eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت سوم بخش ششم1⃣ ● بررسى و توضيح بعضى جملات روايت قمی مولف : اينكه در رواي
آیات 252-244 بقره قسمت سوم بخش ششم2⃣ ●بررسی و تو ضیح بعضی جملات روایت قمی پس لشگر طالوت دو طائفه شدند، يك عده آنهائى كه با مشت خود از آب نهر نوشيدند، و عده ديگر آنهایی كه ننوشيدند، همين كه در برابر لشگر جالوت قرار گرفتند، آنهائي كه آب نهر را نوشيده بودند گفتند: ((لا طاقة لنا اليوم بجالوت و جنوده )) و آنهائى كه از آن ننوشيدند گفتند: ((كم من فئه قليلة غلبت فئة كثيره باذن الله و الله مع الصابرين )). مولف : و اما اينكه باقى ماندگان با طالوت سيصد و سيزده نفر، و به عدد مجاهدين در جنگ بدر بودند، مطلبى است كه روايات بسيارى از طرق خاصه و عامه بر طبقش وارد شده ، و اما اينكه گويندگان ((لا طاقه لنا... )) آنهائى بوده اند كه مشتى آب نوشيدند و گويندگان ((كم من فئه قليلة غلبت فئه كثيرة ...)) آنهائى بوده اند كه اصلا آب ننوشيدند، ممكن است از نحوه استثناء در آيه (البته بنابر آن بيانى كه ما در معناى استثناء كرديم )كرد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 452 و در كافى به سند خود از احمد بن محمد از حسين بن سعيد ازفضالة بن ايوب از يحياى حلبى از عبد الله بن سليمان از امام باقر (عليه السلام ) روايت آمده ، كه در ذيل جمله ((ان آيه ملكه ... تحمله الملائكه )) فرموده : ملائكه آن را به صورت گاو حمل مى كردند. خواننده عزيز بايد توجه داشته باشد كه مبناى ما در اين كتاب بر اين بوده و بر اين است كه سند احاديث را بيندازيم ، چون وقتى مضمون حديثى موافق با كتاب خدا باشد احتياجى به ذكر سند آن نيست ، و اگر در خصوص حديث بالا سند را ذكر كرديم براى اين بود كه مضمون آن يعنى اينكه ملائكه به صورت گاو در آمده باشد را نمى توان با قرآن تطبيق كرد ناچار بايد سند آن ذكر شود تا اگر خواننده خواست بتواند به تراجم احوال راويان آن مراجعه نمايد، و ما در عين حال از ميان اينگونه احاديث ، آن احاديثى را مى آوريم كه سند آنها صحيح ، و يا حداقل مؤيد به قرائن صدق باشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○بیان واقعه شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام توسط حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره○□ □○جائر(ابن ابی دؤاد) پیش خلیفه وقت آمد و گفت: «[چون] من نمک خلیفه را خورده ام، نباید بر خلیفه خیانت کنم. به شما می گویم [آیا شما] اقوال تمام علما را کنار گذاشتید و قول این اسود(کنایه توهین آمیز به امام جواد-علیه السلام-) را بر همه مقدم داشتید، و حال آنکه شَطری (بخشی) از این امت او را امام می دانند نه شما را؟» عمده [سخن او هم] این [قسمت] است. □○[خلیفه به او گفت]: راست می گویی؟ گفت: بله. [خلیفه] به قوم و خویش خود، ام الفضل -که از دربار ماهیانه داشت- سفارش کرد، که او را مسموم کنید.[ام الفضل] کارش را که کرد، گاهی به گریه می‌افتاد. [حضرت جواد فرمود]: چرا گریه می کنی؟! [بدان که خداوند] تو را به دردی مبتلا می‌کند که هیچ راهی برای معالجه‌اش نیست، [و لذا ام الفضل] تمام ثروتش را خرج کرد، [اما] خوب نشد. □○[ام‌الفضل] از امام جواد سلام‌الله‌علیه اولاد نداشت، [و حضرت] از [همسر دیگرش که از] اولاد عمار یاسر [بود] یک ذرّة (یعنی فرزند) داشت. بالاخره [ام‌الفضل] کاری کرد که امام آن شربت را میل فرمود.[امام جواد-علیه السلام-] به او گفت تو گریه می کنی؟ حالا او را کشتی چرا او را از بالای بام پایین انداختی و [جسم مبارک امام جواد-علیه السلام-] سه روز روی زمین ماند؟ □○خیال نکنید آن‌ها از جهنم آمده بودند و ما از بهشت، و این کارها از ما دور است! تمام این خیال‌ها سبب این کار می‌شود. □○حالا ما تحقیقا فهمیدیم به این‌که [آیت‌الله شیخ فضل‌الله] نوری را [استعمار]کشت برای‌اینکه چرا مشروطه نمی‌شوی؟ و آیت‌الله بهبهانی را بعد از یک سال کشت که چرا مشروطه شدی، چرا مطیع ما نمی‌شوی؟ مشروطه شدن مقدمیت دارد برای اینکه مستقل (مسلط) شود بر تمام این فلان (سرزمین و کشور). □○(درس خارج اصول، ١٣٨٨/٠٢/١۶)○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□سفارش علامه طباطبایی (ره) در مورد □ □ایشان سفارش أکید داشتند: ، ، . میفرمود: انسان باید در ساعات روز، آنچنان به خود دهد که بتواند همواره از شیطان و نفسانی خود محفوظ بماند. باید با خود چنین کند که امروز یکی از روزهای زندگی توست که سپری میشود. @mohamad_hosein_tabatabaei
□چرا در مورد زبانت دقت نداری و هر چه را می‌گویی؟ به چه دلیل گوش نازنین خود را باز می کنی و هر چه را می شنوی؟ مگر جان جنابعالی مزرعه ات نیست؟ □مگر حقیقت و نفس ناطقة تو بذر و مزرعة خدائی نیست؟ چرا موقع بذر افشانی این زمین بی دقتی می کنی؟ □اگر ما به همان مقدار که مواظب کِشت خود هستیم به فکر خودمان بودیم، از جان خود استفاده بسیاری می بردیم. چرا مواظب جانمان نیستیم در حالی که مارها و عقربها دارند آن را از بین می برند؟! □چرا آنها را مرزبانی نمی کنیم؟ چرا در این گونه امور فراموشــی داریم؟ مگــر تــاکنون نـدای «و لا تکونوا کالّذین نسواالله فانسیهم انفسهم» را نشنیده ایم؟! چرا اینقدر خود را فراموش کرده ایم؟ □●شرح مراتب طهارت علامه حسنزاده شارح:استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■دهه اوّل ماه ذی‌الحجّه همان ایّام معلومات است که خدای متعال در قران کریم، سوره حج به آن اشاره فرموده است: ■یذْكُرُوا اِسْمَ اَللّٰهِ فِی أَيّٰامٍ مَعْلُومٰاتٍ■ ■این دهه، دهه‌ی بسیار عظیمی است. از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده که فرمودند: عمل خیر و عبادت در پیشگاه خدا در هیچ ایّامی از سال، از این دهه محبوب‌تر نیست. این دهه مکمّل همان سی شبی است که خدا با حضرت موسی علیه‌السّلام قرار ملاقات گذاشت. ■ایّام بسیار گرانبهایی است، حوادث بزرگی هم در این ایّام رخ داده که به شرافت آن افزوده است. از گرامی‌ترین اوقات سال در پیشگاه الهی و مناسب‌ترین و ارزشمندترین اوقات برای بندگی حضرت حقّ و عبادت خدای متعال است. ■همانگونه که اشاره شد خدای متعال در سوره حج فرموده است: در ایّام معلومات ذاکر اسم الله باشید. در این دهه خیلی مراقب باشیم که با اشتغالات ظاهری و دنیوی لحظه‌ای از یاد خدا غافل نشویم. ■در این دهه جا دارد تمام مراتب وجودی انسان؛ عقل انسان، دل انسان، روح انسان، بدن انسان، ذاکر خدا باشد و به شدّت از غفلت پرهیز کند. ذکر با عقل؛ این است که بیاندیشد در مورد الطاف الهی و نعم الهی؛ چه نعم مادّی و چه نعم معنوی، چه نعم ظاهری و چه نعم باطنی. ذکر با دل؛ رغبت کردن، میل کردن، پرکشیدن به سوی خدای متعال است. ذکر روح؛ احساس حضور در محضر الهی است که انسان این احساس حضور را در تمام لحظات با خود داشته باشد. ذکر بدن هم انجام طاعات و عبادات و فرمانبری از دستورات خدای متعال است. ■این چنین ذکری، ذکر تمام عیار است و آنگاه چنین عبد ذاکری مشمول آن بشارت خدای متعال می‌شود که فرمود : ■مرا یاد کنید من هم شما را یاد خواهم کرد. که این یاد یعنی، آن توجّه سرشار از لطف و عشق و محبّت الهی نسبت به این عبد. ان‌شاءالله این دلِ ذاکر را داشته باشیم. ■آیه‌ای که در نمازهای این ده شب می‌خوانیم: ■وَ واعَدْنا مُوسي ثَلاثينَ لَيْلَةً، وَ اَتْمَمْناها بِعَشْر فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ اَرْبَعينَ لَيْلَةً■ ■سخن از این می‌گوید که این ده شب؛ ده شب موعد و وعده‌گاه دیدار و ملاقات با خدای متعال است. خدا در این ده شب وعده‌ی دیدار و وصال داده است. ان‌شاءالله دل‌مان متوجّه حضرت حقّ باشد و آماده‌ی ورود به این دهه‌ی عظیم باشیم.... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○بمناسبت سالروز ازدواج اميــرالمومنين و مــادرِساداتـــ○□ □○علامه در الميزان، در تفسير آيــه إِخْـــواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ اين روايت را از كتاب البرهان مي آورند: و در تفسير برهان از حافظ، ابو نعيم از رجال سندش از ابی هريره روايت كرده كه گفت: علی بن ابی طالب (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پرسيد يا رسول اللَّه كداميك از ما در دل تو محبوبتريم؟ من يا فاطمه؟ فرمود: □○فاطمه محبوب تر است نزد من از تو، ولی تو گرانقدرتری از او، و گويا تو را و او را می بينم كه كنار حوضم مردم را از آن دور میكنی، و كنار آن حوض به عدد ستارگان آفتابه هايی هست، و تو و حسن و حسين و حمزه و جعفر در بهشتيد و چون برادرانی مقابل هم بر تختها قرار داريد، و تو و شيعيانت با من هستيد، آن گاه رسول خدا (صلی الله عبیه وآله) اين آيه را قرائت كردند:" إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ" و فرمودند: آن چنان در برابر هم هستيد كه به پشت سر يكديگر نمینگريد۱۱۲. ج٢ ص٣٤٨ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●دعای بعد از نماز صبح و قبل از غروب آفتاب دهه اوّل ماه ذی‌الحجّه●■ ■●دعایی که از صبح روز اول ماه ذی‌الحجّه تا عصر روز عرفه، یک بار بعد از نماز صبح و یک بار قبل از غروب آفتاب خوانده می‌شود: ■●اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَیَّامُ الَّتِی فَضَّلْتَهَا عَلَی الْأَیَّامِ وَ شَرَّفْتَهَا قَدْ بَلَّغْتَنِیهَا بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ فَأَنْزِلْ عَلَیْنَا مِنْ بَرَکَاتِکَ وَ أَوْسِعْ عَلَیْنَا فِیهَا مِنْ نَعْمَائِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَهْدِیَنَا فِیهَا لِسَبِیلِ الْهُدَی وَ الْعَفَافِ وَ الْغِنَی وَ الْعَمَلِ فِیهَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَی وَ یَا سَامِعَ کُلِّ نَجْوَی وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ مَلَإٍ وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّهٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَکْشِفَ عَنَّا فِیهَا الْبَلاءَ وَ تَسْتَجِیبَ لَنَا فِیهَا الدُّعَاءَ وَ تُقَوِّیَنَا فِیهَا وَ تُعِینَنَا وَ تُوَفِّقَنَا فِیهَا لِمَا تُحِبُّ رَبَّنَا وَ تَرْضَی وَ عَلَی مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا مِنْ طَاعَتِکَ وَ طَاعَهِ رَسُولِکَ وَ أَهْلِ وِلایَتِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَهَبَ لَنَا فِیهَا الرِّضَا إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ وَ لا تَحْرِمْنَا خَیْرَ مَا تُنْزِلُ فِیهَا مِنَ السَّمَاءِ وَ طَهِّرْنَا مِنَ الذُّنُوبِ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ أَوْجِبْ لَنَا فِیهَا دَارَ الْخُلُودِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَتْرُکْ لَنَا فِیهَا ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا دَیْنا إِلا قَضَیْتَهُ وَ لا غَائِبا إِلا أَدَّیْتَهُ وَ لا حَاجَهً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ إِلا سَهَّلْتَهَا وَ یَسَّرْتَهَا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ یَا مَنْ لا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْوَاتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنَا فِیهَا مِنْ عُتَقَائِکَ وَ طُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ وَ الْفَائِزِینَ بِجَنَّتِکَ وَ النَّاجِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ. ■●خدایا این روزها روزهایی است که بر سایر روزها برتری و شرافت دادی و به لطف و رحمتت مرا به آنها رساندی، برکاتت را بر ما فرو فرست و از نعمت‌هایت در این روزها بر ما وسعت ده. خدایا از تو می‌خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و ما را در این روزها به راه هدایت و پاکدامنی و بی‌نیازی و عمل در آنها به آنچه می‌پسندی و خشنود می‌شوی هدایت فرمایی، خدایا از تو درخواست می‌کنم، ای جایگاه هر شکوایه و ای شنوای هر راز و نیاز و ای حاضر در هر جمع و ای دانای هر نهان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و در این روزها بلا را از ما برگردانی و دعایمان را مستجاب گردانی و نیرویمان دهی و یاری‌مان نمایی و به آنچه ای پروردگار ما دوست داری و خشنود می‌شوی موّفقمان بداری و بر اموری که از طاعتت و طاعت رسولت و اهل ولایتت بر ما واجب نمودی توفیقمان دهی. خدایا از تو درخواست می‌کنم ای مهربانترین مهربانان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و خشنودی خود را در این روزها به ما ارزانی کنی، که به یقین تو شنوای دعایی و از خیری که در این ایّام از عالم بالا نازل می‌کنی، ما را محروم مساز و از گناهان ما را پاک ساز، ای دانای نهان‌ها و در این روزها خانه‌ی جاودان را بر ما واجب گردان. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نه گناهی را برای ما باقی بگذار جز آنکه ببخشی و نه اندوهی جز آنکه برطرف کنی و نه بدهی جز آنکه بپردازی و نه غایبی جز آنکه به ما برسانی و نه حاجتی از حاجات دنیا و آخرت جز آنکه هموار و آسان نمایی، به یقین تو بر هر چیز توانایی. خدایا ای دانای نهان، ای رحم کننده به اشک‌های روان، ای اجابت کننده‌ی دعاها، ای پروردگار زمین‌ها و آسمان‌ها، ای آنکه صداها بر او اشتباه نشود، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و ما را در این روزها از آزادشدگان و رهاگشتگان از آتش و رسیدگان به بهشت، و از نجات یافتگان قرار ده به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان و درود خدا بر آقایمان محمّد و همه اهل بیت ایشان. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ازدواج امیر‌المؤمنین علیه السلام و فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها○□ □○رخداد بسیار شاد و شیرین ازدواج و وصلت امیرالمومنین علیه السلام و فاطمه‌ی‌زهرا سلام الله علیها در در سال دوم هجری‌قمری واقع شده است. □○ازدواجی که منشأ پدید آمدن یازده امام معصوم و استمرار نسل رسول‌الله صلی الله علیه و آله بود در انبوهی غیر باورکردنی، همان‌گونه که قرآن تعبیر فرمود: «اِنّا اَعْطَیناكَ الْكَوْثَرَ»؛ چون یکی از معانی نسل بسیار فراوان است. کسانی که طعنه می‌زدند پیامبر پسری ندارد که نسلش باقی بماند و او ابتر است؛ قرآن‌کریم فرمود: خود آنها ابترند. با اینکه آنها پسر داشتند؛ امّا از هیچ یک از پسران آنها فرزندی باقی نماند و نسل آنها از بین رفت؛ امّا نسل پیامبر‌اکرم ص از طریق فاطمه‌ی‌زهرا سلام علیها و با ازدواج با امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پربرکت شد. □○همه‌ی سادات عالم میوه‌ی آن ازدواج هستند. مکتب عظیم تشیّع گُلی است که در گلستان این وصلت رویید و شکُفت و این همه معارف بلند الهی از طریق این خاندان عظیم به‌دست بشر رسید. □○استاد مهدی طیب ۹۲/۰۷/۱۱○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اصل درخت طوبی در بهشت در خانه ی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السّلام است و در خانه ی هر مؤمنی شاخهای از آن سر کشیده است. □●حوض کوثر مال حضرت زهرا علیها السّلام است. کوثر یعنی کثرات. کثرات مال خانم زهرا است. واحد مال خداست و کثرات مال حضرت زهرا علیها السّلام است و آن حضرت امور عالم کثرت را ردیف میکند. □●کوثر یعنی کثرت، یعنی آبش خیلی زیاد است؛ دوازده نهر از آن حوض منشعب شده است. □●همه ی دوستان اهل بیت علیهم السّلام، محرم حضرت زهرا علیها السّلام هستند و کسی که محرم آن حضرت باشد، به جهنّم نمیرود. □●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات252-244 بقره قسمت چهارم بخش اول ● داستان حضرت داود (ع ) و جنگ طالوت و جالوت به نقل از امام صادق (ع ) و در تفسير عياشى از محمد حلبى از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: داوود و برادرانش چهار نفر بودند، پدرشان هم كه مردى سالخورده بود با ايشان زندگى مى كرد، و او كه از همه كوچكتر بود گوسفندان پدر را مى چرانيد و برادرانش در لشگر طالوت خدمت مى كردند، روزى پدر داوود او را صدا زد كه پسرم بيا اين طعام را كه درست كرده ايم براى برادرانت ببر، تا عليه دشمنان خود نيروئى بگيرند. داوود كه جوانى كوتاه قد و كبود چشم و كم مو و پاك دل بود طعام را برداشته و به طرف ميدان جنگ روانه شد، و در ميدان جنگ صفوف لشگر را ديد كه به هم نزديك شده بودند. عياشى از اينجا به بعد جريان را از ابى بصير نقل مى كند، ابى بصير مى گويد: من از آن جناب شنيدم كه مى فرمود: داود همينطور كه مى رفت به سنگى برخورد كه آن سنگ داود را صدا زد و گفت : اى داوود مرا بردار و با من جالوت را به قتل برسان ، كه خدا مرا براى كشتن وى خلق كرده است . داوود آن سنگ را برداشته در توبره اى كه سنگ مقذاف فلاخنش را در آن گذاشته بود (تا گوسفندان را با آن براند) انداخت و به راه افتاد تا داخل لشگر شد و شنيد كه همگى از خونخوارى و قهرمانى جالوت تعريف مى كردند، وامر او را عظيم مى شمردند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 453 داوود گفت : چه خبر است كه اينقدر او را بزرگ شمرده و خود را در برابرش باخته ايد؟ به خدا قسم به محضى كه با او روبرو شوم به قتلش خواهم رساند، مردم جريان او را به طالوت خبر دادند، و او را نزد طالوت بردند، طالوت گفت : اى پسر مگر تو چه نيروئى دارى ؟ و چه تجربه اى در امر كارزار اندوخته اى ؟ گفت : هميشه شير درنده به گوسفندان من حمله مى كند و گوسفند مرا مى ربايد، او را تعقيب مى كنم و سرش را به يك دست گرفته فك پائينش را با دست ديگر باز نموده گوسفندم را از دهانش مى گيرم . طالوت به لشگريان گفت زرهى بلند برايم بياوريد، وقتى آوردند، آن را به گردن داوود انداخت ، زره تا زانوى داوود را پوشانيد، طالوت و ساير بنى اسرائيل از اينكه اولين زره به اندازه اندام او شد تعجب كرده طالوت گفت : اميد است خدا جالوت را به دست او به قتل برساند. ابو بصير مى گويد: وقتى صبح شد مردم گرد طالوت جمع شده ، دو صف لشگر، روبروى هم قرار گرفتند، داوود گفت : جالوت را به من نشان دهيد، همين كه او را ديد آن سنگ را از توبره در آورد در فلاخن (مقذاف ) گذاشت ، و به سوى جالوت رها كرد، سنگ مستقيم بين دو چشم جالوت خورد، و تا مغز سرش فرو رفت ، جالوت از اسب سرنگون شد، مردم فرياد زدند، داوود جالوت را كشت ، داود بايد پادشاه ما باشد از آن به بعد ديگر فرمان طالوت را گردن ننهاده ، داوود را فرمانده خود كردند. و خداى تعالى ((زبور)) (كتاب داوود) را بر او نازل كرد، و صنعت آهنگرى به او آموخت و آهن را برايش نرم كرد، و به كوهها و مرغان فرمان داد تا با او تسبيح بگويند، ابو بصير مى گويد: احدى صوت داوود را نداشت ، داوود همچنان در بنى اسرائيل بود، و خود را از ايشان پنهان مى داشت و خداى تعالى نيروى فوق العاده اى در عبادت به او داده بود. مولف : كلمه ((مقذاف )) همان فلاخنى است كه چوپان ها با آن سنگ را به هر طرف بخواهند پرتاب مى كنند و لسان اخبار چه از طرق شيعه و چه از طرق سنت در اينكه جالوت به دست داود كشته شده متفق است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○سالروز ازدواج امیرالمؤمنین، علی‌ابن‌ابی‌طالب علیه‌السلام و حضرت صدیقه کبری،فاطمه‌زهرا علیها‌السلام بر تمامی مسلمانان جهان گرامی باد○□ #سؤال: عامل موفقیت در زندگی مشترک و شرایط ازدواج محمدی چیست؟ #جواب: محبّت بین طرفین و عمل هر کدام به وظایف شرعی نسبت به دیگری و اغماض هریک از خطاهای دیگری. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○خاطره‌ای عجیب و ناراحت‌کننده از رفتارهای مخالفان عرفان!○□ □○ : یکی از آقایان تفکیکی مشربِ مشهد (که مخالف عرفان بود) برای من نقل کرد و گفت : من زمانی رانندۀ علاّمه طباطبایی (ره) بودم و ایشان را از مشهد به زُشک می‌بردم. □○زُشک یکی از ییلاقات اطراف مشهد است و یکی از شاگردان علاّمه، یعنی حضرت آیت‌الله آقا عزالدین زنجانی (ره) در آنجا باغی را اجاره کرده بود و تابستان را در آنجا به سر می‌برد و از آن رو که علاّمه به ایشان ارادت داشت، از آن آقا که با آقا عزالدین رابطۀ نزدیکی داشت، ‌خواسته بودند که ایشان را برای دیدن آقا عزالدین به زُشک ببرد. □○آن آقا می‌گفت: من در میان راه به علاّمه گفتم: آقا! آیا شما من را اهل نجات می‌دانید؟ علاّمه ‌فرمودند: «شما که اهل ولایت هستید، اگر اهل نجات نباشید پس چه کسی اهل نجات است؟!» (این، ادب علامه بود.) . □○بعد آن آقای مخالف عرفان گفت: من متقابلاً به علاّمه گفتم: أمّا من، شما را به خاطر گرایش‌ های فلسفی و عرفانی‌ که دارید، اهل نجات نمی‌دانم!!! آیت الله رمضانی می‌گفت با تعجب به آن آقا گفتم: علاّمه در برابر سخن شما چه واکنشی از خود نشان داد؟! . آن آقا گفت: فقط سکوت! فقط سکوت! □○استاد رمضانی می‌گفت: اینجا بود که من برای مظلومیّت حضرت علاّمه به شدّت متاثّر شده و اشک ریختم! @mohamad_hosein_tabatabaei
(ره): □●حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام اللّه علیه مرقوم فرمود: «شنیدم غلامان تو وقتى سوار مى شوى، تو را خارج مى کنند از در کوچک، آنها بخل مى کنند و مى خواهند تو به کسى چیزى ندهى. □●به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتى سوار شدى همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالى نکند مگر آنکه به او عطا نمایى. و از عموهاى تو هر کس از تو سؤالى کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستى بدهى، اختیار با تو است. □●و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیرى فرماید. شرح چهل حدیث، ص۴۰۳ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●آب معرفت از درون چاه عقل فوران می کند، آنگاه که به درونت راه یابی. از آن بنوش و زنده و سرحال باقی بمان. □●حکیم عطار نیشابوری در کتاب مصیبت نامه، از چاه درون سخن می گوید. عبور از محسوسات و موهومات در نظر عطار در این است که به چاه درون خودت راه پیدا کنی. برخی بزرگان عبور را به رفتن در آسمان و ملکوت می دانند که البته همه این تعابیر فرقی با هم ندارند. □●به چاه درون رفتن یعنی همان رفتن به ملکوت است. چاه درون یعنی اعماق وجود من، ژرفای وجود من؛ ژرفای وجود آدمی، خیالات و محسوسات و توهمات نیست! بلکه ژرفای انسان عقل اوست که به تعبیر عطار، چاه درونت است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●دهه‌ی اوّل ذی‌الحجّه، دهه‌ی الهیّه●■ ■●بعد از ماه ذی‌القعده، ماه ذی‌الحجّه است که دوّمین ماه حرام است. ماه بسیار عظیمی که ماه حج، ماه عید قربان و ماه ولایت است. در این ماه جلوه‌های متعدّد ولایت اهل بیت علیهم السّلام ظهور کرده است. ماهی بسیار عظیم و سرشار از توحید و ولایت است. ■●بنابر احادیثی که از پیامبر اکرم وارد شده است، ده روز نخست ماه ذی‌الحجّه افضل ایّام سال برای عبادت است و هیچ عمل خیر و عبادتی در هیچ روزی به فضیلت عبادت در ده روز نخستین این ماه نمی‌رسد. ■●همان‌طور که دهه‌هایی را به ائمّه‌ی معصومین علیهم السّلام منتسب می‌دانیم، اگر بخواهیم برای این ده روز نامی بنهیم، باید این ده روز را دهه‌ی الهیّه یا بنامیم. ■●امیدوارم بتوانیم در این ده روز از حقیقت توحید، هم در جنبه‌ی نظری و هم در جنبه‌ی عملی، بیشترین بهره را ببریم و مراقباتی که برای این ده روز وجود دارد، که زمینه‌ی آن از یک ماه مراقبه در ذی‌القعدة الحرام فراهم شده است، بتواند حقیقت توحید را در این دو جنبه در جان ما مستقر کند. □●استاد مهدی طیّب ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت امیر علیه السّلام به هر چیز نگاه کرد، لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله را دید. در دعای دههی اوّل ذیحجه است: به عدد لیالی و دهور، به عدد امواج دریاها، به عدد درختها و خس‌ها، به عدد سنگ‌ها و کلوخ‌ها، به عدد موها و پشمها، به عدد بادها و... لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله. □○در لا اِلهَ، هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در الاّ، تشدید را محکم ادا کن تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آنگاه الله را بگو تا همهی دلت را تصّرف کند. □○وقتی میگویی لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله، نه دنیا میماند، نه عادات و رسوم، نه آبروداری بین اهل دنیا ؛ همه از بین میرود. لا الهَ یعنی هر چه واله ‌کنندهی من است، دور انداختم الاّ الله را. درست دقّت کن، اگر میارزد آن را بگو؛ بیحساب نگویی که وقتی واله‌ کنندهها رفتند، فریادت بلند میشود. خداوند به موسی علیه السّلام فرمود هر چه را در دستت است بینداز، به ما فرمود بگو لا اِلهَ‌‌ اِلاَّ الله؛ یعنی هر چیزی جز خدا که تو را واله کرده، بینداز. □○نکند مثل امّت موسی علیه السّلام ما هم به محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم بگوییم اجعَل لَنا اِلهاً کَما لَهُم آلِهةٌ. یعنی همانطور که اهل دنیا چیزهایی دارند که آنها را واله کرده است، به ما هم از آن واله ‌کنندهها بدهید. □○مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
○معبودی جز خدای یگانه نیست که شریک ندارد. ○از آن اوست فرمانروایی و خاص اوست ستایش. ○هرچه خیر است به دست اوست. ○و او بر هر چیز تواناست. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei