eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○نظریۀ شیعه در زمینۀ حکومت پس از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و نقد و بررسی ادلۀ آن○□ □وضع حکم، مقرّرات و صدور دستور؛ محدود کردن آزادی‌های فردی و تصرّف در حقوق اشخاص است و این تصرف صرفاً به شرط مالکیت، مجاز و مشروع می‌شود. چون خدا خالق و مالک انسان است و بر او ولایت دارد؛ می‌تواند امر و نهی کند. امر و نهی و ولایت الهی، در قالب احکام شرع و دین مشخص شده است. برخی از احکام، احکام اجتماعی است؛ مثل احکام نظامی، احکام اقتصادی،... اجرا شدن این احکام مستلزم وجود حکومت در جامعه می‌باشد. پس لازمۀ اجرای احکام الهی تشکیل حکومت است □شخصی که در رأس حکومت قرار می‌گیرد، چون خالق و مالک مردم نیست. تصرّف او در حقوق فردی اشخاص وقتی مشروع می‌شود که خدایی که حقّ ولایت بر مردم دارد به آن شخص اذن دهد □ولایت خدا بالذّات و بالاصالة است و ولایت کسی که با اجازه حکمرانی می‌کند، ولایت بالتّبع و بالنیابة. می‌خواهیم بدانیم آن بشری که خدا بعد از رسول الله به او اذن حکومت داد چه کسی بود؟ □شیعه به استناد عقل، آیات قرآن و احادیثی که خود اهل سنت نقل کرده‌اند معتقد است آن شخص علی بن ابیطالب (علیه السلام) است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○نظریۀ اهل سنّت در زمینۀ حکومت پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و نقد و بررسی ادّلۀ آن○□ □اهل سنّت ضرورت وجود حکومت مشروع را برای ادامۀ کار رسول خدا در امر سیاسی و رهبری جامعۀ اسلامی پذیرفته‌اند. اما معتقد نیستند هیچ شکل معیّنی به عنوان نظام سیاسی و هیچ شخص معیّنی به عنوان رهبر و جانشین بعد از رسول الله تعیین شده باشد. □معتقدند سلب عدالت موجب عزل از خلافت نمی‌شود □خلافت را مقام زمینی، دنیایی و در شمار فروع احکام و فقه، می‌دانند □معتقدند پیامبر و اسلام وارد بحث حکومت نشدند و مسئله به خود مردم محوّل شد (نظریۀ اهمال) □عملکرد پیامبر در مورد مسئلۀ جانشینی از دو حال خارج نیست؛ یا چیزی نفرمودند یا فرمودند. اگر چیزی نفرموده باشند، از دو حال خارج نیست. یا اصلاً به فکر جانشینی و صحبت با مردم در این زمینه نبودند. یا قصد گفتن داشتند، ولی مرگ مهلت نداد. اگر چیزی فرموده باشند باز از دو حال خارج نیست. یا خود مردم را به انتخاب خلیفه سوق دادند، یا شخص معیّنی را به عنوان جانشین معرفی کردند. از این چهار حالت خارج نیست. حال این چهار احتمال را از نظر عقلی بررسی می‌کنیم. ببینیم عقل کدام را تأیید می‌کند @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۳- در هر شبانه‌ روز حدود ده دقیقه یا یک ربع با خدا خلوت کردن و همچون دوست
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۵- در فراق محبوب ازلى، با تمام وجود سوختن و از مبتلا بودن به بُعد و اسیر بودن در حجاب‌هاى ظلمانى و نورانى، غمین و محزون، و از غفلت‌ها، کوتاهى‌ها و معاصى خویش در پیشگاه خداوند شرمسار، و از مبتلا شدن به غضب و عذاب الهى نگران و ترسان بودن، و با چنین حالى، با خداى خود راز و نیاز پر سوز و گداز داشتن و از غم هجران و شرم قصور و عصیان و خوف و خشیت الهى، آه سوزان و اشک روان داشتن، از اقتضائات سلوک است. ▪️لذا خلوت‌هاى سالک با معبود و محبوب مطلق، نباید از این سوز و گدازها و اشک و آه‌ها خالى باشد. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۲۷ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۵- در فراق محبوب ازلى، با تمام وجود سوختن و از مبتلا بودن به بُعد و اسیر
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۶- سالک براى آماده شدن براى ترک دنیا و سفر آخرت، که ممکن است هر لحظه زمان آن برسد، باید بى‌درنگ حقوق دیگران را ادا و رضایت آنها را جلب کند، عبادات از دست رفته را جبران کند، از جرائم خویش توبه و استغفار کند و براى خود وصیّت‌ نامه‌اى بنویسد که در آن توصیه‌هاى معنوى خود را به بازماندگان، بیان و دین‌هاى مادّیى را که بر عهده دارد و نظراتش را در مورد آنچه از ماترک مادّیش، شرعاً تابع نظر اوست، مشخّص کند و در صورت امکان، کفن و قبرى نیز براى خود تهیّه کند و این‌گونه به تمام معنا آماده‌ى مرگ و سفر آخرت شود. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۲۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
□امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صفات برجسته انسانی هرگز تردید و تاملی را روا ندیده است و زمام امور خویش را هرگز به دست نفس نسپرده است، او هدفی جز حق ندارد و به چیزی جز حق نخواهد رسید. و این نکته اساسی بود که موضع او را در هر مقطعی مشخص می‌ساخت! □○علامه طباطبایی، مجموعه رسائل، ج ۱، ص ۱۹۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 🍀ولایت مطلقه‌ی علوی، تأویل قرآن است بلکه قرآن و ولایت که مصادیق اتمّ آن، اهل‌بیت پیامبر ختمی صلی الله و علیه و آله می‌باشد، یک حقیقت واحده‌اند که هرگز از هم جدا نمی‌شوند، «لَنْ یَفْتَرِقا» در حدیث ثقلین مؤید این وحدت است که «لَنْ»، نفی ابد را می‌رساند لذا یک حقیقت واحده هستند که الی الأبد جدایی ندارند. قرآن تدوینی، شرح کتبی اطوار وجودی علوی است لذا تمام آیات آن مبین شئون ولایت کلیه است. 🍀انسان کامل، مظهر اسم جامع الله و محل تجمیع اسماء متقابله و متضاده و بالعرض است. این تقابل و تضاد در آیات قرآن و حتی آیات عینی تکوینی مشهود است اما همه‌ی این متقابلات در مقام مجمل احدی و واحدی به وجود، واحد و عین هم هستند و هیچ تضاد و تقابلی بینشان نیست پس آیه به آیه‌ی قرآن، علی علیه السلام است یعنی هم تعبیر قرآن و هم تأویل آن، صورت ولایت مطلقه‌ی علوی است و بلکه قرآن با تمام کلمات و سطورش، ظهور نقطه‌ی باء بسم الله است که حضرت علی وصی فرمود «أنا نقطة تحت باء بسم الله». 🍀در این سلسله از مطالب غدیریه، به برخی از آیات که در لسان روایات تأویل به ولایت حضرت علی و اهل‌بیت علیهم السلام شده است می‌پردازیم. 🍀«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» (بقره/۲۰۷). در امالی شیخ [الطائفه] از علی بن الحسین علیهما السلام روایت آمده که در ذیل جمله‌ی «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ...» فرموده: این جمله درباره‌ی علی علیه السلام نازل شده که در شب هجرت در بستر رسول خدا صلوات الله علیه و آله خوابید. علامه طباطبایی (ره) در المیزان می‌فرماید: روایت از طریق شیعه و سنی بسیار آمده که آیه‌ی نام برده درباره‌ی شب فراش نازل شده که تفسیر برهان به پنج طریق آن را از ثعلبی و دیگران نقل کرده است.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
بخش سوم: ☑️اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام1⃣ ▪️فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (
بخش سوم: ☑️اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام2⃣ ▪️لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ. مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ). مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ. أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ)، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یَعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ. (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعی. أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ یَنامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ). ▪️روا نیست، مگر آن چه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛ و ناروا نیست مگر آن چه آنان ناروا دانند. خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده و آن چه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهاده ام. هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...» هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او [شما را] به درستی و راستی خوانده و [خود نیز] بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته. و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود. اولین نمازگزار و پرستشگر خدا بههمراه من است. از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
🚩 □قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : بی اُنذِرتُم وَ بِعَلیِّ بنِ أبی طالِبِ اهْتَدَیتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه ُ عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛ □پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله علی علیه السلام هدایت می‌یابید و به وسیله حسن احسان می‌شوید و به وسیله حسین خوشبخت می‌گردید و بدون او بدبخت. بدانید که حسین دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند. □○مأة منقبة، ص ۲۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□ ○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها ○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مخاطب سلام های نماز حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است○□ ○«السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته»؛○ □اُم و اصل نبوت، حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است لذا صاحب مقام والعصر می‌باشد یعنی او عصاره و خلاصه جمیع فضائل و کمالات هستی می‌باشد؛ آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد. □قوله صلی الله علیه و آله: «أنا أول الأنبیاء خلقاً و آخرهم بعثاً؛ نحن الأولون و الآخرون». چون در قوس صعود جمیع مخلوقات شئون وجودی او هستند لذا فرمود: «آدم و من دونه تحت لوایی». همه انبیاء و مرسلین از مشکات ختمی او نور می‌گیرند و بر سر سفره او متنعمند و بلکه شئون وجودی اویند که او لوح سرمدی و محفوظ حق متعال است و حق تعالی تمام کلمات هستی را با او و در متن او نگاشته است؛ پس حقیقت او أب الأکوان بفاعلی و به وجهی اُم الإمکان بقابلی است خواهی بگو صادر اول و قلم اعلاست و از حیث دیگر هیولای اولای عوالم غیر متناهی می‌باشد. ○«السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»○ □برگشت ضمیر جمع «نا» در علینا بدان حقیقت نوری است چون او اصل الوجود می‌باشد و تمام الواح و قوابل و اشیا را جامع است. «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» لذا تمام عالم شرح این متن و نشر این لف و مفصل این مجمل هستند. «کُلُّنا محمد صلی الله علیه و آله» قوله تبارک و تعالی: « وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ» (حجرات/۷)؛ «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب/۶) □حقیقت ذات شما اوست و از اسماء الله به ذات الوهی نزدیک تر است لذا سخن به غایت صواب است که گفته شود: «مَا رَأيْتُ شَيْئًا إلاَّ وَ رَأيْتُ الحقیقة المحمدیة صلی الله علیه و آله قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ لأنَّ الحَقَّ فیهِ و في حَقیقَة اوصیائه» □قال الامام العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه و سهّل الله مخرجه في أن الحق معهم و فیهم: «وَلیَعلَمُوا أنَّ الحَقّ مَعَنا وَ فِینا و لا یَقُولُ ذلک سِوانا إلّا کَذّابٌ مُفتَر و لا یَدَّعیه غَیرُنا إلّا ضَالٌ غَوِیٌ» لذا حضرت رسول فرمود: «مَنْ رَآنِي فَقَدْ رَأَى الْحَقَّ». □عبادالله الصالحین، جمله‌ی تعینات و تشخصات و افراد آن حقیقت نوعیه‌ی مطلقه‌ی انسانیه هستند لذا حضرت علی وصی علیه السلام فرمود: «أنا آدم الاول، أنا نوح الاول، أنا ابراهیم الخلیل‌ حین القی في النار، أنا موسی مونس المؤمنین». ○«السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؛○ □قرآن تکوینی به منزله‌ی اعضاء و جوارح قرآن ناطق است کما اینکه قرآن صامت شرح کتبی اوست، پس جمیع کلمات تکوینی آیات صادر اول اند، پس او عالم کلی ناسوتی است؛ «هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَٱلْءَاخِرُ وَٱلظَّهِرُ وَٱلْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ». □○کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ص ۵۶○□
□●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □●چه ذکر فضائل اهل‌بیت علیهم‌السلام باشد و چه ذکر مصائب آن‌ها باشد؛ همۀ این‌ها اداکردن اجر رسالت است؛ تثبیت‌کردن مردم بر «قرآن» است. چرا؟ برای‌ اینکه در قرآن هست: «إلّا المَوَدَّة فِی القُرْبَی؛ از شما برای رسالت پاداشی نمی‌خواهم] مگر مودت و دوستی نزدیکانم» (شوری، ٢٣). □●اگر کسی بگوید: ما قرآن را می‌خواهیم و می‌گیریم، اما به اهل‌بیت کاری نداریم. چه کار داریم به اهل‌بیت؟! «حَسْبُنَا کِتَابُ اللهِ» (کتاب خدا ما را بس است). □●می‌گوییم: کتاب الهی که در آن [إلاّ المَوَدَّةَ فِی القُرْبَی] هست، آن را می‌گویی؟! آیا می‌شود آن‌ ‌‌وقت بگوییم کاری به اهل‌بیت علیهم‌السلام نداریم؟! □●کتاب‌الله که در آن آیۀ «اَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکُم و اَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی؛ دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم» (مائده، ٣) هست، آن را می‌گویی؟! پس آیا می‌شود بدون اکمال و بدون ولایت اهل‌بیت؟! □●رحمت واسعه، ص۲۸٠●□ @mohamad_hosein_tabatabaei