□○سالروز ازدواج امیرالمؤمنین، علیابنابیطالب علیهالسلام و حضرت صدیقه کبری،فاطمهزهرا علیهاالسلام بر تمامی مسلمانان جهان گرامی باد○□
#سؤال: عامل موفقیت در زندگی مشترک و شرایط ازدواج محمدی چیست؟
#جواب: محبّت بین طرفین و عمل هر کدام به وظایف شرعی نسبت به دیگری و اغماض هریک از خطاهای دیگری.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○خاطرهای عجیب و ناراحتکننده از رفتارهای مخالفان عرفان!○□
□○ #آیت_الله_حسن_رمضانی :
یکی از آقایان تفکیکی مشربِ مشهد (که مخالف عرفان بود) برای من نقل کرد و گفت : من زمانی رانندۀ علاّمه طباطبایی (ره) بودم و ایشان را از مشهد به زُشک میبردم.
□○زُشک یکی از ییلاقات اطراف مشهد است و یکی از شاگردان علاّمه، یعنی حضرت آیتالله آقا عزالدین زنجانی (ره) در آنجا باغی را اجاره کرده بود و تابستان را در آنجا به سر میبرد و از آن رو که علاّمه به ایشان ارادت داشت، از آن آقا که با آقا عزالدین رابطۀ نزدیکی داشت، خواسته بودند که ایشان را برای دیدن آقا عزالدین به زُشک ببرد.
□○آن آقا میگفت: من در میان راه به علاّمه گفتم: آقا! آیا شما من را اهل نجات میدانید؟
علاّمه فرمودند: «شما که اهل ولایت هستید، اگر اهل نجات نباشید پس چه کسی اهل نجات است؟!» (این، ادب علامه بود.)
.
□○بعد آن آقای مخالف عرفان گفت: من متقابلاً به علاّمه گفتم: أمّا من، شما را به خاطر گرایش های فلسفی و عرفانی که دارید، اهل نجات نمیدانم!!!
آیت الله رمضانی میگفت با تعجب به آن آقا گفتم: علاّمه در برابر سخن شما چه واکنشی از خود نشان داد؟! .
آن آقا گفت: فقط سکوت! فقط سکوت!
□○استاد رمضانی میگفت: اینجا بود که من برای مظلومیّت حضرت علاّمه به شدّت متاثّر شده و اشک ریختم!
@mohamad_hosein_tabatabaei
#امام_خمینی (ره):
□●حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام اللّه علیه مرقوم فرمود:
«شنیدم غلامان تو وقتى سوار مى شوى، تو را خارج مى کنند از در کوچک، آنها بخل مى کنند و مى خواهند تو به کسى چیزى ندهى.
□●به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتى سوار شدى همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالى نکند مگر آنکه به او عطا نمایى. و از عموهاى تو هر کس از تو سؤالى کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستى بدهى، اختیار با تو است.
□●و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیرى فرماید.
#امام_خمینی
شرح چهل حدیث، ص۴۰۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●آب معرفت از درون چاه عقل فوران می کند، آنگاه که به درونت راه یابی. از آن بنوش و زنده و سرحال باقی بمان.
□●حکیم عطار نیشابوری در کتاب مصیبت نامه، از چاه درون سخن می گوید. عبور از محسوسات و موهومات در نظر عطار در این است که به چاه درون خودت راه پیدا کنی. برخی بزرگان عبور را به رفتن در آسمان و ملکوت می دانند که البته همه این تعابیر فرقی با هم ندارند.
□●به چاه درون رفتن یعنی همان رفتن به ملکوت است. چاه درون یعنی اعماق وجود من، ژرفای وجود من؛ ژرفای وجود آدمی، خیالات و محسوسات و توهمات نیست! بلکه ژرفای انسان عقل اوست که به تعبیر عطار، چاه درونت است.
#دکتر_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●دههی اوّل ذیالحجّه، دههی الهیّه●■
■●بعد از ماه ذیالقعده، ماه ذیالحجّه است که دوّمین ماه حرام است. ماه بسیار عظیمی که ماه حج، ماه عید قربان و ماه ولایت است. در این ماه جلوههای متعدّد ولایت اهل بیت علیهم السّلام ظهور کرده است. ماهی بسیار عظیم و سرشار از توحید و ولایت است.
■●بنابر احادیثی که از پیامبر اکرم وارد شده است، ده روز نخست ماه ذیالحجّه افضل ایّام سال برای عبادت است و هیچ عمل خیر و عبادتی در هیچ روزی به فضیلت عبادت در ده روز نخستین این ماه نمیرسد.
■●همانطور که دهههایی را به ائمّهی معصومین علیهم السّلام منتسب میدانیم، اگر بخواهیم برای این ده روز نامی بنهیم، باید این ده روز را دههی الهیّه یا #دههی_توحیدیّه بنامیم.
■●امیدوارم بتوانیم در این ده روز از حقیقت توحید، هم در جنبهی نظری و هم در جنبهی عملی، بیشترین بهره را ببریم و مراقباتی که برای این ده روز وجود دارد، که زمینهی آن از یک ماه مراقبه در ذیالقعدة الحرام فراهم شده است، بتواند حقیقت توحید را در این دو جنبه در جان ما مستقر کند.
□●استاد مهدی طیّب
#مراقبات_ماه_ذیالحجه●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت امیر علیه السّلام به هر چیز نگاه کرد، لا اِلهَ اِلاَّ الله را دید. در دعای دههی اوّل ذیحجه است: به عدد لیالی و دهور، به عدد امواج دریاها، به عدد درختها و خسها، به عدد سنگها و کلوخها، به عدد موها و پشمها، به عدد بادها و... لا اِلهَ اِلاَّ الله.
□○در لا اِلهَ، هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در الاّ، تشدید را محکم ادا کن تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آنگاه الله را بگو تا همهی دلت را تصّرف کند.
□○وقتی میگویی لا اِلهَ اِلاَّ الله، نه دنیا میماند، نه عادات و رسوم، نه آبروداری بین اهل دنیا ؛ همه از بین میرود. لا الهَ یعنی هر چه واله کنندهی من است، دور انداختم الاّ الله را. درست دقّت کن، اگر میارزد آن را بگو؛ بیحساب نگویی که وقتی واله کنندهها رفتند، فریادت بلند میشود. خداوند به موسی علیه السّلام فرمود هر چه را در دستت است بینداز، به ما فرمود بگو لا اِلهَ اِلاَّ الله؛ یعنی هر چیزی جز خدا که تو را واله کرده، بینداز.
□○نکند مثل امّت موسی علیه السّلام ما هم به محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بگوییم اجعَل لَنا اِلهاً کَما لَهُم آلِهةٌ. یعنی همانطور که اهل دنیا چیزهایی دارند که آنها را واله کرده است، به ما هم از آن واله کنندهها بدهید.
#یاعلی
#مرحوم_حاج_اسماعیل_دولابی
□○مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت چهارم
بخش دوم
● روايتى درباره معناى سكينت
در مجمع البيان مى گويد: سكينتى كه در آن نسيمى از بهشت مى وزيد روئى مانند روى آدمى داشت ، (نقل از على (عليه السلام )
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 454
مولف : اين معنا در الدرالمنثور از سفيان بن عيينة و ابن جرير از طريق سلمه بن كهيل از على (عليه السلام ) و همچنين از عبدالرزاق و ابى عبيد و عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته ) و ابن عساكر و بيهقى (در كتاب دلائل ) از طريق ابى الاحوص از على (عليه السلام ) نظير آن را روايت كرده اند.
و در تفسير قمى از پدرش از على بن الحسين بن خالد از حضرت رضا (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: سكينت ، بادى است كه از بهشت مى وزد، و صورتى چون صورت انسان دارد.
مولف : اين معنا را شيخ صدوق هم در كتاب معانى الاخبار و عياشى در تفسيرش از حضرت رضا (عليه السلام ) نقل كرده اند و اين اخبارى كه در معناى سكينت وارد شده هر چند خبر واحدند، ولى چيزى كه هست اينكه قابل توجيه هستند و مى توان آنها را به معناى آيه نزديك كرده و گفت : منظور اين روايات بنابر اينكه روايات صحيحى باشد اين است كه سكينت ، مرتبه اى از مراتب سير نفس به سوى كمال است ، مرتبه اى است از كمال كه باعث آرامش نفس در برابر امر خدا مى شود، و امثال اين تعبيرات كه مشتمل بر تمثيل است ، در كلام ائمه (عليه السلام ) بسيار ديده مى شود، اينجا است كه مى توان گفت ، منظور از سكينت همان روح ايمان است، و در بيان سابق نيز توجه كرديد كه سكينت با روح ايمان منطبق مى شد.
پس مى توان روايت معانى الاخبار زير را هم بر همين معنا حمل نمود، و آن روايت اين است كه از ابى الحسن (عليه السلام ) نقل مى كند كه در معناى سكينت فرمود: روحى است از خدا كه تكلم مى كند، و بنى اسرائيل وقتى بر سر چيزى اختلاف مى كردند آن روح با ايشان سخن مى گفت ، و حقيقت مطلب را به ايشان خبر مى داد، (تا آخر حديث ) و مى توان در معنايش گفت كه اين روح همان روح ايمان است كه مؤمن را در هر مساله مورد اختلاف به سوى حق هدايت میکند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei