آیات 260-258 بقره قسمت دوم
بخش دوم
● احتجاج دوم ابراهيم (علیه السلام ) كه نمرود در برابر آن چاره اى جز تسليم نداشت
قَالَ إِبْرَهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتى بِالشمْسِ مِنَ الْمَشرِقِ فَأْتِ بهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِت الَّذِى كَفَرَ
بعد از آن كه ابراهيم (عليه السلام ) از مؤثر بودن احتجاجش مأيوس شد و به خاطر نادانى مردم و عوام فريبى هاى نمرود نتوانست به ايشان بفهماند كه پروردگارش آن خدائى است كه زنده مى كند و مى ميراند، ناگزير به توضيح مقصود خود از احيا و اماته نپرداخت ، بلكه حجتى ديگر آورد، ولى اين دفعه اساس حجت دوم خود را بر همان دعوائى كه خصم در حجت اول داشت قرار داد.
همچنان كه تفريع به ((فاء)) در جمله ((فان الله ...)) بر آن دلالت دارد، و معناى كلام آن جناب چنين مى شود: اگر مطلب چنين است كه تو مى گوئى ، و من مربوب تو، و تو رب منى و از شئون رب تدبير امور نظام تكوين و دخل و تصرف است ، تو نيز بايد داشته باشى ، خداى سبحان در خورشيد تصرف دارد، و آن را از مشرق به مغرب مى برد، تو هم در آن تصرف كن و بر عكس از مغرب به مشرقش ببر، تا روشن شود تو هم ربى ، همچنان كه خدا رب هر چيز است ، و يا اصلا تو رب همه عالم و ما فوق همه اربابى ))، اينجا بود كه نمرود كافر، مبهوت شد.
در اينجا يك كوچكى باقى مى ماند و آن اين است كه چرا در حكايت گفتار ابراهيم (عليه السلام ) با حرف ((فاء)) مطلب متفرع بر ماقبل شده است .
جوابش اين است كه اگر اين تفريع در كلام نمى آمد، ممكن بود كسانى توهم كنند كه حجت اول به نفع نمرود تمام شده ، و ادعاى او را ثابت كرده ، و باز به همين منظور گفت : ((فان الله ))، و نگفت : ((فان ربى ))، براى اينكه نمرود در حجت اول از كلمه ((رب )) سوء استفاده كرد، و آن را به خود تطبيق داد، لذا ابراهيم (عليه السلام ) در حجت دوم ، اسم جلاله ((الله )) را آورد، تا از تطبيق سابق مصون بماند، در سابق هم گفتيم كه نمرود در برابر حجت دوم ابراهيم (عليه السلام ) جز تسليم چاره اى نيافت .
وَ اللَّهُ لا يهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِينَ
از ظاهر سياق كلام بر مى آيد كه اين جمله تعليل است براى جمله ((فبهت الذى كفر))، و خداوند متعال مى خواهد بيان كند كه علت مبهوت شدن ، كفر او نبود، بلكه اين بود كه خداى سبحان او را هدايت نكرد.
و به عبارتى ديگر معنايش اين است كه خدا او را هدايت نكرد، و اين باعث شد كه مبهوت شود، و اگر هدايتش كرده بود در احتجاج بر ابراهيم (عليه السلام)
غالب مى آمد اين است آن چيزى كه از سياق بر مى آيد، نه اينكه خواسته باشد بفرمايد چون خدا هدايتش نكرده بود از اين جهت كافر شد، براى اينكه عنايت در مقام متوجه به محاجه ابراهيم (عليه السلام ) است ، نه به كفر نمرود، و اين خود روشن است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■● #راه_مقابله_با_کفّار
حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●بزرگان ما هر چه به ما گفتند: با کفار محبت و مودّت نداشته باشید، با آنها همپیمان نشوید، آنها را یاری و تقویت نکنید. گوش نکردیم، و حالا هم شنیده شده که کفار گفتهاند: اوضاع مسلمانها دست ماست.
■●چه کار باید کرد؟ بهحسب ظاهر هیچ کاری لازم نیست، مگر اینکه مسلمانها در یک جا جمع شوند و تصمیم بگیرند بلاد اسلامیه با کفار رابطه نداشته باشند. رابطه ما با آنها رابطه مملوک با مالک است؛ «عَبْدًاً ممْلُوکاً لا یقْدِرُ عَلَی شَیءٍ؛ بنده مملوکی که توان انجام هیچ چیزی را ندارد».(نحل: ۷۵) آیا ذلتی از این بالاتر؟! …
■●بیدار نیستیم، بیدار نمیشویم، که در خواب غفلت به سر میبریم. معلوم میشود لایق نیستیم که رئیس و رهبر و امام ما غیبت نموده است.
■●در محضر بهجت، ج۲، ص۲۷۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی:
«قرآن» تمام ادیان آسمانی را در زمین تثبیت کرد●■
#کاشف_الغطاء
■●دیدگاه #قرآن درباره کتب آسمانی و صحف انبیای دیگر، در همین حد است که ﴿مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ﴾[۱]؛ #تورات و #انجیل نسبت به یکدیگر مصدّق هماند و این طور نیست که مثلاً یکی حرف دیگری را تخطئه بکند لکن درباره قرآن کریم گذشته از اینکه دارد ﴿مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ﴾، تعبیر ﴿مُهَیمِناً﴾[۲] را نیز دارد که این مخصوص قرآن کریم است، یعنی این قرآن کریم نسبت به کتب #انبیاء دیگر، هیمنه، سلطنت و سیطره دارد.
■●خدا غریق رحمت کند مرحوم کاشف الغطای بزرگ را! ایشان در کتاب شریف #کشف_الغطاء این فرمایش را دارد که اگر قرآن نبود، دینی در روی زمین باقی نمیماند! برای اینکه این تورات و انجیل فعلی، با این قصصی که دارد مثلا معاذالله خدا با فلان پیغمبر کشتی گرفته، یا فلان پیغمبر معاذالله فلان شراب را نوشیده، این کتاب ها ماندنی نیست، وقتی مطالب علمی رخت بربست و قصههای آلوده در آنها راه پیدا کرد، دیگر این کتابها ماندنی نخواهند بود،
■●فرمایش مرحوم کاشف الغطاء در #کشف_الغطاء در بحث عظمت قرآن این است که قرآن تمام ادیان آسمانی را در زمین تثبیت کرد؛ برای اینکه قرآن، #عیسی را معرفی کرده، #موسی را معرفی کرده، تورات را معرفی کرده، انجیل را معرفی کرده، این کتاب ماندنی است و این تورات و انجیل موجود محرَّف نه خودش میتواند بماند، نه آورندههای خودشان را میتوانند حفظ کنند، این از بیانات لطیف مرحوم کاشف الغطاء است.
■● #آیت_الله_جوادی_آملی
#درس_تفسیر۱۳۹۷/۰۷/۲۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□تمام صفات رذيله وملکات نفسانی ات اژدر می شوند و چون سوزن در جان تو فرود می آيند. بايد راه عاشقی در پيش گيری که عاشق قرار ندارد.
□هر کس می خواهد در مسير انسانی قرار گيرد بايد به پنج اصل عنايت کافی داشته باشد.
۱- گرسنگی ۲- سکوت ۳- بيداری ۴- خلوت ۵- ذکر.
#که_فرمودهاند:
□صـمت و جـوع و سهـر و خلـوت و ذکر به دوام
□نـاتمـامان جـهان را کنـد ايـن پنـج تمـام
□●استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■
■●لیلی برای سلامتی مجنون که بیمار شده بود، آش نذری پخت و وقتی مجنون هم برای گرفتن آش به در خانهی لیلی آمد، لیلی ظرفش را به زمین زد و شکست. لیلی گفت: این صدقه برای سلامتی توست، تو آمدهای بخوری و مریض بمانی؟ عقیقهای هم که پدر و مادر برای بچّهی خود میکنند، همینطور است. خود پدر و مادر و فرزندی که برای او عقیقه کردهاند، نباید از آن بخورند. مجنون هم از لیلی مکدّر نشد و گفت:
●اگر با دیگرانش بود میلی
●چرا ظرف مرا بشکست لیلی
■●پس وقتی دعا کردیم و چیزی را خواستیم و خدا کاسهی ما را شکست و به ما نداد، باید بدانیم که خدا برای رشد خود ما این کار را کرده است و از خدا مکدّر نشویم.
■●خوبان مثل پدری هستند که بچّهی نافرمان و متخلفّش را از خانه بیرون کرده است و به همهی اقوام و آشنایان هم سپرده است که اگر به در خانهی آنها رفت، به منزل راهش ندهند. منتها خود پدر، در داخل خانه پشت در، به انتظار بازگشت فرزندش ایستاده و آغوشش را گشوده تا وقتی فرزند بازگشت، در آغوشش بگیرد. گاهی اوقات خدا و خوبان خدا با بعضی از دوستانشان اینگونه رفتار میکنند و همهی درها را به روی آنها میبندند تا به آنها بفهمانند که جز پیش ایشان جایی نیست.
■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○شرح احوال مفسر کبیر قران، صاحب کتاب شریف المیزان○□
□استاد علامه طباطبایی می فرموند: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم،از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی و رحمیت گاهگاهی بمحضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم؛ تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از انجا عبور می کردند، چون بمن رسیدند دست خود را روی شانه من گذارند و گفتند: (( دنیا می خواهی نماز شب بخوان؛ و اخرت می خواهی نماز شب بخوان))
□○و علامه طباطبائی می فرمودند:
ما هر چه داریم از مرحوم قاضی داریم
□○مهر تابان ، ص۲۶
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی○□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#مراتب_صبر ■برای صبر ده مرتبه میتوان برشمرد که چهار مرتبهی آن در آستانهی سلوک مصداق دارد و شش مر
□●آثار و پیامدهاى صبر - بخش اوّل●□
( #مراتب_صبر_مبتدیان)
□●نفس با صبر پیشه کردن، به تدریج به آنچه خلاف میلش است عادت مىکند و بدین وسیله ترقّى مىکند. این امر در هر مرتبه از صبر به نحوى واقع مىشود.
□●۱- مبتلا بودن به معاصى و غوطهورى در لذّتها و شهوتهاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال باز مىدارد، از نیل به مقصود محروم مىکند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار مىسازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى و لذّتجویىهاى حیوانى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ مىکند. این صبر همچون مرهمى است که بر روى دُمَل چرکینى قرار مىدهند تا آن دُمَل برسد و آمادهى تخلیه شود. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است.
□●۲- انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیهى خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحتطلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز مىبایست دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، کبر و غرور، فخر و مباهات، و ریا و خودنمایى را پذیرا شود. این صبر همانند دارویى است که روى دُمَل چرکین رسیده و آمادهى تخلیه قرار مىدهند تا چرک آن را بیرون بکشد. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است.
□●۳- در جریان زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسانهاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیّتها و ناملایماتى براى آنها پیش مىآورد.
□●امام صادق علیه السّلام مىفرمایند:
ما اَفلَتَ المُؤمِنُ مِن واحِدَةٍ مِن ثَلاثٍ وَ لَرُبَّمَا اجتَمَعَتِ الثَّلاثُ عَلَیهِ. اِمّا اَن یَکونَ مَعَهُ فِى الدّارِ مَن یُغِلقُ عَلَیهِ البابَ یُؤذیهِ، اَو جارٌ یُؤذیهِ، اَو شىءٌ فى طَریقِهِ وَ حَوائِجِهِ یُؤذیهِ. وَ لَو اَنَّ مُؤمِناً عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَبَعَثَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ شَیطاناً یُؤذیهِ وَ یَجعَلُ اللهُ لَهُ مِن ایمانِهِ اُنساً لا یَستَوحِشُ مَعَهُ اِلى اَحَدٍ
□●مؤمن نمىتواند خود را از یکى از سه چیز برهاند و گاهى هر سه براى او جمع مىشود. یا شخصى با او در خانه است که در بر او مىبندد و آزارش مىکند، یا همسایهاى اذیّتش مىکند و یا چیزى در راهش و در مسیر نیازمندىهایش او را اذیّت مىکند. و اگر مؤمنى بر سر کوهى باشد، خداى عزّوجلّ شیطانى را برمىانگیزد تا او را اذیّت کند. و خدا از ایمانش براى او مونسى قرار مىدهد که از وحشت به کسى پناه نبرد.
□●از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمىشود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمىزند، لذا مصائب و بلایایى که خداوند در زندگى انسانها بهوجود مىآورد، حکمتهایى دارند.
□●حکمت گرفتارىهایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار مىدهد، به تناسب ویژگىهاى افراد، متفاوت است.
امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرمایند:
اِنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلمُؤمِنِ امتِحانٌ وَ لِلاَنبیاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلاَولیاءِ کَرامَةٌ
□●بلا و گرفتارى براى ظالم، به خاطر تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، بهمنظور امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایهى بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است.
□●[ مصائب، شدائد، محرومیّتها و گرفتارىهایى که خداوند به اقتضاى ربوبیّت خویش، در زندگى شخص مؤمن بهوجود مىآورد، حکمتهاى فراوانى دارد که در بخش برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن به پارهاى از آنها اشاره خواهیم کرد.]
□●۴- دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش مىآید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطهور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و هدر ندادن عمر در لذّتجویىهاى مادّى و نیز کنترل خود از طغیان و سرکشى در اثر احساس بىنیازى، برخوردارى و توانمندى، مستلزم تحمّل دشوارىهایى است که چهارمین مرتبهى صبر را تشکیل مىدهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبهى دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست.
#ادامه_دارد....
□●شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب●□
#شراب_طهور
#صبر - ۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام □○بند دوم: ٢- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لِکُلِّ ذَ
□○اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَدْعُو لِی غَضَبَکَ
أَوْ یُدْنِی مِنْ سَخَطِکَ
أَوْ یَمِیلُ بِی إِلَى مَا نَهَیْتَنِی عَنْهُ
أَوْ یَنْأَى بِی عَمَّا دَعَوْتَنِی إِلَیْهِ
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
□○بند سوم: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هرگناهی که مرا به سوی غضبت فرا میخواند؛
یا مرا به سوی خشمت نزدیک میسازد؛
یا مرا به سوی آنچه که نهی ام کرده ای می کشاند؛
یا از آنچه که مرا به سوی آن دعوت نموده ای دور می نماید؛ پس بر محمد و آلش درود فرست و این گونه گناهانم را بیامرز ای بهتری آمرزندگان.
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●سقوط، یک اصل طبیعی برای سنگ...
#استاد_علی_صفایی_حائری●■
■●کسانی که سر به بالا دارند و حرکتی متعالی را میخواهند، مثل سنگ نیستند تا با هل دادن به جایی برسند؛ چرا که وقتی این نیرو تمام شد، سقوط میکنند؛ "که سقوط، یک اصل طبیعی برای سنگ هاست".
■●ولی اگر ریشه ها در انسان جان گرفت، آنچه برای همه غیر طبیعی است، طبیعی ترین خواهد بود که حرکت بر خلافِ جریانِ طبیعیِ سنگها، یک اصلِ طبیعی برای حرکت گیاهان است.
■●حرکت، ص۱۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#توحید
□او هم پیداست و هم ناپیداست... به تعبیر یکی از اساتید، توحید درد بی درمان است. تا میگویی خدایا کجایی؟ میگوید «مَعَ کُلِّ شَيءٍ»... با همه اشیاء هست. تا به سمت اشیاء میروی، میفرماید «خٰارِجٌ عَنِ الأَشْیٰاءِ»... از همه اشیاء خارج است. با همه است و بی همه است. او همه هستی است در عین حال «تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ»...
ای محرم عالم تحیر
عالم ز تو هم تهی و هم پر
سلام علیکم همراهان فهیم
در دعاهاتون حقیر رو هم یاد کنید
ان شاءالله✋
یاعلی
آیات 260-258 بقره قسمت دوم
بخش سوم
● ستم كارى علت محروميت از هدايت است
از اينجا بر مى آيد كه در وصف ((ظالمين )) اشعارى است به عليت ، و اين كه اگر خدا ستمكاران را هدايت نمى كند، به خاطر ستمكاريشان است ، و اين نكته ، منحصر در مورد اين آيه نيست ، بلكه در ساير موارد از كلام خداى تعالى نيز بر مى آيد كه ستمكارى هم ، علت محروميت از هدايت است ، از آن جمله مى فرمايد: ((و من اظلم ممن افترى على الله الكذب ، و هو يدعى الى الاسلام ، و الله لا يهدى القوم الظالمين .
و نيز مى فرمايد: ((مثل الذين حملوا التوريه ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا، بئس مثل القوم الذين كذبوا بايات الله و الله لا يهدى القوم الظالمين )) و ظلم نيز نظير فسق است ، كه آن هم در آيه زير علت محروميت از هدايت معرفى شده است ، مى فرمايد: ((فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم ، و الله لا يهدى القوم الفاسقين )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 544
و سخن كوتاه اينكه ظلم كه عبارت است از انحراف از حد وسط و عدول از آن عملى كه بايد كرد، به عملى كه نبايد كرد، خود علت محروميت از هدايت به سوى هدف اصلى است و كار آدمى را به نوميدى و خسران آخرت مى كشاند، و اين يكى از معارف برجسته اى است كه قرآن شريف آن را ذكر كرده ، و در آيات بسيارى درباره اش تأكيد هم فرموده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■● #توفیق_ترک_معاصی
گزیدهای از پرسشها و پاسخها از محضر آیتالله بهجت قدسسره●■
■ #پرسش: زیاد مرتکب معاصی میشوم و هرچه تلاش میکنم، موفق نمیشوم.
■ #پاسخ: بسمهتعالی، نقل شده از أحدالحسینین (یعنی الخلیلی و النوری) که برای این مقصود، حمد و سوره، اهدا شود برای مدفونین از مؤمنین و مؤمنات در مشاهد ثمانیه مشرفه: «حرمین شریفین»، «نجف اشرف»، «کربلای مشرفة»، و «الکاظمیة المشرفة» و «سامراء المشرفة» و «المشهد الرضوی المشرف» و «قم المشرفة» و حمد و سوره برای مدفونین در سائر مشاهد مشرفه.
■●بهسوی محبوب، ص۸۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□
□●وَ لَکُم فِی القِصاصِ حَیوةٌ یا اُولِی الاَلبابِ: ای صاحبان خردها، برای شما در قصاص، زندگانی و حیات است. روزی نیست که قصاص نباشد. هر کاری که کردی، نتیجه ی آن را میبینی. هر بدی که بکنی، نتیجه ی آن را میبینی و همه چیز گَََلِ هم در میرود. اگر مال کسی را خوردی، مالت را میخورند و خلاصه اگر قصاص نباشد، همه چیز به هم میخورد و حیات از بین میرود. برای همین است که: فِی القِصاصِ حَیوةٌ.
□●آنچه از گناهانت را که استغفار میکنی، خودت قصاص کرده ای و آنچه را هم که استغفار نمیکنی، خدا در قالب حوادثی که در زندگی برای تو پیش میآورد، قصاص میکند.
□●مشکلات این دنیا عقوبت است. روزی که بَلیٰ گفت، کمی شُل گفت و این مشکلات عقوبت آن است. این عقوبت لطف است، چون با تحمّل، از آن گناه پاک میشود و راحت میگردد. منتها انسان گناهش را نمیبیند که موجب شد او به سفلی بیفتد. قطعاً چیزی در ما بود که لازمه اش این بود که به این سفلی بیافتیم و بعد خدا و خوبان خدا را یاد کنیم و از آن بیرون بیاییم. آیهی قَد اَفلَحَ مَن زَکّیها: هر کس نفس خود را تزکیه کرد، رستگار شد، نشان میدهد که دوستان اهل بیت علیهم السّلام بالأخره پاک میشوند و از سفلی نجات پیدا میکنند.
□●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَمَلْتُ إِلَیْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ بِغَوَایَتِی أَوْ خَدَعْتُهُ بِحِیلَتِی فَعَلَّمْتُهُ مِنْهُ مَا جَهِلَ وَ عَمَّیْتُ عَلَیْهِ مِنْهُ مَا عَلِمَ وَ لَقِیتُکَ غَداً بِأَوْزَارِی وَ أَوْزَارٍ مَعَ أَوْزَارِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
□○بند چهارم: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که بنده ای از بندگانت را با فریب کاری به سوی آن کشاندم و با نقشه و خدعه او را فریب دادم؛ آنگاه گناهی را که نمی شناخت به او یاد دادم و جلوی دید او را از آنچه میدانست گرفتم و میدانم که فردای قیامت باید با وزر و وبال گناه دیگران، علاوه بر گناه خود، با تو ملاقات کنم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○اگر قوه خيال شخص تطهير شد، در خواب صورتهای خوش و عبارات شيرينی خواهد ديد که از اين عبارات تعبير به احاديث برزخيه مي کنند.
□○تمام حقائق نظام عالم در قوه خيال جناب رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم به صورت قرآن متمثل شد، همان گونه که تمام حقائق ماورای نظام طبيعت که ملائکه الله اند در قوه خيال ايشان به شکل علی علیه السلام درآمد. نظام عالم دارای حقائقی است که میتوان آنها را به صورت معانی کليه مشاهده کرد.
اگر بخواهيم اين معانی را در نشاه طبيعت تنزل دهيم بايد آن را به صورت کتاب يا عبارتی درآوريم.
□○قوه خيال تطهير شده رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم نيز به قوه عقلانی آن حضرت رو کرد و آن معانی کلی مرسل ماورای طبيعت دريافته از اسرار عالم را به صورت عبارات قرآن کريم تنظيم نمود و در مقام تبليغ برای ديگران نقل فرمود، لذا قرآن يک کتاب جدای از انسان نيست. قرآن تمثلّی است از رسول اکرم صلی الله عليه و آله و سلم نسبت به تمام اسرار عالم که به بهترين عبارات درآمده است.
□○به تعبير ديگر قرآن حديث برزخی پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم است. حال اگر کسی در خواب ديد که قرآن می خواند معلوم مي شود به او نيز چيزی از حقائق ملکوت عطا کرده اند و حقائق و معانی کلی عالم عقل همانگونه که بر پيامبر تنزل کرد، از ناحيه رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم برای ايشان نيز تنزل پيدا کرده است.
□○زيرا درست است که قرآن به معنای اَتَمِّ آن بر پيامبر نازل شده است، اما من و شما نيز برای اين که بالا برويم بايد قرآن را در خود نازل کنيم. اگر ما هم قوی شويم و از نظر ايمان و عقيده بالا برويم ان شاء الله در خواب يا بيداری خواهيم ديد که قرآن را بر ما نيز نازل می کنند. خداوند سبحان می فرمايد: «اِنّا اَنْزَلْناه فی لَيْلَه الْقَدْرِ» يعنی ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم. «قوه خيال تطهير شده» را به يک معنی «ليله القدر» می نامند.
□○اگر قوه خيال تطهير شود ليله القدر می گردد و قرآن در آن نازل می شود و حقائق نظام عالم خود را نشان میدهند. البته با توجه به اين نکته که قوه خيال همه افراد جداول خيال مطلق رسول الله اند. فافهم! (۱)
□○احادیث برزخیه (شرح مراتب طهارت)○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□و سخن كوتاه اينكه ظلم كه عبارت است از انحراف از حد وسط و عدول از آن عملى كه بايد كرد، به عملى كه نبايد كرد، خود علت محروميت از هدايت به سوى هدف اصلى است و كار آدمى را به نوميدى و خسران آخرت مى كشاند، و اين يكى از معارف برجسته اى است كه قرآن شريف آن را ذكر كرده ، و در آيات بسيارى درباره اش تأكيد هم فرموده است .
#یاعلی
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●آثار و پیامدهاى صبر - بخش اوّل●□ ( #مراتب_صبر_مبتدیان) □●نفس با صبر پیشه کردن، به تدریج به
□●آثار و پیامدهاى صبر - بخش دوّم●□
( #مراتب_صبر_عارفان)
□●۵- انسان تا وقتى اسیر نفس و در حجاب خودى خود است، تمام حرکات و سکنات و مناسک و عباداتش براى خودش است. حق تعالى و توحید و اطاعت او را هم براى خودش مىخواهد.
□●شخص تا از بیت نفس خود خارج نشده و از انانیّت بیرون نرفته است، سفرش به سوى خدا آغاز نشده و سالک نیست و مانند کسى است که در داخل شهرى، از این سو به آن سو مىرود. به چنین کسى مسافر گفته نمىشود. تحمّل سختى خروج از بیت نفس و بیرون آمدن از خود و خواستهها و آرزوهاى خود و آغاز مهاجرت الى الله، «صبر ِللهِ» نام دارد. شخص با موفّقیّت در این امر، دیگر هرچه بکند براى حقّ است نه براى خودش.
□●۶- پس از خروج از نفسانیّت و انانیّت و آغاز هجرت الى الله، تمام حرکات و سکنات سالک به حول و قوّه الهى است و خودش در آن دخالت و نقشى ندارد. در این مرتبه سالک به شهود باطنى، بالعیان مشاهده مىکند که صبرش، همانند همهى چیزهاى دیگرش، بِالله است و خودش در آن نقشى ندارد. سالک در این مرتبه، به «صبر بِالله» نایل شده است.
□●۷- وقتى صبر بِالله در وجود سالک استقرار و ثبات یافت و سالک در وجود خود و در همهى عالَم، متصرّف و فاعلى غیر از حق ندید، صبرش «صبر عَلَى الله» است. چنین سالکى تمام بلیّات و مصائب را جلوههاى اسماء و صفات خدا مىبیند و همانطور که قبلاً بر بلیّات صبر مىکرد، اکنون بر خدا و شئون اسمائیّه یا ذاتیّهى او صبر مىکند.
□●۸- پس از اینکه سالک اهل حضور شد و به مشاهدهى جمال اسمائى موفّق گشت، ثبات و پایداریش در آن مشاهدات و جَلَوات و حفظ دلش از استهلاک و اضمحلال، «صبر فِى الله» نام دارد.
□●۹- پس از اینکه سالک از مشاهدهى اسمائى بیرون رفت و به مشاهدهى ذاتى رسید، پایدارى و ثباتش در جلوات ذات، «صبر مَعَ الله» نامیده مىشود.
□●۱۰- پس از اینکه سالک از محو و سُکر وصال، به صحو و هوشیارى بازگشت و به مملکت وجود خویش بازگردانده شد، در عین اشتیاق و حبّ شدید به جمال محبوب، براى اطاعت از محبوب، باید از جمال جمیل او محجوب باشد. تحمّل سختى این محجوبیّت و فراق، شدیدترین مرتبهى صبر است و «صبر عَنِ الله» نامیده مىشود.
□●در این مقام است که امیرالمؤمنین علیه السّلام به محضر حضرت حق عرضه مىدارند:
فَهَبنى یا اِلهى وَ سَیِّدى وَ مَولاىَ وَ رَبّى صَبَرتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِکَ
اى معبود من، آقاى من، سرور من و پروردگار من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم، چگونه بر فراق تو صبر نمایم؟!
□●شراب طهور - تألیف استاد مهدی●□ طیّب
#شراب_طهور
#صبر - ۴
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اگر قوه خيال شخص تطهير شد، در خواب صورتهای خوش و عبارات شيرينی خواهد ديد که از اين عبارات تعبير به
بنده خدايی آمد به خدمت مرحوم جناب آقای محمد حسن الهی و گفت: «اين حرفهايی که شما میفرماييد، چه کسی رفته و آنها را ديده است؟ ما که خبر نداريم، پس اصلاً واقعيت ندارد.» ايشان فرمودند: «تو يک هفته ای دستت را به اخلاص به من بده تا به تو بگويم چه خبر است.» رند ديگری گفت: به آن آقا گفتم: «يک هفته نه، اگر راست می گويی تو يک شب دستت را به من بده تا برايت بگويم چه خبر است.» اما حيف که نمی رويم و دست به آنها نمی دهيم.
□○«الهی درويشان بی سر و پايت در کنج خلوت، بی رنج پا سير آفاق عوالم کنند که دولتمندان را گامی ميسر نيست».
□○ماشينها، هواپيماها، آپولوها، همه و همه در پيشگاه يک انسان کامل طی الارض کننده، سر به رکوع و سجود می گيرند.
و صبحگاه مردم از خواب بيدار می شوند. همه ما به اين فکريم که چه زمانی قيامت بر پا می شود و مردم به اشکال مختلف در می آيند و حال اين که هر روز صبح مردم قيامت دارند آن هنگام که از خواب بر می خيزند.
□○به هنگام اذان صبح گويا زمين به لرزه در می آيد و همگان را از خواب بلند می کند تا آنها به سمت کار و بازار و مزرعه و تحصيل خود حرکت کنند.
تمام حيوانات نيز از خواب برخاستند. و بايد دانست که اگر انسان از شب تا به صبح بخوابد و بعد از طلوع آفتاب بيدار شود و هيچ نداند که در عالم چه گذشته است، او هم حيوانی بيش نيست.
□○وقتی که صبح می شود دو اذان گفته می شود: يکی آقای مؤذن است که در بالای مأذنه اذان می گويد و ديگری هم خروس است که در لانه اش اذان ميگويد.
□○و عجب از حيوان است که وقت اذان صبح را می داند و در شب در لانه تاريک خود اصلاً صدا در نمی دهد، اما همين که وقت نماز صبح می رسد، او نيز شروع به خواندن می کند.
ذکر خروس «يا سبّوح، يا قدّوس» است و هر صبح اين ذکر را سر می دهد.
□○خورشيد را «هور» و تاريکی شب را «غبرا» گويند. شب، تاريکی را بر روی زمين می گستراند و صبح، خورشيد از افق بيرون می آيد و اين پرده تاريک غبرا را از روی زمين برمی دارد. قبل از اين قيام، تمام حيوانات بيدار می شوند جز دسته ای که به ظاهر انسان هستند و در باطن از هر حيوانی پست ترند. آنها صبر می کنند تا خورشيد طلوع کند، آنگاه از خواب برمی خيزند. لذا در روايت آمده که تمام حيوانات قبل از اذان صبح بيدار هستند جز سگ. آن هم چون از شب تا صبح مشغول نگهبانی است نزديکيهای صبح خوابش می برد.
□○اگر می خواهی بدانی که قيامت کبری يعنی چه؟ شب را تا به صبح بيدار باش. قبل اذان صبح می بينی که يک قيامت بر پا می شود. بعد از اذان صبح، قيامت نمازگذاران بر پا می شود. و هنگام طلوع خورشيد قيامت عده ای را میبينی که تازه بيدار شده اند.
هر چه را نگاه می کنی همه دليل حق هستند تا می آيند به اينجا و باز میفرمايند:
آری حتی آن شخص بی نمازی هم که وقت طلوع خورشيد برخواسته و اکنون به دنبال غذايش می رود را يافته ام که:
○همه يار است و نيست غير از يار
○واحدی جلوه کرد و شد بسيار(۲)
□○احادیث برزخیه (شرح مراتب طهارت)○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●از هیچ چیز جز خدا نترسید●■
■من بار دیگر از مسؤولین بالای نظام جمهوری اسلامی می خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشاء سرمایه داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز درقدم های اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.
■●صحیفه امام؛ جلد ۲۱؛صفحه ۳۲۷
پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی به مناسبت نیمه شعبان
۲فروردین ۱۳۶۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei