eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش سوم ● اختلاف اهل كتاب ناشى از غرور و ستمگرى آنها بود و اما
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش اول ● دين واحد است و بعد از آن هيچ حجتى نيست و معنايش با در نظر گرفتن ارتباطى كه به ما قبل خود دارد اين است كه ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) دين خدا يكى است ، و آن هم اسلام است و كتابهائى كه خدا نازل كرده در آن هيچ اختلافى ندارد، و هيچ عقل سليمى در اين شك نمى كند، و نتيجه اين وحدت دين ، اينست كه هيچ حجتى عليه تو در مسلمانيت وجود ندارد، ((فان حاجوك ))، حال اگر با تو احتجاج كردند، ((فقل اسلمت وجهى للّه و من اتبعن ...)). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 191 و اين است همان دين واحد، و بعد از خود دين ، ديگر هيچ حجتى در امر دين نيست . آنگاه از ايشان بپرس : ((ءاسلمتم )) آيا اسلام آورده ايد؟ اگر اسلام آورده باشند، و تسليم شده باشند، كه راه را يافته اند، و قطعا آنچه ما بر تو و بر انبياى قبل از تو نازل كرده ايم را قبول مى كنند، و ديگر نه هيچ حجتى عليه آنان هست و نه بعد از اين ، مخاصمه اى بين شما و ايشان خواهد بود و اگر اسلام نياورند، و از اسلام اعراض كنند، باز هم فائده اى در احتجاج و مخاصمه با ايشان نيست ، سر به سرشان نگذار، براى اينكه سزاوار نيست درباره امر واضح و ضرورى مخاصمه شود، اين مطلب كه دين عبارت است از تسليم خدا شدن چيزى نيست كه بر سر آن بگو مگو شو د، و تو هم به جز ابلاغ ، وظيفه اى ندارى . خداى سبحان در اين آيه بين اهل كتاب و اميين جمع كرده و فرموده : به اهل كتاب و اميين بگو: آيا تسليم خدا هستيد يا نه ... و اين بدان جهت است كه دين اختصاص به كسى ندارد، چه مشرك و چه اهل كتاب ، همه بايد تسليم خدا باشند. و نيز در آيه شريفه ، اسلام را متعلق بر كلمه ((وجه )) كرده ، و وجه هر چيزى آن طرفى است كه رو به تو باشد، ممكن هم هست وجه در اينجا به معناى اخص كلمه باشد كه همان چهره آدمى است ، چون چهره و صورت ، محل اجتماع همه حواس و يا بيشتر آن است ، و اگر چهره انسان تسليم خدا شود، ((شنوائى ))، ((بينائى ))، ((چشائى ))، ((بويائى )) و ((لامسه )) نيز تسليم شده و در حقيقت همه بدن تسليم شده است ، علاوه بر اينكه تسليم شدن چهره ، دلالت مى كند بر اقبال و خضوع در برابر امر الهى ، و اگر جمله : ((و من اتبعن )) را عطف بر ما قبل نمود، با اينكه مى توانست بفرمايد: ((اسلمنا ما مسلمانان تسليم امر خدا هستيم )) براى اين بود كه هم احترام رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله ) را حفظ كرده باشد، و هم تابعيت مردم از آن جناب را. وَ قُل لِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب وَ الاُمِّيِّينَ ءَ أَسلَمْتُمْ ... منظور از اميين مشركين است ، وعلت نامگذارى مشركين به اميين اين است كه قبلا نام اهل كتاب را برده بود و اهل كتاب مشركين را امى (بى سواد) لقب داده بودند. همچنان كه خداى تعالى از ايشان حكايت كرده كه گفتند: ((ليس علينا فى الاميين سبيل ))، براى ما اهل كتاب تعدى به حقوق ديگران اشكال ندارد و كلمه امى در لغت به معناى كسى است كه نمى تواند بخواند و بنويسد. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 192 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین  🏴   ☑️قسمت ۳۵ ▪️در جامعه‌ی کبیره اشاره شده است که این چهارده معصوم علیه
🏴   🏴   ☑️قسمت ۳۶ ▪️فعلی که از مصدر صادر می‌شود نحوه‌ای از آن مصدر است، یعنی نحوه‌ی تعین یافته از آن مصدر است. شراشر وجودی آن، مصدر است اما به هیئت خاص. مثلا ضَرب مصدر فعل ضَرَبَ است. از این مصدر ضارب، مضروب، ضَرَبَ و یضرب و... صادر می‌شود. این اسماء و افعال همان مصدر هستند اما به اشکال و معانی مختلف ظهور کرده‌اند. حال این صورت هم بسته به استعداد مخلوقات در عالم ظهور کرده است. هر مخلوقی به اندازه‌ی استعدادش، به تعبیر حکما به اندازه‌ی عین ثابته ش، این نور را در عالم ظهور داده است. تنها یک مخلوق در عالم است که استعدادش محدود به حد معینی نیست و او انسان است. ▪️تمامی مخلوقات تحت مقوله اند، یعنی محدود به حد معینی هستند و نمی‌توانند از حد خودشان فراتر روند الّا انسان که فوق مقوله است، یعنی مقید به عوارض نه گانه و جوهر و... نیست. فوق جوهر و فوق عوارض است. برای مثال اسب نمی‌تواند اسب تر شود و یا سگ نمی‌تواند سگ تر شود. اگر هم در قرآن به سگ اصحاب کهف اشاره شده است تعبیر و تفسیر خودش را دارد. آن سگ را باید پیدا بکنیم نه این که سگ انسان شود چون نمی‌شود، می‌خواهد این مطلب را به ما افاضه کند که اگر سگ وجود انسان که همان نفس اماره و بدخواه است با جنبه‌ی عقلانی و الهی انسان همراهی کند، او هم رنگ انسانیت می‌گیرد. یا در جایی دیگر داریم که جناب ذوالجناح به مرتبه‌ی عقل رسیده است که تفسیر خودش را دارد و ما در این بحث به دنبال استثنائات نیستیم. در هر صورت هیچ جمادی نبات نمی‌تواند بشود و هیچ نباتی حیوان نمی‌تواند بشود. همگی محدود به حد معین خویش هستند. ملائکة الله نیز حد معین دارند. ▪️تنها یک مخلوق در عالم است که فوق مقوله است و می‌تواند بی‌حد بشود و او انسان است. «إنَّ الله خَلَقَ آدَمَ عَلیٰ صُورَتِهِ». خداوند این انسان را شبیه به خودش خلق کرده است، یعنی هم ظاهری دارد و هم باطنی. انسان، برزخی بین ظاهر و باطن عالم است. یک دستش به سمت حق متعال و اعلی است و در سمت دیگر، دستش به سمت عالم طبیعت است. هم جنبه های عالم طبیعت را داراست، هم عالم خیال دارد و هم عالم عقل دارد. لذا از او به کون جامع تعبیر می‌کنند، یعنی جامع همه‌ی عوالم است. خداوند همه‌ی عوالم را در درون او قرار داده است. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: أَتزعم أَنَّكَ‏ جِرْمٌ‏ صَغِيرٌ وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ ▪️تو فکر می‌کنی یک جرم صغیری در حالی که عالم اکبری. خدا تمامی عوالم خویش را در درون تو قرار داده است. می‌توانی با ظاهرت با ظاهر عالم مرتبط شوی، با خیالت می‌توانی در عالم برزخ وارد شوی، با عقلت در عالم قیامت ورود کنی و با سرّت به سرّ عالم راه پیدا کنی. ما چون به این آب و گل خو کرده ایم، فکر می‌کنیم همه چیز همین است. دلا خو کرده ای در آب و در گل از این آب و گلت برگو چه حاصل دلا تو مرغ باغ کبریائی یگانه محرم سر خدایی
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... #شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۶ ▪️من و شما یک مس
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...   ☑️قسمت ۷ ▪️حضرت خضر و حضرت موسی در مجمع البحرین با هم قرار ملاقات داشتند. خدا به حضرت موسی علیه‌السلام فرمود که اگر طالب اسرار باطنی و سیر در باطن و علم به حقایق سرالقدر هستی به مجمع البحرین برو و آن‌جا بنده‌ای از بندگان ما را ملاقات کن. حضرت موسی با جناب یوشع بن نون عازم این سفر شدند و مسیری را طی کردند و دچار فراموشی   شدند و آن قضایایی که در قرآن بیان شده اتفاق افتاد... تا آن‌جایی که حضرت موسی فرمود: «آتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا»؛ غذای صبحگاهی ما را بیاور كه از این سفرمان خستگیِ بسیار دیدیم. غذایشان ماهی بریانی بود که همراه داشتند. یوشع بن نون گفت: «أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَآ إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَآ أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا» آیا ندانستی چون كنار آن سنگ جای گرفتیم، من ماهی را از یاد بردم و آن با وضعی شگفت‌انگیز راه خود را در دریا گرفت و رفت، و جز شیطان از خاطرم نبرد كه آن را به یاد داشته باشم. ▪️جناب موسی فهمید که آن بنده‌ی الهی همان‌ جاست. چون بنده‌ی الهی کسی است که شما را ولو بریان شده باشی یا بمیری و یا اسیر ظلمت شوی اگر به او متصل شوی، زنده ات میکند و راهی دریای  توحید می‌‌کند. به آن مکان رفتند و خضر را ملاقات کردند. فکر می‌کنید مکالمه‌ی بین خضر و موسی چه بوده‌است؟ در مورد اهل بیت علیهم السلام باهم صحبت کردند. نشستند با هم از امیرالمؤمنین علیه السلام صحبت کردند که بفرموده امام باقر علیه السلام، إِنَّ حَدِيثَنَا يُحْيِي اَلْقُلُوبَ. نگاه کنیم در این عصر غیبت، این حقایق بلندی که حضرت موسی، پیامبر اولوالعظم، برای فهمیدن آن‌ها به دنبال خضر می‌افتد، چه راحت نصیب من و شما شده‌است. ▪️موسی به خضر گفت به من اسرار بده. پاسخ داد: «علی، حسن و حسین و... علیهم السلام». در روایت داریم که وقتی به امام حسین علیه السلام رسیدند، چند ساعت خضر روضه‌ی امام حسین علیه السلام می‌خواند و باهم گریه می‌کنند. شما در مجمع البحرینی نشستی که محل جمع شدن غیب و شهود نظام هستی است و موسی ها و عیسی ها و سلیمان ها آرزوی رسیدن به این جا را داشتند. در قیامت، برخی از انبیاء هزاران هزاران سال در صف ایستاده‌اند تا یک بار حسین بن علی علیه السلام را ببینند اما در روایت داریم که وقتی شما برای امام حسین علیه السلام گریه می‌کنی، امام حسین علیه السلام شما را در آغوش ولایت و محبت خودش می‌گیرد. وقتی ابراهیم نبی را دعوت کردند که بیا از شهر بیرون برویم که اکنون عید ماست، نرفت و ماند و بت‌ها را شکست؛ «إذْ قالَ لِاَبیهِ وَ قَومِهِ ما ذا تَعبُدون» آن گاه به عموی خود و قومش گفت چه چیزی را می‌پرستید؟ «أئفکا آلهةً دونَ اللهِ تُریدون» آیا از در افتراء خدایانی دیگر به جای خدای عز و جل قصد می‌کنید؟ «فَنَظَرَ نَظَرَةً فی النُّجومِ فَقالَ إنّی سَقیمٌ» پس به آسمان ها نگریست و گفت من بیمار هستم. در روایت داریم که می‌فرماید وقتی به ستاره نگاه کرد آن ستاره جلوه ای از جانب امیرالمؤمنین علیه السلام بود که حقایق کربلا را به او نشان داد. دید سر امام حسین علیه السلام را دارند می‌برند، گفت:« إنّی سَقیمٌ». من مریض شدم. اگر در عزای امام حسین علیه السلام بیمار شدی، خیلی هنر نکرده‌ای. حساب درد و گریه عقلی حساب دیگری است... من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم ▪️یا بقیةالله الاعظم ما نیز بیمار هستیم. جناب ابراهیم کربلا را دید و بیمار شد، ما شنیده بیمار شدیم. ما «یُؤمِنُونَ بِالغَیب» هستیم. حضرت عیسی حواریون خود را جمع می‌کرد و به آن ها چه می‌گفت؟ می‌نشستند دور هم برای آنان روضه‌ی ابالفضل علیه السلام می‌خواند. حواریون و حضرت عیسی بن مریم بر مصائب کربلا گریه می‌کردند. اوج معاشقه شان گریه بر امام حسین علیه السلام بود. خود آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام وقتی به کربلا رسیدند و اسم کربلا را شنیدند، گریستند و بعد، فرزندان و برادران و خویشان خودشان را جمع کردند و ساعت ها به هم نگاه می‌کردند و روضه می‌خواندند و گریه می‌کردند...
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۱ ☑️درس موحّد زیستن ▪️یکی از مقامات بلند عارفان راستین، نگاه موحّدانه به جهان هستی است. آنان تنها فاعل حقیقی و تنها مؤثّر واقعی در عالم را خدای متعال می‌دانند و مخلوقات را مجاری و مظاهر فاعلیّت حضرت حق به شمار می‌آورند و لذا به احدی جز خدا چشم امید نمی‌دوزند و اتّکا و اعتماد نمی‌کنند و از احدی جز خدا ترس و پروا به دل راه نمی‌دهند. به جلوه‌هایی از این روحیّۀ توحیدی در نهضت حسینی اشاره می‌کنیم... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۱
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۲ «درس حسن ظنّ به خدا و کارهای خداوند» ▪️یکی از ویژگی‌های عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوه‌گاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینه‌هایی در تالار آینۀ عالمند که جلوه‌های حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است. ▪️امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام در تعبیر زیبایی می‌فرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود. معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش از بهر نظاره صد هزار آینه پیش در هر یک از آن آینه‌ها بنمـوده بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش... @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️خواستیم که بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم در کمال حیرت دیدیم در انگشت وسط دست راست او انگشتری است، از آن جالبتر اینکه تمام بدن کاملا اسکلت شده بود ولی انگشتی که انگشتر در آن بود کاملا سالم و گوشتی مانده بود، همه ی بچه ها به دورش جمع شدند خاک های روی عقیق انگشتر را که پاک کردیم اشک همه مان در آمد روی آن نوشته شده بود « حسین جانم » اکبر شعبانی ( از کتاب خاطرات ۲۰) @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... □○آيا سربريده امام_حسين قرآن خوانده، و اگر اينگونه بوده آياکسی به حقانيت آنها ايمان نياورده؟○□ □○صدای قرآن خواندن امام حسین علیه السلام را فقط یک عده خاصی از روی نیزه شنیدند،نه همه ی افراد. ☑️در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: □○ سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا ؛ آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » . موی بر تنم راست شد و گفتم‌ یابن رسول الله، ماجرای شما عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌! □○در نقل دیگری آمده: وقتی سر مبارک را در جایگاهی که برایش معین کرده بودند، نهادند، چون آن جا شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا تلاوت کرد. □○ابن وکیده گوید: از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کرد که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: □○ای فرزند وکیده! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. ابن وکیده با شنیدن این کلام تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید: □○ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد. پس آن ها را واگذار. ☑️غالب این روایات معتبرند و نقل آن ها بلامانع است. ☑️تلاوت قرآن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود. □الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۱۱۶، کنگره شیخ مفید. □مقتل الحسین ، مقرم، ص ۳۳۲. □مناقب، ابن ‏شهراشوب ، ج ۲ ، ص ۱۸۸. □اسرار الشهادة ، ص ۴۸۸. □شرح قصيدة ابي‏فراس ،ص ۱۴۸. □مقتل العوالم،ص ۱۵۱. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۲
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۳ «درس توکّل» ▪️درس‌ دیگری که در عرصۀ عرفان و اخلاق از عاشورا می‌توان آموخت، درس توکّل در زندگی و تنها به خدا اعتماد و اتّکا کردن است. ▪️کسی که از یک سو تنها خدا را مؤثّر می‌داند و همۀ امور عالم را تحت اراده و در دست خدای متعال می‌بیند و غیر خدا را در عالم هیچ‌کاره به شمار می‌آورد و از سوی دیگر به خدا و مقدّرات الهی حُسن ظن دارد و خدا را آگاه به نیاز بندگان و غنیّ و قادر به رفع حوائج آنها و جواد و کریم و عطوف و رحیم می‌داند، چنین فردی در زندگی تنها به خدا اتّکا خواهد کرد و تنها به او چشم امید خواهد دوخت؛ چرا که جز خدا احدی را در عالم کاره‌ای نمی‌داند و خدا هم جز خیر برای بندگانش مقدّر نمی‌کند... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۳
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۴ «درس آرامش و صبر» ▪️یکی از آثار یقین به توحید و اینکه همۀ امور، تحت مشیّت الهی و به دست خدای متعال است و نیز حُسن ظن و اعتماد به خدا و مقدّرات الهی، از یک سو، نیل به مقام اطمینان و آرامش در دل سهمگین‌ترین حوادث و صابر بودن و بی‌تابی نکردن و عجز نشان ندادن به هنگام مصائب است و از سوی دیگر، عدم اضطراب و تشویش نسبت به حوادث آینده و مشکلات پیشاروست. ▪️کسی که یقین دارد هیچ واقعه‌ای تصادفی رخ نمی‌دهد و تمام وقایع بر اساس مشیّت الهی واقع می‌شوند و احدی جز خدا را در این عرصه کاره‌ای نمی‌داند و معتقد است که مشیّت پروردگار همواره به وقوع رخدادهایی تعلّق می‌گیرد که خیر و به سود و مصلحت مؤمن است؛ حوادث تلخ برای او مثل داروهای شفابخش تلخ‌مزّه‌ای هستند که شخص بیمار را از بیماری و رنجوری و هلاکت و مرگ نجات می‌دهند؛ بنابراین چنین شخصی نه اندوه و افسوسی بر آنچه رخ داده خواهد خورد و نه نگرانی و تشویشی نسبت به رخدادهای آینده خواهد داشت و در دل سخت‌ترین موقعیّت‌ها از آرامش عمیقی برخوردار خواهد بود... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش اول ● دين واحد است و بعد از آن هيچ حجتى نيست و معنايش با در ن
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم1⃣ ‌‌‍ ● چند نكته كه از جمله : ((فان تولوا فانما اليك البلاغ ...)) استفاده مى شود و در اينكه فرمود: ((و ان تولوا فانما عليك البلاغ و اللّه بصير بالعباد)) چند نكته هست . اول اينكه : از جدال و سر به سر گذاشتن با مشركين نهى مى كند، چون كسى كه منكر امور ضرورى و بديهى است ، بحث با او جدال و لجاج است نه بحث معقول . دوم اينكه : مى فهماند حكم كردن و داورى درباره مردم به طور مطلق تنها از آن خداى سبحان است و بس ، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) تنها رسولى است مبلغ و بس ، حاكم و مصيطر بر مردم نيست همچنان كه در جاى ديگر فرمود: ((ليس لك من الامر شى ء)) و نيز فرموده : ((لست عليهم بمصيطر)). سوم اينكه : تهديدى است براى اهل كتاب و مشركين ، براى اينكه گفتار را با جمله : ((و اللّه بصير بالعباد)) ختم مى كند، و بعد از آن كه به پيامبرش مى فرمايد تو در امور استقلال ندارى ، گفتن اين كه ((خداى بيناى بر بندگان خويش است ))، خالى از تهديد نيست . همچنان كه آيه زير كه نظير آيه مورد بحث است ، دلالت بر تهديد دارد، مى فرمايد: ((قولوا آمنا باللّه ... و نحن له مسلمون ، فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا، و ان تولوا فانما هم فى شقاق ، فسيكفيكهم اللّه ، و هو السميع العليم )). كه درباره اهل كتاب مى فرمايد: اگر از اسلام روى گردانى مى كنند بدان كه در اين رفتارشان اصرار خواهند ورزيد، آنگاه آنان را به بيانى تهديد مى كند كه مايه تسلى خاطر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) باشد. پس آيه شريفه هم كه مى فرمايد: ((و اگر اعراض كردند بدان كه تو تنها مامور ابلاغ هستى ))كنايه از اين است كه ايشان را واگذار به پروردگارشان بكن ، كه او به بندگان خود بينا است ، درباره هركس آن حكمى را اجرا مى كند كه حال او اقتضاى آن حكم را دارد، و استعدادش آن حكم را درخواست مى كند. از اينجا روشن مى شود اينكه بعضى از مفسرين گفته اند: ترجمه تفسیر الميزان جلد 3 صفحه : 19 كه آيه شريفه مورد بحث ،دلالت بر آزادى عقيده دارد، و اينكه مردم در انتخاب دين آزادند (لا اكراه فى الدين )، حرف صحيحى نيست براى اينكه زمينه سخن در آيه شريفه همانطور كه توجه فرموديد زمينه ديگرى است . و اگر در جمله : ((بصير بالعباد)) عبوديت را عنوان كرد و نفرمود: ((بصير بهم، خدا به ايشان بينا است )) و يا ((بصير بالناس، خدا به مردم بينا است )) و يا عبارتى نظير اينها براى اين بود كه اشاره كند به اينكه حكمش در مردم نافذ و گذرا است براى اينكه مردم هر چه باشند بندگان او و تربيت شده او هستند چه خودشان قبول داشته و تسليم باشند و چه نباشند. إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ... كلام در اين آيه هر چند سياقى جديد و ابتدائى دارد و ليكن در عين حال خالى از اشاره ، و بلكه خالى از بيان تهديد آخر آيه قبلى نيست ، چون مضمونش با وضع اهل كتاب و مخصوصا يهوديان منطبق است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
تنها خدا می‌داند که به او چه‌ها گذشت... 🏴 شهادت حضرت سید الساجدین، امام علی بن الحسین السجاد علیهماالسلام را به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، و یکایک محبین حضرات آل‌الله علیهم السلام تسلیت عرض می‌کنیم. ▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکَتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلی آدمِ أهْلِ البَیتِ، المُنَزّهِ عن کَیْت و ما کَیت، روحِ جَسَد الإمامةِ، شَمسِ الشّهامة، مَضمونِ کِتابِ الإبداعِ، حَلٍّ تَعْمیَة الإختِراعِ، سِرِّ اللهِ فی الوُجودِ، إنسانِ عَیْنِ الشُّهودِ، خازِنِ کُنُوزِ الغَیبِ، مَطلَعِ نورِ الإیمانِ، کاشِفِ مستورِ العِرفانِ، الحُجَّةِ القاطِعَة، و الدُّرَّةِ اللّامِعَة، ثَمَرةِ شَجَرةِ طوبی القُدسیّة، أزل الغَیبِ و أبدِ الشّهادةِ، السِّر الکُّلِّ فی سِرِّ العبادة، وتَدِ الأوتادِ و زَیْنِ العبادِ، إمام العالمین و مَجمعِ البَحرَین، زَیْن العابدینَ علیِّ بن الحسین علیهِ السلام. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۴
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۵ «درس رضا» ▪️فراتر از صبر، مرتبۀ رضاست. عارفان بالله در جریان زندگی خویش از مقدّرات الهی، راضی‌ و خشنودند. این رضا ثمرۀ محبّت و عشق الهی است؛ چرا که هر چه از معشوق می‌رسد، برای عاشق شیرین و دوست داشتنی و لذّت‌بخش است. ▪️عشق اباعبدالله علیه‌السّلام و یاران بزرگوار آن حضرت به خدای متعال، زمینه‌ساز ایجاد روح رضایت در دل سهمگین‌ترین واقعه‌های روز عاشوراست. این رضا ناشی از عشق اباعبدالله علیه‌السّلام به خداست که آرامش عظیم او را نیز سبب شده است. به تعبیر زیبای شاعر: به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست ▪️حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام سخت‌ترین و سهمگین‌ترین مصائب را رضایتمندانه استقبال می‌کنند؛ چرا که آن حضرت شیفتۀ خدایی می‌باشند که این مقدّرات را رقم می‌زند. در بلایـا می‌چشـم لـذّات او مات اویم، مات اویم، مات او @mohamad_hosein_tabatabaei