eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله ▪️درخت به بستن و پیراستن تربیت می شود و حیوان به یوق و افسار و ا
▪️حضرت امیر سلام‌الله‌علیه نقل کردند در نهج‌البلاغه که حضرت به فرزندشان امام مجتبی علیه‌السلام وصیت فرمود که فرزندم:و لا تکونن ممن لا تنفعها موعظه: از آن کسانی مباش که هرچه موعظه ات می کنند نفعی به حالت ندارد سعی کن گوش به حرف موعظه کننده بده کسی که پندت می کند گوش به حرف او بده مبادا از کسانی باشی که هرگز موعظه در او تاثیر نمی‌گذارد و به او نفع نمی‌دهد از این گروه نباش. بعضی‌ها هستند هر چه انسان آن‌ها را موعظه می کند آن‌ها ادب نمی‌شود مگر این‌که انسان کار را به ضرب و شتم برساند که بخواهد از راه درد او را ادب بکنه که این دیگه ناچاری است و الا راه ادب کردن افراد همان موعظه است.(۴۷الف) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله ▪️حضرت امیر سلام‌الله‌علیه نقل کردند در نهج‌البلاغه که حضرت به
و در نامه جناب مسلم امده بود یا حسین، یابن رسول‌الله حدود هجده هزار نفر مردم با من بیعت کردند و همه هم با زن و فرزند آماده پذیرایی قدوم مبارک شما هستند شما هرچه زودتر تشریف بیاورید نامه که آمد حضرت روز هشتم ذی‌الحجه حرکت کرد یعنی حدود بیست و سه چهار روز قبل حرکت کرد حرکت کرد به طرف کوفه همین جور منزل به منزل می‌آمد نه این که حضرت فرمود من می‌خواهم به طرف کوفه بروم خیلی از مردم هم با حضرت حرکت کردند خیلی‌ها که البته ظاهراً ذهنشان این بود که خب الان امام حسین می‌روند کوفه آن‌جا رئیس می شوند و شهر کوفه در اختیارشان قرار می‌گیرد ما هم که همراه آقا برویم بالاخره آن‌جا وضع ما خیلی خوب می شود چون به‌هرحال آقا آن‌جا رییس می شود بعد تا این‌که جناب مسلم روز نهم شهید شدند روز نهم ذی‌الحجه یعنی روز عرفه حضرت سیدالشهدا یک روز قبل از شهادت جناب مسلم از مکه خارج شد یعنی همان روزی که مسلم دیگه آخرین روز در کوفه اش بود غروب دیگه تنها شد و شب در خانه توئه بعد فردا صبح هم لشکریان عبیدالله ریختند و او را دستگیر کردند بردند شهید کردند آن روز قبلش امام حسین به این عنوانی که نامه ی مسلم از کوفه آمد حرکت کرد از مکه به سوی کوفه ...(۴۷ب) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ضیافت و قناعت (قسمت اول) ▪️رزّاق همه‌ى مخلوقات خداوند است؛ در نتیجه، همه‌ى خلق میهمان ضیافت الله
☑️ضیافت و قناعت (قسمت دوم) 4⃣ کسى که براى صرف غذا به رستورانى رفته است، قبل از خروج، صورتحسابى به او میدهند که باید هزینه اش را بپردازد؛ امّا هنگامى که در همان رستوران مجلس ضیافتى بر پا میشود، از شخصى که به عنوان میهمان در آن مجلس حضور مى‌یابد ، نمی پرسند چه خورده است و صورتحسابى به او ارائه نمى کنند. به بیان دیگر، میهمان حساب پس دادن ندارد. ☑️کسى که در زندگى، خود را میهمان ضیافت الله مى بیند و با روحیّه و ادب یک میهمان از خوان رزق الهى متمتّع میشود نیز حساب پس دادن ندارد. صاحبخانه ی کریم عالَم، از چنین شخصى نه در دنیا حساب مى خواهد، چنانکه در قرآن مى‌فرماید : اِنَّ اللهَ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ: خدا هر که را بخواهد بدون حساب روزى مى‌دهد . و نه در قیامت از او حساب مى کشد و لذا وى بدون حساب پس دادن وارد بهشت مى‌شود ، چنانکه قرآن میفرماید : یَدخُلونَ الجَنَّةَ یُرزَقونَ فیها بِغَیرِ حِسابٍ: بدون حساب پس دادن، وارد بهشت مى‌شوند و از ارزاق بهشتى بهره‌مند مى گردند. 5⃣ در میهمانى، اگر صاحبخانه و پذیرایی کننده، محبوب و معشوق میهمان باشد، لذّت میهمانى براى مهمان مزبور غیرقابل تصوّر و توصیف است و بیشتر این لذّت، ناشى از این است که محبوب و معشوق، خوان ضیافت گسترده و به پذیرایى مشغول است. این لذّت چنان میهمان محبّ و عاشق را غرق خود مى کند، که در مقایسه ی با آن، این امر که چه طعامى بر سر سفره قرار داده شده و میهمان از آن استفاده مى‌كند، اصلاً قابل توجّه و اعتنا نیست و سهمى در لذّتبخش بودن میهمانى براى مهمان عاشق ندارد. ☑️کسى که در زندگى، خود را میهمان ضیافت الله مى‌داند و محبّ و دلداده ی خداوند است، لذّتى غیرقابل تصوّر و توصیف احساس مى‌کند و اینکه خداوند چه چیزى نصیبش ساخته، اساساً براى او قابل توجّه و اعتنا نیست؛ بلکه آنچه براى او مهمّ و لذت آفرین است، این مى‌باشد که آنچه در زندگى در اختیار دارد، روزیى است که محبوب او برایش مقدّر و به او عطا کرده است. به بیان دیگر، هرچه را خدا روزی اش کرده است، هدیه ى محبوب و معشوق مى‌داند و ارزش هدیه نزد عاشق راستین، نه به قیمت تجارى آن، که ناشى از این امر است که محبوب و معشوق آن را هدیه داده است. محبّ راستین خدا، همه‌ى آنچه را در زندگى در اختیار دارد، هدیه ی محبوب مى‌داند و به آنها عشق مى ورزد و از چنین زندگى ای غرق لذّت و بهجت است. 6⃣ اگر میهمانى استمرار یابد و شخص، مهمان بودن خود را بپذیرد و ادب مهمانى را مراعات کند، پس از مدّتى چنان با اهل خانه خودمانى و یگانه مىشود که به تدریج مثل یکى از اهل خانه میشود. اهل خانه هم به صاحبخانه ملحق میباشند. ☑️کسى که در زندگى، خود را میهمان ضیافت الله می بیند و روحیّه و ادب میهمان بودن را داراست، به تدریج مثل یکى از اهلبیت علیهم السلام میشود. یکى از مصادیق این امر سلمان فارسى است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلِهِ و سلم در مورد او فرمودند: سَلمانُ مِنّا اَهلَ البَیتِ: سلمان از ما اهل‌بیت‌ است. اهل‌بیت علیهم السلام هم به خدا، که ربّ البیت است، ملحق میباشند. در نتیجه، چنین شخصى به‌تدریج به وصال پروردگار نایل مى‌شود . ◾️مهدی طیب، شراب طهور، ص ۱۹۸◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ادب از ولایت گرفته شده است. ادب زبان، ذکر است. ادب بدن، روزه است. ادب مال، زکات است. آداب شرع همین ادب‎هاست. هر چه محبّت بیشتر شود، ادب بیشتر می‎شود. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️متوقف نمان، سالک باش و برو ▪️استاد راهنمایی می‌کند اما اگر در استاد «ماندی» کارت تمام است. در استاد (متوقف) نمان. نه در استاد نمان، هیچ جا (متوقف) نمان. ▪️ماندن، مرگ (تفکر) است. برو سالک باش. نه اینکه به شرق و غرب (جغرافیایی) برو، برو در درون؛ می‌دانی که راه باطن ات چقدر دراز است یا فکر می‌کنی سفر به کره مریخ دور و دراز است؟ ◾️دکتر ابراهیمی دینانی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم بدلیل کند بودن سرعت نتونستم ادامه بدم✋
□ ○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها ○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️دعای پر فضیلت هنگام افطار ▪️رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم به اميرالمؤمنين علی عليه‌ السّلام فرمودند: ▪️اباالحسن! ماه رمضان نزديك شده است؛ قبل از افطار دعا كن؛ جبرئيل پيش من آمد و گفت: يا محمّد! كسى كه در ماه رمضان با اين دعا، قبل از افطار دعا كند، خداوند دعاى او را مستجاب، نماز و روزۀ او را قبول و ده دعاى او را مستجاب می‌كند؛ گناه او را بخشيده، غم و غصۀ او را از بين برده، گرفتاری‌هايش را برطرف كرده، حاجات او را برآورده نموده، او را به مقصودش رسانيده، عمل او را با عمل پيامبران و صدّيقين بالا برده و در روز قيامت چهرۀ او درخشان‌تر از ماه شب چهارده خواهد بود. گفتم: چه دعايى است؟ جبرئيل گفت: ▪️اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ العَظيمِ وَ رَبَّ الكُرسِيِّ الرَّفيعِ وَ رَبَّ البَحرِ المَسجُورِ وَ رَبَّ الشَّفعِ الْكَبيرِ وَ النُّورِ الْعَزيزِ وَ رَبَّ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنجيلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرقَانِ الْعَظیمِ ▪️أنْتَ إِلَهُ مَنْ فی‌السَّماوَاتِ وَ إِلَهُ مَنْ فی الْأَرضِ لَا إِلَهَ فيهِمَا غَيرُكَ ▪️و أَنْتَ جَبَّارُ مَن فی‌السَّماواتِ وَ جَبَّارُ مَن فی‌الْأَرضِ لَا جَبَّارَ فیهِمَا غَيرُكَ ▪️و أَنْتَ مَلِكُ مَن فی‌السَّمَاواتِ وَ مَلِكُ مَن فی‌الْأَرْضِ لَا مَلِكَ فيهِمَا غَيرُكَ ▪️أسْأَلُكَ بِاسمِكَ الْكَبيرِ وَ نُورِ وَجهِكَ الْكَريمِ وَ بِمُلكِكَ الْقَديمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا حَیُّ يَا قَيُّومُ يَا حَیُّ يَا قَيُّومُ ▪️أسأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذی أَشْرَقَ بِهِ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَ الْأَرضُ وَ بِاسمِكَ الَّذِی صَلَحَ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ بِهِ يَصلُحُ الْآخَرُونَ ▪️یا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ▪️واغْفِرلی ذُنُوبِی وَاجْعَل لِی مِنْ أَمری يُسْراً وَ فَرَجاً قَرِيباً ▪️وثَبِّتْنی عَلی دِينِ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ وَ عَلی هُدَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيهِ وَ عَلیهِمُ السَّلَامُ ▪️واجعَلْ عَمَلی فی الْمَرفُوعِ الْمُتَقَبَّلِ وَ هَبْ لی كَما وَهَبتَ لِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ ▪️فاِنِّی مومِنٌ بِكَ وَ مُتَوَكِّلٌ عَلَيكَ مُنِيبٌ إِلَيكَ مَعَ مَصيری إِلَيْكَ وَ تَجمَعُ لی وَ لِأَهلی وَ لِوُلْدِی الْخَيْرَ كُلَّهُ ▪️و تَصرِفُ عَنِّی وَ عَنْ وُلْدِی وَ أَهْلی الشَّرَّ كُلَّهُ ▪️أنْتَ الْحَنّانُ الْمَنّانُ بَديعُ السَّمواتِ وَ الْأرضِ ▪️تُعطِی الْخَيْرَ مَن تَشَاءُ وَ تَصرِفُهُ عَمَّن تَشَاءُ ▪️فامْنُن عَلیَّ بِرَحمَتِكَ یا أرحَمَ الرَّاحِمِينَ. ▪️خدايا! اى پروردگار نور عظیم و اى پروردگار کرسی بلند و اى پروردگار درياى خروشان و اى پروردگار شفع بزرگ و نور ارجمند و اى پروردگار تورات و انجيل و زبور و قرآن عظيم ▪️توئى‏ معبود هر كه در آسمان‌هاست و معبود هر كه در زمين است و جز تو معبودى در ميان آن‌ها نيست، ▪️و توئى غالب بر هر كه در آسمان‌ها و هر كه در زمين است و جز تو غالبی در ميان آن‌ها نيست ▪️و تویى فرمانروای هر كه در آسمان‌هاست و فرمانروای هر كه در زمين است و جز تو فرمانروایی در ميان آن‌ها نيست ▪️از تو می‌خواهم به حقّ نام بزرگ و نور ذات بزرگوارت، و عظمت و پادشاهى ديرينه‌‏ات، اى زنده و اى پاينده، اى زنده و اى پاينده، اى زنده و اى پاينده ▪️و از تو می‌خواهم به حقّ آن نامت كه هر چيز بدان پرتو گرفت، و بدان نامت كه آسمان‌ها و زمين بدان روشن گشت، و بدان نامت كه پيشينيان بدان شايستگى يافتند و پسينيان بدان شايسته گردند ▪️اى زنده پيش از هر زنده، و اى زنده پس از هر زنده، معبودى جز تو نيست، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد ▪️و بيامرز گناهان مرا و در كار من آسانى و گشايشى نزديك مقرّر فرما ▪️و مرا بر دين محمّد و خاندان محمّد و بر هدايت محمّد و خاندان محمّد و بر راه و روش محمّد و خاندان محمّد كه درود بر او و آنان باد پا برجا و ثابت قدم بدار ▪️و عمل و كردار مرا در فراز جايگاه پذيرفته قرار ده، و به من ببخشاى چنانچه به دوستان و اهل طاعت بخشیده‌ای ▪️زيرا من به تو ايمان دارم و بر تو توكل می‌كنم، و به سوی تو انابه می‌كنم با اينكه بازگشتم بسوى توست، و هر آنچه خير و خوبى است همه را براى من و پدر و مادر و خاندان و فرزندانم گرد آور ▪️و هر آنچه بدى است همه را از من و پدر و مادر و خاندان و فرزندانم برگردان ▪️و تو بسیار مهربان و نعمت بخش، پديدآورندۀ آسمان‌ها و زمين هستی ▪️عطا می‌کنی خير را به هر كه خواهى، و دور بگردانى آن را از هر كه خواهى ▪️پس با رحمت خويش بر من منّت گذار، اى مهربان‌ترين مهربانان. ◾️اقبال الاعمال،ج۱،ص۱۱۴ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10، آل عمران ، قسمت اول بخش پنجم ● تكذيب كنندگان (از كفار) منشاء اصلى آتش هستند و ديگران ب
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت اول بخش ششم1⃣ ● معناى ((شديد العقاب )) بودن خداى سبحان از اينجا روشن مى گردد كه شديد العقاب بودن خدا به چه معنا است ، چون روشن شد كه عقاب خدا چنان نيست كه از يك جهت معينى به انسان روى بياورد و در محل معينى گريبان آدمى را بگيرد، و مانند عقاب غير خدا به شرايط مخصوصى متوجه آدمى بشود، مثلا از بالاى سر و يا از پائين و يا در بعضى اماكن به انسان برسد، و انسان بتواند از آن محل يا از آن ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 142 ناحيه دور گردد، و پا به فرار گذاشته خود را از گزند آن عقاب حفظ كند، بلكه عقاب خدا آدمى را به عمل خود آدمى و به گناهش مى گيرد، و چون گناه در باطن آدمى و در ظاهرش هست و از او جدا شدنى نيست ، عقاب خدا هم از او جدا شدنى نيست ، و در نتيجه خود انسان وقود و آتش ‍ افروز دوزخ مى شود، و به عبارت ديگر آتش از نهاد خود او مشتعل مى گردد و با اين فرض ديگر فرار و قرار معنا ندارد، ديگر نه خلاصى تصور دارد، و نه تخفيف ، به همين جهت است كه خدا خود را شديد العقاب خوانده است . و در جمله : ((كذبوا باياتنا فاخذهم اللّه )) دو بار التفات به كار رفته ، اول التفاتى از غيبت به حضور، و دوم التفاتى از حضور به غيبت . توضيح اينكه : در آيه قبل خداى تعالى غايب فرض شده بود و مى فرمود مال و اولادشان نمى تواند آنان را از خدا بى نياز كند. و در جمله مورد بحث خداى تعالى متكلم فرض شده ، مى فرمايد: ((به آيات ما تكذيب كردند))، و بار دوم خداى تعالى كه در اين جمله حاضر و متكلم فرض شده غايب فرض مى شود، چون مى فرمايد: ((پس خدا ايشان را بگرفت )). حال بايد ديد نكته اين دو التفات چيست ؟. نكته التفات اول اين است كه با حاضر شدن خداهم ذهن شنونده نشاط پيدا مى كند، و هم خبر را به درست بودن نزديك مى گرداند، زيرا مثل اين مى ماند كه گوينده اى بگويد: ((فلانى بد دهن و فحاش و بد برخورد است ، و من گرفتار معاشرت با او شده ام ، زنهار كه از همنشينى با او بپرهيزى )) كه در اين عبارت جمله : ((و من گرفتار معاشرت با او شده ام )) خبر را تصحيح مى كند و صدق آنرا اثبات مى نمايد، چون خبر را مستند به ديدن و مشاهده خود مى كند كه خود نوعى شهادت است . بنابراين معناى آيه شريفه اين مى شود كه : ((آل فرعون عادتشان عادت همين كفار بود، و مثل اينان آيات را تكذيب مى كردند، و اين مطلب جاى هيچ شكى نيست ، براى اينكه ما خود رفتار آل فرعون را مشاهده كرديم و به خاطر همين كه ديديم آيات ما را تكذيب مى كنند، هلاكشان كرديم )). و اما التفات دوم كه در جمله : ((فاخذهم اللّه )) بكار رفته ، و دوباره خداى تعالى غايب به حساب آمده ، نكته اش اين است كه خواسته بعد از به دست آوردن مقصود دوباره به اصل كلام برگردد، و علاوه بر اين ، حكم را به مقام الوهيت كه قائم به همه شئون عالم ، و مهيمن بر هر كوچك و بزرگى است ارجاع دهد، و به همين منظور لفظ جلاله (اللّه ) را دوباره تكرار نموده و فرمود: ((و اللّه شديد العقاب )) و نفرمود: ((و هو شديد العقاب ))، تا دلالت كند ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 14 بر اينكه كفر كفار و تكذيبشان در حقيقت منازعه با كسى است كه داراى جلال الوهيت بوده و هلاك كردن گنهكاران برايش آسان است ، و كافر درگير با خداى شديد العقاب است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️آثار روزه در حدیث معراج ▪️نتیجۀ روزه کم‌خوری و کم‌گویی است و آن حکمت به ارمغان می‌آورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را... ▪️در حدیث معراج خداوند پرسیدند: ای احمد! آیا آثار روزه را می‌دانی؟ ▪️پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم پاسخ دادند: خیر. : ▪️نتیجۀ روزه کم‌خوری و کم‌گویی است و آن حکمت به ارمغان می‌آورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را... ▪️وقتی که بنده‌ای به یقین رسید، باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند، در سختی یا آسانی و این مقام خوشنودهاست... ▪️و هر کس طبق خوشنودی من رفتار کند، سه خصلت را به او می‌دهم: ▪️شکری که نادانی همراه آن نباشد، ▪️یادی که فراموشی نداشته باشد، ▪️دوستی‌ای که دوستی من را بر دوستی با آفریدگانم ترجیح دهد. ▪️هنگامی که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛ ▪️دوستیِ او را در دل بندگانم انداخته و چشمِ قلب او را به عظمت جلالم می‌گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمی‌دارم؛ ▪️در تاریکی شب و روز با او مناجات می‌کنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینی او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او می‌رسانم و اسراری را که از بندگانم پنهان کرده‌ام برای او آشکار می‌کنم. ▪️عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا می‌برم؛ ▪️مرگ را بر او آسان می‌کنم تا وارد بهشت شود و وقتی که ملک‌الموت او را ملاقات کند، به او می‌گوید: ▪️خوشا به حالت! خداوند مشتاق تو است ... ▪️خداوند می‌گوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگی من ساکن شو. ▪️روح انسان می‌گوید: خدایا خود را به من شناساندی و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بی‌نیاز شدم. قسم به عزّت و جلالت اگر خوشنودی تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودی تو برای من دوست داشتنی‌تر است.... ▪️آنگاه خدای متعال می‌فرماید: به عزّت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعی بین خود و تو قرار نمی‌دهم؛ تا هر وقت خواسته باشی بر من وارد شوی؛ که با دوستان خود چنین کنم‌. ◾️ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️روزه به معنی محروم کردن خود از همه چیز به طور مطلق نیست، بلکه تنها امساک از مفطرات، آن هم از اذان صبح تا اذان مغرب است. در همین فاصله هم خیلی کارها، مثل خوابیدن، روزه را باطل نمی‎کند. دوست اهل بیت علیهم السّلام در دنیا صائم است؛ یعنی یک مقدار لبِ خواسته‎هایش را تو می‎گذارد، لبِ قبایش را تو می‎گذارد که به زمین نکشد و گرد و خاک نکند، یعنی بیش از نیاز واقعی‌اش در دنیا نمی‎خواهد، نه این‎ که مطلقاً از دنیا استفاده نکند. اگر این روزه‎ی مَجاز را مراعات کند، به حقیقت روزه یعنی به امیرالمؤمنین علیه السّلام راه پیدا می‎کند. همه‎ی اعمال عبادی که انجام می‎دهیم، در آغاز راه مَجاز است، ولی اگر حقّش را ادا کنیم، از حقیقت سر در می‎آورد؛ روزه به علی علیه السّلام می‎رسد و نماز به پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم. رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در رابطه با آیه‎ی اِستَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوةِ: از صبر (روزه) و نماز استعانت بجوئید، فرمودند: یا عَلی أنتَ الصَّومُ وَ أنَا الصَّلوةُ: ای علی تو روزه‎ای و من نمازم. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️..حقیقت صوم بر می گردد به تجرد نفس .منتهی تجرد نفسی که نه به طور کلی از عالم طبیعت جدا شود برود ، بلکه یک نحوی از ناحیۀ بدن با عالم ماده و طبیعت هم مرتبط باشد. و چون انسان برزخ بین این دو عالم است لذا اگر توجه او با عالم ظاهر بیشتر باشد از عالم باطن منصرف می شود , رابطۀ او با غیب کمتر می شود این باعث می شود نفس باید به آنچه که مربوط به ذات اوست و شکار کند از شکارهای ذاتی خودش منسلخ می شود. اما اگر آمدیم ارتباط نفس را در این مقام برزخیت بین او و ظاهر که بدن است، این ارتباط را کم کردیم ،از آن طرف اگر نفس قوتی هم دارد بیکار هم نیست ▪️و لذا به تعبیر جناب مولوی می گوید که به محض اینکه شکم را از طعام و از نان خالی کردی، یعنی توجه ات را از اینسوی عالم کم کردی می بینی آن دهن دیگرت باز می شود آن حقیقت دیگرت دهن باز می فرماید. و لذا تا نفس توجه به بدن دارد احساس ادراکات او و تشرف او به عالم غیب کم می شود. و لذا کانه مثل اینکه از آن طرف دهن بسته ای دارد دهن باز نیست . این اشتغالات به عالم ماده آنچنان کرد که او از عالم غیب منصرف شد. اما به محض اینکه با روزه توانست این دهن ظاهری را ببندد و غذای جسمی را منقطع کند از آن طرف می بینید دهن باطنی اش باز می شود. ▪️جناب مولوی فرمودند که گر تو این انبان زنان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی این گوهر های اجلالی کدام گوهر است؟ آنان گوهرهایی هستند که از عالم غیب در نفس اجلال نزول می فرمایند.فقط کافی است این انبان شکم از اینسوئی ها تخلیه شود، که تا جهنم شکم ،آتش او خاموش شد آتش دل افروخته می شود.. ◾️گزیده ایی از جلسات اسرار روزه استاد صمدی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei