□بیان آیه (۱) سوره مسد□
#تفسیرالمیزان
□وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به #كنيه ياد شده
#بعضى ها گفته اند: نام او همين #ابو_لهب بوده، هر چند كه به شكل #كنيه است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او بوده و نامش #عبدالعزى بوده. بعضى ديگر گفته اند #عبد_مناف بوده. و از همه #اقوالى كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده:
اين قول است كه خواسته است او را به #آتش نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به #انتساب به #آتش دارد، وقتى مى گويند فلانى #ابوالخير است، #معنايش اين است كه:
با #خير رابطه اى دارد، و همچنين #ابوالفضل و #ابوالشر، و چون در آيات بعد مى فرمايد:
(سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى #زبانه_دار مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه #معناى (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه:
از #كار افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه #ملازم با شعله و زبانه آن است.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □از آنجا هم #بيرون شد و به خانه #فاطمه (عليهاالسلام) رفت و گ
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□آنگاه رو به #على بن ابیطالب (عليه السلام) كرد و گفت: اى اباالحسن چاره ام از همه جا #قطع شده، از تو مى خواهم برايم #خير خواهى كنى و راه چاره اى پيش پايم بگذارى.
على (عليه السلام) فرمود: تو #پيرمرد قريشى، برخيز و بر در مسجد بايست و اعلام كن كه همه بدانيد من قريش را در پناه و #جوار خود قرار دادم، اين را بگو و به ديار خودت #مكه برگرد، ابوسفيان پرسيد: اين كار دردى از من #دوا خواهد كرد؟ فرمود: به خدا سوگند #گمان ندارم، و ليكن #چاره ديگرى برايت #سراغ ندارم، ناگزير ابوسفيان برخاست و در مسجد #فرياد زد ايهاالناس من قريش را در جوار خود قرار دادم، آنگاه #شترش را سوار شد و به طرف #مكه رفت. وقتى وارد بر قريش شد، پرسيدند: چه خبر آورده اى؟ ابو#سفيان قصه را برايشان شرح داد. گفتند: به خدا #سوگند على بن ابى طالب كارى برايت انجام #نداده، جز اينكه به #بازيت گرفته، و #اعلامى كه در بين مسلمانان كردى هيچ فايده اى ندارد، ابوسفيان گفت: نه به خدا سوگند على منظورش بازى دادن من نبود، ولی چاره دیگری نداشتم.(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و ا
□بیان آیه (۱) سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□و روايات هم #بسيار زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را به اجاق كورى #زخم_زبان زد و اين زخم زبان هنگامى بود كه #قاسم و #عبداللّه دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از #دنيا رفتند، پس با اين بيان روشن شد كه سخن آن #مفسر كه گفته:
(منظور #صاحب اين زخم زبان از كلمه (#ابتر) بريدگى از #مردم يا انقطاع از #خير بوده و خداى تعالى در #رد گفتارش فرموده او خودش #منقطع از هر چيز است) سخن #بی_وجهى است.
□و چون جمله (انا اعطيناك الکوثر) در مقام منت نهادن بود، با #سياق متكلم مع الغير (#ما) آمد كه بر #عظمت دلالت مى كند، و چون منظور از آن #خوشدل ساختن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بود مطلب را با واژه #اعطاء كه ظاهر در #تمليك است بيان داشت و فرمود: ما به تو #كوثر عطا كرديم.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۲) و سوره کوثر□ □فصل لربك و انحر(۲) #تفسیرالمیزان □از ظاهر #سياق و ظاهر اينكه حرف (فا
□بیان آیه(۳)سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□ان شانئك هو الابتر(۳)
□كلمه (شانى ء) به معناى #دشمن_خشمگين، و كلمه (ابتر) به معناى اجاق كور است، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود #عاصى_بن_وائل بوده.
بعضى گفته اند: مراد از #ابتر منقطع از #خير، و يا منقطع از #قوم_خويش است، كه خواننده توجه فرمود اين قول با روايات #شان_نزول نمى سازد.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۳) سوره عصر□ □الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳) □و نيز بيان مى كند كه #م
□بیان آیه (۳) سوره عصر□
□الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳)
□و نيز بيان مى كند كه #سرمايه آدمى زندگى او است، با زندگى است كه مى تواند وسيله #عيش خود در زندگى آخرت را #كسب كند، اگر در #عقيده و عمل #حق را پيروى كند تجارتش #سود بخش بوده، و در كسبش #بركت داشته است و در #آينده اش از شر ايمن است، و اگر #باطل را پيروى كند، و از ايمان به خدا و عمل صالح #اعراض نمايد، تجارتش #ضرر كرده (نه تنها از سرمايه عمر چيزى #زايد بر خود سرمايه به دست نياورده، بلكه از خود سرمايه خورده، و سرمايه را #وسيله بدبختى خود كرده است) و در آخرتش از #خير محروم شده، لذا در سوره مورد بحث مى فرمايد: (ان الانسان لفى خسر الا الذين امنوا و عملوا الصالحات) و مراد از #ايمان، ايمان به خدا، و مراد از ايمان به خدا، ايمان به همه #رسولان او، و مراد از ايمان به رسولان او #اطاعت و پيروى ايشان است، و نيز ايمان به روز #جزا است همچنان كه قرآن در جاى ديگر #تصريح كرده به اينكه كسانى كه به #بعضى از رسولان خدا ايمان دارند، و به بعضى ندارند، مؤمن به خدا نيستند.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei