■● #استاد_علی_صفایی_حائری:
بعضىها خيال مىكنند كه از رسول و از على بالاترند...●■
■بعضىها خيال مىكنند كه از رسول و از على بالاترند؛ چون آنها با عمل و بلاء همراه بودند و اينها مىخواهند با ادّعاى ولايت و محبّت، با علىهمراه باشند.
■راستى كه شيطان بىكار نمىنشيند و سماجت مىكند. آخر چگونه مىشود ريشهى عشق على ، عمل معاويه را و ميوهى او را بار بياورد. تو را گول نزنند، كه: معرفت و فكر؛ و محبّت و قلب؛ و عمل و تقوا، مركبهايى هستند كه با بلاى خدا و امتحان او همراه مىشوند و مىرسانند.
☑️اين راه را، حسين با سر رفته، تو چگونه مىخواهى با غرور و بىاعتنايى و با خور و خواب و ولنگارى به انجام برسانى؟
☑️خدايى كه، عشق مقدّس او حسين، با هر تنفس و دمزدن، فوارههاى خونش، از زير حلقههاى زرهش به آسمان سر مىكشيد، چگونه از من، كه نور چشم شيطان هستم و همراه فوارههاى عُجب و غرور، پذيرايى مىكند؟ و چگونه مرا به ضيافت خويش مىخواند؟
#یاعلی
■●نامه های بلوغ، صفحه ۳۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت سوم
بخش اول
● توضيحى درباره دفاع و فطرى بودن آن در ذيل ((لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض ))
توضيح اينكه : سعادت نوع بشر به حد كمال نمى رسد مگر به اجتماع و تعاون ، و معلوم است كه اجتماع و تعاون تمام نمى شود مگر وقتى كه وحدتى در ساختمان اجتماع پديد آيد، و اعضاى اجتماع و اجزاى آن با يكديگر متحد شوند، بطورى كه تمامى افراد اجتماع چون تن واحد شوند، همه هماهنگ با يك جان و يك تن فعل و انفعال داشته باشند، و وحدت اجتماعى و محل و مركب اين وحدت ، كه عبارت است از اجتماع افراد نوع ، حالى شبيه به حال وحدت اجتماعى عالم مشهود و محل آن دارد.
و ما مى دانيم كه وحدت نظام عالم نتيجه هماهنگى تأثر و تاثيرى است كه در بين اجزاى عالم در جريان است ، ساده تر بگويم نظامى كه در عالم هست به اين جهت برقرار است كه بعضى از اجزاى عالم بعضى ديگر را دفع مى كند، و در جنگ و ستيزى كه بين اسباب عالم است : بعضى بر بعضى ديگر غلبه نموده و آن را از خود مى راند، و آن بعض رانده شده هم تسليم و رانده مى شود، و اگر اين زورآزمائى نبود عاملى كه بايد مغلوب شود، مغلوب نمى شد، اجزاى اين نظام هماهنگ و به هم مربوط نمى شد بلكه هر سببى به همان مقدار از فعليت كه خاص او است باقى مى ماند، و در نتيجه هيچ جنب و جوشى جريان نمى يافت ، و عالم وجود از كار مى افتاد.
نظام اجتماع انسانى نيز چنين است ، اگر بر پايه تاثير و تأثر و غلبه و دفع قرار نمى گرفت ، اجزاى اين نظام به هم مرتبط نمى شد، و در نتيجه اصلا نظامى برقرار نمى گشت ، و سعادت نوع باطل مى شد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 445
به شهادت اينكه ، اگر فرض كنيم كه چنين دفعى در نظام بشر نمى بود، يعنى بعضى بر بعض ديگر غلبه ننموده و اراده خود را بر او تحميل نمى كرد، آن وقت هر فردى از افراد اجتماع كارى كه خودش مى خواست مى كرد، هر چند كه با منافع ديگران منافات داشته باشد، (حال چه آن كار مشروع باشد و چه نامشروع ، فعلا در مشروع و نامشروع بودن آن نظرى نداريم ) و آن ديگرى نمى توانست او را از آن كار منصرف كرده و به كارى وادارد كه منافى با منافع خودش نباشد، اين وضع را درباره تمامى افراد در نظر بگير، آن وقت خواهى ديد كه ديگر هيچ وحدتى بين اجزاى اجتماع پيدا نمى شود، و اجتماعى هم كه فرضا قبلا بوده متلاشى مى گردد.
و اين بحث همان بحثى است كه در جلد سوم ترجمه فارسى ذيل آيه : ((كان الناس امة واحدة ))، گذرانديم ، و گفتيم اولين اصل فطرى انسان (همين انسانى كه تشكيل اجتماع داده ) استخدام و بهره كشى از ديگران است ، و مسأله تعاون و تمدن متفرع بر آن و زائيده از آن بوده و اصلى ثانوى است كه تفصیلش گذشت.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□○... الآن برادران و خواهران مذهبی و دینی ما در فشار و ناراحتی به سر میبرند، و ما اینگونه راحت و بیتفاوت نشستهایم؛ پس اگر روزی ما در فشار و ناراحتی به سر بریم و آنها راحت باشند عیبی ندارد! درحالیکه جامعه توحیدی باید طوری باشد که اگر جایی از آن آسیب دید، جاهای دیگر بیتفاوت نباشند. ...
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□مضمون آن نوعى #ارتباط با سوره #فيل دارد، و لذا بعضى از اهل #سنت گفته اند سوره (#فيل) و (#ايلاف) يك سوره اند، همچنان كه نظير اين سخن را درباره #دو سوره (#ضحى) و (#الم_نشرح) گفته اند، چون بينشان #ارتباطى وجود دارد، و اين نظريه را به #مشهور در بين #شيعه نسبت داده اند، و ليكن #حق مطلب آن است كه دليلى كه بر آن #استناد كرده اند، #وحدت را نمى رساند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □مضمون آ
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□براى اينكه #دليل اهل سنت #روايتى است كه مى گويد: #قرآنى را كه #ابى_بن_كعب نوشته بوده بين اين دو سوره و آن دو سوره #بسم_اللّه نوشته نبوده. و روايتى است از #عمرو بن ميمون ازدى كه گفته: من نماز #مغرب را دنبال #عمر_بن_خطاب خواندم، او در #ركعت_اول، سوره #تين را خواند، و در #دوم (#الم_تر) و (#لايلاف قريش ) را، #بدون اينكه بين آن دو با گفتن بسم اللّه #فاصله بيندازد.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □براى ا
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□ #بعضى از روايت اولى پاسخ داده اند به اينكه #معارض است با روايتى كه گفته: در قرآن ابى بن كعب #بين آن دو بسم اللّه بوده، و از #دومى پاسخ داده اند به اينكه بر #فرض كه روايت درست باشد #احتمال دارد راوى #حديث بسم اللّه بين آن دو را از عمر بن خطاب نشنيده باشد، و يا #عمر آن را #آهسته خوانده باشد. علاوه بر اين، روايت مذكور #معارض است با روايتى از #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه فرمود: خداى تعالى #قريش را بخاطر #هفت خصلت بر ديگران #برترى داد، از آن جمله فرمود: و درباره آنان #سوره اى نازل شد كه در آن سوره سخن از #احدى به جز قريش نرفته است، و آن سوره (قريش) است، (تا آخر حديث). از همه اينها گذشته رواياتى كه #دلالت بر #جدايى اين #دو سوره دارد، و اينكه #بين آن دو بسم اللّه قرار دارد #متواتر است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ده خصلت که نشاندهندهی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیهالسّلام) - بخش پنجم○□
□۹- «و الْخُمُولُ اَشْهى اِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ»
□○حضرت رضا علیهالسّلام فرمودند: شاخص دیگری که نشاندهندهی تمامیت عقل است، این است که گمنامی نزد او دوست داشتنیتر، اشتهابرانگیزتر، خواستنیتر و لذیذتر از شهرت است. او طالب شهرت نیست. گمنامی و خلوت خود با خدا را به مراتب بیشتر از شناخته شدن در جامعه و پیدا کردن طرفداران، هواداران و امثال اینها میداند.
□○برای اولیای خدا اصل، مخفی بودن است. در حدیث قدسی است که خدای متعال فرمود: «اَولِيائِی تَحْتَ قُبائِی لا يَعْرفُهم غَيْرِی» اولیای من، تحت قبّههای من هستند؛ غیر از من کسی آنها را نمیشناسد.
□○اصل در اولیای خدا، ناشناخته بودن است؛ مگر اینکه خدا مأموریتی الهی به یکی از اولیای خود واگذار کند و در حدّ لازم برای انجام آن مأموریت، آن ولیّ خدا، خود را بشناساند؛ مثل پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمّه علیهم السّلام. در آنجا امر میشود : «فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ» امر میشود که اکنون خودت را بشناسان؛ والّا اصل بر مخفی بودن و نشناخته شدن است. فرمودند: کسی که تمامیّت عقل را دارد، ناشناس بودن برایش لذّتبخشتر از شهرت داشتن است.
#ادامه_دارد....
□○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲
#ده_خصلت_نشانه_کمال_عقل_مسلمان○□
@mohamad_hosein_tabatabaei