eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
روز عاشورا که روز داغ بود باغبان تنها میان باغ بود باغ او گلهای رنگا رنگ داشت با خزان بی مروت جنگ داشت یورش باغ خزان بیداد کرد کربلایش را حسین(علیه السلام) آبادکرد یوسف زهراء که از روز الست با خدایش رشته میثاق بست از برای حفظ دین وعدل وداد هر چه بودش درکف اخلاص داد جمله گلهایش ز کین پرپرشدند میهمان حضرت داور شدند شد چو تنها آن امیر ارجمند بانگ هل من ناصرش گشتی بلند سینه پرسوز و ،دلی صد پاره داشت کودک شش ماهه در گواهره داشت شیر خوارش از عطش بی تاب بود خشک لب در انتظار آب بود در کنار آب از جور یزید از انگشت خود را می مکید باغبان تا بانک غربت ساز کرد نرگس شهلای خود را باز کرد ناله اش روحی به سوز ساز داد با زبان کودکی آواز داد ای پدر از بی سپاهی دم مزن زین سخن آتش برین عالم مزن ای پدر آغوش خود را باز کن سوی میدان عزم رفتن ساز کن ای یگانه غافله سالار عشق اصغرت را برسر بازار عشق چون مرا بردی بگو باصد خروش گل فروشم،گل فروشم،گل فروش حبیب الله چایچیان (حسان)
منبر شب ششم: ٣٠ اثر گريستن بر مصائب اباعبدالله الحسين عليه السلام از كتاب شيخ جعفر شوشتری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش دوم1⃣ ● بيان حقيقى بودن استعمال لفظ ((كلام )) و ((قول )) در غير
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش دوم2⃣ ● بيان حقيقى بودن استعمال لفظ ((كلام )) و ((قول )) در غير موارد بشرى پس حقيقت چراغ ، عبارت شد از هر چيزى كه با روشنايى خود در شب نور دهد مادامى كه اين خاصيت و اثر باقى است حقيقت چراغ هم هست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 488 اسم چراغ هم بطور حقيقت بر چنين وسيله اى صادق است ، به شرط اينكه تغييرى در معناى كلمه رخ نداده باشد، هر چند كه احيانا در شكل آن وسيله يا در كيفيت كارش يا در كميت آن ، يا در اصل اجزاى ذاتش تغييراتى رخ داده باشد، همانطور كه در مثال چراغ ديديم . و بنابراين ، پس ملاك در بقاى معناى حقيقى و عدم بقاى آن ، همان بقاى اثر است ، كه مطلوب از آن معنا است ، مادام كه در معناى كلمه ، تغييرى حاصل نشده باشد، كلمه در آن معنا استعمال مى شود، و بطور حقيقت هم استعمال مى شود، و در وسايل زندگى امروز كه به هزاران هزار رسيده و همه در همين امروز ساخته مى شود كمتر وسيله اى ديده مى شود كه ذاتش از ذات روز اولش تغيير نكرده باشد. مع ذلك به خاطر اينكه خاصيت روز اول را دارد نام روز اول را بر آن اطلاق مى كنيم ، (يخچال راكه در روز اول عبارت بود از ميدانى وسيع براى يخ شدن آب ، و چاله اى عميق براى ذخيره كردن آن يخ ، امروز به چيزى اطلاق مى كنيم كه نه ميدان دارد و نه چاله ) و درلغات و اسامى هر زبانى از انتقالات قسم اول ، نمونه هاى زيادى ديده مى شود، و انتقالات قسم اول اين بود كه لفظى كه در آغاز وضع شده بود براى معنايى محسوس در آخر به معنايى معقول و غير محسوس درآمده باشد، چيزى كه هست مردى جستجوگر مى خواهد تا آمارى از اينگونه لغات بگيرد. پس معلوم شد كه استعمال لفظ ((كلام )) و لفظ ((قول )) در موارد غير بشرى استعمالى حقيقى است ، و هيچ مجازى در كار نيست ، براى اينكه غرض از كلام و قول كه همان تفهيم ديگران است در كلام خدا با انبيا و ملائكه و جن ، و در كلام ملائكه و جن با يكديگر موجود است ، هر چند كه لوازم انسانى آن يعنى داشتن ريه و دهان و حنجره و صدا در آن موارد نباشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●مستحبّی که هزار واجب در آن است اهمیت مجالس روضه حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام در سیره و بیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●می‌گوییم: به واجبات می‌پردازیم، مستحبات شد شد، نشد نشد! بابا، این مستحبات است که انسان را به جایی می‌رساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی است.) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند. ■●مأموریت رضاخان پهلوی این بود که دستگاه روحانیت و روضه‌خوانی را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمه‌اللّه گفته شد: روضه‌خوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است! ■●زیرا مجلس روضه فقط روضه‌خوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است. خدا می‌داند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین علیهم‌السلام در مقدمۀ روضه نقل می‌شود که سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است. ■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٧۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□آیه(۲) سوره عصر در تفسیرالمیزان□ □راغب مى گويد: كلمه هم در مورد انسان استعمال مى شود، گفته میشود: فلانى خسران كرد، و هم در مورد عمل انسان بكار می رود مى گويند: تجارت فلانی خسران کرد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) سوره □ □مراد از كلمه ( ) جنس انسان است. كلمه (خسر، خسران، خسار، خساره) به معناى  در است. و اگر در آيه مورد بحث كلمه () بدون و آمده به منظور آن بوده، و خواسته است بفهماند انسان در است، هم دارد به منظور باشد، و بفهماند آدمى در نوعى از خسران قرار دارد، غير خسران و آبرويى، بلكه خسران در كه خداى تعالى در باره اش فرموده: (الَّذين خسروا انفسهم و اهليهم يَوم القيمة الا ذلك هو الخسران المُبین) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ●■۵ ●درس جامعیّت دین در واقعه ع
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۶●■ ●جامعیت مکتب عاشورا از نظر تیپ‌ های الگو● ■در داستان عاشورا برای هر انسانی با هر مشخصاتی که شما بتوانید تصور کنید، یک الگو وجود دارد. یعنی شما در واقعه‌ی عاشورا عالِم می‌بینید، بی سواد هم می‌بینید، غلام و برده می‌بینید، آقا و ارباب هم می‌بینید. طفل شیرخوار می‌بینید، کودک نه ساله، ده ساله، دوازده ساله، سیزده ساله، نوجوان و جوان هجده ساله، یک مرد کامل، یک پیرمرد، یک انسان کهن‌سال، زن، دختر، سفید، سیاه، از نژادهای مختلف هم می‌بینید، اصلاً خدای متعال خواسته یک الگو برای تمامیت بشر درست کند و این نمایشگاه زیبا و جذاب عاشورا را درست کرده است. ■هر کسی هستیم، در هر مقطعی از سنِّ‌مان، در هر شکلی از زندگیِ‌مان، با هر سطحی از دانش و علمِ‌مان، هر‌گونه‌ای که هستیم؛ در واقعه‌ی عاشورا می‌توانیم یک نمونه، یک الگو، یک اسوه‌ی حسنه مشاهده کنیم و این همان جامعیّتِ این مکتب است که می‌تواند برای همه‌ی انسان‌ها درس‌آموز و الگو و الهام بخش باشد. ■جالب است در واقعه‌ی عاشورا مسلمان‌هایی می‌بینید که از صحابه‌ی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند، مسیحی زاده‌ای هم می‌بینید که ۲۴ ساعت بیشتر بین مسلمان شدن و شهادتش فاصله نیست. انسان‌های مقدّس و کسانی که از روز اول اسلام پایبند به ولایت بودند در سپاه اباعبدالله علیه السّلام حضور دارند. افراد عثمانی مذهبی که تا قبل از واقعه عاشورا پرچم خون خواهی عثمان را بلند می‌کردند و علیه اميرالمؤمنين و امام مجتبی علیهما السّلام موضع‌گیری داشتند و با آن عنایت خاصِّ حسینی علیه السّلام منقلب و زیر و رو شدند را هم می‌بینید، مثل زُهیرِ بن قین. ■زُهیرِ بن قین که آن‌گونه در صحنه‌ی عاشورا عاشقانه حماسه آفرینی کرد، عثمانی مذهب بود و اصلاً فرار می‌کرد که با امام حسین علیه السّلام رو به رو نشود. هنگامی که امام علیه السّلام پیکی را به سوی او فرستادند، او مراقب بود که در مسیری که می‌آید با امام حسین علیه السّلام هم منزل نشود. یعنی اگر یک جایی امام حسین علیه السّلام بیتوته می‌کردند او از آنجا رد می‌شد که جای دیگر بیتوته کند. دست بر قضا در یکی از منزل‌ها هم منزل شدند و در یک محل و یک منطقه اقامت کردند. امام حسین علیه السّلام پیکی را نزد او فرستاد، وقتی که آن پیک آمد و گفت پسر رسول خدا تو را دعوت کرده که به دیدارش بروی، اول سکوت کرد، پذیرا نبود. همسرش، آن زن فهمیده و بزرگوار، به او گفت که چه تردیدی می‌کنی؟! پسر رسول خدا تو را خواسته، دعوت او را اجابت کن. ■با همّت بزرگ این زن، زُهیر به دیدار اباعبدالله الحسین علیه السّلام رفت و با همان عنایت و همان نگاه عمیقی که امیدواریم حضرت یکی از همان نگاه‌ها را هم به ما بیاندازند چگونه منقلب شد، که وقتی برگشت گفت دیگر تمام شد، من حسینی شدم. ■همه‌‌ی تیپ‌ها را شما در داستان عاشورا می‌بینید، این نشان می‌دهد که مکتب عاشورا بر خلاف بقیه مکاتب و مدارس که می‌گویند شرایط ثبت نام این است و باید این مقدار تحصیلات داشته باشید، در این رشته تحصیل کرده باشید، تا این مقطع تحصیل کرده باشید تا شما را در این مدرسه، در این مؤسسه، در این دانشگاه ثبت نام کنیم و استفاده کنید، دانشگاه عاشورا، برای طفل ۶ ماهه شیر خوار الگو دارد، برای پیرهایی مثل حبیب بن مظاهر اسدی هم الگو دارد، برای همه الگو دارد. برای با سوادترین و دانشمندترین افراد کلاس دارد، برای درس نیاموخته‌ترین افراد هم تعلیم و درس دارد. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■محرّم و صفر در سیرۀ علّامه حسینی طهرانی قدّس سرّه @mohamad_hosein_tabatabaei
■●قال تعالى لأيوب ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ يعنى ماء بارد و شراب لما كان عليه من إفراط حرارة الألم، فسكّنه اللّه ببرد الماء. ■●اللّه تعالى به ايوب فرمود: ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ ■●يعنى آب سرد و آشاميدنى است از آن جهت كه افراط حرارت الم بر ايوب چيره بوده است. پس خداوند آن را به سردى آب تسكين داده است. ■●اين ظاهر، عنوان باطن است كه زمين نفس را بايد به پاى رياضت و مجاهده زد تا آب حيات حقيقى از وى بجوشد و قلب را از امراض روحانى چنانكه بدن را از اسقام جسمانى شستشو دهد كه قابل فيض الهى گردد. ■●ممد الهمم در شرح فصوص الحكم علامه حسن زاده ی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
: ■روز هفتم، با رسیدن نامه ی إبن زیاد، عمر سعد یک لشکر پانصد نفره را به حفاظت از شریعه فرات گمارد. و لذا روز هفتم، روز قطع آب است؛ و از این روز به بعد، مسأله خودش را نشان می دهد. تا آن روز دسترسی به آب، بالاخره وجود داشت؛ یعنی گاهی اوقات افرادی، چه أباالفضل العبّاس علیه السلام همراه با تعدادی، یا علی اکبر علیه السلام همراه با تعدادی، یا دیگران از یاران حضرت، اجازه می گرفتند و حمله می كردند؛ به می زدند؛ و آب برمی داشتند و می امدند. ولی از ، شرایط به شدّت سخت شد. ■گرچه از روز هفتم به بعد هم، این یورشها برده شد و آب آوردند. اینگونه نیست که از روز هفتم به بعد آب کلاًّ نرسیده باشد. ولی به شدّت سخت بود و به اهل بیت علیهم السلام کم آب رسید. ■●استاد مهدی طيب - جلسه ١٨ آذر ٨٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei