eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□ای فلاسفه، ای حقوقدانان، ای اقتصاد دانان، ای سیاستمداران، ای ادبا، ای هنرمندان، ای صاحب نظران علوم روانی، ای تحلیل گران تاریخ انسانی و ای پیشتازان فرهنگ پیشرو! در پیچ و خم بیراهه های دو قرن اخیر که به نام شاهراهه های علم و آزادی معروف شده موجودی به نام گم شده است! □بیش از این تاخیر سزاوار نیست برخیزید راه بيفتيم تا او را پیدا کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) سوره □ □مراد از كلمه ( ) جنس انسان است. كلمه (خسر، خسران، خسار، خساره) به معناى  در است. و اگر در آيه مورد بحث كلمه () بدون و آمده به منظور آن بوده، و خواسته است بفهماند انسان در است، هم دارد به منظور باشد، و بفهماند آدمى در نوعى از خسران قرار دارد، غير خسران و آبرويى، بلكه خسران در كه خداى تعالى در باره اش فرموده: (الَّذين خسروا انفسهم و اهليهم يَوم القيمة الا ذلك هو الخسران المُبین) @mohamad_hosein_tabatabaei
□● کاملترین است. مظهر، حالت اسم مکانی دارد. یعنی محل . تمام موجودات عالم، محل ظهور حق اند. منتها به مقدار ی وجودی خودشان او را نشان می دهند. □●« إنّ في خلق السّموات و الأرض و اختلاف اللّیل و النّهار لآیاتٍ لِأولي الألباب »؛ تمام اینها همه آیتند. همه دارند او را نشان می دهند؛ همه، کمالات وجودی او را نشان می دهند؛ همه چیز. □●اما آن محلی ک خداوند به نحو ظهور کرده ک دیگر مظهر اتمّ حق متعال هست، جناب انسان است. ی انسان است که کاملترین مظهر وجودی حق تعالی است. خودت هستی. خودت را دریاب. □●این جدول اگر درست تصفیه و لایروبی شود مجرای و مجلای و می گردد. آب حیات، مراد، است ک آدم مجرای علم قرار بگیرد. یعنی محل جریان آب؛ آب حیات علم نفس ناطقه ی انسانی که : « عَلَّمَ آدَمَ الأسماءَ کُلَّها » و مجلای ذات و صفات می گردد. □● محل تجلی است. ذات و صفات و تمام اسماء الله در او می شود. تمام صفات الهیه در نفس ناطقه ی انسانی متجلی می شوند. شایستگی جانتان را ببینید. این دفتر شایستگی را دارد. □●شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □سرور من، به هر صورت هست باید از #عادت دربیائیم و اگر در نیامدیم ما را از عادت
□الان با این خو کرده اند؛ شبانه روز می خورند، می خوابند، راه می روند و با هم صحبت می کنند (منتها آنها به نحوی و ما به نحوِ دیگر)، و همینطور مشغول اند و در گردش اند و مشغول بازیگری ظاهری اند، با این تفاوت که آنها حیوان آفریده شدند و ما به عنوان انسان، یعنی موجودی که این قوه را داریم که خود را به انسانیت برسانیم. □بعد به ما می فرمایند که شما باید از این خُلق و خوی حیوانی تان بمیرید، بشوید، بشوید، به متلبّس شوید! که آن موقع که از مادر متولد شدید شما بوده است، یعنی شما قبل از تولد از مادر که زمینه گرفتید از جمادیت درآمدید، از نباتیت درآمدید، جماد بودید به صورت نطفه، بعد متولد شدید و نبات شدید و در رحم مادر نبات بودید و به صورت جسمی در چهار ماه و ده روز و نه ماه، و الان به صورت یک نهال رشد یافته هستید، حالا ما می خواهیم شما را از این مادر متولد کنیم که این، تولدِ حیوانی شماست. □بعد از این تولد اوّلی، حالا می خواهیم شما را تولّد ثانی بدهیم؛ تولّد ثانی این است که از خُلق و خوی حیوانی زائیده شوید! که حالا این به دو نحو است؛ یک نحو به اختیارِ خود زائیده شدن است که زحمت می کشید و به راه می افتید و تن به کار می دهید، خودمان را در اختیار قرار می دهیم و به حقیقت می گوئیم که آمدیم تا آن بزرگان ما را متولّدمان کنند؛ آرام آرام با تحصیلِ علم و عمل که دو جوهرِ انسان ساز هستند ما را از خُلق و خوی حیوانی مان درآورند و انسانمان کنند، این می شود موتِ اختیاری، یعنی آقا به اختیار خودش آمده از خلق و خوی حیوانی در آمده است. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□● برای و بهانه نمی خواهد. خداوند برای افاضه کردنش دلیل نمی‌خواهد، خداوند بالذات افاضه می‌کند و است به ذات بخشش دارد اصلاً دلیل، نباید بیاوریم ذات حق افاضه کننده است اما این افاضه به یک استحقاقی، به یک ظرفیتی باید باشد : اون هم در کامل بود و این افاضه‌ی کامل که حق تعالی در تمام صفات خودش کرد در انسان کامل است و اگر را خلق نمی‌کرد خودش خداوند در تمام صفاتش تجلی نمی‌کرد و اگر انسان در عالم هستی نبود خداوند در تمام ذات ظاهر نمی‌گشت. اِنا وَجه الله اِنا عَین الله ... یداالله ... ‌های جدید می‌گویند انسان یک پشه است در عالم هستی اینها مقام معنوی انسان را نمی‌فهمند همین انسانی که از یک پشه هم از جثه کم‌تر است اگر نبود خداوند در تمام صفات و تجلی نمی‌کرد و یک چیز ناقص بود. به همین دلیل می‌گوید مَن رَآنی فَقَد رأی الحق، غیر عرفانی ناقص است و هیچ کس مثل انسان را نشناخته‌اند. □●حکیم دکتر دینانی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●شرح بیتی از غزل عرشی جناب عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد بلا بکند حکیم دکتر دینانی●□ □دلا بسوز که ....،عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که| یک کرشمه تلافی صد بلا بکند. □ بعد از اون مقدمات که در مطلع بیان کرده و با یک بیت کوتاه به چند مطلب حکمی و فلسفی مهم اشاره کرده حالا یک فضای دیگر می‌گشاید. یعنی نهایت زیبایی. حالا یار پریچهره که عین زیبایی است گاهی ممکن است یک هم داشته باشد. □هم نگاه دارد و اصلاً اون نگاه پریچهرگی لطف است و گاهی ممکن است عتاب هم داشته باشد و حالا اون عتابش هم زیباست اگر یار پریچهره و کسی این یار زیبا را بشناسد حالا از زیبائی پایینی گرفته تا زیبایی مطلق اگر کسی این یار پریچهره را بشناسد که اون نگاه همش لطف است اما در درون لطف گاهی یه قهر هم هست گاهی یک عتابی هم هست اصلاً بدون عتاب نمی‌شود و اگر عتابی آمد اون را نازنین بدان و رنجیده مشو حالا عتاب یار پریچهره چیست؟ یعنی انسان و متأله که در راه و حقیقی قدم بر می‌دارد و زیبایی حق را در همه چیز میبیند و حقیقی‌اش حق تعالی است فکر نکن که ندارد و در راه دارد، سختی دارد، گرسنگی دارد خیلی سختی است البته برای همه هست و شاید سالک راه حق و خدا بیش‌تر این سختی‌هایی که در زندگی برای سالک راه حق پیش آید اینها عتاب است چون همه چیز از جانب معشوق است و چیزی از غیر او نیست می‌گوید اگر این سختی‌ها برایت پیش می‌آید رنجیده مشو. او عتاب کرده و عتاب یعنی نوعی زدن و سختی نشان دادن حالا تو این را کن و رنجیده مشو. کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم | که درطریقت ما کافری است رنجیدن و رنجیدن کُفراست این چون از ناحیه‌ی معشوق است عتابش هم زیباست. پرخاشش هم زیباست، اگر سختی هم پیش آمد زیباست اون را عاشقانه تحمل کن و تحمل سختی و رنج مال انسان است. که یک تلافی صد بکند حالا اگر عتاب کرد اون وقت کرشمه هم دارد اون وقت می‌دونی کرشمه‌اش چقدر زیباست و کرشمه‌ی محبانه و کرشمه معشوقانه تمام این سختیها را جبران می‌کند دیگه اصلاً سختی نمی‌بیند. با یک کرشمه هزار بلا را رفع می‌کند. □نکته مهم استاد اِنَ مَعَ العُسرِ یُسری= هر که سختی نکشد مشکلش آسان نشود. □متأسفانه ما فکر می‌کنیم هر چه بیش‌تر نوازش ببینیم کمال پیدا می‌کنیم در حالی که قهر و لطف و عتاب و خطاب اینها لازمه‌ی انسان است و اصلاً در قاموس آفرینش نهاده شده است. این یک توحیدی است و این آیه صریح در است می‌گوید مع العُسر یُسری نمی‌گوید بعد از عُسر و بعد از سختی آسانی می‌آید بلکه می‌گوید در درون سختی آسانی می‌آید و سختی در درون خود آسانی را می‌زاید، از درون سختی آسایش می‌آید چنانچه از درون آسانی هم سختی بیرون می‌آید یعنی از درون رنج آسایشی پدید می‌آید و این دیالکتیک نه تنها در نهاد است در کل عالم است این زمستان و تابستان بهار و پاییز. شب و روز جوانی و پیری سختی و آسانی و تلخی و شیرینی و این تقابل‌ها در کل جهان هستی است و در درون انسان هم هست و هر چه که در بیرون هست در درون هم هست و هر چه در درون است انعکاس در بیرون دارد از درون سختی آسانی فرا می‌رسد. درون رنج و فراق تا کسی درد فراق را نچشیده باشد وصال چه معنی دارد. وصال وقتی شیرین است و لذت بخش است که درد فراق را کسی چشیده باشد بدون درد معنی درستی ندارد. □عتاب یار آمیخته شده است با عشق یار وتوجه یار، خطاب یار که این لازمه‌ی تکامل انسان است به یقین هر که سختی نکشد مشکلش آسان نشود. ●آتش کوره‌ی آهن گر و پُتک دودمش ●نخورد آهن اگر تیز و درخشان نشود ●چابک از آسیاب تا به تنور سوزان ●ندود گندم اگر لایق دندان نشود ●در بیابان بلا هر که نشد پرورده ●رهنورد کتل عشق دوران نشود. □اینجا می‌گوید عتاب اون مشرق طلوع کرشمه است نیاز نیمه شبی را تعبیر می‌کند به آه و می‌گوید وقتی انسان در شدت خواستن قرار می‌گیرد و از اون طرف هم فراق مانع رسیدن می‌شود یک حالتی در قلب سالک پیش می‌آید که تعبیر به آه می‌کنند. مولا آه آه من قلة الزاد ، لذا اون ظرفی که می‌تواند آه عاشق را تحمل کند شب است به همین دلیل عاشقان در ناله می‌کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●باطن برزخی ما به چه صورتی است؟! ●□ □●اگر آدمى می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد " " است. □●و اگر علاوه بر اين سه امر، ضرر و آسيب و آزار به خلق خدا دارد " " است. □●و اگر می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد و حيله و مكر و تزوير و خلاف و دروغ و از اين گونه امور با بندگان خدا دارد " " است. □●و اگر می ‏خورد و می خوابد و شهوت به كار می ‏برد ولى صفات سبعى و شيطانى ندارد يعنى مردم و خلق خدا از او آسوده ‏اند " " است. □●و اگر علاوه بر مقام ملكى بسوى معارف و ادراك حقايق عوالم وجود و سير در آنها و سير الى اللّه و فی اللّه گرايش دارد " " است. □●ممدالهمم در شرح فصوص الحکم علامه حسن زاده آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei