☑️جريان وهابيت
جلسۀ این هفتۀ آقایان اهل ولاء در روز سهشنبه ٢٠ اردیبهشت ١٤٠١ در مهدیۀ اهل ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد.
▪️بهمناسبت تقارن روز جلسه با روز تخریب حرم ائمّۀعلیهمالسّلام در قبرستان بقیع به دست وهّابیان در هشتم شوّال سال ١٣٤٤ قمری (٣١ فروردین سال ١٣٠٥ شمسی)، استاد در اوایل جلسه فرمودند: جریان وهّابیت به عنوان یک قدرت دینی_سیاسی، از به هم پیوستن انحراف عقیدتی ریشهگرفته از دوران پیامبراکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در بین برخی از صحابه و تدوین شده در قرن هفتم توسّط ابن تیمیّۀ حرّانی و ترویج شده توسّط محمّدبنعبدالوهّاب در قرن دوازدهم در سرزمین حجاز؛ و قدرت محمّدبنسعود در نجد، با مدیریّت استعمار انگلیس حدود ٣٢٠ سال قبل بهوجود آمد و منشأ جنایتهای بسیاری در جهان اسلام گردید که نمونۀ آن حمله وهابیان حجاز به کربلای معلّی و ویران کردن و غارت حرم حضرت اباعبداللهالحسینعلیهالسّلام و کشتن چند هزار نفر از مردم کربلا در سال ١٢١٦ قمری و نیز کشتار و ویرانیهای بسیار آنان در سرزمین حجاز است.
▪️این جریان منحرف و وابسته به قدرتهای استعماری در جهان امروز از یکسو در قالب قدرتهای سیاسی حاکم در کشورهای اسلامی، خصوصاً کشور عربستان، در سمتوسوی منافع استعمار و همسو با اهداف صهیونیزم نقشآفرینی میکند و از سوی دیگر در قالب گروههای خشن و وحشی نظامی همچون داعش و طالبان و بوکوحرام و سپاه صحابه و... با حمایت و تدارک مالی و نظامی دولتهای وهّابی و با مدیریّت کشورهای غربی، خصوصاً آمریکا، در جایجای جهان اسلام به کشتار مسلمانان و ویرانی سرزمینهای اسلامی و ارائۀ چهرهای مخوف و انزجارآور از اسلام در سطح جهان مشغول است.
▪️اندیشههای سلفی و وهّابی از دیرباز در جریانات روشنفکری جهان اسلام، خصوصاً در کشورهای عربی نفوذ کرد که نمونههای آن را در آثار محمّدقطب و محمّدعبده و جریانات سیاسی مثل اخوان المسلمین بهوضوح مشهود است. این نفوذ در بین روشنفکران و سیاسیّون ایران نیز بهنحو نامحسوس رخ داد. معنویّتستیزی و عملگرایی صِرف از مظاهر این نفوذ در جریانات روشنفکری ایران، حتّی برخی روحانیون صدوپنجاه سال اخیراست.
▪️نفوذ وهّابیت در بین اهلسنّت ایران که عمدتاً در مناطق مرزی کشور مستقّرند به کمک پولهای عربستان سعودی و روحانیون متأثّر از عقاید وهّابی، بهصورت بارزی قابل مشاهده است. نفوذ مرموز عقاید و افکار وهّابیّت در مناطق مرکزی ایران و در مناطق شیعهنشین نیز در این فاصلۀ زمانی واقعیّتی انکارناپذیر است. فعّالیّت شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و سایتها و کانالهای اینترنتی وهّابیون به زبان فارسی در مقابلۀ با تشیّع و حکومت شیعی ایران امری مشهود است. آنچه به دست وهّابیها در سوریه و عراق رُخ داد، مقدّمهای بود برای آنچه قصد دارند در ایران، به عنوان مرکز تشیّع در جهان، انجام دهند و برای عملی ساختن آن، درصدد وهّابی کردن مردم و آماده کردنشان برای برپایی چنان فتنه و آشوب و چنان ویرانی و کشتاری در ایران هستند.
▪️بنابراین وهّابیّت امری مربوط به چند سدۀ گذشته نیست که گمان شود با سوگ و اندوه ویرانی بقاع متبرّکۀ قبرستان بقیع در قریب صد سال قبل و نفرین بر مرتکبان آن، حقّ آن ادا شده باشد. اهتمام اهل معنا به حقایق عرفانی و سلوک الیالله نباید منجر به غفلت ایشان از خطر وهّابیّت و کسب آمادگی برای مقابلۀ با آن شود. میبایست از یک سو تسلّط علمی لازم را برای پاسخ به شبهات وهّابیون و متقابلاً آشکار نمودن انحرافات عقیدتی ایشان و نیز مهارتهای لازم را برای مناظره و گفتگوی با ایشان کسب کرد و با این آمادگی، در فضای خارجی و فضای مجازی، به میدان مقابله با تبلیغات وهّابیت رفت و از سوی دیگر، ذکاوت و زیرکی لازم را در فهم خدعههای ایشان علیه قدرت و حکومت شیعه در ایران به دست آورد تا بیتوجّه تحت تأثیر تحریکات سیاسی آنها قرار نگرفت و نادانسته ابزار پیشبرد اهداف و مقاصد شوم ایشان واقع نشد.
▪️مسألۀ افزایش زاد و ولد در مناطق اهل سنّت و عمدتاً وهّابیون ایران و کاهش شدید آمار موالید در بین شیعیان کشور، نگرانی شدیدی در بر هم خوردن ترکیب جمعیّتی کشور و در معرض آسیب بودن اکثریّت داشتن شیعیان در ایران را بهوجود آورده است؛ که باید نسبت به آن نیز حسّاس بود و هر چه زودتر برای آن چارهای کارساز اندیشید.
#جلسات_هفتگی_اهل_ولاء
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش اول وَ إِنى سمَّيْتهَا مَرْيَمَ وَ إِنى أُعِيذُهَا بِك وَ ذُرِّيّ
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم
بخش دوم
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسنٍ وَ أَنبَتَهَا نَبَاتاً حَسناً
● ((قبول حسن )) به معناى تقبل يعنى قبول با رضايت درونى است
كلمه ((قبول )) اگر با قيد ((حسن )) در كلام آيد معنايش همان تقبل است ، چون فرق تقبل با قبول اين است كه تقبل به معناى يك نوع قبول است و آن قبول با رضايت درونى است ، پس مى توان گفت معناى جمله مورد بحث اين است كه خداى سبحان فرموده باشد: ((فتقبلها ربها تقبلا)) و اگر از كلمه ((تقبلا)) به جمله ((بقبول حسن )) تعبير كرد براى اين بود كه بفهماند حسن قبول مقصود اصلى از كلام است ، علاوه بر اينكه تصريح كردن به حسن قبول اظهار حرمت و شرافتى براى مادر مريم است .
و چون جمله مورد بحث در مقابل جمله ((و انى سميتها...)) قرار گرفته ، مقتضاى انطباق دو جمله با هم اين است كه جمله مورد بحث ، قبول همان جمله ((و انى سميتها...)) باشد، و جمله ((و انبتها نباتا حسنا)) هم قبول و اجابت جمله ((و انى اعيذها بك ...)) باشد.
بنابراين منظور از تقبل او به قبولى حسن اين نيست كه با اين قبول همسر عمران به خدا تقرب جويد و در برابر عملى كه كرده به ثواب آخرت برسد، براى اينكه نفرموده : ((فتقبل نذرها)) بلكه فرموده خود مريم را قبول كرد، پس منظور قبول دختر او است ، بدان جهت كه مريم ناميده شده ، و در راه خدا محرر شده ، در نتيجه برگشت معناى عبارت به همان اصطفا است ، مى خواهد بفرمايد ما او را اصطفا كرديم ، چون در سابق گفتيم معناى اصطفا هم همين است كه شخص اصطفا شده براى خدا به تمام معناى كلمه تسليم باشد، (دقت فرماييد).
و مراد از اينكه فرمود: او را به انباتى حسن رويانديم ، اين است كه رشد و پاكيزگى به او و به ذريه او داديم ، و به او و به هر يك از ذريه و شاخه اى كه از تنه درخت وجودى او
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 272
مى رويد حياتى افاضه كرديم كه آميخته با القاءات شيطان و پليدى و تسويلات و وسوسه هاى او نباشد و خلاصه اينكه حياتى طيب و طاهر به آنان افاضه مى كنيم .
و اين دو: يعنى قبول حسن كه گفتيم برگشتش به همان اصطفا است و نبات حسن كه گفتيم برگشتش به طهارت است ، همان اصطفا و طهارتى است كه در ذيل آيات مورد بحث ، به آن اشاره نموده و مى فرمايد: ((و اذ قالت الملائكه يا مريم ان اللّه اصطفاك و طهرك ...)) و ان شاء اللّه العزيز، در تفسير آن توضيحش خواهد آمد.
