کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○بیست و پنجم ماه○□ □این روز نیز یکی از مواسم گرانقدر برای موالیان ائمه دین است، خداوند در این رو
□○بیست و پنجم ماه○□
□در روز چهارم و در حالی که آنان نذر خود را ادا کرده بودند، علی علیه السّلام با دست راست خود حسن علیه السّلام و با دست چپ حسین علیه السّلام را گرفته و در حالی که از شدت گرسنگی مانند جوجه های پرندگان می لرزیدند، نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رفتند. هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آنان را دید، فرمود: ابا الحسن چقدر سختی کشیده اید آنگاه با هم بطرف منزل فاطمه علیها السّلام حرکت کردند. وقتی به آنجا رسیدند، فاطمه علیها السّلام را در جایگاه عبادت خود یافتند، در حالی که از شدت گرسنگی شکمش چسبیده و چشمانش بگودی نشسته بود. هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم او را دید، فرمود: پناه بر خدا اهل بیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از گرسنگی می میرند در پی آن جبرییل بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرود آمد و گفت: محمد خداوند بخاطر اهل بیتت به تو تبریک می گوید. فرمود: چرا؟ جبرییل در این جا جبرییل این آیات را بر زبان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم جاری ساخت:هل اتی علی الانسان حین من الدهر ٧٦: ١...لا نرید منکم جزاء و لا شکورا ٧٦: ٩...
□«ثعلبی» روایت کرده است که «در این روز غذایی از آسمان فرود آمد که تا هفت روز از آن می خوردند.» عده ای از بزرگان اهل سنت نزول این سوره در مورد «امیر المؤمنین و خانواده او علیهم السّلام را روایت نموده اند. شیعیان باید برای سپاسگزاری از خدای متعال با تمام توان در این روز به عبادت بپردازند. زیرا خداوند در این روز با این فضایل بزرگ و نزول این آیات گرانقدر اهل بیت را ترجیح می دهند. نعمتهای پست دنیایی برای آنان بی ارزش بوده، آن را پست تر از خاک دانسته و سعادتهای آخرت، بخصوص نزدیکی و دیدار خدا را با ارزشتر از همه چیزهای پرارزش می دانند. آفریدگار در وجود آنان بزرگ و غیر آن کوچک شده است. و اگر عمرهایی که خداوند برای آنان مقرر کرده است نبود از شوق دیدار خدا و ثوابهای او روحهای آنان حتی باندازه یک چشم بهم زدن نیز، در کالبدشان آرام نمی گرفت. از خداوند بحق دوستان پاکش می خواهیم، معرفت آنان را نصیب ما نموده و ما را موفق به ادامه راه آنان و پیروی از آنان نماید.(۲)
□المراقبات□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت چهارم
بخش پنجم
● دو روايت در بيان مراد از مؤعظه در (فمن جاءه مؤعظة من ربه ...)
و در كافى از يكى از دو امام باقر و صادق (عليهماالسلام ) و در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده اند كه فرموده اند: منظور از موعظه در جمله ((فمن جائه موعظه من ربه توبه است )).
و در تهذيب از محمد بن مسلم روايت آورده كه گفت : از اهل خراسان مردى داخل شد بر امام باقر (عليه السلام ) (كه از راه رباخوارى مال فراوانى بدست آورده بود، بعد از فقهاء پرسيده بود كه تكليفم چيست ؟ همه گفته بودند هيچ عبادتى از تو پذيرفته نيست تا آنكه اموال را به صاحبش برگردانى ) مرد خراسانى قصه خود را گفت ، و امام ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود: راه نجات تو، در كتاب خداى عزوجل آمده است . آنجا كه مى فرمايد: ((فمن جائه موعظه من ربه فانتهى فله ما سلف و امره الى الله )) و منظور از موعظه توبه است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 652
و در كافى و كتاب من لا يحضره الفقيه از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: هر مقدار ربا كه مردم از روى نادانى خورده باشند و بعد توبه كرده باشند خدا توبه شان را در صورتى كه توبه صحيح و جدى باشد مى پذيرد، و نيز فرمود: اگر مردى از پدرش مالى را به ارث ببرد و بداند كه در آن مال ربا هست و ليكن مال ربوى در معاملات با مال غير ربوى مخلوط شده باشد اين مال بر او حلال است و مى تواند آن را بخورد و اگر عين مال ربوى را بشناسد در آن صورت عين مال ربوى را به صاحبش بر مى گرداند و اصل مال را بر مى دارد.
و در فقيه و عيون از حضرت رضا (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: رباخوارى براى كسى كه از حرمتش در اسلام با خبر شده گناه كبيره است ، آنگاه فرمود: و با علم به حرمت آن استخفاف و بى اعتنائى به حكم خدا و دخول در كفر است .
و در كافى آمده : از آن جناب پرسيدند: مردى ربا مى خورد و معتقد است كه ربا حلال است فرمود: اگر حكم خدا به او نرسيده باشد عيبى ندارد و اما اگر از حكم خدا آگاه است و عمدا ربا مى خورد همان حكمى را دارد كه خداى عزوجل بيان فرموده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: إذا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبد خَيْراً قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ عليه السلام وَحُبَّ زِيَارَتِهِ
□○امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه خدا برای بندهای ارادهی خیر کند، محبت حسین علیه السلام و زیارتش را در قلب او جا میدهد.
□○کامل الزیارات○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ #استفتاء از حضرت آیتالله بهجت قدسسره□
#سؤال: اگر زن و شوهری ناخواسته و علیرغم مشکلات مالی و روانی خانواده بچهدار شوند، درصورتیکه وجود فرزند جدید در خانواده مستلزم عسر و حرج و مشقت شدید شود، آیا جایز است قبل یا بعد از چهارماهگی آن بچه را سقط نمایند؟
□حضرت آیتالله بهجت قدسسره: خیر، جایز نیست.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن...
استاد #علی_صفایی_حائری●■
■خدايا! ما را از آن بندههايى قرار بده كه مدام با تو هستند و شب و روزشان در كنار توست و با داشتن اين وصل، از وحشت هم سرشارند.
■در سورۀ هل اتى مىفرمايد: وقتى كه على(علیه السلام) آن مرحله از ايثار را ادامه مىدهد*، دو خوف هم دارد: يكى «وَ يَخَافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً» و ديگرى «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا»، كه آنها با آن همه انفاق و ايثار، از خوف هم سرشارند. نه غرورى در آنها مىآيد كه ركودى به آنها بدهد و نه ريايى دلهايشان را مىگيرد كه ضايع بشوند.
■ما با خواندن دو ركعت نماز چنان غرورى در وجودمان مىآيد كه خيال مىكنيم بايد چهار قبالۀ بهشت را به ما بدهند كه به چهار نسلمان انتقال بدهيم!
در حالى كه آنهايى كه راه رفتهاند، با وجود تمام كارهايشان، از غرور سرشار نمىشوند. آخر چه غرورى؟ ما كه براى هيچها در اين عالم عمرى را دادهايم، وقتى كه براى او يك لحظه مىآوريم، چه مىخواهيم به ما بدهند؟! گيرم كه خدا در گذشته به ما چيزى نداده و در آينده هم چيزى ندهد، مگر آنها كه ما برايشان مردهايم و فانى شدهايم، چه دادهاند و چه مىدهند!؟
■● #بهاررويش ص۱۰۷●■
* حضرت علی(علیه السلام) به همراه حضرت زهرا(صلی الله علیه وآله) ، امام حسن(علیه السلام) ، امام حسین(علیه السلام) و کنیز خود سه روز روزه گرفتند و افطاری خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند و خود با آب افطار نمودند!
■روز بيست و پنجم ماه ذى الحجّه، روزى است كه سوره «انسان» که به نام های «هل اتی» و «دهر» نیز مشهور است در شأن اهل بیت نازل شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●" گاوپرستى و خودپرستى "●□
□●هنديان و هندوان فرهيخته هيچگاه گاو پرست نبوده اند
بلكه گاو را فرشته اى مى دانستند
كه تمامى وجودش براى آدميان
خير و بركت و نعمت و رحمت است.
و حرمت مى نهادند حضور آن حيوان معصوم را
كه شير او ايشان را خوشترين شراب است
و به پاى همت او زمينشان شخم مى خورد
و به نيروى او ارابه هايشان در حركت مى آيد
و بارهايشان به منزل مى رسد.
و صداى بم و پرهيبتش
از هر صداى باس و باريتون
كه آدميان بدان فخر مى كنند برتر است.
و هنگامى كه صدايش در مزرعه مى پيچد
همه روستاييان از روح زندگى سرشار مى شوند.
و همه گناهان كرده و ناكرده شان
در پاكى و زلالى آن بانگ غريب محو مى شود
و هنگامى كه در مزرعه نشسته است و نشخوار مى كند
هنرمندان پيكر تراش از شرمِ پيكر خوش آهنگش
تيشه هنر به كنجى مى افكنند
و به ستايش اندام دلپذيرش مى نشينند
آرى هندوان و هنديان هيچگاه گاوپرستى نمى كردند.
□●بلكه اين محمودها و مسعودها
و جاه طلبان و زرپرستان تاريخ بودند كه
گوساله سامرى را مى پرستيدند
و جان و مال آدميان را
در پاى آن گوساله قربانى مى كردند.
□●بت پرستى همان خودپرستى است
و خودپرستى است كه كبر و غرور مى آورد
و حسد را برمى انگيزد
تا آن را كه والاتر و زيباتر است و داناتر است
از ميدان بدر كند.
□●خودپرستى است كه حرص مى زند
تا بيشتر و بيشتر آنچه را كه هيچ مصرفى ندارد
به چنگ آورد.
وسواس خودپرستى است كه مقام و منصب مى جويد
و خودپرستى است كه از بيمارى مهلك فرعونيت رنج مى برد
و چون افتخار بندگى ندارد دعوى خدايى مى كند
و دردى بر دلش هست
كه جز به كرنش و احترام دروغين مردمان فرومايه ساكن نمى شود.
و يكسر مى رود تا در رود نيل زمان غرق شود.
□●اينهاست حقيقت بت پرستى
در حالى كه ما به گفته پروين اعتصامى:
●بت ساختيم در دل و خنديديم
●بر كيش بد برهمن و بودا را
□●نوشته حسین الهی قمشه ای●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □حالا چه گرفتاری ای در این چهار #مرغ است که باید آنها را بکشیم: ○نماید هر یک
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□حالا از اینجا #تفسیرِ_انفسی را شروع می فرمایند که مبادا دنبال این باشی که واقعا چهارتا #مرغ را بگیری و بکشی ؛ خیر؛ آن چهارتا مرغ در درون حضرتعالی هستند.
○ترا هر چهارمرغ اندر نهاد است
○که روحت از عروجش اوفتادست
□این چهار #صفتِ_حیوانی در درونِ خودت هست، این کشتن هنر است نه اینکه تفنگ بدست بگیری و یک #کرکس را بیندازی؛ خیر.
□به شکارِ حیوانِ بیشه رفتن هنر نیست. یک سنگ برداری و در روز #عرفات در #مشعر و #منا، به آن ستونِ سنگی یا خاکی یا سیمانی بزنی هنر نیست؛ #شیطانِ درونِ خودت را بزن. تا از صفات حیوانی به در آئی. آن آجر را سنگ زدن که مشکلی ندارد، هر کسی چند روزی برود این کار را می کند، الان هم که ماشاءالله اینقدر برویم و برویم فراوان شده است، خوب حالا برویم و برگردیم، نتیجه چیست؟ فَتَحَصَّلَ مِمّا عَمِلتَ؟ از آنچه که کردیم چه شده است؟
○ترا هر چهار مرغ اندر نهاد است ○که روحت از عروجش اوفتادست
□این چهار تا نمی گذارند تو بالا بروی، اگر این چهار تا گذاشتند و از دستشان در رفتی به بالای #کوهِ_معرفت می رسی.
□چرا به جناب ابراهیم خلیل گفتند این چهار مرغ را بکش و ببر بالای ده تا قُلّۀ کوه بگذار؟ آخر قلۀ کوه یعنی چه؟ یعنی #ماوراء_طبیعت و #عوالم _وجودیِ_مافوق، آنها قلل و کوه های وجودیِ عالم اند.
□اگر می خواهی از این #دشتِ_عالَم_طبیعت در بروی و #خروج_از_عادت بیابی و از عادت درآئی و به آن قله های عوالم وجودیِ مافوق برسی که #عروج_انسانی ات باشد و اِنّا اِلَیهِ راجِعون و #معراجِ تو باشد، راهش کشتن این چهار مرغ درون است.
□وقتی کشتی حالا بالا می روی! این چهار مرغ را ببر بالای ده تا قله بگذار، وقتی به #حقایقِ_عالَمِ_توحیدی می رسی می بینی چه عجب، تمامِ آنها را که کشتی حالا زنده شان کن،حالا می فهمی زندگی یعنی چه؟ حالا به حیوانات طور دیگری نگاه می کنی. حالا وقتی می گوید من کیستم، طور دیگری خودش را می بیند.
□الان وقتی به من و شما بگوید من کیستم، می گوئیم خوب همین هستم که می بینی؛ می خورم، راه می روم، حرف می زنم و ... ، من من هستم دیگر، من کیستم ندارد!
□بعد وقتی از این در رفت و بالا رفت و حقایقِ وجودی اش مکشوف شد می گوید عجب! پس تا حالا می گفتی من من هستم، همان مقدار نبود، من من ها بودم. که بالای ده تا قله بگذار؛
□این ده تا قله چیست؛ که جناب #قوۀ_عاقله بیاید این پنج #حس_ظاهری و آن پنج #حس_باطنی، همگی را عقلانی کند، بعد می بینی عجب، این پنج حس ظاهریِ تور شکار و آن پنج حس باطنی تور شکار که در نشئۀ ظاهری و عالَم خواب، تو را با عالَم، خویت داده بود و با عالَم عادت کردی که صبح تا غروب ببینی و بشنوی و بچشی و ببویی و لمسش کنی، شب هم در خواب همینطور، که اَشکال و صُور و حیوانات و مار و عقرب و ... را ببینی! نخیر،
□انسان باید از اینها در بیاید تا به قله های عروجی انسان برسد، بعد می بیند خروج از عادت عجیب لذتی داشت؛ منتها تا از این عادت در آئیم سخت است.
□از مادر که متولد شدیم چقدر بر مادر عزیز و نازنین سخت گذشت تا متولد شویم، چقدر جان به لب آورده است؟! خیلی زجر کشیده است! حالا من و شما هم بخواهیم از #رحمِ_طبیعت که با آن خو کرده ایم زاییده شویم حالا می بینیم زائیدن مادر چقدر درد داشت. حتی اگر بگوئیم این #تولد_دوم هزار برابر آن اولی درد دارد و زجر دارد کم گفته ایم! هزار برابر چرا؟
○الهی جان به لب آمد تا جام به لب آمد
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○روز بیست و ششم، بیست و هشتم و بیست و نهم○□
□روایت شده است: «در هر کدام از روزهای بیست و ششم، بیست و هشتم و بیست و نهم یکی از دشمنان اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نابوده شده است.» کسی که ایمان کامل به ولایت آنان، که از جانب خدا می باشد، دارد، باندازه محبت و ارادتی که به آنان دارد از نابودی دشمنانشان مسرور و بخاطر آن سپاسگزار خداوند خواهد بود.
□المراقبات□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ مَولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَولادَهُ المَعْصومین عَلَیْهِم السَّلاَم□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت چهارم
بخش ششم
● روايتى در ذيل آيه (يمحق الله الربوا و...)
و در تهذيب و فقيه از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده شخصى درباره آيه شريفه : ((يمحق الله الربوا و يربى الصدقات ...)) از آن جناب كرد كه چگونه خدا ربا را كاهش داده و نابود مى كند با اينكه به قول بعضى ها ما مى بينيم مال رباخواران روز به روز بيشتر مى شود؟ فرمود: چه نقصانى شديدتر از نقصان يك درهم ربا كه دين آدمى را ناقص مى كند و از بين مى برد و اگر هم بخواهد توبه كند همه مالش از بين مى رود و فقير مى شود.
مؤلف : اين روايت بطوريكه ملاحظه مى كنيد منظور از ((محق )) نقصان را به ((محق )) تشريعى تفسير كرده و مى فرمايد هر چند مال در نزد رباخوار زياد مى شود، اما شرعا مال او نيست و تصرفش در آن اموال حرام است در مقابل ربا صدقه قرار دارد كه منظور از ارباء و زياد شدن آن زياد شدن تكوينى است و اين با بيان قبلى ما (كه گفتيم : محق در آيه عموميت دارد)) منافاتى ندارد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 653
و در مجمع البيان از على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا در كار رباخوارى پنج نفر را لعنت كرد يكى خورنده آن و دوم خوراننده اش سوم و چهارم دو شاهد و پنجم نويسنده اش را.
مولف : اين معنا در الدر المنثور هم به چند طريق از آن جناب روايت شده است .
و در تفسير عياشى از امام باقر (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: خداى تعالى مى فرمايد: منم آفريدگار هر چيز و غير خودم را موكل بر هر چيز كرده ام مگر صدقه را كه خودم آن را به دست خود مى گيرم هر چند كه مرد و زنى نيمه اى از يك خرما صدقه دهند، من آن را تربيت مى كنم ، و نمو مى دهم ، همانطور كه مردى از شما گوساله و يا كره اسب از شير گرفته خود را تربيت مى كند، تا آنجا كه وقتى در قيامت از نمو دادنش دست بر مى دارم ، به قدر كوهى بزرگتر از احد شده باشد.
و نيز در آن كتاب از على بن الحسين (عليهماالسلام ) از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده كه فرمود: خداى تعالى صدقه شما را رشد مى دهد، همانطور كه شما فرزند خود را تربيت مى كنيد، بطوری كه صدقه شما آنقدر بزرگ شود كه كوهى چون احد گردد.
مؤلف : اين معنا از طرق اهل سنت از عده اى از صحابه چون ابى هريرة و عايشه و ابن عمر و ابى برزه اسلمى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●علم ریاضی از دیدگاه علامه حسن زاده●■
■مگر می شود ما دین را از ریاضیات جدا بدانیم ؟ حدیث شریفی است در کافی که امام صادق به یکی از اصحاب فرمودند که فلانی « اشیاء همه به هندسه آفریده شده اند » فرمود هندسه یعنی چه امام فرمودند یعنی مقدار واندازه .
■عالم همه به اندازه است تمام کلمات تمام ذرات هرچه هست همه به قدر وبه اندازه آفریده شده است . و مرحوم علامه شعرانی در مورد میرزا حبیب الله ذوالفنون می فرمودند : سوالات ریاضی از گوشه وکنار واطراف واکناف فرستاده می شد و ایشان جواب می داد در مخروطات در هندسه های فضایی و مسائل بسیار مشکل در حوزه ها این طور نیست که ریاضیات نباشد البته نه به آن صورت که در متقدمین بوده ، بوده اما به کلی منقطع نشده و امیدواریم ان شاء الله دوباره نُضج بگیرد و پیش برود .
■خدای سبحان در چند جای قرآن کریم خود را به علم شریف حساب متصف فرموده است مانند «انّ الله سریع الحساب » آری صنع احسن عالم کیانی و نظم اتم نظام ربّانی بر اساس استوار حساب و اندازه است . تار وپود فعل حق تعای شأنه حساب واندازه است که در متن خلقت عالم وآدم پیاده شده است و خلاصه اینکه مبنای کلمات کتاب تکوینی و تدوینی نظام هستی مبتنی بر اساس استوار ریاضیات است . علم به قوانین حسابی و قواعد مسایل عددی در تقویت نفس انسانی از اعاظم وسائل است .به خصوص علم هندسه که در تعدیل و تقویم ذهن و فکر وقلم وبیان تأثیری به سزا دارد .
■حکما وفلاسفه بزرگ گفته اند : برای رسیدن به معرفت حقایق اشیاء فکر را باید به علوم ریاضی ورزش داد آری علوم ریاضی برای حکیم مثابت مسطره برای خطاط است .همچنان که مسطره ؛ مشّاق را از کجی وبی نظمی در کتابت حروف و انحراف سطور حافظ است ؛علوم ریاضی نیز فکر را از خطا و اعوجاج وانحراف باز می دارند و به آن استقامت و اعتدال می دهند .
■انسانهای ورزیده در علوم ریاضی ؛ صاحب رأی صائب و نظری ثاقب و کم گوی وگزیده گوی و دیر گوی و نکو گوی می شوند مثلاً عبارات خواجه طوسی به فارسی وعربی ؛ چنان سخت بنیاد و استوار است که گویی به جای مرکّب ؛ سرب مزاب به کار برده است.
■محصلین علوم دینی نیز احتیاج مبرم به تحصیل ریاضیات از هندسه و حساب وهیأت دارند .اکثر کارهای بشر دیروزی وامروزی مبتنی بر ریاضیات است . این علوم ریاضی است که اساس نظام اجتماع بشری است.
■●کتاب گفتگو با علامه حسن زاده آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□
□در ایام جوانی شبی در بیابان راه میرفتم و با خود فکر میکردم این چیست که یک ساعت علی علی میگوییم و ساعت بعد، عُمَر عُمَر میگوییم و از پول دنیا حرف میزنیم. (عُمرِ دنیا یعنی عُمَر. یک یا علی که گفتی، عُمَر و عُمر دنیا و دنیا و جهنّم، همهاش رفت که رفت.)
□به خودم میگفتم مگر قدّ علی و عُمَر، یکی در خوبی و دیگری در بدی، هماندازه است که یک بار علی علی میگوییم و یک بار لعن به عُمَر میکنیم؟ به خودم گفتم آیا میشود ولو یک سر سوزن هم که هست، علی بلندتر باشد؟ گفتم خدایا میشود یک خرده هم که شده، علی بلندتر باشد؟
□دیدم همهی پیغمبران گفتهاند علی بلندتر است. من عرض کردم خدایا من همان یک خورده را که عمر آنجا وجود ندارد، دوست دارم. آنجا صلواتی است که در مقابلش لعن نیست. اصلاً یاد غیر از علی را نمیکنی که لعنش کنی. این داغ را بر دل غیر میگذاری که حتّی با لعن کردن هم که شده، یادش کنی.
□●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○روز آخر ذی حجّه○□
□در این روز #دو_رکعت_نماز روایت شده است که اهل مراقبت آن را مهم می شمارند. در هر رکعت یک بار «فاتحه الکتاب»، ده بار«قل هو اللّه احد»و ده بار «آیة الکرسی» خوانده و پس از نماز این دعا را می خوانیم:«اللّهمّ ما عملت فی هذه السنة من عمل نهیتنی عنه و لم ترضه و نسیته و لم تنسه، و دعوتنی إلی التّوبة بعد اجترائی علیک، اللّهمّ فإنّی استغفرک منه فاغفر لی، و ما عملت من عمل یقرّبنی إلیک فاقبله منّی، و لا تقطع رجایی منک یا کریم»
این دعا با اندکی اختلاف و بگونه ای دیگر نیز روایت شده است.
□سفارش به انجام این عمل در این روز خود گواه خوبی بر صحت روایت است. زیرا در روایات دیگری نیز داریم که بطور عموم سفارش به جبران اعمال یک روز یا یک ماه در آخر آن، می نماید. و چه بهتر که در پایان سال اعمال یک ساله را جبران نماییم. بنابراین با توجه به مناسبت این نماز و دعا با آخر سال، می توان بخوبی صحت و اعتبار این روایت را فهمید. روایت شده است: «کسی که این نماز را گزارده و این دعا را بخواند، شیطان می گوید: وای بر او تمام زحمات یکساله مرا به باد داد و سال گذشته نیز به خیر او گواهی می دهد».
□ای کسی که به خدا و دین او ایمان داری از پروردگار خود و اولیای او بخاطر این معارفت بگونه ای تشکر کن که بخاطر هیچ نعمت دنیایی اینطور تشکر نکرده باشی. و با خود بیندیش که اگر در این سال با حوادثی روبرو می شدی که احتمال هلاکت یا اسارت و قتل تو وجود داشت ولی دوستی مهربان عمل آسان و چند کلمه ای را به تو می آموخت و می گفت: اگر این عمل را انجام داده و این کلمات را بگویی، تمام بلاهایی را که ممکن است به آنها دچار شوی، از تو دور کرده و تمام اموالت را که از بین رفته به تو برگردانده، بهترین زندگی را برایت فراهم کرده، دارایی و سلطنت و آسایش جاوید و بالاتر از این ها، زندگی شیرین و جاویدان به تو خواهد داد، عملی که این دوست به تو پیشنهاد کرد، چه ارزشی داشت و به این دوست چقدر علاقه پیدا می کردی. آیا این عمل را بر کیمیا ترجیح نداده، و آیا این دوست را باندازه کسی که به تو کیمیا بدهد، بزرگ نمی دانستی؟
□با ترازوی عقل خود عمل آسانی را که امامت به تو آموخته و اثرش را برای تو گفته است، بسنج و ببین آیا می توانی در کیمیا این اثر را بیابی. مهمترین کار کیمیا ثروت بخشیدن و آسان نمودن کارهایی است که با پول می توان انجام داد. و در بیماریها و بلایا که از پول کاری ساخته نیست کیمیا هم ارزش ندارد.
این فرصت را غنیمت شمرده و از پروردگار و پیامبر و امامت بمقدار این نعمت و منت بزرگ سپاسگزاری نما. آنان تو را به راههای نجات، رسیدن به کاملترین سعادتها و بالاترین درجات راهنمایی نموده اند. و عطا و بخشش، تشکری مناسب و شایسته خود می طلبد. ولی آیا کسی می تواند سپاسگزار حتی کوچکترین نعمت خدای متعال باشد، گرچه عبادت جن و انس را انجام داده باشد. بنابراین همراه با شرمساری بخاطر ناتوانیها و کوتاهیهای خود، از هیچ سعی و تلاشی دریغ نکرده و بدان تلاش و کوشش تو نیز نعمتی از نعمتهای اوست.(۱)
□المراقبات□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○روز آخر ذی حجّه○□ □در این روز #دو_رکعت_نماز روایت شده است که اهل مراقبت آن را مهم می شمارند. در
□○روز آخر ذی حجّه○□
□با وجود این که به اصل این لطفها و بخششهای بزرگ ایمان داریم ولی با بی اهمیتی و بسادگی از کنار این اعمال می گذریم. این بی اعتنایی از چند چیز سرچشمه می گیرد که تعدادی از آنها عبارت است از:
[ #الف -] عدم اطمینان به پاکی عمل از آفات مختلف که باعث می شود انسان بخاطر این آفت ها عمل را انجام ندهد.
[ #ب -] گاهی بعلت اینکه ممکن است بعد از انجام عمل دچار آفتی شود آن را انجام نمی دهیم. آفاتی از قبیل یادآوری و عجب به آن یا انجام گناهانی که عمل را از بین می برد. همان چیزی که در این آیه آمده است: «به سوی کارهای ایشان رفته و همه را مانند گردی، پراکنده و نابود می سازیم.»«» [ #ج -] گاهی بعلت اینکه ممکن است گناهی انجام داده باشیم که خداوند به ما گفته باشد: «هر کاری می خواهی انجام بده که بعد از این تو را نمی آمرزم» عمل را انجام نمی دهیم.
[ #د -] گاهی هم بعلت اینکه یک عمل جانشینی دارد که پاداش آن با آن عمل یکسان یا بیش از آن است، و بجهت فراوانی این اعمال آنها را انجام نمی دهیم. چه خدای بزرگی که بخاطر فراوانی نعمتهایش، نعمتهای او را که اهمیت می دادند.
[ #ه -] گاهی نیز ممکن است بگوییم: شاید از کسانی باشیم که تقدیر ما بد عاقبتی بوده، و بی ایمان از دنیا خواهیم رفت و در نتیجه اعمال خیر ما بی ارزش می گردد. و باین ترتیب عمل خیر را ترک کنیم.
این احتمالات وجود دارد، و اگر منافع بزرگی در کار باشد، گرچه احتمال نرسیدن به آن نیز وجود داشته باشد، عاقلان برای رسیدن به آن تمام سعی خود را بکار گرفته و بگونه ای برای بدست آوردن این منافع احتمالی تلاش می کنند که در مورد منافع اندک قطعی چنین نمی کنند.
□بهمین جهت است که می بینیم آنان بخاطر نعمتهای احتمالی و نسیه آخرت به زیباییهای نقد دنیای حاضر رغبتی نداشته و آخرت محتمل را بر دنیای مقطوعت گرامی داشت. و آنان را بگونه ای به ما معرفی نمود که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمانده و بدین وسیله دین ما را کامل و نعمتهای خود را بر ما تمام کرد. خدای را شکر آنگونه که خود می پسندد.
□شکرگزاری به درگاه خداوند در این روز و مانند آن با #روزه، #نماز_شکر و #سجده_های آن است. ولی مهم، #شناختن_قدر_نعمت است آنگونه که باید. و این مطلب با اندیشه و دانش تحقق می یابد. و آنگاه که نعمت را شناخت آن را بزرگ می داند. و از راههای بزرگ دانستن نعمت عبادت کردن است.
□المراقبات□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○شما سوار مقام بشو، مقام سوار شما نشود○□
□○باید خدمتگزار اینها [مردم]باشیم و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم ... شما سوار مقام بشو مقام سوار شما نشود. این دو تا مثل راکب و مرکوبند. اگر انسان روحیه اش طوری باشد که سوار بشود بر هر مقامی که برای او پیش می آید و مهار کند او را، این به سعادت نزدیک می شود. و اگر روحیه ضعیف باشد و وقتی که به یک مقامی رسید او سوار آدم بشود، او هر جا دلش بخواهد انسان را می برد تا به هلاکت می رساند. من از خدای تبارک و تعالی استدعا میکنم که شما را موفق کند به اینکه خدمت بکنید به این خلق.
□○صحیفه نور،جلد ۱۵،صفحه ۸۲
بیانات امام خمینی(ره) در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری برادر محمد علی رجایی
مورخ:۱۳۶۰/۰۵/۱۱○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○مرا که راهی بَزم عــــزای اربابم
○برای زود رسیدن، کمی توان بدهید
○اگر خــــــدای نکرده، در آخرِ خطم
○به جانِ اشک سه ساله ، مرا امان بدهید!
#علی_اکبر_لطیفیان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ مَولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَولادَهُ المَعْصومین عَلَیْهِم السَّلاَم□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei