eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم همراهان فهیم دلتون سبزسبز به سبزی و خرمی شال سبز حضرت مولا، بقیةالله علیهم السلام، تعالی فرجه، و دعا کنید برای تعجیل فرج ان شاء الله و هم برای شفای بیماران ملتمس دعا، که صبر پیشه کردند.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم ● خير در قرآن اسم خدا نيست بلكه صفت خدا است از آنچه گذش
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش پنجم ● جمله ((بيدك الخير)) دلالت دارد بر اينكه خير منحصر در خداى تعالى است و جمله مورد بحث يعنى جمله : ((بيدك الخير)) دلالت دارد بر اينكه خير منحصر در خداى تعالى است ، چون كلمه ((بيدك )) خبر، و كلمه ((الخير)) مبتدا است و خبر وقتى جلوتر از مبتدا بيايد، و مخصوصا وقتى كه مبتدا الف و لام بر سر داشته باشد، حصر را مى رساند، و معناى جمله چنين است ، كه ((امر هر خير مطلوبى تنها به دست تو و منتهى به تو است ، و اين توئى كه هر خيرى را عطا مى كنى . بنابراين جمله مورد بحث به منزله علت براى مطالب قبل است ، و از قبيل تعليل مطلبى خاص است به علتى عام ، چون خيرى كه خدا مى دهد هم شامل ملك و عزت است، و هم شامل چيزهائى ديگر و همانطور كه صحيح است دادن ملك و عزت را به خير تعليل كنيم ، گرفتن ملك و عزت را هم مى توان بدان تعليل كرد، زيرا اگر چه ذلت و نداشتن ملك خير نيستند، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 210 بلكه شرند، و ليكن شر چيزى به جز عدم خير نيست ، پس گرفتن ملك و عزت چيزى به جز ندادن عزت نيست ، پس همين كه همه خيرات به خداى تعالى منتهى مى شود، باعث مى شود كه همه محروميت هاى از خير نيز به نحوى منتهى به او باشد. بله آنچه بايد از ساحت مقدس خداى تعالى دور داشت ، اتصاف به صفتى است كه لايق آن ساحت نباشد، از قبيل نواقصى كه در افعال بندگان است ، و زشتى هائى كه در گناهان است ، مگر همانطور كه در سابق گفتيم به نحوى نسبت دهيم كه لايق آن ساحت مقدس باشد، مثل اينكه بگوئيم خداى تعالى به فلانى به خاطر نافرمانيهايش توفيق اطاعت ندارد، در نتيجه عاصى شد، و يا اسباب فلان عمل واجب را برايش فراهم نكرد، در نتيجه واجب را ترك كرد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️به مناسبت حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️و علی‌هذا ما با سنی‌ها هیچ مخالفتی نداریم، مگر عوامل خارجیه جدا بکنند. می‌گوید: هر سال خارجی‌ها می‌آمدند بغداد، در محلۀ شیعه، صبح‌ها صدا می‌زدند برای نماز که «الصَلاةُ خَیرٌ مِنَ النُّوم». در محله سنی‌ها هم یک کسی را وادار می‌کردند که در اذان بگوید «حَیَّ عَلی خَیرِ الْعَمَل». [آنها هم] می‌گفتند یقیناً شیعه‌اند که آمده‌اند و دارند بر [ضد] اهل‌سنت افساد می‌کنند. اینها هم می‌گفتند یقیناً سنی‌ها هستند که دارند افساد می‌کنند،[خلاصه]اینها را به جنگ هم می‌انداختند تا خودشان مال‌ُالمصالحه را بگیرند. ▪️وعلی‌هذا، به‌حسب ظاهر ما راه واضحی داریم با صَفح[وترک اختلاف] با اهل سنت. غلط است و ترویج از خارجی‌هاست که ماها را به جنگ [هم انداختند] و همچنین می‌توانند حنفی را بر علیه مالکی بجنگانند. و همچنین هم واقع شده در بغداد نزاعی شده است، نوشته‌اند که بین خود همین مذاهب اربعه، اصلاً بعضی با بعضی جنگ شده است. کما اینکه همین را هم «ابن اثیر» نوشته که در حله و اطراف، بین دو طایفه از شیعه جنگ شد. او می‌گوید: تعجب این است که کِلتَا الطائِفَتَین [هردو گروه]شیعه‌اند. ▪️[لذا]جنگ انداختن یک عوامل دیگری دارد... @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) درباره قرآن كريم فرمود: وقتى فتنه ها چون پاره هاى شبى ديجور راه خدا و راه نجات را بر شما مشتبه كردند، در آن هنگام بر شما باد بقرآن ، كه او شافعى است ، كه شفاعت و وساطتش امضاء شده ، و شِكوِه گرى از نقائص بشر است كه خدا او را تصديق كرده ، هر كس آن را به عنوان كارنامه پيش روى خود بگذارد، تا به آن عمل كند، او وى را به سوى بهشت مى كشاند، و هر كس آن را پشت سر اندازد، و به برنامه هائى ديگر عمل كند، همان قرآن او را از پشت سر به سوى آتش مى راند. ▪️قرآن دليلى است كه بسوى سبيل راه مى نمايد، و آن كتاب ، و جدا سازى است ، و كتاب است ، كه هر لحظه به تو ميدهد، كتاب است ، نه شوخى ، كتابى است كه ظاهرى و باطنى دارد، ظاهرش ‍ همه است ، و باطنش همه ، ظريف و لطيف ، و بسيار ژرف و عميق است ، قرآن داراى دلالتها و علامتها است ، و تازه دلالتهايش هم دلالتى دارد را نمى توان شمرد، آن هرگز كهنه نمى شود، در آن ، و است ، قرآن دليل بر هر پسنديده است نزد كسى كه انصاف داشته باشد. ◾️ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ ص۲۰◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بسمه تعالی شانه◾️ ▪️«يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ» أعنى عن الحقيقة المحمدية صلى الله عليه و آله، «قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ» بل حتما و باليقين «السَّاعَةَ» اى الحقيقة الإنسان الكامل «تَكُونُ قَرِيبًا» لأن «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»؛ «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ». : پس محمد صد قیامت بود نقد زآنکه حل شد در فنای حل و عقد زاده ثانیست احمد در جهان صد قیامت بود او اندر عیان زو قیامت را همی پرسیده‌اند ای قیامت تا قیامت راه چند با زبان حال می‌گفتی بسی که ز محشر حشر را پرسد کسی بهر این گفت آن رسول خوش پیام رمز موتوا قبل موت ای کرام همچنان که مرده‌ام من قبل موت زآن طرف آورده‌ام این صیت و صوت پس قیامت شو قیامت را ببین دیدن هر چیز را شرط است این ◾️کتاب «علی، نقطه‌ی آغاز وجود»، ص ۶۷◾️ ▪️صد قیامت بود دلالت بر کثرت است یعنی قیامت کبری و اطلاقی در او تحقق یافته است چون قیامت سیر عروجی به سمت ذات اقدس احدی است و آنکس که در قوس صعود همه‌ی مواقف حشر و برزخ و قیامت را طی کرد و به أو أدنی رسید. او صد قیامت است یعنی قامتی دارد که قیامت همه‌ی راست قامتان توحیدی در او تحقق می‌یابد. چون همه‌ی قید و عقدها را گسست و به وحدت حقیقی راه یافت. ▪️مردم از قیامت می‌پرسند و علم به این نفس نفیس احمدی که به وحدت حقیقی اطلاقی واصل گشته است تنها نزد ذات اقدس اله است و این حضرت هویت مطلقه است که به وحدت حقیقی خود عالم است و این قیامت معلوم اوست که بدین علم حضرت احدیت تجلی کرد و حضرت خاتم صلی الله علیه و آله در عروج انسانی‌اش بدان محقق شد. وچون نفس او صاحب وحدت اطلاقی گشت پس «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا...» متن تمام مقیدات این نور اطلاق است و اوست که به همه از خود آنها هم نزدیکتر است. جمعه، ۹ آبانماه ۱۳۹۹
◾️فضیلت دعا کردن بعد از نماز، بیشتر از فضیلت تلاوت قرآن و خواندن نماز نافله است.◾️ ▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هنگامی که بنده از نماز فارغ شد، امّا پس از نماز هیچ حاجتی را از خدای متعال درخواست نکرد؛ خدای متعال به ملائکۀ خویش می‌فرماید: به بندۀ من نگاه کنید. این بندۀ من نماز خود را به جا آورد، امّا بعد از نماز، حاجتش را از من درخواست نکرد. گویا خود را از من بی‌نیاز می‌بیند، ..... ▪️اوّلین وقت استجابت دعا، به دنبال نمازِ واجب است. دعایی که فرد در این هنگام می‌کند، محجوب نمی‌ماند؛ بلکه بالا و به پیشگاه خدا می‌رود... ☑️اسرار و آداب دعا در کتاب مصباح‌ الشّریعه .... @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️از امام صادق علیه السلام پرسیدند: یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: "بترسان ایشان را از روز حسرت" حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می‌خورند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا فرستاده باشد. ◾️وسائل الشیعه ج۷،ص۱۹۸◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀میلاد موفور السرور گزین خلائق، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و صادق آل‌الله، حضرت امام جعفر بن محمد علیهما السلام مبارک و فرخنده باد.🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ورود اهل‌بیت علیهم السّلام به مدینه - شانزدهم ربیع الاوّل◾️ ▪️سفری که از مدینه به مکّه آغاز شد و از مکّه به کربلا، از کربلا به شام و مجدداً به کربلا و نهایتاً به مدینه ختم شد. ▪️سفری عظیم به سوی نیکی‌ها و پاکی‌ها و به سوی قرب الی الله... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش پنجم ● جمله ((بيدك الخير)) دلالت دارد بر اينكه خير منحصر در خداى
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم1⃣ ● خير و شر تكوينى و خير و شر تشريعى و كوتاه سخن اينكه در عالم ، خير و شرهايى تكوينى هست ،مانند عزت و ذلت و ملك و گرفتن ملك ، و خير تكوينى امرى است وجودى ، كه خداى تعالى آنرا افاضه مى كند، و شر تكوينى عبارت است از عدم افاضه خير، و در اين كه ما اين عدم را هم به خدا نسبت دهيم اشكالى وارد نمى شود، براى اينكه تنها مالك خير او است ، غير او كسى مالك خير نيست . بنابراين اگر چيزى از خير را به كسى افاضه كرد او كرده ، و سپاس نيز مخصوص اوست و اگر افاضه نكرد و يا منع نمود، كسى حقى بر او ندارد و نمى تواند اعتراض كند كه چرا ندادى ، تا ندادنش ظلم باشد، علاوه بر اينكه دادن و ندادنش هر دو مقرون به مصلحت است ، مصلحتى عمومى كه در نظام جمعى دائر بين اجزاى عالم دخالت دارد. خير و شر ديگرى هست تشريعى و قانونى ، و آن عبارتست از اقسام كارهاى نيك ، و كارهاى زشت افعالى كه از انسان صادر مى شود، و چون مستند به اختيار انسان است ، فعل او بشمار مى رود، و از اين جهت به طور قطع نبايد آن را به غير خود انسان نسبت داد، و همين استناد باعث خوبى و بدى آن شده است ، چون اگر فرض كنيم انسان از خود اختيارى ندارد كار نيكش تحسين ندارد، و بر كار زشتش نيز سرزنش نبايد شود، (بلكه آنچه مى كند، نظيرخوبى و بدى گل و خار است )، و نيز بدين لحاظ نبايد عمل انسان را به خدا نسبت داد، مگر به اين مقدار كه بگوئيم عمل نيك هركس به توفيق دادن خدا است ، و عمل بدش به ندادن توفيق است ، كه هر جا و به هركس مصلحت بداند توفيق مى دهد، و به هر كس ‍ مصلحت نداند نمى دهد. پس روشن گرديد كه خير همه اش به دست خدا است ، و با همين خير و شرها امور عالم را نظام بخشيده ، دنيا را پر از خير و شر و وجدان و حرمان نموده است . بعضى از مفسرين گفته اند در جمله : ((بيدك الخير)) حذف به جهت كوتاه گوئى شده است ، و تقدير آن ((بيدك الخير و الشر)) است همچنان كه نظير اين حرف را در آيه شريفه : ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 211 ((و جعل لكم سرابيل تقى كم الحر)) زده ، و گفته اند تقدير آن و ((البرد)) است . و گويا سبب اين بوده كه خواسته اند از مسلك اعتزال فرار كنند، چون معتزليان گفته اند: هيچ شرى به خدا منسوب نيست زيرا خدا كار شر نمى كند، و اين خود جراءت عجيبى است كه در كلام خداى تعالى مرتكب شده اند، براى اين كه هر چند معتزله در اين كه شر را به طور مطلق از خدا سلب ، و نسبت آن را به خدا نفى كرده و گفته اند: شرها نه مستقيما منسوب به خدايند و نه با واسطه ، و ليكن اين تقدير هم كه آقايان گرفته اند سخت عجيب و غريب است ، كه چون بحث از آن و بيان حقيقت امر گذشت ، ديگر تفصيل نمى دهيم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□● ●□ □حضرت رسول الله فرمود: که عقل را خدای متعال، میزان، معیار، ترازو، برایت قرار داد که با این معیار حق را از باطل تمیز بدی. ○اول انگیزه، وانگهی گفتار. ○اول انگیزه، وانگهی کردار. ○اول انگیزه، وانگهی رفتار. ○اول انگیزه، وانگهی کسب و کار. ○اول انگیزه، وانگهی سعادت ○وانگهی امضا، ○وانگهی تصدیق. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عظمت مقام پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) ○□ □مقام سید انبیاء از عقول ما خارج است، مقام پیامبر اکرم بالاترين مقام ها ميباشد و خداوند بالاتر از ايشان شخصیتی نیافریده است. □مولایمان امام صادق (علیه السلام) می فرماید: "کانت جبرئیل اذا نزل علی رسول الله استاذن منه و قعد بین یدیه كالعبد" وقتی که جبرئیل بر پیامبر نازل می شد اجازه می گرفت و مثل بندگان در برابرش می نشست. □امام سجاد (علیه السلام) در دعای دوم صحیفه می فرماید: «و الحمد لله الذی مَنَّ علینا بمحمد نبیه دون الامم الماضیه و القرون السالفه» حمد مخصوص خدائی است که به وسیله پیامبر اکرم بر امت ما منت نهاده است. □بسيار بايد افتخار کنیم که امت این پيامبريم، همه ی انبياء باعظمت و عزیزند، اما پيامبر اسلام، آقای پیامبران و سید انبیاست. □"فاق النّبیّین فی خلق وفی خلق ولم یدانوه فی علم ولا کرم " پیامبر اکرم خَلقا و خُلقا بر تمام انبیاء تفوق و برتری دارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□از القاب استأثاری حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، حبیب الله است. حبیب صفت مشبهه است که معنای محبوب می‌دهد یعنی آن جناب محبوب الله است و مراد از الله، الله ذاتی است نه الله وصفی. پس آن جناب محبوب هو است کما اینکه در ادعیه آمده است «لا حَبیب إلّا هُوَ و أهلِه». ذات غیبی احدی فقط نفس احدی احمدی را دوست دارد و محبت او فقط به این حقیقت تعلق می‌گیرد. حق متعال در مقام ذاتش فقط به خودش می‌نگرد و هیچ حقیقتی را شأنیت آن نیست که خداوند به او بدون واسطه نگاه کند چون همه‌ی موجودات در وجود به سبب قیدشان شأنیت حضور در وادی اطلاق را ندارند. □ذات چون به خودش نظر می‌کند اولین حقیقتی را که می‌بیند وحدت حقیقتی خود است که بدان علم پیدا می‌کند و می‌یابد تمام کمالات بی‌منتهایش در متن این وحدت مندرج هستند لذا عاشق این وحدت و اسماء و کمالات مندرج در آن می‌شود و به سبب همین حب آنها را در حضرت واحدیت و سپس خارج از صقع ربوبی تحقق می‌دهد. لذا وحدت حقیقی که از شئون ذاتیه است محبوب ذات می‌شود. □بدان اولین محبت از جانب حق تبارک و تعالی واقع شده است لذا اول اوست که محب است آنگاه محبوب به این حب محب او می‌شود. ولایت محبوبی همین است که نفس به مرتبه وحدت حقیقی برسد و محبوب ذات شود. برای وصول به این مقام ابتدا با بال ولایت محبی سیر می‌کند اما چون به تجلی ذاتی رسید محبوب می‌شود. ولایت محبی کسبی است اما ولایت محبوبی عطایی می‌باشد. در ولایت محبی سالک در تجلیات فعلی سیر و سیاحت می‌کند اما صاحب ولایت محبوبی تحت تجلی ذاتی است و چون که صد آمد نود هم پیش ماست. □گنج مخفی همان مقام وحدت حقیقی و اطلاقی است که خدا به این گنج نگاه کرد و عاشق جلوات بی منتها و مطلق او شد. این گنج در مکمن غیب ذات مندرج است. حق تبارک و تعالی اراده فرمود تا این کنز مخفی آشکار شود، در خزینه‌ی ذاتش را گشود و پرتوهای بی‌کران حسن ذات را در هستی پخش فرمود. □این کنز مخفی، جان جانان، فخر عالمیان و آدمیان حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است که چون ذات بی چون به خود نگریست او را در خود دید و خود را دید و او به خود علم دارد و خود را دوست دارد و غیری آنجا جز او نیست. دیگران از انبیاء و اولیاء چون در مراتب تنزلی و تعینی بودند شدند کلیم الله و خلیل الله و نبی الله و صفوت الله و... . □در همه‌ی این القاب یک نحوه دوئیت است که می‌فرماید «وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي»... اما حبیب ذات جز خود ذات به تعین اعظم احدیش نیست تا محبت را به او القاء کند بلکه خود محبت است که بنام رقیقه‌ی عشقی در شراشر ذات مستکن است و به او حرکت حبی در دل هر عاشقی محبت را القاء و‌ قذف می‌کند. شب ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۲ ه ق
□○ " سلام الله علیه " فرمودند○□ □خضر " سلام الله علیه " پيامبر مرسل بود، خداوند وی را به سوی قومش فرستاد و آنها را به يگانه پرستی و اقرار به پيامبران و فرستادن خودش فرا خواند. و معجزه‌اش اين بود كه روی هر چوب خشكي يا زمين بی‌علفی می‌نشست، سبز ميشد، و از اين جهت خضر ناميده شده است. □علل الشرايع، ج ۱، ص ۵۹□ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □میلاد پیامبر‌اکرم و امام صادق عليهماالسلام را به محضر حضرت بقیة‌الله‌الاعظم ارواحنا‌فداه و همه‌ی ارادتمندان ، پیروان، شیعیان و دلدادگان خاندان رسالت، تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. امیدوارم خدای‌متعال توفیق بهره‌بردن از انوار این بزرگواران و راه یافتن به نوری که فضای تاریک ذهن، دل و جان انسان‌ها را روشن می‌کند و جامعه‌ی بشریت را هم از ظلمت ظلم رها می‌سازد، به همه‌ی ما عنایت بفرماید.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم1⃣ ● خير و شر تكوينى و خير و شر تشريعى و كوتاه سخن اينكه د
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم2⃣ ● خير و شر تكوينى و خير و شر تشریعی إِنَّك عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ اين جمله مى خواهد جمله ((بيدك الخير)) را تعليل كند، و بفرمايد بدين جهت خير به دست خدا است كه قدرت او بر هر چيزى مطلقه است و قدرت مطلقه بر هر چيز ايجاب مى كند كه غير از خدا هيچ كس بر هيچ چيز قادر نباشد، مگر به قدرت دادن او، يعنى هركس هر قدرتى دارد خدا به او داده ، و اگر فرض كنيم شخصى به چيزى قادر باشد كه قدرتش مستند به قدرت دادن خداى تعالى نباشد، قهرا مقدور او از اين جهت كه مقدور او است از سعه قدرت خداى تعالى خارج است ، پس ‍ ديگر جمله ((انك على كل شى ء قدير)) درست نمى شود، با اينكه اين جمله صحيح است ، و قدرت خداى تعالى به اين وسعت است ، هر چيزى كه فرض كنيم مقدور او خواهد بود، و نيز هر چيزى كه غير او افاضه كند باز منسوب به او خواهد بود، يعنى خدا آن خير را به دست وى جارى ساخته ، خدا صاحب اصلى آن ، و شخص مفروض واسطه آن است ، پس جنس خير بدون استثنا، همه اش به دست خدا است و بس ، و اين همان حصرى است كه جمله ((بيدك الخير)) آن را افاده مى كند. تُولِجُ الَّيْلَ فى النَّهَارِ وَ تُولِجُ النَّهَارَ فى الَّيْلِ كلمه ((تولج )) مضارع از مصدر ((ايلاج )) است ، و ايلاج باب افعال از مصدر ((ولوج )) است و ولوج به معناى داخل شدن ، و در نتيجه ايلاج به معناى داخل كردن است ، و بطورى كه گفته اند و از ظاهر آيه هم بر مى آيد مراد از داخل كردن شب در روز و داخل كردن روز در شب ، همان اختلافى است كه خود از وضع شب و روز و بلندى و كوتاهى آن به حسب اختلاف عرض جغرافيائى شهرها و اختلاف ميل خورشيد مى بينيم ، و اين در حقيقت داخل شدن روزهاى اول زمستان تا اول تابستان است در شب ، و داخل شدن شب از اول تابستان يعنى بلندترين روز سال تا اول پائيز است در روز، البته همه اين دگرگونيها در بلادى است كه در نيم كره شمالى ، يعنى بالاى خط استوا قرار دارند، و اما در نيم كره جنوبى يعنى نقاط مسكونى زير خط استوا قضيه بعكس ‍ است ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 212 (وقتى در نقاط شمالى روزها كوتاه مى شود در بلاد جنوبى بلند و وقتى در آنجا بلند مى شود در اينجا كوتاه مى گردد). پس طول در يك طرف و كوتاهى در طرف ديگر است بنابراين اين خداى تعالى است كه دائما شب را داخل روز، و روز را داخل شب مى كند، اما در خود خط استوا و در دو نقطه قطب شمالى و جنوبى كه شب شش ماه و روز نيز شش ماه است به حسب حس ما چنين است ، و گرنه در حقيقت حكم دگرگونى ، دائمى و عمومى است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
  مجلای اتم و نور مطلق ای نور تو صادر نخستين  وی مصدر هر چه هست مشتق ايعقل عقول و روح ارواح وی اصل اصول هر محقق ايشمس شموس و نور انوار  وی اعظم نيرات و اشرُق ای فاتحۀ كتاب هستي  هستی زتو يافته است رونق در سير تو ای نبيّ ختمي  ذوالغايه بغايه گشت ملحق ای آيه اي از محامد تست   قرآن مقدّس مصدِّق وصف تو بشعر در نگنجد  دريا نرود ميان زورق فرموده بشأنت ايزد پاك لولاک لما خلقت الافلاك ذات تو حقيقة المثاني مرآة وجود، چون توأش نيست  يك صورت و يك جهان معاني ای در تو جمال حقّ نمودار  زيبندۀ تست «من رآني» ای طور تجلّي الهي  صد همچو كليم در تو فاني گر كنه تو را كليم جويد  طور است و جواب لن تراني ای منشأ عالم عناصر  وی مبدء فيض آسماني ای پادشه سرير سرمد  وی خسرو ملك جاوداني اوصاف تو در بيان نگنجد ور هر سر مو شود زباني فرموده بشأنت ايزد پاك    لولاك لما خلقت الافلاك ☑️آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی(کمپانی) قدّس سرّه @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️از فرمایشات حضرت آیت‌الله اعلی‌الله مقامه برکات و فضیلت ◾️ : کسی است که می‌گوید علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم، چه‌کار کنم؟ ▪️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: زیاد صلوات بفرستد؛ علاقه دارد یا ندارد؟ صلوات بفرستد، همان هدایتش می کند. : برای رفع تحیّر و تشخیص تکلیف در امور مهمه باید چه کار کرد؟ ▪️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: صلوات زیاد بفرستد؛ [و] در طرق مختلفه که تحیر دارد، استخاره کند. : آقا فضیلت لعن بالاتر است یا صلوات؟ ▪️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: مثل اینکه لعن تخلیه (خالی کردن دل از محبت دشمنان خدا) است و صلوات تحلیه (آراستن دل) است. اول، جاروب کن خانه و سپس میهمان طلب. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حدیثی در مورد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم◾️ ▪️امام صادق علیه السّلام می‌فرمایند: «إنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ» ▪️خدای عزّوجل پیامبرش را براساس عشق و محبّت خود تأدیب کرد، ادب آموخت، تربیت کرد و پرورش داد. ▪️اشرف و افضل انبیاء و گل سرسبد بوستان خلقت و آفرینش پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است. حالا ببینید خداوند چطور پیامبر را تربیت کرد؟ بر اساس عشق و محبّت. ▪️در مسیر سلوک الی الله روش‌های مختلفی وجود دارد؛ ولی راه میانبر، راهی که زودتر از همۀ راه‌ها انسان را به مقصد می‌رساند، راه عشق و محبّت است. ▪️خداوند متعال هم از این راه پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به اوج قلّۀ «ثمُ‌َّ دَنَی فَتَدَلّی؛ فَکانَ قابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌» رساند. ▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: ▪️«ادَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِيبی» پروردگارم مرا ادب آموخت، تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد. ▪️معنای نیکو تربیت کردن در حدیث امام صادق علیه السّلام معلوم می‌شود؛ نیکو تربیت کردن خدا این است که بر اساس عشق و محبّت، پیامبر را پرورش داد. او را در جاذبۀ عشق الهی قرار داد و مغناطیس عشق الهی او را تا اوج قلّۀ کمال، جایی که هیچ احدی و هیچ اندیشه‌ای راه نمی‌برد که بفهمد چه خبر است، رساند..... @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️هفتاد عقبه بین دنیا و آخرت است که مربوط به صفات خوب و بد است. ▪️هفتاد صفت خوب وجود دارد که اصحاب کربلای انسانند و در راه، شهید می‎شوند. ▪️در مسیر راهی که طی می‎کنی و پیش می‎روی، باید مثل اصحاب امام حسین علیه السّلام که تک تک به میدان رفتند و شهید شدند، آن صفات را معتدل و یک یک مصرف کنی تا به مقصد برسی. ▪️هر یک از صفات خوب سرانجام در خلق پیاده می‎شود. کسی که از اسم غفّار بهره ببرد، نه به کسی بدهکار است و نه از کسی طلبکار؛ هم او بخشید و هم او را بخشیدند. سایر اسماء، مثل ستّار هم همین‎طور. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️ابن شعبه‌ی حرّانی در بخش كلمات قصار و حكمت‌های كوتاه كتاب تحف العقول، از امام صادق علیه السلام نقل كرده است که حضرت فرمودند: «للهِ فِی السَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ» ▪️يعنی برای خدای متعال درگشايش‌ها، آسايش‌ها، راحتی‌ها و درخوشی‌ها نعمت تفضّل وجود دارد. خدای متعال تفضّل كرده است و از فضل و عنايات خودش رزق واسعه‌ای به كسی داده است؛ سلامت جسمانی داده است؛ آسايش خاطر داده است؛ يا نعم معنوی داده است و او را برخورداركرده است. اگر اهل حالات باطنی است، حالات و مكاشفات و مشاهدات باطنی دوست داشتنی و لذّت بخشی به او داده است كه همه از سر تفضّل است. يعنی كسی از خدا طلبی ندارد؛ اگرخدا به كسی چيز گوارايی عطا كرد، از سر فضل است؛ نه از سر عدل. اگرخدا بخواهد به عدالت رفتاركند، احدی ازخلق، هيچ چيزی دريافت نخواهد كرد؛ چون هيچ كس از خدا طلبی ندارد. وقتی اصل وجود ما بدهی ما به خداست؛ موجودی كه خودش بدهی است، چگونه می‌تواند طلبی از خالق خودش داشته باشد! ▪️لذا آنچه ازجانب خدا عطا شده است؛ از نعمت‌های گوارای مادی و معنوی، ظاهری و باطنی، همه از سر تفضّل و فضل بوده است؛ نه بر مبنای استحقاق و لياقت ما، نه برمبنای عدالت، همه از سر فضل است و عنايت. ▪️«وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ» امّا درسختی‌ها، دشوار‌ی‌ها، فقرها، بيماری‌ها، کاستی‌ها و تلخی‌ها هم نعمت وجود دارد. نعمتی كه در دشواری‌ها و محروميّت‌ها و سختی‌هاست، نعمت تطهّر است. يعنی وقتی روح انسان به اين عالم آمد و آلوده‌ی به تعلّقات مادّی شد؛ آلوده‌ی توجّه به كثرات شد؛ آلوده‌ی به غفلت‌ها شد؛ آلوده‌ی به معاصی و گناهان شد، اين روح نيازمند به تطهير و پاک شدن است و خدای متعال به قصد تطهير روح و جان انسان، دشواری‌ها را برای او مقدّر می‌كند. بنابراين دشواری‌ها و سختی‌ها هم نعمت است و بدون اين نعمت، از طهارت باطنی محروم خواهيم ماند. ▪️بنابراين براساس ديدگاهی كه امام صادق عليه‌السلام به ما می‌آموزند، هرچه می‌شود نعمت است. هرچه خدا می‌كند، نعمت الهی است؛ چه خوشی‌ها و راحتی‌ها و آسايش‌ها و چه ناخوشی‌ها و تنگناها و تلخی‌ها؛ همه‌ی آنها يكجا نعمت الهی‌ است، «للهِ فِی السَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ» اگر انسان اينگونه درك كرد، درسختی‌ها و تلخی‌ها و كاستی‌ها و محروميّت‌ها بی‌تابی نمی‌كند. چون هيچ انسان عاقلی، وقتی نعمتی نصيبش شود ابراز تلخ كامی ‌نمی‌كند؛ جزع و فزع و بی‌تابی نمی‌كند. بلكه نعمت مستلزم شكر و تشكّر و حمد است. از همين جاست كه اميرالمؤمنين علیه السلام می‌فرمايند: « نَحْمَدُهُ عَلىٰ آلائِهِ كَما نَحْمَدُهُ‏ عَلىٰ‏ بَلائِه» در بلايای الهی همان گونه حمد و سپاس خدا را به جا می‌آوريم؛ كه در آلاء و محبّت‌ها و عطايای خدا. چون از نظر ما هر دو يكی ‌است. هر دوی اينها نعمت هستند و لذا مستحق شكر و حمدند. پس «للهِ فِی السَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّفَضُّلِ وَ فِی الضَّرّاءِ نِعْمَةُ التَّطَهُّرِ» ◾️استاد مهدی طیب - ۳۰ شهریور ۹۰◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مستند «حُسن حَسن» یکشنبه ۹ آبان تا چهارشنبه ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۰ ساعت ۲۰ از شبکه معارف سیما @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم2⃣ ● خير و شر تكوينى و خير و شر تشریعی إِنَّك عَلى كلِّ شىْء
آیات 27-26 آل عمران، قسمت دوم بخش هفتم ● مراد از بيرون آوردن زنده از مرده و مرده از زنده وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّت مِنَ الْحَىِّ منظور از ((بيرون كردن زنده از مرده )) و به عكس ، به وجود آوردن از صلب پدر كافر، و بيرون آوردن كافر از صلب مؤمن است ، به دليل اينكه خداى تعالى ايمان را حيات و نور و كفر را مرگ و ظلمت خوانده ، و فرموده : ((او من كان ميتا فاحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس ، كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها)). البته ممكن نيز هست كه منظور از ((مرده )) و ((زنده )) اعم از كفر و ايمان باشد، و شامل زنده كردن گياهان مرده ، و حيوانات و حتى زنده كردن زمين مرده نيز بشود، چون كلام خداى تعالى صريح و يا مثل صريح است در اينكه خداوند ميت را مبدل به حى وحى را مبدل به ميت مى كند، چون فرموده : ((ثم انشاناه خلقا آخر، فتبارك اللّه احسن الخالقين ، ثم انكم بعد ذلك لميتون )) و آياتى ديگر از اين قبيل . و اما اينكه بعضى از طبيعى دانان گفته اند: هيچ ماده بى حياتى داراى حيات نمى شود، بلكه حيات كه سرانجام منتهى به جرثومه هاى آن مى شود، از يك جرثومه به جرثومه ديگر منتقل مى گردد، بدون اينكه به ماده اى مرده و بى شعور منتهى گردد. علت اين نظريه اش اين است كه وى منكر پديد آمدن حادث است . جوابش هم اين است كه مى بينيم و تجربه هم ثابت كرده كه حيات جارى در يك جرثومه با مردن جرثومه باطل مى شود، پس مبدل شدن حيات به موت ، كاشف از اين است كه بين زنده فلان جرثومه و مرگ آن ارتباطى هست ، كه توضيح بيشتر اين معنا، مقامى ديگر لازم دارد. و آيه شريفه : ((تولج الليل فى النهار...)) تصرف خداى تعالى در ملك حقيقى و تكوينى عالم را توصيف مى كند، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 213 همچنان كه آيه شريفه : ((توتى الملك من تشاء...)) تصرف او در ملك اعتبارى و قراردادى و توابع آن را توصيف مى كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️به یکی از علمای عامه گفته شد: اختلاف ما با شما بر سر صحابۀ‌ پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است؛ ولی لزوم مودّت و محبت و دوستی اهل‌بیت علیهم‌السلام مورد توافق فریقین(شیعه و سنی) است. ▪️بنابراین، ما می‌گوییم: اگر صحابه درواقع، مودّت و دوستی اهل‌بیت علیهم‌السلام را دارا باشند، ما با شما در احترام به آن‌ها موافقیم و اگر درواقع، مخالف با اهل‌بیت علیهم‌السلام باشند و مودّت آن‌ها را نداشته باشند، شما نیز باید مثل ما مخالف هرکس باشید که مودّت ذوی‌القربی[١] را ندارد. ☑️[١]. اشاره است به آیۀ ۲۳ سورۀ شوری: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‌؛ بگو: برای رسالت خود از شما اجر و پاداشی نمی‌خواهم، جز آنکه به نزدیکانم مودت و مهربانی کنید». ◾️در محضر بهجت، ج٢، ص٣٦٦◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آثار میلاد رسول الله در جهان تکوین◾️ ▪️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در بین‌الطّلوعین روز هفدهم ماه ربیع الاوّل سال عام الفیل از دامان پاک آمنه بنت وهب سلام الله علیها به عالم خاکی پا نهادند. در جهان تکوین مقارن با میلاد پیامبر علائم و آثار عجیبی رخ داد؛ چه آنچه مشهود اهل ظاهر بود و چه آنچه معلوم اهل باطن. ▪️سال‌های گذشته حدیثی را از امام صادق علیه السّلام عرض کرده‌ام که حضرت فرمودند: ابلیس در آغاز، میدانِ تاخت وتاز و جولانش هفت آسمان بود. با تولّد عیسی بن مریم از سه آسمان رانده شد و تنها در چهار آسمان میدان جولان داشت؛ امّا با تولّد پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم از چهار آسمان باقی مانده هم رانده شد و دیگر جز در افق دنیا مِیدانی برای جولان برای ابلیس نماند. این یکی از برکات عظیم میلاد رسول خدا است. با شهاب ثاقبی که در آسمان دیده شد، ابلیس از آسمان رانده شد و عرصه تاخت وتاز و جولان او به دنیا محدود شد. هنگام تولّد پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم کسانی که اهل گوش‌های باطنی بودند؛ صدای ضجّه‌ها و جیغ کشیدن‌های ابلیس و یارانش را شنیدند. ▪️و امّا آنچه در ظاهر مشاهد شده، که در تواریخ نیز ثبت شده است؛ مقارن میلاد پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در بتکده‌ها بت‌ها از جا کنده و واژگون شدند؛ سقف ایوان مدائن که کاخ یکی از دو اَبَرقدرت دنیای آن روز بود، تَرَک برداشت و چهارده کنگره این ایوان فرو ریخت. این هم نشان دهنده‌ی این است که اسلام آمده تا این‌گونه اقتدارهای مبتنی بر ستم را ویران کند. ▪️آب دریاچه ساوه فرو رفت و خشکید و در برابر آن، آب رود سماوه که بین کوفه و شام جریان دارد و آن زمان خشکیده، بی آب و یا بسیار کم آب بود، یک‌باره جوشید و به جریان افتاد و رود پر آبی شد. ▪️آتشکده فارس که متعلّق به زردشتیان بود و هزار سال بود که آتش آن خاموش نشده بود؛ با تولّد پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم، آتشِ این آتشکده هم خاموش شد. رئیس موبدان زردشتی هم رؤیایی دید؛ که خبر از همین اتّفاق عظیم به او می‌داد... ◾️استاد مهدی طیّب۸۷/۱۲/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei