□●استاد علی صفایی حائری●□
#اگر_دنيا_برايتان_بزرگ_است ...
□●من اين را خيلى راحت به شما مىگويم اگر دنيا برايتان بزرگ است، خيالتان راحت باشد كه به آخرت، حتى اگر با ادله هم برايتان اثبات بشود ايمان و گرايش نداريد.بحث يقين نيست.بحث برهان نيست.
□●بحث خواستن است. نمىخواهى؛ چون اينجا برايت بزرگ و گشاد است.مگر مرض دارم هجرت كنم وقتى كه اين همه دور و برم آب و علف است؟! گوسفندهايم را بردارم كجا بروم؟! ولى وقتى كه گوسفندهايت دنيا را چريده باشند، وقتى كه دنيا برايت تنگ شده باشد، وقتى آسمان آنقدر كوتاه شود كه نتوانى سرت را بلند كنى و مجبور باشى سرت را روى زانوانت بگذارى و گريه كنى؛ اگر اين آسمان پايين و اين دنياى تنگ را احساس كردى، آن موقع به
#امامت، به #ولايت، به رسالت،به #دين،به #وحى،به #غيب محتاج مىشوى ؛ آن هم به وحى، #به_عنوان_یک_خط؛ «يُؤمِنُونَ بِما أُنْزِلَ الَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ» ، نه به عنوان يك #رسول،بلكه به عنوان يك خط مستمر از #آدم_تا_خاتم، از جامعه عشايرى تا جامعه كشاورزى تا جامعۀ صنعتى تا جامعۀ فوق صنعتى و مدرن، در تمامى اين جريانها، تو به امتى محتاج هستى با كيفيتى ديگر، نه برخاسته از شرايط اقتصادى و توليدى و متكى به اصناف و احزاب و حقوق و آزادى و... كه متكى به #بينات و #بصيرت و متكى به #تربيت و به جمع آورى و به جادادن اين نفوس است
□● #خط_انتقال_معارف ص۷۱●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #استاد_نیازه_راه●□
□●یک وقتی آدم می گوید در مسیر انسان سازی استاد می خواهد استاد برای ادامه راه لازم است، وقتی که راه قوی می شود نکات پیچیده ای پیش می آید حالات سنگین درست می شود در مسائل بسیار سنگین توحیدی لطائفی پیش می آید که با این کتابهای متعارف اعتقادات آن لطائف حل نمی شود استاد لازم است.
□●آن کسی که بخواهد در توحید حق متعال به آن لطائفی توحیدی عرفانی فلسفی و قرآنی سنگین دست پیدا کند البته آنها نیاز به استاد دارند. استادی که بتواند لطائف توحیدی را تبیین کند. وقتی کار به آن گونه از لطائف رسید ؛ آن گونه از جاها راه واقعا مثل تار مو باریک می شود اگر شخص یک کوچکترین دست اندازی در توحید بخورد خدای ناکرده آنی که باید به آن معتقد باشد بر خلاف می شود آنجاها البته آدم استاد می خواهد
□●راه وقتی سنگین می شود لطیف می شود به جاهای باریک می کشد آنجاها دیگر استاد است که به اذن الله به داد آدم برسد و دست آدم را بگیرد وقتی حضرت استادمان مثل رساله انسان در عرف عرفان یا جاهای دیگر در فرمایشاتشان شان تاکید زیاد می کنند بر داشتن استاد بر همین مسئله اشاره دارد.
□●اما در مسائل ابتدائی وقتی یک عزیزی تازه برای کلاسهای ابتدایی می رود که نباید استاد بسیارسطح بالا را برای او در نظر گرفت.او بهتر است پیش اساتید در دسترس برود و آب بابا را بخواند یک کمی قوی تر بشود بعد کم کم خداوند اساتید دیگر را ، کتابهای سنگینتر را برای او فراهم می کند ، وقتی انسان راه بیفتد کم کم اینها فراهم میشود.
□●فلذا از این ظرفیتی که الان در اجتماع ما هست , از ظرفیت عظیم مساجد و ظرفیت بسیارعظیم نماز جماعت و ظرفیت بسیار زیاد وعاظ در تمام نقاط کشور در تمام مساجد در تمام مراکز مقدسه امامزاده ها و حسینیه ها استفاده بشود
☑️جوانان عزیز از این ظرفیت ها استفاده را بکنید
□●خوب یکدفعه که نباید ما برویم در شرح رساله مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه بنشینیم چرا که این کتاب سنگین است خوب قبل از آن یک مقداری حرفهای پیش پا افتاده تر را بشنوید یک کمی سیر علمی نازله را بفرمائید یک چند سالی با فضای آیات و روایات یک حشری پیدا بکنید بعد ان شاالله وقتی یواش یواش قوی تر شدید پله به پله ظرفیتتان برای اساتیدتان راهنماست.
□●استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت پانزدهم)○□ □○بعد حضرت رویشان را کردند به جمعيّت #انصار که در مسجد نشسته بود
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت شانزدهم)○□
□○وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِين:
قرآن فرمود: پيامبر اسلام نيست مگر فرستادهاي از فرستادگان خدا كه پيش از او هم پيامبراني بودند كه از دنيا رفتند، پس آيا اگر رسول خدا به مرگ طبيعي بميرد يا در اثر حادثهاي كشته شود شما مسلمانان ميخواهيد عقبگرد كنيد؟ رو پاشنه ی پایتان صد و هشتاد درجه بچرخید؛ پس بدانيد اگر كسي عقبگرد كرد و از ادامهي راه رسول الله منصرف شد اين به خدا ضرري نزده، خودش ضرر کرده و امّا كساني كه شاكرند و راه رسول الله را به شایستگی ادامه ميدهند خدا به زودي به آنها پاداش ميدهد.
□○إِيهاً بَنِي قَيْلَةَ: ای پسران قیله! ؛ قیله در حقیقت نام زنی است که جده ی اوس و خزرج بوده است. دو قبیله ی اوس و خزرج از نسل این زن است. حضرت به اهل مدینه می گويد:ای پسران قیله!
□○أَ أُهْضِمَ تُرَاثُ أَبِي: آيا من در رابطه با ميراث پدرم اينگونه هضم شوم؟
□○وَ أَنْتُمْ بِمَرْأًى مِنِّي وَ مَسْمَعٍ: در حالي كه شما مرا ميبينيد؛ جلوی چشم شما این اتفاق میفتد و سخن مرا ميشنويد؟ و من این گونه در برابر ظلم این حکومت ابابکر لگد مال میشوم.
□○وَ مُنْتَدًى وَ مَجْمَعٍ: و شما داراي محلهاي تجمّع هستيد؛ جلساتی با هم دارید؛ مجتمع هستید آن وقت این گونه مرا نگاه می کنید!
□○تَلْبَسُكُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُكُمُ الْخِبْرَةُ: صداي دعوت مرا به ياري خواستن
همه دارند ميشنوند و از هر جهت حال من را خوب تشخیص می دهید؛ که در چه وضعیتی قرار گرفتم؛ و چطوری مورد ظلم هستم.
□○وَ أَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّةِ:و شما هم تعداد نفرات زيادي هستيد و عده و امكانات زيادي در اختيار داريد.
□○وَ الأَدَاةِ وَ الْقُوَّةِ: و داراي ادوات جنگي هستيد، دارای قوه و نیروی نظامی هستید.
□○وَ عِنْدَكُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّةُ: و نزد شما اسلحه، سپر و زره هست؛
□○تُوَافِيكُمُ الدَّعْوَةُ فَلا تُجِيبُونَ: صداي دعوت من به شما ميرسد ولي جوابم را نميدهيد.
□○وَ تَأْتِيكُمُ الصَّرْخَةُ فَلا تُغِيثُونَ:
ناله و فريادخواهي من به گوش شما ميرسد ولي به ياري من قيام نميكنيد.
□○وَ أَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْكِفَاحِ: در حالي كه شما به شجاعت و جنگاوري معروفيد، ای اهل مدینه !
□○مَعْرُوفُونَ بِالْخَيْرِ وَ الصَّلاحِ: و معروفيد به اينكه اهل خیر و صلاحيد.
□○وَ النُّخْبَةُ الَّتِي انْتُخِبَتْ: و شما همان برگزيدگاني هستيد كه انتخاب شديد.
□○وَ الْخِيَرَةُ الَّتِي اخْتِيرَتْ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ: و شما همان کسانی هستید كه از بين امّت اسلامي به عنوان برگزیدگان اختیار می شدید؛ انتخاب ميشديد.
□○قَاتَلْتُمُ الْعَرَبَ وَ تَحَمَّلْتُمُ الْكَدَّ وَ التَّعَبَ: شما با اعراب جاهلي پيكار كرديد و رنج و زحمت را در ركاب رسول الله تحمّل كرديد.
□○وَ نَاطَحْتُمُ الأُمَمَ: و با امّتها به جنگ پرداختيد.
□○وَ كَافَحْتُمُ الْبُهَمَ: و با پهلوانان به رویارویی و رزم پرداختيد.
□○لا نَبْرَحُ أَوْ تَبْرَحُونَ: ما قدمي بر نميداشتيم تا شما قدم برنداشته باشيد؛ یعنی ما اهل بیت همراه شما بودیم.
□○نَأْمُرُكُمْ فَتَأْتَمِرُونَ: ما به شما امر كرديم و شما به شايستگي از ما اطاعت ميكرديد.
□○حَتَّى إِذَا دَارَتْ بِنَا رَحَى الإِسْلامِ:
تا اينكه به يمن اين فرمانبريی که از ما کردید آسيای اسلام به گردش در آمد. كار اسلام رو دور افتاد.
□○وَ دَرَّ حَلَبُ الأَيَّامِ: اين مثال است همانند حيواني كه آنقدر غذا ميخورد تا قوي ميشود و پستانش پر از شير ميشود؛ پستانهاي روزگار به شير آمد؛ یعنی زمانه به دورهي ثمردهي و باروري رسيد.
□○وَ خَضَعَتْ ثَغْرَةُ الشِّرْكِ: و نعرههاي شرك در پناه اين حرکت خاموش شد.
□○وَ سَكَنَتْ فَوْرَةُ الإِفْكِ: و ديگ طمع و تهمت از جوش افتاد،
□○وَ خَمَدَتْ نِيرَانُ الْكُفْرِ: و آتش كفر خاموش شد.
□○وَ هَدَأَتْ دَعْوَةُ الْهَرْجِ: و صداها و نداهاي هرج و مرج آرام گرفت.
□○وَ اسْتَوْسَقَ نِظَامُ الدِّينِ: و نظام دین کاملأ ردیف شد؛ همه ی کارهای دین مرتب شد.
□○فَأَنَّى حُزْتُمْ بَعْدَ الْبَيَانِ؟ پس چرا شما مردم پس از اقرارتان به اسلام و ايمان دوباره به حيرت و سرگرداني افتاديد؟
□○وَ أَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الإِعْلانِ؟ و بعد از آن مرحله ایی که همکاری و ياري خودتان را نسبت به ما آشكار كرده بوديد چرا خودتان را در گوشهاي پنهان كرديد؟
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#نکاتی_از_بزرگان_سیر_و_سلوک_در_آداب_چهله_نشینی (٢) □۱۳. یکی از آداب چهلّه نشینی را ترک #اعت
□○ #نکاتی_از_بزرگان_سیر_و_سلوک_در_آداب_چهله_نشینی (قسمت پایانی)○□
□۱۹. ☑️در ایّام چهلّهنشینی توصیه شده است، انسان #حلیم و #زیتون بخورد. در این ایّام خوردن اینها برای حالات فرد، مفید است. نکتهای دربارهی اینکه چرا به این دو مورد اشاره شده است، در ذهنم وجود دارد؛ ولی زمان نداریم اشاره کنم.
□۲۰. نکتهی دیگر اینکه کمتر با دیگران #همصحبت شود؛ کمتر مشغول دیگران شود و با آنها نشست و برخاست کند؛ تا جایی که میتواند، به حداقّل ضرورت اکتفا کند و بیش از آن، برای نشستن و حرف زدن با دیگران و نشست و برخاست با آنها وقت نگذارد.
□ ۲۱. در طول این چهل روز #موسیقی گوش ندهد؛ حتّی مارش، سرود یا موسیقییی که اوّل اخبار رسانهها پخش میشود. یعنی بهطور کامل از موسیقی مصون بماند. علّت آن را هم گفتم و به روایت آن اشاره کردم، که اگر چهل روز در خانهای موسیقی نواخته شود، غیرت و حیا از آن خانه رخت میبندد.
□۲۲. #️چشم خود را از افتادن به غیرِ آنچه نظر بر آن واجب یا مستحب است، باز دارد و آن را کنترل کند؛ یعنی فقط به چیزهایی که دیدن آنها واجب یا مستحب است و ثواب دارد، #نگاه کند. حتّی به نگاه به مباحات نپردازد؛ چه برسد به مکروهات و محرّمات.
□۲۳. #زبان خود را کنترل کند و آن را از گفتن جز چیزهایی که گفتن آنها بر او واجب یا مستحب است، باز بدارد. حرفهایی را هم که مباح است، نگوید؛ چه برسد به حرفهای مکروه یا خدای نکرده حرام.
□۲۴. حتّیالمقدور سعی کند جایی باشد که اگر میخواهد مشغول عبادت، تفکّر یا ذکری شود، سروصدای دیگران نیاید. چه سروصدای خود افراد و چه صدای رادیو، تلوزیون و امثال اینها؛ چون همهی این صداها ذهن ما را به فکر کردن به آن اشخاص و یا محتوای آن صحبتها مشغول میسازند و #تمرکز فکر و فراغتخاطر لازم برای اشتغال به ذکر خدا را از انسان سلب میکند
☑️اینها نکاتی بود که بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلّهنشینی، به استناد روایات، توصیه کردهاند؛ که انسان به توفیق الهی و با امداد اهلبیت معصومین علیهم السلام لااقّل به مقداری که در این چهلّه مقدور و میسور است و در حدّی که در توان او باشد، عمل کند.
□○استاد مهدي طيب ۹۲/۰۶/۱۴○□
#مراقبات_عبادی #چهله_نشینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
○ره رو چنان که مردم هشیار رفتند
○راه مبین جز راه و رسم مصطفی را
○گر مشکلی پیش آیدت ای سالک ره
○نادِ عَلیاً آن شه مشکل گشا را
○خواهی روی اندر منای عاشقانش
○بار سفر بربند سوی کربلا را
○گفتار نیکو باید و کردار نیکو
○تا در جزای این و آن یابی لقا را
#یاعلی
□○دیوان اشعار
علامه حسن زاده آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مثنوی ○ ۱ ○ □○بسم الله الرحمن الرحیم○□ ○بشنو از نی چون حکایت میکند ○از جداییها شکایت می
#شرح_مثنوی ○ ۲ ○
□○مطلب مورد توجه بعدی، #نی است که سخنان گوناگونی پیرامون آن گفته شده است. عدهای بر این باورند که «نی» همان حقیقت #انسان_کامل است. برخی گفتهاند #عقل_کل است ولی این «نی»، خود مولوی و در واقع #نفس_ناطقه انسان است که به من و شما و همه کسانی که مثنوی را میخوانند میگوید:
○بشنو از نی چون حکایت میکند
□○خاصیت نی این است که کسی در آن میدمد و آوازی از آن خارج میشود وگرنه خودش تهی است و به خودی خود خاصیتی ندارد. مولوی میگوید که من مثل نی درونتهی شدهام یعنی هیچ حجابی بین من و خدای من باقی نمانده است و به اصطلاح به #مقام_فنا رسیدهام. چون به مقام فنا رسیدهام دیگر من نیستم و حکایتگر، کسی دیگر از درون من است؛
○در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
○آن چه استاد ازل گفت بگو میگویم
□○میگوید که من به مقامی رسیدهام که نفس و حقیقت من در اتصال کامل به حق متعال است و من دیگر خودیت و حجابی ندارم لذا اوست که در من میدمد و از نی وجودی من #ظهور میکند. این همان قرب نافله است. #قرب_نافله اینگونه است که «كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ اَلَّتِي يَبْطِشُ بِهَا». در قرب نافله، این حق است که پایین میآید و اعضا و جوارح عبد میشود و در قرب فریضه، بنده بالا میرود و اعضا و جوارح حق متعال میشود لذا قرب فریضه بر قرب نافله تقدم دارد. مستحبات ما را ارتقاء میدهد و به کمال میرساند اما در سایهی عمل به واجبات. مولوی در جاهای دیگری نیز به این نی اشاره میکند:
○ما چو چنگیم و تو زخمه می زنی
○زاری از ما نه تو زاری می کنی
○ما چو ناییم و نوا در ما ز تست
○ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست
□○بیش از سی تا چهل بیت از مولوی در همین مثنوی داریم که پیرامون نی است و تفسیر همین بشنو از نی... است. نمیدانم این سخن روایت است یا نه اما شبیه روایت است که «مَثَل المؤمن کمَثَل المزمار، لا یحسن صوته الا بخلأ بطنه». چقدر لطیف است... میگوید انسان مثل چنگ و مزمار است. صدایش زیبا نمیشود مادامی که بطنش خالی نشود باتمام مراتب اش، یعنی از خورد و خوراک ظاهری گرفته تا خوراک باطنی که هر چیزی غیر الهی است که باید از خود دور کند و به طهارت خیال بپردازد. صبح و شب اگر به خورد و خواب بگذرد که فکر انسان نورانیت پیدا نمیکند. من قل طعامه صفا فکره...
#ح_م
سلام علیکم
همراهان فهیم کیش مهری
چون عصر به دلیل کاری نمی تونستم در خدمت باشم این ساعت مستدع شدم ، حقیر رو بخاطر این ناهماهنگی عفو بفرمایید ، و همچنین حلول ماه زیبا بینانان و زیبا رویان عرشی رو تبریک عرض میکنم ، همیشه ایام مستدام در #بندگی_حق!
یاعلی✋