□بيان آيات سوره قریش در تفسیر المیزان□
□اين سوره بر قريش #منت مى گذارد كه خداى تعالى با اين #دفاعى كه از مكه كرد شما را در #انظار، مورد احترام قرار داد تا بتوانيد با #امنيت_كامل بدون اينكه راهزنان #متعرض شما شوند كوچ تابستانى و زمستانى خود را به منظور #تجارت انجام دهيد.
□آنگاه دعوتشان مى كند به #توحيد و عبادت رب بيت.
□سوره قریش در مكه نازل شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●چطور انسان متأثر نباشدازاشخاصی که قدرتمندی خودشان را در خون شهیدان ما می بینند؟ آنهایی که برای خودشان و برای قدرت خودشان خون شما جوانها را و شما معلول ها را وسیله قرار می دهند از فطرت انسانی خارجند،اینها حیواناتی هستند بصورت انسان.
□●صحیفه نور ، جلد ۱۳ ، صفحه ۲۲۳
بیانات حضرت امام خمینی(ره)در جمع گروهی از معلولین انقلاب اسلامی
مورخ: ۱۳۵۹/۱۰/۰۴●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ده خصلت که نشاندهندهی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیهالسّلام) - بخش چهارم○□ ۷- «ا
□○ده خصلت که نشاندهندهی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیهالسّلام) - بخش چهارم○□
□۸- «و الذُّلُّ فِی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فی عَدُوِّهِ»
□○اگر راه خدا را رفت، حرف حقّ را زد و چیزی را که خدا راضی بود، گفت و درپی آن، همه او را مذمّت کردند؛ طرد نمودند؛ به او تهمت زدند؛ او را خوار کردند؛ جایگاههای اجتماعیاش را از او گرفتند؛ سِمَتهایش را از او ستاندند؛ او را مورد توهین قرار دادند و از بلندگوهای مختلفی که در اختیارشان بود، برای تخریب شخصیت او و خوار کردن و ذلیل کردن او استفاده کردند، او که از رهگذر عمل به رضایت الهی چنین شرایطی برایش پیش آمده است، این شرایط خواری در راه رضایت خدا را به مراتب از عزّت به دست آمده از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا بیشتر دوست میدارد.
□○او میداند که اگر چاپلوسی فلان مقام را کنم؛ مدّاحی فلان شخصیت را کنم؛ خیلی برای من نافع است؛ شغلها و جایگاههای اجتماعی بلند به من میدهند؛ فردا مرا خطیب نماز جمعه میکنند؛ پس فردا مرا سخنران فلان برنامهی تلویزیونی میکنند؛ خیلی به من موقعیت میدهند؛ خیلی شرایط مطلوبی برایش فراهم میشود؛ امّا میداند راهی را میرود که رضایت دشمن خدا، شیطان و نفس در آن است؛ نه رضایت خدا. راه عزّت به دست آوردن بین اهل دنیا و راه چاپلوسی، تملّق، سرسپردگی و وابستگی به جناحها و شخصیتها را برای رسیدن به موقعیتهای بلند، بلد است. فکر نکنید او بلد نیست؛ امّا او خواری ناشی از رفتن راه خدا را به مراتب بیشتر دوست میدارد؛ تا عزّت، محبوبیت و مشهوریت از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا.
#ادامه_دارد....
□○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲○□
#ده_خصلت_نشانه_کمال_عقل_مسلمان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●زیارت امام رضا علیه السلام از دور و نزدیک●□
□●۲۳ ماه ذیقعده، یکی از دو نقل #شهادت_امام_رضا علیه السلام در سال ۲۰۳ هـ ق است. یکی از نقل ها، آخر ماه صفر و نقل دوم همین ۲۳ ذیقعده است. البتّه ۲۳ ذیقعده روز زیارتی مخصوصه ی علیّبنموسیالرّضا علیه السلام است و تأکید شده که اهل مراقبه در آن روز چه از نزدیک و چه از دور حضرت را زیارت کنند. خود این تعبیر از نزدیک و از دور هم تعبیر قابل تأمّلی است.
□●گاهی نزدیکی و دوری به لحاظ مکانی است؛ یعنی عدّه ای توفیق پیدا می کنند به مشهد مشرّف می شوند و در حرم علیّبنموسی الرّضا علیه السلام عرض ادب و ارادت و سلام خودشان را تقدیم می کنند. بعضی هم موفّق نمیشوند و از شهرها و سرزمین های دیگر به محضر آن بزرگوار سلام می کنند. این یک معنای زیارت نزدیک و دور است؛ امّا معانی متعدّد دیگری هم دارد.
□●یکی دیگر از معانی آن، نزدیکی و دوری باطنی و معنوی است؛ یعنی چه کسی که خودش را نزدیک می بیند و چه کسی که خودش را خیلی دور می بیند، خیلی محروم و آلوده می بیند، او هم خود را از عرض ادب و سلام به محضر حضرت محروم نکند. گفت:
●بنازم به بزم محبّت که آنجا
●گدایی به شاهی مقابل نشیند
□●خود زیارت هم معانی مختلفی دارد؛ همین ادبِ تقدیمِ سلام به محضر امام معصوم را زیارت حضرت می گویند؛ ولی حقیقت زیارت چیز دیگری است. حقیقت زیارت، دیدن است.
□●اگر فرمودند زیارت علیّبن موسی الرّضا علیه السلام در این روز مؤکّد است، یعنی سعی کن خود حضرت را زیارت کنی؛ نه اینکه بروی مرقد حضرت را ببینی؛ خود حضرت را ببین! سعی کن حقیقت نورانی حضرت را در باطن خودت ملاقات کنی؛ ان شاءالله.
□●در محضر استاد مهدی طیب
#ماه_ذیالقعده
#امام_رضا_علیه_السلام●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●زیارت امام رضا علیه السلام از دور و نزدیک●□ □●۲۳ ماه ذیقعده، یکی از دو نقل #شهادت_امام_رضا علیه ا
□صلوات خاصه #امام_رضا عليه السلام□
□اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.□
■● #استاد_علی_صفایی_حائری:
بعضىها خيال مىكنند كه از رسول و از على بالاترند...●■
■بعضىها خيال مىكنند كه از رسول و از على بالاترند؛ چون آنها با عمل و بلاء همراه بودند و اينها مىخواهند با ادّعاى ولايت و محبّت، با علىهمراه باشند.
■راستى كه شيطان بىكار نمىنشيند و سماجت مىكند. آخر چگونه مىشود ريشهى عشق على ، عمل معاويه را و ميوهى او را بار بياورد. تو را گول نزنند، كه: معرفت و فكر؛ و محبّت و قلب؛ و عمل و تقوا، مركبهايى هستند كه با بلاى خدا و امتحان او همراه مىشوند و مىرسانند.
☑️اين راه را، حسين با سر رفته، تو چگونه مىخواهى با غرور و بىاعتنايى و با خور و خواب و ولنگارى به انجام برسانى؟
☑️خدايى كه، عشق مقدّس او حسين، با هر تنفس و دمزدن، فوارههاى خونش، از زير حلقههاى زرهش به آسمان سر مىكشيد، چگونه از من، كه نور چشم شيطان هستم و همراه فوارههاى عُجب و غرور، پذيرايى مىكند؟ و چگونه مرا به ضيافت خويش مىخواند؟
#یاعلی
■●نامه های بلوغ، صفحه ۳۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت سوم
بخش اول
● توضيحى درباره دفاع و فطرى بودن آن در ذيل ((لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض ))
توضيح اينكه : سعادت نوع بشر به حد كمال نمى رسد مگر به اجتماع و تعاون ، و معلوم است كه اجتماع و تعاون تمام نمى شود مگر وقتى كه وحدتى در ساختمان اجتماع پديد آيد، و اعضاى اجتماع و اجزاى آن با يكديگر متحد شوند، بطورى كه تمامى افراد اجتماع چون تن واحد شوند، همه هماهنگ با يك جان و يك تن فعل و انفعال داشته باشند، و وحدت اجتماعى و محل و مركب اين وحدت ، كه عبارت است از اجتماع افراد نوع ، حالى شبيه به حال وحدت اجتماعى عالم مشهود و محل آن دارد.
و ما مى دانيم كه وحدت نظام عالم نتيجه هماهنگى تأثر و تاثيرى است كه در بين اجزاى عالم در جريان است ، ساده تر بگويم نظامى كه در عالم هست به اين جهت برقرار است كه بعضى از اجزاى عالم بعضى ديگر را دفع مى كند، و در جنگ و ستيزى كه بين اسباب عالم است : بعضى بر بعضى ديگر غلبه نموده و آن را از خود مى راند، و آن بعض رانده شده هم تسليم و رانده مى شود، و اگر اين زورآزمائى نبود عاملى كه بايد مغلوب شود، مغلوب نمى شد، اجزاى اين نظام هماهنگ و به هم مربوط نمى شد بلكه هر سببى به همان مقدار از فعليت كه خاص او است باقى مى ماند، و در نتيجه هيچ جنب و جوشى جريان نمى يافت ، و عالم وجود از كار مى افتاد.
نظام اجتماع انسانى نيز چنين است ، اگر بر پايه تاثير و تأثر و غلبه و دفع قرار نمى گرفت ، اجزاى اين نظام به هم مرتبط نمى شد، و در نتيجه اصلا نظامى برقرار نمى گشت ، و سعادت نوع باطل مى شد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 445
به شهادت اينكه ، اگر فرض كنيم كه چنين دفعى در نظام بشر نمى بود، يعنى بعضى بر بعض ديگر غلبه ننموده و اراده خود را بر او تحميل نمى كرد، آن وقت هر فردى از افراد اجتماع كارى كه خودش مى خواست مى كرد، هر چند كه با منافع ديگران منافات داشته باشد، (حال چه آن كار مشروع باشد و چه نامشروع ، فعلا در مشروع و نامشروع بودن آن نظرى نداريم ) و آن ديگرى نمى توانست او را از آن كار منصرف كرده و به كارى وادارد كه منافى با منافع خودش نباشد، اين وضع را درباره تمامى افراد در نظر بگير، آن وقت خواهى ديد كه ديگر هيچ وحدتى بين اجزاى اجتماع پيدا نمى شود، و اجتماعى هم كه فرضا قبلا بوده متلاشى مى گردد.
و اين بحث همان بحثى است كه در جلد سوم ترجمه فارسى ذيل آيه : ((كان الناس امة واحدة ))، گذرانديم ، و گفتيم اولين اصل فطرى انسان (همين انسانى كه تشكيل اجتماع داده ) استخدام و بهره كشى از ديگران است ، و مسأله تعاون و تمدن متفرع بر آن و زائيده از آن بوده و اصلى ثانوى است كه تفصیلش گذشت.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei