☑️قال الصادق علیه السلام: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ؛
□کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی شود، مگر اینکه عرفه را درک کند
□اَللّهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتِی فَضَّلْتَها عَلَی الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها قَدْ بَلَّغْتَنِیها بِمَنِّکَ وَرَحْمَتِکَ فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فِیها مِنْ نَعمائِکَ
@mohamad_hosein_tabatabaei
□استاد فاطمی نيا□
□روز عرفه ، از اعیاد بزرگ اسلام است
در اين روز ، خداوند عنايت خاصی به بندگان دارد
□بزرگانی را ديدم كه به اين روز چشم دوخته بودند
□اعمال این روز را به قدر نشاط انجام دهید
□عمده این است که برای انسان معرفت حاصل شود
□در مضامین دعای عظیم عرفه تامل بفرمایید
□گاهی تامل در یک جمله،مسیر زندگی را تغییر میدهد
□روز عرفه ، روز شهادت حضرت مسلم بن عقیل است
□توسل به حضرت مسلم در اين روز ، مهم است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
🚩شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه در روز عرفه🚩
🏴دو شهید مظلوم و غریبی که سرهای مطهرشان از بدنهایشان جداشد، پیکرشان را به اسبها بستند و در کوی و برزن کشیدند تا ...
#مناسبات_ماه_ذیالحجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
□در حج، وقوف در عرفات واجب است و تدارک هم ندارد. لذا اگر کسی در روز عرفه در فاصلهی ظهر تا غروب آفتاب، عرفات را درک نکند، حجّش قبول نیست.
○مرحوم حاج اسماعیل دولابی○
□○مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○اگر #تو عید همایون به عهد بازآیی
○بخیلم ار نکنم خویشتن به قربانت
🍀عید قربان مبارک باد 🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" فضيلت نيكويى "○□
□نيكى و خدمت به خلق و برآوردن آرزوهای مردمان و مقدم شمردن دیگران بر نفس خویشتن جزءِ شرايطىست که برای رسیدن به مقام نیکویی لازم است، بهخصوص اگر آدمی آنچه را که خود دوست میدارد و نیاز دارد به دیگران هدیه کند، مُهر و نشان نيكويى را خواهد يافت زيرا معلوم است كه نيكويى را بيش از خود دوست دارد و مقام نيكويى همين است كه آدمى فضيلت نيكويى را بيش از هر چيز طالب باشد و حتى نظر به پاداش و جزاى آن نداشته باشد و نفس آن نيكويى را از هر پاداش برتر داند.
□○برگرفته از كتاب " در صحبت قرآن "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□حاجی که در مراسم حج در روز عید قربان در مِنیٰ گوسفند میکشد و سر میتراشد، معنایش این است که خدایا نفسم را کشتم و ذلّت عبودیت تو را بر عزّت دنیا ترجیح دادم و به جان خریدم، چون ذلّت عبودیت تو از عزّت همهی ماسوای تو بیشتر میارزد. این کار یعنی خدایا من میخواهم تنها بندهی تو باشم.
□مرحوم حاج اسماعیل دولابی□
□●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب ●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" صورت پرستی "○□
□مردمی که ایمان را در ظواهر و صورتهایی خلاصه می کنند خواهند که به لقب مؤمن آراسته شوند بی آنکه جوهر ایمان در ایشان متمکّن گردد، بی آنکه دست از ظلم و جور و حرص و آز و فریب و نیرنگ بردارند. جهد در راه خدا سهل کاری نیست، اما عمارت مسجد سهل است و نام و شهرت می آورد و اعتبار کسب می کند و شخص بدان اعتبار بر قدرت و ثروت خود می افزاید. نماز را می خواند اما نیاز کس را بر نمی آورد، روزه را می گیرد و درمانده ای را نان و چاشت نمی دهد.
صورت پرستی اغلب نوعی ایمان گریزی و فرار از مسئولیتهای انسان شدن و مسلمان شدن است.
□○برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "
در تفسیر آیه ۱۹ سوره توبه
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□عید قربان، عید دل بریدن و دست کشیدن از بزرگترین دلبستگی ها به عشق حضرت رحمان، عید تسلیم مطلق در برابر حضرت یزدان، عید عروج به قله عبودیت حضرت سبحان، عید طی شدن چهله کلیمیه و نیل به دیدار حضرت جانان، عید امامت ابراهیم و ابراهیمیان، بر شما مبارک باد.نصیبتان از برکات این عید بزرگ افزون باد.
#یاعلی
#بندگی_خدا_روزیتون
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش ششم1⃣ ● بررسى معناى ((تأويل )) در آيات قرآنى و اقوالى كه در اين ب
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول
بخش ششم2⃣
●بررسی معنای (( تاویل )) در آیات قرآنی و اقوالی که در این باره گفته شده است
این بود آن معنائی که این گروه از مفسرین برای تاویل همه قرآن کردند، و لیکن این معنا با ظاهر آيه سازگار نيست ، چون اولا، ظاهر آن اين است كه تأويل امرى است خارجى و اثرى است عينى كه مترتب مى شود بر عمل خارجى مسلمانان كه همان ايفاى كيل و اقامه وزن باشد، نه امر تشريعى ، كه جمله ((و اوفوا الكيل اذا كلتم و زنوا))... متضمن آن است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 37
پس تأويل امرى است خارجى كه مرجع و مال امر خارجى ديگر است ، نه مرجع و مال كلام خدا، بنابراين توصيف آيات كتاب خدا به اين كه اين كلام تأويل دارد، چون حكايت مى كند از معانى خارجى ، توصيف آيات نيست ، بلكه توصيف متعلق آيات است ، در انشائيات قرآن كه عمل مسلمين باشد و در اخبارياتش كه معانى خارجيه است .
و ثانيا، گو اين كه تأويل مرجعى است كه صاحب تأويل به آن بازگشت دارد اما بازگشت در اينجا به معناى خاصى است ، و هر بازگشتى تأويل نيست ، مثلا كارمند يك اداره درامور ادارى به رئيس مراجعه مى كند ولى اين مراجعه را تأويل نمى گويند.
پس تأويل مراجعه خاصى است ، نه مطلق مراجعه ، به دليل اين كه در آيات زير در مورد مراجعه خاص استعمال شده ، خضر به موسى (عليهما السلام ) مى فرمايد: ((سانبئك بتأويل ما لم تستطع عليه صبرا)).
و نيز مى فرمايد: ((ذلك تأويل ما لم تسطع عليه صبرا)) و آنچه خضر به موسى خبر داد صورت و عنوان كارهايى بود كه در مورد كشتى و ديوار و پسر بچه انجام داد، موسى (عليه السلام ) از آن صورتها و عناوين بى خبر بود، و به جاى آن صورتها و عناوينى ديگر تصور كرده بود، عناوينى كه با عقلش وفق نمى داد، و وادارش مى كرد با بى طاقتى هر چه بيشتر اعتراض كند، كه قرآن كريم اعتراض هايش را به ترتيب در سوره كهف آيه 71 و آيه 77 و آيه 74 حكايت كرده است .
صورتى كه موسى (عليه السلام ) از سوراخ كردن كشتى تصور كرده بود اين بود كه خضر مى خواهد اهل كشتى را غرق كند، پرسيد: ((اخرقتها لتغرق اهلها لقد جئت شيئا امرا)).
و صورتى كه از چيدن ديوار تصور كرده بود اين بود كه مى خواهد مزدى بگيرد، و به اصطلاح سور و ساتى فراهم كند، و وقتى ديد مزد نگرفت پرسيد: ((لو شئت لتخذت عليه اجرا)).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 38
و صورتى كه از كشتن آن پسر بچه تصور كرده بود اين بود كه وى مردى آدم كش است ، و از اين عمل لذت مى برد، لذا پرسيد: ((اقتلت نفسا زكيه بغير نفس ؟ لقد جئت شيئا نكرا)).
و تأويلى كه خضر براى كارهاى خود ذكر كرد اين بود كه گفت : ((اما السفينه فكانت لمساكين يعملون فى البحر فاردت ان اعيبها و كان وراءهم ملك ياخذ كل سفينه غصبا، و اما الغلام فكان ابواه مؤمنين فخشينا ان يرهقهما طغيانا و كفرا، فاردنا ان يبدلهما ربهما خيرا منه زكوه و اقرب رحما، و اما الجدار فكان لغلامين يتيمين فى المدينه و كان تحته كنز لهما، و كان ابوهما صالحا فاراد ربك ان يبلغا اشدهما و يستخرجا كنزهما رحمة من ربك )).
و منظورش از تأويل در اين آيات همانطور كه ملاحظه مى كنيد برگشت هر كارى به صورت و عنوان واقعى خويش است همانطور كه زدن كودك به تاديب بر مى گردد، و زدن رگ و خون گرفتن به غرض معالجه بر مى گردد.
ولى در جمله : ((زيد آمد)) نمى توان گفت كه تأويل آن آمدن زيد در خارج است .
قريب به همين معنا، تأويلهايى است كه در چند جاى داستان يوسف آمده .
يكجا فرموده : ((اذ قال يوسف لابيه يا ابت انى رايت احد عشر كوكبا، و الشمس و القمر رايتهم لى ساجدين )) و در جاى ديگر فرموده : ((و رفع ابويه على العرش و خروا له سجدا و قال يا ابت هذا تاءويل روياى من قبل ، قد جعلها ربى حقا)).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 39
در آغاز داستان از يوسف (عليه السلام ) حكايت مى كند كه به پدر بزر گوارش گفت : ((پدر جان در خواب يازده ستاره و خورشيد و ماه را مى بينم كه دارند برايم سجده مى كنند)) و در آخر داستان حكايت مى كند كه : ((پدر و مادرش را بر تخت سلطنت جاى داد، پدر و مادر و برادران در برابرش سجده كردند، آنوقت به پدرش گفت : پدر جان اين بود تأويل آن خوابى كه من قبلا ديده بودم ، پروردگارم آن رويا را صادق و محقق ساخت )).
كه در اين مورد سجده كردن والدين و برادران يوسف براى او تأويل رويايش خوانده شده ، و اين رجوع از قبيل رجوع مثال به ممثل است.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#حديث
□امام حسين عليه السّلام فرمودند: ما كسانى هستيم كه علم قرآن، و بيان آنچه در آن است، نزد ماست، و آنچه در نزد ماست نزد هيچيك از آفريدگان خدا نيست، زيرا ما محرم راز خداييم.
□نَحْنُ الّذِينَ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ بَيَانُ مَا فِيهِ وَ لَيْسَ عِنْدَ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مَا عِنْدَنَا لاَِنّا اَهْلُ سِرّ اللّهِ.
□بحارالانوار ، ج ٤٤، ص ١٨٤□
@mohamad_hosein_tabatabaei