eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت پنجم قسمت اول1⃣ ● رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قرآنى مولف : اما دو قاعده تنازع در بقا و انتخاب طبيعى (به آن معنائى كه ما برايش كرديم ) هر چند فى الجمله و تا حدودى درست است ، و قرآن هم آن دو را مورد عنايت قرار داده ، ليكن اين دو صنف آيه اى كه از قرآن آورده به هيچ وجه در صدد بيان آن دو قاعده نيستند، براى اينكه دسته اول از آيات ، در صدد بيان اين جهت است كه خداى تعالى در اراده خود مغلوب هيچ چيزى نيست و ازهيچ عاملى شكست نمى خورد، و يكى از چيزهائى كه اراده او بدان تعلق گرفته و آن را خواسته معارف دينى است . پس معارف دينى هم به هيچ وجه مغلوب واقع نمى شود،و حامل آن معارف نيز در صورتى كه آن را به راستى و درستى حمل كرده به هيچ وجه شكست نخواهد خورد. جمله : ((بانهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير)) كه در آيه اول بود، و جمله االذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربنا الله ))، كه در آيه دوم بود، كاملا بر اين مطلب دلالت دارد، براى اينكه اين دو جمله در اين صدد است كه بيان كند مؤمنين به زودى بر دشمنانشان غلبه خواهند كرد، اما نه به حكم تنازع در بقا و انتخاب اشرف ، براى اينكه اشرف و اقوى از نظر طبيعت ، آن فرد و جامعه اى است كه از نظر تجهيز طبيعى مجهز به جهازهائى قوى باشد، نه اينكه از نظر حقانيت و اشرافيت معنوى نيرومندتر باشد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 461 و بر خلاف گفته شما فرد و جمعيتى كه نيروى معنويش قوى بوده و داراى دين حق و معارف حقه است ، غالب مى شود، و به اين جهت غالب مى شود كه مظلوم است ، و به اين جهت مظلوم است كه بر قول حق پايدارى مى كند و خداى تعالى كه خودش حق است ، همواره حق را يارى مى كند، به اين معنا كه هر جا حق و باطل با هم روبرو شدند، باطل نمى تواند حجت حق را از بين ببرد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت پنجم قسمت اول1⃣ ● رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قر
آیات 252-244 بقره قسمت پنجم قسمت اول2⃣ ● رد آن گفته و توضيح بطلان استشهادات آن مفسر از برخى آيات قرآنی و نيز خداى تعالى حامل حق را هم در صورتى كه در حملش صادق باشد يارى مى فرمايد، همچنان كه در همان آيه فرمود: ((و لينصرن الله من ينصره ، ان الله لقوى عزيز، االذين ان مكناهم فى الارض اقاموا الصلوه ...)) يعنى خدا آن ياوران حق را يارى مى كند كه وقتى قدرت پيدا كردند از نماز و زكات دست برندارند، و خلاصه در يارى كردن حق صادق باشند. و در آخر مى فرمايد: ((و لله عاقبه الامور)) و با اين جمله ، به تعدادى از آيات اشاره مى فرمايد كه از آنها بر مى آيد عالم كون در طريق كمال خود به سوى حق و صدق و سعادت حقيقى سير مى كند. و در اين هم شكى نيست كه قرآن دلالت مى كند بر اينكه غلبه ، همواره نصيب خدا و لشگر او است ،به آيات زير توجه فرمائيد: ((كتب الله لاغلبن انا و رسلى )) ((ولقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين ، انهم لهم المنصورون ، و ان جندنا لهم الغالبون )) و ((الله غالب على امره )). و همچنين دسته دوم كه از آنها تنها آيه : ((انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها))، را آورده بود، نمى خواهد درباره اصل تنازع و اصل انتخاب و يا تبعيت محيط، چيزى بگويد، بلكه در اين مقام است كه بفرمايد: حق باقى و باطل فانى است ، و بقاى حق و فناى باطل چه از باب تنازع باشد، (همچنان كه در حق و باطل هائى كه از سنخ ماديات است از اين باب است )، و يا اينكه از باب تنازع در بقا نباشد، (مانند حق و باطل هائى كه بين ماديات و معنويات هست ، كه غلبه حق در آنها از باب تنازع نيست ) براى اينكه معنا (منظور ما از معنا، موجود مجرد از ماده است ) مقدم بر ماده است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 462 و در هيچ حالى مغلوب واقع نمى شود، پس بقاى معنا و تقدمش بر ماده از باب تنازع نيست ، و نيز مانند حق و باطلى كه هر دو از سنخ معنويات و مجردات باشد (مانند ايمان و نفاق درونى ) كه اگر حق هميشه غالب است از باب تنازع نيست ، بلكه قضائى است كه خدادر اين باره رانده ، همچنان كه خودش فرمود: ((و عنت الوجوه للحى القيوم )) و نيز فرمود: ((له ما فى السموات و الارض كل له قانتون )) و باز فرموده : ((و ان الى ربك المنتهى )). پس خداى عزوجل بر هر چيزى غالب است ، و او واحد و قهار است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □○دنیای بهتر هم با امام حسین علیه‌السلام بود، نه با یزید، ولی انسان، خوشی و راحتی می‌خواهد و به هر چه می‌رسد، بالاتر از آن را طالب است و آرامش ندارد تا به نفس مطمئنه برسد. اما جهل و یا غفلت دارد که داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ □○در محضر بهجت، ج۱، ص۸۶○□ @mohamad_hosein_tabatabae
□●سابق که در دولاب گوسفند داشتیم، هر شب آنها را رسیدگی میکردیم و گوسفندهایی را که کاملاً چاق شده بودند، با حنا علامت میزدیم و فردا آنها را جدا میکردند و به قصّابخانه میبردند و سر میبریدند. برای اینکه پوست گوسفند سالم و راحت کنده شود، کسی که آن را ذبح کرده بود، از نَفَس خود زیر پوستش میدمید و آن را باد میکرد. گاهی هم چند مشت به پشت و دمبهاش میزد تا خوب جا باز کند و کاملاً باد شود. وقتی پوست کاملاً از گوشت جدا میشد، آن را از تن گوسفند بیرون میکشید. زیر آن پوست یک پوست نازک روی گوشت قرار داشت. □●موالیان ما هم هر شب چند مؤمن را که به رشد کامل رسیدهاند، جدا میکنند و به قصّابی میبرند و سر میبرند (به موت نائل میسازند). آنگاه از نَفَس خودشان در او میدمند (نَفَختُ فِیه مِن رُوحی: از روح خود در او دمیدم.) و چند مشت هم به او میزنند و وقتی پوست و گوشتش، یعنی بدن و روح یا دنیا و آخرت، از هم جدا شد، پوستش را بیرون میکشند. زیر آن یک پوست نازک است که به آن قالب مثالی گفته میشود. □●روح به قالب مثالی وارد میشود و با آن وارد عالم مثال میشود و به سوی خدا میرود. بعد از آن، قالب مثالی را هم جدا میکنند و بدن لطیفتری زیر آن هست که به آن شبح گفته میشود و روح با آن به عالم اشباح میرود. □●بعد از آن، شبح را هم جدا میکنند و زیر آن یک بدن لطیفتر و ریز قرار دارد که به آن ذرّه گفته میشود و با آن به عالم ذر وارد میشود. همینطور ریز و باادب میشود تا به قمر ولایت میرسد. □●(شیعیان ستارهاند و از ماه ولایت نور میگیرند. ماه ولایت هم از شمس نبّوت نور میگیرد). بعد به خود شمس نبّوت میرسد و مستقیماً از آن نور میگیرد. تا اینکه نهایتاً به خورشید هستی مطلق میرسد و قیامت کبری طالع میشود. در آنجا اگرچه ستارهی مؤمن و ماه ولایت و خورشید نبوّت روشنند؛ امّا در برابر روشنایی خورشید هستی مطلق، نورشان نمودی ندارد. □●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● نسبت به علیه السلام راه کمال، فلاح، سعادت و رستگاری است.●■ ■●این حدیث را از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند: «لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلىٰ حُبِّ عَلِیِ بْنِ اَبِي طالِبٍ لَما خَلَقَ اللهُ النّارَ.» (۱) ■●اگر همه ی مردم، بر محبّت امیرالمؤمنین علیه السلام مجتمع بودند، خدا اصلاً دوزخ را خلق نمی کرد. و ارادت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، کیمیای بی نظیر و اکسیر اعظم است. چون عشق، عاشق را به رنگ معشوق درمی آورد و به شکل معشوق تبدیل می کند. ■●اگر عشق نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام ، توأم با ، خالصانه و صادقانه باشد و ادّعای گزاف نباشد، انسان را به رنگ علی علیه السلام درمی آورد و او را گونه می کند. به تعبیر زیبای امام باقر علیه السلام ، که فرمودند: «هَلِ الدِّينُ اِلَّا الْحُبُّ ... الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ.» (۲) ■●آیا دین چیزی غیر از عشق و محبّت هم هست. دین همان عشق و محبّت است و عشق و محبّت، همان دین است. دین ما عشق امیرالمؤمنین علیه السلام است. اگر بخواهیم در مسیر تزکیه حرکت کنیم، بهترین راه، راه محبّت و عشق است. ■●عشق امیرالمؤمنین علیه السلام انسان را از هر چه غیر خداست، پاکِ پاک می کند. ■●عشق علی علیه السلام آتشی است که وارد هرجا شد، هرچه غیرخدا بود را سوزاند و نابود کرد و تنها خدا را برجای گذاشت. هرکس به هر مرتبه از کمالات رسید، به یُمن صراط مستقیم امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. ■●در محضر استاد مهدی طيب ۸۳/۰۸/۱۴●■ ■ ۱. مجلسی، بحار، ج ۳۹، ص ۲۴۹ و طبری آملی، بشارةالمصطفی، ص ۷۵■ ■۲. حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۱۷۱ و مجلسی، بحار، ج ۶۶، ص ۲۳۸■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا