کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 284 سوره بقره بخش پنجم ● نقد روايات مذكوره و اثبات بطلان قول به منسوخ شدن به آيه كريمه ((ان ت
● آيات 286 - 285، سوره بقره
قسمت اول ، بخش اول
ءَامَنَ الرَّسولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كلُّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَئكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسلِهِ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِّن رُّسلِهِ وَ قَالُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا غُفْرَانَك رَبَّنَا وَ إِلَيْك الْمَصِيرُ(285)
لا يُكلِّف اللَّهُ نَفْساً إِلا وُسعَهَا لَهَا مَا كَسبَت وَ عَلَيهَا مَا اكْتَسبَت رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطأْنَا رَبَّنَا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لا تُحَمِّلْنَا مَا لا طاقَةَ لَنَا بِهِ وَ اعْف عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا أَنت مَوْلَانَا فَانصرْنَا عَلى الْقَوْمِ الْكفِرِينَ(286)
● ترجمه آیات
پيامبر به آنچه خدا بر او نازل كرد ايمان آورده و مؤمنان نيز همه به خدا و فرشتگان خدا و كتب و پيغمبران خدا ايمان آوردند و (گفتند) ما ميان هيچ يك از پيغمبران خدا فرق نمى گذاريم ، و همه يك زبان و يك دل در قول و عمل اظهار كردند كه ما فرمان خدا را شنيده و اطاعت كرديم ، پروردگارا!، آمرزش تو را مى خواهيم و مى دانيم كه بازگشت همه به سوى تو است .(285)
خدا هيچ كس را تكليف نكند مگر به قدر توانائى او (و روز جزا) نيكى هاى هر شخصى به سود خود او و بديهايش نيز به زيان خود او است . بار پروردگارا! ما را بر آنچه كه از روى فراموشى يا خطا انجام داده ايم مؤاخذه مكن ، بار پروردگارا! تكليف گران و طاقت فرسا چنانكه بر گذشتگان نهادى بر ما نگذار، بار پروردگارا! بار تكليفى فوق طاقت ما را به دوش منه و بيامرز و ببخش گناه ما را و بر ما رحمت فرما تنها سلطان ما و يار و ياور ما توئى ، ما را بر (مغلوب كردن ) گروه كافران يارى فرما.(286)
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 679
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيات 286 - 285، سوره بقرهقسمت اول ، بخش اول ءَامَنَ الرَّسولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّب
● آيات 286 - 285، سوره بقره، قسمت اول ، بخش دوم
بیان آیات
● توضيح معنايى كه اين دو آيه در صدد بيان آن هستند
گفتار در اين دو آيه خلاصه مطالبى است كه غرضى را بطور مفصل بيان مى كرد، در سابق هم گفته بوديم كه غرض اين سوره بيان اين معنا است كه حق عبادت خداى تعالى اين است كه عبد، به تمامى آنچه او به زبان پيامبرانش بر بندگانش نازل كرده ايمان آورد، بدون اينكه ميان پيامبران او فرقى بگذارند و اين غرض ، همان غرضى است كه آيه اولى تا كلمه ((من رسله )) ايفا نموده ، و در سوره قصص هم مخالف اين دستور را از بنى اسرائيل حكايت مى كند كه با اينكه انواعى ازنعمت ها از قبيل كتاب و نبوت و ملك و غير آن را به ايشان داده بود، آنان اين نعمت ها را با عصيان و تمرد و شكستن ميثاقها و كفر، تلافى كردند، و اين همان معنائى است كه ذيل آيه اول و همه آيه دوم به آن اشاره نموده ، مى فرمايد: بايد بندگان براى اجتناب از آنها به خدا پناه ببرند، بنابراين ، آخر آيه به اولش و خاتمه اش به آغازش برمى گردد.
از اينجا خصوصيت مقام بيان در اين دو آيه روشن مى شود، توضيح اينكه خداى سبحان سوره را با صفتى شروع كرد كه واجب است هر فرد با تقوائى متصف به آن صفت بوده باشد، و آن صفت عبارت است از اينكه بر بنده خدا واجب است از عهده حق پروردگار برآيد.
مى فرمايد: بندگان با تقواى او، به غيب ايمان دارند و نماز را بپا مى دارند، و از آنچه خدا روزيشان كرده انفاق مى كنند، و به آنچه بر پيامبر اسلام و ساير رسولان نازل كرده ، ايمان مى آورند، و به آخرت يقين دارند. و به دنبال چنين صفتى است كه خدا آنان را مورد انعام قرار داده و هدايت قرآن را روزيشان كرد، و دنبال اين مطلب به شرح حال كفار و منافقين پرداخت ، و سپس بطور مفصل ، وضع اهل كتاب و مخصوصا يهود را بيان كرد، و فرمود كه خداى تعالى با هدايت كردن آنان بر ايشان منت نهاد، و با انواعى از نعمت ها گرامى شان داشت ، و مورد عنايات عظيمى قرار داد، ولى در مقام تلافى ، جز با طغيان و عصيان نسبت به خدا و كفران نعمت ها و انكار او و رسولانش و دشمنى با فرشتگانش و تفرقه انداختن ميان رسولان و كتب او بر نيامده ، و عكس العملى نشان ندادند، خداى تعالى هم همانگونه با آنان مقابله كرد، كه با تكاليفى دشوار و احكامى سخت ، از به جان هم افتادن ، و يكديگر را كشتن و به صورت ميمون و خوك مسخ شدن ، و با صاعقه و عذاب آسمانى معذب نمودن ، محكومشان نمود.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 680
سپس در خاتمه سوره ، به همين مطالب برگشته ، بعد از بيان وصف رسول و مؤمنين به او مى فرمايد: اينها بر خلاف آنان هستند، اينان هدايت و ارشاد خدا را تلقى به قبول و اطاعت كرده ، به خدا و ملائكه و كتب و رسولان او ايمان آوردند، بدون اينكه ميان هيچ يك از پيامبران فرق بگذارند، و با اين طرز رفتار، موقف خود را كه همانا موقف بندگى است كه ذلت عبوديت و عزت ربوبيت بر آن احاطه دارد، حفظ كردند، چون مؤمنين در عين اينكه به تمام معنا دعوت حق را اجابت كرده اند، به اين مطلب اعتراف دارند كه از ايفاى حق بندگى و اجابت دعوت خدا عاجزند، چون اساس و پايه هستيشان بر ضعف و جهل است .
و به همين جهت گاهى از تحفظ نسبت به وظائف و مراقبت از آن كوتاهى مى كنند، يا فراموش مى كنند، يا دچار خطا مى شوند، و يا در انجام واجبات الهى كوتاهى نموده ، نفسشان با ارتكاب گناهان به ايشان خيانت مى كند، و ايشان را به ورطه غضب و مؤاخذه خدا نزديك مى سازد، همانطور كه اهل كتاب را قبل از ايشان به آن نزديك ساخت ، از اين جهت به ساحت مقدس خدا و به عزت و رحمت او پناه مى برند از اينكه ايشان را در صورت خطا و نسيان مؤ اخذه فرمايد، و در خواست مى كنند به خاطر خطا و نسيان ما را به تكاليف دشوار مكلف مفرما، و به عذاب هائى كه طاقتش را نداريم معذب مدار، و ما را عفو كن ، و بيامرز، و بر قوم كفار پيروز كن .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□محفوظ باشید از همه آفات و بلیات از همه شرور و فِتَن، خداوند از شیاطین جن و انس همه را حفظ کند از بلیات دنیویه و اخرویه، صوریه و معنویه، ظاهریه و باطنیه، همه را حفظ کند إنشاءالله، همه را از متمسکین به قرآن و عترت قرار بدهد، از اینها جدا نشوند، که گرگها اینها را ابلاع میکنند(میبلعند).
□خیلی خیلی خیلی باید ملتفت باشید، که مبادا از چشم و بالی که خدا «[إِنّی] تارِکٌ فیکمُ الثِقْلَیْن» خدا برای ما قرار داده است، از اینها جدا نشوید، و إلا در دارالضیافه ذئاب (مهمانخانه گرگها) قرار میگیرید.
□همیشه ملتفت باشید از قرآن و اهلبیت علیهمالسلام که یکی است باطنشان، جدا نشوید. به اینطرف و آن طرف نروید. دروغ میگویند، به فانیات تعلق دارند، حرفشان یا باطل است یا دروغ!
□فقهرا با کفار و اتباع کفار و اشباه کفار، ابداً صداقت و به حسب معنا رفاقت و دوستی نداشته باشید. و اگر با آنها یک مصاحبتی کردید، در مقام این باشید که شما باطلشان را بگیرید و حقتان را به آنها بدهید، نه اینکه آنها باطلشان را به شما تزریق کنند، و حق شما را از دستتان بگیرند.
□از خداوند میخواهیم که سلامتی مطلقه و سعادت مطلقه را برای همه شما و همه شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار بدهد.
□○بیانات در دیدار با جمعی از بانوان○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□..انسان به فعليت رسيده قرآن ناطق است ؛ و امام صادق (عليه السلام ) فرمود: من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك ليلة القدر.
□مبانى عقلى و نقلى داريم كه منازل سير حبى وجود، در قوس نزول ، معبر به ليل و ليالى است ؛ چنانكه در معارج ظهور صعودى ، به يوم و ايام ، بعضى از ليالى ليالى قدرند، و بعضى از ايام ايام الله .
از اين اشارت در " انا انزلنا فى ليلة القدر" و در حديث مذكور و نظائر آنها تدبر بفرما، اقرا وارق
□اين فاطمه (عليها السلام ) كه ليلة القدر يازده كلام الله ناطق است ، كه امام صادق فرمود: كسى حق معرفت به آن حضرت پيدا كند، يعنى بدرستى او را بشناسد، ليلة القدر را ادراك كرده است
□چه مرد و چه زن بايد خودش را تزكيه نمايد و حلقه بندگى در گوش كند. فيض حق وقف خاص كسى نيست ؛ به قول شيرين حكيم ابوالقاسم فردوسى :
●فريدون فرخ فرشته نبود
●به مشك و به عنبر سرشته نبود
●به داد و دهش يافت آن نيكويى
●تو داد و دهش كن فريدون تويى
□●رساله انسان و قرآن
استاد علامه حسن زاده ی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#میوه
□●امشب در جلسه ی فیض یکی از اولیای حسینی الهی روحی له الفدا، در حین سخنان پر درّ و گهرش، چنین به دل آمد که:
□●حضرت عصمة الله کبری فاطمه زهرا ثمره ی شهود حضرت ختمی مرتبت مر ذات حق تعالی راست، در مرکزی ترین نقطه ی دایره ی ولایت، اعنی فاطمه نتیجه ی نتیجه ی نظام هستی، و عصاره ی عصاره ی وجود حق تعالی ست.
□●و شنیدم که فرمود فاطمه راکب مرکب ولایت است، و از این سخن این به دل آمد که، حضرت زهرا مُظهر حقیقت ولایت بوده، و مابقی معصومین مَظهر مقام ولایت اند، فتدبر.
□●و ایضاً سمعت عنه فی بیان سرّ هذا الکلام: «لاتسبّوا عليّاً، فإنّه ممسوس فى ذات الله تعالى»، فانه قال: النکاح فی بین علی و فاطمه سرّ المکنون هذا الحدیث، لا یکشف الا لمن ینظر و یشهد بعین العلوی. فافهم.
#فواکه_العرفان
#احسان
□و يكبار (حضرت استاد حاج سید هاشم حداد) فرمودند: خوب است انسان كه صدقات مستحبّه و خيرات خود را ميدهد، از پاكترين اقسام اموال خودش باشد. سوا كردن مال و قسم پست و مشكوك را به فقرا دادن بالاخصّ به سادات روا نيست. اتّفاقاً اين در وقتي بود كه حقير مالي را به عنوان صدقات مستحبّه و امور خيريّه از ناحيۀ خود براي سيّدي فرستاده بودم، و در وقت تعيين آن، قسمت پاك و بدون شبهه را براي خود، و قسمت مشتبه و مجهولُ الحال را براي آن سيّد انتخاب نموده بودم. و خدا ميداند كه از اين عملِ من جز خود من و خدا كسي مطّلع نبود. ايشان بواسطۀ اين إخبار، هم مرا مطّلع بر امر پنهاني نمودند و هم دستور عمل به آيۀ قرآن را دادهاند كه:
□لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّي' تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ□
□«ابداً شما به بِرّ و نيكي نميرسيد، مگر زمانيكه در راه خدا انفاق كنيد از آنچه را كه دوست ميداريد!».
□●روح مجرّد
#علامه_طهرانی●□
□اقول: دین و کیش نفس همواره همین است که خود را بر همه ترجیح داده، و همیشه فقط خود را در نظر میگیرد. حال ای عزیزی که در پی توحید و ولایتی، بدانکه اگر نتوانی از مال و اموال ناچیزت بگذری، مطمئنا نخواهی توانست از حجاب غلیظ جان و دل عبور کنی.
□اندوختن اموال یکی از علل ترس تو از آینده، و عدم اعتمادت بر پادشاهی ست که غنی و کریم است. پس کم کم، و آهسته آهسته بخشش و گذشت را بر نفست القا نموده، و خود را از این زندان تاریک برهان.
#علامه_حسن_زاده_آملی
□مردم شما را می بینند،
دهن شما را،
قلمتان را،
صورتتان را،
رفتارتان را،
گفتارتان را،
آثار این نشئه تان طوری باشد که شما را ببینند بگویند:
اینها جعفری اند.
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیةالله سیّدعلی شوشتری در کلام آخوند خراسانی رضوان الله علیهما○□
□○«ما چون به درس شیخ (انصاری) می رفتیم، در بین حضّار سیّدی بود بسیار موقّر و ساکت که در گوشه ای می نشست؛
□○و با آنکه بسیاری از شاگردان شیخ در بین بحث سخن می گفتند، او هیچ نمی گفت و ما چنین می پنداشتیم که او مرد بصیر و بافهمی نیست و فقط برای عظمتِ درس شیخ حاضر می شود و لذا هیچ تکلّم نمی کند.
□○لیکن پس از رحلت شیخ چون او بجای شیخ درس را شروع کرد، و از همانجا ادامه داد، و ما در محضرش حاضر شدیم، دیدیم عجیب دریای موّاجی است در تحقیق و تدقیق و سعۀ اطّلاع و قدرت فکر و دقّت نظر!
□○«مهر تابان» ص ۳۰○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●حکایت طی الارض پیرمرد پینه دوز از زبان آیت الله بهجت●□
□●حضرت #آیت_الله_بهجت می فرمود که در نجف پاره دوزی بود که شب های جمعه به کربلا می رفت و هر هفته روضه ای در منزل خود برگزار می کرد. یکی از علما می گفت که مطلع شدم این آقا طی الارض دارد. نقشه ای کشیدم مراقبش شدم؛ عصر پنج شنبه زمانی که می خواست از نجف به کربلا برود پاکتی به ایشان دادم و گفتم به محض رسیدن به کربلا، این پاکت را به فلان کفشدار بده و بگو که زود باز کند.
□●فرزند حضرت #آیت_الله_بهجت بعد از نقل این ماجرا از زبان پدر افزود
این عالم می گفت هفته بعد این پاره دوز را به ناهار دعوت کردم و به او گفتم از آنچه داری به ماهم بگو! من از طی الارض شما می خواهم. به او گفتم پاکتی که هفته قبل به شما دادم به شخصی که در نجف بود گفتم که زمانی که پاکت به دستت رسید ساعت آن را یادداشت کن و شما ساعت ۶ از اینجا حرکت کردی چگونه شش و پنج دقیقه به کربلا رسیدی؟ شما بین نجف و کربلا را چگونه به این سرعت رفتید؟ مشخص است که طی الارض داری!
□●بله آن پاره دوز مقاماتی داشت. انسان هایی وجود داشتند که اینگونه مقاماتی داشتند. افرادی هم ممکن است هیچ بویی از انسانیت نبرده باشد؛ مثل دولتمردان غربی که از اسرائیل آدم کُش حمایت می کنند و می گویند اسرائیل حق دارد آدم بکشد! این انسانیت است؟ کسی که اینچنین می اندیشد علم دارد؟ محترم است؟ هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد.
□●وی با بیان اینکه علمی علم است که انسان را به خشیت برساند، در ادامه گفت علم اگر انسان را به حق نرساند، علم نیست. برخی جدولی حل می کنند و با موتش از بین می رود. علمی ارزش دارد که انسان را به مبدأ متصل کند. علم مقدمه عبودیت است، عبودیت هم ثمره خلقت و نردبان وصول مخلوق به معبود است.
□●منبع باشگاه خبرنگاران جوان●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□جناب نوح کشتی ساخت، گفت هرکسی سوار این کشتی شود در امنیت است. وارد شده که پیرزنی از مؤمنین بود که جناب نوح فراموش کرد به او خبر بدهد. وقتی طوفان شد و همه سوار شده بودند ناگهان جناب نوح یاد این پیرزن افتاد. گفت سبحان الله! من او را فراموش کردم! طوفان که تمام شد، ایشان به محل منزل این پیرزن رفت تا ببیند اثری از او مانده یا خیر، دید که خانهی او سر جایش است و آن پیرزن نیز سالم است و در باغچه منزلش مشغول کشت و کار! جناب نوح متحیر شد و گفت پس شما در این طوفان کجا بودید؟! آن پیرزن گفت کدام طوفان؟! جناب نوح گفت آن طوفانی که وعده داده بودم رخ داد! آن پیرزن با تعجب گفت که آیا آن طوفان واقع شد؟! دقتی کرد و گفت آری، دیدم که ته تنورم نَمی آمده بود...
○یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
○هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
□این کشتی نماد است، در واقع انسان باید در حیطهی ولایت انسان کامل وارد شود... با بیرون کاری نداشته باش، بلکه جانت را تحویل امام بده. امام حسین علیه السلام را در درون خودت قرار بده، آنگاه خواهی دید که از تمام طوفانها و از تمام بلایای ارضی و سمایی، ظاهری و باطنی مصون خواهی بود...
#ح_م