و طبقات و اختلاف به وجود مى‌آورد، ذلت و بدبختى و هلاكت به وجود مى‌آورد. جامعه‌اى كه ثروتمند و فقير دارد، فقيرش خواه و ناخواه مريض و ضايع و فاسد مى‌شود و اين است كه اگر در جايى از اين جامعۀ مرتبط‌ و هماهنگ فسادى به وجود آمد، فساد حبس نمى‌شود و سرايت مى‌كند. من نمى‌توانم در برج عاج خود محبوس بشوم و خلق در گرفتارى‌ها فرو بروند؛ كه اين گرفتارى قطعاً به من هم سرايت مى‌كند. □○در جامعه‌اى كه فقر و سرقت و زنا و فساد و بى شخصيتى آمد، اين فساد و ميكروب در من هم نفوذ مى‌كند و مرا هم ضايع مى‌كند. اين است كه ثروت‌هايم را بايد از تبعات و بدى‌هايى كه به دنبال آن هست، آزاد كنم و پاك كنم. □○«وَ أَنْ‌ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ‌ الزَّكَوَاتِ‌» : ثروت، نجاست و كثافت دارد و فساد به بار مى‌آورد، مگر آنجا كه حقوقى از آن بيرون برود و پاك شود. □○بهار رويش ، صفحه ۸۶○□ @mohamad_hosein_tabatabaei