▪️مقصود از اینکه فرمودهاند به هنگام طواف باید سمت چپ بدن به سمت کعبه باشد، این است که دلت رو به خدا باشد، چون قلب در طرف چپ بدن قرار دارد. مقصود این نبوده است که هنگام طواف دائماً خودت را در فشار قرار دهی که نکند ذرّهای منحرف گردد. دلت رو به خدا باشد و در جهت درست، به طور طبیعی راه برو.
☘مرحوم حاج اسماعیل دولابی☘
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - #بخش_اوّل ▪️مراسم حج، در واقع ماکت کوچکی از سیر باطنی و معنوی سالک الی الله است و
☑️باطن مناسک حج - #بخش_دوّم
▪️عرفه، پیام بزرگی دارد. شما میدانید؛ حجّ هیچ حاجی پذیرفته نیست، مگر اینکه عرفه را درک کند؛ یعنی در روز عرفه در فاصلۀ بین اذان ظهر تا غروب آفتاب، سرزمین عرفات را درک کند؛ ولو چند دقیقه هم شده خودش را به آنجا برساند و آنجا حضور پیدا کند؛ که اگر نتواند خودش را در روز عرفه، به عرفات برساند، حجّ او پذیرفته نیست؛ حجّش باطل است. لذا داریم اَلْحَجُّ عَرَفَةُ: اصلاً حج، عرفه است؛ محور و کانون حج، عرفه است.
▪️عرفه یعنی سرزمین معرفت؛ یعنی عرصۀ معرفت. انسان در سلوک الی الله، در مسیر سیر الی الله، میبایست به وادی معرفت راه پیدا کند و سر از منزل معرفت در بیاورد؛ و الاّ حجّ او و سیر او، سیری ناقص و ناپذیرفتنی است و به مقصد و مقصودی که سالک باید در این سیر به آن نائل شود، منتهی نمیگردد.
▪️سرزمین عرفات، به یک معنا، وادیِ معرفت و شناخت است؛ یعنی اگر سالک بخواهد سیرش به دیدار و ملاقات خدا منتهی شود، باید اهل معرفت شود؛ باید به وادی معرفت گام بگذارد. به تعبیری دیگر، وادی عرفه، وادی اعتراف است.
▪️همانطور که میدانید، حضرت آدم ابوالبشر علی نبیّنا و آله و علیه السّلام، در سرزمین عرفات بود که توبه کرد و به کوتاهی خودش در اجرای امر الهی و فریبی که از شیطان خورد، اعتراف کرد.
▪️فریبی که حضرت آدم علیه السّلام از شیطان خورد، بر اساس صداقت محضی بود که داشت. او باور نمیکرد که کسی به دروغ به نام خدا سوگند بخورد و وقتی ابلیس به تعبیر قرآن کریم قاسَمَهُما: برای آدم و حوّا سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم، حضرت آدم علیه السّلام روی صداقتی که داشت، حرف ابلیس را باور کرد.
▪️به هر حال، آدم و حوّا فریب ابلیس را خوردند و از بهشت رانده شدند و هر یک به گوشهای از عالم، تبعید شده و سالها در پی هم میگشتند و در فراق یکدیگر میگریستند.
▪️در وادی عرفات بود که خدای متعال، آن کلمات را به آدم علیه السّلام القاء کرد و با آن کلمات، توبۀ آدم علیه السّلام را پذیرفت.
▪️لذا روز عرفه، هم روز معرفت است و هم روز اعتراف؛ اعتراف به خطیئات، اعتراف به کوتاهیها، اعتراف به اینکه آنچه شرط بندگی حضرت حق بود را نتوانستیم به جا بیاوریم؛ نتوانستیم آنگونه که ادب بندگی حضرت حقّ اقتضا میکرد، در محضر الهی مؤدب عمل کنیم.
▪️این اعتراف به عجز، به نقص، به کوتاهی، و به عصیان و طغیان و به غفلتها، خاصّ روز عرفه است. پس روز عرفه یک معنایش روز اعتراف است.
▪️روز عرفه، روز توبه است؛ روزی است که توبۀ حضرت آدم علیه السّلام پذیرفته شد. انشاءالله از این روز بهره ببریم.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☘توصیۀ بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی☘
☘روزهای دوشنبه و چهارشنبه سورۀ تکاثر را چهل بار بخوانید.
#چهلهنشینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
#چشمه_غدیر 1⃣
☘ولایت، امر واحده☘
☘«وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ» (قمر، ۵۰) ؛ امر مذکور در آیه، همان صادر اول اعنی تجلّی اعظم است که ساری در کلیه ی موجودات است. این امر که به تعبیری دیگر همان ولایت کبری الهیه است، مقام واحده اعنی وحدانیت میباشد؛ قال صاحب الأمر علی علیهالسلام: «أنا أمرُ الله و الرُّوح». «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» (کهف، ۱۱۰)
☘امر واحده همان إله واحد که قبله ی جمیع مخلوقات دون صادر اول است میباشد؛ «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ» (سبأ، ۴۶) اَیْ بولاية علوية.
☘مرتبه ی بشریت انسان کامل واصل به مقام صادر اول، مرتبه ی حقیقت روحانی انسانهاست لذا فرمود «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»؛ «کُم» اشاره به حقیقت نفسانی مردم دارد اعنی من در مرتبه ی بشریتم مثل مرتبه ی روحانیت شمایم. و اینکه؛ بر من وحی میشود که إله شما إله واحد است نه إله خود من، که خود صاحب مقام واحدیت هستم، بلکه إله حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله، إله احد و بلکه ذات احدی است.
☘واحدیت به معنای همان ولایت است که در آن موطن همه ی اسماء حسنای لایتناهی الهی ظهور دارند. در مقام احدیت، اسماء و صفات عین ذاتند لذا احد بحت بسیط محض است و ذات فوق احد است که آنجا اسماء و صفات ذوب در ذاتند یعنی ذات لا إسمَ لَه و لا رَسمَ لَه است.
☘اما احدیت، ظهور و تجلّی ظلّیه ذات غیب الغیوبی است که آنجا اسماء حسنا و صفات علیای الهی تجلی کردهاند اما به نحو اجمال و بسیط لذا احدیت علّت واحدیت است و واحدیت موطن تکثر علمی اسماء الله میباشد، لذا آنجا آغاز خلقت است و حجت که قبل الخلق و بعد الخلق و مع الخلق میباشد، مقام احدیت یا مقام واحدیت است که برزخ کبرای بین ذات و اسماء الله میباشد. واحدیت امر احدیت و ذات اقدس إله است لذا شاید ضمیر جمع «نا» مشیر بدان باشد و الله اعلم.
☘«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» (قدر، ۴) ؛ ملائکه که اسماء الله هستند و روح که اعظم مخلوقات الهی است تنزلات امر ذات الوهی میباشند پس امر، اصل و امّ مطلق خلائق الهی است.
☘«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» . (دخان، ۳ و ۴)
#عید_غدیر #عیدالله_الاکبر
☘کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ص ۵۱☘
#ح_م
🏴 شهادت حضرت امام محمد بن علی الباقر علیهما السلام را به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان، مقام معظم رهبری و شیعیان و محبین اهلبیت علیهم السلام تسلیت عرض میکنیم.
▪️صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام محمد باقر علیهالسلام
▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی باقرِ العلومِ، شخصِ العِلمِ و المعلومِ، ناطقة الوجودِ، ضرغامِ آجامِ المعارِفِ، المُنکشِفِ لِکُلِّ کاشفِ، الحیاةِ السّاریَهِ فی المجارِی، النُّورِ المُنبَسِطِ علی الدُّراری، حافظِ معارجِ الیقینِ، وارثِ علومِ المُرسَلینِ، حقیقةِ الحقائقِ الظُّهوریَّهِ، دَقیقةِ الدّقائق النُّوریَّهِ، الفُلکِ الجاریَّة فی اللُّجَجِ الغامرَةِ، المُحیطِ عِلمُهُ بِالزُّبُرِ الغابِرَة، النَّباء العَظیمِ و الصِّراطِ المُستَقیمِ، المُستَنَدِ لِکُلِّ وَلیٍّ، مُحَمَّد بنِ عَلیٍّ علیه السلام.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - #بخش_دوّم ▪️عرفه، پیام بزرگی دارد. شما میدانید؛ حجّ هیچ حاجی پذیرفته نیست، مگر ا
☑️باطن مناسک حج - #بخش_سوّم
▪️در سیر مؤمن، طیّ چنین وادییی ضروری است؛ لذا سالک الی الله در آغاز راه، پس از اینکه به یقظه و بیداری نائل میشود و به خود میآید، انسانی که عمری را با بطالت و روزمرگیها طی کرده و همۀ آرمانش، خوردن و نوشیدن و پوشیدن و لذّتهای طبیعی و حیوانی بوده، وقتی به خود میآید و از خواب غفلت بیدار میشود و متوجّه میشود که خدا مرا نیافریده است تا بخورم و بیاشامم و بخوابم و استراحت کنم؛ اینها زندگی حیوانی است؛ من انسانم؛ من اشرف مخلوقاتم؛ مقصد و هدف از آفرینش من چنین زندگییی نبوده؛ جایگاه من، این دِه عالم طبیعت نیست؛ من از سرزمین بزرگی به اینجا تبعید شدهام.
▪️تو را ز کنگرۀ عرش میدهند صفیر
▪️نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است
▪️من متعلّق به اینجا نیستم؛ من یک مرغ عرشیم که تبعید شده ام.
▪️مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
▪️چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم
▪️سالک وقتی به این یقظه و بیداری میرسد و به خود میآید و از این خواب غفلت بیدار میشود، اولین کاری که باید بکند، توبه است. بحث توبه، بحث مفصّلی است. اگر خدا روزی کرد و قرار شد به منازل سلوک اشاراتی بکنیم، در وادی توبه صحبتهایی را خواهیم کرد؛ ان شاءالله.
▪️به هر صورت، سرزمین معرفت، سرزمین توبه هم هست؛ یعنی وقتی انسان به معرفت رسید، هرچه کرده را کوچک میبیند؛ کوتاه میبیند؛ ناقص میبیند؛ لذا نه تنها از معصیتهایش توبه میکند، از طاعتهایش هم توبه میکند.
▪️زاهدان از گناه توبه کنند
▪️عارفان از عبادت استغفار
▪️لِكُلِّ مَعْصِيَةٍ وَ طاعَةٍ أَسْتَغْفِرُ اللهَ
برای همۀ معصیتهایی که مرتکب شدم و برای همۀ طاعاتی که به جا آوردم، خدایا از تو پوزش میخواهم.
▪️معصیتهایم که معصیت بود، طاعاتم هم معصیت بود. به تعبیر زیبای مناجات بعد از دعای عرفه که در مفاتیح هست و دیدهاید، که به خدا عرض میکند: خدایا کسی که حسنات او مَساوی است، چگونه مَساوی او، مَساوی نباشد:
▪️إِلَهِی مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِیَ، فَكَيْفَ لا تَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِیَ؟!
▪️و کسی که حقایق او دعاوی است، چگونه دعاوی او دعاوی نباشد؟!
▪️این است که فردی که به معرفت میرسد، طاعات خودش را هم معصیت میبیند؛ که نتوانسته حقّ بندگی حضرت حقّ را، آنگونه که باید، به جا آورد. این است که شرمنده از عباداتش، استغفار میکند.
▪️در نماز هم همین گونه است. بالاترین نقطۀ نماز، سجده است. سجده، جلوۀ مرتبۀ فنای در ذات است. اگر تکبیرةالاحرام را آغاز مرحلۀ فنای در افعال بدانیم و رکوع را جلوۀ فنای در صفات، در واقع سجده تجلّی فنای ذاتی است؛ یعنی بلندترین قلۀ نماز، سجده است.
▪️حال ببینید! وقتی سر از سجده برمیدارید، بین دو سجده، مستحبّ است که استغفار کنید:
اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ
یعنی از بلندترین قلۀ نمازتان استغفار میکنید.
▪️بعد از نماز هم، سلام نماز را که دادید، خصوصاً بین ما شیعیان، سنّت است؛ سه بار میگوییم: اللهُ اَكبَر، اَللهُ اَكبَر، اَللهُ اَكبَر؛ یعنی خدا بزرگتر از آن است که من بتوانم حقّ بندگی و عبادت او را به جا بیاورم.
▪️بعد هم استغفار میکنیم:
أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
▪️مستحب است انسان بعد از نماز سه بار [با این عبارت] استغفار کند و بعد سر به سجده بگذارد و بگوید: الهی عَفْوا عََفْوا عََفْوا.
▪️از چه داری طلب عفو میکنی؟ از همین نمازی که خواندم. خدایا! این نماز نبود که! این شایستۀ تو نبود که! زیبندۀ تو نبود که! لذا انسان اهل معرفت، از طاعاتش هم توبه میکند. وادی معرفت، سرزمین عرفات، عرصۀ توبه است؛ توبه از طاعت و معصیت؛ از هر دو.
▪️در غروب روز عرفه، حاجی از وادی عرفات حرکت میکند و به سرزمین مشعرالحرام وارد میشود که سرزمین شعور است؛ سرزمین فهم و درک و آگاهی است.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☘زیارتنامۀ امام محمّد باقر علیه السّلام☘
☘«اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْباقِرُ بِعِلْمِ اللّهِ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْفاحِصُ عَنْ دِینِ اللّهِ،
«سلام بر تو اى شکافندۀ علم الهى، سلام بر تو اى تحقیق کنندۀ دین الهى،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُبَیِّنُ لِحُکمِ اللّهِ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا القائِمُ بِقِسْطِ اللّهِ،
سلام بر تو اى تبیین کنندۀ حکم خدا، سلام بر تو اى قائم به قسط و عدل الهى،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النّاصِحُ لِعِبادِ اللّهِ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الدّاعِی إلَى اللّهِ،
سلام بر تو اى پنددهندۀ بندگان خدا، سلام بر تو اى فراخوان مردم بهسوى خدا،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الدَّلِیلُ عَلَى اللّهِ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الحَبْلُ المَتِینُ،
سلام بر تو اى راهنماى بهسوى خدا، سلام بر تو اى ریسمان (واسطه) استوار،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْفَضْلُ المُبِینُ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السّاطِعُ،
سلام بر تو اى فضیلت آشکارا، سلام بر تو اى نور درخشان،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الْــلاّمِعُ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الحَقُّ الاَبَلَجُ،
سلام بر تو اى ماه تابان، سلام بر تو اى حقّ روشن،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السِّراجُ الاَسْرَجُ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّجْمُ الاَزْهَرُ،
سلام بر تو اى چراغ فروزان، سلام بر تو اى ستارۀ تابناک،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الکَوْکَبُ الاَبْهَرُ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا المُنَزَّهُ عَنِ المُعْضَلاتِ،
سلام بر تو اى اختر نورافشان، سلام بر تو اى منزّه از درماندگى،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا المَعْصُومُ مِنَ الزَّلّاتِ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الزَّکِیُّ فِی الْحَسَبِ،
سلام بر تو اى مصون از لغزشها، سلام بر تو اى پاکیزه حَسَب،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّفِیعُ فِی النَّسَبِ، اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا القَصْرُ المَشِیدُ،
سلام بر تو اى والا نَسَب، سلام بر تو اى کاخ فرازمند،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ أَجْمَعِینَ، أَشْهَدُ یا مَوْلای أَنَّکَ قَدْ صَدَعْتَ
سلام بر تو اى حجّت الهى بر همۀ خلق، گواهى مىدهم اى مولایم که تو حق را بهخوبى
☘بِالْحَقِّ صَدْعاً، وبَقَرْتَ العِلْمَ بَقْراً، ونَثَرْتَهُ نَثْراً، لَمْتَاْخُذْکَ فِی اللّهِ لَوْمَةُ لائِم،
آشکار ساختى و علم را بهحقیقت شکافتى و آن را منتشر ساختى و در راه خدا از سرزنش سرزنشگران نهراسیدى
☘وَکُنْتَ لِدِینِ اللّهِ مُکاتِماً، وَقَضیْتَ ما کانَ عَلَیْکَ، وَأَخْرَجْتَ أَوْلِیاءَکَ مِنْ وَلایَةِ غَیْرِ اللّهِ
و اسرار دین الهى را پنهان داشتى و وظیفهات را به انجام رساندى، و دوستانت را از ولایت غیرخدا
☘اِلى وِلایَةِ اللّهِ، وَأَمَرْتَ بِطاعَةِ اللّهِ، وَنَهَیْتَ عَنْ مَعْصِیَةِ اللّهِ، حَتّى قَبَضَکَ اللّهُ
به ولایت خدا سوق دادى، و به اطاعت الهى دستور و از معصیتش نهى نمودى تا آنگاه که خداوند تو را
☘إِلى رِضْوانِهِ، وَذَهَبَ بِکَ إِلى دارِ کَرامَتِهِ، وَإِلى مَسَاکِنِ أَصْفِیائِهِ، وَمُـجاوَرَةِ أَوْلِیائِهِ،
بهسوى روضۀ رضوان و سراى کرامت و جایگاه برگزیدگان و جوار اولیائش برد،
☘اَلسَّـلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ»
سلام و رحمت و برکات الهى برتو»
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - #بخش_سوّم ▪️در سیر مؤمن، طیّ چنین وادییی ضروری است؛ لذا سالک الی الله در آغاز ر
☑️باطن مناسک حج - #بخش_چهارم
▪️در غروب روز عرفه، حاجی از وادی عرفات حرکت میکند و به سرزمین مشعرالحرام وارد میشود؛ که سرزمین شعور است؛ سرزمین فهم و درک و آگاهی است.
▪️سرزمین مشعر هم سرزمین عجیبی است. مشعر یعنی وادی شعور، وادی فهم.
▪️حاجی حقایق جدیدی را بالاتر از آنچه در وادی معرفت به شناخت آنها نائل شد، در وادی مشعر به شعور آنها میرسد؛ اسم دیگر این سرزمین، وادی مُزدلفه است. مُزدلفه از اِزدلاف میآید؛ به معنی نزدیکی؛ یعنی وادی نزدیک شدن به حضرت حقّ است. این حاجی، این قاصد، این سالک الی الله، یک گام به خدای متعال نزدیکتر شد.
▪️حاجیها شبانه در همان تاریکی، به جمع کردن سنگریزهها مشغول میشوند، برای نبردی که در پیش دارند. در واقع برای مبارزهای که در پیش روی آنهاست، سلاح تهیه میکنند.
▪️نزدیکیهای صبح، نماز صبح را میخوانند و به مرز انتهایی سرزمین مشعر که اسم آن وادی مُحَسَّر است، میآیند. وادی مُحَسَّر، در واقع مثل خطّ آغاز حمله است.
▪️همۀ حاجیها آنجا منتظر میایستند تا تیغ آفتاب بزند. همین که آفتاب زد، از وادی مُحسَّر وارد سرزمین منا میشوند.
▪️وادی مُحسَّر، نقطۀ انتظار است. حقیقت آن، حقیقت انتظار سالک است. یعنی سالک بعد از اینکه در وادی معرفت حضور پیدا کرد و به نقص و کاستی خود اعتراف کرد و توبه کرد؛ و به سرزمین مشعر آمد و به شعور رسید و به نزدیکی رسید و نزدیکی خودش با حضرت حق را درک کرد و برای مبارزۀ نهایی با آنچه غیر خداست سلاح برگرفت، حالا در وادی مُحسَّر، به انتظار فرج میایستد؛ یعنی حالا آنجا باید منتظر بایستد تا آفتاب بزند. حقیقت این آفتاب هم، آفتاب ولایت است که میتابد و اذن ورود به سرزمین عشق، یعنی سرزمین منا صادر میشود.
▪️سرزمین منا، سرزمین آرزوهاست؛ سرزمین عشق، احساس و عاطفه است. انسان، از وادی معرفت و شعور که عبور و دوران انتظار را طی کرد، به سرزمین عشق و احساس و آرزو و منا میرسد. سرزمین بزرگ و مقدّسی است این سرزمین!
▪️حاجیها در آغاز روز عید قربان که وارد سرزمین منا میشوند، اوّل میروند جمرۀ عقبه را رمی میکنند؛ در واقع، از سه جلوهای که از شیطان در آنجا هست، جلوۀ بزرگتر را روز اوّل، روز عید قربان، رمی میکنند. رمی هم در واقع یک مبارزه است. حاجی سلاحهایی را که از سرزمین شعور و آگاهی، از سرزمین قرب و نزدیکی با خودش آورده، در اینجا استفاده میکند؛ به سمت آنچه غیر خداست، حمله ور میشود و با شیطان به مَصاف مشغول میگردد و هفت سنگ به آن میزند.
▪️این عدد هفت، رمز مهمّی است؛ هم در طواف خانۀخدا این عدد هفت را میبینیم، هم در سعی بین صفا و مروه و هم در تعداد سنگریزههایی که به جمرهها زده میشود. رمز این عدد هفت هم، رمز خاصّی است.
▪️سه جمره وجود دارد؛ یعنی سه جلوه از شیطان. اگر به معنای باطنی و عرفانیش بگوییم، یک جلوه در جسم و عالم مادّه، یک جلوه در نفس و عالم خیال یا عالم مثال، و یک جلوه در روح و عالم عقل. اینها سه جلوۀ شیطان در مراتب مختلف وجود است که حاجی به مبارزه و جنگ با آنها میرود.
▪️این سه جلوه را از منظر اجتماعی هم میشود تعیین کرد: نمودهای قدرتهای اهریمنی در عالم، چه قدرتهای شیطانیِ اقتصادی که به زرشان متّکی هستند؛ چه نیروهای نظامی اهریمنی که به سلاح و به زورشان متّکی هستند؛ و چه نیروهای فرهنگی اهریمنی که به ابزارهای تبلیغاتی و به مبارزات فرهنگی و تزویرهایشان متّکی هستند. علی ای حال، حاجی این سه جلوۀ ابلیس در زندگی را مورد حمله قرار میدهد.
▪️البتّه روز اوّل، همان جمرۀ عقبه که جلوۀ بزرگتر ابلیس است، آن تجلّی اصلی ابلیس را مورد حمله قرار میدهد. در این هفت سنگ هم رازهایی هست. شاید هفت دری را که شیطان از آنها به سمت انسان حرکت میکند، مورد حمله قرار میدهد؛ همان هفت دری که درهای دوزخ است. لَها سَبعَهُ اَبوابٍ: برای دوزخ، هفت در است.
▪️آن هفت سنگی که حاجی میزند، در واقع گویا این هفت در را مورد حمله قرار میدهد. اینکه این هفت در دوزخ چیست، تعبیرهای مختلفی برای آن وجود دارد. به یک تعبیر، حواس پنج گانۀ ما به علاوۀ شهوت و غضب است؛ یعنی قوّۀ بینایی، قوّۀ شنوایی، قوّۀ چشایی، قوّۀ بویایی، قوّۀ بساوایی و لامسه، این پنج حس به علاوه شهوت و غضب؛ میشود هفت در دوزخ. به یک معنا، اینها را مورد حمله قرار میدهد.
▪️این عدد هفت، معانی دیگری هم دارد. شاید هفت مرتبۀ وجود انسان است؛ چون وجود انسان، هفت مرتبه دارد؛ یعنی در تمام مراتب وجود خودش، ابلیس را مورد حمله قرار میدهد؛ هم در ظاهرش، هم در باطنش، هم در قلبش، هم در روحش، هم در سرّش، هم در خفی، هم در اخفا. این هفت مرتبۀ وجود انسان است. این هفت سنگی که میزند، شاید به این معناست که در همۀ مراتب هستی خودم، با آنچه غیر خداست، جنگیدم و مبارزه کردم.
▪️حاجی سپس به قربانگاه میآید برای قربانی.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️
#چهل_دستورالعمل_سلوکی
☘تعالى معنوى و تکامل روحانى مستلزم مراعات امور و انجام اعمالى است که در این بخش به مهمترین آنها اشاره مىشود. امّا پیش از طرح آنها، تأکید بر دو نکته را لازم مىدانیم.
☘نخست اینکه سالک قبل از پرداختن به دستورالعملهاى سلوکى باید در زمینهى اعتقادات دینى، به مطالعهى کتب اعتقادى و درسآموزى در محضر عالمان دین بپردازد تا به درکى صحیح و عمیق از عقاید شیعى دست یابد و از جنبهى عقیدتى به ثبات و استحکام لازم نایل شود.
☘دوم اینکه سالک اگر در زمینهى احکام فقهى مجتهد نیست، به حکم پروردگار، باید در انجام احکام شریعت، به فتواى مجتهد اعلم و اصلح مراجعه و اتّکا کند و براساس آن عمل نماید. اعمال و عباداتى که بدون اتّکا به فتواى مجتهد انجام شود مورد قبول خداوند نیست. شرط ورود به عرصهى طریقت براى نیل به حقیقت، عمل به شریعت طبق موازین الهى است. در نتیجه، کسى که واجد این شرط نیست، مىبایست ابتدا این شرط را فراهم آورد؛ آنگاه درصدد گام نهادن در مسیر عرفان برآید.
▪️اکنون به اختصار به ذکر آنچه انجامش براى سالک لازم و کارساز است مىپردازیم:
☘۱- ابراز محبّت و رفتار محبّتآمیز نسبت به خداى متعال و پیامبر اکرم و اهلبیت علیهم السلام و به تبع ایشان، نسبت به سادات و مؤمنان، بهخصوص عارفان، عالمان و اتقیاء.
ادامه دارد ....
◾️شراب طهور - استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#دستورالعملهای_سلوکی - ۱
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#چهل_دستورالعمل_سلوکی ☘تعالى معنوى و تکامل روحانى مستلزم مراعات امور و انجام اعمالى است که در این
#چهل_دستورالعمل_سلوکی
☘۲- درک محضر اولیاء الله و عارفان کامل و اهل یقین، صلحاء، اتقیاء و نیکان عصر خویش. شخص چنانچه بزرگانى از این دست را مىشناسد، در حدّى که مایهى آزار و اذیّت آنان نباشد، هفتهاى را بدون اینکه ساعاتى در حضور آنان باشد، نگذراند.
☘۳- مطالعهى کتابهایى که در مورد زندگى، احوال، رفتار و سخنان اولیا نوشته شده است و نیز مطالعهى کتبى که خود آن بزرگان نگاشتهاند و آثارى از نور وجودیشان در آنها موجود است و به خوانندهى آنها منتقل مىشود.
ادامه دارد....
◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#دستورالعملهای_سلوکی - ۲
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - #بخش_چهارم ▪️در غروب روز عرفه، حاجی از وادی عرفات حرکت میکند و به سرزمین مشعرالح
☑️باطن مناسک حج - #بخش_پنجم
▪️حاجی سپس به قربانگاه میآید برای قربانی. این قربانی برای رهایی از حیوانیّت و طبیعت و نفس است. بعد از مبارزهای که کرد، باید به قربانگاه بیاید و جنبههای طبیعی و نفسانی و حیوانی خودش را سر ببُرد.
▪️مستحبّ است که حاجی اگر ذبح بلد است، خودش گوسفند را سر ببرد؛ و اگر هم ذبح بلد نیست، مستحبّ است دستش را روی دست کسی بگذارد که دارد این ذبح را از طرف او انجام میدهد؛ تا از این طریق در این کار، همراهی کند.
▪️این عمل یعنی با دست خودم، نفس خودم را سر میبرم. و این در خود رازی دارد؛ یعنی در سلوک، به هیچ کس تکیه نکن! خودت باید کار خودت را بکنی؛ هیچ کس نمیتواند برای تو کاری کند؛ به هیچ کس چشم ندوز!
▪️این خودت هستی که باید تیغ را برداری و سر نفس خودت را ببری. به این قطب و به آن پیر، به این مرشد و به آن مراد و امثال اینها، امید نبند! آخر کار، باید خودت کار خودت را بکنی. هیچ کس کار ما را نمیکند. لذا گفتهاند حاجی خودش باید گوسفند قربانی را سر ببرد. نفست را سر ببُر، تا دلت زنده شود. اگر میخواهی قلبت زنده شود، دلت زنده شود، باید نفست را سر ببری.
▪️گفتیم که سرزمین مِنا، سرزمین عشق و آرزوست؛ و عاشق، طالبِ قرب و نزدیکی است؛ و تنها راه تقرّب، قربان شدن است. اگر کسی میخواهد به قرب راه پیدا کند، باید قربانی شود. برای رسیدن به قرب، راه دیگری نیست. در واقع راه وصول، قطع تعلّق از غیر است. از هرچه غیر اوست، باید برید.
ز هرچه غیر یار استغفر الله
▪️از هرچه غیر اوست، باید بُرید. وقتی تعلّق از غیر را بریدی و هرچه غیر دوست بود را فدای دوست کردی، آن موقع، آمادۀ وصالی؛ هرچه غیر اوست را.
▪️لذا قرآن، هم به جهاد با اموال دعوت کرد و هم به جهاد با اَنفُس. گفت اوّل بیا با اموالت جهاد کن.
▪️اموال فقط پول نیست؛ پول هم هست. یعنی هم پولت را بده؛ هم آبرویت را. آبرویت هم مال توست. هم پُست و مقامت را بده، آن هم مال توست؛ هم راحتی و رفاهت را بده، آن هم مال توست؛ هم سلامتیت را بده، آن هم مال توست؛ هم جانت را بده، آن هم مال توست. اینها همه، تازه جهاد با اموال است. حتّی آنجا که جان هم داری میدهی، جهاد با اموال است؛ اینها همه مال توست. اوّل باید جهادِ با اموال کرد. اگر میخواهد به وصول، راه پیدا کند و واصل شود، باید اوّل جهادِ با اموال کند؛ باید بتواند اینها را فدا کند؛ باید بتواند بگذرد؛ باید بتواند عبور کند.
▪️اگر هنوز گیر است، بداند که راهی به مقصد و مقصود ندارد. اگر هنوز گیر مال و مقامش است، گرفتار شهرت و آبرویش است، مثلاً نگران است که نکند آبرویم برود، هنوز خیلی راه دارد تا به مقصد برسد. تازه وقتی برای دادن اینها آماده شد، و وقتی لازم شد اینها را داد، جهاد با اموال را انجام داده است.
▪️مرحلۀ بزرگتر، جهادِ با نفس است. همان طور که گفتم، وقتی که گوسفند را در سرزمین منا سر میبُرد، در واقع دارد نفس خودش را سر میبُرد؛ منیّت خودش را، انّیّت و انانیّت خودش را دارد سر میبرد؛ چون گاهی اوقات انسانها به خاطر منیّتشان، به خاطر انانیّتشان حاضرند جانشان را هم بدهند.
▪️منیّت و انانیّت از جان بزرگتر است. این است که باید جهادِ با نفس هم بکنند. اوّل، جهاد با اموال، بعد هم جهاد با نفس. و تا وقتی که این تعلّقات و دلبستگیها هست، راهی به مقصد نیست؛ بیهوده خودمان را معطّل کردهایم.
▪️تعلّق حجاب است و بی حاصلی
▪️چو پیوندها بگسلی واصلی
▪️هر وقت توانستی تعلّقها را بگسلی، آن موقع واصل خواهی بود.
▪️غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود
▪️ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
▪️در واقع در قربانگاه، حاجی آزاد میشود؛ نفس خودش را سر میبُرد.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️مراقبات روز هشتم ماه ذیالحجّه◾️
▪️روز هشتم ماه ذیالحجّه روز ترویه است و روزهاش فضیلت دارد و روایت شده که کفاره شصت سال است. شیخ شهید نیز غسل این روز را مستحب دانسته است.
◾️مفاتیحالجنان
#مراقبات_ماه_ذیالحجه◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei