کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □ #حقیقت است که گرداننده ی نظام است. بلکه عین #نظام است. متن نظام است. خود ِ ع
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□چون ما از دامان #طبیعت به #تدریج برخاسته ایم، این است که به عالم خو کرده ایم و هر کجا که #عادت و با موجودات، خو کردن پیش آید، باعث می شود انسان از #لذت_انسانی و #عقلانی که باید از عالم ببرد بی بهره گردد.
□اگر فرض کنیم که #خلقت ما نه به صورت #تدریجی بلکه #دفعی باشد، در کلمات وجودی عالم یکپارچه مات و مبهوت می شویم؛ چون با #الفاظ و با عبارات و مفاهیم آشنا نیستیم و به تدریج هم با عالم خو نکرده ایم. یکپارچه مات و مبهوت، در متن خود حقیقت نظام هستی قرار می گیریم که این #تحیر ب لفظ و مفهوم در نمی آید و آن مقام شریف #حیرت و #دهشتی است که عظمت و بزرگی و هیبت عالم انسان را می گیرد که مقام #خروج_از_عادت پیش می آید.
□در هر امری، #عادت کردن موجب زوال لذت است. حتی در امور حسی و #لذات_حسیه و #لذات_خیالی و #لذات_وهمانی و همچنین در #لذات_عقلانی.
□در هر کجا #عادت بیاید #لذت رخت بر می بندد.
□عالم، غذای جان انسانی است. #کلمات_وجودی نظام هستی غذای جان ما هستند. اگر انسان با عالم که غذای انسانی است عادت کند، و لذت اصلی غذا را از دست بدهد، دیگر از آن به بعد نسبت به عالم خوش بین نیست؛ نسبت به خودش که آدم است خوش بین نیست؛ نسبت به موجودات و حقیقت عالم، خوش بینی ندارد؛ راه رهایی از اینهمه #بدبینی این است که دوباره متولد شود.
□انسان اگر می خواهد انسان باشد باید دوبار متولد شود و الا با یک بار تولد، انسان به مقام انسانی نمی رسد.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □چون ما از دامان #طبیعت به #تدریج برخاسته ایم، این است که به عالم خو کرده ایم
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□برای اینکه به کمالاتِ انسانی برسیم که به تعبیر شریفِ حضرت آقا در پایانِ درس ششم، چیزهائی عایدمان شود و ان شاءالله #مائده_های_آسمانی بر جانِ ما تجلّی پیدا کند،
□لازمه اش این است که یک #تولد دومی هم داشته باشیم؛
□که این تولد و ولادتِ دوّمی را آقا چنین تعبیر می فرمایند که «اینک از #عادت بدرآئیم»؛
□که این تولّدِ دوّمی، همان خروجِ از عادت است، از عادت در آمدن است، از عادت متولد شدن است که رَحم #طبیعت یک رَحِمی است که ما الان در این رَحم هستیم و باید از رحِمِ طبیعت زاییده شویم، و از این رَحِم خارج شویم و در #ماوراء_طبیعت بیفتیم که اگر عوالِمِ وجودی #مراتب داشته باشد، هر #مرتبه_مادونی برای #مرتبه_مافوق، رحِم است؛
□نشئه طبیعت رحِم است و باید از این رحِم زاییده شویم و از این عادات طبیعی در بیاییم، از این خُلق و #خوی_حیوانی در بیاییم و به نشئه ماوراء طبیعت که عالمِ انسانی ست قدم بگذاریم،
□منتها اکثری قریب به اتّفاقِ مردم باید حتماً با مرگِ طبیعی بمیرند تا متولّد شوند.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □از آن #عذاب و زحمتی كه در آن #تكامل است در اصطلاح آيات و روايات تعبير به #عذا
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□سرور من، به هر صورت هست باید از #عادت دربیائیم و اگر در نیامدیم ما را از عادت در می آورند
□که اصلا عذابِ #قبر و #قیامت و مراتبِ وجودی ای که انسان بعد از #ارتحال از این نشئه برای رسیدن به عوالِمِ وجودیِ دیگر دارد اینها همه در حقیقت از معانی و حقایقِ #خروج_از_عادت هست که می خواهند ما را از عادت بدر بیاورند تا ما با عالَم خو نکنیم، با کلماتِ وجودیِ عالَم خو نکنیم، بعد اتفاقا می بینیم همین جا هستیم و عالَم چیز دیگری بود و ما چون خو کرده بودیم نیافتیم که عالم چیست!
□اینطور نیست که ما را از اینجا در ببرند!
□ #قیامت همین جاست؛ اینجا متنِ قیامت هست؛ الان اینجا متنِ جهنم و بهشت هست؛ اینجا متنِ #برزخ هست؛ تمامِ کلماتِ وجودی برای ما یکپارچه #بهشت است:
○سراسر صنع دلدارم بهشت است
○بهشت است زانکه او نیکو سرشت است
□الان همه یکپارچه #بهشت اند، منتها ما چون خو کردیم، عادت کردیم، برایِ خودمان #جهنم درست می کنیم، بعد که می خواهند ما را از این عادت در بیاورند، اگر خودمان به اختیار خودمان در نرفته ایم، آنوقت برای ما جهنم می شود که:
#تو_بهشت_و_جهنم_خویشی
□این ولادتِ دوّم به این معنا هست که شما از عادت کردن و خو کردن با این نشئۀ طبیعت به در بیایید و متولد بشوید و چه بهتر که انسان خودش متولد شود!
□«مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا»□
□(قبل از اینکه ما شما را بمیرانیم و خُلق و خوی #حیوانی را در شما بکشیم، خودتان بمیرید، خودتان خُلق و خوی حیوانی خودتان را بکشید).
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □الان #حیوانات با این #نشئه خو کرده اند؛ شبانه روز می خورند، می خوابند، راه می
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□از #عادت بدر نیامدیم، گوش به حرف ندادیم، زحمت نکشیدیم،
□همینطور روز به روز، سال به سال، قرن به قرن، یک عمر با عالم خو کردیم و خُلق و خوی #حیوانی خود را تقویت کردیم، بعد که ما را با مرگِ طبیعی از این بدن جدا کردند، حالا برای در آوردنِ ما از خُلق و خوی حیوانی مان، اسمش را #جهنم می گذاریم، برزخ و غذاب برزخی و درکات جهنم می گذاریم و ... ،
□و حرف و اساسِ حرف این است که آنها می خواهند ما را بزایند و ما زاییده بشویم، می خواهند متولّدمان کنند، از خلق و خوی حیوانی در بیاییم!
□لذا جناب #ابراهیم خلیل به خدای تبارک و تعالی عرضه داشتند که « رَبِّ اَرِنی کَیفَ تُحیِی المَوتی»، آخر من هم می خواهم از مرگ و موت در بیایم، از میته بودن در بیایم.
□آن کسی که خُلق و خوی حیوانی دارد #میته است! آن کسی که اوصافِ نفسانیِ حیوانی دارد میته است! لذا جنابِ حضرتِ ابراهیم به محضر حقیقت نظام هستی عرضه داشت که یا الله، من چگونه می خواهم این مرده را، این میته را، این موتی را به حیاتِ انسانی زنده اش کنم؟ «رَبِّ اَرِنی کَیفَ تُحیِیَ المَوتی»! تو بعدها که می خواهی مرده ها را زنده کنی، اجازه می دهی که من همین الان که خودم میته هستم خودم را زنده کنم تا ببینم چطوری باید زنده شد؟
□به او فرمود بارک الله، این را می فرمایند خوب!؛ می خواهی به #حیاتِ انسانی برسی؟ بابِ دوّم دفترِ دل حضرت آقا مربوط رسیدن انسان به #حیات_انسانی است که
○به بسم الله الرحمن الرحیم است
○که عارف محییِ عظمِ رمیم است
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □از #عادت بدر نیامدیم، گوش به حرف ندادیم، زحمت نکشیدیم، □همینطور روز به روز
#شرح_دروس_معرفت_نفس
○به بسم الله الرحمن الرحیم است
○که عارف محییِ عظمِ رمیم است
□این #رمیم، که استخوان های خرد شده و #صفات و خلقُ و خوهای ریشه دوانده در متن جانِ انسان است که انسان تا این ریشه ها را بکند و خردشان کند و محییِ عظمِ رمیم شود و از این حیاتِ #حیوانی دربیاید و به حیاتِ انسانی برسد،
□به #ابراهیم فرمودند تو چهار صفت را در خود بمیران؛ این چهار صفت به عنوان اینکه در حیوانات در افقی اعلاست، به این معناست که اگر می خواهی به صفاتِ انسانی برسی که #میت هستی و بشوی #حیات و بشوی #محیی، راهش این است که اوصافِ حیوانی را از خودت دور کنی،
□حالا در بین اوصافِ حیوانی، چهار صفت و چهار حیوان موجود در خارج را که حیوانات موجود در خارج به منزلۀ #ظهور و تجلیاتِ اوصافِ نفسِ انسانی در بخشِ #حیوانیت هستند آنها را نام برده است.
□که شما چهار حیوان را سر بِبُر و بالای ده تا قُلّه بگذار و تماشا کن چه می شود.
□۱- #اردک: صفتِ #لجن_خوری؛ هر حیوانی که صفتِ لجن خوری دارد عرب به آن بطّ (اردک) می گوید؛ انسانی که دارای صفتِ لجن خوری است باید این صفت را از خودش دور کند و از #عادت دربیاید.
□۲- #طاووس: صفتِ #زینت طلبی و #زیبائی طلبی؛ چیزهائی که زیبائی جان انسانی نیست را از خود دور کنید؛
□وَ زَیَّنَ فی قُلُوبِکُمُ الایمان (وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ)،□
□که فرمود تنها زینتِ شما همان #ایمانِ شما و اعتقاداتِ ایمانی شماست، همان #علم و #عملِ انسانیِ شماست که در مسیرِ حق متعال آن را تحصیل فرمودید. اینها زینتِ شماست. به غیر از اینها مثل خانۀ خوب داشتن، مدام زندگی حیوانی را تقویت کردن و در مسیر زیبائیِ حیوانی مدام قدم برداشتن، بیچارگی است؛ اینها را از خود دور کنید؛ تا کی می خواهید در این بیچارگی ها باشید؟
□مانندِ طاووس نباش که مرتب پرش را در می آورد و ژست می گیرد و به تمامِ پرندگان و مرغان می گوید ببینید چقدر زیبا هستم، پرهای رنگارنگ دارم؛ طایفۀ ما! دودمانِ ما! خانوادۀ ما! سرمایۀ ما! و ... ،
□اینطور نفرمائید! اینطور نباشد.
□این چیزها را از خود دور کنید و با آن خود را مشغول نفرمائید. این صفتِ زینت طلبی و امورِ مادیِ دنیائیِ بی ارزش را برای هم #زینت حساب نکنید و به رخ هم نکشید، اینها را از خود دور کنید.
□بعد چون در بین حیوانات #طاووس خیلی به زینت و زیبائی و رنگین بودن پرهایش مشهور است، این صفتِ حیوانیِ انسان را به طاووس تشبیه کرده است.
□این طاووسی که در اینجا موردِ بحث است فقط همان طاووس نیست، بلکه منظور هر حیوانی است که در بین حیوانات دیگر و نسبت به آنها زیبائی دارد که برای خودش پُزی دارد.
این خصلت ها را از خود دور بفرمائید تا مرحلۀ دوّم خروج از عادت را بیابید.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □۳- #کرکس: #لاشخور؛ را هم #ذبح کن؛ لاشخور و میته خور که این و آن را می دَرَد
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□وقتی این چهار #عادتِ شاخص #لجن_خوری؛ #زیبائی_طلبی؛ #لاشخوری و #شهوت_پرستی را با تمام #شئون گوناگون این چهار #صفت غیر انسانی به نام #صفات_حیوانی، و با تمام مراتبش از خود دور بفرمایید، این می شود #تولد_ثانی شما، می شود #ولادت_دوم، می شود #خروج_از_عادت!
□این، از عادت به در آمدن است، این، از عادت بیرون آمدن است. با این خروج از عادت حالا به #نظام_هستی بپردازید، ببینید چه زیباست، و انسان فکر نمی کند که عالَم فقط برای همین #رفعِ شهوت_هست ... یا تمام عالم دست به دست هم داده اند که برای من #زیبایی ظاهری بیافرینند که من فقط از زیبایی های ظاهری ام برای امور #حیوانی ام بهره بگیرم! اینطوری نخیر!
□وقتی از صفاتِ حیوانی درآمدیم و به حیاتِ انسانی رسیدیم می بینیم عجب! عالَم چیز دیگری بود؛ مثل اینکه عالَم غذا و سفره ی چیده شده برای #عقل ما بود...
□می خواهید به حیاتِ طیبۀ انسانی راه یابید؟ راهش این است که #محییِ_عظمِ_رمیم باشید، صفاتِ حیوانی را در خود خُرد کنید، له کنید، یعنی #صفات_حیوانی میرانده شود، از میته بودنِ حیوانی بدر آئید.
□تا می رسد به اینجا که اگر جنابِ عارف بخواهد به حقیقت، سرّ #اسمِ_محییِ_عزمِ_رمیم را مسّ کند (نه اینطور که شبانه روز #تسبیح به دست بگوید و عدد اسم محیی را یاد بگیرد و یا محیی یا محیی بگوید، که البته این نیز خوب است)، باید حقیقتا خود را به حیاتِ انسانی زنده کند.
□اگر حقیقتا به شهوت های حیوانی تن در ندهد (غیر از حد مجاز)، معلوم است که در حالِ مسّ اسمِ شریفِ #محیی است.
□اگر کسی لجن خوری، زیبائی طلبی، لاشخوری و شهوت پرستی را از خود دور کند و #حقایق زیبای ایمانی را و اسرارِ وجودیِ عالَم را به خود تلبُّس کند که آن حقایق را پیدا کند، در حال یافتن و چشیدن و مسّ اسم شریف محیی است.
□در مقابل لجن خوری #حلال_خوری کند نه #حرام_خوری. حرام خوری را به انحای گوناگونش از خود دور کند، فقط مالِ حرام مطرح نیست؛
□چشمی که به زنِ نامحرم نگاه می کند حرام خور است، گوشی که صدایِ ناهنجار می شنود حرام خور است، لامسه ای که بدن #نامحرم لمس می کند حرام خور است، چون قوۀ #لامسۀ او غذا می خواهد و غذای او مسّ حلال است نه مسّ حرام! و ... ،
□این حس ها غذا میخواهند کسی انکارِ نیازشان نمی کند بلکه از راه درست. اگر شخص از امور #حرام دوری کرده و روی بسوی #حلال الهی آورد این شخص در حالِ مسّ اسمِ شریفِ محیی است.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️فلسفه به زبان ساده نگاه کردن دوباره به زندگی است
◾️یک نگاه ابتدایی و سطحی وجود دارد که با تولد انسان و نگرش او به زندگی ایجاد میشود. معنی نظر دوم این است که همین معنی را دوباره تعریف کند. نظر دوم نگاه عاقلانه است. در نظر دوم به سادگی و سرعت معلوم میشود که آنچه در نظر اولیه بوده، به مشهور است، هیچ ارتباطی ندارد. بسیاری از مردم به مشهورات دلخوش هستند و مشهورات و یا عادات برایشان معیار است. انسانها به چیزهای خاصی #عادت میکنند.
◾️در نگاه دوم که نگاهی دوباره است، معلوم میشود که عادتها هیچ اعتباری ندارند و بی اساس و اصلاً احمقانه است و بعضیها میزان عقلی ندارند. ا
◾️حافظ ترک عادت گفت:
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم. خلاف آمد عادت
◾️اما کام چه کامیست؟ کام زندگی. زلف پریشان است و متکثر. این جمعیت را از پریشانی کسر کنید. پس عادات و مشهورات و مسلمات پایه عقلانی ندارند. ولی بعضی از اشخاص تا آخر عمرشان به مشهورات و مسلمات، عادت دارند. اصلاً با #عادت زندگی میکنند. این زندگی انسانی نیست.
◾️دکتر ابراهیمی دینانی◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عادات، عبادات و مَلَکات
#استاد_مهدی_طیب
▪️با تکرار کردن کارهای خوب، #عادت حاصل میشود.
▪️عادت به #عبادت منجر میشود.
▪️عبادت هم #معرفت ایجاد میکند و بعد #مَلَکات فاضله در فرد به وجود میآید و ...
☑️تعارضی بین دعا و مقام رضا وجود ندارد ...
۸۹/۰۴/۱۷
#دعا
☑️کنار دعاهایمان تبصرهای بگذاریم؛ #مصلحت
▪️الحاح و اصرار در دعا خوب است، امّا همیشه باید این تبصره در کنارش باشد.
۸۶/۰۹/۲۲
#دعا
@mohamad_hosein_tabatabaei