eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلیسَ الصُبحُ بِقَریب صبح غدیر مبارک
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○نظریۀ شیعه در زمینۀ حکومت پس از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و نقد و بررسی ادلۀ آن○□ □وضع حک
□○نظریۀ اهل سنّت در زمینۀ حکومت پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و نقد و بررسی ادّلۀ آن○□ □اهل سنّت ضرورت وجود حکومت مشروع را برای ادامۀ کار رسول خدا در امر سیاسی و رهبری جامعۀ اسلامی پذیرفته‌اند. اما معتقد نیستند هیچ شکل معیّنی به عنوان نظام سیاسی و هیچ شخص معیّنی به عنوان رهبر و جانشین بعد از رسول الله تعیین شده باشد. □معتقدند سلب عدالت موجب عزل از خلافت نمی‌شود □خلافت را مقام زمینی، دنیایی و در شمار فروع احکام و فقه، می‌دانند □معتقدند پیامبر و اسلام وارد بحث حکومت نشدند و مسئله به خود مردم محوّل شد (نظریۀ اهمال) □عملکرد پیامبر در مورد مسئلۀ جانشینی از دو حال خارج نیست؛ یا چیزی نفرمودند یا فرمودند. اگر چیزی نفرموده باشند، از دو حال خارج نیست. یا اصلاً به فکر جانشینی و صحبت با مردم در این زمینه نبودند. یا قصد گفتن داشتند، ولی مرگ مهلت نداد. اگر چیزی فرموده باشند باز از دو حال خارج نیست. یا خود مردم را به انتخاب خلیفه سوق دادند، یا شخص معیّنی را به عنوان جانشین معرفی کردند. از این چهار حالت خارج نیست. حال این چهار احتمال را از نظر عقلی بررسی می‌کنیم. ببینیم عقل کدام را تأیید می‌کند @mohamad_hosein_tabatabaei
اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست اینکه در پایِ تنورِ خانه‌اش زهراست کیست اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی باز تکلیفِ مرا این جام روشن می‌کند این شرابِ کهنه من را فارغ از من می‌کند این جنون آواره‌ام در کوی و برزن می‌کند مدحِ او من را نه ، حافظ را هم اَلکَن می‌کند از ازل تا  تا ابد...حق‌حق و هوهو... یاعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی آسمان اینقدر پُر باران مگر هم می‌شود ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم می‌شود جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم می‌شود در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم می‌شود مصطفی شد  مرتضی یعنی که شد زهرا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حضرت اردیبهشت سالها و ماه‌ها روزها با نخل‌ها و شب انیسِ چاه‌ها پیشِ تو همسُفره می‌گردد گدا با شاه‌ها می‌شود پیدا پس از تو چاه‌ها از راه‌ها از علی نازل شدیم و رفتنِ ما تا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حق علی و او حق و این دو تسلسل می‌شود حق بده جبریل هم در محضرش هُل می‌شود او صراط‌ُالله او راهِ تکامل می‌شود شانی از وَالعادیاتش مدحِ دُل‌دُل می‌شود درکِ ما گُم شد وَ ما‌ اَدراکَ ما مولا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد تا گرفتی از درَش خیبر نفهمیدم چه شد آنچنان کَندی در از جا  در نفهمیدم چه شد آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی ذوالفقارت آمد و بسیارها جا مانده‌اند چشمها از ضربِ تندت بارها جا مانده‌اند زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جا مانده‌اند عَمرو عاصان رفته و شلوارها جامانده‌اند  گفت عزرائیلِ حیران بینِ این غوغا: علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تیر بر پایِ تو خورد و از نمازت فیض برد در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد شد کُمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی پیرزن چشم انتظارت بارِ نانش را بِبَر مرکبِ طفلان ، به پشتت کودکانش را بِبَر با جُزامی نان بخور غم از گریبانش بِبَر یک تبسم کن به زهرا باز جانش را بِبَر با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی هرکجا که می‌رسد انگار محشر می‌رسد زودتر از هر گدا آقا دَمِ در می‌رسد هرچه دارد سُفره‌اش نصفش به نوکر می‌رسد بیش از خود او به حال و روزِ قنبر می‌رسد  کارِ ما با قنبر است و کارِ قنبر باعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی  باده از الله‌اکبر تا علیکم می‌خورَد حسرتِ نانِ جو‌اَش را سخت گندم می‌خورد زخمها و زخمها از جهلِ مردم می‌خورد ناسزاها را بجای  هر تبسم می‌خورد این نماز عشق باشد شد سجودِ ماعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی اینکه بر دوشِ پیمبر از شرافت پا گذاشت رویِ دوشِ خویش عمری کیسه‌ی خرما گذاشت اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت لقمه لقمه نان دهانِ مردِ نابینا گذاشت می‌خورَد اما همیشه خونِ دلها را علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی کربلا او آمد و در پیشِ آب‌آور نشست کربلا او بود و بالایِ سرِ اکبر نشست کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست می‌دود دنبالِ زینب عصرِ عاشورا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی @mohamad_hosein_tabatabaei
كل دين،تفسير قرآن،حرف حق اين مطلب است حب مولايم علي اصل و اساس مذهب است مست حب ام،مستحب ارزاني زهاد باد بردن نام علي واجب تر از نان شب است مصطفي فرمود او حق است و حق هم با علي ست شك ندارم ياعلي ذكر شريف يارب است از شكاف كعبه فهميدم كه صاحبخانه كيست در طوافش عاشقان را ذكر او روي لب است هر كه در ذهن خودش تصويري از او ميكشد سوره ي توحيد را بر هر سر مو ميكشد صحبت محراب شد،معمار مسجد با ادب نقش زيبائي از آن قوس دو ابرو ميكشد با نگاهي بر جمال بي مثال مرتضي يكصد و ده بار ايوان نجف هو ميكشد خادمين بارگاهش انبيا هستند و بس جبرئيل اينجا فقط گه گاه جارو ميكشد... سجده واجب شد به آدم بر تراب بوتراب نور ميگيرد فلك از آفتاب بوتراب مثل و مانندي ندارد وقت جنگيدن علي مي درد زهره نگاه بي نقاب بوتراب يك نفر تنها سلوني گفت آن هم مرتضاست نكته ها سربسته مانده در كتاب بوتراب يا شده از انبيا يا اوليا يا كه ملك قطره اي هر كس چشيده از شراب بوتراب... يك نفر مخلوق دست خالق است آن هم علي ست خالق ارض و سماء و عالم و آدم علي ست بارها فرمود احمد اين علي نفس من است كاشف الكرب وجود حضرت خاتم علي ست درك اين نكته براي شخص عيسي ممكن است مرده ها را زنده كردن كار صاحب دم علي ست روز محشر ميشود معلوم بر خلق خدا مالك روز قيامت صاحب پرچم علي ست... سوره سوره آيه آيه از علي قرآن نوشت قدر او را چون شب قدرش خدا پنهان نوشت بغض او را كفر مطلق خواند ذات كبريا حب او را هم ملاك اصلي ايمان نوشت شد قسيم النار و الجنه اميرالمومنين پس براي سنجش آقاي مرا ميزان نوشت هر چه ميشد از لبش تكبير در هرجا بلند حضرت حق در جواب دلبر خود جان نوشت... دست ما را هم گرفتي يا صراط المستقيم دائم الذكرم به عشق ياعلي و ياعظيم من كجا اينجا كجا در مجلس عشاق تو شامل لطف ات معناي رحمان رحيم سائل ابن سائل ابن سائل ابن سائلم تو كريم ابن كريم ابن كريم ابن كريم با اجازه رب خود ميخوانمت در خلوتم حكم تكفير مرا زاهد نوشته از قديم... @mohamad_hosein_tabatabaei
•|یِڪ نَفر عِینِ عَلےٖ میٖرسَد از راهْ آخَر|•
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش ششم2⃣ ●بررسی معنای (( تاویل )) در آیات قرآنی و اقوالی که در این ب
آیاا 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش ششم3⃣ در جاى ديگر درباره روياى پادشاه مصر و تعبير يوسف (عليه السلام ) مى فرمايد: ((و قال الملك انى ارى سبع بقرات سمان ياكلهن سبع عجاف و سبع سنبلات خضر و اخر يابسات يا ايها الملا افتونى فى روياى ان كنتم للرويا تعبرون ، قالوا اضغاث احلام و ما نحن بتأويل الاحلام بعالمين ، و قال الذى نجا منهما و ادكر بعد امه انا انبئكم بتأويله ، فارسلون ، يوسف ايها الصديق افتنا فى سبع بقرات سمان ياكلهن سبع عجاف ، و سبع سنبلات خضر و اخر يابسات لعلى ارجع الى الناس لعلهم يعلمون ، قال تزرعون سبع سنين دابا فما حصدتم فذروه فى سنبله الا قليلا مما تاكلون ...)). و در جاى ديگر همين داستان را در نقل روياى آن دو زندانى مى فرمايد: ((و دخل معه السجن فتيان ، قال احدهما انى ارينى اعصر خمرا، و قال الاخر انى ارينى احمل فوق راسى خبزا، تاكل الطير منه ، نبئنا بتأويله انا نريك من المحسنين ... يا صاحبى السجن اما احدكما فيسقى ربه خمرا، و اما الاخر فيصلب فتاكل الطير من راسه ، قضى الامر الذى فيه تستفتيان )). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 40 و در جاى ديگر خطاب به يوسف مى فرمايد: ((و يعلمك من تأويل الاحاديث )). و نيز مى فرمايد: ((و لنعلمه من تأويل الاحاديث )). باز در جاى ديگر از يوسف نقل فرموده كه در مناجاتش با خداى تعالى گفت : ((و علمتنى من تأويل الاحاديث )). پس ملاحظه كرديد كه در تمامى اين موارد از داستان يوسف كلمه ((تأويل )) در حوادثى استعمال شده كه سرانجام رويا به آن حوادث منجر مى شود، و آنچه صاحب رويا در خواب مى بيند صورت و مثالى از آن حوادث است ، پس نسبتى كه ميان آن حوادث و ميان روياها هست همان نسبتى است كه ميان صورت و معنا است ، صورتى كه ، معنا به آن صورت جلوه مى كند. و به عبارت ديگر نسبتى است كه ميان حقيقت مجسم شده با مثال آن حقيقت است همچنان كه در آياتى كه از داستان موسى و خضر (عليه السلام ) نقل كرديم جريان از اين قرار بود و در آيه شريفه : ((و اوفوا الكيل اذا كلتم ... و احسن تاويلا)) نيز از همين باب است . از دقت در آيات قيامت به دست مى آيد كه در آن آيات نيز جريان بدين منوال است ، و لفظ تأويل در آن آيات هم همين معنارا مى دهد، مثلا در آيه : ((بل كذبوا بما لم يحيطوابعلمه و لما ياتهم تأويله ...)) ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 41 و نيز در آيه : ((هل ينظرون الا تأويله يوم ياتى تأويله ...)) منظور از آمدن تأويل مجسم شدن حقايق است ، چون امثال آيه : ((لقد كنت فى غفله من هذا فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد)) كاملا دلالت مى كند بر اينكه مشاهده وقوع آنچه انبيا و كتب آسمانى از وقوعش در قيامت خبر مى دادند از سنخ مشاهده با چشم سر و خلاصه مشاهده حسى و دنيايى نيست ، همچنان كه اصل وقوع قيامت و جزئيات نظام آن عالم از سنخ وقوع حوادث دنيايى و نظامى كه ما در دنيا با آن آشنا هستيم نيست ، هم وقوعش طورى ديگر است ، و هم نظام حاكم در آن نظامى ديگر، و ان شاء اللّه بزودى بيان بيشترى در اين باره خواهد آمد. پس رجوع و برگشت خبرهاى كتاب به حوادثى كه در قيامت ظهور مى كند از قبيل رجوع خبرهاى معمولى به حوادث آينده دنيائى نيست ، رجوع در آنجا هم غير رجوع در اينجاست . پس از آنچه گذشت سه نكته روشن گرديد: 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□میلاد با سعادت حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما‌السلام بر تمامی شیعیان و محبین آل الله مبارک و فرخنده باد□ □صلوات خاصه جناب ابن العربی حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیهما‌السلام□ □صلوات الله وملائکته و رسله وجمیع خلقه من ارضه وسمائه علی شَجَرَةِ الطُّورِ ، و الکتابِ المَسطُورِ ، و البَیتِ المَعمورِ ، و السِّرِ المَستورِ ، و آیةِ النُّور ، کَلیم أیمَنِ الإمامة ، مَنشأِ الشَّرَفِ و الکَرامةِ ، نُور مِصباحِ الأرواح ، جَلاء زُجاجةِ الأشباحِ ، ماء التَّخمیرِ الأربعینَ ، غایةِ مِعراجِ الیَقین ، إکسیرِ فِلِزّاتِ العُرفاء ، مِعیارِ نُقُودِ الأصفِیاءِ ، مَرکَز الأئمَّة العَلَویَّة ، مَحوَرِ الفَلَکِ المُصطَفَویّة ، الآمِرِ للصُّوَرِ و الأشکال بِقَبول الإصطِبارِ و الإنتِقال ، النُّور الأنور،موسَی بن جعفرٍ ، علیه صلوات الله العَلیِّ الأکبر. @mohamad_hosein_tabatabaei
□امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صفات برجسته انسانی هرگز تردید و تاملی را روا ندیده است و زمام امور خویش را هرگز به دست نفس نسپرده است، او هدفی جز حق ندارد و به چیزی جز حق نخواهد رسید. و این نکته اساسی بود که موضع او را در هر مقطعی مشخص می‌ساخت! □○علامه طباطبایی، مجموعه رسائل، ج ۱، ص ۱۹۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه4⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ»(نور/۵۵)□ 🍀فی الکافی عن امام الصادق علیه السلام: هم الائمة. □«وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ »(شعرا/۸۴)□ 🍀و هو علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و ذلک قوله: و جعلنا لهم لسان صدق علیا. □«وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا» (مریم/۵۰)□ یعنی «امیرالمؤمنین علیه السلام»، حدثنی بذلک ابی عن الحسن بن علی العسکری. 🍀علی لسان الله است کما اُذن الله و عین الله و یدالله نیز هموست □«الم ، أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» (عنکبوت/۱و۲)□ 🍀در تفسیر برهان از حضرت علی علیه السلام حدیث است که حضرت اباعبدالله از ایشان در خصوص آیه‌ی مذکور و شأن نزول آن سوال فرمود. حضرت علی علیه السلام فرمود از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله درمورد فتنه سوال کردم. حضرت فرمود: یاعلی انک مبتلی بک و انک مخاصم فاعد للخصومة. 🍀آن امتحان به ولایت علی علیه السلام بود. در خبر است که بعد از شهادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله همه‌ی مردم به عدم پذیرش ولایت حضرت علی علیه‌السلام مرتد شدند، الّا سه یا چهار یا هفت نفر.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه5⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«سَلَامٌ عَلَىٰ إِلْ يَاسِينَ» (صافات/۱۳۰)□ 🍀فرات (کوفی) قال حدثنی احمد بن الحسن عن سلیم بن قیس العامری قال سمعت علیا یقول: «رسول الله یاسین و نحن آله». و فی امالی الصدوق باسناده الی علی علیه ‌السلام فی قوله عزّوجل «سلام علی آل یاسین» قال: «یاسین محمد صلی الله علیه و آله و نحن آل محمد». □«يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» (یس/۱و۲)□ 🍀به روایات متواتر یس رسول الله و قرآن حکیم ولایت حضرت علی و اهل‌بیت علیهم السلام است. □«وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ »(نجم/۱و۲)□ 🍀آیات فوق در وصایت حضرت علی علیه السلام است. □«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ» (الرحمن/۱۹و۲۰)□ 🍀در تفسیر برهان از ابن بابویه به سندش از امام صادق علیه السلام روایت شده‌است که قال «علی و فاطمة (علیهما السلام) بحران من العلم عمیقان، لا یبغی احدهما علی صاحبه یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان الحسن و الحسین علیهما السلام» □«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُون أُولَٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» (واقعه/۱۰و۱۱)□ 🍀و فی الامالی عن النبی صلی الله علیه و آله قال: فقال لی جبرئیل ذلک فی علی و شیعته، هم السابقون الی الجنة المقرّبون من الله بکرامته لهم.
□○نکته لطیف علامه طباطبایی در باب برون‌رفت از مشکلات○□ □یک لطیفه‌ای را در مورد «یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» در تفسیر گرانسنگ المیزان علامه طباطبایی فرمودند که یک معنای ظاهری دارد: انسانی که می‌خواست دروغ بگوید کارش حل بشود، دروغ نمی‌گوید و خدا بدون دروغ کارش را حل می‌کند و به او نشان می‌دهد که دروغ هم نگویی یا مال حرام و شبهه‌ناک هم نخوری یا تسلیم دشمن هم نشوی مشکلت حل می‌شود و به مقصد هم می‌رسی. مشکلات فردی و اجتماعی هم حل می‌شود؛ اما معنی لطیف‌ترش این است که: ☑️ما بن‌بست‌هایی که می‌بینیم به دلیل شرک خودمان است. خدا می‌گوید: دروغ نگو! وقتی دروغ کار تو را می‌خواهد حل بکند آیا آنجا دروغ مشکلت را حل می‌کند یا آنجا هم خدا مشکل تو را حل می‌کند؟ به ما می‌گویند: حتی وقتی یک لیوان آب می‌خورید بسم الله الرحمن الرحیم بگویید و اگر نگوید غبار شرک بر دل می‌نشیند و مشرک می‌شوی؛ چون خیال کردی این لیوان آب عطش تو را برطرف می‌کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شانه□ □در روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در بازگشت از حجة الوداع در ناحیه‌ای میان مکه و مدینه به نام غدیر خم همه‌ی حاجیان را جمع کرد و از جهاز شتران منبری ساختند و بالای آن رفت و دست حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را گرفت و بالا برد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه... □یعنی حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله با بالا بردن دست علی علیه السلام، ید قدرت نفس ولوی او را در تمام ماسوی الله بسط داد و این سرّ ابلاغ است. □بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ، دست خدا در هر چیزی بسط دارد و همه‌ی موجودات تحت تصرف و ولایت این دست قرار دارند. بر رسول هیچ رسالتی نیست مگر اعلای ید ولایت در موجودات، مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ □بالا بردن ید ولی مقام استأثاری حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است و هیچ رسولی را نشاید که چنین کاری کند چون يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ، چگونه یدی که تحت قیمومیت و ولایت ید الله است، می‌تواند دست اسم جامع را بالا ببرد؟ ید رسولان ید اسمی یا اسمایی از اسماء الله است لذا در ید آنها توان و قوه‌ی بالا بردن ید الله وجود ندارد اما چون ولایت پیامبر اتم بود، دست علی را بسط در کل شئ داد و ولایت او را به تمام موجودات بی‌منتها ابلاغ کرد. دیگر رسولان به قرب به این ید، رسول و نبی می شوند. دستان انبیاء تحت ید الله است و ید علی فوق دستهاست.  □چون‌ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خاتَم و خاتِم رسولان بود و رسالتش اتم رسالت، دستی را بالا برد که ید الله بود یعنی در هر چیزی بسط داشت تا اکمال دین را اعلان فرماید و همه بدانند هم رسالت او ختمیت یافت و هم ولایت وصی او خاتم ولایت شد. □حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله با بلند کردن دست امیرالمومنین علیه السلام در روز غدیر ید ولایت او را به تمام موجودات عالم امکان رساند تا به مردم بفهماند ولایت علی علیه السلام در تمام ماسوی الله ربوبیت دارد و کار رسول این است که این ولایت را در ظاهر عالم به احکامش پیاده کند و او را به همگان معرفی نماید. □البته پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله هم دست علی را بالا برد و هم پاهای او را بر دوش خود گذاشت و اصنام کعبه را تطهیر کرد. و این نشان از احاطه‌ی ولایت مر رسالت راست. □امام صادق علیه السلام فرمود: اگر من بخواهم اسرار بالا رفتن حضرت امیر بر پشت رسول خدا و پا گذاشتن بر دوش رسول را بیان کنم گمان می‌کنند جعفر بن محمد عقلش ضایع شد! □الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ، ایستادن علی بر دوش نبی استوای رحمانیت است بر عرش اعظم الهی و بالا بردن دست او بسط این رحمانیت است در شراشر وجودی ممکنات. فافهم ترشد ان شاء الله... روز عید غدیر شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