☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○سمینار زمان در چند افق○□
□سمینار زمان در چند افق، با هدف بررسی مفهوم زمان و چیستی آن در ساحت های مختلف همچون فلسفه و فیزیک برگزار می گردد. این سمینار توسط موسسه مینوی خرد روشن و با همکاری دائره المعارف بزرگ اسلامی با دعوت از اساتید بزرگ فلسفه، حکمت اسلامی و فیزیک صورت می پذیرد.
□نشست نخست: متافیزیک سنتی، زمان و مسئله آفرینش (استاد محمد حسین حشمت پور؛ استاد سطوح عالی علوم عقلی و حکمت اسلامی)
□نشست دوم: سوبژکتیویته، زمان و مسئلۀ شناخت (دکتر سیدحمید طالب زاده؛ مدیرگروه فلسفۀ دانشگاه تهران و دبیر شورای عالی تحول علوم انسانی)
□نشست سوم: فضا-زمان یا زمان زیسته، نزاع فلسفه و فیزیک ( دکتر ابوتراب یغمایی؛ پژوهشگر فیزیک و فلسفه و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی. دکتر حمیدرضا آیتاللهی؛ دکتری فلسفه از دانشگاه بروکسل بلژیک و عضو فرهنگستان علوم پزشکی)
☑️نشست چهارم: حکیم مسلمان، زمان و زمانه ( دکتر غلامحسین ابراهیمی #دینانی)
□زمان: ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۹ صبح الی ۱۵ | مهلت ثبت نام: ۱۳ شهریور□
#مکان: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
□ #برگزار_کننده: موسسه مینوی خرد روشن□
□هزینه مختصری نیز بابت شرکت در سمینار، پذیرایی و گواهی حضور در سمینار هنگام ثبت نام در سایت ایوند دریافت می گردد.
□لینک ثبت نام سمینار در سایت ایوند: https://evnd.co/H7WSc□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 254-253 بقره قسمت دوم
بخش اول
مِّنْهُم مَّن كلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضهُمْ دَرَجَتٍ...
● دو نوع فضيلت و برترى كه بعضى از انبيا (علیهم السلام ) بر بعض ديگر دارند
در اين دو جمله ، التفاتى از تكلم قبلى ((فضلنا)) به غيبت شده ، با اينكه قبل از اين جمله خداى تعالى گوينده بود و مى فرمود: ما چنين و چنان كرديم ، بعد از اين دو جمله نيز مى فرمايد: و ما به عيسى بن مريم ، بينات داديم .
در اين وسط خداى سبحان غايب فرض شده و مى فرمايد: خدا با بعضى از ايشان سخن گفت ، و بعضى را بر بعضى ديگر درجاتى برترى داد، و نكته اين التفات (و خدا داناتر است )، اين است كه فضيلت ها دو گونه هستند، يك نوع آن فضيلتى هست كه نام آن به خودى خود دلالت بر فضيلت مى كند، مانند آيات بينات و تأييد به روح القدس كه بعدا درباره عيسى بن مريم ذكر مى كند، چون اين صفات و خصال به خودى خود صفاتى برجسته و ارجمند است و بعضى ديگر به خودى خود فضيلت نيستند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 473
و آنگاه فضيلت مى شوند كه به مقام بزرگى بستگى داشته باشند، و از آن مقام كسب ارزش و فضيلت كنند، مثل سخن گفتن كه به خودى خود يكى از فضائل نيست ، ولى اگر به خدا منسوب شود، و گفته شود كه خدا با فلانى سخن گفت ، آن وقت از فضائل به حساب مى آيد، و نيز مانند رفع درجات (كه اگر يك ظالم بى آبرو به كسى درجه دهد، فضيلت نيست ) وقتى فضيلت مى شود كه باز به خدا منسوب گردد، مثلا گفته شود خدا فلانى را به درجاتى بالا برد.
حال كه اين معنا روشن شد، مى گوئيم : در دو جمله مورد بحث كه دو فضيلت سخن گفتن ، و رفع درجات را آورده ، به اين جهت خدا غايب فرض شد كه اين دو خصلت را به خدا نسبت داده و بفرمايد: خدا با بعضى از انبيا سخن گفت ، و بعضى را ترفيع درجه داد، بعد از آنكه اين مقصود حاصل شد، دوباره به سياق قبلى برگشته و فرمود: عيسى بن مريم را آيات بينات داديم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■به ما گفتند با کفّار اختلاط و اتّحاد و هوهویّت پیدا نکنید: «لَا تَتَّخِذُوا الکَفِرِینَ أولِیاءَ؛ کفار را دوست خود نگیرید.»(نساء، ۱۴۴) ولی ما با آنها اختلاط پیدا کردیم و آنها اول دین ما را گرفتند که دنیا به ما بدهند، و بعد دنیا را هم از ما گرفتند.
■بین ما مسلمانها و کفّار سدّ آهنین بود، چطور شد که این سدّ را شکستند؟! آنها برای تسلط بر بلاد اسلامی اینگونه تبلیغ نمودند که انبیا ـ علیهم السّلام ـ آمدند تا شما را از دنیا دور کنند، ولی ما برای شما وسایل راحتی (لوازم ماشینی، هواپیما و...) آوردهایم.
■●در محضر بهجت، ج۳، ص۱۳۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت ششم)○□ □وادی #منا سرزمین آرزو و عشق و دلدادگی و محبّت است. چون عرصهی
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت هفتم)○□
□○عید قربان عید قربانی شدن و اهل #قرب شدن است و به قرب راه پیدا نمیکند، مگر کسی که آمادهی قربانی شدن باشد. راهِ تقرّب قربان شدن است.
□○اگر کسی میخواهد به دوست راه بَرد، باید آمادهی قربان شدن در راه دوست باشد؛ باید همهی وجودش را در طبق #اخلاص نهد و آرزومندِ این باشد که این پیشکش و هدیهی ناقابلی را که به آستان دوست تقدیم میکند، از او بپذیرد.
□○ #عید_قربان عید قرب و نزدیک شدن از راه قربان شدن است. لذا مستحبّ است وقتی حاجی خودش گوسفند را سر میبرد یا اگر خودش ذبح بلد نیست و ذبح را نیابتاً به کسی میسپرد، دستش را روی دست کسی که گوسفند را ذبح میکند بگذارد و نیّت کند که نفس خود را ذبح میکند؛ انّیّت و انانیّت خود را ذبح میکند. از این پس منی در وجودم نیست؛ هرچه بارقهای از من در وجودم بود همه رفت.
□○لذا در روایات داریم به ازای هر عضو قربانی یک عضو قربانیکننده از آتش دوزخ نجات پیدا میکند. پس گویا قربانی خود اوست و نفسِ امّارهی فرد است که در پیشگاه الهی سر بریده میشود. دیگر منی ندارد؛ داعیهای ندارد؛ خطّی به دور خویشتن نکشیده است که او را از گسترهی هستی متمایز کند. تمام تعیّنات را با قربان کردن فرو میریزد.
□○این خطّی که به دور خود کشیدهایم که ما را تعریف میکند؛ اسم من چیست؛ فامیلیام چیست؛ فرزند چه کسی هستم؛ اهل کجا هستم؛ چه تحصیلاتی دارم؛ چه شغلی دارم؛ چه عنوان اجتماعییی دارم؛ و ...؛ اینها همان خطّی است که به دور خود کشیدهایم؛ یک خطّ وهمی که اگر پاک شود، به بیکرانهی هستی متّصل میشویم.
□○مثل یک دایره که با گچ روی تختهسیاه کشیده شده باشد. آنچه سطح این دایره را از کلّ تختهسیاه متمایز کرده است، خطّ سفیدی است که به شکل دایره کشیدهایم. اگر این خط را پاک کنیم؛ آن دایره به کلّ تخته سیاه متّصل است. پس اگر بتوانیم خطّی را که به دور خود کشیدهایم پاک کنیم؛ خود را از تعیّنات وهمی نجات دهیم، به بیکرانهی هستی وصل میشویم.
□○قربان شدن یعنی این؛ یعنی همهی تعیّنات خویش را سر بریدن؛ آثاری از انّیّت و انانیّت برجا نماندن.
□○حاجی، قاصد، سالک، سائر الی الله اگر به این سه کار موفّق شد؛ یعنی هم با شیطان که دشمن قسم خورده است و بر قسم خود جدّی و استوار ایستاده است؛ «عَدُوٍّ لَکُمْ» «اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» اگر این دشمن قسمخورده را به دشمنی شناخت و با همهی وجود در برابر او ایستاد و مقاومت کرد؛ از سوی دیگر، نقطهی آسیبپذیری که بعضی از مکاتب به آن چاکرا¬ میگویند و نقطهی نفوذ شیطان است که در شخص وجود دارد؛ از بین برد. اصل این نقطه انانیّت ماست.
○مادر بتها بت نفس شماست
○چون که آن بت مار و این بت اژدهاست
□○اگر توانست نفس را از پا درآورَد؛ یعنی اگر از بیرون شیطانِ حملهور و از درون نقطهی نفوذ و آسیبپذیر وجودش را از بین برد، موجود رویینتنی میشود که هیچ دشمنی بر او قدرت غلبه و پیروزی ندارد.
#ادامه_دارد...
□○در محضر استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۰۵○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●رويداد مباهله - بخش دوّم●□ □●پس از سه روز پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را به اسلام دعو
□●رويداد مباهله - بخش سوّم●□
□●پيامبر نيز اين آيه را براى آنان خواندند. سپس فرمودند:
□●خداوند به من دستور داده است كه اگر بخواهيد و بر گفتهی خود استوار باشيد، به خواسته شما عمل كرده و با شما مباهله كنم. آنها گفتند: فردا با تو مباهله مىكنيم تا حقيقت روشن شود. آنگاه با همراهان خود از پيش پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم برخاستند.
□●هنگامى كه به منزلگاه خود در «حره» رسيدند يكى از آنها به ديگرى گفت:
□●مباهله كار را يكسره خواهد كرد. بنابراين قبل از هر چيز بنگريد با چه كسانى براى مباهله مىآيد. آيا با تمام پيروان خود، يا با اصحاب با سوادش، يا با افراد متواضع، بىچيز و برگزيدگان دينى خود كه تعدادشان اندک است؟ اگر عدّه زياد و قدرتمندان را به همراه خود آورد، چنين كسى مانند پادشاهان قصد فخر فروشى دارد و شما برنده مباهله هستيد. و اگر با عده كمى از پيروان فروتن و برگزيده خود آمد - كسانى كه پيامبران با آنان به مباهله مىآيند - مبادا با آنان مباهله كنيد. هنگام مباهله حتماً اين مطالب را در نظر داشته باشيد تا مبادا به عذاب خدا گرفتار آييد. من آنچه را بايد بگويم، گفتم، ديگر خود دانيد.
□●رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم دستور داد زير دو درخت را جارو كرده و فرداى آن روز امر فرمود پارچه سياه و نازكى را روى آن درختها انداختند.
□●هنگامى كه سيد و عاقب اين منظره را ديدند، با فرزندان خود كه عبارت بودن از: صبغة المحسن، عبدالمنعم، ساره و مريم و نيز مسيحيان نجران و سواران «بنى حارث» با بهترين شكل و شمايل، براى مباهله از جايگاه خود بيرون آمدند.
□●اهالى مدينه يعنى مهاجرين، انصار و ديگران نيز هر كدام با نشانها و پرچمهاى خود با شكل و شمايل نيكو، به آنجا آمدند تا نظارهگر حوادث باشند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم صبحگاهان، در اطاق خود درنگ نمود تا مدتى از روز گذشت. آنگاه بيرون آمده، دست على را گرفته و در حالى كه حسن و حسين عليهماالسّلام در جلوی او و فاطمه عليهاالسّلام پشت سر او حركت مىكردند، بطرف آنان آمده، در ميان دو درخت و زير آن پارچه ايستادند.
□●در اينجا نيز دست على علیهالسّلام در دست او، حسن و حسين علیهماالسّلام جلوی او و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او قرار داشت. آنگاه به دنبال سيد و عاقب فرستاد و آنان را به مباهلهاى كه خواسته بودند، فرا خواند.
□●آنان نيز آمده و گفتند: اباالقاسم با چه كسى با ما مباهله مىكنى؟
□●حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: با بهترين مردم روى زمين و گرامیترين آنان نزد خداى عزوجل، با اينان - و به على عليه السّلام، فاطمه، حسن و حسين كه درود خدا بر آنان باد اشاره كرده و گفتند: براى مباهله با ما نه بزرگان را آورده، نه جمعيّت زياد، و نه افراد زيبايى را كه به تو ايمان دارند. و كسى را جز اين جوان و اين زن و دو تا بچه با تو نمىبينيم. با اينان مىخواهى با ما مباهله كنى؟
□●فرمود: بله. به كسى كه مرا به حق برانگيخت سوگند، دستور دارم با همينان با شما مباهله كنم.
□●در اينجا بود كه از ترس رنگشان زرد شده و به نزد ياران خود برگشتند.
□●وقتى همراهان آنان، قيافهی رنگ پريدهی آنان را ديدند، پرسيدند چه اتفاقى افتاده است؟ آنان خود را كنترل كرده و گفتند: چيزى نيست.
□●جوان برگزيده و دانشمندى در ميان آنان بود، به آنان گفت: واى بر شما، اين كار را انجام ندهيد، صفات او را كه در جامعه بود، بياد آوريد.
□●به خدا سوگند شما به خوبى مىدانيد كه او راستگوست. مدّت زيادى از تبديل شدن برادرانتان به خوک و ميمون نمىگذرد. سخنان اين جوان بر آنان اثر گذاشت و از مباهله منصرف شدند.
#راوى_مىگويد:
□●اسقف برادر دانشمندى بنام «منذر بن علقمه» داشت و آنان او را با اين عنوان مىشناختند. وقتى ديد كار به اينجا رسيده و آنان در مورد كارى كه مىخواستند انجام دهند، به ترديد افتادهاند، دست «سيد» و «عاقب» را گرفته و گفت: مرا با اين دو تنها گذاريد. آنگاه رو به آنان كرده و گفت: پيشقراول قبيله كه در پى آب و علف جلوتر حركت مىكند، هيچگاه به قوم خود دروغ نمىگويد. من از روى خيرخواهى مىگويم به خودتان كمک كنيد و خود را نجات دهيد والّا خود و ديگران را نابود مىكنيد.
□●گفتند: بگو، كه تو امين و درستكارى.
□●گفت: به خوبى مىدانيد كه هيچگاه قومى با پيامبرى مباهله ننموده، مگر اين كه نابود شده است. شما و تمام عاقلانى كه با شما هستند و از مطالب كتاب آسمانى اطلاع دارند مىدانند كه همين شخص يعنى اباالقاسم، محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم، همان كسى است كه پيامبران مژده آمدن او را دادهاند. مطلب ديگرى نيز هست كه بايد از آن ترسيد.
□●پرسيدند: چه چيزى؟
#ادامه_دارد ...
□● #المراقبات
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●□
#مناسبات_ماه_ذیالحجه
#مباهله
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●داشتن قدرت و توانایی مدیریت در پذیرش مسئولیت ها ضروری است●□
□●در نامه ۶۱ وجود مبارك اميرالمؤمنين(علیه السلام) برای كميلبنزياد نخعی مطالبی را مرقوم فرمودند، بعد از حمله غارتگرانهای كه معاويه به منطقه تحت نظارت كميل داشت و كميل در آن زمان آنجا حضور نداشت و شخص ديگری را به عنوان جانشين انتخاب كرده بود نگاشته شد. و در حقیقت اين نامه به عنوان نامه اعتراضآميز و توبيخی به #كميل است كه معاويه آمد و غارت كرد و تو در حوزه استحفاظی خود حضور نداشتی.
□●مضمون اين نامه اين است كه چرا در جايی كه #مسئوليت آنجا به عهده تو سپرده شده بود حضور نداشتی و چرا #مواظب نبودی چه كسی میخواهد غارت كند؟
چرا برای غارتگران معبر قرار گرفتی و دفاع نكردی تا جلوی تجاوز را بگيری؟
تو چرا حوزه استحفاظی خودت را ترك كردی رفتی جای ديگر كار آنها را انجام بدهی در حالی که آنجا برای خودش مسئول دارد. اينها را به كميل فرمود، با اينكه كميل از اصحاب خاصّ حضرت بود.
□●حضرت فرمود يك شانه و دوش قوی نداشتی كه اين بار را به دوش بكشی آن دوشِ قوی اين بار را میكِشد، اين بار مسئوليت را #رها كردی و رفتی، اين را به كميل میگويد! حالا اين حرفها حرفهای روز هم هست!
□●به مسئولين ما هم همين حرفها را فرمود. وقتی نيرومند نبودی كسی از پهلوی تو هيمنهای احساس نميكند! هيبتی نداری كه ديگران #بترسند. تو نه حقّ مردم را اَدا كردی نه حقّ #رهبر را ادا كردی، نه حقّ امير را ادا كردی نه حقّ مصر را ادا كردی اين نقدهای وجود مبارك حضرت امير است نسبت به كميل.
□●بنابراين اگر كسی اهل #دعای_كميل بود دليل نيست كه او بتواند كشور را خوب اداره كند و یا حوزه استحفاظیاش را خوب اداره كند! دعای كميل، #ضروری و #نافع است، اما برای كسی كه بخواهد مسلّح بشود مديريت هم حتمی است. یعنی داشتن قدرت و توانایی مدیریت در پذیرش مسئولیت ها ضروری است.
□●وجود مبارك حضرت امير علیه السلام در اين بيانات فرمود #كشور را تنها با آهن نمیتوان اداره كرد بلکه هم آهن لازم است هم آه لازم است؛ «و سلاحه البكاء»، غرب و بسياری از كشورهايی كه مثل آنها فكر میكنند آهنِ فراوان دارند اما چون آه ندارند به فكر آدمكشی هستند.
□●كسی كه #سرمايه او آهن است جز جنگ به چيزی نمیانديشد و اين مشكل را حل نميكند. اگر كسی آهن دارد و آه ندارد مشكلش حل نمیشود چه اينكه اگر آه دارد و بیآهن است نظير كميل میشود.
□●اميرالمؤمنين(علیه السلام) به كميل فرمود كشور را دو چيز اداره میكند آهن و آه، هر دو برای حفظ نظام لازم است و يك دست به تنهايی صدا ندارد.
□●شيطان از انسان آبرو میخواهد وقتی دين را از آدم گرفت او را رها نميكند آبرو را هم از آدم میگيرد انسان را مسلوبالحيثيه میكند شيطان تنها كارش همين است. انسان با آبرو زنده است خداوند فرمود مواظب باشيد كاری كه شيطان با آدم و حوا كرد با شما نكند او نميخواهد از شما آب و خاك بگيرد او اول دين را ميیگيرد، او آدم را مسلوبالحيثيه میكند.
□●حضرت امير(علیه السلام) به كميل فرمود اين #دلها ظرف است، #بهترين دل آن است كه ظرفيتش برای مطالب فراوان باشد. يك مختصر چيز آدم ياد گرفت بگويد بس است اين درست نيست. چقدر بيان علوی بوسيدنی است! يك وقت است انسان غذا میخورد سير میشود اما علم مثل غذا نيست. علم وقتی وارد صحنه دل شد ظرفيت اين دل را توسعه میدهد، خاصيت علم آن است كه ظرفيت را توسعه میدهد. يك دانشجو، يك طلبه، يك مجتهد اين ظرفيت ده مطلب را دارد وقتی اين ده مطلب را فهميد آن وقت ظرفيت پيدا میكند برای پنجاه مطلب.
□● #درس_اخلاق
#آیت_الله_جوادی_آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●فضیلت و مراقبات روز ۲۴ ذیالحجّه - روز مباهله●■
■روزی که رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم با نصاراى نجران مباهله كردند و پيش از مباهله عبا بر دوش مبارک گرفته، حضرت اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام را زير عبا جا داده و فرمودند: پروردگارا هر پيامبرى را اهل بيتی بوده است، كه مخصوصترين خلق نسبت به او بودند، خدايا اينان اهل بيت من هستند، از ايشان شک و گناه را برطرف ساز و پاک كن ايشان را پاک كردنى كامل، پس جبرئيل نازل شد و آيه تطهير را در شأن ايشان فرود آورد، آنگاه رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم آن چهار بزرگوار را براى مباهله به بيرون بردند، چون نگاه نصارى بر ايشان افتاد، و حقيقت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده كردند، جرأت بر مباهله را از دست داده و استدعاى مصالحه و قبول جزيه كردند.
■همچنین در اين روز حضرت اميرالمؤمنين علی عليهالسّلام در حال ركوع انگشتر خود را به سائل دادند، و آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ» در شأن آن حضرت نازل گشت.
■روز بیست و چهارم ذیالحجّه آداب بسیار ارزشمند و ثوابهای بسیار زیادی دارد:
■اوّل: غسل
■دوّم: روزه
■سوّم: خواندن دو رکعت نماز، که در وقت و کیفیت و ثواب مانند نماز روز عید غدیر است و البتّه “آیت الکرسی” در نماز مباهله باید تا “هم فیها خالدون” خوانده شود. بدین کیفیت:
■دو رکعت نماز، حدود نیم ساعت مانده به اذان ظهر بخواند، در هر رکعت:
■یک بار سوره «حمد»
■ده بار سوره «توحید»
■ده بار «آیت الکرسی (تا هم فیها خالدون)»
■ده بار سوره «قدر»
■براساس روایات، خواندن این نماز ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره را دارد و باعث برآمدن حوائچ دنیوی و اخروی با سهولت و عافیت میشود، انشاءالله
■چهارم: خواندن دعای مباهله
■این دعا شبیه به دعای سحر ماه رمضان است، و شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس آن را با اختلاف نقل کردهاند، روایت شیخ طوسی در کتاب"مصباح" در مفاتیح الجنان نقل شده است:
■اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ بَهَائِک بِأَبْهَاهُ وَ کلُّ بَهَائِک بَهِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِبَهَائِک کلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ جَلالِک بِأَجَلِّهِ وَ کلُّ جَلالِک جَلِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیح الجنان مراجعه شود)
■از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که میفرمایند، امام باقر علیه السّلام فرمودند:
■اگر بگویم اسم اعظم خداوند در دعای روز مباهله میباشد، راست گفتهام و اگر مردم میدانستند این دعا چه اثری در اجابت دعا دارد، با تمام توان برای آموختن آن تلاش میکردند. من نیز (امام باقر علیه السّلام) برای برآورده شدن حاجاتم این دعا را میخوانم و به نتیجه میرسم. آن، همان دعای مباهله است که این آیه در شأن آن نازل شد: "بگو بیایید فرزندان ما و شما، زنان ما و شما، نفسهای ما و نفسهای شما را گرد آوریم و آنگاه مباهله نماییم....". این دعا را جبرئیل برای رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم آورد و فرمود: با وصی، دو نوه و دخترت علیهم السّلام، با آنان مباهله کن و این دعا را بخوان!
■دعایی که قرار بود پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در ماجرای مباهله بخوانند تا بر گروه مقابل، عذاب نازل شود، همین دعاست.
■پنجم: دعایی که شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس پس از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار، روایت کردهاند. اول آن دعا “الحمد للّه ربّ العالمین” است.
■ششم: صدقه به تهيدستان به خاطر پيروى از امیرالمؤمنین علی علیه السّلام، مولای همهی مردان و زنان با ايمان
■هفتم: زیارت امیرالمومنین علیه السّلام
■هشتم: خواندن زیارت جامعه
#مراقبات_ماه_ذیالحجه
#مباهله
@mohamad_hosein_tabatabaei
#حقیقت_توکل
□○استادعلی صفائی حائری(عین-صاد)○□
□داستان توکل که بر ما سنگینی میکند از همین دید مایه میگیرد، که تو نمیتوانی بر وسیله هایی که عقیم میمانند و یا خودشان تو را می شکنند تکیه کنی.
□تو نه همراه پول و نه حتی همراه نان و لقمه ی در دست گرفته ات آرام نداری که من کارم تمام است و امروزم سیر است،
□چون آنقدر لقمه ها در گلو گیر کرده اند و طرف را به خفگی هم کشانده اند.
□○کتاب صراط صفحه ۴۷○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
دستی که به دعا بلند میشه
یادمون نره اول در حق یادگار #اباعبدالله علیه السلام
آقای مظلوم و منتقم!
دعاهاتون مقبول همراهان فهیم
#و_بندگی_خدا_روزیتون✋
آیات 254-253 بقره قسمت دوم
بخش دوم
● اقوال مختلف در باره اينكه در آيه مراد از پيامبرى كه خدا با او سخن گفته كيست ؟
مفسرين در اينكه مشمول اين دو خصلت چه كسانى هستند، اختلاف دارند، بعضى گفته اند منظور از آنكه خدا با او سخن گفت ، موسى (عليه السلام ) است ، به دليل اينكه در جاى ديگر فرموده : ((و كلم الله موسى تكليما)).
و نيز جاهائى ديگر، و بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است كه خدا در شب معراج بدون واسطه با او سخن گفت به دليل اينكه فرموده : ((ثم دنى فتدلى ، فكان قاب قوسين او ادنى ، فاوحى الى عبده ما اوحى )) و معلوم است كه با چنين قربى ديگر واسطه اى نمى ماند.
بعضى ديگر گفته اند منظور از اين تكلم ، مطلق وحى است ، براى اينكه وحى هم تكلم است ، چيزى كه هست تكلمى است پنهانى ، و خود خداى تعالى آن را تكلم خوانده و فرموده : ((و ما كان لبشر ان يكلمه الله الا وحيا او من وراى حجاب ....
ليكن اين وجه با تعبير بعضى را چنين و بعضى را چنان كرد نمى سازد.
از اين وجوه ، آنكه سازگارتر به مقام آيه است ، همان است كه بگوئيم مراد از آيه ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 474
موسى (عليه السلام ) است ، چون قبل از اين سوره كه در مدينه نازل شده ، در سوره اعراف كه در مكه نازل شده بود، درباره سخن گفتن خدا با موسى (عليه السلام ) آيه اى نازل شده بود، و آن اين آيه است كه مى فرمايد: ((قال يا موسى انى اصطفيتك على الناس برسالاتى و بكلامى )).
پس ، هم كلام بودن موسى براى خدا امرى معهود بوده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei