eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کافرون□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور آمده كه #ابن جرير، ابن ابى حاتم، و ابن انب
□بحث روایتی سوره کافرون□ □و در تفسير از پدرش از ابى عمير روايت كرده كه گفت: از ابى جعفر احول از سوره مورد بحث سؤال كرد، كه مگر يك سخنگوى اينطور حرف مى زند كه در يك سطر مطلبى را بگويد و تكرار كند؟ ابى جعفر احول جوابى از اين اشكال نداشت. به طرف روان شد، و در مدينه از امام (عليه السلام) پرسيد حضرت فرمود: نزول اين سوره و مطلبش اين بود كه قريش به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كرده بود، بيا تا بر سر پرستش خدايان اى كنيم، تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و يك سال ما خداى تو را، خداى تعالى در پاسخشان سخن آنان را يعنى را بكار برد، آنها گفته بودند يك سال تو خدايان ما را عبادت كن در پاسخ فرمود: (لا اعبد ما تعبدون) آنها گفته بودند و يك سال ما خدای تو را. در پاسخشان فرمود: (و لا انتم عابدون ما اعبد لكم دينكم و لى دين ) □ احول وقتى اين پاسخ را شنيد نزد شاكر رفت، و جواب را بدو گفت. ابوشاكر گفت: اين جواب مال تو نيست اين را از بدينجا حمل كرده، (يعنى تو نزد بن محمد رفته اى و را از او گرفته اى). : تكرار در كلام قريش اين است كه بيا تا به يك سال تو خدايان ما را و يك سال ما خداى تو را بپرستيم.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□ترجمه آيات سوره در □ □به نام اللّه كه به نيك و بد بخشنده، و به نيكان مهربان است□ محققا ما به تو خير كثير (فاطمه عليها السلام) داديم(۱) پس به شكرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن(۲) و بدان که محققا شماتت گوی و دشمن تو ابتر و بلا عقب است.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ □إنا أعطيناكَ الكوثر(۱) □در البيان مى گويد: كلمه () بر وزن (فوعل) به معناى چيزى است كه شأنش آن است كه كثير باشد، و كوثر به معناى است. ولى در تفسير كوثر و اينكه كوثر چيست عجيب كرده اند. □ گفته اند: خير كثير است. و بعضى ديگرى كرده اند كه فهرست وار از نظر خواننده مى گذرد: ۱- نهرى است در بهشت. ۲-حوض خاص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در بهشت و يا در محشر است. ۳-اولاد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است. ۴-اصحاب و پيروان آن جناب تا روز قيامت است. ۵-علماى امت او است. ۶-قرآن و فضائل بسيار آن. ۷-مقام نبوت است. ۸-تيسير قرآن و تخفيف شرايع و احكام است. ۹- اسلام است. ۱۰- توحيد است. ۱۱- علم و حكمت است. ۱۲- فضائل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم)است. ۱۳- مقام محمود است. ۱۴- نور قلب شريف رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است. □و از اين قبيل ديگر كه به طورى كه از از مفسرين نقل شده بالغ بر قول است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ □صاحبان قول اول استدلال كرده اند به روايات، و اما اقوال دليلى ندارند به جز و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در فرمود:  (ان شانئك هو الابتر).  با در نظر گرفتن اينكه كلمه () در ظاهر به معناى است، و نيز با در نظر گرفتن اينكه جمله مذكور از باب است، چنين به دست مى آيد كه منظور از كوثر، و تنها اى است كه خداى تعالى به آن جناب داشته، (و بركتى است كه در نسل آن جناب قرار داده )، و يا مراد خير كثير است و هم كثرت ذريه، چيزى كه هست كثرت ذريه يكى از خير كثير است، و اگر مراد مساله ذريه به و يابه طور نبود، آوردن كلمه (إن) در جمله (ان شانئك هو الابتر)  اى نداشت، زيرا كلمه (إن) علاوه بر ، را هم مى رساند و معنا بفرمايد ما به تو داديم، چون كه تو اجاق كور است و يا بى خبر است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و ا
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ □و روايات هم زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را به اجاق كورى زد و اين زخم زبان هنگامى بود كه و دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از رفتند، پس با اين بيان روشن شد كه سخن آن كه گفته:  (منظور اين زخم زبان از كلمه () بريدگى از يا انقطاع از بوده و خداى تعالى در گفتارش فرموده او خودش از هر چيز است) سخن  است. □و چون جمله (انا اعطيناك الکوثر) در مقام منت نهادن بود، با متكلم مع الغير () آمد كه بر  دلالت مى كند، و چون منظور از آن ساختن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بود مطلب را با واژه كه ظاهر در است بيان داشت و فرمود: ما به تو عطا كرديم.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□ □فصل لربك و انحر(۲) □از ظاهر و ظاهر اينكه حرف (فاء) بر سر اين جمله در آمده، استفاده مى شود كه امر به و نحر شتر، كه متفرع بر جمله (انا اعطيناك الكوثر) شده، از باب شكر است، و چنين معنا مى دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم و خير كثيرت داديم اين نعمت بزرگ را با و نحر شكرگزارى كن. □و مراد از () بنا بر رواياتى كه از طرق و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و از على (عليه السلام) رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام و ساير ائمه اهل بيت (عليهم السلم) روايت كرده، بلند كردن به طرف در هنگام گفتن براى نماز است. □ولى گفته اند: معنايش اين است كه نماز بخوان، و شتر هم كن، (چون كلمه به معناى سر بريدن شتر به آن نحو است، همچنان كه كلمه به معناى سر بريدن ساير حيوانات است). □بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت بخوان، و وقتى سر از بر مى دارى به طور كامل بايست. بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده اند.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□ □فصل لربك و انحر(۲) #تفسیرالمیزان □از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فا
□بیان آیه(۳)سوره کوثر□ □ان شانئك هو الابتر(۳) □كلمه (شانى ء) به معناى ، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه  چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود بوده. بعضى گفته اند: مراد از منقطع از ، و يا منقطع از است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات نمى سازد.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در كتاب است كه ابن مردويه از روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش فرستاد كه وقتى نماز را مى گويى را تا برابر - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر. □و در در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام (علیه السلام) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از كردن دستهايت  تا صورت. آنگاه مى گويد: بن سنان هم اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز به آن را از آن جناب روايت كرده است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كر
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در است كه و از طريق از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ، سپس ، و آنگاه ، و پس از او ، و آنگاه و در آخر بود، قاسم از رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در از دنيا رفت، و بعد از او از دنيا رفت، و سهمى گفت: نسل او شد، پس او و بى عقب است، در خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى
□بحث روایتی سوره کوثر□ □و در كتاب است كه بن بكار و ابن عساكر، از بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به بن وائل و عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان به او مى زنم، همين كه آن جناب شد، گفت: چه خوب شد كه كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□ : در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه بن اشرف بوده، ولى معتبر است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است. □ آن، روايتى است كه مرحوم آن را در از حسن بن على (علیه السلام) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى متولد شدى (يعنى هم با عاصى بن وائل مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از بر سر تو كردند، بن حرب گفت اين پسر از من است. وليد بن مغيره گفت: از است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان تر و بى حسب و نسب تر و تر و ستمكارتر و زناكارترشان بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ساخت. □و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به ايستادى، و گفتى اين منم. كه (صلی الله عریه وآله) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى است، يعنى اولاد ندارد، اگر از دنيا برود نامش از روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره
□بحث روایتی سوره کوثر□ □و در تفسير در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش باشد. □ : اين روايت علاوه بر اينكه است، يعنى سندش نشده، و علاوه بر اينكه است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و نكرده كه كدام يك از فرموده، با ساير روايات  است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت ندارد كه كوثر به معناى باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم از خير كثير است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□ □ارايت الذى يكذب بالدين(۱) □كلمه ( ) هم مى تواند به معناى ديدن با باشد، و هم به معناى . و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، بدان جهت كه فردى است، نه بدان جهت كه است، در نتيجه به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود. و مراد از ( )، جزاى يوم الجزاء است، پس كسى كه دين را تكذيب كند معاد است. □ولى گفته اند: مراد از ، همان معناى معروفش يعنى و است. □اوصاف دين: يتيم، عدم به طعام مسكين، در نمازگزاران، و  (ماعون)(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□ □ارايت الذى يكذب بالدين(۱) #تفسیرالمیزان □كلمه ( #رؤيت) هم مى تواند به
□بیان آیات (۲) سوره ماعون□ □فذلك الذى يدع اليتيم(۲) □كلمه ( ) به معناى كردن به زور و به است، و حرف ( ) در كلمه ( ) براى معناى شرط است، و كلام (ارايت الذى يكذب بالجزاء فعرفته بصفاته، فان لم تعرفه فذلك الذى...) است، يعنى: آيا آن كس را كه روز را تكذيب مى كند، از راه صفاتى كه تكذيب است شناختى؟ اگر نشناختى پس بدان كه او كسى است كه يتيم را به از در خانه خود مى راند، و او را جفا مى كند، و از عاقبت عمل نمى ترسد، و اگر روز جزا را نمى داشت چنين جراتى را به خود نمى داد، و از عمل خود مى ترسيد، و اگر مى ترسيد به يتيم مى نمود.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□ □و لا يحض على طعام المسكين(۳) □كلمه () به معناى و است، و در كلام، حذف شده،  (و لا يحض على طعام المسكين) است، يعنى مردم را به تشويق نمى كند. □ از مفسرين گفته اند: اگر به طعام كرد، به اطعام، براى اين بود كه كرده باشد به اينكه مسكين گويا زكات و صدقه است و ندارد به اينكه كسى به او كند، وقتى طعام را كه خود او است به او بدهند او مى خورد، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: (و فى اموالهم حق للسائل و المحروم). □ ديگر گفته اند: طعام در آيه به معناى است. و اگر تعبير به تشويق به طعام كرد، و نه به خود عمل () براى اين بود كه هم شامل يعنى عمل اطعام مى شود، و هم شامل .(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □و لا يحض على طعام المسكين(۳) □كلمه (#حض) به معناى #تحري
□بیان آیات (۴)و (۵) سوره ماعون□ □فويل للمصلين(۴) □الذين هم عن صلاتهم ساهون(۵) □يعنى آنهايى كه از غافلند به امر نماز ندارند، و از شدنش باكى ندارند چه اينكه به فوت شود و چه اينكه از اوقات فوت گردد، و چه اينكه از دست برود و چه اينكه و شرايطش و احكام و مسائلش را نمازى باطل بخوانند. □در آيه شريفه اگر روز به چنين نمازگزارانى شده، چون حرف () كه بر سر جمله آمده مى فهماند جمله مزبور تكذيب روز جزا است و مى رساند چنين نمازگزارانى خالى از نيستند، چون تكذيب روز جزا به اين نيست كه به كلى آن را شود، كسى هم كه به ايمان مى كند و نماز مسلمانان را مى خواند، اما طورى مى خواند كه نشان مى دهد از روز جزا ندارد، او نيز روز جزا را كرده است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در تفسير در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمده كه اين آيه درباره و  _قريش نازل شد. و در آيه شريفه (الذين هم عن صلاتهم ساهون) آمده كه از اين جمله كسانى هستند كه به  نماز را ترك كنند، زيرا اگر صرف آدمى را مستوجب ويل سازد، بايد همه باشند، چون هر انسانى و مسلمانى در نمازش مى كند، امام (علیه السلام) در اين آيه فرموده: منظور نماز از اول وقت و عذر است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در تفسير #قمى در ذيل آيه شريفه (ارايت الذى يكذب بالدين) آمد
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در كتاب از (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث بندى فرمود: هيچ عملى نزد خدا از نماز نيست، پس مبادا هيچ كارى از كارهاى دنيا شما را از نماز در باز بدارد، براى اينكه خداى عزوجل اقوامى را به همين مذمت نموده و فرموده: (الذين هم عن صلاتهم ساهون ) يعنى كسانى كه از در نسبت به امر نماز و اوقات آن سهل انگارى مى كنند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #خصال از #على (علیه السلام) آمده كه در ضمن حديث #چه
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در به سند خود از بن فضيل روايت كرده كه گفت: از عبد بن جعفر (علیه السلام) از كلام خداى عزوجل پرسيدم كه می فرمايد: (الذين هم عن صلاتهم ساهون)، فرمود: كسى است كه حق نماز را كند. : و اين مضامين در رواياتى ديگر نيز آمده است. □و در است كه و ابن ابى حاتم و در كتاب خود، از بن ابيطالب روايت كرده اند: كه در تفسير (الذين هم يراون) فرمود: يعنى با نماز خود مى كنند. □و نيز در كتاب آمده كه و و عساكر از نقل كرده اند كه گفت: خدا (صلی الله علیه وآله) در آيه و (يمنعون الماعون) فرمود: همه آن  چيزهايى است كه مردم به عنوان در بين خود مى دهند و مى گيرند، از تبر گرفته تا ديگ و دلو و نظاير آن.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #محمد بن فضيل روايت كرده كه گفت: از
□بحث روايتى سوره ماعون□ □در به سند خود از از امام (علیه السلام) روايت آورده كه در حديثى فرمود: منظور از در جمله (و يمنعون الماعون )  است كه بدهى و است كه بكنى، و خانه اى است كه به بدهى، هم يكى از ماعون است. □ : در اين روايت ماعون به هم تفسير شده، و اين تفسير از طرق سنت نيز از (علیه السلام) روايت شده، نظير روايتى كه در به اين عبارت آمده: (ماعون)  است كه از آن مى كنند، و به خويش خودنمايى و مى كنند، و زكات خود مى شوند.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره ماعون□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از #ابوبصير از امام #صادق (علیه السلام)
□بحث روايتى سوره ماعون□ □و در است كه قانع از بن ابیطالب روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شنيدم مى فرمود: مسلمان مسلمان است، وقتى با او مى كند، سلامش مى گويد، و او سلام را به وجهى به وى بر میگرداند، يعنى او بايد كند و اين بايد بگويد و بايد كه ماعون را از او ندارد. پرسيدم يا رسول اللّه ماعون چيست؟ فرمود: از گرفته تا آهن و از گرفته تا هر چيز ديگر. □ : رسول خدا در روايتى ديگر آهن را به هاى مسين و آهنين، و سنگ را به ديگهاى سنگى فرموده است.(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □ماده (الف) - به كسره همزه - كه مصدر و باب افعالش () مى آيد، به معناى با همبستگى و  است، و به قول اصلا الفت را به همين جهت الفت مى گويند. و در آمده: وقتى گفته میشود: (فلان قد آلف هذا الموضع)، اين است كه فلانى با اين محل انس گرفته، و معناى اينكه گفته شود: (فلان آلف غيره هذا الموضع ) اين است كه فلانى آن شخص را با اين محل مأنوس كرد، و گاه مى شود كه همين يعنى تعبير به باب در مورد نيز استعمال مى شود، مثلا گفته مى شود: (فلان الف هذا الموضع ) و يا (يالف هذا الموضع ايلافا)، يعنى فلانى با اين محل انس گرفته و يا انس مى گيرد.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □م
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □و كلمه () نام عشيره و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است كه همگى از نسل اند كه نامش نيز بوده، و كلمه () - همانطور كه در آمده - به معناى است كه يك انسان سوار بر و در حال دارد و () به معناى است كه براى راهپيمايى باشد. □و منظور از () مسافرت آنان از به بيرون براى است، و اين رحلت از اهل اين شهر بوده، چون اين شهر در اى خشك و سوزان و بى آب و علف واقع شده، كه نه در آن هست و نه پستان شيردارى) قريش زندگى را از راه مى گذارنيد، و در هر سال نوبت به تجارت مى رفت، يك نوبت در كه به طرف مى رفت، و نوبتى ديگر در كه به سوى ره مى سپرد، و با اين دو نوبت سفر كردن زندگى خود را مى نمود، و مردم و پاس احترام قريش را مى داشتند، زيرا خانه بيت الحرام در بين ايشان واقع شده بود، و به همين جهت راهزنان و غارتگران كه عيشى به جز و غارت نداشتند، ايشان نمى شدند، نه سر راه را برايشان مى گرفتند، و نه به شهرشان ور مى شدند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ #تفسیرالمیزان □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □
□بیان آیات (۱) و (۲) سوره قریش□ □لايلاف قريش(۱) □ايلافهم رحله الشتاء و الصيف(۲) □و در جمله (لايلاف قريش) حرف در كلمه (لايلاف)  است، و در (ايلاف)  سبحان، و ايلاف (آن كسانى كه خدا مردم را با ايشان كرد) قريشند، پس كلمه (قريش)  فعل ايلاف است، و مفعول دومش شده، چون جمله بعدى يعنى (ايلافهم رحله الشتاء و الصيف) مى فهماند كه آن مفعول چيست و تقدير چنين است، (لايلاف اللّه قريشا رحله الشتاء و الصيف - سبحان با مرغان آن را از خانه اش كرد، و به شما قريش اين و احترام را ارزانى داشت تا شما قريش با زمستانى و تابستانى مانوس شويد، و امر معاشتان بگذرد).(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره قریش□ □فليَعبدوا رَب هذا البَيت(۳) □حرف ( ) در جمله (فليعبدوا) در اصطلاح براى اين آمده كه مطلب بويى از را داشته، يعنى جا داشته كسى كند كه رب اين بيت لابد دارد كه با بودن آن شرايط رب اين بيت را پرستيد، و با نبودنش نپرستند. □براى اين توهم مى فرمايد: (اگر در چنين كرديم و چنان شد و شما چنان بوديد و چنين شديد، كارى به گذشته نداريم، گذشته هر چه بوده بايد رب آن بيت را ، كه شما را با ايام رحلت مأنوس كرد، در اين وظيفه هيچ شرطى در كار نيست). و يا بويى از را داشته، يعنى جا داشته توضيح دهد در چه حالى رب اين بيت را بپرستند، و در چه حالى نپرستند، و اين حال را از يكديگر جدا كند، چون جاى چنين بوده، فرموده: نه، تفصيلى در بين ، در هر حالى كه پيش بيايد بايد رب اين بيت را بپرستيد، پس حرف فاء در اين آيه نظير حرف (فاء) در آيه (ولربك فاصبر) است. □و معناى آيات گانه اين است كه بايد رب اين بيت را بپرستد، بخاطر اينكه رب اين بيت ايشان را با رحله و مانوس كرد، تا هم تجارت و زندگيشان بگردد، و هم در ايمن باشند. @mohamad_hosein_tabatabaei