■●آنچه در #تربیت کودکان باید رعایت شود●■
■در مورد کودکان فرموده اند ايشان را تا #هفت سالگی رها کنيد تا خود را در #سه بخش #تقويت کنند به گونه ای که:
۱-خوب #بخورند.
۲-خوب #بخوابند.
۳-خوب #بازی کنند.
■فرموده اند: تا #هفت سالگی کودکانتان را #رها کنيد تا خوب بازی کنند البته فقط #مواظب باشيد تا آنها در اين مدت #حرفهای بد ياد نگيرند.
■هرگز جلوی #بازی بچه را نگيريد که اگر بچه در اين مدت آنچه را که در توان دارد، اعم از قوه #بازيگری و #پرخوری و غير آن #بيرون نريزد اين قوه در او #ريشه ميکند و آن هنگام که #بزرگ شد #بازيگر و #پرخور می شود.
■زيرا تا انسان آنچه را که در #درون دارد بيرون نريزد نمیتواند آن را #رها کند.
#سِرّ آن اين است که يک قوة بازيگری در کودک وجود دارد که او بايد تا هفت سالگی تمام آن را #مصرف کند و بيرونش بريزد که اگر ريخت از آن به بعد دوران بازيگری اش به #اتمام رسيده است.
■کنترل قوة #خيال کودک تا قبل از هفت سالگی آسان است اما بعد از آن #مشکل می شود!
■نتیجه کلام اينکه وقتی #اساس نهال کودک خوب چيده نشد، اين نهال #کج رشد می کند. وقتی هم که کج شد #اوّلاً بسياری از آنها به دنبال #خودسازی نمیروند، #ثانياً اگر هم بروند بايد جان به لب بياورند تا خود را #مستقيم کنند.
■●شرح مراتب طهارت، استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت اول)●■
■●ششمین زاویه نگرش به مهدویّت، در جهان بینی عرفانی این است که انسان کامل خلیفه خداوند و جانشین و قائم مقام او در عالم است. همان طور که گفتیم، انسان کامل مظهر همه اسماء الهی است. خداوند متعال در رابطه با خلقت حضرت آدم علیه السّلام در قرآن کریم فرموده است: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ...: و هنگامیکه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین جانشینی برای خود قرار خواهم داد. (این امر برای فرشتگان دشوار آمد و نتوانستند هضم کنند.) گفتند: پروردگارا! آیا کسی را در آن (جایگاه) قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؛ در حالی که ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تو را تقدیس می کنیم؟! پس پروردگار فرمود: من چیزی می دانم که شما نمی دانید.
■●سپس خداوند ( برای اینکه پرسش ملائکه را پاسخ گوید و به آنها تفهیم کند) علم همه اسماء را به آدم آموخت و آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می گویید از اسامی ایشان به من خبر دهید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا! تو منزّهی و ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده ای نمی دانیم؛ تو دانا و حکیم هستی. سپس خداوند به آدم فرمود: ای آدم! آنان (ملائکه) را از اسماء ایشان آگاه کن ... . آیات مذکور نشان دهنده این واقعیّت است که وجود انسان کامل ظرفیّت دریافت تمامی اسماء الهی را دارد؛ در حالی که هیچ یک از ملائکه چنین ظرفیّتی نداشتند.
■●همچنین ضمیر (هِم) در کلمه (اسمائِهِم) به ذوی العقول اشاره دارد. این نکته تامّل برانگیزی است و حاکی از آن است که اسمائی که خداوند متعال به حضرت آدم علیه السّلام آموخت الفاظ و حروف نبودند؛ بلکه واقیّات عینی و خارجی بودند. آن واقعیّات به استناد احادیث فراوان چیزی جز حقیقت انسان کامل و وجود مقدّس پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام نبودند. زمانیکه حقیقت این اسماء مقدّس بر ملائکه عرضه شد، فرشتگان قادر به درک آنها نبودندو بر ایشان ناشناخته بود؛ ولی آدم علیه السّلام به درک و معرفت این اسماء راه یافت.
■●بدین ترتیب حتّی ملائکه مقرّب مظهریّت تام ندارند و نمی توانند پذیرای تمامی اسماء الهی شوند. اکنون درمیابیم که تنها انسان کامل می تواند خلیفه الهی بر روی زمین باشد و هم اوست که می تواند مظهر همه اسماء و صفات الهی گردد. در نتیجه همه اهل عالم در برابر خلیفه خداوند خاضعند؛ تا جاییکه حتّی ملائکه مقرّب در برابر انسان به سجده افتادند. البتّه فقط ملائکه سجده نکردند؛ بلکه همه کائنات و تمام عالم خلقت سجده کردند و سجده بالاترین درجه خضوع و خشوع است. انسان کامل خلیفه الله است و لذا عالَم که در برابر خداوند متعال تسلیم است، در برابر خلیفه خدا نیز تسلیم خواهد بود.
#ادامه_دارد...
■● #جان_جهان، ص ۸۰تا ۸۳●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت اول)●■ ■●ششمین زاویه نگرش به مهدویّت، در جهان بینی عرفانی این است ک
■●انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت پایانی)●■
■●ممکن است این شبهه در اذهان پیش آید که خلیفه و قائم مقام برای زمانی است که مستخلفٌ عنه وجود نداشته باشد. مثلاً وجود قائم مقام وزیر وقتی در وزارتخانه ضرورت می یابد که وزیر در سفر است و حضور ندارد و امور وزارتخانه با دستور و نظر قائم مقام وزیر جریان می یابد. در حالیکه متصوّر نیست خداوند متعال لحظه ای در عالم حاضر نباشد تا نیازی به جانشین باشد؛ کمااینکه در صورت حضور وزیر، وجود قائم مقام ضرورت ندارد.
■●در پاسخ می توان گفت خلیفه خدا مجرای فعل الهی و یدالله است و خداوند متعال عالم را از مجرای او اداره می کند؛ نه اینکه در غیاب خداوند، به جای او بنشیند و به اداره امور عالم بپردازد. مثل مدیری که از طریق ایادی خود کارها را انجام می دهد. به یک تعبیر می توان گفت مدیر کار را انجام می دهد و به تعبیر دیگر می توان انجام کار را به ایادی او نسبت داد.
■●ولایت خداوند بالذّات و بالاصاله است و او مستقلّاً محیط و شاهد بر عالم است؛ اما ولایت خلیفه خدا بالتّبع و بالنّیابه است. انسان هستی یا کون جامع است و همه مراتب وجود، از پایین ترین مرتبه اسفل سافلین که حضیض عالم خاک است تا بالاترین مرتبه که فوق اسماء صفات است، در دامنه سیر خلیفه الله قرار دارد؛ از این رو او می تواند در همه عوالم خلیفه خدا باشد.
■●اینکه خداوند فرمود: اِنّی جاعلٌ فی الارضِ خلیفهً، بدین معنا نیست که محدوده خلافت انسان کامل کره زمین است؛ بلکه بدین معناست که محلّ نصب یا جعل خلیفه بر روی زمین است؛ امّا زمانیکه به خلافت منصوب شد، قلمرو خلافتش تمامی عوالم خلقت را در بر می گیرد. به اعتبار جنبه جسمانی، او در زمین خلیفه است؛ ولی به اعتبار مراتب بالاتر وجودش، او خلیفه خداوند در ملکوت، جبروت، لاهوت و تمامی عوالم است.
■●لذا در یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین علیه السّلام آمده است: صَحِبوا الدُّنیا بِاَبدانٍ اَرواحُها مُعلّقهٌ بالمَحَلِّ الاَعلی اولئک خُلَفاءُالله فی ارضِه والدُّعاهُ الی دینه: آنان با بدن هایی مصاحب و همنشین دنیا و زمینیان هستند که روح هایشان آویخته به ملکوت اعلی است. ایشان جانشینان خداوند در زمین او هستند و مردم را به دین او می خوانند. بنابراین قلمرو خلافت ایشان از زمین تا محلّ اعلی واَنَّ الی رَبّکَ المُنتَهی است و همه عوالم را در بر می گیرد.
#یاعلی
■● #جان_جهان، ص ۸۰تا ۸۳●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش هشتم2⃣ ● بحث علمى ديگر (درباره زناشوئی و منشا طبیعی و فطری آن )
آیات 242-228 بقره قسمت نهم
بخش هشتم3⃣
● بحث علمى ديگر (درباره زناشوئی و منشا طبیعی و فطری آن )
و اگر مساله ازدواج بر پايه تعاون و اشتراك در زندگى بود، مى بايست مساله ازدواج ، هيچ يك از احكام مخصوص به خود را جز احكام عمومى اى كه براى همه شركتها و تعاونى ها وضع شده است ، نداشته باشد. (مثلا همه مردان در همه زنان شريك و نيز تمامى زنان در تمامى مردان شريك باشند)
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 420
و معلوم است كه در اين صورت ديگر در بشر فضيلتى به نام عفت ، باقى نمى ماند، و نسب ها و دودمانها مختلط مى شد، مساله ارث ، دچار هرج و مرج مى گرديد، و همان وضعى پيش مى آمد كه شيوعى ها (كمونيست ها) يعنى بلشويك ها پيش آوردند، و نيز در چنين صورتى ، تمامى غرائز فطرى كه مرد و زن (انسان ) مجهز به آن غرائز است باطل مى گردد، و ما ان شاء الله در محلى مناسب توضيح بيشترى دراين باره خواهیم داد.
اين بود اجمال گفتار ما در مساله زناشوئى ، و اما طلاق كه خود يكى از مفاخر اين شريعت است ، و اين نيز مانند همه احكامش ، از فطرت بشر سر چشمه دارد، به اين معنا كه جواز اصل آن را به عهده فطرت گذاشته ، و از ناحيه فطرت هيچ دليلى بر منع از طلاق نيست ، و اما خصوصيات قيودى كه در تشريع طلاق رعايت شده ، ان شاء الله بحث از آنها در تفسير سوره طلاق خواهد آمد.
در اينجا همين را بگوئيم و بگذريم كه در فطرى بودن اصل طلاق همين بس كه ملل متمدن دنيا و كشورهاى بزرگ امروز نيز بعد از سالها و قرنها ناگزير شدند حكم ممنوعيت آن را لغو نموده و جواز طلاق را در قوانين مدنى خود بگنجانند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 421
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#آیتالله_بهجت_ره
□... اصل حجاب از ضروریات و نص قرآن است؛ و کسانی که به این دستور بیاعتنایی میکنند، کار حرام انجام میدهند و باید توبه نمایند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهماالسلام■
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی اُستادِ العالَمِ و سَنَدِ الوجودِ ، مُرتَقی المَعارِجِ و مُنتَهَی الصُّعُودِ ، البَحرِ المَوّاجِ الأزَلی ، و السِّراجِ الوَهّاجِ الأبَدی ، ناقِدِ خَزائِنِ المعارفِ و العلومِ ، مَحتدِ العقولِ و نهایة الفُهُومِ ، عالِمِ الأسماء ، دلیلِ طُرُق السَّماءِ ، الکَونِ الجامِعِ الحقیقی ، و العُروةِ الوُثقی الوَثیقی ، بَرزَخِ البرازخ و جامِعِ الأضداد ، نورِ اللهِ بِالهِدایة و الإرشاد ،المُستَمِعِ القرآنِ مِن قائِلِهِ ، الکاشِفِ لأسرارِهِ و مَسائِلِهِ ، مَطلَع شَمسِ الأبَدِ ، جَعفر بن محمَّد ، علیه صلوات الله المَلِکِ الأحَد
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□در #عيون از #حسين بن خالد از حضرت #رضا (عليه السلام) روايت آورده كه گفت: من از پدرم شنيدم كه از پدرش (عليه السلام) حديث كرد كه:
#اولين سوره اى كه از قرآن #نازل شد سوره (بسم الله الرحمن الرحيم اقرا باسم ربك ) بود، و #آخرين سوره اى كه #نازل شد سوره #اذا_جاء_نصرالله بود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره نصر□
تفسیرالمیزان
□چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر□
□ #مؤلف: شايد منظور از #آخرين سوره #دربست و به طور #تمام بوده، كه در اين صورت #منافات ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها #بعد از اين سوره نازل شده باشد.
□ #تفصيل داستان #فتح_مكه□
□در #مجمع_البيان در داستان فتح مكه آمده:
#بعد از آنكه در سال #حديبيه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با #مشركين قريش #صلح نمود، يكى از #شرائط صلح اين بود كه هر #كس و هر #قبيله عرب بخواهد مى تواند #داخل در #عهد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد #قريش گردد، قبيله #خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #پيوست، و قبيله #بنى_بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و #بين اين دو قبيله از #قديم_الايام #دشمنى بود.
□در اين بين #جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و #قريش بنى بكر را با دادن #سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك #انسانى ندادند به جز #بعضى افراد، از آن جمله #عكرمه بن ابى جهل و #سهيل بن عمرو كه #شبانه و #مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير #عمرو بن سالم خزاعى #سوار بر مركب خود شد و به #مدينه نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مسأله فتح مكه بر سر #زبانها افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #مسجد در بين مردم بود، عمرو بن سالم #ايستاد و اين اشعار را #سرود:
○لا هم انى ناشد محمدا
○حلف ابينا و ابيه الاتلد
○ان قريشا اخلفوك الموعدا
○و نقضوا ميثاقك الموكدا
○و قتلونا ركعا و سجدا
#ترجمه:بارالها #شاهد باش من به #محمد (صلی الله علیه وآله) اطلاع دادم، و او را به #کمک طلبیدم، و به سوگندهای #غلیظی که نیاکان ما و نیاکان او مقدسش می شمردند #سوگند دادم که #قریش درباره ات #خلف_وعده کردند و عهد #مؤکد تو را #نقض نمودند و ما را در حال #رکوع و #سجده کشتند.
□رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى #عمرو بس است سپس برخاست و به خانه همسرش #ميمونه رفت و فرمود: #آبى برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به #غسل و شستشوى خود، و مى فرمود: #يارى نشوم اگر #بنى_كعب - خويشاوندان عمرو بن سالم - را يارى نكنم، آنگاه از #خزاعه بديل بن ورقاء با #جماعتى حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از #بنى بكر و #قريش كشيده بودند و #مخصوصا يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف #مكه برگشتند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری میشناسند
□●مقصود از رئیس مذهب بودن امام صادق علیه السّلام چیست؟ چرا مذهب تشیّع را به نام مذهب جعفری میشناسند؟ - بخش دوّم●□
□●بنا به اعتقاد ما، تشیّع یعنی استمرار آموزههای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم، و چیزی جدای از آن نیست.
□●تشیّع در زمان حیات رسول الله آغاز شد. حتّی واژهی شیعه را خود پیغمبر ذیل آیهی شریفه:
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»
در مورد یاران و همراهان امیرالمؤمنین علیه السّلام به کار بردند. اهل سنّت، در کتاب معتبر حدیثیشان از پیغمبر اکرم، نقل کردهاند که فرمودند:
«ﻳَﺎ علی ﺃَﻧْﺖَ ﻭَ ﺷِﻴﻌَﺘﻚ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»
ای علی؛ تو و شیعیانت، بهترین خلایق خدا هستید.
□●بنابراین واژهی شیعه، توسّط خود پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وضع و به کار برده شد و تشیّع از زمان حیات ایشان مطرح بود.
□●در دوران حیات پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، عدّهای از اصحاب پیامبر دور امیرالمؤمنین علیه السّلام جمع و با ایشان محشور بودند. کَمااینکه عدّهای هم دور ابابکر و عمر و عثمان بودند. در واقع دو تیپ مختلف در بین صحابهی پیغمبر دیده میشد. از همان زمان حیات رسول الله، کسانی با امیرالمؤمنین علیه السّلام هم روحیه و همراه بودند و بعد از رحلت رسول الله هم شیعه خوانده شدند. پس تشیّع در زمان پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وجود داشت و در زمان امیرالمؤمنین علیه السّلام، در زمان حسنین و در زمان امام سجّاد و امام باقر علیهم السّلام استمرار پیدا کرد؛ منتها به دلیل اینکه چهار مکتب فقهی اهل تسنّن در آن زمان شکل گرفت و به نام رؤسای آن مذاهب خوانده شد؛ مکتب تشیّع هم مکتب جعفری نام گرفت.
□●بخش عمدهای از آموزههای مکتب تشیّع را امام صادق عليه السّلام در جلسات درس عظیمی که دایر میکردند، بیان فرمودند. حاصل این آموزههای حضرت، چهارصد کتاب شد که شاگردان ایشان تألیف کردند. این چهارصد کتاب «اصول أربَعَةُ مِأة» نام گرفت. بعدها نیز مطالب همان کتابها تدوین شد و کتابی مثل کافی و کتابهای حدیثی بعدی شیعه را شکل داد. به این لحاظ این مذهب را مذهب جعفری و امام صادق علیه السّلام را رئیس این مذهب میدانند. والّا رئیس مذهب ما خود رسول الله و امیرالمؤمنین علیهما السّلام هستند و تشیّع چیزی جدا از اصل آموزههای پیغمبر و قرآن کریم نیست. منتها شیعه این آموزههای قرآن و سنن نبوی را از زلالترین، پاکترین و نابترین مَجرا، که اهل بیت پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم هستند، دریافت کرده است.
□●بنا به ضرب المثلی که در بین عرب است؛ که «أهل البَيتِ أْدریٰ بِْما فِْیاْلبَيتِْ» اهل خانه بیشتر میدانند که در خانه چه میگذرد. شیعه معتقد است أهل البَيتِ پیغمبر نسبت به آموزههای پیامبر أْدریٰ هستند و لذا این آموزهها را مستقیماً از اهل بیت علیهم السّلام دریافت کرده است.
□●شهادت امام صادق علیه السّلام را به محضر فرزند برومند و بزرگوار آن حضرت، بقیة الله الأعظم امام عصر أرواحُنافِداه و همهی پیروان، ارادتمندان، سرسپردگان و دوستداران ایشان، تسلیت عرض میکنم و امیدوارم خدای متعال ما را شاگردان شایستهای برای مکتب امام صادق علیه السّلام قرار دهد.
استاد مهدی طیّب۹۱/۰۶/۱۶
#مناسبات_ماه_شوال
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○حقوق مسلم بر مسلم از دیدگاه #امام_صادق علیهالسلام○□
#استاد_علی_صفایی_حائری
□○معلّى بن خُنيس از امام صادق، از حق مسلم بر مسلم سؤال مى كند و حضرت مى فرمايد: اين حقوق هفت تاست. هر كس يكى از آنها را ضايع كند از ولايت خدا خارج شده و ديگر در او سعى براى خدا نيست.
□○معلّى مى پرسد اين حقوق چه هستند و امام صادق مى فرمايد: من بر تو دلسوز هستم و مى ترسم اين حقوق را ضايع كنى و حفظ ننمايى و عمل نكنى. معلّى مى گويد: «لا قوة الا باللّه» و حضرت حقوق را مى شمارند.
□○ ۱-ساده ترين اين حقوق اين است كه براى او دوست داشته باشى آنچه براى خود مى خواهى، و براى او نخواهى آنچه براى خودت نمى پسندى.
□○ ۲- و حق دوم اين كه از سخط دورى كنى و به دنبال رضا و خشنودى او باشى و امر او را اطاعت نمايى.
□○ ۳- و حق سوم اين كه او را با جان و مال و زبان و دست و پاى خودت يارى كنى.
□○ ۴- و حق چهارم اين كه چشم و راهنما و آيينه او باشى.
□○ ۵-و حق پنجم اين كه تو سير نباشى او گرسنه بشود و تو سيراب نباشى و او تشنگى ببرد و تو نپوشى و او عريان بگردد.
□○ ۶-و حق ششم اين كه اگر تو خادمى دارى و امكان دارى و برادر تو خادمى ندارد، پس خادم خود را براى او آماده كنى تا لباسش را بشويد و غذايش را بسازد و فراش او را آماده سازد.
□○ ۷-و حق هفتم اين كه تعهدات او را به عهده بگيرى و دعوتش را اجابت كنى و بيمارش را عيادت نمايى و بر جنازه اش حاضر باشى و اگر فهميدى كه نيازى دارد و حاجتى دارد، براى انجامش بشتابى و او را مجبور به سؤال ننمايى. اگر اين كارها را انجام دادى، «وَصَلَت وِلايَتُكَ بِوِلايَتِه وَ وِلايَتَهُ بِوِلايَتِكَ»؛ ولايت خود را با ولايت او پيوند زده اى.
□○و در حديث ديگرى آمده است كه اگر در نزد برادرت اظهار ناراحتى كنى و بگويى افّ، يعنى ناراحتم، رابطه ولايتى شما بريده مى شود. «انْقَطَعَ ما بَيْنَهُما مِنَ الْوِلايَة» و يا «لَيْسَ بَيْنَهُما وِلايَةٌ».
□○... در سوره انفال آمده «الّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةً فِى الْارْض وَ فسادٌ كَبيرٌ»:اگر در برابر ولايتهاى كفر و پيوندهاى آنان شما به اين پيوند ولايت و نصرت روى نياوريد و اين ارتباط را عملى نكنيد، در زمين فتنه ها تحقق مى يابد و فساد كبير، ثبات مى گيرد. روى آوردن به ولايت و نصرت، فتنه و فساد را برطرف مى سازد. فتنه در انسان بلاء و آزمايش اوست و در زمين درگيرى ها و خونريزى هاست و فساد به هم ريختن نظام و چشم پوشى از مصالح عمومى و كلى است: مصالح عمومى، در جامعه و مصالح كلى در جهان.
□○آنچه در برابر كفر و فتنه و فساد آن، نيرومند مى ايستد، ايمانى است كه به قدرت تبديل شده و به محبت و ولايت و به سرپرستى و ولايت گره خورده است. مادام كه ايمان به ولايت مبدل نشود، نيروى جلوگير و مصلح نخواهد بود.
□○اگر ما چهار نفر هر كدام از ليوان خودش دفاع و حفاظت كند، پس هر ليوان يك محافظ بيشتر نخواهد داشت؛ اما اگر هركس از همه ليوانها حفاظت نمايد، پس هر ليوان چهار محافظ خواهد داشت و هر خانه و هر فرزند و هر خانواده محافظهاى زيادترى خواهند داشت. و همين باعث قدرت تو و ترس دشمن و نگهدارى از مصالح عمومى و كلى خواهد بود.
□○از معرفت دینی تا حکومت دینی، ص ۳۸○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●توصیههای امام صادق علیه السّلام به شیعیان●■
■قَالَ الاِمام الصادق علیه السّلام:
"أُوصِيكُمْ بِتَقْوَیالله، وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ لِمَنِ ائْتَمَنَكُمْ، وَ حُسْنِ الصَّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتُمُوهُ، وَ أَنْ تَكُونُوا لَنَا دُعَاةً صَامِتِينَ."
■فَقَالُوا: يَا ابْنَ رَسُولِ الله، وَ كَيْفَ نَدْعُو إِلَيْكُمْ وَ نَحْنُ صُمُوتٌ؟
■قَالَ: "تَعْمَلُونَ بمَا أَمَرْنَاكُمْ بِهِ مِنَ الْعَمَلِ بِطَاعَةِ اللهِ وَ تُعَامِلُونَ النَّاسَ بِالصِّدْقِ وَ الْعَدْلِ، وَ تُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ، وَ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ لَا يَطَّلِعُ النَّاسُ مِنْكُمْ إِلَّا عَلَى خَيْرٍ، فَإِذَا رَأَوْا مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ عَلِمُوا اَفَضْلَ مَا عِنْدَنَا فَتَنارَعُوا إِلَيْهِ."
#امام_صادق_علیهالسّلام_فرمودند:
■شما را توصیه میکنم به تقوای الهی. تقوی الله غیر از تقوای از معاصی است؛ تقوی الله یعنی غیر خدا را به دل راه ندادن، از غیر خدا پرهیز کردن.
■و توصیه میکنم به اینکه هر کس که شما را امین دانست و امانتی به شما سپرد، آن امانت را ادا کنید؛ خیانت در امانت نکنید. این امانت چه میتواند باشد؟ اقیانوس عظیمی است. فکر کنید ببینید چه امانتهایی خدا، پیغمبر، ائمّه و اولیای دین نزد ما گذاشتهاند؛... تا افراد معمولی و سادهای که ممکن است یک شیء مادی را امانت نزد ما گذاشته باشند.
■سوّمین توصیهی من به شما شیعیانم این است که با کسانی که مصاحب و رفیق میشوید شرط رفاقت و مصاحبت را به خوبی ادا کنید. مصاحبان و دوستان خوبی باشید. شرط دوستی و رفاقت را به خوبی ادا کنید.
■و توصیه میکنم به شما که دعوت کنندگانی به سوی ما باشید با سکوت، صامت؛ یعنی چه؟ یعنی با حرف به سوی ما دعوت نکنید، با عملتان افراد را دعوت کنید نه با حرفتان.
■رفتار زیبا و شایستهی شما سبب شود که افراد بگویند عجب انسانهای قشنگی هستند، اینها کجا رفتهاند که این قدر قشنگ شدهاند؟ چه کسی اینها را تربیت کرده که اینقدر خوب بار آمدهاند؟ دعوت کنندگانی به سوی ما باشید با سکوت.
■عرض کردند ای پسر رسول خدا! ای امام صادق! چگونه دعوت کنیم درحالیکه ساکت هستیم و سخن نمیگوییم؟
■فرمودند: اینطور که به آنچه از طاعت الهی که ما اهل بیت شما را به آن امر کردیم عمل کنید. و با مردم هم با صداقت و عدالت رفتار کنید. امانتی را هم که به شما سپرده میشود به شایستگی ادا کنید.
■و اینکه مردم را به نیکیها، زیباییها و شایستگیها امر کنید و از آلودگیها و پلیدیها نهی کنید.
■و اینکه مردم جز به خوبی از شما خبردار نشوند. یعنی هر خبری از شما میشنوند خبر خوبیها، شایستگیها و رفتارهای زیبای شما باشد.
■وقتی مردم شما را دیدند که این طور هستید؛ آن وقت فضیلتی که در نزد ما هست را میفهمند. یعنی در مکتب ما اهلبیت چه گوهرهای بزرگی است و کسی بیاید سر به ما بسپرد و خودش را در اختیار ما قرار دهد چه موجود برجسته و والایی میشود.
■وقتی رفتارهای زیبای شما را دیدند آن وقت ارزش مکتب ما را درک میکنند. آن موقع دست و سر میشکنند برای اینکه هر چه زودتر بیایند به ما بپیوندند و پیرو ما اهلبیت شوند...
#یاعلی
■●«استاد مهدی طیّب»●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
● آيه 243 ، سوره بقره
بخش اول1⃣
أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا يَشكرُونَ(243)
● ترجمه آیات
مگر داستان آنان كه هزاران نفر بودند و از بيم مرگ ، از ديار خويش بيرون شدند نشنيدى كه خدا به ايشان گفت بميريد، آنگاه زنده شان كرد كه خدا بر مردم كريم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند.(243)
● بیان آیه
أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ...
كلمه ((رويت )) كه مصدر فعل ((ترى )) است و به معناى ديدن است ، در اينجا معناى ديدن نيامده ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 422
بلكه به معناى علم آمده ، و علت اينكه از علم تعبير به رؤيت كرده براى اين است كه بفهماند مطلب آنقدر روشن است كه مى توان آگاهى از آن را ديدن خواند اين آيه شريفه ، همانند آيات زير است كه مى فرمايد: ((الم تر ان الله خلق السموات و الارض بالحق )) و نيز مى فرمايد: ((الم تر كيف خلق الله سبع سموات طباقا؟))
زمخشرى در اين باره گفته است كلمه ((الم تر)) به منزله يك مثال است كه در مقام شگفت انگيزى و تعجب به كار مى رود، وقتى كه مى گوئيم : ((الم تر كذا و كذا)) معنايش اين است كه : راستى تعجب نمى كنى از اينكه چنين و چنان شد؟ و كلمه ((حذر الموت )) مفعول له براى فعل ((خرجوا)) است ، و معنايش اين است كه : مگر نديدى آن كسانى را كه به خاطر ترس از مرگ ، از ديار خود خارج شدند؟ و نيز ممكن است كه آن را مفعول مطلق گرفته و بگوئيم : تقدير آيه : ((خرجوا من ديارهم و هم الوف يحذرون الموت حذرا))، است يعنى از ديار خود بيرون شدند در حالى كه هزاران نفر بودند، و از مرگ مى ترسيدند، ترسيدنى كه ناگفتنى است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#آیتالله_بهجت_ره :
□دوام ذکر، انسان را به مرتبۀ یقین میرساند. آیا ممکن است کسی دائمالذکر باشد و موقِن (یقیندارنده) نباشد؟!...
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□ #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از #پيش خبر داده بود كه گويا مى بينم #ابوسفيان از طرف قريش به سوى شما مى آيد تا پيمان #صلح_حديبيه را #تمديد كند و به زودى #بديل بن ورقاء را در راه مى بيند. اتفاقا همينطور كه فرموده بود پيش آمد، بديل و همرهانش ابوسفيان را در #عسفان ديدند كه از طرف #قريش به مدينه مى رود تا پيمان را تمديد و محكم كند.
همينكه ابوسفيان #بديل را ديد پرسيد: از كجا مى آيى؟ گفت رفته بودم كنار #دريا و اين #بيابانهاى اطراف.
گفت: مدينه نزد #محمد نرفتى؟ پاسخ داد: #نه. و از هم جدا شدند، بديل به طرف #مكه رهسپار شد.
ابوسفيان به همراهان خود گفت: اگر بديل مدينه رفته باشد، حتما #آذوقه_شترش را از #هسته_خرما داده، برويم ببينيم #شترش كجا خوابيده بود، رفتند و آنجا را يافته #پشكل شتر بديل را پيدا كردند و #شكافتند ديدند هسته خرما در آن هست ابوسفيان گفت به خدا #سوگند بديل نزد محمد رفته بود.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei