eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: «بزرگ‌ترین شخصیت مذهبى ما شيعيان، مرحوم شيخ مفيد و مرحوم شيخ صدوق هستند»●■ ■●گرچه در آن زمان، عالمان و محدثان بسیاری در شهر قم می‌زیستند، ولی مرجع شیعیان این شهر، علی‌بن‌بابویه‌رحمه‌الله بود. او دکانی کوچک در بازار داشت و از آنجا زاهدانه ارتزاق می‌کرد. ساعاتی را نیز در منزل خود به تدریس و تبلیغ و روایت مشغول بود. عمرش از پنجاه می‌گذشت، ولی هنوز فرزندی نداشت و سال‌های زندگی خود را بی‌ثمر می‌دید؛ ازاین‌رو به امام عصر‌علیه‌السلام متوسل شد و نامه‌ای برای آن حضرت نوشت. در آن نامه از ایشان خواست تا برایش دعا کند. ■●حضرت صاحب‌الزمان در جواب نامه‌اش چنین مرقوم فرمودند: «به‌زودی دو پسر نیک روزیت می‌شود». شیخ صدوق اولین کسی بود که روایات را در موضوعات گوناگون دسته‌بندی کرد و کتبی با موضوعات مختلف تألیف نمود؛ ، ، ، ، ، و ده‌ها عنوان کتاب دیگر. نجاشی‌رحمه‌الله نزدیک به دویست عنوان کتاب از تألیفات شیخ را در کتاب رجال خود نام برده‌ است. ■●شیخ صدوق در سال‌های به‌بارنشستن علومش نیز، مورد عنایت امام عصر‌علیه‌السلام بود. شیخ درباره انگیزه تألیف کتاب «کمال الدین» نوشته که پس از سفر به مشهدالرضا علیه‌السلام و مواجهه با شبهاتی که درباره امام زمان‌ سلام‌الله‌علیه در میان مردم مطرح بود و همچنین با درخواست یکی از بزرگان، تصمیم می‌گیرد کتابی درباره امام مهدی‌‌ سلام‌الله‌علیه تألیف کند، ولی این کار محقق نمی‌شود تا آنکه شبی آن حضرت را در خواب می‌بیند که به او می‌فرماید: «چرا کتابی درباره غیبت نمی‌نویسی تا خدا اندوهت را برطرف سازد؟». شیخ می‌گوید: «من درباره غیبت، مطالبی نوشته‌ام». آن حضرت می‌فرماید: «نه بدین صورت. من تو را امر می‌کنم که کتابی بنویسی. اکنون کتابی درباره غیبت بنویس و غیبت‌های انبیا را در آن ذکر کن». ■●شیخ نیز به دستور امام، کتابی را جمع‌آوری می‌کند و نام آن را «کمال‌الدین و تمام‌النعمة» می‌گذارد. کتاب‌های دیگر شیخ نیز هر کدام جایگاهی مهم برای شیعیان دارد؛ به‌ویژه کتاب «من لایحضره الفقیه» که یکی از کتب اربعه شیعه است. ■●هفتادوپنج سال زندگی پربرکت این محدث راست‌گفتار و راست‌کردار نشان داد که به حق «صدوق» نام گرفته است. آن مولودِ دعای ولی‌عصر‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، عمر خویش را در خدمت به آن حضرت سپری کرد و سرانجام در سال ۳۸۱ ه‍.ق. دعوت حق را لبیک گفت و بدن مطهرش در شهرری به خاک سپرده شد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیت الله طهرانی از علامه طباطبایی سوال می‌کند : راجع به حضرت قائم آل محمد حضرت حجه بن الحسن العسکری و کیفیت ظهورش، از مرحوم قاضی چیزی به خاطر دارید؟ □○علامه فرمودند : در روایت است که چون حضرت قائم ظهور کنند، اول دعوت خود را از مکه آغاز می‌کنند. بدین طریق که بین «رکن» و «مقام» پشت به کعبه نموده و اعلان می‌فرمایند و از خواصّ آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می گردند. □○مرحوم استاد ما قاضی می‌فرمود که : در این حال حضرت به آنها مطلبی می گویند که همه آنها در اقطار عالم متفرق و منتشر می‌گردند و چون همه آنها دارای طیّ الارض هستند، تمام عالم را تفحّص می‌کنند و می‌فهمند که غیر از آن حضرت کسی دارای مقام ولایت مطلقه الهیّه و مامور به ظهور و قیام و حاوی همه گنجینه‌های اسرار الهی و صاحب الامر نیست. □○در این حال همه به مکّه مراجعت می‌کنند و به آن حضرت تسلیم می‌شوند و بیعت می‌نمایند. مرحوم قاضی می‌فرمود : من می‌دانم آن کلمه‌ای را که حضرت به آنها می‌فرماید و همه از دور آن حضرت متفرق می‌شوند چیست!! و من در روایت دیده‌ام که حضرت صادق (علیه السلام) می‌فرمایند : من آن کلمه را می‌دانم. □○منبع : مهر تابان، ص۳۳۱ – ۳۳۲ ، اسوه عارفان – ص ۱۰۸○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●نماز دو رکعتی شب‌های ماه رمضان و دو توصیه‌ برای قنوت و دعای پس از نماز●□ □در هر شب ماه رمضان دو رکعت نماز خوانده شود و در هر رکعت: □سوره «حمد» یک مرتبه □سوره «توحید» سه مرتبه : □«سبْحانَ مَنْ هُوَ حَفيظٌ لا يَغْفُلُ، سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحيمٌ لا يَعْجَلُ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ قآئِمٌ لا يَسْهُو، سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا يَلْهُو» □منزّه است آن كه نگهبان است و غفلت نمی‌كند، منزّه است آن كه مهربان است و شتاب نمی‌ورزد، منزّه است آن كه برپا است و از ياد نمی‌برد، منزّه است آن كه هميشگى است و سرگرم نمی‌شود. □سپس هفت بار تسبيحات اربعه را بگوید: □سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُللهِ وَلا اله الا الله وَاللهُ اکبَر : □سبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ، يا عَظيمُ اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظيمَ □منزّهى تو منزّهى تو، منزّهى تو، اى بزرگ، گناه بزرگ مرا بيامرز. □سپس ده مرتبه صلوات بر پيغمبر و آل او عليهم السّلام بفرستد. □کسی که این دو رکعت نماز را شب‌های این ماه بجا آورد، حق تعالی هفتاد هزار گناه او را بيامرزد. □توصیه اوّل: در قنوت این نماز دعای «ااَللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ ....» را قرائت نمائید. □توصیه دوّم: بعد از نماز و ذکرهای آن این دعا را بخوانید: □«أعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أنْ يَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضانَ أوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِی هذِهِ وَ لَكَ قِبَلِی ذَنْبٌ أوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِی عَلَيْهِ» □خدایا پناه می‌برم به جلال وجه کریم تو از این که ماه مبارک رمضان بر من بگذرد، یا همین امشب صبح شود و هنوز در نامۀ عملِ من گناهی یا تبعاتی باقی مانده باشد که مشمول مغفرت و رحمت و بخشش تو قرار نگرفته باشد. □دعای «اَللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضان ...» □هر كس این دعا را در شب‌های ماه رمضان بخواند، گناهان چهل سال او آمرزیده شود: □●«اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ علي عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْنی حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ، في عامی هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لی تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ، يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ» □●خدایا! ای پروردگار ماه رمضان که در آن قرآن را فرستادی و واجب کردی بر بندگان روزه را در این ماه. درود فرست بر محمّد و آل محمّد و روزی‌ام گردان حجّ خانۀ محترم خود کعبه را در این سال و در هر سال و بیامرز برایم این گناهان بزرگ را که براستی نیامرزد آن‌ها را جز تو ای بخشاینده و ای بسیار دانا. □●امیدوارم عزیزان این دو رکعت نماز و ذکرهای بعدش را که چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد، ترک نکنند. خیلی معجون عجیبی است و آثارِ فوق‌العاده‌‌ای دارد. حتماً هر شب از این نماز عظیم با آن قنوت و اذکار بعدی‌ بهره بگیرید. □●استاد مهدی طیّب ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●توصیه هایی از مرحوم آيت الله كشميري (ره) براي بهره مندی هرچه بیشتر از ضیافت الله●□ □●۱- حتما دقایقی از ساعات رازآمیز روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید وآن هم چیزی نیست جز « » باخود وخدای خود . خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود. ●هرچه کوته نظرانند برایشان پیمای ●که ‌حریفان ز مُل و من ز تأمل مستم □●۲- یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان المبارک حالتیست که توصیه مؤکد نبی مکرم(صلی الله علیه وآله) است و آن « » می باشد. فقط خداو اولیاء الهی می دانند هنگام سجده عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سرشما می بارد. حتماً در روز یک داشته باشید. ●بر آستان جانان گر سر توان نهادن ●گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد □●۳- آغاز ماه رمضان حتماً کنید که لله روزه بگیرید فقط لله. آداب روزه داری را تا آنجا که دارید انجام دهید .کمیت گرا نباشید کیفیت جو باشید.دنبال ختم آیات وادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید. غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جانتان شود. بزرگترین مشکل ما قشری نگری به دین و شریعت است. با خود فکر کنید آنقدر در سال های قبل با ولعِ زیاد خوانی اعمال انجام دادید به کجا رسیدید. ●به مجاز این سخن نمی گویم ●به حقیقت نگفته ای الله □●۴- حتی المقدور بر سفره خانه خود کنید حتی در مساجد افطار نکنید. بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظه ی افطار به وخانه شما تعلق گیرد. در ضمن هنگام افطار دِلال کنید. ●لقمه کآمد از طریق مشتبه ●خون‌خور وخاک وبرآن دندان منه ●کان تورا در راه دین مفتون کند ●نور عرفان از دلت بیرون کند ؟ در اول دعای افتتاح عرض می کنیم « مدلاً علیک» دلال با کسر دال یعنی ناز کردن هنگام برای خدا ناز کنید چون برایش روزه‌گرفتین وحضرتش خوان کرم گسترده لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید و کنید. یعنی به خدا عرض می کنید اگه حاجتم را بدهی افطار می کنم به این حالت می گویند؛ معجزه می کند. □●۴- رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای« » است. با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق ومهربانی برخورد‌کنید. همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید. لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست. ●به حسن خُلق توان کرد صیدِ اهل نظر ●به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را □●۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای « »به ساحل نجات می رسد. ازخدای سبحان در این ماه خصوصاً سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. البته شرط سحرخیزی واشک ریزی داشتن است. ●اشک را کز بهر حق بارند خَلق ●گوهراست و اشک پندارند خلق □●۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما « ” باشد که جان جان رمضان است. در این خصوص سخن زیاد است لیکن« مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز» فقط سعی کنیم در ما واقع شود نه درماه. ●تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی ●چون‌ قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو □●۸- این ماه ماه «ربیع القرآن» ماست. در این هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد . ●معنی قرآن زقرآن پرس وبس ●وزکسی کآتش زده اندر هوس □●۹- بالامام تمام الصلاة والصیام. در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه دارحقیقی و یعنی وجود ذی جود حجة بن الحجج البالغة (عجل الله)نمی بایست منقطع شود. روزه و نماز وبندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد. □تو‌مگو ما را بدان شه بار نیست ●با کریمان کارها دشوار نیست @mohamad_hosein_tabatabaei
■●آیا هیچ شنیده‌اید کسی برای ورود به حضور ذات خود، نیازی به اجازه و تشریفات داشته باشد؟●■ ■کسی که بخواهد با خویشتن رویاروی شود، تنها کاری که باید انجام دهد، قصد رویارویی است. میان ذات آدمی و درک آن ذات، نه فاصله‌ای وجود دارد که برای سپری کردن آن، زمان و وسیله‌ای مورد نیاز باشد، و نه احتیاجی به دیدن این مفهوم و شناخت آن مفهوم و تحقیق در این قضیه و آن دلیل وجود دارد که میان انسان و دریافت معبود او حجابی باشد که برای برطرف کردن آن، تکاپویی لازم باشد. روزی حضرت موسی به خدا عرض کرد: خدایا، چگونه به تو برسم؟ خداوند سبحان فرمود: همین‌که قصد کردی، به من رسیدی. ■در دعای عرفه حضرت سیدالشهداء امام معصوم فرزند علی‌بن ابی‌طالب، این جمله را می‌خوانیم: ■«آیا حقیقتی غیر از تو، آن روشنایی را دارد که بتواند تو را بر من آشکار کند؟» ■آن خداوندی که به همه انسان‌ها از رگ گردن آنان نزدیک‌تر است، چه نیازی به واسطه و تشریفات دارد؟ اما مسئله توسل به ارواح انبیا و ائمه معصومین(علیهم السلام)، نه‌تنها برای عنوان تشریفات، بلکه منظور از توسل به آن ارواح مقدّسه، اظهار علاقه به شخصیت و عقاید و اعمال آنان است که مانند توبه، موجب تطهیر روح و بازسازی آن می‌شود. ■●مجموعه آثار ۶ خلوت انس- تحلیل اندیشه‌ها و شخصیت حافظ، صفحه ۶۸۳ و ۶۸۴●■ ■●استاد ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" حقیقت صبر "○□ □صبر است که آزمون پایداری عاشق در سختیهای راه عشق است. این آزمون برای طرد سالکان مدعی و سست رای است. اما حقیقت صبر ستم دیدن و هیچ نگفتن، خواری کشیدن و خاموش ماندن نیست، بلکه صبر به حقیقت تحمل هر رنجی است که برای رسیدن به مقصود از آن چاره نیست. □○برگرفته از کتاب " مقالات " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□ □●موت که آمد، نگو فرصت بده سرم را شانه کنم و بعد راه بیفتم. راه بیفت؛ هنگام رفتن، خودِ باد سرت را شانه میکند. □●النّاسُ نِیامٌ، یعنی فراموش‌کارها و اهل طبیعت خوابند. شیعیان خواب‌آلودهاند، بین خواب و بیداری‌اند. اهل کمال که به موت تن دادهاند، بیدارند. فَاِذا ماتُوا انتَبَهُوا: پس هنگامی که به موت نائل شوند، بیدار میشوند. □●قرآن کریم فرمود: هَل یَستَوِی الَّذینَ یَعلَمونَ وَ الَّذینَ لا یَعلَمونَ: آیا آنها که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ یعنی آیا بیدارشدهها با کسانی که بیدار نشدهاند، یکسانند؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: اَلنّاسُ نِیامٌ فَاِذا ماتُوا انتَبَهُوا: مردم درخوابند؛ وقتی به موت نائل شوند، بیدار میشوند. کسی که به موت نائل شود، چشمش باز میشود و هشیار میشود و دستگاه خدا را سیاحت میکند. انسان تا بیدار شد، دیگر نان و آب و شکم و فرج میروند و تمام میشوند. اگر هم میخورد، با بقیه همراهی میکند. غذاهای دنیا و عبادتهای ظاهر را دیگر خیلی احتیاج ندارد؛ او از جای دیگری غذا میخورد. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: سِیاحَةُ اُمَّتى فى شَهرِ الله: سیاحت امّت من در ماه خداست. این شهری است که از دنیا نجات پیدا کرده است و دیگر همهی ماههایش شهرالله است. امیرالمؤمنین علیه السّلام شصت و سه سال عمر کرد و در طول این مدّت فقط بیست و چهار من نان جو خورد؛ همین را هم برای همراهی با دیگران خورد و الاّ حیات و بقایش موکول به این خوردنها نبود. □●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○رمضان، (۱)○ ○رمضان از مصدر رَمَضَ یا رمیض است. رَمَضَ به معنای گرمای شدید یا شدت حرارت است که بر رمل می‌تابد. رمیض را نیز باران آخر تابستان و ابتدای پاییز گفته‌اند که می‌آید و گرمای تابستان را از بین می‌برد لذا رمضان، گرمای گناه را از بین می‌برد. ریاضتی که انسان در این ماه می‌کشد، آن گرمای معاصی که در درون ما هست را از بین می‌برد لذا برخی گفته‌اند که رمضان مساوق «ماحی ‌السیئات» است؛ محو کننده و سوزاننده گناهان است. ماه رمضان پس از شعبان می‌آید و ۲۹ یا ۳۰ روز بعد می‌رود، این ماه رمضان است که اینگونه است اما رمضان چطور؟ او نیز می‌رود؟! روایتی نورانی و بسیار شریف از جناب هشام بن سالم از امام محمد باقر علیه‌السلام وارد شده است که شایسته است تمام ماه رمضان را در آن مستغرق شویم که این روایت حقیقتاً به انسان جان می‌دهد، ارتقاء وجودی می‌یابی و جور دیگری به رمضان می‌نگری. ○او می‌گوید: به همراه هشت نفر از رجال به محضر حضرت امام باقر علیه‌السلام رسیدیم. سخن از ماه رمضان به میان آمد. برخی گفتند که رمضان آمد و از اینگونه حرفها، حضرت فرمود: «لَا تَقُولُوا هَذَا رَمَضَانُ وَ لَا ذَهَبَ رَمَضَانُ وَ لَا جَاءَ رَمَضَانُ فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یجِیءُ وَ لَا یذْهَبُ وَ إِنَّمَا یجِیءُ وَ یذْهَبُ الزَّائِلُ وَ لَکنْ قُولُوا شَهْرُ رَمَضَان فَالشَّهرُ المُضاف إلي الإسمِ وَ الإسمُ إسمُ الله وَ هُوَ الشَّهر الَّذی أنزَل فِیه القُرآن» (بحار، ج ۹۶، ص ۳۷۶). نگویید که رمضان رفت و رمضان آمد. چرا؟! چون رمضان، اسم‌الله است... اسم عبارت است از تجلی ذات حق متعال به صفتی از صفاتش. این اسم رمضان، تجلی حق متعال به صفت غفاریت و ماحی السیئات بودن و تو بگو به هر صفتی که تطهیر کننده انسان باشد است! سبحان الله... یا رمضان... در اسماء الهی که وارد شده است بنده "یا رمضان " را ندیده‌ام ولی حتی اگر مبنایمان را توقیفیت اسماء الله بر اساس نگاه فقهای عظام قرار دهیم، بنا بر این روایت می‌توانیم بگوییم «یا رمضان»... وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا. خدا می‌فرماید مرا با اسم من بخوانید، بگو یا رمضان... توجه کنید به حقیقت ماه رمضان. در این زمینه چند حدیث از معصوم وارد شده است که رمضان، اسمی از اسماء الله است. نباید تعجب کنیم، داریم که امام صادق علیه‌السلام به عیادت یکی از اصحاب که بیمار شده بود رفتند. در آنجا، یکی از این بوالفضول ها (که وجودشان گاهی اوقات بد نیست و سبب خیر می شوند تا معارف از وجود امام نازل شود) در محضر امام به این بیمار تشر زد که چرا اینقدر آه می‌کشی؟! به جای آه کشیدن پروردگارت را بخوان و به او استغاثه کن! حضرت فرمود چه کارش داری؟! إِنَّ آهِ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى (توحید شیخ صدوق/ص ۲۱۹) شما عظمت آه را ببین! این اسم، «یا»(حرف ندا) بر نمی‌دارد. وقتی حق متعال را با دیگر اسماء می‌خوانیم کمی فاصله داریم، البته یا در معنای لطیف‌تر به معنی هو است و عدد یا در ابجد با عدد هو برابر ۱۱ است لذا وقتی شما می‌گویی یا رحیم اعنی می‌گویی هو الرحیم اما نمی‌گوییم یا آه... در قرآن داریم که خدا راجع به حضرت ابراهیم می‌فرماید «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ» (هود/۷۵). او بسیار آه می‌کشید. حضرت علامه نیز در الهی‌نامه می‌فرمایند که «الهی، از من آهی و از تو نگاهی... الهی، عمری آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم... » ○حضرت فرمودند که رمضان اسمی از اسماء الله است... چرا نگوییم که آمد و رفت؟! ببینید که امام چه درس بزرگی در معرفت به توحید و اسماء حسنای الهی به ما می‌دهند. آقا می‌فرمایند: «وَ إِنَّمَا یجِیءُ وَ یذْهَبُ الزَّائِل» آنکه زائل شدنی است، می‌آید و می‌رود. ما زائل هستیم، مگر در خدا زوال راه دارد که در اسم او نیز راه داشته باشد؟! اسماءالله باقی‌اند. چقدر خیالمان راحت شد... ما گاهی اوقات دلمان برای رمضان تنگ می‌شد... اینجاست که حضرت سیدالساجدین و زین العابدین علیه‌السلام در آن دعای وداع با ماه رمضان، رمضان را مخاطب ذوی العقول قرار می‌دهد. اسم الله است دیگر و اسماء الله که لفظ نیستند... اسماء الله حقایق علمی و مبدأ عالَم هستند و باقی و برقرارند اما وقتی بخواهند در عالَم حد و شهادت و ناسوت خود را نشان دهند در این قوالب زائل شدنی نشان می‌دهند چون این عالم، عالم ضیق و تنگی است. خیالمان راحت شد... شما شوال و ذی القعده و... هم در محضر رمضان باش!
□○ماه مبارک رمضان اسم الله است. رحمت رحیمیه‌ی حق متعال تجلی می کند. منتها خدا است دیگر... در این ماه، رحمت رحیمیه خدا رحمانی می‌شود. رحمت رحیمیه و سفره خاص خدا که باز و بسته نمی‌شود. ○بر ضیــافتخانه‌ فیــض نوالــت مـــنع نیــست ○در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته □○خدا خیلی مهربان است. خیلی بندگانش را دوست دارد. لَو عَلِمَ المُدبِرونَ عنی کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً. اگر این کسانی که به من پشت کرده‌اند بدانند که چه شوقی به آنها دارم می‌مُردند... شما اگر فرزندی داشته باشی، اگر خدایی نکرده یکی از بچه هایت اهل نباشد او را دوست نداری؟! شوق به بازگشتش نداری؟! بچه ای که نقاشی نه چندان زیبایی کشیده و برای شما آورده باشد اگر به او بگویی که نقاشی تو زشت است، او ناراحت می‌شود چون هنرش را دوست دارد. خدا هم هنرش را دوست دارد. به هر بهانه ای آنها را می‌خواند... تَعالَوا! تَعالَوا! سفره رجب را پهن می‌کند، سفره شعبان را پهن می‌کند. می‌گوید در سحر های رجب اگر چنین و چنان کنی شما را می‌بخشم! عده ای از رجب به سادگی می‌گذرند. در شعبان می‌گوید اگر اهل مناجات شعبانیه باشی چنین و چنان می‌کنم، عده ای باز هم جا می‌مانند و یا نمی‌آیند. اما در رمضان می‌گوید چه بخواهی چه نخواهی باید وارد مهمانی من شوی. حتی اگر بخوابی عبادت برایت می‌نویسند، حتی نفس کشیدن هم عبادت است یعنی رحمت رحیمیه حق متعال ناگهان رحمانی می‌شود. □○حالا این مهمانی خدا شرایطی دارد. باید ادب را رعایت کرد. مگر ادب حضور خدا را به جا آوردن به این راحتی است؟! مهمانی خداست! غیبت نکن، دروغ نگو، گناه نکن،... اینها همگی سخت و دشوارند. چه کنیم که به ما نگویند مهمان بدی بود؟ هر چرتکه ای بیندازیم یک جای کار می‌لنگد و کار ما بسیار سخت است اما این صاحبخانه یک کُد دارد که به آن حساس است. ○لنگ و لوک و خفته شکل و بی ادب ○سـوی او می غیژ و او را میــطــلب  □○هرگونه هستی، برو و بگو صَلّی الله عَلیکَ یا اباعبدالله... دست و پای این میزبان شل می‌شود... این سخن برای تداعی معنی است و الا خدایا، شما منزه از دست و پا و شل شدن هستی.... گریه بر امام حسین علیه‌السلام غسل مؤمنین است. بر امام حسین که گریه کنی دلت پاک می‌شود. اگر بخواهی به مهمانی بروی غسل می‌کنی و لباس تمیز می‌پوشی، این مهمانی خدا هم غسل می‌خواهد. چه غسلی قشنگ تر از گریه بر اباعبدالله؟! این شبها با امام حسین محشور باشید، لحظه افطار و سحر با امام حسین محشور باشید...  
□○دعای چهل و چهارم صحیفۀ سجّادیه دعای امام سجّاد علیه السّلام هنگام ورود به ماه مبارک رمضان○□ □○اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هَدانا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنا مِنْ اَهْلِهِ، لِنَكُونَ لِاِحْسانِهِ مِنَ الشّاكِرينَ، وَ لِيَجْزِيَنا عَلى ذلِكَ جَزآءَ الْمُحْسِنينَ. وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذى حَبانا بِدينِهِ، وَاخْتَصَّنا بِمِلَّتِهِ، وَ سَبَّلَنا فى سُبُلِ اِحْسانِهِ، لِنَسْلُكَها بِمَنِّهِ اِلى رِضْوانِهِ، حَمْداً يَتَقَبَّلُهُ مِنّا، وَيَرْضى بِهِ عَنّا. وَالْحَمْدُلِلهِ الَّذى جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضانَ، شَهْرَ الصِّيامِ، وَ شَهْرَ الِاْسْلامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحيصِ، وَ شَهْرَ الْقِيامِ، الَّذى اَنْزَلَ فيهِ الْقُرْانَ، هُدىً لِلنّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ، فَاَبانَ فَضيلَتَهُ عَلى سآئِرِ الشُّهُورِ بِما جَعَلَ لَهُ باطل، مِنَ الْحُرُماتِ الْمَوْفُورَةِ، وَ الْفَضآئِلِ الْمَشْهُورَةِ.... □○سپاس خدا را که ما را راهنما به سپاس خود شد، و شایستۀ آن نمود، تا از شکرگزاران احسان او گردیم، و به ما بر این کار پاداش نیکوکاران بخشد. و سپاس خداى را که دینش را به ما عنایت فرمود، و ما را به آئین خود اختصاص داد، و در راه‌هاى احسان خود روان ساخت، تا در آنها به فضل و لطفش به سوى رضوان او حرکت کنیم، چنان حمدى که از ما بپذیرد، و به سبب آن از ما خشنود شود. و سپاس خداى را که از جملۀ آن راه‌ها، ماه خود ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهى که قرآن را در آن نازل کرد، براى هدایت مردم، و بودن نشانه‌هایى روشن از هدایت و مشخص شدن حق از باطل، و بدین جهت برترى آن ماه را بر سایر ماه‌ها بر پایۀ احترامات فراوان، و فضیلت‌هاى آشکار روشن نمود .....‌ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" روزه "○□ □وقتی انسان متوجه طعام خاکی و نیازهای جسمانی است آمادگی برای دریافت مائده آسمانی ندارد اما وقتی دهان از این لقمه های خاکی بست لقمانی می شود که از لقمه های افلاکی حکمت نصیب می گیرد و به طور کلی باید گفت حالِ خوشِ روزه یعنی فراغت از نیازهای جسمانی، بهترین زمان دریافت وحی و الهام است. □به خصوص روزه سخن می تواند گوش جان را در شنیدن پیامهای غیبی یاری کند. □○برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●ادب از ولایت گرفته شده است. ادب زبان، ذکر است. ادب بدن، روزه است. ادب مال، زکات است. آداب شرع همین ادبهاست. هر چه محبّت بیشتر شود، ادب بیشتر میشود. □مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی□ □●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا 274-261 بقره قسمت دوم بخش ششم ● معناى ((ابتغاء مرضات الله )) و وجوهى كه در معناى ((تثبيت نفس )) ذكر شده و بيان وجه صحيح در معناى آن وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَلَهُمُ ابْتِغَاءَ ‌مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ كلمه : ((ابتغاء مرضات )) به معناى طلب رضايت است ، كه برگشتش ‍ به تعبير اراده وجه الله است براى اينكه وجه هر چيزى عبارت است از جهت و سمتى كه روبروى تو است ، و وجه خداى تعالى نسبت به بنده اى كه دستوراتى به وى مى دهد، و چيزهائى از او مى خواهد عبارت است از رضايت او از عمل وى ، و خشنوديش از امتثال او، چون آمر و دستور دهنده ، نخست با امر خود روبروى مامور قرار مى گيرد، و آنگاه كه اوامر او را بجا آورد با خشنودى و رضايت از او استقبال مى كند. پس مرضات خدا از بنده مكلفى كه به تكليف عمل كرده همان وجه و روى خدا به طرف او است ، در نتيجه ابتغاى مرضات او و يا ساده ترش ‍ به دست آوردن خشنودى او در حقيقت خواستن وجه او است . و اما در معناى اينكه فرمود: ((و تثبيتا من انفسهم )) نظريه هائى داده شده ، بعضى گفته اند: تثبيت به معناى تصديق و يقين است ، با چنين حالتى انفاق مى كنند، بعضى ديگر گفته اند: تثبيت كه به معناى استوار كردن است در اينجا به معناى تثبيت است ، يعنى داشتن بصيرت ، و معناى جمله اين است كه ((مال خود را با بصيرت انفاق مى كنند)) (بر خلاف بسيارى از افراد) مى دانند پول را در كجا خرج كنند، بعضى ديگر گفته اند: منظور اين است كه تامل و دقت مى كنند، اگر ديدند نيتشان خالص براى خدا است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 600 انفاق مى كنند، و اگر ديدند چيزى از ريا هم با خدا در دلشان آميخته شده ، و خلاصه ، هم خدا را در نظر دارد و هم ريا را، از انفاق خوددارى مى كنند. بعضى ديگر گفته اند: تثبيت به اين معنا است كه نفس آدمى خود را براى اطاعت خدا آماده كند، و بعضى گفته اند: به معناى آنست كه آدمى نفس ‍ خويش را در منازل ايمان جاى دهد، يعنى نفس را به بذل مال در راه خدا عادت دهد، و خواننده عزيز توجه دارد كه هيچيك از اين معانى (جز به زحمت ) با مطالب قبل آيه تطبيق نمى كند، (از توجيهى كه ما مى كنيم اين عدم انطباق كاملا روشن مى شود) كه آن توجيه عبارت است از: و خدا داناتر است : خداى سبحان انفاق در راه خدا را بطور مطلق مدح كرد، (و فرمود: به دانه اى مى ماند كه چنين و چنان شود) سپس بنايش بر اين شد كه دو قسم انفاق را كه نمى پسندد و ثوابى بر آن مترتب نمى شود استثنا كند، يكى انفاق ريائى كه از همان اول باطل انجام مى شود و يكى هم انفاقى كه بعد از انجام آن ، به وسيله منت و اذيت اجرش باطل مى گردد و بطلان اين دو قسم انفاق به خاطر همين است كه براى خدا و در طلب رضاى او انجام نشده و يا اگر شده نفس ‍ نتوانسته نيت خود را محكم نگه دارد، در اين آيه مى خواهد حال عده خاصى از انفاق گران را بيان كند، كه در حقيقت طائفه سوم هستند و اينان كسانى هستند كه نخست براى خاطر خدا انفاق مى كنند و سپس ‍ زمام نفس را در دست مى گيرند و نمى گذارند آن نيت پاك و مؤثرشان دستخوش ناپاكى ها گردد و از تاءثر ساقط شود و منت و اذيت و هر منافى ديگر، آن را تباه سازد. پس روشن شد كه مراد از ((ابتغاء مرضات الله )) اين است كه انفاق گر منظورش و قصدش خودنمائى و يا هر قصدى ديگر (كه نيت را غير خالص مى كند) نبوده باشد، و منظور از ((تثبيتا من انفسهم )) اين است كه آدمى زمام نفس را در دست داشته باشد، تا بتواند نيت خالصى را كه داشته نگه بدارد، و اين تثبيت هم از ناحيه نفس است ، و هم واقع بر نفس ، ساده تر بگويم نفس هم فاعل تثبيت است ، و هم مفعول آن ، پس ‍ كلمه ((تثبيتا)) از نظر تركيب ، نحوى تميز است ، و حرف ((من )) نشويه (ابتدائيه ) است ، و ((انفسهم )) در معنا فاعل تثبيت است ، و آن نفسى كه مفعول قرار گرفته در تقدير است ، و تقدير كلام ((تثبيتا من انفسهم لانفسهم - نفسشان زمام نفس را در دست بگيرد)) ممكن هم هست كه كلمه ((تثبيتا)) را مفعول مطلق براى فعلى بگيريم كه از ماده خودش باشد، آن وقت تقدير چنين مى شود ((يثبتون انفسهم لانفسهم تثبيتا)). ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 601 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ بیانات آیت‌الله بهجت قدس‌سره در خصوص لزوم عبادت و بندگی در ماه مبارک رمضان○□ □○خداوند انسان را طورى آفريده كه مى‌تواند از راه و خالص، از مقام ملائكه گام فراتر نهد و مقامات انبيا و اوليا را كسب نمايد. □○ما بايد اهل باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز حسينى و فلان روز يزيدى هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك(جبران) كنيم. □○استجابت دعا شرطش است. اگر شرايط دعا جمع باشد، استجابت دعا حتمى خواهد بود. البته استجابت به اين معنا نيست كه تا دعا كرديم فوراً نتيجه‌اش را ببينيم… □○البته توبه‌ى هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر مال كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به صاحبش برگردانيم، سپس از آن كنيم. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●انواع معرفت●□ □معرفت بر دو نوع است: ۱- معرفت به حسب عقل، یعنی به طریق استدلال عقل به آیات کبری و علامات صغری. چنانچه می فرماید: « أَوَلَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض». (اعراف/۱۸۵) ۲- و معرفت حق به حق. و این قسم معرفت ، ممکن نیست الا به شهود صرف و تجلی محض . □و معرفت حق بر دو قسم است: ❗️معرفت کسبی ‼️معرفت بدیهی ؛ که احتیاجش به کسب نیست. □و نزد بعضی همه معرفتها کسبی است، و نزد محققان بعضی کسبی و بعضی بدیهی است. □هرگاه که عارف واصل شود به حق، نه به استدلال عقل، آن زمان واصل باشد. چنانچه فرموده نبی است علیه السلام« عرفتُ ربّی بِربّی » □آفتــاب آمـــد دلــیــــل آفتاب □گر دلیلت باید از وی رو متاب □●حقیقة الحقائق شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei   
○مرحوم علامه گرچه روی زمین زندگی می‌کرد ولی در دنیا زندگی نمی کرد. هرکز به فکر این بازی‌های کودکانه که کی آمده، کی رفته؟ برای کی صلوات فرستادند؟ برای کی نفرستادند یا.... نبود. ○آیت الله جوادی آملی○ @mohamad_hosein_tabatabaei
●حکمت بهشت است● □●در أمالی شیخ صدوق (قدس سره الشریف) آمده؛ قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لعلیّ بن أبی طالب علیه السلام : یا علیّ، أنا مدینة الحکمة و هی الجنّة و أنت بابها. پس حکمت بهشت است. □●«وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً» (۲۷۰/بقره) و خداوند متعال حکیم است و قرآن کربم حکیم است «یس*وَالْقُرآنِ الْحَکیِمِ» (۲و۳/یس) انسان کامل قرآن ناطق است و قرآن را مراتب است و درجات قرآن بهشت است، اقرأ و ارق. ( نصوص الحکم بر فصوص الحکم، فص ۷۴، ص ۵۹۱) □●سدرة المنتهی علامه حسن زاده آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، چه افتاد گوهران طبیعی بی‌خرد را که بطبع جنبنده‌اند سوی عنصر و مأوای خاصتر هر یک، اگر نه شرف و عز هر گوهری دران باشدی که بگوهر و مأوای خاصتر خود باز گردد؟ ای نفس، نبینی هر آنچه از خاک بود، چون سنگ و جز ازان، چون از هم گشوده شود بگوهر خاک باز شود که اصل و مأوای اوست، چنانکه اگر پاره‌ای از خاک برگیری، و از نشیب خاک سوی بالا براندازی، و بگذاری آن را، در حال بشتاب سوی مأوی و اصل خود باز گردد؛ و همچنین همهٔ آبها را همی بینیم که بجنبش سوی گوهر بزرگتر همی گرایند تا باز دارنده‌ای نبود، چون جویهای روان سوی دریا؛ و همچنین جز آب، چون آتش که همی رود سوی بالا و عنصر خود. پس چون این چیزها که عقل و تمییز ندارند، و جنبش ایشان جنبش بی‌خبرانست، میل دارند سوی شرف و عز و نیروی خود، و باز می‌گرایند از دوری جستن از وطن خود، پس چه بود ترا،  □○ای نفس، که با خرد و تمییز که داری، از وطن و مأوای شرف و عزّ خود گریزانی؟ و دوری از اصل و منشأ خود را دوست همی داری، و درنگ نمودن در سرای غربت، و مذلّت و خواری کشیدن، اختیار کرده‌ای، از برای چیست؟ بطبعست این اختیار ترا یا بعقل؟ اگر بطبعست چون طبیعت شود در افعال و بازگشت بعنصر خود، و اگر بعقل گزیده‌ای در عقل کی بود اختیار غربت بر مأوی و وطن خود، و محل خس است بر محل شرف، و خواری و مذلّت کشیدن بر راحت و عزّ؟ و هر که در این رتبت بماند نه از رتبت طبع و مطبوعات بود، و نه در پایهٔ عقل و معقولات، و هر چه «در این» دو رتبت نیست ناچیز بود، و در شمار موجودات نیاید. پس این معانی را در خود بنگار، ای نفس، و بازگرد بعقل سوی شرف بلندتر و محل اقصی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□ذکر چیست؟□ □○خداوند فرمود: «اذکرونی اذکرکم». اول تصور می‌شد که معنی آیه این است که شما مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم ولی حقیقت آیه این است که: من به یاد شما هستم، شما هم مرا یاد کنید. «انت الذاکر قبل الذاکرین»: خدایا پیش از ذاکران، تو ذاکر بودی. □○ابتدا بشر از خدا غافل بود، بعد در صدد برآمد خدا را یاد کند. هر چه تقلا کرد، دید نمی‌تواند ذاکر خدا باشد و خدا ذاکر اوست. «انت الذاکر قبل الذاکرین»: خدایا تو پیش از همه‌ی ذاکران، ذاکر هستی. □○به این خاطر بود که دوباره غفلت را اختیار کرد. □○حاج میرزا اسمعیل دولابی مصباح الهدی، مهدی طیب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●شعر سعدی که علامه زیاد زمزمه می کرد●□ □دکتر حجت الاسلام و المسلمین احمد احمدی□ □●«استاد ما، مرحوم علامه طباطبایی(ره)، یکی از اشعار سعدی را بسیار دوست می داشت و پیوسته آن را زمزمه می کردند. آن شعر این است که می گوید: ره عقل جز پیچ در پیچ نیست برِ عارفان جز خدا هیچ نیست توان گفتن این با حقایق شناس ولی خرده گیرند اهل قیاس که پس آسمان و زمین چیستند؟ بنی آدم و دیو و دد کیستند؟ پسندیده پرسیدی ای هوشمند جوابت بگویم درایت پسند که خورشید و دریا و کوه و فلک پری و آدمی زاد و دیو و مَلَک همه هرچه هستند ازآن کمترند که با هستیش نام هستی برند عظیم است پیش تو دریا به موج بلندست خورشید تابان به اوج ولی اهل صورت کجا پی برند که ارباب معنی به ملکی درند که گر آفتاب است یک ذره نیست وگر هفت دریاست یک قطره نیست چو سلطان عزت علم بر کشد جهان سر به جیب عدم درکشد» @mohamad_hosein_tabatabaei
■●چرا چشم ما امام (عجل الله) را نمی بیند؟●■ ■در دعای بعد از زیارت آل یس در مورد امام زمان (عجل الله) تعبیر «نور چشم‌های آفریدگان» به کار برده شده است. از نور چشم به چشم نزدیک تر چیست؟ پس هم معلوم شد امام زمان (عجل الله) چقدر به ما نزدیکند و هم معلوم شد که چرا چشم ما امام زمان (عجل الله) را نمی‌بیند. چشم که نمی‌تواند نور چشم را ببیند، چشمت را ببند و بیرون را نَگرد. □حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره)□ @mohamad_hosein_tabatabaei