● آيه 243 ، سوره بقره
بخش دوم1⃣
● گفتار يكى از مفسرين مبنى بر اينكه آيه در مقام بيان حكايتى واقعى نيست بلكه تمثيلى است از قيام و دفاع مردم
يكى از مفسرين هم گفته اند: كه آيه شريفه مثالى است كه خداى تعالى زده و حال امتى عقب مانده و توسرى خور اجانب و زير سلطه و سيطره بيگانگان را مثال مى زند، كه با قيام و دفاعش از حقوق حياتى خود و به دست آوردن استقلال در حكومت خويش را تأمين نموده ، حياتى نو به دست مى آورد، و اينك حاصل گفتار آن مفسر از نظر شما مى گذرد.
او مى گويد اگر اين آيه شريفه در مقام نقل داستان قومى از بنى اسرائيل و يا غير بنى اسرائيل بود، همچنان كه هر دو احتمال در رواياتى آمده ، جا داشت نام پيامبر معاصر آن قوم را ببرد، و مثلا بفرمايد كه اين قوم از بنى اسرائيل بودند، همچنان كه روش و مرام قرآن در ساير داستانهايش همين است ، پس معلوم مى شود در چنين مقامى نيست .
علاوه بر اينكه اگر به راستى و بگفته روايات ، چنين قومى در بنى اسرائيل وجود داشتند، و معاصر حزقيل پيغمبر (على نبينا و آله و عليه السلام ) بودند بايد تورات داستانهاى حزقيل (عليه السلام ) را نقل مى كرد، و نكرده ، پس معلوم مى شود روايات نامبرده از همان روايات معروف اسرائيلى است كه به دست پليد يهود، جعل و به منظور بى ا عتبار كردن احاديث صحيح ، داخل در روايات شده است .
از اين هم كه بگذريم ما همه مى دانيم كه مرگ و حيات در دنيا يكى است انسان يك بار زنده مى شود و يك بار مى ميرد، همچنان كه آيه شريفه : ((لا يذوقون فيها الموت الا الموته الاولى )) و آيه : ((و احييتنا اثنتين )) بر اين معنا دلالت دارند، پس دو حيات در دنيا معنا ندارد، پس آيه شريفه در مقام مثل زدن است ، و مراد از آن ، مجسم نمودن وضع قومى است كه دشمنى نيرومند بر آنان حمله ور شده و ذليل و زير دستشان كرده ، و سلطه خود را در همه شئون آنان گسترش داده ، هر كارى دلش مى خواهد مى كند، و اين مردم ذليل از استقلال خود دفاع ننموده ، با اينكه هزاران نفر بودند و هر كارى مى توانستند بكنند، اما از ترس مرگ ، از دیارخود بیرون شدند.
ترجمه تفسیر المیزان جلد2 صفحه424
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيه 243 ، سوره بقره بخش دوم1⃣ ● گفتار يكى از مفسرين مبنى بر اينكه آيه در مقام بيان حكايتى واقعى
● آيه 243 ، سوره بقره
بخش دوم2⃣
● گفتار يكى از مفسرين مبنى بر اينكه آيه در مقام بيان حكايتى واقعى نيست بلكه تمثيلى است از قيام و دفاع مردم
خداى سبحان به ايشان فرمود: به مرگ ذلت و جهل بميريد كه جهل و خمود و ذلت خود نوعى مرگ است ، همچنان كه علم و غيرت و زير بار ظلم نرفتن خود نوعى حيات به شمار مى آيد، و در كلام مجيدش فرموده : ((يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم )). و نيز مى فرمايد: ((او من كان ميتا فاحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها)).
و سخن كوتاه اينكه : اين هزاران نفر به ذلت و در زير چكمه هاى دشمن مى ميرند، و همچنان مرده مى مانند، تا آنكه خداى سبحان روحيه قيام و دفاع از خويشتن را به آنان القا مى كند، و همين مردگان تو سرى خور، قيام نموده و حقوق از دست رفته خود را مى طلبند، و در آخر استقلال مى يابند، و اينها كه خدا زنده شان كرده هر چند به حسب اشخاص ، غير آنهائى هستند كه خدا آنها را دچار مرگ ذلت بار كرده بود، به جز اينكه همه در حقيقت يك امتند، كه در دوره اى مرده بودند و در دوره اى ديگر زنده شدند، و در قرآن كريم مورد ديگرى هست كه خداى تعالى قومى را واحد خوانده ، با اينكه اشخاص آن مختلف هستند مانند آيه شريفه : ((و اذ انجيناكم من آل فرعون )) كه اولين و آخرين بنى اسرائيل را يك قوم دانسته ، به آخرين ايشان مى فرمايد: كه ما شما را از فرعون نجات داديم ، با اينكه اولين ايشان را نجات داده بود، و نيز مانند آيه شريفه : ((ثم بعثناكم من بعد موتكم )). پر واضح است كه اگر نظريه ما درباره اين آيه درست نباشد ارتباط آيه كه در مقام مثل زدن است ، با آيات بعدش كه درباره قتال است برقرار نمى شود، و اين خلاصه اى از گفتار آن مفسر بود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●□
□●امر عجیب #کشف_حجاب برای چه بود؟ چرا #چادر زنهای مسلمان باید برداشته شود و چرا باید اتحاد لباس به وجود آید؟ نمیدانستیم که از سیصد سال قبل در همان عهدنامه آنها این امر بود که اینگونه کار برای استعباد و نوکری و استثمار [باید] انجام شود.
□●در محضر بهجت، ج١، ص۶٠●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر در تفسیرالمیزان□
□ #عباس عموى پيامبر (صلی الله علیه وآله) با خود گفت: خدا به داد #قريش برسد كه #دشمنش تا پشت #كوههاى_مكه رسيده، و كسى نيست به او #خبرى بدهد، به خدا اگر رسول (صلی الله علیه وآله) به #ناگهانى بر سر قريش بتازد و با #شمشير وارد مكه شود، قريش تا آخر #دهر نابود شده.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□اين بیقرارى #عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه واله) را وادار كرد #شبانه بر #استر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سوار شده به راه بيفتد، با خود مى گفت: بروم بلكه لابلاى درختهاى #اراك اقلا به هيزم كشى برخورم، و يا دامدارى را ببينم، و يا به كسى كه از سفر مى رسد و به طرف #مكه مى رود برخورد نمايم، به او بگويم به قريش #خبر دهد كه لشكر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) تا كجا آمده، بلكه بيايند #التماس كنند و امان بخواهند تا آن جناب از ريختن خونشان #صرفنظر كند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □اين بیقرارى #عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه واله) را وادار ك
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□ديدار #ابوسفيان با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام آوردن او به نقل از #عباس
□ #عباس: به خدا سوگند در #لابلاى درختان اراك دور مى زدم تا شايد به كسى برخورم، كه #ناگهان صدايى شنيدم كه چند نفر با هم #صحبت مى كردند، خوب گوش دادم #صاحبان صدا را شناختم، #ابوسفیان بن حرب و #حکیم بن حزام و #بدیل بن ورقاء بودند، و شنیدم #ابوسفیان می گفت به خدا سوگند #هیچ شبی در همه #عمرم چنین آتشی ندیده ام.
#بدیل در پاسخ گفت: به نظر من این آتشها از قبیله #خزاعه باشد.
ابوسفیان گفت: خزاعه #پست تر از اينند كه چنين لشكرى #انبوه فراهم آورند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
■..در ديوان راقم آمده است :
●از سود و زيان گذر كه بايد گذرى
●از هر دو جهان گذر كه بايد گذرى
●خود را چه كنى كه رهزن تست خوديت
●از رهزن جان گذر كه بايد گذرى
■●و چون آخر الامر فرد بسوى او برگشتن است ازهم اكنون بموت اختيارى فرد و مجرد شو كه تا از تعلق بعلائق و حبائل جسمانى رهايى نيابى ، بسر منزل مقصود نميرسى به هوش باش كه اين دار دار مقام نيست بلكه نشأه كسب و كار است ، الدنيا مزرعة الاخرة
■●و اين روزها و ماهها براى ما فراسخ و مراحل است و همه مسافريم كه يك آن قرار نداريم و بسير سريع در راهيم و بازگشت همه بسوى خداى متعال است ،انا لله و انا اليه راجعون.
■●نصوص الحکم بر فصوص الحکم
علامه حسن زاده ی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□
□●هفتاد عقبه بین دنیا و آخرت است که مربوط به صفات خوب و بد است.
□●هفتاد صفت خوب وجود دارد که اصحاب کربلای انسانند و در راه، شهید میشوند.
□●در مسیر راهی که طی میکنی و پیش میروی، باید مثل اصحاب امام حسین علیه السّلام که تک تک به میدان رفتند و شهید شدند، آن صفات را معتدل و یک یک مصرف کنی تا به مقصد برسی.
□●هر یک از صفات خوب سرانجام در خلق پیاده میشود. کسی که از اسم غفّار بهره ببرد، نه به کسی بدهکار است و نه از کسی طلبکار؛ هم او بخشید و هم او را بخشیدند. سایر اسماء، مثل ستّار هم همینطور.
□●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●نکاتی از بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلّه نشینی - بخش اوّل●■ ■۱- در این چهل روز هر روز صبح، دعای
■●نکاتی از بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلهنشینی - بخش دوّم●■
■۱۶- احتیاط کردن در لقمه؛ یعنی انسان هر چیز که پیش آمد، نخورد. چیزهایی که به حلال بودن آنها یقین دارد؛ چه به اعتبار خود شیء خوراکی و چه به اعتبار منبع درآمدی که به تهیّه آن مواد غذایی یا شیء خوراکی منجر شده است، از هر دو منظر حلال باشد.
■در این ایّام بیشتر دقّت کند؛ هرکس هرچه داد، نگیرد و نخورد و تا به حلال بودن آن یقین پیدا نکرده است، حتّی المقدور استفاده نکند. البتّه اینها که گفتیم، برای اوایل راه است. در بحث رزق مفصّل گفتهایم که هنگامی که فرد در سلوک به مرتبهای از رشد رسید، خدا ولایت او را در دست میگیرد. وقتی به آنجا رسید، خدا اجازه نمیدهد کسی چیزی را که مشکل دارد، به او تعارف کند؛ که او استفاده کند. شخص در آن مرحله، در حریم امن الهی قرار می گیرد؛ خدا حریمی ایجاد میکند و او را محفوظ میدارد؛ در معرض آن چیزها قرار نمیدهد و نمیگذارد آن چیزها به سمت او بیاید؛ ولی در اوایل یا اواسط راه که هنوز این ویژگی در فرد ایجاد نشده است، باید مراقبت کند و در خوردن هر چه به او تعارف کردند و یا هر چیز خوشمزهای که جلوی او گذاشتند و میتواند آن را بردارد و بخورد، احتیاط کند؛ تا با اطمینان بیشتری، لقمه حلال خورده باشد. آثار لقمه حلال را هم گفتهام و به روایت آن هم اشاره کردهام که:
■منْ اَکَلَ الْحَلالَ اَرْبَعِینَ یَوْماً نَوَّرَاللهُ قَلْبَهُ■
■اگر کسی چهل روز لقمه حلال بخورد، خدا به او نورانیت قلب عنایت میکند.
■۱۷- خوراکی هایی را هم که مال افراد بخیل، پست، بی بندوبار و غیرمتدیّن است، نخورد و در این چهل روز سعی کند سر سفره اینگونه افراد ننشیند و غذای اینگونه افراد را نخورد.
■۱۸- سعی کند از هر پولی یا در هر منزلی، چیزی نخورد. خیلی احتیاط کند حتماً پول او حلال باشد و مطمئن باشد که اهل منزلی که می خواهد مهمانشان شود، هم در حلال بودن کسبشان، هم در پرداخت وجوهات شرعیّهشان و هم در پاکی و طهارت آنچه که میخواهند با آن غذا بپزند، مقیّد هستند. این دقّتها را داشته باشد. تا جایی که میتواند، از هر فروشنده مواد غذایی تهیّه نکند. حتّیالمقدور غذای بیرون، مثل فست فودها، رستورانها، چلوکبابیها و امثال اینها را نخورد و تا جایی که میتواند، خودش غذای مطمئنّی را تهیّه و آماده کند.
■۱۹- در ایّام چهلّه نشینی توصیه شده است انسان، حلیم و زیتون بخورد. در این ایّام خوردن اینها برای حالات فرد مفید است.
■۲۰- نکته دیگر اینکه کمتر با دیگران هم صحبت شود؛ کمتر مشغول دیگران شود و با آنها نشست و برخاست کند؛ تا جایی که میتواند، به حداقّل ضرورت اکتفا کند و بیش از آن، برای نشستن و حرف زدن با دیگران و نشست و برخاست با آنها وقت نگذارد.
■۲۱- در طول این چهل روز موسیقی گوش ندهد؛ حتّی مارش، سرود یا موسیقی که اوّل اخبار رسانه ها پخش میشود. یعنی به طور کامل از موسیقی مصون بماند. علّت آن را هم گفتهام و به روایت آن اشاره کردهام، که اگر چهل روز در خانهای موسیقی نواخته شود، غیرت و حیا از آن خانه رخت میبندد.
■۲۲- چشم خود را از افتادن به غیرِ آنچه نظر بر آن واجب یا مستحب است، باز دارد و آن را کنترل کند؛ یعنی فقط به چیزهایی که دیدن آنها واجب یا مستحب است و ثواب دارد، نگاه کند. حتّی به نگاه به مباحات نپردازد؛ چه برسد به مکروهات و محرّمات.
■۲۳- زبان خود را کنترل کند و آن را از گفتن، جز چیزهایی که گفتن آنها بر او واجب یا مستحب است، باز بدارد. حرفهایی را هم که مباح است، نگوید؛ چه برسد به حرفهای مکروه یا خدای نکرده حرام.
■۲۴- حتّیالمقدور سعی کند جایی باشد که اگر میخواهد مشغول عبادت، تفکّر یا ذکری شود، سروصدای دیگران نیاید. چه سروصدای خود افراد و چه صدای رادیو، تلویزیون و امثال اینها؛ چون همهی این صداها ذهن ما را به فکر کردن به آن اشخاص و یا محتوای آن صحبتها مشغول میسازند و تمرکزِ فکر و فراغتِ خاطر لازم برای اشتغال به ذکر خدا را از انسان سلب میکنند.
■اینها نکاتی بود که بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلّهنشینی، به استناد روایات، توصیه کردهاند؛ که انسان به توفیق الهی و با امداد اهل بیت معصومین علیهم السّلام لااقّل به مقداری که در این چهلّه مقدور و میسور است و در حدّی که در توان او باشد، عمل کند. انشاءالله
#یاعلی
■●استاد مهدی طیّب۹۲/۰۶/۱۴●■
#مراقبات_ماه_ذیالقعده
#چهله_کلیمیه_موسویه
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیه 243 ، سوره بقره
قسمت سوم1⃣
● رد گفتار اين مفسر
و اين گفتار بطورى كه ملاحظه مى كنيد زمانى قابل قبول است كه اولا يا بطور كلى معجزات و خوارق عادات را منكر شويم ، و يا بعضى از انحاى آن را (چون مرده را زنده كردن ) و ما در بحث پيرامون معجره آن را اثبات نموديم ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 425
علاوه بر اينكه خود قرآن ظهور در اين دارد كه مرده زنده كردن و امثال آن را اثبات كرده است ، و به فرض اينكه ما نتوانيم معجره را از راه عقل اثبات كنيم ، هيچ مسلمانى نمى تواند ظهور قرآن را در اثبات آن ، انكار نمايد.
و ثانيا صاحب اين نظريه مى خواهد اين ادعاى خود را كه قرآن دلالت دارد بر اينكه بيش از يك زندگى در دنيا ممكن نيست اثبات كند، همچنان كه در مقام اثبات هم برآمده ، و به آيات ((لا يذوقون فيها الموت الا الموته الاولى )) و ((احييتنا اثنتين )) استدلال كرده است .
ولى هرگز نمى تواند اثبات كند، بلكه تمامى آياتى كه دلالت بر احياى مردگان دارد، مانند آيات مربوط به داستانهاى ابراهيم و موسى و عيسى و عزير كه دلالتش به نحوى است كه قابل انكار نيست ، در رد دعوى او كافى است ، علاوه بر اينكه حيات دنيا اگر در وسطش مرگى اتفاق بيفتد دو حيات نمى شود، همچنان كه اين معنا با كمال خوبى از داستان عزير كه پس از زنده شدن مدتها از مرگ خود بى خبر بود استفاده مى شود،
چون خود عزير و امثال او معتقد بودند يك بار به دنيا آمدند و يكبار هم مى روند، و اما آن دو آيه اى كه به آنها استدلال كرده بود، هيچ دلالتى بر مدعايش ندارد و تنها بر نوعى از حيات دلالت مى كند، مى خواهد بفرمايد زندگى اهل بهشت يك نوع زندگى اى است كه مرگ در پى ندارد و با نوع زندگى دنيا فرق دارد.
و ثالثا اينكه گفت : اگر اين آيه مربوط به سرگذشت قوم معينى بود، بايد نام آن قوم را مى برد، و پيامبر آن قوم را معين مى كرد، درست نيست ، براى اينكه وجوه بلاغت همه جا يك جور نيست ، جائى هست كه بلاغت اقتضا مى كند كلام طولانى شود، و جزئيات واقعه ذكرشود،و جائى ديگر اقتضاى كوتاه گوئى و حذف جزئيات را دارد. و نظائر اين آيه در قرآن هست ، مانند آيه شريفه : ((قتل اصحاب الاخدود، النار ذات الوقود اذ هم عليها قعود و هم على ما يفعلون بالمؤ منين شهود)) و آيه شريفه : ((و ممن خلقنا امة يهدون بالحق و به يعدلون )) آنان را كه ملاحظه مى كنيد نام اين دو قوم را نبرده است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 426
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●□
□●اگر [به بلایی] مبتلا هستیم باید بدانیم استغفار برای همه بلیات [نافع] است، اما بهشرطی که استغفار صادقانه باشد، قلبی باشد، نه اینکه فقط کلمه «استغفرالله» باشد. اگر [استغفار کننده] صادق باشد باید نگاه کند که کجای کار او خلل دارد.
□●استغفارِ صادق با استغفارِ غیرصادق الی ماشاالله [تفاوت دارد]. [این] روایت، مُسلَّم است که استغفار، تمام بلیّات را رفع میکند، ولو [به این نحو] که در خواب به من بفرمایند تا یک سال باید صبر کنی، این [بلا]، اَمَد (پایان) دارد.
□●ملاحظه فرمودید! بالاخره چیزی که هست در اینجا کذب خریدار ندارد، استغفار هر بلایی را [دفع میکند]، مگر [آنکه] استغفار کاذب باشد.
□● درس خارج فقه، کتاب حج، جلسه ۴۵٠●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □ديدار #ابوسفيان با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام آوردن
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□من او را از #صدايش شناختم و صدا زدم اى #اباحنظله - ابوسفيان - تا صدايم را شنيد شناخت، و گفت: ابوالفضل تويى؟ گفتم آرى، گفت: لبيك پدر و مادرم فداى تو باد، چه خبر آورده اى؟ گفتم: اينك #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است با لشكرى آمده كه شما را تاب #مقاومت آن نيست، #ده_هزار نفر از مسلمين است. پرسيد: پس مى گويى چه كنم؟
گفتم: با من #سوار شو تا نزد آن جناب برويم تا از حضرتش برايت #امان بخواهم، به خدا قسم اگر آن جناب بر تو دست يابد #گردنت را مى زند، ابوسفيان با من سوار شد، با #شتاب استر را به طرف رسول خدا (صلی الله علیه وآله) راندم، از هر اجاق و #آتشى رد مى شديم مى گفتند: اين #عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و سوار بر #استر آن جناب است، تا به آتش #عمر_بن_خطاب رسيديم، صدا زد: اى اباسفيان #حمد خداى را كه وقتى به تو دست يافتيم كه #هيچ عهد و #پيمانى در بين نداريم، آنگاه به #عجله به طرف رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دويد، من نيز استر را به شتاب رساندم، به طورى كه عمر و استر من #جلو درب #قبه راه را به يكديگر بستند، و بالاخره عمر #زودتر داخل شد، آنطور كه يك سواره #كندرو، از پياده كندرو #جلو مى زند.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □من او را از #صدايش شناختم و صدا زدم اى #اباحنظله - ابوسفيان
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□عمر #عرضه داشت: يا رسول الله اين ابوسفيان #دشمن خدا است كه خداى تعالى ما را بر او #مسلط كرده و اتفاقا عهد و #پيمانى هم بين ما و او نيست #اجازه بده تا گردنش را بزنم.
من عرضه داشتم: يا رسول الله من او را #پناه داده ام، و آنگاه بلافاصله نشستم و #سر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را «به #رسم_التماس» گرفتم، و عرضه داشتم به خدا سوگند كسى #غير از من امروز درباره او سخن نگويد، ولى عمر #اصرار مى ورزيد. به او گفتم: اى عمر #آرام بگير، درست است كه اين مرد چنين و چنان كرده، ولى هر چه باشد از #آل_عبد_مناف است، نه از #عدى بن كعب - #دودمان تو - اگر از دودمان تو بود من #وساطتش را نمى كردم. عمر گفت: اى عباس، #كوتاه بيا، اسلام آوردن تو آن روز كه اسلام آوردى #محبوب تر بود براى من از اينكه #پدرم خطاب اسلام بياورد. مى خواست بگويد: #تعصب_دودمانى در كارم نيست، به شهادت اينكه از اسلام تو #خوشحال شدم #بيش از آنكه پدرم مسلمان مى شد، اگر مى شد.(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
■حجاب برای حفظ ارزشهای شماست■
■باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای شماست.
■هر چه را که خدا دستور فرموده است- چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که، آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه سوسههای شیطانی یا دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال میشدند اینها، این ارزشها زنده بشود.
■امام خمینی(ره)، ۲۲اسفند۶۳■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●انسان مؤمن برای هر حرکتش حساب باز می کند●□
#استادعلی_صفائی_حائری(عین.صاد)
□چه کسی می تواند کلیه اعمالش را کنترل کند؟ آن کسی که مؤمن باشد، زیرا وقتی انسان همه هستی را هماهنگ و یگانه و همراه و همساز می بیند، وقتی که می بیند ، هیچ حرکتی، بی حساب در هستی صورت نمی گیرد، او هم که جزو این مجموعه است و روی به سمت واحدِ احد دارد، نمی تواند بی حساب حرکت کند.
□انسان مؤمن برای هر حرکتش حساب باز می کند. در هستیِ منظمِ هدف دار، بی هدف گام برنمی دارد. هرکاری که می کند با توجه به مبدأ واحد است.
□●و شاید گام اول توحید این باشد، این باشد که انسان به توحیدِ با خویش برسد، ظاهر و باطنش را یکی کند. واقعیت موجود خویش را با حقیقت متعالی انسان، یگانه کند.
□○تربیت کودک ص١٤○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○نماز فوقالعاده یکشنبه ماه ذیالقعده○□
□○هدیه جبرئيل در سفر معراج به پیامبر
□○این نماز برای یکشنبهی اول ماه ذیالقعده وارد شده است؛ ولی قید خاصّی ندارد. خواندن آن در تمام یکشنبههای ماه ذیالقعده و در طول سال توصیه میشود.
□○از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كه این نماز را بجا آورد، توبهاش مقبول و گناهش آمرزيده شود، خصماء او در روز قيامت از او راضی شوند، با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود، قبرش گشاده و نورانی گردد، والدينش از او راضی گردند، مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد، توسعه رزق پيدا كند، ملكالموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود.
□○نحوه خواندن نماز یکشنبه ماه ذیالقعده○□
□ابتدا غسل مستحب توبه کند و سپس وضو بگيرد.
□این نماز چهار رکعت است. در هر رکعت بخواند:
○سوره «حمد» ۱ مرتبه
○سوره «توحید» ۳ مرتبه
○سوره «فَلَق» ۱ مرتبه
○سوره «ناس» ۱ مرتبه
□بلافاصله بعد از سلام نماز باید ۷۰ بار استغفار کند و بگوید:
□«أسْتَغْفِرُاللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»
□بعد از هفتاد بار استغفار، بگوید:
□«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّه الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»□
#سپس_این_دعا_را_بخواند:
□«یا عَزِیزُ یا غَفّارُ! اِغْفِرْلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیِعِ الْمُؤْمِنینَ والمُؤْمِنَاتِ؛ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُنُوبَ الّا اَنْتَ»□
□ای خدای عزیز! ای خدایی که غفّار و بخشنده هستی! گناهان مرا و گناهان همه مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ که جز تو بخشندهی گناهی وجود ندارد و جز تو کسی نیست که گناهان را ببخشد.
#چند_نکته_مهم :
□○نحوه خواندن این نماز به دو صورت نقل شده است:○□
□۱- یا دو نماز دو رکعتی که بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله انسان بلند میشود و نیّت دو رکعت بعد را میکند و در نتیجه جمعاً چهار رکعت میشود.
□۲- یا اینکه این چهار رکعت به شکل پیوسته انجام میشود با نیّت یک نماز چهار رکعتی که در رکعت دوم آن تشهّد و سلام نیست و فقط در پایان رکعت چهارم تشهّد میخواند و سلام میدهد.
□خواندن این نماز به هر دو صورت توصیه شده است. با توجّه به اینکه وقت بسیار کمی میگیرد؛ چه خوب است انسان به هر دو صورت بخواند؛ که هر یک از این دو در روایت مقصود بوده است، به آن عمل شده باشد.
□نمازهایی که در روایات گفته شده است بعد از سلام نماز فلان ذکر را بگویید، بهتر است بعد از سلام، ذکر مستحبّ دیگری نگویید. حتّی سه مرتبه الله اَکْبَر را که مستحب است بعد از سلام
نماز گفته شود، احتیاطاً نگویید. بلافاصله بعد از اینکه سلام نماز را دادید تسبیح را بردارید و استغفار کنید.
□این نماز آثار و برکات فوقالعادهای دارد؛ که قبلاً عرض کردهام. وقتی به آن صحبتها مراجعه کنید، رغبتتان برای از دست ندادن این نماز به مراتب بیشتر میشود.
□«استاد مهدی طیّب»□
#مراقبات_ماه_ذیالقعده
@mohamad_hosein_tabatabaei