□○آب زمزم را سه جرعه بنوش؛ یکی برای صحّت بدن (از بیماری)، یکی برای صحّت روح (از اخلاق زشت) و یکی هم برای علم و معرفت.
#یاعلی
#مرحوم_حاج_اسماعیل_دولابی
□○مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت چهارم
بخش سوم1⃣
بحث علمى و اجتماعى
● بحث علمى و اجتماعى (بررسى سه اصل تنازع بقا، انتخاب و تبعيت محيط در طبيعت و اجتماع و نظر اسلام در اين مورد)
زيست شناسان مى گويند تجربه هاى علمى كه بر روى موجودات عالم طبيعت از اين نظر صورت گرفته كه چگونه با قواى فعاله خود كارهائى را انجام مى دهند كه مقتضاى آن قوا و مناسب با آن است ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 455
و به اين وسيله وجود و بقاى خود را حفظ مى كنند؟ اين نتيجه را دست داده كه اولا آنچه مى كنند به سرشت و فطرت خود مى كنند، و ثانيا كارهائى كه هر يك به اين منظور انجام مى پذيرد با منافع و بقاى موجوداتى ديگر منافات دارد، و در نتيجه تنازعى در همه آنها بر سر بقاء به چشم مى خورد، و چون اين تنازع از اينجا ناشى مى شود كه موجود طبيعى مى خواهد تأثر خود را در ديگرى گسترش دهد و اين باعث مى شود كه قهرا از ديگرى متاثر هم بشود، در نتيجه همواره در ميدان كشمكش بين دو موجود طبيعى ، غلبه نصيب آن موجودى است كه از ديگرى قوى تر و داراى وجودى كامل تر باشد.
از اين جريان ، اين نتيجه را مى گيريم كه طبيعت ، هميشه و پيوسته از بين افراد يك نوع و يا دو نوع ، كامل تر آن دو را انتخاب مى كند، و فرد عقب افتاده به حكم طبيعت محكوم به فنا است و به تدريج از بين مى رود، پس در عالم همواره دو قاعده كلى حاكم است ، يكى تنازع در بقا، و دوم انتخاب طبيعى اشرف و كامل تر براى بقا.
از سوى ديگر از آنجائى كه اجتماع بشرى در وجود خود متكى به طبيعت است ، نظير آن قانون در اجتماع نيز حاكم است ، يعنى اجتماعات بشرى هم در بقاى خود همواره در تنازع هستند، و در نهايت آن اجتماعى باقى مى ماند و از خطر انقراض دورتر است كه كامل تر باشد.
پس اجتماع كامل كه بر اساس اتحادى كامل و محكم تشكيل شده و حقوق فردى و اجتماعى افراد در آن به كامل ترين وجهش رعايت گرديده سزاوارتر به بقا است ، و آن اجتماعى كه چنين تشكلى و چنان قوانين و حقوقى ندارد سزاوارتر به نابودى و انقراض است .
تجربه هاى مكرر نيز حكم مى كند به اينكه هر امت زنده اى كه مراقب وظايف اجتماعى خويش است و هر فردى كه سعى مى كند به وظائف اجتماعى خود عمل كند باقى مى ماند، و هر امتى كه دلهاى افرادش متفرق و نفاق و ظلم و فساد در آن شايع است و ثروتمندان آن در پى عياشى بوده و كارگرانش از كار و كوشش گريزانند، چنين اجتماعى نابود مى شود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□● #پرسش: به نظر جنابعالی در چه شرایطی دعا مستجاب است؟●□
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
□●شرط استجابت دعا ترک معصیت است؛ [خداوند متعال میفرماید:] «أوفوا بعهدی أُوف بعهدکم؛ وفا کنید به عهد من تا من نیز به عهد با شما وفا کنم»، «فاذکرونی أذکرکم؛ یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را» و «أدعونی أستجب لکم؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» گاهی مصلحت در غیر تعجیل است و گاهی مصلحت در تبدیل به احسن(بهتر از حاجت درخواستشده) است؛ [هرچند] داعی(دعاکننده) خیال میکند مستجاب نشده است ولی اهل یقین میفهمند [به اجابت رسیده است].
□●بهسوی محبوب، ص٨٢●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□آيات ۱ - ۵، سوره فيل□
□أَ لَمْ تَرَ كَيْف فَعَلَ رَبُّك بِأَصحَبِ الْفِيلِ(۱)
□منظور از ((رؤيت )) معناى لغوى آن يعنى ديدن به چشم نيست ، بلكه علمى است كه به مانند احساس با حواس ظاهرى ظاهر و روشن است . و استفهام در آيه انكارى است ، و معنايش اين است كه مگر #علم_يقينى پيدا نكردى كه چگونه پروردگارت با اصحاب فيل رفتار كرد، و اين قصه در سال #ولادت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) واقع شد.(۱)
□أَ لَمْ يجْعَلْ كَيْدَهُمْ فى تَضلِيل(۲)ٍ
□مراد از #كيد آنان سوء قصدى است كه در باره مكه داشتند و مى خواستند بيت الحرام را #تخريب كنند، و كلمه ((تضليل )) و ((اضلال )) هر دو به يك معنا است ، و كيد آنان را در #تضليل قرار دادن ، به معناى آن است كه نقشه آنان را نقش بر آب ساخته ، زحماتشان را بى نتيجه سازد، آنها راه افتادند تا كعبه را ويران كنند، ولى در نتيجه تضليل الهى ، خودشان هلاك شدند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□آيات ۱ - ۵، سوره فيل□ □أَ لَمْ تَرَ كَيْف فَعَلَ رَبُّك بِأَصحَبِ الْفِيلِ(۱) □منظور از ((
□آيات ۱ - ۵، سوره فيل□
□وَ أَرْسلَ عَلَيهِمْ طيراً أَبَابِيل(۳)َ
□كلمه ((ابابيل ))- به طورى كه گفته اند - به معناى #جماعت هايى متفرق و دسته دسته است ، و معناى آيه اين است كه : خداى تعالى جماعت هاى متفرقى از #مرغان را بر بالاى سر آنان فرستاد. و اين آيه ، و آيه بعديش عطف تفسير است بر آيه ((الم يجعل كيدهم فى تضليل )).
□تَرْمِيهِم بحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ(۴)
□يعنى آن ابابيل مرغان اصحاب فيل را با سنگ هايى #كلوخين هدف گرفتند. و معناى كلمه ((سجيل )) در قصص قوم لوط گذشت.
□فجَعَلَهُمْ كَعَصفٍ مَّأْكول(۵)ِ
□كلمه ((عصف )) به معناى برگ زراعت است ، و عصف ماكول به معناى برگ زراعتى - مثلا گندم - است كه دانه هايش را خورده باشند، و نيز به معناى پوست زراعتى است مانند غلاف نخود و لوبيا، كه دانه اش را خورده باشند، و منظور آيه اين است كه اصحاب فيل بعد از هدف گيرى مرغان ابابيل به صورت #جسدهايى بى روح در آمدند، و يا اين است كه #سنگ_ريزه_ها (به درون دل اصحاب فيل فرو رفته ) اندرونشان را #سوزانيد.
بعضى هم گفته اند: مراد از عصف ماكول ، برگ زراعتى است كه آكال در آن افتاده باشد، يعنى شته و كرم آن را خورده و فاسدش كرده باشد. و آيه شريفه به وجوه ديگرى نيز معنا شده كه مناسب با ادب قرآن نيست.
@mohamad_hosein_tabatabaei