■●دعای #شب عید غدیر خم (امشب)●■
■●سیّدبنطاووس رضواناللّٰهتعالیعلیه در کتاب شریف اقبال الاعمال (طبع قدیم: ج۱، ص: ۴۵۲ تا ۴۵۳ و طبع جدید: ج۲، ص: ۲۳۸ تا ۲۳۹) این دعا را برای شب عید غدیر خم ذکر کرده است:
■●اللَّهُمَّ إِنَّكَ دَعَوْتَنَا إِلَى سَبِيلِ طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ نَبِيِّكَ وَ وَصِيِّهِ وَ عِتْرَتِهِ دُعَاءً لَهُ نُورٌ وَ ضِيَاءٌ وَ بَهْجَةٌ وَ اسْتِنَارَةٌفَأَنَبْنَا إِلَيْكَ بِالْإِنَابَةِ وَ أَسْلَمْنَا لِنَبِيِّكَ قُلُوبَنَا وَ لِوَصِيِّهِ نُفُوسَنَا وَ لِمَا دَعَوْتَنَا إِلَيْهِ عُقُولَنَا؛ فَتَمَّ لَنَا نُورُكَ.
■●خداوندا ما را به راه فرمانبری از خودت و اطاعت از پیامبرت و از وصیّ او و از خاندانش دعوت فرمودی، دعوتی که نور و روشنایی و شادابی و نورانیّت در بردارد. در پی آن، پیامبرت در روز غدیر خم ما را به جانشین خود دعوت نمود و خداوندا! تو ما را به آنچه درست بود، موفّق کردی و در پذیرش دعوت پیامبرت ثابتقدم ساختی؛ پس به تو روی نمودیم و قلبهایمان را به پیامبرت تسلیم و نفسهایمان را برای وصیّ او و اندیشههایمان را به آنچه ما را به آن دعوت کردی، تسلیم نمودیم و در پی آن، نور تو برای ما به حدّ کمال رسید.
■●یا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ أَخْرِجِ الْبُغْضَ وَ الْمُنْكَرَ وَ الْغُلُوَّ لِأَمِينِكَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ مِنْ قُلُوبِنَا وَ نُفُوسِنَا وَ أَلْسِنَتِنَا وَ هُمُومِنَا وَ زِدْنَا مِنْ مُوَالاتِهِ وَ مَحَبَّتِهِ وَ مَوَدَّتِهِ لَهُ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ زِيَادَاتٍ لَا انْقِطَاعَ لَهَا وَ مُدَّةً لَا تَنَاهِيَ لَهَا وَ اجْعَلْنَا نُعَادِي لِوَلِيِّكَ مَنْ نَاصَبَهُ وَ نُوَالِي مَنْ أَحَبَّهُ وَ نَأْمُلُ بِذَلِكَ طَاعَتَكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
■●ای هدایتگر گمراهان! کینه و انکار و غلوّ دربارۀ امانتدار تو، امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان او را از قلبها و نفسها و زبانها و همّتهای ما بیرون ران و بر ولایت و محبّت و مودّت ما به او و امامان پس از او بیفزا؛ آنچنانکه افزایش آن را پایانی و امتداد آن را نهایتی نباشد و ما را چنان قرار ده که در راه ولیّ تو با آنکه عداوت او را پیشه کرده است، دشمنی بورزیم و با آنکه دوستش دارد، دوستی کنیم و ای مهربانترین مهربانان! با آن کار، فرمانبری از تو را آرزومندیم
■●اَللَّهُمَّ اجْعَلْ عَذَابَكَ وَ سَخَطَكَ عَلَى مَنْ نَاصَبَ وَلِيَّكَ وَ جَحَدَ إِمَامَتَهُ وَ أَنْكَرَ وَلَايَتَهُ وَ قَدَّمْتَهُ أَيَّامَ فِتْنَتِكَ فِي كُلِّ عَصْرٍ وَ زَمَانٍ وَ أَوَانٍ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
■●خداوندا عذاب و خشم خود را بر آن کس که با ولیّ تو دشمنی ورزد و با امامتِ وی لجوجانه مخالفت کند و ولایت وی را انکار نماید و آن کس که او را در ایّام فتنه و امتحانت در هر زمان و هنگام پیشانداختی، قرار ده
■●اَللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ وَ عَلِيٍّ وَلِيِّكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ حُجَجِكَ، فَأَثْبِتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ وَ مُوَالاةِ أَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِكَ مَعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ تَجْمَعُهُمَا لِي وَ لِأَهْلِي وَ وُلْدِي وَ إِخْوَانِيَ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين.
■●خداوندا به حقّ محمّد صلی الله علیه و اله و سلم فرستادهات و علی علیه السلام ولیّت و امامان پس از وی: حجّتهایت، قلب من را بر دینت و بر دوستی و ولایت اولیایت و دشمنی دشمنانت ثابت بدار و همراه آن خیر دنیا و آخرت را بهگونهای که من و خانواده و فرزندان و برادران ایمانیام را شامل گردانی، نصیب فرما؛ که تو بر هر چیز توانایی ای مهربانترین مهربانان.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #وَ مِنَ_اللَّیلِ_فَاسجُد: مقداری از #شب را سجده کن؛ مقصود لیل دنیاست.●■
■●سجده چیز بسیار ارزشمندی است؛ شبها یک سجدهی طولانی داشته باشید.
■●هر وقت حزن و غم آمد، چه غصّهی دنیا و چه غصّهی آخرت، #شب است. وَ #سَبِّحهُ_لَیلاً_طَویلاً: و در شبی طولانی خدا را تسبیح کن. مقصود از لَیلاً طویلاً، لیل عالم برزخ است. با #سجده در لیل دنیا انسان از عالَم برزخ سر در میآورد و آنجا باید فقط #تسبیح کرد و گفت سُبحانَهُ سُبحانَهُ سُبحانَهُ، یعنی خداوند بالاتر و منزّه است از هر خوبی که فکر کنیم. #قیامت روز است و شب ندارد، یعنی غم و حزن به قیامت راه ندارد.
#یاعلی
■● #مصباح_الهدی ص٢٧١●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●شرح بیتی از غزل عرشی جناب #حافظ
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد بلا بکند
#دیالکتیک_توحیدی
#بلاکشی
حکیم دکتر دینانی●□
□دلا بسوز که ....،عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که| یک کرشمه تلافی صد بلا بکند.
□ #حافظ بعد از اون مقدمات که در مطلع #غزل بیان کرده و با یک بیت کوتاه به چند مطلب حکمی و فلسفی مهم اشاره کرده حالا یک فضای دیگر میگشاید. #پریچهره یعنی نهایت زیبایی. حالا یار پریچهره که عین زیبایی است گاهی ممکن است یک #عتاب هم داشته باشد.
□هم نگاه #لطف دارد و اصلاً اون نگاه پریچهرگی لطف است و گاهی ممکن است عتاب هم داشته باشد و حالا اون عتابش هم زیباست اگر یار پریچهره و کسی این یار زیبا را بشناسد حالا از زیبائی پایینی گرفته تا زیبایی مطلق اگر کسی این یار پریچهره را بشناسد که اون نگاه همش لطف است اما در درون لطف گاهی یه قهر هم هست گاهی یک عتابی هم هست اصلاً بدون عتاب نمیشود و اگر عتابی آمد اون را نازنین بدان و رنجیده مشو حالا عتاب یار پریچهره چیست؟ یعنی انسان #سالک و متأله که در راه #سلوک و #عشق حقیقی قدم بر میدارد و زیبایی حق را در همه چیز میبیند و #معشوق حقیقیاش حق تعالی است فکر نکن که #سختی ندارد و در راه #بیماری دارد، سختی دارد، گرسنگی دارد خیلی سختی است البته برای همه هست و شاید سالک راه حق و #اولیا خدا بیشتر این سختیهایی که در زندگی برای سالک راه حق پیش آید اینها عتاب است چون همه چیز از جانب معشوق است و چیزی از غیر او نیست میگوید اگر این سختیها برایت پیش میآید رنجیده مشو. او عتاب کرده و عتاب یعنی نوعی #تَشَر زدن و سختی نشان دادن حالا تو این را #عاشقانه #تحمل کن و رنجیده مشو. #وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم | که درطریقت ما کافری است رنجیدن و رنجیدن کُفراست این چون از ناحیهی معشوق است عتابش هم زیباست. پرخاشش هم زیباست، اگر سختی هم پیش آمد زیباست اون را عاشقانه تحمل کن و تحمل سختی و رنج مال انسان است. که یک #کرشمه تلافی صد #بلا بکند حالا اگر عتاب کرد اون وقت کرشمه هم دارد اون وقت میدونی کرشمهاش چقدر زیباست و کرشمهی محبانه و کرشمه معشوقانه تمام این سختیها را جبران میکند دیگه اصلاً سختی نمیبیند. با یک کرشمه هزار بلا را رفع میکند.
□نکته مهم استاد اِنَ مَعَ العُسرِ یُسری= هر که سختی نکشد مشکلش آسان نشود.
□متأسفانه ما فکر میکنیم هر چه بیشتر نوازش ببینیم کمال پیدا میکنیم در حالی که قهر و لطف و عتاب و خطاب اینها لازمهی #تکامل انسان است و اصلاً در قاموس آفرینش نهاده شده است. این یک #دیالکتیک توحیدی است و این آیه صریح در #دیالکتیک_توحیدی است میگوید مع العُسر یُسری نمیگوید بعد از عُسر و بعد از سختی آسانی میآید بلکه میگوید در درون سختی آسانی میآید و سختی در درون خود آسانی را میزاید، از درون سختی آسایش میآید چنانچه از درون آسانی هم سختی بیرون میآید یعنی از درون رنج آسایشی پدید میآید و این دیالکتیک نه تنها در نهاد #انسان است در کل عالم است این زمستان و تابستان بهار و پاییز. شب و روز جوانی و پیری سختی و آسانی و تلخی و شیرینی و این تقابلها در کل جهان هستی است و در درون انسان هم هست و هر چه که در بیرون هست در درون هم هست و هر چه در درون است انعکاس در بیرون دارد از درون سختی آسانی فرا میرسد. درون رنج و فراق تا کسی درد فراق را نچشیده باشد وصال چه معنی دارد. وصال وقتی شیرین است و لذت بخش است که درد فراق را کسی چشیده باشد بدون درد #فراق #وصال معنی درستی ندارد.
□عتاب یار آمیخته شده است با عشق یار وتوجه یار، خطاب یار که این لازمهی تکامل انسان است به یقین هر که سختی نکشد مشکلش آسان نشود.
●آتش کورهی آهن گر و پُتک دودمش
●نخورد آهن اگر تیز و درخشان نشود
●چابک از آسیاب تا به تنور سوزان
●ندود گندم اگر لایق دندان نشود
●در بیابان بلا هر که نشد پرورده
●رهنورد کتل عشق دوران نشود.
□اینجا میگوید عتاب اون مشرق طلوع کرشمه است #علامه_طباطبایی نیاز نیمه شبی را تعبیر میکند به آه و میگوید وقتی انسان در شدت خواستن قرار میگیرد و از اون طرف هم فراق مانع رسیدن میشود یک حالتی در قلب سالک پیش میآید که تعبیر به آه میکنند. مولا آه آه من قلة الزاد ، لذا اون ظرفی که میتواند آه عاشق را تحمل کند شب است به همین دلیل عاشقان در #شب ناله میکنند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□شب یک فوق العادگی دارد؛ لذا قرآنکریم هم به پیغمبرش دستور میدهد که: «قُمِ اللَّيْلَ اِلاّ قَليلاً» جز اندکی از لیل، بقیه را به پا خیز. شب خلوتگاه عاشقان خداست با خدا. مناجات زیبایی است ظاهراً از امام سجاد علیه السلام که مناجات حضرت است با خدا در دل سحر. خواجه عبدالله انصاری از همین مناجات الهام گرفته و میگوید:
○شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
○هر در که به هر کجاست شب بر بندند
○گرد بر و بام دوست پرواز کنند
○الاّ در دوست را که شب باز کنند
□شب خلوتگاه انس عاشقان خداست. در حدیث قدسی داریم که خدای متعال به موسی علیه السلام وحی فرمود: «يا مُوسَىٰ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ يُحِبُّنِی فَاِذا جَنَّهُ اللَّيْلُ نامَ»
ای موسی! دروغ میگوید کسی که گمان و ادعا میکند که عاشق من خداست؛ امّا وقتی تاریکیهای شب او را فرو میپوشاند، تا دم صبح میخوابد. ای موسی آیا هیچ عاشقی خلوت انس خود با معشوقش را ترک میکند؟ دل شب خلوتگاه انس با منِ خداست؛ لذا وقتی تاریکی شب فرا میرسد، وجد و نشاط همه ی وجود عاشقان حقیقی مرا میگیرد. وقتی دیگران سر بر بالین و پهلو بر بسترها میگذارند، آنها سر از بالین برمیدارند و پهلو از بستر تهی میکنند. و هنگامی که دیگران به خواب ناز فرو رفتهاند، آنها در خلوتگاه دل سحر با منِ خدا به معاشقه مشغول میشوند.
□ #شب فوق العادگی عجیبی دارد. شاید اهل طبیعت و ظاهر، تفاوت شب و روز را فقط در روشنایی و تاریکی بدانند و لذا گمان کنند اگر در شب چند پروژکتور قوی روشن کنیم و شدت نور را به حدّ روز برسانیم، دیگر هیچ تفاوتی بین شب و روز وجود ندارد؛ امّا این تصور خیلی کوته نگرانه است. آنهایی که اهل باطن اند؛ دیدهی دلشان باز است و پشت پرده ی عالم طبیعت را میبینند، میدانند که حساب شب با روز کاملاً متفاوت است؛ خصوصاً ثلث آخر شب؛ اذان مغرب را در نظر بگیرید اذان صبح را هم در نظر بگیرید این فاصله زمانی را سه قسمت کنید، یک سوم آخری که به اذان صبح منتهی میشود را سحر گویند. ثلث آخر شب فوق العاده است؛ ملکوت عالم دگرگون است؛ فاصله زمین تا آسمان معنا آنقدر کوتاهست که تصور کردنی نیست؛ ملائکه در فضای عالم موج میزنند. در روز این خبرها نیست؛ لذا فضای شب برای ارتباط با عالم بالا فضای فوق العادهای است.
□از اولیاء خدا هرکس به مقامات بلند معنوی رسیده، از دل شب رسیده است؛ در روز کسی به جایی نرسیده است. شب فوق العادگی ویژه ای دارد حتی از نظر ظاهری هم میشود فهمید که شرایط شب برای ذکر، فکر و عبادت آمادگی بیشتری دارد. کسی که چشم باطنش هم باز نباشد و ملکوت عالم را هم نبیند، اگر کمی فکرش را به کار اندازد، او هم میتواند این نکته را بفهمد. در روز هوا روشن است و جلوه های زرد و سرخ طبیعت نگاههای انسان را به خودش جلب میکند و لذا بخشی از توجّه انسان صرف دیدنیهاست. سر و صداها بلند است، گفتگوها در جریان است و در نتیجه، بخشی از توجّه انسان هم مشغول شنیدنیهاست. روز موقع فعالیتهای کاری و فعالیتهای روزانه ی انسان است. انسان مشغول داد و ستد، گفت و شنود و فعالیتهای روزانه است و بدین ترتیب، بخشی از توجّهش هم مشغول این کارهاست. طبیعتاً میشود فهمید که روز موقعیت مناسبی برای تمرکز و توجّه متمرکز به حقایق باطنی و معنوی نیست. اما در شب همه چیز تغییر میکند؛ تاریکی عالم را میپوشاند؛ آن جلوه های دیدنی که چشم و توجّه انسان را به خودش جلب میکرد، در تاریکی شب دیده نمیشود؛ فعالیتهای روزانه هم به پایان رسیده است؛ گفت و شنود و سر و صداها هم فرو خفته است؛ همه به خواب ناز رفته اند؛ سکوت همه ی فضا را پر کرده است؛ خصوصاً اگر اوّل شب را هم فرد بخوابد. متأسفانه در زندگی ما این عادت دیگر وجود ندارد؛ والاّ سنت درست خلقت این است که انسان قبل از مغرب چیز سبکی خورده باشد. مغرب که شد، نماز مغرب را بخواند و بعد از نماز مغرب، مشغول تعقیبات و یکسری اعمال عبادی شود و بعد هم نماز عشاء را بخواند و به بستر برود؛ یعنی سر شب بخوابد. اگر اوّل شب را تا سحر خوابیده باشد، طبیعتاً خستگیِ فعالیت روزانه هم فرو مینشیند؛ مشغولیت ذهن و افکار مربوط به فعالیتهای روزانه هم در اثر این خواب چند ساعته، آرام میگیرد؛ لذا در شب، همه چیز برای تمرکز توجّه به حقایق معنوی مساعد است. اینها چیزهای ظاهری بود تا ان شاءالله چشمهای باطن باز شود و ببینید در باطن در دل شب چه خبر است.
□استاد مهدی طیب□
@mohamad_hosein_tabatabaei