کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کافرون□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور آمده كه #ابن جرير، ابن ابى حاتم، و ابن انب
□بحث روایتی سوره کافرون□
#تفسیرالمیزان
□و در تفسير #قمى از پدرش از #ابن ابى عمير روايت كرده كه گفت: #ابوشاكر از ابى جعفر احول از سوره مورد بحث سؤال كرد، كه مگر يك سخنگوى #حكيم اينطور حرف مى زند كه در يك سطر مطلبى را #دوبار بگويد و تكرار كند؟ ابى جعفر احول جوابى از اين اشكال نداشت.
#ناگزير به طرف #مدينه روان شد، و در مدينه از امام #صادق (عليه السلام) پرسيد حضرت فرمود: #سبب نزول اين سوره و #تكرار مطلبش اين بود كه قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #پيشنهاد كرده بود، بيا تا بر سر پرستش خدايان #مصالحه اى كنيم، #يك_سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، #باز يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، خداى تعالى در پاسخشان #عين سخن آنان را يعنى #تكرار_مطلب را بكار برد، آنها گفته بودند يك سال تو خدايان ما را عبادت كن در پاسخ فرمود: (لا اعبد ما تعبدون)
آنها گفته بودند و يك سال ما خدای تو را. در پاسخشان فرمود: (و لا انتم عابدون ما اعبد لكم دينكم و لى دين )
□ #ابوجعفر احول وقتى اين پاسخ را شنيد نزد #ابى شاكر رفت، و جواب را بدو گفت. ابوشاكر گفت: اين جواب مال تو نيست اين را #شتر از #حجاز بدينجا حمل كرده، (يعنى تو نزد #جعفر بن محمد رفته اى و #پاسخ را از او گرفته اى).
#مؤلف: #مفاد تكرار در كلام قريش اين است كه بيا تا به #آخر_عمر يك سال تو خدايان ما را و يك سال ما خداى تو را بپرستيم.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ترجمه آيات سوره #کوثر در #تفسیرالمیزان□
□به نام اللّه كه به نيك و بد بخشنده، و به نيكان مهربان است□
محققا ما به تو خير كثير (فاطمه عليها السلام) داديم(۱)
پس به شكرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن(۲)
و بدان که محققا شماتت گوی و دشمن تو ابتر و بلا عقب است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□
□إنا أعطيناكَ الكوثر(۱)
#تفسیرالمیزان
□در #مجمع البيان مى گويد: كلمه (#كوثر) بر وزن (فوعل) به معناى چيزى است كه شأنش آن است كه كثير باشد، و كوثر به معناى #خير_كثير است.
ولى #مفسرين در تفسير كوثر و اينكه كوثر چيست #اختلافى عجيب كرده اند.
□ #بعضى گفته اند: خير كثير است. و بعضى #معانى ديگرى كرده اند كه فهرست وار از نظر خواننده مى گذرد:
۱- نهرى است در بهشت.
۲-حوض خاص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در بهشت و يا در محشر است.
۳-اولاد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است.
۴-اصحاب و پيروان آن جناب تا روز قيامت است.
۵-علماى امت او است.
۶-قرآن و فضائل بسيار آن.
۷-مقام نبوت است.
۸-تيسير قرآن و تخفيف شرايع و احكام است.
۹- اسلام است.
۱۰- توحيد است.
۱۱- علم و حكمت است.
۱۲- فضائل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم)است.
۱۳- مقام محمود است.
۱۴- نور قلب شريف رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است.
□و از اين قبيل #اقوالى ديگر كه به طورى كه از #بعضى از مفسرين نقل شده بالغ بر #بيست_و_شش قول است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و اما #باقى اقوال #هيچ دليلى ندارند به جز #تحكم و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در #آخر_سوره فرمود:
(ان شانئك هو الابتر).
با در نظر گرفتن اينكه كلمه (#ابتر) در ظاهر به معناى #اجاق_كور است، و نيز با در نظر گرفتن اينكه جمله مذكور از باب #قصر_قلب است، چنين به دست مى آيد كه منظور از كوثر، #تنها و تنها #كثرت_ذريه اى است كه خداى تعالى به آن جناب #ارزانى داشته، (و بركتى است كه در نسل آن جناب قرار داده )، و يا مراد #هم خير كثير است و هم كثرت ذريه، چيزى كه هست كثرت ذريه يكى از #مصاديق خير كثير است، و اگر مراد مساله ذريه به #استقلال و يابه طور #ضمنى نبود، آوردن كلمه (إن) در جمله (ان شانئك هو الابتر) #فايده اى نداشت، زيرا كلمه (إن) علاوه بر #تحقيق، #تعليل را هم مى رساند و معنا #ندارد بفرمايد ما به تو #حوض داديم، چون كه #بدگوى تو اجاق كور است و يا بى خبر است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و ا
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□و روايات هم #بسيار زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را به اجاق كورى #زخم_زبان زد و اين زخم زبان هنگامى بود كه #قاسم و #عبداللّه دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از #دنيا رفتند، پس با اين بيان روشن شد كه سخن آن #مفسر كه گفته:
(منظور #صاحب اين زخم زبان از كلمه (#ابتر) بريدگى از #مردم يا انقطاع از #خير بوده و خداى تعالى در #رد گفتارش فرموده او خودش #منقطع از هر چيز است) سخن #بی_وجهى است.
□و چون جمله (انا اعطيناك الکوثر) در مقام منت نهادن بود، با #سياق متكلم مع الغير (#ما) آمد كه بر #عظمت دلالت مى كند، و چون منظور از آن #خوشدل ساختن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بود مطلب را با واژه #اعطاء كه ظاهر در #تمليك است بيان داشت و فرمود: ما به تو #كوثر عطا كرديم.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□
□فصل لربك و انحر(۲)
#تفسیرالمیزان
□از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به #نماز و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر #نعمت است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با #نماز و نحر شكرگزارى كن.
□و مراد از (#نحر) بنا بر رواياتى كه از طرق #شيعه و #سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام #صادق و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، #دست بلند كردن به طرف #گردن در هنگام #تكبير گفتن براى نماز است.
□ولى #بعضى گفته اند: معنايش اين است كه نماز #عيد_قربان بخوان، و شتر هم #قربانى كن، (چون كلمه #نحر به معناى سر بريدن شتر به آن نحو #خاص است، همچنان كه كلمه #ذبح به معناى سر بريدن ساير حيوانات است).
□بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت #نماز بخوان، و وقتى سر از #ركوع بر مى دارى به طور كامل بايست.
بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□ □فصل لربك و انحر(۲) #تفسیرالمیزان □از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فا
□بیان آیه(۳)سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□ان شانئك هو الابتر(۳)
□كلمه (شانى ء) به معناى #دشمن_خشمگين، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود #عاصى_بن_وائل بوده.
بعضى گفته اند: مراد از #ابتر منقطع از #خير، و يا منقطع از #قوم_خويش است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات #شان_نزول نمى سازد.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش #وحى فرستاد كه وقتى #تكبير_اول نماز را مى گويى #دستها را تا برابر #نحرت - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر.
□و در #مجمع_البيان در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام #صادق (علیه السلام) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از #بلند كردن دستهايت تا #برابر صورت.
#مؤلف آنگاه مى گويد: #عبداللّه بن سنان هم #مثل اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز #قريب به آن را #جميل از آن جناب روايت كرده است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كر
□بحث روایتی سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: #بزرگترين فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #قاسم، سپس #زينب، و آنگاه #عبدالله، و پس از او #ام_كلثوم، و آنگاه #فاطمه و در آخر #رقيه بود، قاسم از #دنيا رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در #مكه از دنيا رفت، و بعد از او #عبداللّه از دنيا رفت،
و #عاصى_بن_وائل سهمى گفت: نسل او #قطع شد، پس او #ابتر و بى عقب است، در #پاسخش خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى
□بحث روایتی سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□و در #همان كتاب است كه #زبير بن بكار و ابن عساكر، از #جعفر بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: #قاسم پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از #دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به #عاصى بن وائل و #پسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان #زخم_زبانى به او مى زنم، همين كه آن جناب #نزديك شد، گفت: چه خوب شد كه #اجاقش كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #ابوجهل بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #عقبه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه #كعب بن اشرف بوده، ولى معتبر #همان است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است.
□ #مؤيد آن، روايتى است كه مرحوم #طبرسى آن را در #احتجاج از حسن بن على (علیه السلام) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با #عمرو بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى #مشترك متولد شدى (يعنى #مادرت هم با عاصى بن وائل #هم_بستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از #رجال_قريش بر سر تو #نزاع كردند، #ابوسفيان بن حرب گفت اين پسر از #نطفه من است. وليد بن مغيره گفت: از #من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان #لئيم تر و بى حسب و نسب تر و #خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان #عاصى بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود #ملحق ساخت.
□و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به #خطبه ايستادى، و گفتى اين منم.
كه #محمد(صلی الله عریه وآله) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى #ابتر است، يعنى اولاد #ذكورى ندارد، اگر از دنيا برود نامش از #صفحه روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره
□بحث روایتی سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□و در تفسير #قمى در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر #نهرى است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش #ابراهيم باشد.
□ #مؤلف: اين روايت علاوه بر اينكه #مرسل است، يعنى سندش #ذكر نشده، و علاوه بر اينكه #مضمر است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و #روشن نكرده كه كدام يك از #ائمه فرموده، با ساير روايات #معارض است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت #منافات ندارد كه كوثر به معناى #خير_كثير باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم #مصداقى از خير كثير است.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□
□ارايت الذى يكذب بالدين(۱)
#تفسیرالمیزان
□كلمه ( #رؤيت) هم مى تواند به معناى ديدن با #چشم باشد، و هم به معناى #معرفت. و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، بدان جهت كه فردى #شنونده است، نه بدان جهت كه #پيامبر است، در نتيجه #خطاب به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود. و مراد از ( #دين)، جزاى يوم الجزاء است، پس كسى كه دين را تكذيب كند #منكر معاد است.
□ولى #بعضى گفته اند: مراد از #دين، همان معناى معروفش يعنى #كيش و #ملت است.
□اوصاف #تكذيب_كنندگان دين:
#راندن يتيم، عدم #اهتمام به طعام مسكين، #سهل_انگارى در نمازگزاران، #رياكارى و #منع (ماعون)(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□ □ارايت الذى يكذب بالدين(۱) #تفسیرالمیزان □كلمه ( #رؤيت) هم مى تواند به
□بیان آیات (۲) سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□فذلك الذى يدع اليتيم(۲)
□كلمه ( #دع) به معناى #رد كردن به زور و به #جفا است، و حرف ( #فاء) در كلمه ( #فذلك) براى #توهم معناى شرط است، و #تقدير كلام (ارايت الذى يكذب بالجزاء فعرفته بصفاته، فان لم تعرفه فذلك الذى...) است، يعنى: آيا آن كس را كه روز #جزا را تكذيب مى كند، از راه صفاتى كه #لازمه تكذيب است شناختى؟ اگر نشناختى پس بدان كه او كسى است كه يتيم را به #زور از در خانه خود مى راند، و او را جفا مى كند، و از عاقبت عمل #زشتش نمى ترسد، و اگر روز جزا را #انكار نمى داشت چنين جراتى را به خود نمى داد، و از #عاقبت عمل خود مى ترسيد، و اگر مى ترسيد به يتيم #ترحم مى نمود.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□و لا يحض على طعام المسكين(۳)
□كلمه (#حض) به معناى #تحريك و #تشويق است، و در كلام، #مضافى حذف شده، #تقديرش (و لا يحض على #اطعام طعام المسكين) است، يعنى مردم را به #اطعام_طعام_مسكين تشويق نمى كند.
□ #بعضى از مفسرين گفته اند: اگر #تعبير به طعام كرد، #نه به اطعام، براى اين بود كه #اشاره كرده باشد به اينكه مسكين گويا #مالك زكات و صدقه است و #احتياج ندارد به اينكه كسى به او #اطعام كند، وقتى طعام را كه #حق خود او است به او بدهند او #خودش مى خورد، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: (و فى اموالهم حق للسائل و المحروم).
□ #بعضى ديگر گفته اند: طعام در آيه به معناى #اطعام است. و اگر تعبير به تشويق به طعام كرد، و نه به خود عمل (#اطعام) براى اين بود كه #حض هم شامل #تشويق_عملى يعنى #خود عمل اطعام مى شود، و هم شامل #تشويق_زبانى.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □و لا يحض على طعام المسكين(۳) □كلمه (#حض) به معناى #تحري
□بیان آیات (۴)و (۵) سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□فويل للمصلين(۴)
□الذين هم عن صلاتهم ساهون(۵)
□يعنى آنهايى كه از #نمازشان غافلند #اهتمامى به امر نماز ندارند، و از #فوت شدنش باكى ندارند چه اينكه به #كلى فوت شود و چه اينكه #بعضى از اوقات فوت گردد، و چه اينكه #وقت_فضيلتش از دست برود و چه اينكه #اركان و شرايطش و احكام و مسائلش را #ندانسته نمازى باطل بخوانند.
□در آيه شريفه #تكذيب اگر روز #جزا به چنين نمازگزارانى #تطبيق شده، چون حرف (#فاء) كه بر سر جمله آمده مى فهماند جمله مزبور #نتيجه تكذيب روز جزا است و مى رساند چنين نمازگزارانى خالى از #نفاق نيستند، چون تكذيب روز جزا #تنها به اين نيست كه به كلى آن را #منكر شود، كسى هم كه #تظاهر به ايمان مى كند و نماز مسلمانان را مى خواند، اما طورى مى خواند كه #عملا نشان مى دهد #باكى از روز جزا ندارد، او نيز روز جزا را #تكذيب كرده است.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□در تفسير #قمى در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمده كه اين آيه درباره #ابوجهل و #كفار _قريش نازل شد.
و در #ذيل آيه شريفه (الذين هم عن صلاتهم ساهون) آمده كه #منظور از اين جمله كسانى هستند كه به #كلى نماز را ترك كنند، زيرا اگر صرف #سهو آدمى را مستوجب ويل سازد، بايد همه #مستوجب باشند، چون هر انسانى و مسلمانى در نمازش #سهو مى كند، امام #صادق (علیه السلام) در #ذيل اين آيه فرموده: منظور #تأخير نماز از اول وقت و #بدون عذر است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در تفسير #قمى در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمد
□بحث روايتى سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□در كتاب #خصال از #على (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث #چهارصد بندى فرمود: هيچ عملى نزد خدا #محبوبتر از نماز نيست، پس مبادا هيچ كارى از كارهاى دنيا شما را از نماز در #اول_وقتش باز بدارد، براى اينكه خداى عزوجل اقوامى را به همين #جرم مذمت نموده و فرموده: (الذين هم عن صلاتهم ساهون )
يعنى كسانى كه از در #غفلت نسبت به امر نماز و اوقات آن سهل انگارى مى كنند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #خصال از #على (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث #چه
□بحث روايتى سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□در #كافى به سند خود از #محمد بن فضيل روايت كرده كه گفت: از عبد #صالح #موسى بن جعفر (علیه السلام) از #مفاد كلام خداى عزوجل پرسيدم كه می فرمايد: (الذين هم عن صلاتهم ساهون)، فرمود: كسى است كه حق نماز را #ضايع كند.
#مؤلف: و اين مضامين در رواياتى ديگر نيز آمده است.
□و در #الدرالمنثور است كه #ابن_جرير و ابن ابى حاتم و #بيهقى در كتاب #سنن خود، از #على بن ابيطالب روايت كرده اند:
كه در تفسير (الذين هم يراون) فرمود: يعنى با نماز خود #ريا مى كنند.
□و نيز در #همان كتاب آمده كه #ابونعيم و #ديلمى و #ابن عساكر از #ابوهريره نقل كرده اند كه گفت: #رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در #تفسير آيه و (يمنعون الماعون) فرمود: #ماعون همه آن چيزهايى است كه مردم به عنوان #كمك در بين خود #عاريه مى دهند و مى گيرند، از تبر گرفته تا ديگ و دلو و نظاير آن.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #محمد بن فضيل روايت كرده كه گفت: از
□بحث روايتى سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□در #كافى به سند خود از #ابوبصير از امام #صادق (علیه السلام) روايت آورده كه در #ضمن حديثى فرمود:
منظور از #ماعون در جمله (و يمنعون الماعون ) #قرضى است كه بدهى و #احسانى است كه بكنى، و #اثاث خانه اى است كه به #عاريه بدهى، #زكات هم يكى از #مصاديق ماعون است.
□ #مؤلف: در اين روايت ماعون به #زكات هم تفسير شده، و اين تفسير از طرق #اهل سنت نيز از #على (علیه السلام) روايت شده، نظير روايتى كه در #الدرالمنثور به اين عبارت آمده: (ماعون) #زكات_واجب است كه از آن #مضايقه مى كنند، و به #نماز خويش خودنمايى و #ريا مى كنند، و #مانع زكات خود مى شوند.(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #ابوبصير از امام #صادق (علیه السلام)
□بحث روايتى سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□و در #الدرالمنثور است كه #ابن قانع از #على بن ابیطالب روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شنيدم مى فرمود: مسلمان #برادر مسلمان است، وقتى با او #برخورد مى كند، سلامش مى گويد، و او سلام را به وجهى #بهتر به وى بر میگرداند، يعنى او بايد #سلام كند و اين بايد #عليك بگويد و بايد كه ماعون را از او #دريغ ندارد. پرسيدم يا رسول اللّه ماعون چيست؟ فرمود: از #سنگ گرفته تا آهن و از #آب گرفته تا هر چيز ديگر.
□ #مؤلف: رسول خدا در روايتى ديگر آهن را به #ديگ هاى مسين و #تبر آهنين، و سنگ را به ديگهاى سنگى #تفسير فرموده است.(۵)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□لايلاف قريش(۱)
□ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲)
□ماده (الف) - به كسره همزه - كه مصدر #ثلاثى_مجرد و باب افعالش (#ايلاف) مى آيد، به معناى #اجتماع با همبستگى و #الفت است، و به قول #راغب اصلا الفت را به همين جهت الفت مى گويند.
و در #صحاح_اللغه آمده: وقتى گفته میشود: (فلان قد آلف هذا الموضع)، #معنايش اين است كه فلانى با اين محل انس گرفته، و معناى اينكه گفته شود: (فلان آلف غيره هذا الموضع ) اين است كه فلانى آن شخص #ديگر را با اين محل مأنوس كرد، و گاه مى شود كه همين #تعبير يعنى تعبير به باب #افعال در مورد #لازم نيز استعمال مى شود، مثلا گفته مى شود: (فلان الف هذا الموضع ) و يا (يالف هذا الموضع ايلافا)، يعنى فلانى با اين محل انس گرفته و يا انس مى گيرد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □م
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□لايلاف قريش(۱)
□ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲)
□و كلمه (#قريش) نام عشيره و #دودمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است كه همگى از نسل #نضر_بن_كنانه اند كه نامش #قريش نيز بوده، و كلمه (#رحلت) - همانطور كه در #مجمع_البيان آمده - به معناى #حالتى است كه يك انسان سوار بر #راحله و در حال #سير دارد و (#راحله) به معناى #شترى است كه براى راهپيمايى #نيرومند باشد.
□و منظور از (#رحلت_قريش) مسافرت آنان از #مكه به بيرون براى #تجارت است، و اين رحلت از #مشخصات اهل اين شهر بوده، چون اين شهر در #دره اى خشك و سوزان و بى آب و علف واقع شده، كه نه #زرعى در آن هست و نه #ضرعى پستان شيردارى) #ناگزير قريش زندگى را از راه #تجارت مى گذارنيد، و در هر سال #دو نوبت به تجارت مى رفت، يك نوبت در #زمستان كه به طرف #يمن مى رفت، و نوبتى ديگر در #تابستان كه به سوى #شام ره مى سپرد، و با اين دو نوبت سفر كردن زندگى خود را #اداره مى نمود، و مردم #يمن و #شام پاس احترام قريش را مى داشتند، زيرا خانه #كعبه بيت الحرام در بين ايشان واقع شده بود، و به همين جهت راهزنان و غارتگران كه #ممر عيشى به جز #دزدى و غارت نداشتند، #متعرض ايشان نمى شدند، نه سر راه را برايشان مى گرفتند، و نه به شهرشان #حمله ور مى شدند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□لايلاف قريش(۱)
□ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲)
□و در جمله (لايلاف قريش) حرف #لام در كلمه (لايلاف) #لام_تعليل است، و #فاعل در (ايلاف) #خداى سبحان، و #مفعول ايلاف (آن كسانى كه خدا مردم را با ايشان #مأنوس كرد) قريشند، پس كلمه (قريش) #مفعول_اول فعل ايلاف است، و مفعول دومش #حذف شده، چون جمله بعدى يعنى (ايلافهم رحله الشتاء و الصيف) مى فهماند كه آن مفعول چيست و تقدير چنين است، (لايلاف اللّه قريشا رحله الشتاء و الصيف - #خداى سبحان با مرغان #ابابيل آن #دفاع را از خانه اش كرد، و به شما قريش اين #عزت و احترام را ارزانى داشت تا شما قريش با #رحلت زمستانى و تابستانى مانوس شويد، و امر معاشتان بگذرد).(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره قریش□
#تفسیرالمیزان
□فليَعبدوا رَب هذا البَيت(۳)
□حرف ( #فاء) در #آغاز جمله (فليعبدوا) در اصطلاح #ادبيات براى اين آمده كه مطلب بويى از #شرطيت را داشته، يعنى جا داشته كسى #توهم كند كه #پرستش رب اين بيت لابد #شرايطى دارد كه با بودن آن شرايط #بايد رب اين بيت را پرستيد، و با نبودنش نپرستند.
□براى #رفع اين توهم مى فرمايد:
(اگر در #گذشته چنين كرديم و چنان شد و شما چنان بوديد و چنين شديد، كارى به گذشته نداريم، گذشته هر چه بوده بايد #امروز رب آن بيت را #بپرستيد، كه شما را با ايام #دو رحلت مأنوس كرد، در اين وظيفه هيچ شرطى در كار نيست).
و يا بويى از #تفصيل را داشته، يعنى جا داشته توضيح دهد در چه حالى رب اين بيت را بپرستند، و در چه حالى نپرستند، و اين #دو حال را از يكديگر جدا كند، چون جاى چنين #توهمى بوده، فرموده: نه، تفصيلى در بين #نيست، در هر حالى كه پيش بيايد بايد رب اين بيت را بپرستيد، پس حرف فاء در اين آيه نظير حرف (فاء) در آيه (ولربك فاصبر) است.
□و #حاصل معناى آيات #سه گانه اين است كه #قريش بايد رب اين بيت را بپرستد، بخاطر اينكه رب اين بيت ايشان را با #دو رحله #تابستانى و #زمستانى مانوس كرد، تا هم #گردونه تجارت و زندگيشان بگردد، و هم در #وطن ايمن باشند.
@mohamad_hosein_tabatabaei