پس روشن شد كه اصطفاى مريم و تطهير وى عبارت است از اينكه دعاى مادرش را مستجاب كرد، همچنان كه اصطفاى وى بر زنان عالم عبارت است از اينكه عيسى (عليه السلام) از او متولد مى شود و اينكه او و فرزندش آيتى براى عالميان باشد، آيتى كه مصدق كلام خدا باشد كه فرمود: ((و ليس الذكر كالانثى )).
وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا
زكريا با قرعه كشى سرپرست مريم شد، چون عده اى درباره تكفل وى با يكديگر نزاع داشتند، و سرانجام به قرعه رضايت دادند و قرعه بنام زكريا در آمد، همچنان كه آيه : ((و ما كنت لديهم اذ يلقون اقلامهم ايهم يكفل مريم و ما كنت لديهم اذ يختصمون )) دارد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️(برگرفته از کتاب #بهجت_الدعاء؛ مجموعه عبادات، ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد سفارش حضرت آيتالله بهجت رحمهالله)◾️
▪️حَوْقَلَه یا ذکر شریف «لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» از اذکار مورد توجه و توصیۀ حضرت آیتالله بهجت رحمهالله بود. ایشان مداومت بر این ذکر را برای درمان #غرور و #ریا توصیه میکردند.
✔️بهجتالدعاء، ص٣۶١
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مرحوم استاد فاطمی نیا
▪️یکی از آقایان دربارهٔ حضرت طباطبایی گفته بود: « آقا طباطبایی خوب است، اما نورانیت ندارد.» شخص سادهای این نکته را در کاغذی نوشته به مرحوم علامه عرضه کرد. آیتالله طباطبایی وقتی این مطلب را خواند، بسیار خندید به گونهای که شاید در عمرش به آن شکل نخندیده بود. اهل معرفتی که آنجا شاهد این داستان بود، گفت: « علامه، غریب است و خوش است»
✔️زمهرافروخته،صفحهٔ ۴۰
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حاجآقا #فاطمینیا:
▪️یک کتابی به نام #جامعالاخبار است. کتاب کوچکی است ولی مهم است. در آنجا دیدم که نوشته است « العين لتدخل الرجل القبر و تدخل الجمل القدر »
▪️چشم، شتر قوی را در دیگ قرار میدهد و مرد را در قبر قرار میدهد؛ ساده نیست. اولا همهی حرفهای خود را به همه نزنید. پر چانگی خیلی ضرر میزند.
▪️مرحوم پدر من میگفت تا حد ممکن حرف نزنید. مخصوص مقاصدی را که در زندگی میخواهید انجام دهید، مثلا برای پسر شما یک کاری پیدا شده است واجب نیست به خالهی او بگویید. حالا اگر خود او بعدا فهمید، فهمید، اگر نفهمید لازم نیست توضیح دهید.
▪️ما روایت داریم که کتمان حوائج، به برآورده شدن آنها کمک میکند. چرا...؟ چون وقتی میگویید، ممکن است چشمهایی متوجه شوند که اصلا نگذارند بشود. چقدر خوب است که حرفهای خود را نگوییم، اسرار خود را نگوییم.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️شهادت حمزهی سیّدالشّهدا علیهالسلام◾️ ▪️برای شهادت حضرت حمزه علیهالسّلام دو تاریخ نقل شده است
▪️شهادت عموی گرامی پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله، حضرت حمزه علیهالسلام و حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه را تسلیت عرض میکنیم.
▪️امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از سقیفه فرمودند:
▪️«وا حمزتاه، وا جعفراه، اگر آنها زنده بودند، آن دو نفر حتی به فکر تغییر در استوانه خلافت هم نمیافتادند»
@mohamad_hosein_tabatabaei
إِنَّا لِلهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
▪️درگذشت عالم وارسته و معلم گرانقدر، حضرت آیت الله فاطمینیا را به محضر حضرت حجة ابن الحسن ارواحنا فداه، و جمیع مؤمنین تسلیت عرض میکنیم.
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️قسمتی از کتاب (تعالیم اسلام)مرحوم علامه طباطبایی:
▪️خشم حالتى است در انسان، اگر بروز كند، او را به فكر انتقام مىاندازد و راحتى درون را در گرفتن انتقام نشان مىدهد و چنانچه انسان در اين حال، كمترين سستى در مهار كردن نفس خود ورزد، بى درنگ عقل سليم وى مقهور غضب و خشم مىشود و هر كار زشت و ناروايى در نظرش درست مىآيد و به جايى مىرسد كه به واسطه آن از هر درندهاى، درندهتر مىگردد!
در اسلام سفارشهاى مؤكدى در جلوگيرى از طغيان اين حال رسيده و نكوهش بسيارى از متابعت آن شده است. خداى متعال عنايت زيادى نسبت به كسانى كه «غيظ» خود را فرو مىبرند و درحال خشم و غضب، از خود بردبارى نشان مىدهند، فرموده است.
▪️چنانكه مىفرمايد:
{«وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ»}
آنان كه غيظ خود را فرو برده از مردم عفو و اغماض مىكنند.
▪️و در علامت مؤمنان مىفرمايد:
{«وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ»}
مؤمنان كسانى هستند كه وقتى خشمناك مىشوند، مىبخشايند.
✔️تعالیم اسلام ص۲۴۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه طباطبایی ره:
▪️طریق منحصر به فرد برای دستیابی به معرفت، تصفیه دل از دنیا و زرق و برق آن و هر حجابی که مانع دیدار خداوند سبحان می گردد می باشد. پس تمام اسباب و دستوراتی که گفته شده از قبیل مراقبه، خلوت و غیره، فقط برای دستیابی به این حالت قلبی است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
پیکر آیت الله سید عبدالله فاطمی نیا عصر سه شنبه پس از انتقال به شهر مقدس قم ، از ساعت هفده از مسجد امام حسن عسکری(علیه السلام) تشییع و در حرم حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به خاک سپرده می شود .
دوشنبه ۱۴۰۱/۲/۲۶
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش دوم فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسنٍ وَ أَنبَتَهَا نَبَات
آیات41-35 آل عمران، قسمت دوم
بخش سوم
كلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَاب وَجَدَ عِندَهَا رِزْقاً...
● معناى ((محراب ))
كلمه ((محراب )) به معناى جائى است كه مخصوص عبادت باشد، حال چه در مسجد باشد، و چه در خانه .
راغب در مفردات مى گويد: ((محراب مسجد)) را بقول بعضى از اين جهت محراب خوانده اند كه آنجا جاى حرب و ستيز نمودن با دشمن و با هواى نفس است و بعض ديگر گفته اند: بدين جهت محراب خوانده شده كه انسان جا دارد كه در آنجا حريب يعنى بريده از كارهاى دنيا و پراكندگى خاطر باشد.
بعضى ديگر گفته اند: اصل در اين كلمه ، محراب خانه بوده كه به معناى صدر مجلس و بالاى خانه است و سپس در مسجد استعمالش كرده صدر مسجد را هم محراب مسجد خواندند.
بعضى ديگر گفته اند: در اصل لغت ، كلمه ((محراب )) نامگذارى شده براى محل عبادت در مسجد، و اين نام مخصوص صدر مجلس در مسجد است ، چيزى كه هست در صدر، ساير مجالس هم استعمال شده ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 27
جائى را هم كه شبيه به محراب مسجد است محراب خوانده اند.
بنظر مى رسد اين احتمال از ساير احتمالات صحيح تر باشد، براى اينكه قرآن هم آن را در محراب معبدها استعمال كرده ، و فرمود: ((يعملون له ما يشاء من محاريب و تماثيل )) اين بود گفتار راغب .
بعضى هم گفته اند كه كلمه ((محراب )) فقط در آيه مورد بحث ، به معناى آن محلى است در معبد كه اهل كتاب آن را مذبح مى گويند. و آن محل عبارت است از اطاق كوچكى در جلو در معبد ساخته شده و با نردبان بدانجا مى روند، نردبانى كه چند پله مختصر دارد و كسى كه در آن اطاق كوچك باشد از مردمى كه در معبدند پنهان است .
مؤلف : اطاقهاى كوچك هم كه در اسلام رسم شده ، از مقصوره كليساى مسيحيان تقليد شده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️ذكر محبوب و اثر آن
ذكر، موجب زيادی معرفت، و زيادی معرفت، موجب زيادی محبت می گردد، تا مرحله فناء كه در اين صورت، خوف و ترس از نامطلوب در او نمی ماند.
#علامه_طباطبایی ✔️
@mohamad_hosein_tabatabaei