eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ #تفسیر_المیزان □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و
□بیان آیات سوره قریش□ □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و اما روايت كه ظهورى در بين دو سوره در يك ركعت ، نه دارد و نه ؛ (چون در آن آمده بود: پس سوره الضحى و الم نشرح را در نماز خواند)، و اما اينكه بعضى ها روايت ابن ابى عمير را بر نماز كرده اند، درست ، براى اينكه در آن عبارت () آمده، كه  اين است كه با ايشان نماز خوانديم، و نماز را با جماعت خواند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بيان آيات سوره #عصر□ □اين سوره تمامى #معارف قرآنى و #مقاصد مختلف آن را در #كوتاهترين بيان خلاصه كر
□بیان آیه (۱) سوره عصر□ □والعَصر(۱) □در اين كلمه به سوگند ياد شده، و از نظر مضمونى كه آيه بعد دارد آن است كه منظور از عصر، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) باشد، كه عصر اسلام بر افق مجتمع بشرى، و و غلبه بر باطل است، چون مضمون آيه بعد اين است كه عالم انسان را است و تنها كسانى را نمى گيرد كه از حق نموده، و در برابر آن كنند، و اين عبارتند از كسانى كه به خدا و روز جزا آورده و عمل كنند. □ولى گفته اند: مراد از ، وقت عصر، يعنى است، چون اين وقت دارد بر كه روز را مى برد و شب را مى آورد، و و را از سلطان روز يعنى سلب مى كند. □بعضى گفته اند: مراد نماز است، كه نماز است كه از همه نمازهاى فضيلت بيشترى دارد. □بعضى گفته اند: مراد شب و روز است، كه به آنها گفته مى شود. □بعضى گفته اند: منظور از عصر است، كه در آن وجود دارد، كه بر قدرت دلالت دارد. □و بعضى ديگر ديگر ذكر كرده اند. و در بعضى از روايات آمده كه منظور، عصر (عليه السلام) است كه در آن عصر بر باطل به طور كامل کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی اعلی الله مقامه الشریف می‌فرمایند●■ ■ تجلّی خداست. روز عاشورا روز ظهور لَا اِلهَ اِلّا الله است. ■تا ظهر عاشورا کار است و از ظهر به بعد، کار . ■نماز و روزه و قرآن و ایمان و… هر یک چهار فصل دارند. ایمان، است. ■ حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کربلاست. همه مصیبت‌های عالم در کربلا جمع شد و جزای آن شد این آقا. ■●مصباح الهدی ۲۹۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ما منتظر بقیه الله هستیم نه منتظر بقیه الله○□ □○حضرت در مرتبه نشئه طبیعت تشریف دارند با بدن عنصری هستند با همین بدنی که من و شما شبانه روز زندگی می کنیم با همین بدن اینجاست. □○حضرت تنزل ندارد ما منتظر تنزل حضرت نیستیم بلکه منتظر ظهور حضرت هستیم. □○خوب ظهور به کجا برمی گردد معلوم است به ما برمی گردد ارتقاء پیدا کنیم بالا برویم به حقیقت وجودی حضرت بقیه الله پیدا کنیم در حقیقت ما می خواهیم در انتظار حضرت بقیه الله معرفت پیدا کنیم که ( ) و این جمله چقدر سنگین است سخن جناب صدارالمتألهین است. □○فرمایشات استاد صمدی آملی حفظه الله در بحث انسان و قرآن○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■مراد از حضرتش از پس پرده غيبت يعنى چشمان ما را بينا مى كنند كه تا آفتاب را بنگرد نه اينكه او در پشت پرده باشد. ■●شرح دفتر دل استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■●حضرت وصی علیه السلام فرمودند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند : براى هر اى است و ، پس كسى كه را اصلاح كند خداوند را نيز آراسته مى سازد، و آن كه را تباه كند خداى را تباه سازد. ●نمى دانى كه در السرائر ●شود هر آنجا عين ■●در نشئه و ، سلطان اسم شريف (الظاهر) مى كند چه اينكه در عالم دولت كريمه اسم شريف (الباطن ) حكم فرما است و بر همين رصين ، در آن شخص برايش مى كند زيرا ظرف اشيا را گويند و آنجا را به نام مى برند يعنى روزى كه در آن ظرف، به مى رسد. ●حجابت شد در اينجا حكم ●در آنجا حكم هست قاهر ●اگر از در آيى اى برادر ●شود و برابر ■●شرح دفتر دل استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مثنوی ○ ۱ ○ □○بسم الله الرحمن الرحیم○□ ○بشنو از نی چون حکایت می‌کند ○از جداییها شکایت می‌
     ○ ۲ ○ □○مطلب مورد توجه بعدی، است که سخنان گوناگونی پیرامون آن گفته شده است. عده‌ای بر این باورند که «نی» همان حقیقت است. برخی گفته‌اند است ولی این «نی»، خود مولوی و در واقع انسان است که به من و شما و همه کسانی که مثنوی را می‌خوانند می‌گوید: ○بشنو از نی چون حکایت می‌کند □○خاصیت نی این است که کسی در آن می‌دمد و آوازی از آن خارج می‌شود وگرنه خودش تهی است و به خودی خود خاصیتی ندارد. مولوی می‌گوید که من مثل نی درون‌تهی شده‌ام یعنی هیچ حجابی بین من و خدای من باقی نمانده است و به اصطلاح به رسیده‌ام. چون به مقام فنا رسیده‌ام دیگر من نیستم و حکایتگر، کسی دیگر از درون من است؛ ○در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند ○آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم □○می‌گوید که من به مقامی رسیده‌ام که نفس و حقیقت من در اتصال کامل به حق متعال است و من دیگر خودیت و حجابی ندارم لذا اوست که در من می‌دمد و از نی وجودی من می‌کند. این همان قرب نافله است.  اینگونه است که «كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ اَلَّتِي يَبْطِشُ بِهَا». در قرب نافله، این حق است که پایین می‌آید و اعضا و جوارح عبد می‌شود و در قرب فریضه، بنده بالا می‌رود و اعضا و جوارح حق متعال می‌شود لذا قرب فریضه بر قرب نافله تقدم دارد. مستحبات ما را ارتقاء می‌دهد و به کمال می‌رساند اما در سایه‌ی عمل به واجبات. مولوی در جاهای دیگری نیز به این نی اشاره می‌کند: ○ما چو چنگیم و تو زخمه می زنی ○زاری از ما نه تو زاری می کنی ○ما چو ناییم و نوا در ما ز تست ○ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست □○بیش از سی تا چهل بیت از مولوی در همین مثنوی داریم که پیرامون نی است و تفسیر همین بشنو از نی... است. نمی‌دانم این سخن روایت است یا نه اما شبیه روایت است که «مَثَل المؤمن کمَثَل المزمار، لا یحسن صوته الا بخلأ بطنه». چقدر لطیف است... می‌گوید انسان مثل چنگ و مزمار است. صدایش زیبا نمی‌شود مادامی که بطنش خالی نشود باتمام مراتب اش، یعنی از خورد و خوراک ظاهری گرفته تا خوراک باطنی که هر چیزی غیر الهی است که باید از خود دور کند و به طهارت خیال بپردازد. صبح و شب اگر به خورد و خواب بگذرد که فکر انسان نورانیت پیدا نمی‌کند. من قل طعامه صفا فکره...
□● کاملترین است. مظهر، حالت اسم مکانی دارد. یعنی محل . تمام موجودات عالم، محل ظهور حق اند. منتها به مقدار ی وجودی خودشان او را نشان می دهند. □●« إنّ في خلق السّموات و الأرض و اختلاف اللّیل و النّهار لآیاتٍ لِأولي الألباب »؛ تمام اینها همه آیتند. همه دارند او را نشان می دهند؛ همه، کمالات وجودی او را نشان می دهند؛ همه چیز. □●اما آن محلی ک خداوند به نحو ظهور کرده ک دیگر مظهر اتمّ حق متعال هست، جناب انسان است. ی انسان است که کاملترین مظهر وجودی حق تعالی است. خودت هستی. خودت را دریاب. □●این جدول اگر درست تصفیه و لایروبی شود مجرای و مجلای و می گردد. آب حیات، مراد، است ک آدم مجرای علم قرار بگیرد. یعنی محل جریان آب؛ آب حیات علم نفس ناطقه ی انسانی که : « عَلَّمَ آدَمَ الأسماءَ کُلَّها » و مجلای ذات و صفات می گردد. □● محل تجلی است. ذات و صفات و تمام اسماء الله در او می شود. تمام صفات الهیه در نفس ناطقه ی انسانی متجلی می شوند. شایستگی جانتان را ببینید. این دفتر شایستگی را دارد. □●شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□از حضرت امیرالمؤمنین پرسیدند که: وجود چیست؟ آقا فرمودند: غیر از #وجود چیست؟ □و در جای دیگر از ایشا
..... □● همتا ندارد؛ وجود، همسنگ دیگری ندارد که بیاید در عرض وجود قرار بگیرد. و وجود و حقیقت و واقعیت همه یک واقعیت اند. پس من این وسط کی هستم؟ □●ما در مشهوداتمان وقتی تحقیق می کنیم، می بینیم که همه در یک رتبه، از حقیقت وجود برخوردار نیستند. گرچه همه وجودند، همه هستند، اما هستی و وجودشان به یک منوال نیست. بلکه از آثار موجودات پی می بریم که وجودی آنها چه اندازه است که در حقیقت این تحقیقی که الآن می خواهیم شروع کنیم، چون و پنجگانه به موجودات است، لذا از ناحیه ی آثارشان پی به ظرفیت وجودی شان می بریم؛ برخلاف که خود متن وجود به ادراک در می آید. □●اینک گوییم که در خود کاوش می کنیم تا ببینیم کدامیک از آنها بیشتر است؟ □●الآن این علم ما از ناحیه ی آثار موجودات به خود موجودات می رود که در حقیقت، از اثر پی به بردن است که از آن تعبیر به می شود. یعنی ما در این مسیر علمی خود هرگز به حقیقت موجودات شناخت علمی نمی یابیم. فقط داریم آثارشان را بررسی می کنیم و به اندازه آثارشان آنها را احساس و ادراک می کنیم که ظرفیت وجودشان چی هست که این مقدار اثر از این شیء منتشر می شود و می یابد. □●شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □از #عادت بدر نیامدیم، گوش به حرف ندادیم، زحمت نکشیدیم، □همینطور روز به روز
○به بسم الله الرحمن الرحیم است ○که عارف محییِ عظمِ رمیم است □این ، که استخوان های خرد شده و و خلقُ و خوهای ریشه دوانده در متن جانِ انسان است که انسان تا این ریشه ها را بکند و خردشان کند و محییِ عظمِ رمیم شود و از این حیاتِ دربیاید و به حیاتِ انسانی برسد، □به فرمودند تو چهار صفت را در خود بمیران؛ این چهار صفت به عنوان اینکه در حیوانات در افقی اعلاست، به این معناست که اگر می خواهی به صفاتِ انسانی برسی که هستی و بشوی و بشوی ، راهش این است که اوصافِ حیوانی را از خودت دور  کنی، □حالا در بین اوصافِ حیوانی، چهار صفت و چهار حیوان موجود در خارج را که حیوانات موجود در خارج به منزلۀ و تجلیاتِ اوصافِ نفسِ انسانی در بخشِ هستند آنها را نام برده است. □که شما چهار حیوان را سر بِبُر و بالای ده تا قُلّه  بگذار و تماشا کن چه می شود. □۱- : صفتِ ؛ هر حیوانی که صفتِ لجن خوری دارد عرب به آن بطّ (اردک) می گوید؛ انسانی که دارای صفتِ لجن خوری است باید این صفت را از خودش دور کند و از دربیاید. □۲- : صفتِ طلبی و طلبی؛ چیزهائی که زیبائی جان انسانی نیست را از خود دور کنید؛ □وَ زَیَّنَ فی قُلُوبِکُمُ الایمان (وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ)،□ □که فرمود تنها زینتِ شما همان شما و اعتقاداتِ ایمانی شماست، همان و انسانیِ شماست که در مسیرِ حق متعال آن را تحصیل فرمودید. اینها زینتِ شماست. به غیر از اینها مثل خانۀ خوب داشتن، مدام زندگی حیوانی را تقویت کردن و در مسیر زیبائیِ حیوانی مدام قدم برداشتن، بیچارگی است؛ اینها را از خود دور کنید؛ تا کی می خواهید در این بیچارگی ها باشید؟ □مانندِ طاووس نباش که مرتب پرش را در می آورد و ژست می گیرد و به تمامِ پرندگان و مرغان می گوید ببینید چقدر زیبا هستم، پرهای رنگارنگ دارم؛ طایفۀ ما! دودمانِ ما! خانوادۀ ما! سرمایۀ ما! و ... ، □اینطور نفرمائید! اینطور نباشد. □این چیزها را از خود دور کنید و با آن خود را مشغول نفرمائید. این صفتِ زینت طلبی و امورِ مادیِ دنیائیِ بی ارزش را برای هم حساب نکنید و به رخ هم نکشید، اینها را از خود دور کنید. □بعد چون در بین حیوانات خیلی به زینت و زیبائی و رنگین بودن پرهایش مشهور است، این صفتِ حیوانیِ انسان را به طاووس تشبیه کرده است. □این طاووسی که در اینجا موردِ بحث است فقط همان طاووس نیست، بلکه منظور هر حیوانی است که در بین حیوانات دیگر و نسبت به آنها زیبائی دارد که برای خودش پُزی دارد. این خصلت ها را از خود دور بفرمائید تا مرحلۀ دوّم خروج از عادت را بیابید. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله ◾️ ▪️کسانی که سال‎ها «عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان» می‎گفتند، چرا از ظهور و کلافه‎اند و تاب تحمّل آن را ندارند؟ این‌ها مقدّمه‎ی است. پس یا دعای بر تعجیل ظهور حضرت را پس بگیرند یا دست از بی‌‎تابی و بی‌‎قراری بردارند و به آنچه هست تن بدهند. ▪️بعد از هر شلوغی، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگ‌تر است. در شلوغی خیلی زیاد است، به نحوی که «یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضا»ً؛ گروهی گروه دیگر را تکفیر می‎کند و جمعی جمع دیگر را لعنت می‎کند. ☑️از کتاب @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ظهور تکمیل کنندۀ بعثت #رسول_الله (صلی‌الله علیه و آله) ▪️حرکتی که پیامبر گرامی اسلام در روز بیست
☑️هدف مشترک و ▪️پيامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله) درباره هدف از بعثت خود فرمودند: ▪️إنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلَاقِ؛ من فقط براى كامل كردن ارزش‏هاى اخلاقى به پيامبرى برانگيخته شده‏‌ام.(۱) ▪️امام باقر(علیه‌السلام) درباره اهداف ظهور امام مهدی(عجل‌الله‌فرجه) فرمودند: ▪️إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُم‏؛ هرگاه قائم قيام نمود، دست خود را روى سر مردم مى‏ گذارد و به این وسيله عقل‌هاى آنان جمع و اخلاقشان كامل می‌گردد.(۲) ▪️اصلى‏‌ترين وظيفه پیامبر و امام، پیراستن انسان از بيماریهاى اخلاقى و آراستن به زیبایی‌های اخلاقی است؛ زيرا تا سرزمین وجود از زشتی‌ها پاک و به زیبایی‌ها مزیّن نشود؛ آماده کاشت بذر ایمان نمی‌شود و در نتیجه میوه اطاعت از فرمان خدا، پیامبر و امام برداشت نمی‌گردد. ◾️(۱) بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۷۲ (۲) بحارالانوار، ج‏ ۵۲، ص ۳۳۶◾️ ✔️آری محمدی دیگر در راه است... @mohamad_hosein_tabatabaei